فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر سرمایه روان شناختی بر موفقیت مسیر شغلی با توجه به نقش میانجی تعهد و رضایت در کارکنان شرکت مخابرات اجرا شد. جامعه آماری پژوهش راکارکنان زن و مرد شرکت مخابرات در شهر اصفهان تشکیل دادند که از میان آنان 285 نفر به شیوه ی نمونه گیری سهل الوصول انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روان شناختی ناگیوئن و همکاران، پرسشنامه موفقیت شغلی نبی، پرسشنامه رضایت شغلی اسپکتور و پرسشنامه تعهد سازمانی اسپیر و ون کاتش بودند. داده ها با استفاده از الگوسازی معادله ساختاری تحلیل شدند. نتایج حاصل از الگوسازی معادله ساختاری نشان داد که سرمایه روان شناختی بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی و همچنین رضایت شغلی و تعهد سازمانی بر موفقیت شغلی (موفقیت مسیر شغلی) طی یک سلسله روابط زنجیره ای دارای تاثیر معنادار هستند. همچنین نتایج نشان داد که سرمایه روان شناختی تاثیر بر موفقیت شغلی را به طور غیرمستقیم از طریق رضایت شغلی و تعهد سازمانی اعمال می نماید. در مجموع، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که رضایت شغلی و تعهد سازمانی متغیرهای واسطه ای در رابطه بین سرمایه روان شناختی و موفقیت شغلی بودند.
تاثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر افزایش شادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرکرد:مقایسه جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر افزایش شادی دانش آموزان صورت گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، بود. نمونه پژوهش 60 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه اول بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه شادی آکسفورد بود که دانش آموزان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای خودگردانی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد میانگین نمره شادی گروه آزمایش و گروه کنترل بعد از آموزش متفاوت است. نتیجه آزمون تعقیبی حاکی از این بود که میانگین نمره شادی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون افزایش داشته و همچنین میانگین نمره شادی دختران در مرحله پس آزمون و پیگیری بیشتر از میانگین نمره شادی پسران در همان مراحل بود. نتایج نشان دادند روش آموزش راهبردهای خودگردانی می تواند علاوه بر افزایش میزان شادی دانش آموزان به موفقیت تحصیلی آنها کمک موثری کند .
ااستخراج نیمرخ های انطباق پذیری مسیر شغلی و پیش بینی عضویت در آنها براساس شاخص های انطباق خواهی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، استخراج نیمرخ های انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان و پیش بینی عضویت در آنها براساس شاخص های انطباق خواهی شامل خوش بینی مسیرشغلی، شخصیت پیشتاز و ارزیابی بنیادین خویشتن بود. مطالعه این پژوهش بنیادین، کمی و از نوع همبستگی بود. از جامعه پژوهش، نمونه ای با حجم 700 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم آن انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس های انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس و پورفلی، ارزیابی بنیادین خویشتن جاج، ایریز، بونو و تورسن، شخصیت پیشتاز سیبرت، کرنت و کریمر و خوش بینی مسیر شغلی روتینگهاس، دی و بورگن استفاده شد. نتایج نشان دادند نیمرخ های انطباق پذیری متفاوتی ازنظر کمی وجود دارند که انطباق پذیری بسیار پایین، پایین، متوسط و بالا نامیده شدند. یک نیمرخ کیفی متفاوت نیز استخراج شد که با سطوح بالای دغدغه، کنترل و کنجکاوی و سطح پایین اعتماد، نیمرخ بی اعتماد نامیده شد. همچنین یافته ها نشان دادند نیمرخ های متفاوت انطباق پذیری، سطوح متفاوتی از انطباق خواهی را نشان می دهند؛ به طوری که افزایش مقادیر انطباق خواهی در قالب سه شاخص آن، احتمال تمایل به عضویت در سطوح بالاتر نیمرخ ها را پیش بینی کرد؛ البته در نیمرخ بی اعتماد به گونه ای متفاوت، افزایش ارزیابی بنیادین خویشتن، احتمال تمایل به عضویت در نیمرخ پایین تر، یعنی انطباق پذیری بالا را پیش بینی کرد. درنهایت بخشی از مدل انطباق نیز تأیید شد. به طورکلی نتایج نشان دادند نیمرخ های انطباق پذیری متفاوتی در بین دانشجویان وجود دارد؛ همچنین سطوح متفاوتی از انطباق خواهی در قالب ارزیابی بنیادین خویشتن، شخصیت پیشتاز و خوش بینی مسیر شغلی، عضویت فرد در نیمرخ های متفاوت را پیش بینی کردند
اثر بخشی مداخله مثبت نگر گروهی بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و شادکامی دختران نوجوان بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مثبت نگر گروهی بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و شادکامی دختران نوجوان بی سرپرست تحت حمایت بهزیستی استان اصفهان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون، با گروه کنترل و پیگیری بود. بدین منظور از مراکز نگهداری دختران نوجوان بی سرپرست استان اصفهان در پاییز و زمستان 1394، 3 مرکز به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و از بین آن ها 30 نفر که ملاک های ورود به مطالعه را دارا بودند در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله گروهی مثبت نگر دریافت کردند اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. آزمودنی ها، قبل و بعد از مداخله و 45 روز بعد در مرحله پیگیری به مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف)، مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرگایل، مارتین و کروسلند) پاسخ دادند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره حاکی از افزایش بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و شادکامی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. به علاوه در مرحله پیگیری نیز این تأثیر پایداری خود را حفظ کرد. بنابراین می توان از مداخله مثبت نگر برای ارتقاء بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و شادکامی دختران نوجوان بی سرپرست استفاده نمود.
اثر بخشی آموزش هوش معنوی بر مؤلفه های بهزیستی ذهنی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش هوش معنوی بر بهزیستی ذهنی دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی انجام گرفته است. به منظور انجام این پژوهش 24 نفر از میان جامعه آماری، به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل به طور مساوی گمارده شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود .آموزش هوش معنوی برای گروه آزمایش در طی 7 جلسه گروهی 90 دقیقه ای انجام گرفت؛ این در حالی بود که گروه گواه آموزشی را دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از آزمون رضایت از زندگی SWLS دینر، امونز، لارسن و گریفن و عاطفه مثبت و منفی واتسون. داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش هوش معنوی بر حیطه عاطفه مثبتِ بهزیستی ذهنی تاثیر معنادار داشت ولی بر دو حیطه عاطفه منفی و رضایت از زندگی تاثیر معناداری نداشته است.
مدل شادی: یک مطالعه نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تدوین مدل شادی در استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. روش پژوهش، کیفی از نوع داده بنیاد بود که با توجه به قاعده اشباع، تعداد 24 نفر از ساکنان مردم استان چهارمحال و بختیاری ازطریق نمونه گیری هدفمند، انتخاب و مصاحبه و با استفاده از روش مقایسه ای مداوم استرواس و کوربین تحلیل شدند. در دسترسی به نمونه سعی شد افراد مدنظر از تمامی طبقات جنسیتی، سنی و طبقاتی (اقتصادی - اجتماعی) انتخاب شوند. مطلوبیت زندگی به عنوان مقوله مرکزی و باورهای شناختی، هوش هیجانی، سلامت معنوی، سبک زندگی و حمایت اجتماعی به عنوان شرایط علّی و شرایط میانجی سه سطح محیط خانوادگی، محل سکونت و شاخص های سلامت فردی و محیطی ارائه شد. راهبردهای ارتقادهنده شادی نیز به دو دسته مسئله محور و هیجان محور تقسیم شدند که هر کدام شامل زیرطبقات متفاوتی بودند. با توجه به نتایج این مطالعه پیشنهاد می شود در برنامه های ارتقای شادی در افراد به نقش عوامل مختلفی توجه شود که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت شادی تأثیر می گذارند. همچنین، مدل مفهومی شادی در سایر خرده فرهنگ ها نیز مطالعه شود.
اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت بر افزایش خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت بر افزایش خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان بود. طرح پژوهش، شبه آزمایشی با بهره گیری از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه شامل 30 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. ابتدا در مرحله پیش آزمون، هر دو گروه به پرسشنامه های خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی پاسخ دادند، سپس آموزش روانشناسی مثبت نگر در 14 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و بعد از پایان دوره برای مرتبه دوم (به عنوان پس آزمون) و پس از دو ماه برای مرتبه سوم (به عنوان پیگیری) هر دو گروه به پرسش نامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش روانشناسی مثبت تغییرات پایداری در خردمندی، میزان تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون ایجاد می کند و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است. با توجه به نتایج پژوهش، از روش آموزش روانشناسی مثبت برای بهبود خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی استفاده می شود.
نقش تاب آوری و سخت رویی روان شناختی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودکان با نارسایی های شناختی و سازگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تاب آوری و سخت رویی روانشناختی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودکان نارسایی ذهنی و تحولی بود. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی بود. در این راستا، تعداد 80 نفر از این گروه از مادران به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و مقیاس های بهزیستی روانشناختی بشارت، تاب آوری کانر و دیویدسون و سرسختی روانشناختی کوباسا برای جمع آوری داده ها استفاده شدند. تحلیل داده ها ازطریق نتایج آزمون رگرسیون چندگانه به روش هم زمان نشان داد متغیرهای تاب آوری و سخت رویی روانشناختی توانایی پیش بینی بهزیستی روانشناختی در بین مادران دارای کودکان نارسایی های ذهنی و تحولی را دارد. یافته های پژوهش حاضر از پایه های نظری روانشناسی مثبت در ارتباط با تأکید بر توانمندی های آدمی در مقابله با چالش های زندگی حمایت می کند.
اثربخشی آموزش تلفیقی مهرورزی با خودگویی مثبت بر خصومت، تاب آوری و احساس مثبت به همسر در زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تلفیقی مهرورزی با خودگویی مثبت بر تاب آوری، خصومت و احساس مثبت به همسر در زنان خیانت دیده شهر اصفهان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان خیانت دیده شهر اصفهان در سال 1396 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر، انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه احساس خصومت ویلیامز، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون و پرسشنامه احساس مثبت به همسر دانیل الری، فینچام و ترکویتز جمع آوری شدند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه 100 دقیقه ای تحت آموزش تلفیقی مهرورزی و خودگویی مثبت قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر انجام شدند. یافته ها نشان دادند بین گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون و پس آزمون – پیگیری، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین آموزش تلفیقی مهرورزی با خودگویی مثبت می تواند با افزایش سطح تاب آوری، خصومت را کاهش دهد و با فعال سازی سیستم بین فردی صمیمیت، نسبت به همسر احساس مثبت ایجاد کند.
نقش تعهد سازمانی بر فرسودگی شغلی معلمان با میانجی گری شوخ طبعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی عامل اصلی کاهش کارایی و از دست رفتن نیروی انسانی است و پیامدهای منفی بر ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی بر جای می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی با میانجی گری شوخ طبعی در معلمان انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. نمونه پژوهش تعداد 213 نفر از معلمان مقطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم شهر مشهد در سال 1398 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های فرسودگی شغلی، تعهد سازمانی و مقیاس شوخ طبعی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دادند بین تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، شوخ طبعی با فرسودگی شغلی رابطه منفی و معناداری دارد. علاوه بر این، مسیر تعهد سازمانی به فرسودگی شغلی با میانجی گری شوخ طبعی، معنی دار بود. براساس یافته های پژوهش، شوخ طبعی نقش میانجی بین تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان دارد؛ بنابراین، افزایش شوخ طبعی و ارتقای تعهد سازمانی در معلمان به منظور پیشگیری از فرسودگی شغلی پیشنهاد می شود.
نقش طرحواره های بنیادی و جبرانی در پیش بینی بخشش خود و دیگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، پیش بینی بخشودگی خود و دیگری براساس طرحواره های بنیادین و جبرانی در بین دانشجویان دانشگاههای تهران بود؛ به همین منظور، تعداد 407 نفر از دانشجویان دانشگاههای تهران با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. از دو پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره ها و بخشودگی خود و دیگری استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند بین طرحواره های بنیادین و جبرانی و نبخشیدن خود و دیگری رابطه مثبت معنادار وجود داشت. همچنین، نتایج نشان دادند طرحوار های بنیادین به صورت معناداری بخشودگی را پیش بینی کردند؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت ناتوانی فرد در بخشش خود و دیگری می تواند ریشه در تجارب گذشته داشته باشد که طرحواره ها را شکل داده اند. نقش طرحواره های بنیادین در شکل گیری ناتوانی فرد برای بخشش از منظر بالینی و پژوهشی بحث شد.
پیش بینی کیفیت زندگی سالمندان بر اساس انسجام درونی، ذهن آگاهی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالمندی یکی از مراحل مهم زندگی است که با پیشرفت علم و بهبود شرایط بهداشتی، آمار سالمندان در جوامع گوناگون رو به افزایش است؛ ازاین رو برای ارتقای سازگاری سالمندان، توجه به رضایت از زندگی آنان لازم است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش انسجام درونی، ذهن آگاهی و هوش معنوی در پیش بینی کیفیت زندگی سالمندان انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. از بین سالمندان شهر تهران در سال 1396 به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 237 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه حس انسجام آنتونوسکی، پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ، پرسشنامه هوش معنوی کینگ و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت بود. داده ها با روش رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج رگرسیون نشان داد هوش معنوی، ذهن آگاهی و ادراک پذیری 24 درصد تغییرات کیفیت زندگی را در سالمندان پیش بینی می کنند؛ بنابراین، به منظور افزایش سطح کیفیت زندگی سالمندان پیشنهاد می شود زمینه ارتقای سطح انسجام درونی، ذهن آگاهی و هوش معنوی آنان فراهم شود.
مقایسه حس انسجام، شفقت به خود و هوش شخصی در دانش آموزان با و بدون اختلال انفجاری متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه حس انسجام، شفقت به خود و هوش شخصی در دانش آموزان با و بدون اختلال انفجاری متناوب بود. مطالعه حاضر، توصیفی از نوع علّی - مقایسه ای (پس رویدادی) است. از بین دانش آموزان پایه دهم شهر رشت با استفاده از پرسشنامه اختلال انفجاری متناوب، 150 نفر با اختلال انفجاری متناوب و 150 نفر بدون اختلال انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس حس انسجام، مقیاس شفقت به خود فرم کوتاه و فرم کوتاه پرسشنامه هوش شخصی بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. براساس یافته ها، دانش آموزان دارای اختلال انفجاری متناوب حس انسجام و شفقت به خود کمتر نسبت دانش آموزان بدون اختلال دارند؛ ولی در هوش شخصی بین آنها تفاوتی دیده نمی شود. نتیجه گرفته می شود دانش آموزان دارای اختلال انفجاری در حس انسجام و شفقت به خود با دانش آموزان عادی، متفاوت ولی در هوش شخصی با هم تفاوتی ندارند.
بهزیستی روانشناختی کارکنان: نقش سرمایه های روانشناختی و ارضای نیازهای بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سرمایه های روانشناختی و ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی کارکنان یک شرکت پتروشیمی بود. طرح تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و نمونه پژوهش شامل 351 نفر از کارکنان یک شرکت سهامی پتروشیمی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی، پرسشنامه سرمایه های روانشناختی و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی بود. نتایج تحلیل همبستگی حاکی از آن بود که بین سرمایه های روانشناختی و نیازهای بنیادین روانشناختی با بهزیستی روانشناختی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام حاکی از این بود که از بین مؤلفه های سرمایه های روانشناختی، خودکارآمدی و امیدواری در پیش بینی بهزیستی روانشناختی نقش معنادار داشتند و درمجموع، 19% از واریانس متغیر وابسته با این دو متغیر پیش بینی شد. همچنین، هر سه مؤلفه نیازهای بنیادین روانشناختی (شایستگی، ارتباط و خودمختاری) توانستند به طور معناداری بهزیستی روانشناختی را پیش بینی کنند؛ بنابراین، افزایش سرمایه های روانشناختی و توجه به نیازهای روانشناختی کارکنان در محیط شغلی، نقش مهمی در افزایش بهزیستی آنان دارد و زمینه ای برای افزایش بهره وری شغلی فراهم می کند.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لازمه داشتن پرستاران شایسته در سیستم برای ارائه خدماتی باکیفیت، تنها با به روزکردن سطح دانش و ارتقای سلامت جسم و روان کارکنان مهیا می شود؛ بنابراین هدف پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری بر کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پرستاران بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. از میان پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر اهواز، 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش، 12 جلسه 45 دقیقه ای با روش مثبت نگری، آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. هر دو گروه پرسشنامه های کفایت اجتماعی فلنر و سرسختی سلامت گیبهاردت، وندردوف و پال را در پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. داده ها با روش اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند آموزش مثبت نگری به طور معناداری باعث افزایش کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پس آزمون و پیگیری پرستاران شد. با توجه به یافته های این پژوهش، می توان از مداخلات مثبت نگر برای ارتقا سلامت روان و کاهش مشکلات روانشناختی پرستاران استفاده کرد.
نقش سرمایه های روان شناختی مثبت و عملکرد خانواده در پیش بینی شادکامی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش تعیین نقش سرمایه های روان شناسی مثبت و عملکرد خانواده در پیش بینی شادکامی نوجوانان بود. روش پژوهش همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 290 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه های امید اشنایدر، خودکارآمدی نظامی و همکاران، خوش بینی شی یر و کارور، عملکرد خانواده مک مستر، تاب آوری کانر و دیویدسون و پرسش نامه شادکامی آکسفورد به عنوان ابزارهای پژوهش استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که مولفه های عملکرد خانواده و سرمایه های روان شناسی مثبت با شادکامی رابطه مثبت معنادار دارند. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که نقش ها، تاب آوری، خودکارآمدی، خوش بینی و ابراز عواطف به ترتیب نقش معناداری در پیش بینی شادکامی دارند و در مجموع 35 درصد از واریانس شادکامی را تبیین کردند. در مجموع نتایج حاکی از اهمیت نقش خانواده و سرمایه های روان شناختی مثبت در شادکامی نوجوانان بود.
مقایسه اثربخشی آموزش معنامحور تحصیلی و آموزش روانشناسی مثبت نگر بر خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش معنامحور تحصیلی و آموزش روانشناسی مثبت نگر بر خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیلی دانش آموزان ایرانی ساکن دانمارک اجرا شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان 12 تا 18 ساله ایرانی ساکن شهر کپنهاگ دانمارک در زمستان 2021 بود. 60 نفر ازطریق نمونه گیری دردسترس بر مبنای ملاک های ورود، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. پرسشنامه خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیل برای سنجش متغیرهای وابسته استفاده شد. گروه آموزش معنامحور تحصیلی و آموزش روانشناسی مثبت نگر طی 10 جلسه آموزش داده شدند. داده ها ازطریق تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان می دهند در مرحله پس آزمون در خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیلی به ترتیب بین گروه آموزش معنامحور تحصیلی و گروه آموزش مثبت نگر با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. در خوش بینی تحصیلی بین دو گروه آموزش تفاوت معناداری مشاهده نشد؛ به هرحال، آموزش معنامحور تحصیلی نسبت به آموزش مثبت نگر در معنای تحصیلی دارای اثربخشی بالاتری بود. همچنین، نتایج نشان دادند در مرحله پیگیری در متغیر خوش بینی تحصیلی و معنای تحصیل بین گروههای پژوهش تفاوت معناداری وجود ندارد. براساس نتایج، آموزش معنامحور تحصیلی و آموزش مثبت نگر، دو روش مؤثر برای ارتقای خوش بینی و معنای تحصیلی دانش آموزان ایرانی ساکن دانمارک هستند.
پیش بینی انطباق پذیری مسیر شغلی کارکنان مراکز صنعتی بر اساس مولفه های سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال تغییراتی که امروزه در دنیای کار روی داده است؛ انطباق پذیری مسیر شغلی بیش از گذشته در موفقیت کارکنان، نقش یافته است. در این راستا، پژوهش به بررسی نقش مولفه های اصلی سرمایه روان شناختی (خودکارآمدی، امیدواری، خوشبینی و تاب آوری) در پیش بینی انطباق پذیری مسیرشغلی کارکنان مراکز صنعتی پرداخته است. روش این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود و آزمودنی ها شامل230 نفر از کارکنان شاغل در مراکز صنعتی استان اصفهان بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه ی انطباق پذیری مسیر شغلی یوسفی، پرسشنامه ی خوشبینی - بدبینی سلیگمن، پرسشنامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون، مقیاس امید بزرگسالان اسنایدر و پرسشنامه ی خودکارآمدی عمومی شرر پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان دادکه مولفه های خودکارآمدی، امید و تاب آوری به ترتیب می توانند 3/56 درصد از واریانس انطباق پذیری کارکنان را تبیین نمایند. از این رو می توان این گونه استنباط کرد که با پرورش سرمایه های روان شناختی افراد می توان انطباق پذیری مسیر شغلی آن ها را افزایش داد، به گونه ای که بتوانند خود را با بسیاری از تغییرات سازگار نمایند و به دنبال راه جدیدی برای ادامه ی مسیر شغلی مطلوب خود باشند.
مقایسه بخشودگی و عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه بخشودگی و عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه بود. طرح پژوهش علی - مقایسه ای بود. نمونه آماری شامل 40 نفر از زنان فعال و 40 نفر از زنان غیرفعال در امور خیریه شهر اراک بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس بخشودگی خانواده و شیوه سنجش عملکرد خانواده پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان دادند مؤلفه های بخشودگی خانواده و ابعاد عملکرد خانواده در دو گروه زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه تفاوت معناداری داشتند؛ به طوری که گروه فعال در امور خیریه در مؤلفه های بخشودگی خانواده نمرات بالاتری و در ابعاد عملکرد خانواده نمرات پایین تری (عملکرد بهتری) را نسبت به گروه غیرفعال کسب کردند. می توان گفت فعالیت زنان در امور خیریه با افزایش بخشودگی خانواده و بهبود عملکرد خانواده مرتبط است و به عنوان یک فعالیت نوع دوستانه در ارتباط با این متغیرها مهم است.
اثربخشی برنامه بازآموزی اسنادی بر راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان و تاب آوری تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه بازآموزی اِسنادی بر راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان و تاب آوری تحصیلی در دانشجویان انجام شد. در این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون و مرحله ی پی گیری، 41 دانشجوی کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی در دو گروه آزمایش و کنترل قبل و بعد از آموزش به پرسشنامة نظم بخشی شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپیناون و مقیاس تاب آوری تحصیلی مارتین و مارش پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 7 جلسه دو ساعته، آموزش برنامه بازآموزی اِسنادی به شیوه گروهی را دریافت نمود. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که در کوتاه مدت و بلندمدت برنامه بازآموزی اِسنادی در افزایش راهبردهای انطباقی نظم بخشی شناختی هیجان (شامل پذیرش، بازارزیابی مثبت، بازتمرکز مثبت، بازتمرکز بر برنامه ریزی و دیدگاه گیری) مؤثر بود؛ همچنین بازآموزی مزبور در کاهش راهبردهای غیرانطباقی نظم بخشی شناختی هیجان (شامل خودسرزنش گری، نشخوارگری ذهنی، فاجعه سازی و دگرسرزنشگری) موثر بود. همچنین نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری نشان داد که درکوتاه مدت و بلندمدت برنامة آموزشی در افزایش میزان تاب آوری تحصیلی دانشجویان نیز موثر بود. به طور کلی، نتایج مطالعه نشان داد که برنامة بازآموزی اسنادی در کمک به دانشجویان برای شناسایی توانمندی فردی (احساس فردی، نگرش ها و باورها)، شناسایی و استفادة بهینه از منابع بیرونی (بسط احساس ایمنی و احساس حفاظت شدگی) و غنی سازی مهارت های بین فردی و توانش حل مساله (مقاومت، شوخ طبعی و تعامل) برای افزایش تاب آوری تحصیلی آنان موثر واقع شده است.