مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
موفقیت مسیر شغلی
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین آرزوها و موفقیت مسیر شغلی مدیران شرکت پلی اکریل ایران می باشد. به این منظور، 83 نفر از مدیران در سه رده ی عالی، میانی و سرپرستی به عنوان گروه نمونه به طور تصادفی انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها، دو پرسشنامه ی آرزوهای شغلی شاین و موفقیت شغلی محقق ساخته بود. داده ها با استفاده از آزمون t ، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون درنرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که خلاقیت کارآفرینانه، نخستین و استقلال، آخرین آرزوی مسیر شغلی مدیران می باشد. هم چنین، موفقیت مسیر شغلی ذهنی بیش از موفقیت مسیر شغلی عینی در مدیران وجود دارد و آرزوهای مدیریت عمومی، استقلال و تعادل کار- خانواده، پیش بینی کننده ی خوبی برای موفقیت مسیر شغلی هستند. بین رضایت از کار و رضایت از زندگی با موفقیت مسیر شغلی نیز رابطه ی معناداری وجود داشت (05/0P<).
الگوی ساختاری تاثیر سرمایه روان شناختی بر موفقیت مسیر شغلی با توجه به نقش میانجی تعهد و رضایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر سرمایه روان شناختی بر موفقیت مسیر شغلی با توجه به نقش میانجی تعهد و رضایت در کارکنان شرکت مخابرات اجرا شد. جامعه آماری پژوهش راکارکنان زن و مرد شرکت مخابرات در شهر اصفهان تشکیل دادند که از میان آنان 285 نفر به شیوه ی نمونه گیری سهل الوصول انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روان شناختی ناگیوئن و همکاران، پرسشنامه موفقیت شغلی نبی، پرسشنامه رضایت شغلی اسپکتور و پرسشنامه تعهد سازمانی اسپیر و ون کاتش بودند. داده ها با استفاده از الگوسازی معادله ساختاری تحلیل شدند. نتایج حاصل از الگوسازی معادله ساختاری نشان داد که سرمایه روان شناختی بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی و همچنین رضایت شغلی و تعهد سازمانی بر موفقیت شغلی (موفقیت مسیر شغلی) طی یک سلسله روابط زنجیره ای دارای تاثیر معنادار هستند. همچنین نتایج نشان داد که سرمایه روان شناختی تاثیر بر موفقیت شغلی را به طور غیرمستقیم از طریق رضایت شغلی و تعهد سازمانی اعمال می نماید. در مجموع، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که رضایت شغلی و تعهد سازمانی متغیرهای واسطه ای در رابطه بین سرمایه روان شناختی و موفقیت شغلی بودند.
بررسی رابطه توسعه منابع انسانی و موفقیت عینی و ذهنی مسیر شغلی(مورد مطالعه: آموزش و پرورش شهرستان نمین)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ، بررسی رابطه توسعه منابع انسانی و موفقیت مسیر شغلی در آموزش و پرورش شهرستان نمین می باشد. به این منظور 278 نفر از کارکنان این سازمان به عنوان گروه نمونه بطور تصادفی انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها، دو پرسش نامه توسعه منابع انسانی کوهن (2010) و پرسش نامه خودگزارش دهی صادقیان (1393) بود. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و آزمون t در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین هویت بخشی، موفقیت، سازگاری با محیط و یکپارچگی توسعه منابع انسانی و موفقیت عینی و ذهنی مسیر شغلی رابطه معنی داری وجود دارد.
رابطه مهارت شبکه سازی با موفقیت مسیر شغلی و میانجی گری قدرت ارتباطات در مدیران میانی سازمان های دولتی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
118-140
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مهارت شبکه سازی بر موفقیت مسیر شغلی با نقش میانجی قدرت ارتباطات می باشد.روش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی پیمایشی و از نوع کاربردی بوده است. جامعه آماری این تحقیق متشکل از کلیه مدیران و معاونین دوایر ستادی وزارتخانه های دولتی متمرکز در استان لرستان بوده که تعداد آنها 400 نفر بود و با استفاده از جدول مورگان 196 نفر به شیوه نمونه تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ولف و موزر (2008) برای سنجش مهارت شبکه ای، گورکیان و گورکیان (2011) برای موفقیت مسیر شغلی و ساودا و هاشم (2017) برای قدرت ارتباطات استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها: تحقیق نشان دهنده آن است که مهارت شبکه سازی و ایجاد ارتباط با ذی نفعان قدرتمند بیرونی رابطه معنی داری بر موفقیت مسیر شغلی مدیران در سلسله مراتب سازمان داشته و این رابطه از طریق قدرت ارتباطات تقویت می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان چنین بیان داشت که مهارت شبکه سازی مدیران دولتی و ایجاد ارتباط با ذی نفعان قدرتمند سازمان موجب ارتقاء سلسله مراتبی و موفقیت مسیر شغلی آن ها می شود. درواقع مدیرانی که از مهارت شبکه سازی قوی تر بهره مندند نسبت به سایر همتایان خود از شانس بیشتری برای تصدی پست های بالاتر سازمان برخوردارند
پایش تأثیر کارآفرینی ترکیبی بر موفقیت مسیر شغلی؛ تبیین نقش میانجی جهت گیری مسیر شغلی متنوع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
185-216
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش عدم اطمینان محیطی، از راهکارهای تطابق با تحولات و اطمینان از شغل همیشگی، گرایش به سمت کارآفرینی هیبریدی است. پژوهش حاضر، با هدف پایش تأثیر کارآفرینی هیبریدی بر موفقیت مسیر شغلی با نقش میانجی جهت گیری مسیر شغلی متنوع انجام پذیرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و در زمره پژوهش های توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و کارکنان شرکت های واقع در شهرک های صنعتی در استان لرستان هستند که با استفاده از فرمول محاسبه نمونه کوکران، حجم نمونه 350 نفر تعیین و اعضای نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر پرسشنامه های استاندارد بوده که روایی و پایایی آن ها از طریق روش محتوایی و آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. برای بررسی و آزمون فرضیه ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شده است. نتایج بررسی فرضیه ها حاکی از آن است که کارآفرینی هیبریدی بر جهت گیری مسیر شغلی متنوع و موفقیت مسیر شغلی اثرگذار است. به عنوان نتیجه کلی باید اشاره داشت که با توجه به نرخ بالای ورشکستگی و از بین رفتن مشاغل، افرادی که در شهرک های صنعتی و در مشاغل حرفه ای فعالیت دارند، می توانند با راهبرد کارآفرینی هیبریدی و جهت گیری مسیر شغلی متنوع که آن ها را به سوی کسب وکارهای جدید و کارآفرینانه رهنمون می سازد، بخت خود را در موفقیت مسیر شغلی جدید و یک کسب وکار دیگر امتحان نموده و با بهره گیری از مزایای شغل دوم، از عدم اشتغال در امان بمانند.
بررسی تأثیر مدیریت دانش بر موفقیت مسیر شغلی با نقش میانجی توانمندسازی کارکنان در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از اصلی ترین فعالیت ها در سازمان توجه به موفقیت های شغلی کارکنان هست و توانمندی هایی که از طریق دانش کسب می کنند؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر مدیریت دانش بر موفقیت مسیر شغلی با میانجی گری توانمندسازی کارکنان بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با روش توصیفی همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش ۳۲۰ نفر از کارکنان اداری شرکت ملی فرآورده های نفتی لرستان بود که با استفاده از جدول مورگان ۱۷۵ نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده گردید و پایایی به روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و روایی به روش همگرا سنجیده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Smartpls استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که مدیریت دانش از طریق توانمندسازی کارکنان بر موفقیت مسیر شغلی اثر می گذارد؛ و فرضیه ها تأیید شدند.
طراحی مدل ارزیابی موفقیت مسیر شغلی کارکنان دولتی: با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
141 - 167
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: موفقیت مسیر شغلی، طی سال های اخیر، یکی از مفاهیم پُرتوجه در مطالعات منابع انسانی بوده است. سازمان ها برای اینکه بتوانند نیروهای انسانی خود را حفظ کنند و ضریب ترک مشاغل را در کمترین سطح نگاه دارند، ناگزیرند تا بسترهای لازم را برای توسعه و پیشرفت منابع انسانی، به ویژه برای نیروهای کارآمد و متخصص فراهم آورند؛ از این رو درصدد برآمدند تا درک و بینش خود را در زمینه موفقیت مسیر شغلی توسعه دهند و مدل پویا و منعطفی را برای آن طراحی کنند. هدف این پژوهش، طراحی مدل ارزیابی موفقیت مسیر شغلی کارکنان دولتی است.
روش: این مطالعه به لحاظ هدف کاربردی، از نظر گردآوری اطلاعات توصیفی و مبتنی بر روش شناسی کیفی است که با استفاده از روش فراترکیب به اجرا درآمده است. بدین منظور، مقاله های منتشرشده در زمینه موفقیت مسیر شغلی در پایگاه های نشریه های جهانی، در بازه زمانی تعیین شده بررسی شد. برمبنای اصول روش فراترکیب و معیارهای مطرح شده در آن، مقاله ها وارد فرایند تحلیل فراترکیب شدند. برای تحلیل مقاله های منتخب نیز از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد.
یافته ها: این پژوهش با تکیه بر روش فراترکیب و بررسی ۷۱ مقاله منتخب، یک الگوی پارادایمی در زمینه موفقیت مسیر شغلی ارائه داده است. نتیجه این بررسی، شامل ۵۳ مقوله فرعی، ۱۷ مقوله اصلی و ۴ مقوله کلی بود که در قالب یک الگوی نظری ارائه شد. مقوله های کلی به دست آمده عبارت اند از: بهبود مستمر موقعیت های عینی؛ نهادینه سازی موفقیت پذیری ذهنی؛ سیاست گذاری یکپارچه در ساخت مسیر شغلی؛ ارزیابی موفقیت مسیر شغلی. یافته ها بیانگر این جهت گیری مدیریتی است که می بایست موفقیت مسیر شغلی گام به گام باشد و همچنین لازم است که ارزیابی موفقیت مسیر شغلی، از دو جنبه کارکنان و مدیران به طورمشترک و ارزیابی موفقیت مسیر شغلی عینی و ذهنی، از سوی کارکنان و ارزیابی عوامل مؤثر بر موفقیت مسیر شغلی از سوی مدیران صورت گیرد.
نتیجه گیری: می توان گفت که در طراحی مدل های موفقیت مسیر شغلی، بایستی به هم سویی درونی و اجرایی با واقعیت های شغلی سازمان و خواست نیروها توجه کرد. سازمان های دولتی می بایست در تدوین برنامه های مسیر شغلی کارکنان از رویکرد کارمندمحوری بهره جویند.