فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف پیش بینی «احساس تنهایی» بر اساس «سبک دلبستگی»، با میانجی گری «نوع ارتباط با خدا» انجام شد. جامعه آماری عبارت بود از جوانان 18 تا 35 ساله شهر تهران؛ به این منظور، 232 نفر، با مراجعه به اماکن عمومی سطح شهر، (نمونه گیری در دسترس) انتخاب شدند و به مقیاس های «دلبستگی» هازان و شیور (AAQ)، «احساس تنهایی» ایرانی (ILQ) و «کیفیت رابطه فرد با خدا» (بام اول) پاسخ دادند. داده ها از طریق تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند؛ نتایج نشان داد که اولاً، چه در «احساس تنهایی» و چه در «نوع رابطه با خدا»، «سبک دلبستگی اضطرابی»، یک متغیر پیش بین مهم است ثانیاً، اهمیت این الگوی دلبستگی تا جایی است که حتی رابطه مطلوب و ایمن با خدا (که مبتنی بر امید و محبت است)، نیز نمی تواند اثر آن بر «احساس تنهایی» را تحت تأثیر قرار دهد و حتی با وجود رابطه مطلوب با خدا، هم چنان دلبستگی اضطرابی، پیش بین مثبت و مهمی برای احساس تنهایی به شمار می رود
نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سیستم های مغزی – رفتاری با رفتارهای خوردن در افراد دارای اضافه وزن و چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش حاضر نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سیستم های مغزی – رفتاری با رفتارهای خوردن در افراد دارای اضافه وزن و چاقی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری شامل زنان و مردان مبتلا به اضافه وزن و چاقی مراجعه کننده به خانه های سلامت، مراکز رژیم درمانی و باشگاه های ورزشی شهر تهران در پاییز و زمستان 1395 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس، 500 نفر از آنها انتخاب شده و در پژوهش شرکت کردند. اطلاعات مورد نظر با استفاده از پرسشنامه های رفتار خوردن، تنظیم شناختی هیجان و مقیاس های نظام های بازداری/فعال سازی رفتاری جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که تنظیم شناختی هیجان ناسازگار به صورت نسبی رابطه بین سیستم های مغزی - رفتاری و رفتارهای خوردن را میانجی گری می کند. در نهایت مشخص شد، مدل با داده های مشاهده شده برازش مطلوب دارد و متغیرهای پیش بینی کننده 53 درصد از واریانس رفتارهای خوردن را تبیین می کنند. سیستم های مغزی-رفتاری و تنظیم شناختی هیجان، نقش مهمی در پیش بینی رفتارهای خوردن افراد دارای اضافه وزن و چاقی ایفا می کند که در برنامه های پیشگیری و درمانی باید مد نظر قرار گیرند.
عوامل و ساختار انگیزش رفتار انسان در اندیشه علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، دستیابی به عوامل و ساختار انگیزش در اندیشه علامه طباطبائی است. بدین منظور، با روش کتابخانه ای، نقطه نظرات علامه طباطبائی دربارة عوامل و ساختار انگیزش انسان از میان آثار ایشان جمع آوری گردید و سپس به روش توصیفی تحلیلی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج بررسی نشان می دهد که نه عامل درونی و دو عامل بیرونی به صورت درهم تنیده در صدور رفتار انسان نقش انگیزشی دارند. با توجه به آثار علامه، این عوامل را می توان به صورت لایه های پی درپی در نظر گرفت: لایه اول، نیروهای بنیادین وجود انسان (قوای نفس). لایه دوم، اهداف (علل غایی و کمالات قوا). لایه سوم، گرایش ها و نیازها. لایه چهارم، شناخت ها و برداشت ها (ادراکات اعتباری و حقیقی). لایه پنجم، شوق و میل (هیجانات و عواطف). لایه ششم، خواست و تصمیم فردی (اراده). لایه هفتم، واکنش های فیزیولوژیکی (ایجاد حرکت فیزیکی). لایه هشتم، تجریه رفتار (عمل). لایه نهم، رگه های شخصیتی (ملکات نفسانی). این لایه های نه گانه مربوط به پردازش های درونی وجود انسان هستند که از عوامل بیرونی چون هدایت، کمک، رحمت و لطف خداوند و همچنین محیط بیرونی و جامعه و وسوسه های شیطان متأثرند. به طورکلی، مجموع این عوامل درهم تنیده ساختار انگیزش انسان را شکل می دهند.
بررسی تأثیر کارکردهای مدیریت سایبرنتیک بر انعطاف پذیری پزشکان بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی در سطح تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:انعطاف پذیری پزشکان از مهم ترین مباحث قابل پژوهش در دانشگاه ها است و تشخیص متغیرهای پیش بینی کننده آن بسیار حائز اهمیت است .هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر کارکردهای مدیریت سایبرنتیک بر انعطاف پذیری پزشکان بیمارستان های سطح تبریز می باشد.
اثربخشی برنامة درس پژوهی بر مهارت های حرفه ای معلمان شاغل در آموزش و پرورش استثنایی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی برنامة درسی پژوهی بر مهارت های حرفه ای معلمان آموزش و پرورش استثنایی استان همدان است. روش پژوهش پس رویدادی از نوع علّی مقایسه ای است. جامعة آماری شامل معلمان آموزش و پرورش استثنایی استان همدان در سال تحصیلی 92-1391 بوده که با کاربرد روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 320 معلم انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه های فراهم آوری فرصت های یادگیری، علاقه مندی به افزایش دانش و مهارت های شغلی، سازماندهی و مدیریت کلاس، فرم های مشاهدة به کارگیری نظریه های یادگیری، استفاده از وسایل آموزشی و کمک آموزشی، بهره گیری از شیوه های صحیح ارزشیابی، ترغیب دانش آموزان به کار گروهی در کلاس درس و آزمون آشنایی با نظریه های یادگیری بوده است. نتایج نشان می دهد که گروه های درس پژوه و عادی از نظر فراهم آوری فرصت های یادگیری (05/0> p ؛33/2=t)؛آگاهی از نظریه های یادگیری (05/0> p ؛ 11/2 =t)؛ استفاده از وسایل آموزشی و کمک آموزشی (01/0> p ؛67/2=t)؛ علاقه مندی به افزایش دانش و مهارت های شغلی (05/0> p ؛47/2=t) وترغیب دانش آموزان به کار گروهی (05/0> p ؛50/2=t) تفاوت معناداری داشته اند. در سه مؤلفة بهره گیری از شیوه های صحیح ارزشیابی (11/0= p ؛58/1 =t)؛ سازماندهی و مدیریت کلاس درس (59/0= p ؛54/0=t) و کاربرد نظریه های یادگیری (48/0= p ؛71/0=t) تفاوت معناداری مشاهده نشده است.
مقایسه تأثیر آموزش مطالعه و برنامه ریزی با استفاده از محتوی الکترونیکی و روش متداول بر پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر آموزش مطالعه و برنامه ریزی با استفاده از محتوی الکترونیکی و روش متداول بر پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهر ارومیه در سال تحصیلی 94-1393 بودند. در مجموع 52 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 26 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش و کنترل به ترتیب مطالعه و برنامه ریزی را با استفاده از محتوی الکترونیکی و روش متداول به مدت 10 جلسه 70 دقیقه ای آموزش دیدند. گروه ها آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی زیست شناسی را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با روش کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش مطالعه و برنامه ریزی با استفاده از محتوی الکترونیکی در مقایسه با روش متداول به طور معناداری باعث افزایش پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی شد p<0/01)). براساس نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود که مشاوران و معلمان برای بهبود پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی دانش آموزان از راهبردهای مطالعه و برنامه ریزی با استفاده از محتوی الکترونیکی استفاده کنند.
رابطه افتراقی دلبستگی به والدین و همسالان در پیش بینی تجربه هیجان های شرم و گناه در نوجوانان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساسات شرم و گناه از مهم ترین هیجانات اخلاقی بوده و نقش مهمی در تنظیم رفتارهای اجتماعی و اخلاقی دارند؛ ازاین رو شناسایی عوامل پیش آیند این هیجانات ضروری می نماید. بدین منظور، پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی به بررسی رابطه مؤلفه های دلبستگی و هیجانات شرم و گناه پرداخته است. در همین راستا، دلبستگی به والدین و همسالان، به عنوان متغیر مستقل و احساس شرم و گناه، به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. شرکت کنندگان پژوهش شامل 398 نفر (218 دختر و 180 پسر) از دانش آموزان سال چهارم متوسطه شهر شیراز بودند، که به روش خوشه ای چندمرحله ای تصادفی، انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش، از پرسش نامه دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ و مقیاس آمادگی احساس شرم و گناه کوهن و همکاران استفاده شد. روایی ابزارها به روش تحلیل عامل و پایایی آن ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ سنجیده شد. روایی و پایایی آزمون ها قابل قبول بود. نتایج پژوهش آشکار ساخت که مؤلفه های دلبستگی (والدین و همسالان) احساس شرم را به صورت منفی و احساس گناه را به صورت مثبت پیش بینی کردند. علاوه بر این، نتایج مقایسه دیاگرام دختران و پسران مؤید نقش تعدیل کنندگی جنسیت بود. نتایج روشن ساخت که در گروه دختران برخلاف یافته های مدل کلی، دلبستگی به همسالان پیش بین مثبت احساس شرم است. درمجموع، یافته ها شواهد مطلوبی در جهت تأیید نقش ارتباطات عاطفی در شکل گیری هیجانات اخلاقی اجتماعی در فرزندان فراهم کرد.
نقش تعدیل کننده تاب آوری در رابطه بین بهزیستی روانشناختی و تعارض کار-خانواده، غنی سازی کار-خانواده و قصد ترک شغل
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تاب آوری در رابطه بین بهزیستی روانشناختی با تعارض کار-خانواده، غنی سازی کار-خانواده و قصد ترک شغل بود. نمونه این پژوهش شامل 363 نفر(222 مرد و 141 زن) از کارکنان شرکت ملی حفاری ایران بود که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های تعارض کار-خانواده، غنی سازی کار-خانواده، تاب آوری ، قصد ترک شغل، خشنودی شغلی، خشنودی خانوادگی و سلامت روان استفاده گردید. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی تعدیلی استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که بهزیستی روانشناختی رابطه منفی و معنی دار با تعارض کار-خانواده و قصد ترک شغل دارد و همچنین بهزیستی روانشناختی با غنی سازی کار-خانواده رابطه مثبت و معنی دار دارد. یافته های تحلیل رگرسیون تعدیلی، نقش تعدیل گر تاب آوری را در این روابط مورد تأیید قرار دادند.
بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون سبک زندگی اسلامی در نوجوانان دبیرستانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون سبک زندگی اسلامی(ILST) در نوجوانان بود. بدین منظور، نخست روایی محتوایی و صوری این آزمون بررسی و سپس اجراء شد. جامعه آماری، دانش آموزان دبیرستان های شهر قم (15-20 سال) بودند که 578 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش «آزمون سبک زندگی اسلامی» و «آزمون جهت گیری مذهبی» بود. داده ها، با روش تحلیل عاملی و تحلیل مانوا تحلیل شدند. بررسی ها، به اصلاح 12 و حذف 9 سؤال انجامید. ضریب آلفای کرونباخ برابر با 86/0 بدست آمد. تعداد عوامل در نمونه نوجوان همانند نسخه اصلی 9 عامل است، اما نامِ بعضی، متفاوت است. عوامل تحت عنوان عبادی، روشنفکری منفی، خویشتن داری، تعهد، ارتباط مثبت، خردورزی، دنیاخواهی، فعال بودن و بی تفاوتی نامگذاری شدند. عامل ها 42/39 درصد واریانس سبک زندگی در نوجوانان را تبیین کرد. در تحلیل عاملی، 8 سؤال حذف شد. روایی همزمان در دو آزمون مورد نظر، 70/0، همبستگی را نشان داد. با توجه به روایی عاملی، روایی همگرا و پایایی مناسب «آزمون سبک زندگی اسلامی- نسخه نوجوانان» (ILST-AV)، استفاده آن در پژوهش های مربوط به نوجوانان توصیه می گردد.
تاثیر برنامه ی تمرین رایانه ای شناختی بر عملکرد حافظه و توجه دانش آموزان مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
162 - 179
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت موجب افت عملکرد شناختی در بیماران می شود. این پژوهش، با هدف بررسی تاثیر برنامه تمرین رایانه ای شناختی بر افزایش حافظه و توجه در دانش آموزان مبتلا به دیابت انجام یافت. روش: مطالعه حاضر یک تحقیق شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد که در آن، 18 دانش آموز مبتلا به دیابت (در دو گروه 9 نفری آزمایش و کنترل) از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب شدند. حافظه و توجه هردو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون سنجش شد. سپس دانش آموزان گروه آزمایش بصورت انفرادی در 10 جلسه نیم ساعته با کمک نرم افزار آموزش حافظه کاری، در معرض تمرینات بهسازی حافظه و توجه قرار گرفتند. بار دیگر در مرحله پس آزمون، حافظه و توجه هردو گروه آزمایش و کنترل سنجش شد. داده ها با تحلیل کواریانس، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج، حاکی از افزایش عملکرد حافظه و توجه دانش آموزان گروه آزمایش بود و مداخله توانبخشی اعمال شده برای دانش آموزان راهنمایی و متوسطه، و بیماران با سابقه کمتر از 5 سال و بیشتر از 5 سال، به یک اندازه موثر بود. نتیجه گیری: می توان گفت که تمرین رایانه ای شناختی برای افزایش عملکرد حافظه و توجه در دانش آموزان دیابتی، لازم، مفید و موثر است.
اعتباریابی و تحلیل عاملی سیاهه رواندرمانی مثبت (فرم 3 عاملی) در جمعیت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روایی و پایایی سیاهه رواندرمانی مثبت و رابطه مؤلفه های آن با شکوفایی و نگرش های ناکارآمد است. روش پژوهش، از نوع اعتباریابی و همبستگی است. بدین منظور نمونه ای به حجم 1416 دانشجو انتخاب شد. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دانشگاه های شهر مشهد و نیشابور در سال 96 بود. روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بود. پرسش نامه های روان درمانی مثبت، شکوفایی و نگرش های ناکارآمد توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. برای تعیین پایایی پرسش نامه، از روش آلفای کرونباخ و برای تعیین روایی آن، از روایی محتوایی و روایی سازه تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد که همبستگی روان درمانی مثبت با زیر مقیاس های شکوفایی معنی دار و مثبت است. زیرمقیاس های نگرش های ناکارآمد همبستگی منفی داشتند. محاسبه همسانی درونی برای روان درمانی مثبت نیز در پژوهش حاضر آلفای 85 /0 را به دست داد. براساس نتایج این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که فرم 21 گویه ای سیاهه روان درمانیِ مثبت در دانشجویان ایرانی، از روایی و پایایی کافی برخوردار است.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی بر خودکارآمدی کارکنان بانک
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی بر میزان اضطراب کارکنان بانک انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کلیه کارمندان بانک غرب شهر تهران مشغول به کار در سال 1395، بودند. حجم نمونه 30 نفر (15 نفر در هر گروه) بودند که با روش نمونه گیری به صورت در دسترس انتخاب شدند و قبل و بعد از انجام پژوهش با پرسشنامه های خودکارآمدی شرر (1982) مورد آزمون قرار گرفتند. تعداد 10 جلسه آموزش مهارت های ارتباطی بر روی گروه آزمایش انجام شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل کوواریانس یک متغیری انجام شد. مقایسه میانگین های تعدیل شده دو گروه آزمایش و کنترل نشان داد که اجرای متغیر مستقل باعث شده تا میانگین نمرات خودکارآمدی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل افزایش یابد (01/0>p)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش های مهارت های ارتباطی، می تواند در افزایش خودکارآمدی موثر باشد.
اثربخشی مداخله خانواده محور و بازی درمانی بر سبک و تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اضطراب جدایی اختلالی است که ارتباط مستقیمی با سبک فرزندپروری و تنیدگی فرزندپروری دارد؛ و مداخله خانواده محور و بازی درمانی، برنامه جامعی است که شامل جلسات آموزشی برای والدین مبتنی بر بهبودبخشی روابط درون خانوادگی، برقراری تعامل سالم و مثبت درخانواده، کنترل پرخاشگری در خانواده، بررسی موانع ارتباطی در روابط همسران، تربیت سالم فرزندان؛ و جلسات بازی درمانی برای کودک می باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله خانواده محور و بازی درمانی، بر سبک و تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی می باشد. ﭘﮋﻭﻫﺶ حاضر، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪﺍﯼ ﻧیﻤﻪﺗﺠﺮﺑی ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﮔﻤﺎﺭﺵ ﺗﺼﺎﺩﻓی ﺁﺯﻣﻮﺩﻧی ﻫﺎ ﺩﺭ دو ﮔﺮﻭﻩ 14 نفره ﺁﺯﻣﺎیﺶ ﻭ کنترل، ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘیﺶﺁﺯﻣﻮﻥ ﭘﺲﺁﺯﻣﻮﻥ ﺍﺳﺖ. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه مراجعه کنندگان به یکی از مراکز مشاوره تهران می باشد که تشخیص قطعی اختلال اضطراب جدایی گرفته اند. لذا، برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری در دسترس با گمارش تصادفی در گروه ها استفاده شده است. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره، نشان داد که تفاوت معناداری بین سبک و تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی، در دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. این مداخله، تاثیر معناداری بر سبک فرزندپروری و کاهش تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی دارد.
پیش بینی اعتیاد به فضای مجازی بر اساس سبک های فرزندپروری، جو عاطفی خانواده، اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دبیرستانی شهر قم
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، پیش بینی اعتیاد به فضای مجازی بر اساس سبک های فرزندپروری، جو عاطفی خانواده و اضطراب اجتماعی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر قم در سال تحصیلی 96- 95 انجام گرفت. تحقیق حاضر از نوع کمی همبستگی و پیش بین بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی بود که از جامعه مذکور 360 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در تحقیق شرکت داده شدند. پرسشنامه های مورد استفاده دراین پژوهش شامل 4 پرسشنامه اعتیاد به فضای مجازی (یانگ) سبک های فرزندپروری (بامریند)، جوعاطفی (هیل برن) و اضطراب اجتماعی (کانور) بود. جهت تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی، آزمون های آماری، درصد فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و شاخص های استنباطی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد که نتایج نشان داد بین اعتیاد به فضای مجازی و اضطراب اجتماعی و بین سبک تربیتی استبدادی با اعتیاد به فضای مجازی همبستگی مستقیم و معنادار و بین سبک تربیتی سهل گیرانه با اعتیاد به فضای مجازی و بین سبک تربیتی مقتدرانه با اعتیاد به فضای مجازی و بین اعتیاد به فضای مجازی وجوعاطفی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیری نشان داد که به ترتیب، سبک مقتدرانه و اضطراب اجتماعی پیش بینی معناداری را در ارتباط با اعتیاد به فضای مجازی ارائه می دهند و سبک استبدادی و سبک سهل گیرانه به دلیل معنادار نبودن از مدل خارج می شوند.
تأثیر فعالیت بدنی بر تاب آوری، بهزیستی ذهنی و تعلق خاطر کاری کارکنان زن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر فعالیت بدنی بر تاب آوری، بهزیستی ذهنی و تعلق خاطر کاری کارکنان زن دانشگاه آزاد اسلامی بود.
مواد و روش ها: طرح این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی بود که همراه با مراحل پیش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد انجام گرفت. جامعه آماری مطالعه را کلیه کارکنان زن دانشگاه آزاد اسلامی واحد پرند تهران تشکیل داد (94 نفر) که از میان آن ها، 72 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (36 نفر) و شاهد (36 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های تاب آوری Connor و Davidson (Connor-Davidson Resilience Scale یا CD-RISC)، تعلق خاطر کاری Schaufeli و Bakker و بهزیستی ذهنی Keyes و Magyar-Moe استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تمرینات هوازی موجب افزایش معنی دار تاب آوری، بهزیستی ذهنی و تعلق خاطر کاری در شرکت کنندگان شد (05/0 > P). بر اساس یافته ها، شاخص های بهداشت روانی به یک اندازه تحت تأثیر تمرین قرار نمی گیرند. اندازه اثر در عامل تاب آوری، تعلق خاطر کاری و بهزیستی ذهنی به ترتیب 63/0، 49/0 و 09/0 به دست آمد.
نتيجه گيري: توصیه می گردد مدیران جهت افزایش تاب آوری، بهزیستی ذهنی و تعلق خاطر کاری کارکنان خود، فرصت های مناسبی را برای شرکت کلیه آن ها در برنامه های فعالیت بدنی فراهم آورند تا بتوانند مؤثرتر از نیروهای انسانی خود در سازمان به صورت فعال و سالم بهره مند شوند.
بررسی رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دردانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در دانش آموزان اول متوسطه (دختر) شهرستان کاشان است. روش بررسی: این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی است و ازنظر روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل ۲۰۵ نفر از دانش آموزان اول متوسطه (دختر) شهرستان کاشان می باشد که در سال تحصیلی ۹۵-۹۴ مشغول به تحصیل بودند و بر اساس جدول مورگان ۱۰۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت انتخاب نمونه های موردنظر از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است. ابزارهای پژوهش حاضر شامل پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ است. یافته ها: برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و مؤلفه های راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (راهبردهای شناختی و فراشناختی) در سطح آلفای ۰/۰۱ رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. ( ۰/۰۱ >p) . بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با مؤلفه مدیریت منابع و مؤلفه اضطراب امتحان رابطه مثبت و غیر معنی دار وجود دارد. (۰/۰۵ ). همچنین نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و باورهای انگیزشی و مؤلفه های باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، جهت گیری هدف و ارزش گذاری درونی) در سطح آلفای ۰/۰۱ رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. ( ۰/۰۱ > p ). نتیجه گیری: حال که شبکه های اجتماعی مجازی پیرامون ما را احاطه کرده است، پژوهش پیش رو پیشنهاد می کند در آغاز زیرساخت ها برای نشر این ابزارها آماده شوند و با برگزاری دوره های کوتاه آموزشی، آموزگاران و استادان در به کارگیری رایانه و چگونگی تلفیق برنامه درسی با شبکه اجتماعی آموزش یابند.
اثربخشی معنادرمانی؛ با رویکردی دینی بر عزت نفس و شادکامی و تاب آوری نوجوانان دختر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه تأثیر معنادرمانی، با رویکردی دینی بر عزت نفس و شادکامی و تاب آوری نوجوانان اجرا شد. پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، شامل یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعة آماری، دانش آموزان دختر دبیرستانی در سال تحصیلی 94-93 بودند. از میان آنها، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی، 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر درگروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، پرسش نامه های عزت نفس کوپراسمیت، شادکامی مونش و تاب آوری کونور و دیویدسون بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که معنادرمانی با رویکرد دینی، با تبیین ریشه و حقیقت انسان (مبدأ) و هدف از زندگی انسان (معاد) و ویژگی های انسان و معنادار کردن سختی هایی که در مسیر هدف وجود دارد، می تواند موجب عزت نفس و شادکامی و تاب آوری انسان گردد.
بررسی نقش تبیین کنندگی سبک های هویت و اعتقادات دینی در سازه خردورزی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش تبیین کنندگی سبک های هویتی و اعتقادات دینی در سازة خردورزی است. روش پژوهش «توصیفی»از نوع «همبستگی» است. جامعه آماری، 200 نفر افراد شاغل بخش خصوصی و دولتی همدان با میانگین سنی 37 سال می باشد. ابزار پژوهش، مقیاس «سنجش اعتقادات دینی»، آزمون «سبک های هویتی» و «مقیاس سه بعدی خردورزی» می باشند. یافته ها نشان می دهد سبک های هویت 8 درصد واریانس خردورزی را تبیین می کنند. از ابعاد خرد، بعد شناختی با سبک اطلاعات جمعی، و بعد تأملی با سبک های هویتی هنجاری و اطلاعات جمعی و بعد مشارکت دینی دارای ارتباطی معنادار است. بعد عاطفی با سبک هویتی اطلاعات جمعی و با هر سه مؤلفة اعتقادات دینی، یعنی مشارکت دینی، پایبندی، و مسائل شرعی ارتباط معناداری دارد. در مجموع، از بین سبک های هویتی، افراد دارای سبک هویت اطلاعات جمعی که اطلاعات را فعالانه و منتقدانه بررسی می کنند و بیشتر در جستجوی درک معنای واقعی زندگی هستند، با سازة خردورزی دارای ارتباطی معناداری هستند. ابعاد اعتقادات دینی با بعد عاطفی خرد، نظیر درک احساسات، همدلی و کمک به دیگران ، رابطة مثبت نشان داد.
سطوح خلاقیت براساس حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از نوشتار حاضر، بررسی سطوح خلاقیت بر اساس حکمت متعالیه است. بدین منظور از رویکرد کیفی و روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. در دیدگاه صدرا، خلاقیت، بخشی از توانایی نفس انسان است. خداوند، نفس انسان را به گونه ای آفریده که قدرت و توانایی ایجاد صور اشیا مجرد و مادی را دارد. این تحقیق نشان می دهد که از منظر صدرا، واژگان «خلق» و «ابداع»، دو واژه بسیار مهم و کلیدی ناظر بر مفهوم خلاقیت اند، که خود بیانگر دو سطح مختلف خلاقیت (خلق از ماده و خلق از عدم) می باشد. براین اساس، برای خلاقیت انسان دو سطح کلی در نظر گرفته شده است که عبارتست از خلاقیت متعارفه و متعالیه. خلاقیت نوع اول در حیطه خیال متصل شکل می گیرد و محصول آن در مقام تحقق خارجی مسبوق به ماده و مدت است و خلاقیت نوع دوم مستلزم اتصال به خیال منفصل(عالم مثال) و داشتن نفس مزکی و همت است. در این سطح حقایقی که نفس مزکی بعد از مشاهده صور خیالی (در خیال منفصل)، در نفس خود انشا می کند، در مقام تحقق خارجی، بدون واسطه ماده و عوامل دیگر و بدون صرف مدت زمان، به صورت دفعی، در عالم خارج ایجاد می شود. از منظر صدرا در خیال متصل انسانی، قوه متصرفه با کارکردهای چهارگانه خود، نقش مهمی در تکوین خلاقیت دارد. خلاقیت این قوه (خلاقیت متعارفه) به سطوح جزئی تر تقسیم بندی می شود که عبارتنداز: 1) تصرف در صور و معانی (به واسطه ترکیب و تجزیه)؛ 2) محاکات محسوسات؛ 3) محاکات معقولات.
بررسی اثربخشی مرور زندگی با جهت گیری هستی شناسی اسلامی بر کاهش تعارضات زناشویی زنان دارای همسر معتاد در بحران زلزله کرمانشاه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی مرور زندگی با جهت گیری هستی شناسی اسلامی بر کاهش تعارضات زناشویی زنان دارای همسر معتاد در بحران زلزله کرمانشاه است. جامعه آماری این پژوهش را زنان دارای همسر معتاد در بحران زلزله کرمانشاه تشکیل می دهند. به این ترتیب که در ابتدا از داوطلبین ثبت نام به عمل آمد و با ارائه پرسش نامه تعارضات زناشویی در میان زنان داوطلب، تعداد 24 زن که نمره پایین تر از میانگین در این آزمون کسب کردند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) جایگزین شدند و طی 6 جلسه 90 دقیقه ای، الگویی از درمان مرور زندگی با تأکید بر هستی شناسی اسلامی اسمعیلی در مورد آنها اجرا گردید. روش این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. داده ها با استفاده از آزمون آماری کوواریانس مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که درمان مرور زندگی با تأکید بر هستی شناسی اسلامی با گسترش دید هستی شناسانه افراد نسبت به اعمال، اهداف و رفتارهای خود و همچنین تغییر ارزش گذاری های خود در زندگی و تجدیدنظر در موقعیت های فردی، اجتماعی و خانوادگی آنها مؤثر بوده است.