فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
18-31
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تعهد زناشویی زوجین در پایداری نظام خانواده نقش بسیار مهمی دارد و عوامل متعددی بر آن تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر در جهت آشکار ساختن برخی از این عوامل با هدف پیش بینی تعهد زناشویی بر پایه ی ویژگی های شخصیت، جهت گیری دینی و سبک های دلبستگی در دانشجویان انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانشجویان زن متأهل دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 95-1394 بود که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. داده های پژوهش با بهره گیری از پرسش نامه های تعهد زناشویی آدامز جونز (DCI)، ویژگی های شخصیت (NEO)، سبک دلبستگی بزرگسالان کالینز و رید و جهت گیری دینی آلپورت گردآوری؛ و با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ویژگی های شخصیت به میزان 37/28F= در سطح 001/0P<، سبک های دلبستگی به میزان 44/24F= در سطح 05/0P< و همچنین جهت گیری دینی به میزان 65/18F= در سطح 001/0P<، میزان تعهد زناشویی را پیش بینی کردند. از میان این متغیّرها، سبک های دلبستگی، پیش بینی کننده ی بهتری برای تعهد زناشویی بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده ی این است که ویژگی های شخصیتی افراد، سبک های دلبستگیِ شکل گرفته در محیط خانواده و همچنین جهت گیری دینی آنها بر روابط میان فردی و تعهد زناشویی زوجین در بزرگسالی تأثیر می گذارد. از این نتایج می توان برای یافتن راهکارهایی در جهت حفظ و گسترش روابط ثمربخش در بین زوجین و آموزش و آگاهی دادن بهتر به افراد برای شناخت یکدیگر استفاده کرد.
آفت تملّق در روابط اجتماعی و آسیب شناسی آن از منظر امام علی (ع)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
137-149
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: موضوع تملق و عواقب فردی و اجتماعی آن، رذیله یی اخلاقی است که بسیاری از جوامع انسانی به آن مبتلا هستند و به هر میزان این صفت رذیله در میان آحاد جامعه بیشتر باشد، به همان میزان سرنوشت اجتماعی آن مردم به سوی قهقرا و سیر انحطاطی پیش می رود. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی آفت تملق در روابط اجتماعی و آسیب شناسی آن از منظر امام علی (ع) بود. روش کار: این مطالعه به روش مرور متون انجام شده و پژوهشگران تلاش کرده اند با استفاده از کتاب ها و مقالات حوزه های علوم دینی و روان شناسی مرتبط با موضوع؛ و با تأکید بر نهج البلاغه، ابعاد و آسیب تملق را در روابط اجتماعی افراد بررسی کنند. نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد امام علی (ع) سرمنشأ این رذیلت را حماقت و حقارت فرد، وجود مقام داران ستایش دوست و فرهنگ چاپلوس پرور دانسته اند که مبدأ آن شرک و جهل؛ غایتش نفس و ثمره ی آن خفّت و خواری است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت تملق در میان انسان ها امری رابطه یی و محصول عمل و تعامل قدرتمندان و ضعیفان جامعه است و نوعی آسیب اجتماعی با ریشه ی دیرینه است که به سلامت اجتماعی صدمه ی بسیاری می زند.
بررسی تطبیقی رویکرد فلسفی کندی و سهروردی پیرامون پیشگیری و درمان حزن دنیوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی دیدگاه کندی و سهروردی در باب پیشگیری و درمان حزن عرفانی و حزن دنیائی است؛ حزن عرفانی، موجب می شود سالک به مرتبه ای فراتر باور داشته و برای وصول به آن تلاش نماید. کنترل حزن دنیوی در روان شناسی به صورت ریشه ای بررسی نمی شود؛ لکن فیلسوفان مسلمان با توجه به مبانی عقلی که ریشه در آموزه های دینی دارد، راهکارهایی ارائه کرده اند. این پژوهشِ کتابخانه ای و اِسنادی که به روش توصیفی-تحلیلی سامان یافته، با تمرکز بر آثار کندی و سهروردی به پیشگیری و درمان بنیادین حزن پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از وجود راه حل منطقی و البته قابل تطبیق بر متون دینی در آثار این دو می باشد. هر یک از کندی و سهروردی عامل اصلی حزن را اشتباه انسان ها در جهان بینی مادی و زمین گیر شدن انسان در مادیاتِ می دانن
بررسی نقش سبک زندگی اسلامی در رابطه ی بین تنظیم شناختی-هیجانی و وابستگی به تلفن همراه در دختران نوجوان شهر کرمانشاه در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
84-95
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: استفاده از تلفن همراه در سال های اخیر به جزء جدایی ناپذیر زندگی تبدیل شده است. با وجود کاربردهای مفید تلفن همراه، استفاده ی بیش ازحد و مداوم از آن موجب وابستگی و آسیب به افراد می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک زندگی اسلامی در رابطه ی بین تنظیم شناختی-هیجانی و وابستگی به تلفن همراه در دختران نوجوان انجام شد. روش کار: این پژوهش مطالعه یی توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر سطح دومِ دور ه ی متوسطه ی شهر کرمانشاه بود که 400 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ییِ چندمرحله یی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، آزمون شونده ها به مقیاس های نقش سبک زندگی اسلامی (LLST)، تنظیم شناختی/هیجانی (CERQ) و استفاده ی آسیب زا از تلفن همراه (COS) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که تنظیم شناختی/هیجانی و سبک زندگی اسلامی پیش بینی کننده های خوبی برای اعتیاد به تلفن همراه محسوب می شوند. همچنین، بر اساس یافته های مدل یابی معادلات ساختاری روابط علّی معنادار و مثبت بین تنظیم شناختی/هیجانی، سبک زندگی اسلامی و اعتیاد به تلفن همراه وجود داشت و نقش سبک زندگی اسلامی در رابطه ی بین تنظیم شناختی/هیجانی و اعتیاد به تلفن همراه تأیید شد. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده ی این است که به کارگیری سبک زندگی اسلامی، راهبرد مقابله یی با تنظیم شناختی/هیجانیِ منفی است که به پیشگیری از اعتیاد به تلفن همراه منجر خواهد شد.
سیری اجمالی بر موضوع مطالعات دین و سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ اسلام، به دانش سلامت توجه بسیاری شده است. سلامت در اسلام امتیاز به شمار می آید و مقدمه یی برای نیل به کمالات دیگر است. از سویی تأثیر دین بر سلامت به ویژه سلامت معنوی و سلامت روان بارها تأکید شده و بر ضرورت و اهمیت موضوع سلامتی، بهداشت و تأثیر آن در زندگی دنیوی و اُخروی اشاره ی فراوان شده است؛ از سوی دیگر باید توجه داشت هدف از سلامت مادی و معنوی خودِ موضوع سلامت نیست بلکه هدفی بالاتر مد نظر است و آن این است که از سلامت با تمام ابعادی که دارد در مسیر رضای الهی به کار گرفته شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در محیط کار بر تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی در پرستاران بیمارستان های شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی در پرستاران انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر اهواز در سال 1397 بود. در این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 40 نفر از پرستاران با در نظر گرفتن معیارهای ورود به مطالعه، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس تعارض بین فردی در محیط کار و مقیاس بی نزاکتی در محیط کار بود. در مورد گروه آزمایش، مداخله درمانی شامل 3 جلسه آموزش مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد در محیط کار بود، درحالی که اعضای گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه ازلحاظ تعارض بین فردی (426/160 = F، 001/0 = p) و تجربه بی نزاکتی (485/164 =F ، 001/0= p) تفاوت معنی داری وجود دارد. لذا می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی شده است.
مقایسه و اثربخشی مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی با مداخله شناختی-رفتاری بر اختلال وحشتزدگی و اضطراب مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی بر اختلال وحشتزدگی و اضطراب مرگ و مقایسه آن با مداخله شناختی-رفتاری بود. جامعه آماری شامل بیماران زن مبتلا به اختلال وحشتزدگی که در سال 98-97 (زمستان 97 بهار 98) شهر قم بود که جهت درمان به یکی از مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی و روانپزشکی مراجعه نمودند. با توجه به محدودیت جامعه آماری، نمونه ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مراجعین علاوه بر تشخیص روانپزشک توسط پژوهشگر مصاحبه بالینی شدند و در گروه اول آزمایشی 10 نفر، گروه دوم آزمایشی 11 نفر و در گروه گواه 9 نفر با پژوهشگر همکاری نمودند. به منظور رعایت اصول اخلاقی، همه شرکت کنندگان، رضایت داوطلبانه جهت شرکت در طرح پژوهشی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری داشتند. ابزار مورد استفاده عبارت بود از مقیاس اضطراب مرگ تمپلر، پرسشنامه حساسیت اضطرابی، مداخله شناختی-رفتاری و مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد میانگین نمره اضطراب مرگ و علائم وحشتزدگی هم در پس آزمون و هم در پیگیری در گروه مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی نسبت به گروه شناختی-رفتاری و گروه کنترل پایین تر است و این اثر معنادار بود. با توجه به یافته ها می توان این گونه نتیجه گرفت که لازم است همزمان با درمان اختلال وحشتزدگی، اضطراب مرگ آن ها نیز با مداخلات روانشناختی مؤثر؛ کاهش یا برطرف شود تا درمان اختلال وحشتزدگی آن ها اثربخشی بیشتری داشته و از عود مجدد جلوگیری شود
بررسی رابطه ی بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی با سلامت معنوی در مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
37-49
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ناتوانی ذهنی کودک می تواند بر سلامت مادر که اصلی ترین مراقب وی است، تأثیر منفی داشته باشد. سلامت معنوی یکی از ابعاد سلامت است که اخیراً توجه محققان را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بهزیستی روان شناختی و ابعاد کیفیت زندگی با سلامت معنوی در مادران دارای کودک کم توان ذهنی شهر رشت صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. برای انجام این پژوهش 150 مادر دارای کودک کم توان ذهنی که فرزندانشان در مدرسه ی کم توان ذهنی شهر رشت در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از توجیه، به ابزارهای پژوهش که شامل مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (PWBS)، پرسش نامه ی کیفیت زندگی (SF-36) و مقیاس سلامت معنوی (SWB) بود، پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به روش تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، بین بهزیستی روان شناختی با سلامت معنوی ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت (76/0=r و 01/0>P) و نیز مشخص شد که بین ابعاد کیفیت زندگی و سلامت معنوی شامل سلامت جسمانی با سلامت معنوی (65/0 = r و 01/0>P)، سلامت روانی با سلامت معنوی (83/0-=r و 01/0>P)، روابط اجتماعی با سلامت معنوی (57/0=r و 01/0>P) و سلامت محیطی با سلامت معنوی (67/0r= و 01/0>P) رابطه ی مثبت معناداری وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان دهنده ی این بود که سلامت معنوی مادران دارای کودک کم توان ذهنی بر اساس بهزیستی روان شناختی و ابعاد کیفیت زندگی پیش بینی شدنی است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که سلامت معنوی افراد با بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی در ارتباط است. ازاین رو، با افزایش سطح سلامت معنوی از طریق آموزش ها و مداخلات لازم می توان کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی مادران و مراقبان کودکان کم توان ذهنی را افزایش داد.
ارتباط هوش اخلاقی دانشجویان دانشگاه های پیام نور خوی و مهاباد با مشخصات جمعیت شناختی آنها با تأکید بر آموزه های قرآنی و روان شناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
72-83
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: هوش اخلاقی با استفاده ی بهینه از توانمندی های هوش، تفکر و آموزش های مؤثر در ارتقای آن، در تمامی ابعاد زندگی انسان ها نقش بسزایی دارد. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط هوش اخلاقی با مشخصات جمعیت شناختی دانشجویان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود که به صورت مقطعی در سال 1396 در دانشگاه های پیام نور خوی و مهاباد انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش، تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل در این مراکز دانشگاهی بودند که از میان آنها 101 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی طبقه یی از رشته های مختلف انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی هوش اخلاقی لنیک و کیل جمع آوری شد. پرسش نامه ی پژوهش دارای دو بخش بود: بخش اول مربوط به مشخصات جمعیت شناختی دانشجویان اعم از جنسیت، سن، تأهل و محل تحصیل؛ و بخش دوم مربوط به مؤلفه های هوش اخلاقی و سؤال های مرتبط با آن. پایایی پرسش نامه ی هوش اخلاقی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 86/0 به دست آمد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین هوش اخلاقی دانشجویان 1/71 و انحراف استاندارد آن 5/10 بود که این مسئله نشان دهنده ی سطح خوب هوش اخلاقی آنها است. همچنین، دانشجویان دارای سن بیشتر، میانگین هوش اخلاقی بالاتری نسبت به دانشجویان دیگر داشتند. بین بعضی مؤلفه های هوش اخلاقی و مشخصات جمعیت شناختی دانشجویان نیز ارتباط معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: شناسایی و کسب روش های افزایش هوش اخلاقی در دانشجویان با هدف ایجاد تغییرات مثبت در دیدگاه و نگرش آنها می تواند موجب ارتقای سطح فرهنگ عمومی آنها و بهبود عملکردشان شود. ازاین رو، تلاش در جهت شناسایی مؤلفه های هوش اخلاقی و رشد و پرورش آنها در دانشجویان، نقش مؤثری در آینده ی تحصیلی، شغلی و خانوادگی آنان دارد.
بایدهای اخلاقی سه گانه در فرایند مشاوره از چشم انداز آموزه های اسلامی و دانش روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
101 - 116
حوزههای تخصصی:
رعایت هنجارهای اخلاقی از مهم ترین عوامل مصونیت بخش فرایند مشاوره است. برخی از بایدها و اصول اخلاقی به دلیل نقش سازنده و اساسی که در فرایند مشاوره دارند در اولویت بوده و رعایت آن ها باعث ایجاد اعتماد در مراجع و باعث افزایش موفقیت در فرایند مشاوره می شود. پژوهش پیش رو با هدف تبیین مهم ترین بایدهای اخلاقی در فرایند مشاوره انجام شده است. سؤال اساسی این است که مهم ترین بایدهای اخلاقی در فرایند مشاوره چیست و چه فوایدی دارد؟ در پژوهش حاضر از روش توصیفی تحلیلی و اجتهادی بهره گرفته شده و آموزه های اخلاقی سه گانه که می تواند نقش سازنده و مهمی در فرایند مشاوره داشته باشد، بررسی شده است. با بررسی اصول اخلاقی قابل استنباط از آموزه های اسلامی در فرایند مشاوره، می توان ادعا کرد که برخی از اصول اخلاقی نقش بنیادین و محوری در فرایند مشاوره دارند؛ به گونه ای که بدون التزام به این اصول اخلاقی، فرایند مشاوره با چالش ها و آسیب های جدی روبرو خواهد شد. پرواپیشگی، عفاف و صداقت، ازجمله اصول مهم در فرایند مشاوره است. رعایت این اصول و بایدهای اخلاقی سه گانه، می تواند مشاور را از غلتیدن در بسیاری از چالش ها مصونیت بخشد و می تواند زمینه ساز ایجاد اعتماد و امنیت روانی در مراجع باشد.
ترجمه ی بین فرهنگی و روان سنجی پرسش نامه ی 18 سؤالی معنویت در کار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
114-126
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت در کار موضوعی جدید اما با توسعه ی نظری-علمی محدود در مبحث سازمانی است که اهمیت آن و تأثیرش در بازدهی کاری نیاز به ابزاری مناسب برای سنجش را ضروری می نماید. طولانی بودن و جامع نبودن بعضی از پرسش نامه ها مؤلفان را بر آن داشت تا ترجمه ی بین فرهنگی و روان سنجی ابزار استاندارد جامع معنویت در کار را انجام دهند. روش کار: در این مطالعه ی توصیفی-مقطعی، ابزار استاندارد معنویت در کار برگرفته از مطالعه ی وال کینجرسکی انتخاب شد. مراحل ترجمه و بازترجمه ی آن از انگلیسی به فارسی و انطباق فرهنگی بر اساس الگوی وایلد و به روش ترجمه ی بازگشتی انجام شد. روایی صوری از طریق 10 متخصص و 18 نفر از نمونه های در دسترس؛ و پایایی پرسش نامه برای 393 نفر از کارکنان خدمات مراقبتی بررسی و تعیین شد. روایی سازه با حجم نمونه ی 268 نفر و از طریق آزمون تحلیل عاملی انجام شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: فرایند ترجمه و روان سنجی پرسش نامه ی معنویت در کار با 18 سؤال مطلوب گزارش شد. برای تعیین روایی سازه، تحلیل مؤلفه های اصلی با اس تفاده از روش دوران واریماکس صورت گرفت که 31/70 درصد از واریانس ک ل به کمک دو عامل تبیین؛ و روایی صوری مناسب گزارش شد. در بررسی پایایی پرسش نامه ی ترجمه شده به فارسی با استفاده از روش ثبات داخلی ابزار، ضریب آلفای کرونباخ 96 درصد محاسبه شد که برای زیرمقیاس ها از 78 تا 91 درصد متغیّر بود. علاوه براین، بین خرده مقیاس های غوطه ور شدن در کار، تجربه ی عرفانی، ارتباط معنوی و حس اجتماعی بودن همبستگی بالایی (82/0-97/0) وجود داشت. نتیجه گیری: پرسش نامه ی یادشده همسانی درونی مناسبی داشت و همبستگی بالا بین خرده مقیاس ها نشان می دهد انطباق فرهنگی مطلوبی در ترجمه ی پرسش نامه وجود داشت. پرسش نامه ی معنویت در کار که هدف آن ارزیابی تجربه ی معنویت در کار از جنبه های مختلف بر پایه ی تجربیات افراد از معنویت در محل کار است دارای روایی سازه و صوری مناسبی بود.
شکل گیری اختلال وسواس _ اجباری طهارت و نجاست بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی چگونگی شکل گیری اختلال وسواس اجباری طهارت و نجاست بر اساس منابع اسلامی است. بدین منظور این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شد که پس از طی فرایند منبع شناسی و دسته بندی منابع و سپس تدوین، تنظیم، طبقه بندی، تلخیص و بیان مفهوم انبوهی از داده های گردآوری شده از این منابع و کاهش آنها به بخش های قابل کنترل و تفسیر، مبانی نظری این اختلال از منابع اسلامی استخراج شده و در مرحله بعد از مبانی نظری به دست آمده، چرخه شکل گیری این اختلال به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که بر اساس منابع اسلامی این اختلال دارای چرخه شکل گیری شش مرحله ای بدین ترتیب است: 1. قرار گرفتن در موقعیت وسواس اجباری طهارت و نجاست؛ 2. انتخاب؛ 3. وسوسه و اضطراب؛ 4. تمایل به وسواس؛ 5. انجام عمل وسواسی؛ 6. بازگشت به ابتدای چرخه و قرار گرفتن در موقعیت وسواس اجباری طهارت و نجاست.
نقش نگرانی در مورد ابتلا به سرطان سینه و خودکارآمدی ماموگرافی در قصد و رفتار غربالگری ماموگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
79 - 90
حوزههای تخصصی:
مقدمه : از جمله سرطان های شایع، سرطان سینه است که نشان دهنده یکی از مسائل بهداشتی مهم بوده که جمعیت بسیاری با آن درگیر هستند. بنابراین انجام ماموگرافی به طور منظم روشی برای تشخیص زودرس و قبل از پیدایش هر گونه نشانه مشخص توسط فرد و پیشرفت بیماری ااست. با توجه به نرخ پایین انجام ماموگرافی در ایران هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش نگرانی در مورد ابتلا به سرطان سینه و خودکارآمدی ماموگرافی در قصد و رفتار غربالگری ماموگرافی در زنان 40 تا 60 سال بود. روش : جامعه آماری در پژوهش حاضر تمامی زنان 40 تا 60 در منطقه 1 و 2 شهر اراک بود. نمونه پژوهش تعداد 305 زن در بازه سنی 40 تا 60 سال از ناحیه 1 و 2 شهر اراک را دربرداشت. شرکت کنندگان به پرسشنامه های نگرانی نسبت به سرطان پستان (BCWS، لرمن، 1991)، مقیاس خودکارآمدی ماموگرافی (MSS، چمپیون، 2005) و قسمت قصد و عمل ماموگرافی پرسشنامه تئوری رفتار برنامه ریزی (PBTQ، سرگزی و همکاران، 1393) شده پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 تحلیل گردید. یافته ها: مطابق با تحلیل داده ها، ارتباط نگرانی در سطح بالا و متوسط با قصد ماموگرافی معنادار بود (p≤0/01) اما نگرانی در سطح بالا با عمل غربالگری ماموگرافی ارتباط مستقیم و معنادار داشت. هم چنین یافته ها نشان داد ارتیاط خودکارآمدی بالا با قصد و عمل غربالگری ماموگرافی مثبت و معنادر است (p≤0/01). نتیجه گیری : سطوح بالا از نگرانی در مورد ابتلا به سرطان سینه می تواند برانگیزاننده افراد برای قصد و عمل غربالگری ماموگرافی باشد. هم چنین خودکارآمدی ماموگرافی بالاتر نرخ بالاتری از قصد و عمل غربالگری ماموگرافی پیش بینی می کند.
بحران فرهنگی و راهکارهای مقابله با آن با توجه به سلامت اجتماعی و بهره گیری از روش مدیریتی برگرفته از قرآن و پیشگامان دینی اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
127-137
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: حاکمیتِ سرگردانی فرهنگی در جامعه ی کنونی موجب تصمیم گیری های ضدونقیض در افراد شده که ممکن است حتی برخلاف اعتقادات و خط مشی آنها باشد. در این مطالعه، فرهنگ و چارچوب های آن، سلامت اجتماعی و بحران و نحوه ی برخورد با آن، با توجه به مدیریت فرهنگی و مدیریت برگرفته از قرآن و پیشگامان دینی اسلام بررسی شده است. روش کار: با جست وجو در پایگاه داده ها و وبگاه های معتبر مانند وب آو ساینس، پاب مِد، اِسکوپوس، گوگل اسکولار، مدلاین؛ و همچنین تحقیق کتابخانه یی، با استفاده از کلیدواژه های فرهنگ، بحران فرهنگی، مدیریت بحران، سلامت اجتماعی، قرآن و پیشگامان دینی اسلام بررسی جامعی صورت گرفت و مطالعات مرتبط استخراج، نقد و تجزیه وتحلیل شد. نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: درک و سازگاری فرهنگی برای بحران های تأثیرگذار و مدیریت اضطراری ضروری است. فرهنگ به نژادهای مذهبی، قومی، جنسی و نهادهای اجتماعی محدود نمی شود، بلکه مجموعه یی از رفتار انسان را که شامل باورها، ارتباطات، آداب و رسوم و ارزش ها است، دربرمی گیرد. تفاوت های فرهنگی در بحران ها و همچنین نقش سلامت اجتماعی در کنترل و مهار کردن آن بسیار مهم است. هدایت و رهبریِ بحران ها، جهت دهنده و هماهنگ کننده ی تمامی فعالیت ها به سوی اهداف تعیین شده است که نتیجه ی آن غلبه بر بحران و تأمین سلامت اجتماعی است. مدیریت بحران ها بر عملکرد گروهی که از شاخصه های سلامت اجتماعی است، تأثیر بسیاری دارد. رهبران دینی ما در شناسایی و برخورد با بحران فرهنگی و آسیب های سلامت اجتماعی، راهبردهای متفاوتی را دنبال می کردند. نتیجه گیری: به کارگیری راهبردهای قرآن و پیشگامان دینی اسلام هنگام بحران و آسیب دیدن سلامت اجتماعی، ارتقای انگیزه و تلاش افراد، آشتی مذهب با وطن دوستی، ایجاد هویت برای جوانان، ایجاد آزادی های فردی، تقویت معنویت و عرفان ناب و اصیل به منظور احیای اخلاقیات، برای راهبردهای فرهنگ سازی، پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش بهداشت کلام مبتنی بر آموزه های اسلامی بر دلبستگی به همسر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه، با هدف بررسی اثربخشی آموزش بهداشت کلام، مبتنی بر آموزه های اسلامی بر دلبستگی به همسر به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مداخله در بحران های خانوادگی، فردی و اجتماعی بهزیستی شهر بیرجند در سه ماهه سوم سال 1394می باشد. از این میان، 32 نفر از زنان هدف به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفره قرار گرفتند و به ابزار دلبستگی به همسر ب ارتولومیو و ه ورویتز پاسخ دادند. اعضای گروه های آزمایش در 9 جلسه 60 دقیقه ای، آموزش های بهداشت کلام مبتنی بر آموزه های اسلامی دریافت کردند. یافته های حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره حاکی از اثربخشی آموزش بهداشت کلام، مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کاهش میزان دلبستگی اجتناب و اضطراب نسبت به همسر است. ازاین رو، آموزش بهداشت کلام در جهت فعال سازی گفتار سودمند و بازداری از گناهان زبان، مبتنی بر آموزه های اسلامی می تواند بر دلبستگی به همسر مؤثر باشد.
پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس شکرگزاری و حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان مبتلا به سرطان خون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان خون، پنجمین سرطان رایج در بزرگسالان است که می تواند برای فرد تهدیدکننده باشد. هدف از مطالعه حاضر، پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس شکرگزاری و حمایت اجتماعی در زنان مبتلا به این بیماری بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع همبستگی و پیش بینی بر اساس روش های رگرسیون است. در این پژوهش، 82 نفر از زنان مبتلا به سرطان خون بستری و سرپایی در بخش های بیمارستان نمازی و درمانگاه مطهری، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه های رشد پس از آسیب (تدسچی و کالهون،1996)، شکرگزاری (گودرزی، نوری و مرزوقی،1393) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، داهلم، زیمت و فارلی، 1988)، استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین شکرگزاری و حمایت اجتماعی با رشد پس از آسیب رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها می توانند به طور معناداری رشد پس از آسیب را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش های مبتنی بر ارتقای شکرگزاری در این بیماران و تأمین حمایت اجتماعی برای آنان، می تواند زمینه ی ایجاد رشد پس از آسیب را ایجاد کند
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه هویت جنسیتی/ ملال جنسیتی برای نوجوانان و بزرگسالان در نوجوان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی پرسشنامه نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی در دختران نوجوان اصفهان بود. طرح این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. از بین جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 400 دانش آموز دختر 16 تا 18 ساله مدارس مقطع متوسطه دوم اصفهان، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت روان، پرسشنامه هویت جنسی و مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آلفای کرانباخ، پایایی بازآزمون، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی و روایی همزمان استفاده شد. پایایی بازآزمون و همسانی درونی به ترتیب 0/92 و 0/93 به دست آمد. ساختار عاملی مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی با استفاده از هردو شیوه تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی بررسی شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با روش تحلیل مولفه های اصلی و چرخش واریماکس حاکی از وجود چهار عامل در این مقیاس بود که این عوامل در مجموع 63/44 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند و نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد الگوی چهار عاملی این مقیاس دارای برازندگی مناسبی است. ضرایب همبستگی نشان داد که روایی همزمان مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی، با دیگر ابزارهای مذکور در حد مطلوبی بود. نتایج این مطالعه نشان داد مقیاس 27 سوالی نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.
The comparison of the motivation and personality risk profile in different substance use(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, December ۲۰۱۹
89 - 100
حوزههای تخصصی:
Objective: This study investigates the different motives and substance use risk profile in opium and methamphetamine use. Method: The statistical sample includes Seventy-eight individuals with substance use history referred to drop-in center (DIC) that completed research instruments including demographic information (researcher-made questionnaire), substance use motives (Hecimovic, Barrett, Darredeau, and Stewart, 2014), and substance use risk profile scale (Woicik et al., 2009). Multivariate analysis of variance utilized for data analysis based on SPSS-24. Results: The results of the MANOVA indicated that availability, relaxation, enjoying, and sexual motives are significantly higher in individuals using methamphetamine. Also, the results of the substance use risk profile represent that there are significant differences in anxiety sensitivity, sensation-seeking, and impulsivity in opium and methamphetamine use. Conclusions: Findings indicate the important role of motives and substance use risk profile in the tendency to the different types of substances. These various motives and personality risk factors should be considered in educational settings and psychological treatment for different types of substance use, especially opiate or stimulating substances.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی همسران جانبازان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
51 - 64
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همسران جانبازان ازنظر تعامل و ارتباط با جانباز از ویژگی های روان شناختی و اثرات نامطلوب رفتاری و شناختی او متأثر می شوند که این امر می تواند به طور جدی، انعطاف پذیری روان شناختی همسران جانباز را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی در همسران جانبازان انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، 32 نفر از همسران جانباز مراجعه کننده به کلینیک شهر تهران در سال 1396 که از میزان انعطاف پذیری شناختی ضعیفی برخوردار بودند، به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (در هر گروه 16 نفر). مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، طی 8 جلسه (هرجلسه 120دقیقه) برای گروه آزمایش انجام شد. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI) استفاده شد و داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس با تعدیل اثر پیش آزمون مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج : یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش انعطاف پذیری شناختی همسران جانبازان مورد تأیید قرار گرفته است و همسران جانبازان گروه آزمایش نسبت به جانبازان گروه کنترل در پس آزمون به طور معنی داری، انعطاف پذیری شناختی بیشتری داشتند (05/0 P <). بحث: آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش انعطاف پذیری شناختی همسران جانبازان، اثربخش است و باعث افزایش انعطاف پذیری شناختی در آنان می شود.
اثربخشی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر سلامت روان و انعطاف پذیری روان شناختی مادران کودکان کم شنوا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر سلامت روان و انعطاف پذیری روان شناختی مادران کودکان کم شنوا صورت گرفت. مطالعه حاضر، مطالعه ای شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. 30 نفر از مادران کودکان کم شنوا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ (1972) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) را تکمیل کردند. سپس به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 5 جلسه هفتگی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی را دریافت کرد و پس از پایان درمان، هر دو گروه پرسشنامه های مربوط را مجدداً تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر افسردگی، انعطاف پذیری روان شناختی و ادراک توجیه رفتار مادران کودکان کم شنوا تأثیر معنی داری دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که تاب آوری با رویکرد اسلامی می تواند برای بهبود شرایط روان شناختی مادران کودکان کم شنوا مفید باشد.