فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابسته به مواد و همراهان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابستگی به مواد و همراهان عادی بود. بدین منظور، در قالب مطالعه از نوع علّی مقایسه ای، سه گروه 40 نفری از بیماران مبتلا به وسواس فکری و عملی و خانواده آنان، بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی به همراه خانواده آنان به شیوه هدفمند و افراد عادی ساکن شهر تهران به شیوه تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه هیجان ابراز شده کول و کازاریان و سبک های مقابله با استرس پارکر و اندلر ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد اگر چه بین گروه های پژوهشی در سبک های مقابله با استرس تفاوت معنی داری مشاهده نشد؛ ولی در خرده مقیاس پاسخ هیجانی هیجان ابراز شده تفاوت بین گروه ها معنی دار بوده است (05/0p<). مقایسه زوجی میانگین های تعدیل شده نشان می دهد که پاسخ های هیجانی در گروه بیماران وسواس به طور معناداری بیشتر از گروه وابسته به مواد و کنترل است (05/0p<). در نتیجه، همراهان بیماران مبتلا به وسواس بیشتر از دیگر همراهان درگیر علائم بیمار شده، آسیب بیشتری را متحمل می شوند
مقایسة ویژگی های شخصیتی و رضایت از زندگی دانش آموزان خانواده های دارای تک و دو فرزند با بیش از دو فرزند(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو، به مقایسة ویژگی های شخصیتی و رضایت از زندگی دانش آموزان خانواده های دارای تک و دو فرزند با خانواده های دارای بیش از دو فرزند پرداخته است. حجم نمونة مورد پژوهش، 295 نفر از دانش آموزان اول تا سوم دبیرستان های شهرستان بهارستان استان تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است و ابزار استفاده شده، پرسش نامة شخصیتی آیسنک و پرسش نامه رضایت از زندگی است. داده ها براساس آزمون مان ویتنی تحلیل شد. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که میانگین رتبة روان آزردگی و روان گسستگی دانش آموزان خانواده های یک و دو فرزند به طور معناداری بیش از دانش آموزان خانواده های دارای بیش از دو فرزند است. همچنین، میان میانگین رتبة برون گرایی و رضایت از زندگی این دو گروه، تفاوت معناداری وجود ندارد؛ درنتیجه، با افزایش جمعیت خانواده، احتمال سلامت شخصیت و رضایت از زندگی فرزندان، فزونی خواهد یافت.
تأثیر داستان گویی دیجیتال بر اضطراب شنیداری زبان آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر داستان گویی دیجیتال بر اضطراب شنیداری زبان آموزان ایرانی است. شصت زبان آموز سطح متوسط به صورت نمونه در دسترس انتخاب شده و به عنوان گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) در تحقیق حاضر که از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون است؛ شرکت نمودند. در ابتدا، برای سنجش سطح اضطراب شنیداری هر دو گروه از پرسش نامه اضطراب شنیداری زبان خارجه، با سه عامل اضطراب عاطفی، نگرانی ادراکی و ترس پیش بین به عنوان پیش آزمون استفاده شد. تدریس مهارت شنیدن بر اساس روش ارتباطی شامل سه مرحله پیش- شنیداری، شنیداری و پس- شنیداری به مدت 14 هفته انجام شد. در بخش شنیداری در گروه آزمایش داستان های دیجیتال به صورت چند رسانه ای اجرا شدند و شاگردان فایل داستان را با استفاده از دستگاه دی وی دی مشاهده کردند و به آن گوش دادند. بخش شنیداری گروه کنترل شامل گوش دادن به روایت شفاهی داستان بدون استفاده از پخش چندرسانه ای بود. فعالیت های پیش شنیداری و پس شنیداری هر دو گروه یکسان بود. در پایان، آزمایش اضطراب شنیداری هر دو گروه با استفاده از پرسش نامه اضطراب شنیداری زبان خارجه اندازه گیری شد. تحلیل داده ها، با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که استفاده از داستان گویی دیجیتال سبب کاهش معنادار اضطراب شنیداری زبان آموزان گروه آزمایش و سه عامل آن در قیاس با گروه کنترل شده است. بررسی میزان تأثیر آزمایش بر سه عامل پرسش نامه حاکی از تأثیر قابل ملاحظه به کارگیری داستان های دیجیتال بر کاهش اضطراب عاطفی (شاخص مجذور اتای تفکیکی= 0/773) در قیاس با نگرانی ادراکی (شاخص مجذور اتای تفکیکی = 0/552) و ترس پیش بین (شاخص مجذور اتای تفکیکی= 0/247) می باشد.
کارپوشه الکترونیکی: ابزاری برای بهبود باورهای انگیزشی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر به کارگیری کارپوشه الکترونیکی بر راهبردهای انگیزشی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه علامه طباطبایی که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل دو کلاس از مقطع کارشناسی ارشد بود که به صورت در دسترس انتخاب گردیدند. تعداد دانشجویان هر کلاس، 18 نفر و کل تعداد نمونه 36 نفر بودند که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در ابتدای ترم از هردو گروه در شرایطی یکسان پیش آزمون به عمل آمد. سپس، گروه آزمایش به مدت یک ترم در معرض سنجش به شیوه کارپوشه الکترونیکی قرار گرفت و در پایان ترم جهت بررسی تغییرات، پس آزمون بر هر دو گروه اجرا گردید. برای تحلیل داده های به دست آمده، از روش تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته ها نشان داد که باورهای انگیزشی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که کارپوشه الکترونیکی یکی از ابزارهای سنجش و آموزش می باشد که موجب بهبود باورهای انگیزشی دانشجویان می شود.
پیش بینی شادکامی بر اساس ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده با واسطه گری تاب آوری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری تاب آوری در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و شادکامی در دانش آموزان مقطع متوسطه بود. بدین منظور186 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002)، مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (هیلز و آرجیل،2001)، استفاده شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، تاب آوری و شادکامی رابطه معناداری وجود دارد، به این صورت که بین جهت-گیری گفت و شنود خانواده، تاب آوری و شادکامی رابطه مثبت و بین جهت گیری همنوایی خانواده، تاب آوری و شادکامی، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، بین تاب آوری و شادکامی نیز رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جهت گیری گفت و شنود خانواده، پیش بینی کننده مثبت و معنادار تاب آوری و شادکامی فرزندان و جهت گیری همنوایی خانواده، پیش بینی کننده منفی بوده است. همچنین، تاب آوری در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود و شادکامی نقش متغیر واسطه ای سهمی و در رابطه بین جهت گیری همنوایی و شادکامی، نقش واسطه ای کامل را ایفا می کند.
مقایسه تأثیر تمرینات نوروفیدبک و تصویرسازی ذهنی بر اکتساب و یادداری مهارت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه تأثیر تمرینات نوروفیدبک و تصویرسازی ذهنی بر اکتساب و یاد داری مهارت پرتاب دارت بود. روش: از میان دانشجویان دختر رشته تربیت بدنی در دانشگاه ارومیه که همگی راست دست بودند و هیچ گونه سابقه آموزش نوروفیدبک، تصویرسازی ذهنی و پرتاب دارت نداشتند، 24 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 8 نفری تصویرسازی ذهنی، نوروفیدبک و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرینی، به مدت 5 هفته هر هفته 3 جلسه، صورت گرفت و سپس پس آزمون به عمل آمد. آزمون یاد داری 5 روز پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس دوراهه با اندازه گیری مکرر نشان داد که اگرچه عملکرد آزمودنی ها در مرحله اکتساب هر دو گروه تصویرسازی ذهنی و نوروفیدبک پیشرفت داشتند، اما تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی در این مرحله مشاهده نشد. از سوی دیگر، اثر اصلی مراحل آزمون در این پژوهش معنی دار بود، اما اثر اصلی گروه و همچنین تعامل مراحل آزمون و گروه به لحاظ آماری معنی دار نبود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، نقش تصویرسازی ذهنی و نوروفیدبک بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرد و تأکید بر استفاده از آن ها در کنار تمرین بدنی توصیه می شود.
تاثیر معنی در زندگی، ذهن آگاهی و تاب آوری در شکوفایی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش ارزیابی نقش معنا در زندگی، ذهن آگاهی و تاب آوری در شکوفایی دانشجویان بود. براساس روش توصیفی تحلیلی تعداد 240 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه معنای زندگی استیگر، فریزر، اویشی و کالر (MLQ) ، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی بایر، اسمیت، هاپکینز، کریت مه یر و تونی (FFMQ) و مقیاس شکوفایی داینر پاسخ دادند. نتایج براساس روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که معنا در زندگی و ذهن آگاهی اثر مستقیمی بر تاب آوری داشتند، همچنین تاب آوری نیز اثر مستقیمی بر شکوفایی داشت. علاوه بر این، معنا در زندگی و ذهن آگاهی اثر غیر مستقیمی بر شکوفایی با میانجی گری تاب آوری نشان داشتند. در مجموع مدل فرضی پژوهش برازش مناسبی نشان داد. براساس این یافته ها می توان بر اهمیت نقش مثبت معنی در زندگی، ذهن آگاهی و تاب آوری در شکوفایی صحه گذاشت.
سبک های همسرگزینی (سنتی، آزاد و ترکیبی) و رضایت زناشویی در پرستاران
حوزههای تخصصی:
رضایت زناشویی به عنوان میزان ادراک یک همسر از برآورده شدن نیازها و تمایلاتش توسط شریک دیگر تعریف می شود. تحقیقات نشان می دهد که سبک های همسرگزینی نقش مهمی در رضایت و روابط زناشویی دارد. این مطالعه با هدف مقایسه میزان رضایت زناشویی در پرستاران با سبک های همسرگزینی آزاد، سنتی و ترکیبی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. 222 پرستار زن و مرد متاهل از میان 4 بیمارستان خصوصی (مهر، آریا، آپادانا و بقایی) و 2 بیمارستان دولتی وابسته به مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز (رازی و شفا) در سال 1393 به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه سبک های همسرگزینی و مقیاس فرم کوتاه رضایت زناشویی را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه در برنامه نرم افزار آماری 16-SPSS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که در میان پرستاران با سه سبک همسرگزینی (سنتی، آزاد و ترکیب) از لحاظ میزان رضایت زناشویی تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0P<). آزمون مقایسه پی گیری شفه نشان داد که بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج سنتی و آزد و بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج آزاد و ترکیبی تفاوت معنی دار وجود دارد. اما بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج سنتی و ترکیبی تفاوت وجود ندارد. به این دلیل که افراد در همسرگزینی آزاد شریک ازدواج شان را بر اساس فیلتر انتخاب خود انتخاب می کنند رضایت بیشتری نسبت به سایر شیوه های همسر گزینی دارند.
رابطه فن آوری اطلاعات و توانمندسازی روان شناختی مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه فن آوری اطلاعات و توانمندسازی روان شناختی مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری بوده است. روش انجام پژوهش از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 220 نفر از مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری در سال تحصیلی 93-1392، در نظر گرفته شده است. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 136 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه 15 سؤالی محقق ساخته فن آوری اطلاعات با پایایی 0/91 و پرسش نامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر که پایایی آن در ابعاد شایستگی 0/88، مؤثر بودن 0/89، معنی دار بودن 0/86، خودسامان دهی 0/88 و اعتماد 0/84 به دست آمد، بود. توصیف و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی انجام شد. نتایج نشان داد که بین فن آوری اطلاعات با توانمندسازی روان شناختی، احساس معنی دار بودن، احساس مؤثر بودن، احساس سامان دهی و احساس اعتماد مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری رابطه معنی داری وجود دارد. اما، بین فن آوری اطلاعات با احساس شایستگی مدیران رابطه معنی داری به دست نیامد.
ارتباط بین هوش معنوی و انگیزه داوطلبی در انجمن های ورزشی وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه داوطلبان یکی از منابع ارزشمند انسانی برای سازمانها به شمار می آیند به طوری که هر چقدر مدیران با عوامل مرتبط با مدیریت داوطلبان آشنایی داشته باشند، حفظ، نگهداری و کیفیت کار آنها نیز بیشتر خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و انگیزه داوطلبان به عنوان دو عامل مهم در مدیریت داوطلبان صورت گرفته است. این تحقیق از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن شامل همه مسئولان انجمنهای ورزشی آموزش و پرورش کل کشور و برابر 806 تن بوده که به صورت داوطلبانه با انجمنهای ورزشی همکاری می کرده اند. تعداد نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 260 تن تعیین شده است. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه های محقق ساخته انگیزش و هوش معنوی داوطلبان گردآوری شده است. برای تحلیل داده ها روشهای آماری همبستگی، تیم ستقل و فرید من به کار رفته است. نتایج پژوهش نشان داده است که برای متغیر هوش معنوی بیشترین و کم ترین میزان رتبه به ترتیب به تفکر انتقادی وجودی و توسعه حالت آگاهی و برای متغیر انگیزش به اجتماع و توسعه شغلی اختصاص دارد. میان هوش معنوی و انگیزش داوطلبان نیز ارتباط معنا دار وجود داشت(05/0P<). مقایسه دو گروه زن و مرد داوطلب، تفاوت معنادار در مؤلفه های تفکر انتقادی وجودی، آگاهی و توسعه حالت آگاهی برای متغیر هوش معنوی و تفاوت معنا دار را در مؤلفه های حفاظتی و توسعه شغلی برای متغیر انگیزش نشان داد (05/0P<).محققان توصیه می کنند که به کارگیری روش های علمی مدیریتی در حوزه ورزش دانش آموزی برای بهبود مدیریت منابع انسانی در این بخش بسیار اثر بخش خواهد بود.
بررسی رابطه ی سلامت معنوی و رضایت زناشویی و ویژگی های جمعیت شناختی (سن، مدت ازدواج و مدت اشتغال) در پرستاران بیمارستان نظام مافی شهرستان شوش (1394)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
38-44
حوزههای تخصصی:
در رابطه های زناشویی، عامل های متعددی موجب رضایت همسران از یکدیگر می شود. در این میان، به نظر می رسد که نقش معنویت از نظر احاطه داشتن بر همه ی شئون زندگی انسان، تعیین کننده باشد. به همین منظور، هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین سلامت معنوی و رضایت زناشویی و ویژگی های جمعیت شناختی(سن، مدت ازدواج و مدت اشتغال) در میان پرستاران متأهل شاغل در بیمارستان نظام مافی شهرستان شوش(1394) است. مواد و روش ها: جامعه ی آماری شامل همه ی پرستاران زن و مرد متأهل شاغل در بیمارستان نظام مافی شامل 50 نفر ( 28 زن متأهل و 22 مرد متأهل)، در سال 1394است، که از این تعداد، 19 مرد و 25 زن متأهل طبق جدول مورگان و با استفاده از نمونه گیری در دسترس، نمونه های این پژوهش انتخاب شدند. روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، شامل پرسش نامه ی سلامت معنوی (پولوتزین و الیسون) و رضایت زناشویی (اینریچ) بوده است. کلیه ی دادها به روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون، با روش هم زمان یا ورود (Enter)، به کمک نرم افزارspss نسخه ی 19مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتیجه های این پژوهش نشان می دهد که بین سلامت معنوی و رضایت زناشویی در پرستاران متأهل، رابطه ی معناداری وجود دارد (r=0/605)، (p>0/05) همچنین نتیجه ی تحلیل رگرسیون نشان داد که جنسیت، پیش بینی کننده ی معنی داری برای سلامت معنوی و رضایت زناشویی است؛ اما سن، مدت ازدواج، مدت اشتغال، پیش بینی کننده ی معنی داری نیست. نتیجه گیری: با توجه به نتیجه های به دست آمده از این پژوهش، می توان گفت، پرداختن به نیازهای معنوی، جزو ضروری مراقبتِ کل نگر در پرستاری در نظر گرفته شده است . پرستاران نگرش مثبت به معنویت و تمایل به بهبود سطح سلامت معنوی و افزایش رضایت زناشویی دارند. از این رو فراهم آوردن بستر مناسب برای ارتقای این مؤلفه ها می تواند سبب رسیدن به این دو مقصود گردد.
تحلیل کانونی رابطه فرهنگ سازمانی مدارس بر اساس ابعاد هافستد با نیازهای روانی اساسی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه نیازهای روانی اساسی نقش مهمی را در محیط های پرورشی ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه فرهنگ سازمانی مدارس با نیازهای روان شناختی اساسی است.
روش: روش اجرای پژوهش حاضر توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع همبستگی بنیادی است. بدین منظور، 187 نفر از دانش آموزان پنجم ابتدایی شهر ارومیه با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به مقیاس ابعاد فرهنگی هافستد (آکور، 2006) و نیازهای روانی اساسی (لاگواردیا و همکاران،2000) پاسخ دادند.
یافته ها: یافته های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل همبستگی بنیادی نشان داد که ابعاد فرهنگی هافستد رابطه معنی داری با برآورده شدن نیازهای روانی دارند. تحلیل کانونی دو مجموعه معنی دار بین ابعاد فرهنگی و نیازهای روانی اساسی را نشان داد. در مجموعه اول تمامی چهار بعد هافستد رابطه منفی و معنی داری با نیازهای شایستگی، خودمختاری و ارتباط داشتند. در مجموعه دوم نیز فاصله قدرت و ابهام گریزی بالا و مردانگی پایین، رابطه منفی با خودمختاری اما رابطه مثبت با ارتباط داشت.
نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که در مدارسی که فرهنگ آنها از خودمختاری دانش آموزان حمایت نمی کند، در آنها احساس شایستگی، ارتباط و خودمختاری دانش آموزان پایین خواهد بود.
تأثیر یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی دانش آموزان متوسطه دوم در درس ریاضی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی درس ریاضی دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان قائم شهر انجام گرفت. جامعه پژوهش را دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 6263 نفر که در 42 مدرسه مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. از میان مدارس مجهز به فناوری اطلاعات و ارتباطات، یک مدرسه و در آن دو کلاس پایه دوم به روش تصادفی ساده به عنوان گروه های آزمایش و کنترل انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه خودکارآمدی ماتیاس جروسلم و رالف شوارز و نظامی بود که جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. ابتدا از دانش آموزان پیش آزمون گرفته شد و سپس، محتوای درسی در طول نیمه اول سال تحصیلی و طی 8 هفته در کنار استفاده از شبکه اجتماعی و همچنین به روش سنتی به ترتیب برای کلاس های گروه آزمایش و کنترل ارائه گردید. پس از آموزش، هر دو گروه ازنظر میزان خودکارآمدی مورد آزمون قرار گرفتند. آزمون پیگیری دو ماه از آموزش به عمل آمد. تجزیه وتحلیل نتایج تحقیق با استفاده از اندازه گیری مکرر نشان داد که پس از آموزش تفاوت معناداری در خودکارآمدی در مقایسه با گروه کنترل ایجاد شد (001/0 P ). گروه آزمایش بعد از دو ماه پس از آموزش برتری خود را حفظ کردند. نتایج پژوهش، بیانگر تأثیر مثبت استفاده از یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی بود.
شناسایی ویژگی ها و ابعاد مدارس اسلامی در ایران به همراه ارائة الگوی مطلوب مدرسه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور شناسایی ویژگی های مدارس اسلامی در ایران و ارائة الگوی مطلوب مدرسة اسلامی ، این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی و با استفاده از ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل مصاحبة عمیق، مشاهدات میدانی امکانات و تجهیزات و کلاس های درس، و یادداشت برداری و بررسی اسناد، در میان مدارس اسلامی- که به صورت کاملاً غیردولتی و زیر نظر مؤسسه های فرهنگی- آموزشی اداره می شوند- اجرا شد. روش نمونه گیری از نوع در دسترس و حجم نمونه 23 مدرسه از تهران، اصفهان، و مشهد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش توصیفی و ارائة درصد فراوانی در هرکدام از ویژگی های احصاشده استفاده به عمل آمد. نتایج نشان داد که مدارس اسلامی مورد بررسی دارای ابعادی از جمله ارتباطات، فوق برنامه و پرورشی، مؤلفه هایی از قبیل نمادهای هویتی سازمانی و تنوع برنامة درسی و ویژگی هایی مثل ملاک های خاص گزینش کارکنان و دانش آموزان و تأکید بر تربیت دینی و اخلاقی و اجتماعی و سیاسی دانش آموزان هستند. این ابعاد، مؤلفه ها، و ویژگی های احصاشده در قالب الگوی یک مدرسة اسلامی مطلوب ارائه شد.
مقایسه ی هوش معنوی وخودانضباطی پرستاران زن و مرد در بخش های ویژه و عمومی بیمارستان های شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از هوش معنوی و خودانضباطی تأثیر بسزایی در خدمات رسانی کادر درمانی به بیماران دارد و دارا بودن این ویژگی در پرستاران بخش ویژه از اهمیت بیش تری برخوردار است . بنابراین در این پژوهش به بررسی هوش معنوی و خودانضباطی در مردان و زنان پرستارشاغل در بخش های ویژه و عمومی بیمارستان های شهر تهران پرداخته شده است. مواد و روش ها: مطالعه به صورت توصیفی- مقایسه یی است که بر روی 180 نفر از پرستاران زن و مرد شاغل در بیمارستان های دانشگاهی تهران، به صورت تصادفی- خوشه یی چند مرحله یی انجام شد. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه ی خودانضباطی و پرسش نامه ی هوش معنوی استفاده شد. در نهایت، تحلیل داده ها با استفاده از واریانس چندمتغیری(MANOVA) انجام پذیرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین پرستاران بخش ویژه و عمومی، از نظر هوش معنوی و خودانضباطی وجود ندارد(p<0.05). همچنین، تفاوت گروه های زن و مرد از نظر هوش معنوی معنی دار نیست(p<0.05)؛ اما تفاوت دو گروه زن و مرد پرستار، از نظر متغیرهای خودانضباطی معنی دار است(p<0.05) و زنان از خودانضباطی بالاتری برخوردارند. نتیجه گیری: با توجه به نتیجه های پژوهش حاضر، می توان گفت که خودانضباطی و هوش معنوی در کار با بیماران در بخش های درمانی، از متغیرهای روان شناختی مؤثر است و در امر آموزش و به کارگماری پرستاران باید به این موردهای خاص، توجه ویژه داشت.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر استرس شغلی پرستاران بیمارستان حجتیه اصفهان
حوزههای تخصصی:
مهارت های ارتباطی از جمله مهارت های اساسی برای زندگی در عصر حاضر است. پرستاران به دلیل موقعیت شغلی خود باید مهارت کافی جهت برقراری ارتباط مناسب با همکاران و بیماران داشته باشند تا از آرامش، رضایت و سلامت بهره مند شوند. هدف این تحقیق تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر استرس شغلی پرستاران بیمارستان حجتیه اصفهان بوده است. جامعه آماری کلیه پرستاران بیمارستان حجتیه اصفهان سال 1394 (96 پرستار زن و مرد در 5 بخش) بود که از میان آن ها 18 پرستار برای شرکت در گروه آزمایشی و 18 پرستار برای شرکت درگروه کنترل به عنوان نمونه آماری و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. مداخله انجام شده یک جلسه کارگاه آموزش مهارت های ارتباطی برای گروه آزمایشی به مدت 6 ساعت بود. برای ارزیابی استرس شغلی هر دو گروه، قبل و بعد از مداخله آموزشی از پرسشنامه استاندارد استرس شغلی دیویس استفاده شد. تحلیل در سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش مهارت های ارتباطی، میزان استرس شغلی را کاهش داده است (0/01>p).
اثر بخشی آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی در تاب آوری و خودکارآمدی بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی بر افزایش تاب آوری و خود کار آمدی بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی بود. در این مطالعه شبه تجربی، از بین 60 نفر از مراجعان یکی از کلینیک های روان پزشکی شهر تهران با تشخیص وسواس – بی اختیاری، 24 نفر انتخاب شده، 12 نفر در گروه آزمایشی و 12 نفر در گروه دارو درمانی جایگزین شدند. گروه ازمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی قرار گرفتند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون مقیاس تاب آوری کانر و دیوید سون (2003) و مقیاس خود کار آمدی عمومی (شرر و دیگران، 1982) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که آموزش بر مبنای رویکرد التقاط گرایی فنی موجب افزایش خودکارآمدی بیماران وسواس – بی اختیاری شده است (P<0/05) اما این رویکرد در افزایش تاب آوری بیماران وسواس – بی اختیاری تاثیر معناداری نداشته است. یافته های این پژوهش می تواند در تلویحات کاربردی بالینی رویکرد التقاط گرایی فنی بر خود کار آمدی بیماران مبتلا به وسواس بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی موثر باشد
بررسی اعتبار و ساختار عاملی نسخه فارسی سیاهه خودشیفتگی آسیب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضرتعیین اعتبار و روایی نسخه فارسی سیاهه خود شیفتگی آسیب شناختی بود. روش: در این پژوهش توصیفی، 682 دانشجو (292زن، 390مرد) به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان دانشگاه های مختلف شهر تهران انتخاب شدند و سیاهه خود شیفتگی آسیب شناختی بر روی آن ها اجرا شد. جهت تعیین اعتبار و روایی سیاهه خود شیفتگی آسیب شناختی، روش آلفای کرونباخ، اعتبار باز آزمایی و تحلیل عاملی تأییدی به کار رفت. یافته ها: ضریب همبستگی باز آزمایی برای کل مقیاس90/0 بود. آلفای کرونباخ کل مقیاس95/0و برای مؤلفه های آن در دامنه 77/0تا 92/0بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول نشان داد که هفت مؤلفه سیاهه خود شیفتگی آسیب شناختی بر روی یک عامل بار می گیرند و مدل 7 عاملی درنمونه ایرانی برازش دارد.همچنین، نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم نیز نشان داد هفت مؤلفه سیاهه خود شیفتگی آسیب شناختی بر روی دو عامل آسیب پذیری خود شیفته وار و بزرگ منشی خود شیفته وار بار می گیرند و مدل دو عاملی برازش قابل قبولی دارد. نتیجه گیری: نتایج حاصل، یافته های پژوهش های پیشین را تکرار کرد و از ساختار هفت عاملی مرتبه اول و ساختار دو عاملی مرتبه دوم سیاهه خود شیفتگی آسیب شناختی حمایت کرد. بر اساس نتایج این پژوهش، نسخه فارسی سیاهه خود شیفتگی آسیب شناختی برای سنجش خود شیفتگی آسیب شناختی در نمونه ایرانی از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است.