فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
147-164
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی تن آرامی و ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و عملکرد خانواده در گروه مصرف کننده مواد کندکننده پس از سم زادیی بود. روش : این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون –پس آزمون-پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش بیماران مرد بودند که برای ترک مواد کندکننده به مرکز خصوصی ترک اعتیاد بیماران سرپایی وابسته به سازمان بهزیستی اهواز در سال 1397 مراجعه نمودند. از بین آن ها، 60 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه 20 نفره جایگزین شدند. گروه آزمایشی تن آرامی در طی 10 جلسه و گروه آزمایشی ذهن آگاهی در طی 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. پرسش نامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفکسی و همکاران (2002) و عملکرد خانواده مک مستر (1998) پیش از آغاز درمان، و پایان جلسات درمان و همچنین مرحله پیگیری 3 ماهه پس از درمان اجرا شدند. یافته ها: نتایج نشان داد به کارگیری تن آرامی تدریجی و ذهن آگاهی در تنظیم شناختی هیجان و عملکرد خانواده موثر است و بین اثربخشی تن آرامی و ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و عملکرد خانواده در سوءمصرف کنند گان مواد کندکننده پس از سم زادیی تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری : با توجه به مولفه های مشترک دو روش استفاده از روش های ترکیبی مانند ذهن آگاهی مبتنی بر تن آرامی در درمان افراد سوءمصرف کننده پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش عواطف منفی و بهبود کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۸۴-۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر کاهش عواطف منفی و بهبود کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز کمپ ترک اعتیاد شهر دزفول در سال 1398 بود که از میان آن ها 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) جای گرفتند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک بار در هفته درمان پذیرش و تعهد را دریافت نمودند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه منفی و پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث کاهش عاطفه منفی و ابعاد آن و بهبودکیفیت زندگی و ابعاد آن شدند و این تفاوت در مرحله پیگیری یک ماهه نیز پابرجا بود. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج، درمان پذیرش و تعهد می تواند در کاهش عواطف منفی و بهبود کیفیت زندگی افراد وابسته به مواد سودمند واقع شود و متغیر یادشده می تواند میزان بالایی از تغییرپذیری عواطف و کیفیت زندگی را در افراد وابسته به مواد تبیین نماید.
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر باورهای فراشناختی وکاهش دوز متادون در مردان تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
169-186
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تعیین اثر بخشی طرحواره درمانی گروهی بر باورهای فراشناختی و کاهش دوز متادون در مردان تحت درمان با داروی نگهدارنده ی متادون (شربت متادون) بود. روش: این پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل مردانی بود که در بهار 1396، جهت درمان وابستگی مواد به کلینیک های ترک اعتیاد واقع در شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. یک مرکز به صورت در دسترس انتخاب، و بر اساس نمونه گیری هدفمند 30 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش 10 جلسه ی هفتگی 90 دقیقه ای طرحواره درمانی دریافت کردند. پرسش نامه ی فراشناخت ولز پیش از آغاز درمان و پس از آن اجرا شد و دوز متادون (سی سی)، نیز قبل و بعد از درمان ثبت گردید. یافته ها: داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج مبین تاثیر طرحواره درمانی گروهی در 5 بعد باور های فراشناختی، شامل باورهای مثبت در مورد نگرانی، باور های منفی درمورد کنترل پذیری افکار و نگرانی، عدم اطمینان شناختی، نیاز به کنترل افکار و خودآگاهی شناختی و همچنین کاهش دوز متادون (0.001> p ) بود. نتیجه گیری: طرحواره درمانی گروهی شیوه ی مناسبی جهت تعدیل ابعاد باورهای فراشناختی و کاهش دوز متادون در مردان تحت درمان با نگهدارنده ی متادون می باشد.
چالش های انتظامی در پیشگیری از اعتیاد از طریق مقابله با توزیع مواد مخدر صنعتی (مطالعه موردی کلانتری های شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
67-96
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تبیین چالش های انتظامی در پیشگیری از اعتیاد از طریق مقابله با توزیع مواد مخدر صنعتی در شهرستان کرمانشاه انجام شد. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی و ماهیت از نوع تحقیقات کیفی-کمی بود. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان ناجا در استان کرمانشاه و در بخش کمی کارکنان کلانتری های شهرکرمانشاه بود. از میان آنها، نمونه ای به حجم 112 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب شد. داده ها در بخش کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا و در بخش کمی با استفاده از روش های آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس یافته های کیفی، تعداد 10 چالش درون سازمانی و 12 چالش برون سازمانی مشخص شد. در بخش کمی و نهایی پژوهش نیز تعداد 10 چالش درون سازمانی و 12 چالش برون سازمانی مورد تایید قرار گرفتند و مهمترین چالش ها ناتوانی مامورین در ورود و کشف مواد به دلیل بکارگیری تکنولوژی روز توسط توزیع کنندگان و ضعف همکاری سازمان های دخیل در مقابله با توزیع کنندگان مواد مخدر بودند. همچنین، تحلیل عاملی تاییدی وجود دو عامل چالش های درون سازمانی و برون سازمانی را مورد تایید قرار داد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که پلیس در شهرستان کرمانشاه می تواند با برنامه ریزی اصولی نسبت به حذف یا کاهش چالش های شناسایی شده و مبارزه موفقیت آمیز با توزیع کنندگان مواد مخدر صنعتی، میزان گرایش، دسترسی و تقاضا به مواد مخدر را کاهش دهد.
بررسی تأثیر جذابیت فرد مشهور بر اثربخشی تبلیغات پیشگیری از اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
155-174
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی نقش جذابیت افراد مشهور بر اثربخشی تبلیغات با توجه به عوامل اثرگذار بر جذابیت فرد مشهور است. روش: پژوهش کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی بود. داده های پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی به دست آمد. در این پژوهش از پرسش نامه محقق ساخته شامل 17 سوال استفاده شد که از روایی محتوایی و روایی سازه برخوردار یود. ضریب آلفای کرونباخ 91/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری و از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش بیان گر آن بود که هر یک از متغیرهای صداقت، آشنایی، دوست داشتنی بودن و اعتبار فرد مشهور تأثیر مثبت و معناداری بر پیشگیری دارد. رابطه بین جذابیت فرد مشهور و اثربخشی تبلیغات پیشگیری از اعتیاد نیز مثبت و معنادار بود. نتیجه گیری: به کارگیری و استفاده از چهره های مشهور در تبلیغات پیشگیرانه از اعتیاد مؤثر است.
دود سیگار و اطفال
تدوین و اعتبار یابی الگوی مقابله ای مبتنی بر مؤلفه های معنایی-ارزشی زبان در پیشگیری از عود سوءمصرف کنندگان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
269-293
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی الگوی مقابله ای مبتنی بر مؤلفه های معنایی-ارزشی زبان در پیشگیری از عود سوءمصرف مواد شهر اصفهان در سال 1395 انجام شد. روش: روش پژوهش آمیخته بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل چندین نفر از سوءمصرف کنندگان مواد بودند که به شکل هدفمند انتخاب شدند. تعدادنمونه در این بخش بر اساس شیوه تئوری زمینه ای به اندازه ای انتخاب شد که مصاحبه ها به حالت اشباع برسد. پژوهشگر بعد از 15 مصاحبه به اشباع رسید یعنی از مصاحبه شونده یازدهم به بعد هیچ شاخص دیگری به عوامل تشکیل دهنده مؤلفه های معنایی-ارزشی زبان اضافه نشد. همچنین جامعه آماری در بخش کمّی شامل 30 نفر از سوءمصرف کنندگان مواد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 9 جلسه 45 دقیقه ای مشاوره بر مبنای مؤلفه های معنایی-ارزشی زبان دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه عمیق بود که با تائیدیه گرفتن از اعضاء ضبط شد و بعد از انجام مطالعه مقدمانی بر روی چهار فرد، با در نظر گرفتن جمع بندی نظر چهار متخصص (روان شناس ومشاور) از روایی محتوایی اطمینان حاصل شد. در بخش کمّی به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه عود رایت (1993) استفاده شد. داده های گردآوری شده حاصل از بخش کیفی از طریق کدگذاری و در بخش کمّی از طریق تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد سوءمصرف کنندگان با هویت منفعل و تسلیم پذیر تحت تاثیر گفتمان حاکم در جامعه مصرف کنندگان به ساختار شکنی و از بین بردن هژمونی گفتمان حاکم در جامعه می پردازند و در جنگ (ضدیت و غیرت) با مراجع حاکم مثل خانواده، مشاور و راهنما به دال مرکزی خود که همان سرلوحه قرار دادن مصرف مواد است پناه برده و با شکل گرفتن دال تهی که همان دور شدن از صمیمیت، محبت و اعتماد است با ناکارآمدی، و بی کفایت شدن در جامعه به مصرف مجدد مواد و تثبیت معنای مصرف روی می آورند . ن تیجه گیری: مشاوره بر مبنای الگوی درمانی مبتنی بر مؤلفه های معنایی-ارزشی زبان در پیشگیری از عود سوءمصرف مواد تأثیر دارد .
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و حساسیت اضطرابی زنان وابسته به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
135-154
حوزههای تخصصی:
هدف: تحمل پریشانی و حساسیت اضطرابی عوامل آسیب زا برای اختلالات سوءمصرف مواد محسوب می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و حساسیت اضطرابی زنان وابسته به سوءمصرف مواد انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش زنان وابسته به سوءمصرف مواد بستری در کمپ های ترک اعتیاد شهر اراک در بهار سال 1395 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 زن وابسته به سوءمصرف مواد انتخاب شد و در دو گروه گواه و آزمایش قرار گرفتند . از مقیاس تحمل پریشانی و پرسش نامه حساسیت اضطرابی استفاده شد. گروه آزمایش آموزش گروهی را طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش تحمل پریشانی و کاهش حساسیت اضطرابی زنان وابسته به سوءمصرف مواد شد. نتیجه گیری: مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد برای زنان وابسته به سوءمصرف مواد قابلیت کاربرد داشته و می تواند به عنوان مداخله ی روان شناختی در کنار درمان های دارویی مورد استفاده قرار گیرد .
طراحی مدل مدیریت راهبردی پیشگیری اولیه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
29-54
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش طراحی مدل مدیریت راهبردی پیشگیری اولیه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی بود. روش : با بهره گیری از طرح متوالی اکتشافی ( کیفی- کمی) به احصاء، ارزیابی عوامل و در نهایت تدوین مدل مدیریت راهبردی پیشگیری اولیه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی پرداخته شد. بدین ترتیب، در مرحله دلفی با تشکیل پنل 46 نفره از خبرگان حوزه های مختلف پیشگیری از اعتیاد با رویکرد فرهنگی که به واسطه روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، داده ها از طریق پرسش نامه گردآوری شد. در این فاز به منظور اعتبار سنجی مدل از دو روش ارزیابی به شیوه ارتباطی و تشکیل گروه کانونی و جهت اعتبارسنجی از دو روش قابلیت تکرارپذیری و قابلیت انتقال پذیری (تعمیم پذیری) استفاده شد. در مرحله SWOT به واسطه روش نمونه گیری هدفمند، ابتدا گروه کانونی متشکل از 8 صاحب نظر حوزه پیشگیری اولیه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی تشکیل شد. به واسطه پرسش نامه برگرفته از مطالعه دلفی، مراحل مختلف مطالعه SWOT انجام شد. در نهایت با مشخص شدن اوزان موزون حاصل از ارزیابی عوامل محیط داخلی و خارجی، اقدام استراتژیک مدیریت راهبردی پیشگیری اولیه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی تعیین شد. در این فاز به منظور اعتبار سنجی ابزار از روایی محتوای صوری کیفی و جهت اعتبارسنجی از روش همسازی درونی گویه ها به واسطه آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: نتایج فاز دلفی نشان داد که در مجموع 38 متغیر ذیل چهار عامل شامل: الف- توانمندسازی، ب- خدمات اجتماعی، ج- مشارکت اجتماعی د- حکمرانی پس از چهار راند به عنوان عوامل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی پیشگیری اولبه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی شناسایی و مورد اجماع و توافق نهایی خبرگان قرار گرفت. نتیجه گیری: نتایج SWOT نشان داد استراتژی مدیریت راهبردی پیشگیری اولبه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی، از نوع استراتژی رقابتی(تنوع سازی) می باشد. بنابراین هشت استراتژی و مدل نهایی تدوین شد.
نقش تعدیل کننده ویژگی شخصیتی تکانشگری و سن در رابطه میان اختلال در تنظیم هیجانی و رفتار جنسی پرخطر در مردانی با سوء مصرف مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
167-188
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار جنسی پرخطر در جمعیت های در معرض خطر به منظور طراحی مداخلاتی جهت پیشگیری و درمان، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده تکانشگری و سن در رابطه میان اختلال در تنظیم هیجانی و رفتار جنسی پرخطر مردان سوء مصرف کننده مت آمفتامین انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نوع تحلیلی مقطعی است. جامعه آماری شامل تمام مردان مصرف کننده مت آمفتامین بود که در کمپ های ترک اعتیاد شهر تهران اقامت داشتند. از بین این جامعه نمونه ای به حجم 300 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان، فرم کوتاه مقیاس رفتار تکانشی پنج عاملی و پرسشنامه رفتار جنسی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها بر مبنای آزمون همبستگی و تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Lisrel مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ابعاد تکانشگری، اختلال در تنظیم هیجانی و سن همبستگی معناداری را با رفتار جنسی پرخطر داشتند. مدل پیشنهاد شده برای بررسی نقش تعدیل کننده تکانشگری و سن در رابطه میان ابعاد اختلال در تنظیم هیجانی و رفتار جنسی پرخطر برازش مطلوبی با داده ها داشت [ RMSEA=0.05, RMR=0.01, NFI =1, CFI=1, AGFI =94, GFI =1, χ 2 / df = 1.75 ] . تکانشگری (0/01> P ، 0/48= β ) و سن (0/01> P ، 0/22-= β ) اثر معنادار مستقیم و ابعاد اختلال در تنظیم هیجانی اثرات معنادار مستقیم و غیرمستقیم بر رفتار جنسی پرخطر داشتند. نتیجه گیری: تکانشگری اثر مثبت و سن اثر منفی بر رفتار جنسی پرخطر دارد و این متغیرها با تشدید رابطه بین اختلال در تنظیم هیجانی و رفتار جنسی پرخطر به افزایش میزان رفتار جنسی پرخطر در مصرف کنندگان مت آمفتامینی منجر می شوند که از دشواری در تنظیم هیجانی رنج می برند.
رابطه بین عملکرد خانواده و نگرش به مواد مخدر با میانجی گری سازگاری اجتماعی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
139-156
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش بررسی رابطه بین عملکرد خانواده و نگرش به مواد مخدر با میانجی گری سازگاری اجتماعی در دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان لالی در سال تحصیلی 1397-1396 بود. 275 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه سازگاری اجتماعی، ابزار سنجش خانواده و پرسش نامه نگرش سنج مواد مخدر پاسخ دادند. داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مسیر مستقیم عملکرد خانواده به نگرش به مواد مخدر معنادار نبود. مسیر مستقیم عملکرد خانواده به سازگاری اجتماعی مثبت و معنی دار بود و مسیر سازگاری اجتماعی به نگرش به مواد مخدر منفی و معنی دار بود. همچنین، سازگاری اجتماعی رابطه بین عملکرد خانواده و نگرش به مواد مخدر را به صورت کامل واسطه گری کرد. نتیجه گیری: در مجموع، عملکرد خانواده و سازگاری اجتماعی از جمله متغیرهای موثر بر نگرش نسبت به مواد مخدر هستند و تقویت این متغیرها موجب نگرش منفی نسبت به مواد مخدر در نوجوانان خواهد شد.
مدل یابی ساختاری گرایش به سوءمصرف مواد بر اساس ویژگی های شخصیتی با میانجی گری عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
203-218
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری گرایش به سوءمصرف مواد بر اساس ویژگی های شخصیتی با میانجی گری عزت نفس در افراد معتاد به مواد مخدر تحت درمان در شهر تهران انجام شد. روش: این مطالعه از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری بود. گروه نمونه شامل 200 نفر از مردان معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس آمادگی به اعتیاد، پرسش نامه عزت نفس، و پرسش نامه شخصیت بود. یافته ها: براساس نتایج، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. ویژگی های شخصیتی روان رنجوری به صورت مستقیم پیش بین مثبت، و وظیفه شناسی به صورت مستقیم پیش بین منفی برای گرایش به سوء مصرف مواد بودند (0/05> P ). ع زت نفس به صورت مستقیم پیش بین منفی برای گرایش به سوء مصرف مواد بود (0/05> P ) . ویژگی شخصیتی روان رنجوری با میانجی گری عزت نفس پیش بین منفی برای گرایش به سوء مصرف مواد بود (/0/05> P ). نتیجه گیری: بنابراین ویژگی های شخصیتی به طور مستقیم و از طریق عزت نفس بر گرایش به سوءمصرف مواد تاثیر می گذارند.
اثربخشی آموزش و درمان فراشناختی براحساس انسجام وکیفیت زندگی همسران مردان مبتلا به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
181-204
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش و درمان فراشناختی بر احساس انسجام وکیفیت زندگی همسران مردان مبتلا به اعتیاد بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماه بود . جامعه آماری شامل همسران مردان معتاد مراجعه کننده به مرکز درمان و بازتوانی اعتیاد دکتر معینی شهر گرگان از سال 1387 تا 1397 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15نفر) و گروه گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش، آموزش و درمان فراشناختی افسردگی را در 8 جلسه دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه احساس انسجام آنتونوفسکی (1987) و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی- فرم کوتاه (1996) استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان دادکه آموزش و درمان فراشناختی منجر به افزایش معنادار احساس انسجام (0/01 < P )، کیفیت زندگی کلی (0/05 < P )، سلامت جسمی (0/01 < P ) و سلامت محیطی (0/05 < P ) در همسران مردان معتاد شد. نتیجه گیری : آموزش و درمان فراشناختی با شناسایی و تعدیل شیوه های پردازش فکر، می تواند به عنوان مداخله ای سودمند درهمسران مردان معتاد به کارگرفته شود.
مطالعه کیفی عوامل محافظت کننده و مخاطره آمیز در اعتیاد در زنان و مردان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
133-150
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مطالعه کیفی عوامل محافظت کننده و مخاطره آمیز در اعتیاد زنان و مردان شهر اصفهان بود. روش: پژوهش به روش تحلیل مضمون (براون و کلارک، 2006) انجام شد. جامعه پژوهش مردان و زنان سالم و معتاد بودند. نمونه گیری به شکل هدفمند از بین مراجعان به مراکز ترک اعتیاد، افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون، مرکز اجتماع درمان مدار، کمپ و انجمن معتادان گمنام بود. افراد سالم نیز براساس همتاسازی با ویژگی های افراد معتاد انتخاب شدند. تعداد شرکت کنندگان بر اساس معیار اشباع داده ها بود. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد که حاوی سوالات مرتبط با عوامل محافظت کننده و مخاطره آمیز دربرابر اعتیاد بود. داده های کیفی به کمک روش براون و کلارک تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل مضمون نشان داد که عوامل محافظت کننده و مخاطره آمیز اعتیاد درسه مقوله اصلی عوامل درون خانوادگی، عوامل درون روانی و عوامل برون خانوادگی دسته بندی شدند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت برای پیشگیری از اعتیاد باید عوامل مذکور در بسته های پیشگیری مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی و تحلیل فضایی جرائم مرتبط با مواد مخدر در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
11-30
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش ارزیابی و تحلیل فضایی جرائم مرتبط با مواد مخدر در استان های ایران بود. روش: جامعه آماری پژوهش 31 استان کشور براساس داده های سال 1394 می باشد. مدل به کاربرده شده جهت تحلیل داده ها، پرومته، آماره موران جهانی و بیضی انحراف معیار بود. یافته ها: استان ایلام و تهران با کسب امتیاز 736/0 و 803/0- از نظر جرائم مرتبط با مواد مخدر در بهترین و بدترین شرایط قرار دارند. تحلیل فضایی مدل موران جهانی نشان می دهد که شاخص های قاچاقچیان و عوامل توزیع کننده، معتاد و مصرف کننده، شیشه، کوکائین، آمپول و قرص های روان گردان و مواد پیش ساز دارای الگو توزیع تصادفی و شاخص های سایر مواد، گراس، حشیش، تریاک و شیره تریاک، مرفین، هروئین و اتباع بیگانه دارای الگو توزیع خوشه ای هستند. همچنین نتایج حاصل از آزمون بیضی انحراف معیار نشان از جهت توزیع جنوب شرقی– شمال غربی دارد. نتیجه گیری: ارزیابی و تحلیل فضایی جرائم مرتبط با مواد مخدر حاکی از این واقعیت می باشد که استان های مرزی و تهران به عنوان پایتخت کشور بیشتر در معرض جرائم مواد مخدر قرار دارند.
مدیریت و اجرای نمونه گیری از معتادان تزریقی در معرض بیماری های پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه جمعیت های پنهانی چون معتادان تزریقی بدلیل قرار گرفتن در معرض بیماری های پرخطر و نقش آنان در سلامت جامعه بسیار حائز اهمیت است. روش های آماری متداول برای نمونه گیری از این جمعیت های بدلیل محدودیت های پیشروی آنان کارا نمی باشند. با وجود معرفی روش نمونه گیری پاسخگو محور به عنوان روشی موفق در نمونه گیری از جمعیت های پنهان، تعداد محدودی از مطالعات به دلیل عدم شناخت پژوهشگران با استفاده از این روش نمونه گیری انجام گرفته است. روش: هدف اصلی مقاله حاضر بررسی مؤلفه های مؤثر در مدیریت و اجرای روش نمونه گیری پاسخگو محور می باشد. یافته ها: به منظور مدیریت اجرای این روش نمونه گیری، پژوهشگران باید نکات کلیدی در طراحی کوپن ها، مقدار و نحوه پرداخت مشوق ها و جلوگیری از رشد بی رویه اندازه نمونه را مد نظر قرار دهند. بحث و نتیجه گیری: بدون در نظر گرفتن ملاحظات نحوه اجرا و مدیریت، با استفاده از این روش نمونه گیری نمی توان انتظار دستیابی به نمونه های معرف از این جمعیت ها را داشت.
بررسی کیفی علل عود مواد در معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
197-216
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین علل مصرف مجدد مواد توسط معتادان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر کیفی و به روش مطالعه موردی بود. جامعه ی آن شامل افراد در حال بهبودی وابستگی به مصرف مواد در سال 1397 بودند که به روش درمانی خودیاری ( NA ) سعی در ترک و قطع وابستگی خود به مواد داشتند. مشارکت کنندگان این تحقیق با روش تعیین حجم نمونه با روش اشباع 14 نفر تعیین شدند. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بود که از دو قسمت اطلاعات جمعیت شناختی، شناسایی دلایل مصرف مجدد و کشف علل تشکیل شده بود. برای تعیین میزان استاندارد آن از روش سه سوسازی (پژوهشگر، استاد راهنما و مشاوران هم تراز) استفاده شد. یافته ها: روش تجزیه تحلیل به صورت بررسی محتوای آشکار و پنهان داده های به دست آمده از گفته ها و نوشته ها به شیوه کدگذاری دستی انجام گرفت. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که در مصرف مجدد مواد توسط افراد در حال ترک گروه های خودیاری عوامل فردی، روانی و اجتماعی تأثیر دارد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی و افسردگی افراد وابسته به شیشه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر خودکارآمدی و افسردگی در افراد وابسته به شیشه بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به شیشه مراجعه کننده به مراکز درمان سوءمصرف مواد شهرستان رودسر در سال 1395 بودند. 24 فرد وابسته به مصرف شیشه که کمترین نمره را در خودکارآمدی و بیشترین نمره را در افسردگی کسب کرده بودند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش آموزش شناختی-رفتاری را طی 12 جلسه90 دقیقه ای دریافت کرد وگروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. گروه آزمایش و کنترل به پرسش نامه های خودکارآمدی و افسردگی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که درمان-شناختی رفتاری به شکل معناداری منجر به کاهش افسردگی و افزایش خودکارآمدی در گروه آزمایش شد. در مجموع، نتایج نشان داد که درمان شناختی -رفتاری در افزایش خودکارآمدی و کاهش افسردگی اثربخش است و می توان از آن استفاده کرد.
مقایسه عملکردهای شناختی در سیر اعتیاد: از تمایل تا ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
107-126
حوزههای تخصصی:
هدف : در سال های اخیر شیوع اعتیاد در جامعه ایرانی رو به افزایش است اما همه افراد درگیر این پدیده شوم نمی شوند. به نظر می رسد برخی آمادگی های محیطی، رفتاری، شخصیتی و شناختی در آسیب پذیری نسبت به اعتیاد سهیم باشند. پژوهش حاضر در راستای بررسی آمادگی های شناختی به مقایسه ی عملکردهای شناختی بازداری و برنامه ریزی در افراد معتاد، معتادین تحت درمان، دو گروه از نوجوانان با تمایل بالا و پایین به اعتیاد، و افراد سالم پرداخته است. روش : روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. گروه نمونه این پژوهش 183 نفر بود که در 5 گروه جای می گرفتند. از این بین 30 نفر گروه معتاد و30 نفر افراد در حال ترک و تحت درمان با متادون به صورت در دسترس در شهر اراک انتخاب شدند. تعداد 30 نفر افراد سالم نیز انتخاب شدند. همه گروه ها به آزمون های استروپ و برج لندن پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره در بازداری شناختی نشان داد بین گروه سالم، تمایل بالا و پایین تفاوت وجود نداشت. دو گروه معتاد و تحت درمان نسبت به این 3 گروه عملکرد ضعیف تری داشتند و ضعیف ترین عملکرد مربوط به گروه معتاد بود. در برنامه ریزی شناختی ضعیف ترین عملکرد در گروه معتاد مشاهده شد. پس از آن گروه تحت درمان با حفظ فاصله معنادار از 3 گروه دیگر قرار داشت. گروه تمایل بالا، تمایل پایین، و سالم به ترتیب در مراتب بعدی قرار داشتند. نتیجه گیری: عملکردهای شناختی بین افراد معتاد، معتادین تحت درمان، دو گروه از نوجوانان با تمایل بالا و پایین به اعتیاد، و افراد سالم متفاوت است.
رابطه نگرش به جهانی شدن با سلامت در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نگرش به جهانی شدن با دو مؤلفه سلامت یعنی سلامت اجتماعی و اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که با روش طبقه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های نگرش به جهانی شدن و سلامت را تکمیل نمودند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نگرش به جهانی شدن و سلامت اجتماعی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. بین نگرش به جهانی شدن و اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل رابطه معنادار و منفی وجود داشت. بین نگرش اجتماعی و اقتصادی به جهانی شدن و میزان استفاده از محصولات صنعتی با سلامت اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. بین نگرش فرهنگی به جهانی شدن و سلامت اجتماعی رابطه منفی و معنادار وجود داشت. بین نگرش سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و میزان استفاده از فناوری های ارتباطی، محصولات صنعتی، فرهنگی و تبلیغات تجاری با متغیر اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل رابطه منفی و معنادار وجود داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که دو متغیر نگرش اجتماعی و نگرش فرهنگی به جهانی شدن در مجموع 14 درصد از واریانس سلامت اجتماعی را تبیین می کنند. متغیرهای میزان استفاده از فناوری های ارتباطی، نگرش فرهنگی به جهانی شدن و میزان توجه به تبلیغات تجاری در مجموع 10 درصد از متغیر اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل را تبیین کرد. یافته ها حاکی از اثرات دوگانه جهانی شدن است. بدین معنی که هرچند جهانی شدن، سلامت اجتماعی را اندکی بهبود داده است اما موجب گرایش بیشتر به استفاده از داروها، موادمخدر و الکل شده است.