فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر بهبود هراس اجتماعی افراد دارای آسیب شنوایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات نشان می دهند که افراد با آسیب شنوایی، دارای اختلالات اضطرابی از جمله هراس اجتماعی می باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی در درمان هراس اجتماعی افراد آسیب دیده شنوایی انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه شاهد و پیگیری بود. از میان کلیه دانش آموزان آسیب دیده شنوایی 8 تا 18 ساله شهر اراک، 22 نفر که در پرسش نامه هراس و اضطراب اجتماعی Turner نمرات بالایی را به دست آوردند، انتخاب شدند و پس از همتاسازی، بر حسب هوش و سن به صورت تصادفی در دو گروه شاهد و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت دو ماه، 2 جلسه در هفته، آموزش دیدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های Independent t و تحلیل کوواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: گروه آزمایش عملکرد بهتری در پس آزمون و همچنین، در موقعیت پیگیری (001/0 > P) نسبت به گروه شاهد داشت. بر اساس یافته ها، آموزش مهارت ها تأثیر قابل ملاحظه ای بر کاهش هراس اجتماعی این افراد داشت.
نتیجه گیری: با استناد به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های اجتماعی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای، در کاهش هراس اجتماعی افراد آسیب دیده شنوایی مورد استفاده قرار گیرد.
بستر اجتماعی ـ فرهنگی مؤثر بر اعتیاد به مواد روان گردان در میان زنان
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل اجتماعی ـ فرهنگی مؤثر بر اعتیاد به مواد روان گردان در میان زنان معتاد بود. روش: روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده و نمونه آن را 100 نفر از زنان معتاد کمپ چیتگر تشکیل می دادند. داده ها با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری شدند. یافته ها: نتایج نشان داد میزان آگاهی زنان، از هم گسیختگی خانوادگی در خانواده اولیه و ثانویه (پدر و مادری و زن و شوهری)، در دسترس بودن مواد مخدر، اعتیاد اعضای خانواده، میزان تحصیلات زنان و سطح تحصیلات والدین از عوامل مؤثر بر اعتیاد زنان معتاد به مواد مخدر بوده است. نتیجه گیری: برای جلوگیری از بالا رفتن آمار اعتیاد در زنان باید از بستر خانواده شروع کرد و به خصوص توجه خاص به مادران داشت.
بررسی شایع ترین نوع مشکلات روانی- اجتماعی مراجعان به مراکز مشاوره ناجا در سال 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی شایع ترین نوع مشکلات روانی- اجتماعی مراجعان به مراکز مشاوره ناجا در سال 1385 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعان به مراکز مشاوره پلیس در سال 1385 می باشد. نمونه آماری با جامعه آماری برابر است. روش پژوهش از نوع توصیفی است. روش جمع آوری اطلاعات از طریق آماری های ارسالی از استان ها انجام شده و داده ها از طریق آمار توصیفی و آزمون x2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد، شایع ترین علت مراجعه به مراکز مشاوره پلیس در سال 85 مشکلات خانوادگی با 80 درصد می باشد. در بررسی فراوانی آماری متغیرهای سن، جنسیت، تاهل و تحصیلات با توجه به شایع ترین علل مراجعه به مراکز مشاوره مشخص شد که از لحاظ جنسیت، زنان با 86.6 درصد از لحاظ وضعیت تاهل افراد متاهل با 80 درصد از لحاظ گروه سنی، گروه سنی 29-20 با حدود 96 درصد، تحصیلات متوسطه و دیپلم با حدود 86 درصد در کل بیشترین مراجعان به مراکز مشاوره بوده اند. با توجه به نتایج بالا بیشترین مراجعان را جوانان زیر 30 سال متاهل با علت مراجعه مشکل خانوادگی تشکیل می دهند. که این می تواند هشداری باشد برای افزایش آمار اختلافات خانوادگی در میان جوانان در جامعه مورد مطالعه این پژوهش و همچنین لزوم آموزش مهارت های زندگی جهت پیشگیری از بروز مشکلات خانوادگی.
بررسی ادراک زمان در سهل انگاری اجتماعی و اضطراب انتظار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ادبیات تحقیقی بسیاری در مورد ادراک زمان که در تمام رفتارهای ارگانیسم زنده در جریان است وجود دارد. در روانشناسی اجتماعی نیز تحقیقات زیادی وجود دارد که به موضوع شکل گیری رفتار با توجه به زمان می پردازد. همانند مدیریت زمان، رویکرد زمان، جهتگیری زمان و یا ارزش های مرتبط با گذشته و آینده. هدف از این تحقیق، بررسی قدرت پیش بیینی کنندگی سهل انگاری اجتماعی و اضطراب انتظار بر ادراک زمان بود. روش: در این تحقیق، 300 دانشجوی دختر به روش در دسترس انتخاب گردیدند. سهل انگاری اجتماعی با دو زیر مقیاس توجه به خود و بیتفاوتی، اضطراب انتظار با کمک پرسشنامه استاندارد و ادراک زمان با چهار روش سنجش تولید، بازتولید، مقایسهای و برآورد کلامی با کمک نرم افزار سنجیده شد. نتیجه گیری: نتایج رگراسیون چند متغیری نشان داد که بی تفاوتی به طور مثبت و توجه به خود به طور منفی ادراک زمان به روش برآورد کلامی را پیش بینی کرد. متغیرهای پیش بین اضطراب انتظار، توجه به خود و سن آزمودنی ها توانستند به طور مثبت ادراک زمان به روش تولید را پیش بینی نمایند. همچنین نتایج رگراسیون لجستیک نیز نشان داد که متغیر سن، ادراک زمان را به روش سنجش مقایس های پیش بینی می نماید.
اثر مستقیم و غیرمستقیم عواطف بر اضطراب و افسردگی سالمندان: نقش میانجی دشواری در نظم جویی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب و افسردگی غالبا بصورت اختلالات همبود در سالمندان خود را نشان می دهند و با پیامدهای منفی در سلامت جسمی و روانی سالمندان و همچنین پاسخ ضعیف تر به درمان های دارویی و روانشناختی مرتبط هستند. پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل ساختاری عواطف مثبت و منفی با اضطراب و افسردگی سالمندان با نقش میانجی دشواری در نظم جویی هیجانی طرح ریزی و اجرا شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 173 سالمند از بین جمعیت سالمندان شهرستان مینودشت انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش پرسشنامه های دشواری در نظم جویی هیجان، عاطفه مثبت و منفی و اضطراب و افسردگی را تکمیل کردند. به منظور آزمون الگوی اثرات مستقیم و غیرمستقیم از تحلیل مسیر استفاده گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد داده ها برازش مناسبی با مدل دارد. اثر مستقیم عاطفه مثبت بر افسردگی و اثر مستقیم عاطفه منفی بر اضطراب معنادار بود. تاثیر غیرمستقیم عاطفه مثبت بر اضطراب و افسردگی از طریق دشواری در نظم جویی هیجان معنادار بود. اثر غیرمستقیم عاطفه منفی بر اضطراب و افسردگی از طریق دشواری در نظم جویی هیجان نیز معنادار بود. همچنین تاثیر مستقیم عاطفه منفی بر افسردگی معنادار نبود. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهد که اثر مستقیم عاطفه مثبت بر افسردگی در مقایسه با سایر متغیرها شدت بیشتری دارد. درنهایت 57 درصد واریانس افسردگی و 53 درصد واریانس اضطراب در این مدل توسط متغیرهای دشواری در نظم جویی هیجان، عاطفه مثبت و عاطفه منفی تبیین می شود. عاطفه مثبت، عاطفه منفی و دشواری در نظم جویی هیجان بطور معناداری می توانند اضطراب و افسردگی در سالمندان را پیش بینی نمایند.
نتیجه گیری: در مداخلات درمانی یا پیشگیری از اضطراب و افسردگی در سالمندان سبک عاطفی و همچنین دشواری در نظم جویی هیجان باید مورد توجه قرار گیرد. تلویحات نظری یافته ها مورد بحث قرار گرفته است.
ترس از مدرسه و روشهای پیش گیری و درمان آن
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی گروه درمانی وجودی با هنر درمانی گروهی بر کاهش اضطراب هستی شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه وبررسی میزان تاثیرگذاری دو روش گروه درمانی وجودی و هنردرمانی بر اضطراب هستی شناسانه.
روش: تعداد ۳۶ زن هنرمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل به صورت جایگزینی تصادفی قرار گرفتند. گروه های آزمایشی دو مداخله متفاوت را طی ۱۰ جلسه هفتگی دریافت نمودند. هر سه گروه با آزمون اضطراب گود و گود قبل و بعد از مداخلات مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از کوواریانس تک متغییره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که در هردو گروه درمان هستی شناسانه و هنردرمانی نسبت به گروه کنترل اضطراب هستی گرایانه بطور معناداری کاهش یافته است(۹۵/۰). ولی اثربخشی دو گروه مداخله از نظر آماری تفاوت معنادار نداشته است. بنابراین می توان به این نتیجه رسید که گروه درمانی هستی شناسانه و هنردرمانی به یک میزان در درمان اضطراب وجودی مؤثرند.
اثربخشی برنامه مدیریت رفتاری برای مادران بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، ضمن تدوین برنامه مدیریت رفتاری برای مادران کودکان ناشنوای دارای مشکلات رفتاری، بررسی اثربخشی آن بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان ناشنوای کاشت حلزون شده دارای مشکلات رفتاری بودند که تحت پوشش خدمات درمانگاه های توان بخشی و کاشت حلزون شهر تهران بودند. نمونه آماری، شامل20 نفر از مادران کودکان ناشنوای دارای مشکلات رفتاری بودکه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جای گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات در زمینه مشکلات رفتاری کودکان، از فرم والدین سیاهه مشکلات رفتاری پیش دبستانی آخن باخ و رسکورلا و همچنین مصاحبه نیمه ساختار یافته در سه مرحله پیشآزمون- پس آزمون و پی گیری استفاده گردید. تدوین برنامه مدیریت رفتار، بر اساس نظریه رفتارگرایی و با استفاده از اطلاعات به دست آمده از مصاحبه با مادران انجام گرفت. مادران گروه آزمایشی در جلسات آموزشی مدیریت رفتار که در ده جلسه دو ساعته تنظیم گردید شرکت نموده و مادران گروه گواه صرفاً برنامه های توان بخشی شنیداری را دریافت کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد بین گروه آزمایشی و گواه در زمینه مشکلات رفتاری کودکان، در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار وجود دارد. بدین معنا که در گروه آزمایشی، مشکلات رفتاری کودکان کاهش معناداری داشته و این کاهش در طول زمان نیز حفظ شده است. نتیجه گیری: با بهره گیری از برنامه تدوین شده حاضر و آموزش آن به مادران کودکان ناشنوایی که دارای مشکلات رفتاری هستند، می توان شاهد تاًثیر آن در کاهش میزان مشکلات رفتاری کودکان بود.
نقش واسطه ای تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و شدت نشانه ها در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
سندرم روده تحریک پذیر (IBS) یکی از شایع ترین و مزمن ترین اختلالات کنشی دستگاه گوارش است که بار زیادی را بر فرد و جامعه تحمیل می کند. بنابراین، بررسی متغیر های روانشناختی مرتبط با IBS می تواند کمک شایانی به فهم بهتر این اختلال و مدیریت و کاهش شدت نشانه های آن در بیماران کند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و شدت نشانه ها در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. تعداد 180 بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر (66 زن، 114 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت-کنندگان در پژوهش خواسته شد مقیاس شدت نشانه های سندرم روده تحریک پذیر (IBS-SSS)، فرم کوتاه پرسشنامه روان سازه های یانگ (YSQ-SF) و مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (IUS-12) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که روان سازه های ناسازگار اولیه و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی با شدت نشانه های IBS رابطه مثبت معنادار دارند. بین روان سازه های ناسازگار اولیه و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی نیز رابطه مثبت معنادار وجود داشت. نقش واسطه ای تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و شدت نشانه های IBS در این پژوهش تایید نشد. براساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که روان سازه های ناسازگار اولیه و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، شدت نشانه های سندرم روده تحریک پذیر را پیش بینی می کنند. توجه به این متغیرهای روانشناختی، می تواند به فرایندهای پیشگیری، تشخیص و درمان IBS کمک کند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی چندرسانه ای آموزشی برای دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی الگوی چندرسانه ای آموزشی برای دانش آموزان کم توان ذهنی و اعتبار سنجی آن از نظر متخصصان، انجام شده است. برای انجام تحلیل محتوای کیفی، ابتدا سؤال پژوهش را تعیین کردیم.روش پژوهش برای مرحله طراحی الگوی چندرسانه ای، روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد مرور نظام مند ادبیات پژوهشی [1]و جهت اعتبار سنجی الگو از روش توصیفی- پیمایشی، استفاده شد. جامعه ی آماری این تحقیق جهت طراحی الگوی آموزشی، شامل تمامی کتب، مقالات پژوهشی و مروری، پایان نامه ها و منابع اطلاعاتی اینترنتی مرتبط درزمینه ی طراحی الگوی چندرسانه ای بود و جامعه آماری جهت اعتبار سنجی الگو، متخصصان تکنولوژی آموزشی و متخصصان آموزش ویژه به تعداد ۱۶ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها فیش برداری و یک پرسشنامه 7 سؤالی محقق ساخته، در مقیاس لیکرت بود. نتایج این مطالعه منجر به تدوین الگوی طراحی چندرسانه ای آموزشی ADPIE [2]در ۵ مرحله شامل تحلیل، طراحی، تولید، اجرا و ارزشیابی طراحی گردید. الگوی مذکور می تواندراهنمایی برای طراحان آموزشی، متخصصان و معلمان آموزش ویژه در تولید چندرسانه ای آموزشی برای دانش آموزان کم توان ذهنی باشد. یافته های اعتبار سنجی نشان داد که ویژگی های عناصر طراحی الگوی چندرسانه ای از نظر متخصصان مطلوب (در حد زیاد) است.
پیش بینی گرایش به مصرف سیگار، مشروبات الکلی، مواد مخدر و داروهای روان گردان بر اساس متغیرهای بدتنظیمی هیجان و تجربه کودک آزاری در افراد دارای صفات شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، پیش بینی گرایش به مصرف سیگار، مواد مخدر، مشروبات الکلی و داروهای روان گردان بر اساس متغیرهای بدتنظیمی هیجان و تجربه کودک آزاری در افراد دارای صفات شخصیت مرزی بود. روش: روش پژوهش همبستگی در مقوله ی طرح های توصیفی است. از میان تمام دانشجویان کارشناسی پسر و دختر دانشگاه تبریز به روش خوشه ای تصادفی 600 دانشجو انتخاب شدند. پرسشنامه های رفتارهای پرخطر (برنر، 1995)، بدتنظیمی هیجان (گراتز و رومر، 2004)، تجربه کودک آزاری (محمدخانی، 1381) و شخصیت مرزی (کلاریج و بروکز، 1984) در میان نمونه ی انتخابی اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای بدتنظیمی هیجان و تجربه کودک آزاری به درجات مختلف توانایی پیش بینی مصرف سیگار، مواد مخدر، مشروبات الکلی و داروهای روان گردان را دارا هستند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیان-گر نقش آسیب پذیری زیستی اولیه در زمینه تنظیم هیجان (بدتنظیمی هیجان) و محیط خانوادگی ناسالم و بی اعتبار ساز (تجربه کودک آزاری) در ابتلا به اختلال شخصیت مرزی و بروز رفتارهای پرخطر نظیر مصرف مواد و الکل است.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوارفکری، افسردگی و کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوارفکری، افسردگی و کارکردهای اجرایی دانشجویان مبتلا به افسردگی صورت گرفت.
روش: در قالب یک پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، با استفاده از نمونه گیری در دسترس 30 بیمار مبتلا به افسردگی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گروه کنترل تقسیم شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس افسردگی بک، سبک نشخوار فکری نولن-هوکسما و آزمون ایست-علامت و جهتتجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش نشخوارفکری، افسردگی و نقص بازداری افراد مبتلا به افسردگی شده است.
نتیجه گیری: مبتنی بر یافته های پژوهش حاضر، می توان بیان داشت که ذهن آگاهی می تواند علاوه بر بهبود نشانه های روان شناختی بر کارکردهای اجرایی و مکانیسم های زیربنایی نوروسایکولوژیک افسردگی نیز مؤثر باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های خودآموزی بر مشکلات دست خط دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی آموزش مهارت های خودآموزی بر مشکلات دست خط دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی پایه های دوم تا ششم ابتدایی مدارس عادی شهرستان خرامه در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جاگماری شدند، به طوری که هر گروه 16 نفر بودند. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش مداخله آموزش مهارت های خودآموزی (مایکنبام و گودمن، 1971) را در 15 جلسه دریافت کردند در حالی که گروه کنترل این مداخله را دریافت نکردند و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. برای سنجش مشکلات دست خط از سیاهه محقق ساخته مشکلات دست خط(کشاورزی، 1394) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های خودآموزی بر بهبود مشکلات دست خط و خرده مؤلفه های آن(خطاهای دست خط و خطاهای وضعیت بدن هنگام نوشتن) تأثیر معنی دار داشته است (01/0>p). بنابر این اجرای مداخله آموزش مهارت های خودآموزی در بهبود مشکلات دست خط دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی مؤثر است.
ادامه فاجعه پاکدشت
حوزههای تخصصی:
نوروفیدبک: راهکاری نوین در بهبود بیماران وابسته به شیشه
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش درمانی نوروفیدبک همراه با دارودرمانی، در مقایسه با دارودرمانی تنها، بر شدّت اعتیاد، اضطراب، کیفیّت زندگی، سلامت روان، توجّه و تمرکز و عملکرد مغزی بیماران وابسته به مادّه محرّک شیشه بود. روش: به این منظور 100 نفر از بیماران وابسته به مادّه محرّک شیشه مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد، که تحت یکی از انواع دارودرمانی های ویژه اختلال وابستگی به مواد قرار داشتند، به شیوه در دسترس، انتخاب و بر اساس نمرات شدت اعتیاد همتا شده و پس از تکمیل پرسش نامه-های سنجش شدّت اعتیاد (ASI) و سلامت عمومی روان شناختی (GHQ-28) به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 50 بیمار) قرار گرفتند. در مرحله درمان، کلیه این بیماران روان درمانی و دارودرمانی معمول خود را دنبال کرده و متعاقب آن گروه آزمایش علاوه بر روان درمانی، از 30 جلسه نوروفیدبک (5 جلسه در هفته) برخوردار شد و گروه گواه تنها درمان معمول خود را پی گرفت. پس از پایان 6 هفته درمان نوروفیدبک، کلیه بیماران هر دو گروه، به وسیله ابزارهای مذکور مورد سنجش مجدّد قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه آزمایش، در پایان دوره، به شکل معناداری بهبود بیشتری در متغیرهای شدت اعتیاد و سلامت روان شناختی داشتند. نتیجه-گیری: می توان گفت درمان نوروفیدبک برای کاهش شدت اعتیاد و افزایش بهبود سلامت روان بیماران وابسته به ماده محرک شیشه به کاربرد دارد.
اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان طیف اتیسم انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، بنیادی و از نظرگردآوری داده ها، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل هست. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا سنین 12-6 سال می باشند. از جامعه آماری مورد نظر تعداد 10 کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا با استفاده از ویرایش چهارم آزمون هوشی وکسلر و پرسشنامه غربالگری درخودماندگی با عملکرد بالا و آسپرگر از کلینیک ذهن زیبا به صورت در دسترس انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 5 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه درمانی را در قالب پانزده جلسه دریافت کرد و گروه کنترل برنامه عادی خود را پیگیری نمود. مهارت های اجتماعی و ارتباطی با استفاده از فهرست ارزشیابی درخودماندگی ارزیابی و داده ها با روش اندازه گیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری میان مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان گروه آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون و پیگری وجود دارد. در نتیجه این روش می تواند به عنوان یک مداخله در کاهش نشانگان بالینی کودکان طیف اتیسم مورد استفاده قرار گیرد.