فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از شایع ترین اختلالاتی که در افراد دارای تجربة اسارت جنگی مشاهده می شود، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)است. در این مطالعه که با هدف بررسی وضعیت روان شناختی آزادگان شهر مشهد و ارزیابی ""مولفه های بنیادین سازش یافتگی"" در آنان انجام شد،۱۱۰نفر آزاده به صورت نمونه در دسترس و با استفاده از فرمول پیشنهادی بُرگ و گال(۱۹۸۹)انتخاب گردیدند. پس از مطالعه ای مقدماتی بر روی ۳۰ نفر از آزادگان جنگ تحمیلی، آزمون استرس پس آسیبی(RIES) و تست حمایت اجتماعی (S.S.S) بر روی نمونه اصلی انجام و با هدف تشخیص افتراقی، همراه با پرسشنامه ها، مصاحبه تشخیصی انجام شد. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی و تحلیل واریانس (ANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش، رابطه ای معکوس میان طول مدت اسارت و اختلالات روانی – رفتاری آزادگان را نشان داد. یافته های پژوهش حاضر، همسو با پژوهش های داخلی و ناهمخوان با پژوهش های خارجی است. پایبندی مذهبی، مکان نگهداری اسرا، ایمان و پایداری، صبر بر مشکلات در طول مدت اسارت، از عوامل اثرگذار در کاهش علائم اختلالات روانی– رفتاری معمول درآزادگان است.
مقایسة کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی پسران فلج مغزی فعال و غیرفعال شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، مقایسه کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی پسران فلج مغزی 13 تا 18 ساله فعال و غیر فعال شهر تهران بود. به این منظور، از بین 150 نفر دانش آموز فلج مغزی مقاطع راهنمایی و دبیرستان، 28 نفر به شکل تصادفی انتخاب و بر اساس پرسشنامه فعالیت بدنی در دو گروه فعال (14 نفر) و غیرفعال (14 نفر) طبقه بندی شدند. از پرسشنامه غربالگری کودکان، شامل 10 خرده مقیاس بهزیستی جسمی، بهزیستی روانی، احساسات و خلق و خو، خودپنداره، خودمختاری، روابط با والدین و خانه، حمایت اجتماعی و همسالان، محیط مدرسه، پذیرش اجتماعی و منابع مالی برای آزمون فرضیات استفاده شد، روایی و پایایی این ابزار مورد تأیید قرار گرفت (85/0p=). برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد، پسران فلج مغزی فعال از کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی بهتری برخوردارند (05/0P<). در سطح خرده مقیاس ها نیز افراد فعال در بهزیستی بدنی، احساسات و خلق وخو، بهزیستی روانی، منابع مالی و حمایت اجتماعی و همسالان از پسران فلج مغزی غیر فعال برتر بوده (05/0P<)، اما تفاوت معنی داری بین دو گروه در خرده مقیاسهای خود پنداره، خود مختاری، پذیرش اجتماعی، محیط مدرسه، و روابط با والدین و خانه مشاهده نشد (05/0P>). نتایج تحقیق حاضر نشان داد، دیدگاه مثبت کودکان فعال نسبت به خود ناشی از فعالیت بدنی مستمر بوده است.
رابطه اضطراب اجتماعی و عواطف مثبت و منفی با دانش متقاعدسازی در مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی رابطه اضطراب اجتماعی و عواطف مثبت و منفی با متقاعدسازی در مدیران صورت گرفت. روش: در یک مطالعه از نوع همبستگی230 مدیر (115مرد، 115 زن) از بین مدیران شهر اردبیل به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامههای آزمونهای اضطراب تعامل اجتماعی، فهرست عواطف مثبت و منفی و پرسشنامه متقاعدسازی را تکمیل نمودند. دادههای بدست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که بین اضطراب اجتماعی و عواطف منفی با دانش متقاعدسازی ارتباط منفی وجود دارد درحالی که بین عواطف مثبت با دانش متقاعدسازی ارتباط مثبت معناداری وجود دارد. به علاوه این پژوهش نشان داد که عواطف مثبت به میزان 8 درصد، واریانس دانش متقاعدسازی را پیشبینی میکند.
بررسی تأثیر آموزش نوروفیدبک بر کاهش اضطراب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش نوروفیدبک بر کاهش اضطراب در مراجعه کنندگان به کلینیک مشاوره و خدمات روان شناسی در شهر اصفهان بود.
مواد و روش ها: تعداد 18 نفر از مراجعه کنندگان مرد با میانگین سنی 44/34 بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و قبل و بعد از اجرای پژوهش با آزمون اضطراب کتل (1958) بررسی شدند. معیار انتخاب افراد عبارت از نمره اضطراب بالای 35 در مقیاس بود. تعداد جلسات نوروفیدبک 15 جلسه نیم ساعته بود.
یافته ها: داده های پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل کواریانس بررسی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش نوروفیدبک بر کاهش اضطراب مؤثر است (001/0> P). به عبارتی 70 درصد از تغییرات اضطراب آزمودنی ها به وسیله نوروفیدبک بوده است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که نوروفیدبک توانست اضطراب شرکت کنندگان در پژوهش را به طور معنی داری کاهش دهد. بدین صورت که تغییرات دامنه برانگیختگی آزمودنی ها در نقاط FP1-T3 و هم چنین تقویت دامنه SMR در نقطه CZ موجب تغییرات معنی دار در سطح اضطراب آزمودنی های پژوهش گردید.
رابطه نگرشهای شرم مرتبط با اختلال های روانی با هیجان ابرازشده در اعضای خانواده افراد با اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر شناسایی مؤلفه های نگرش های شرم درباره اختلال روانی در اعضای خانواده افراد با اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی و نقش آن ها در پیش بینی هیجان ابرازشده بود. در این مطالعه، از ۸۵ نفر از اعضای خانواده مراجعه کنندگان بیمارستان امام حسین نمونه گیری انجام شد.
از همه شرکت کنندگان خواسته شد ابزارهای کارکرد خانواده و نگرش های شرم مرتبط با اختلال های روانی را تکمیل کنند. یافته ها نشان داد ۴۷ درصد از شرکت کنندگان نگرش های جامعه به اختلال های روانی را مثبت و ۳۵ درصد نیز نگرش های جامعه را به اختلال های روانی، منفی می دانند.
اعضای خانوده بیماران دو قطبی شرم بیرونی بیشتری را از سوی جامعه گزارش کردند و شرکت کنندگان مؤنث نمره بیشتری در شرم بیرونی از جانب خانواده دریافت کردند. بین هیجان ابراز شده با همه نگرشهای شرم رابطه وجود داشت. نگرش های انعکاس شرم بر خانواده و شرم درونی به صورت معنیداری هیجان ابراز شده را پیش بینی کردند. شرم در ایجاد نگرشهای منفی به اختلال های روانی نقش دارد و هیجان ابراز شده را پیش بینی می کند.
الگوی پیش بینی هراس اجتماعی بر پایه باورهای فراشناختی و توان حل مسأله اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات اضطرابی و مخصوصاً هراس اجتماعی از مهمترین اختلالاتی هستند که باید مورد توجه قرار بگیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط باورهای فراشناختی و توان حل مسأله اجتماعی با نشانگان اختلال هراس اجتماعی در دانشجویان انجام شده است. روش: تعداد 284 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و علاوه بر اطلاعات دموگرافیک به پرسشنامه های باورهای فراشناختی، توان حل مسأله اجتماعی و هراس اجتماعی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمرات افراد در باورهای فراشناختی و توان حل مسأله اجتماعی با نشانگان اختلال هراس اجتماعی همبستگی معناداری وجود داشت، در این میان باور مثبت در مورد نگرانی، نیاز به کنترل فکر و توان حل مسأله اجتماعی نقش معناداری در پیشبینی نشانگان اختلال هراس اجتماعی داشتند، اما وقوف شناختی، اطمینان شناختی و کنترل ناپذیری نقش معناداری در پیشبینی نشانگان اختلال هراس اجتماعی نداشتند. نتیجه گیری: باورهای فراشناختی از عوامل مؤثر در سلامت روانی هستند و میتوان با تغییر فراشناخت هایی که شیوه ناسازگارانه تفکرات منفی را زیاد می کنند و یا باعث افزایش باورهای منفی عمومی می گردند به بهبود وضعیت سلامت روانی دانشجویان کمک کرد.
تاثیر گروه درمانی شناختی رفتاری به روش فرانظری بر میزان نشانه های افسردگی و دوز متادون مصرفی بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از تحقیق، بررسی تاثیر گروه درمانی شناختیرفتاری به روش فرانظری بر میزان نشانههای افسردگی و دوز متادون بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون (MMT) میباشد.
روشکار: این پژوهش کارآزمایی بالینی طی 6 ماه (پاییز و زمستان 1389) بر روی بیماران MMT کلینیک بیمارستان ابنسینای مشهد انجام شد. با نمونهگیری در دسترس، 12 بیمار انتخاب و تحت 15 جلسه رواندرمانی گروهی شناختی رفتاری به روش فرانظری قرار گرفتند. 12 بیمار نیز گروه شاهد را تشکیل دادند. معیارهای ورود به مطالعه داشتن سواد در حد خواندن و نوشتن، گذشت حداقل یک ماه از پایان دوره القای MMT، عدم ابتلا به اختلالات عمدهی روانپزشکی در محور یک به جز وابستگی به اپیوئیدها و عدم ابتلا به اختلال شخصیت مرزی بود. دوز متادون بر اساس گزارش درمانگاه و نشانههای افسردگی توسط آزمون فهرست بازبینی تجدیدنظرشدهی 90 نشانگانی در ابتدا و انتهای مطالعه سنجیده شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 16 و آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یکسویه صورت پذیرفت.
یافتهها: تفاوت بین میانگین نمرات افسردگی آزمودنیها در دو گروه آزمون و شاهد پس از مهار تاثیر پیشآزمون، سن و مصرف متادون معنیدار (001/0>P) به میزان 57 درصد بود، ولی تفاوت معنیداری در میانگین دوز متادون مصرفی بین دو گروه در پسآزمون وجود نداشت (07/0=P).
نتیجهگیری: گروهدرمانی شناختیرفتاری به روش فرانظری میتواند در کاهش علایم افسردگی در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون موثر باشد، لیکن در کوتاهمدت بر دوز متادون مصرفی ایشان تاثیر معنیداری ندارد.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری گروهی بر علائم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی کوتاه مدت فعال سازی رفتاری بر علائم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب می باشد.
روش: در یک طرح شبه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون توأم با گروه کنترل، تعداد 27 نفر از دانشجویان مبتلا به افسردگی و اضطراب پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمان فعال سازی رفتاری (13 نفر؛ 8 نفر دختر و 5 نفر پسر) و یا کنترل (14 نفر؛ 8 نفر دختر و 6 نفر پسر) گماشته شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه درمان هفتگی فعال سازی رفتاری را دریافت داشت. تمام شرکت کنندگان پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک و مقیاس پاسخ نشخوارگونه را به عنوان ابزارهای پژوهش، درسه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. داده ها به کمک روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون مانکووا نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری اثر معنی داری بر کاهش علائم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری دارد. نتایج به دست آمده، در مرحله پیگیری 2 ماهه نیزحفظ شده بودند.
نتیجه گیری: درمان کوتاه مدت فعال سازی رفتاری در بهبود علایم افسردگی و اضطراب و نیز کاهش نشخوار فکری در دانشجویان تأثیر قابل توجهی دارد.
بیش فعالی: راهکارهای مطلوب در تعامل با کودکان بیش فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال بیش فعالی به عنوان یک الگوی تکانشگری و بی توجهی توصیف شده است که غالباً قبل از 7 سالگی شروع می شود. پژوهشگران معمولاً در تشخیص این اختلال از گزارش های معلمان استفاده می کنند. چرا که اکثر اولیا و مربیان به دلیل آشنا نبودن با ریشه ی مشکلات رفتاری و نیازهای عاطفی، رفتاری و آموزشی این کودکان معمولاً در تعامل و آموزش آنها با مشکلات متعددی روبرو می شوند. هدف ارائه ی راه کارهای پیشنهادی برای تعامل مطلوب اولیا با کودکان بیش فعال در خانواده و معلمان در کلاس درس در رابطه با نیازهای تحصیلی خاص آنان، نقش بازی در کاهش اختلالات بیش فعالی، کلاس مناسب برای کودکان و آموزش مدیریت خشم می باشد.نتایج حاصل از پژوهش ها نشان می دهد که با وجود پیشرفت های زیست شناختی و پزشکی، والدین و معلمان که در تعامل زیاد با کودکان بیش فعال هستند، جایگاه و اهمیت ویژه خود را در ایجاد تمرکز، کاهش علائم تکانشگری به دور از هرگونه برچسب زدن به کودک و کنترل این اختلال دارند. این مقاله راهنمایی برای اولیا و مربیان در جهت بهبود عملکرد آنان در تعامل با کودکان بیش فعال است تا این کودکان بتوانند با بازخورد مناسبی که از تعامل با محیط و افراد آگاه دارند، استعدادهای خود را پرورش دهند، از توانایی های خود استفاده کنند و از موجودیت خود خشنود باشند .
بررسی کارایی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر نگرانی و سازگاری زناشویی ز ن های دارای آشفتگی زناشویی و اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر نگرانی و سازگاری زناشویی ز ن های دارای آشفتگی زناشویی و اختلال اضطراب فراگیر بود.
مواد و روش ها: بدین منظور شش نفر از زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و همسرانشان که آشفتگی زناشویی داشتند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان استفاده شد. پروتکل درمانی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر و رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در سه مرحله خط پایه، مداخله ی 16 جلسه ای و پی گیری 3 ماهه اجرا گردید و آزمودنی ها به پرسش نامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ یا Pennsylvania State Worry Questionnaire)، مقیاس سازگاری زوجی (DAS یا Dyadic Adjustment Scale) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI یا reliable change index) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر هدف های درمان تأثیر دارند. رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش، نسبت به زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر، در متغیر نگرانی کارایی بیشتری داشت و در متغییر سازگاری زناشویی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر کارایی بیشتری نسبت به رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش نشان داد.
نتیجه گیری: تبیین یافته ها بر اساس مبانی نظری اثربخشی درمانی، حاکی از این بود که رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش از نظر اندازه تغییر، کلیت ، ثبات بر زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر ارجحیت دارد، اما از نظر میزان پذیرش هر دو یکسان هستند.
تأثیر تمرین تکالیف شنیداری مبتنی بر رایانه روی توجه پایدار کودکان مبتلا به کمبود توجه/ بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برای درمان علایم اختلال ADHD روش های مختلفی معرفی شده است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی تمرین تکالیف شنیداری مبتنی بر رایانه بر توجه پایدار کودکان مبتلا به کمبود توجه همراه با بیش فعالی صورت گرفت.
مواد و روش ها:پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بوده و با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. 20 دانش آموز پسر 9 تا 11 ساله، از مدارس ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 91- 90، به کمک پرسش نامه ی علایم مرضی کودکان -4 (CSI-4) و بر اساس چهارمین ویرایش آماری- تشخیصی اختلالات روانی (DSM-IV) به عنوان آزمودنی انتخاب شدند و به طور تصادفی در 2 گروه (گروه مداخله و کنترل) قرار گرفتند. گروه مداخله (10=n)، تکالیف شنیداری طراحی شده را دریافت کردند. مدت زمان مداخله 10 جلسه ی یک ساعته بود. گروه کنترل (10=n) هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله بوسیله ی آزمون عملکرد پیوسته، ارزیابی شدند. روش آماری مورد استفاده برای تحلیل یافته ها، آزمون tزوجی و t مستقل بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که تمرینات شنیداری در مقایسه با گروه کنترل، در حد معنی داری توانستند کمبود توجه پایدار دیداری و شنیداری کودکان مبتلا به کمبود توجه همراه با بیش فعالی را کاهش دهند (05/0>P).
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که عملکرد توجه کودکان مبتلا به کمبود توجه همراه با بیش فعالی به کمک تمرینات شنیداری، بهبود می یابد.
مقایسه شیوه های مقابله با فشار روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی، فلج مغزی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه شیوه های مقابله با فشار روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی، فلج مغزی و عادی است. روش این پژوهش علّی- مقایسه ای بود. به منظور انجام پژوهش 90 نفر از مادران کودکان عقب مانده ذهنی، فلج مغزی و عادی (هر گروه 30 نفر) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس سنجش شیوه های مقابله با فشار روانی راجر بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه آماری تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد، بین شیوه های مقابله با فشار روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی، فلج مغزی و عادی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0> P ). مادران کودکان عقب مانده ذهنی نسبت به دو گروه دیگر از شیوه های منفی و ناکارآمد مقابله با فشار روانی به میزان بیشتری استفاده می کنند. این مادران با به کار بردن شیوه های منفی و ناکارآمد، فشار روانی را در خود افزایش می دهند. مادران کودکان عقب مانده ذهنی از شیوه های مرور هیجانی (نشخوار ذهنی)، بازداری هیجانی، مقابله ی انفصالی و مقابله اجتنابی، مادران کودکان فلج مغزی از شیوه موفقیت گرایی سمی و مادران کودکان عادی از شیوه های کنترل شخصی و انعطاف پذیری (که شیوه های مثبت و کارآمد است) به میزان بیشتری استفاده می کنند.
مقایسه ذهن آگاهی و حساسیت اضطرابی در دانشجویان دارای احتکار وسواسی و علائم اختلال بدشکلی بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه ذهن آگاهی و حساسیت اضطرابی در میان دانشجویان دچار احتکار وسواسی و بدشکلی بدن بود.
روش: این پژوهش، توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دانشجویان پیام نور دانشگاه های استان تهران که در سال تحصیلی 92- 91 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهد. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دانشجویانی بود که در پرسشنامه احتکار وسواسی نمره بالا گرفته بودند و همچنین 30 نفر از دانشجویانی بود که در مقیاس اختلال بد شکلی بدنی نمره بالا گرفته بودند برای جمع آوری داده ها از مقیاس ذهن آگاهی، مقیاس حساسیت اضطرابی، مقیاس رفتارهای ذخیره ای، پرسشنامه چند بعدی خود بدنی و مصاحبه بالینی ساختار یافته استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین دانشجویان دو گروه در ذهن آگاهی و حساسیت اضطرابی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: در مجموع دانشجویان گروه دارای علائم اختلال بدشکلی بدنی از ذهن آگاهی پایین تر و حساسیت اضطرابی بالاتری نسبت به دانشجویان گروه احتکار وسواسی برخوردارند. این نتایج نشان می دهد که مشکل در سازماندهی اطلاعات، ترس از ارزیابی منفی و انزوا ازجمله عوامل خطر پذیر برای ابتلای این افراد به اختلالات روانی و بدشکلی بدنی است.
پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس کمال گرایی و اضطراب امتحان در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس کمال گرایی و اضطراب امتحان در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید رجایی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. از بین دانشجویان کارشناسی تعداد 385 نفر (189 دختر و 196 پسر) به روش تصادفی طبقهای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984)، پرسش نامه کمال گرایی هویت و فلت (1991) و پرسشنامــه اضـطراب امتحان اسپیل برگر (1980) را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از
آمار توصیفی، رگرسیون همزمان، رگرسیون گام به گام، z فیشر، و t دو گروهی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که کمالگرایی و اضطراب امتحان به طور مثبت و معناداری اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی می کنند. با توجه به این یافته ها می توان گفت که با افزایش میزان کمال گرایی و اضطراب امتحان در دانشجویان میزان اهمال کاری تحصیلی نیز در آنها افزایش می یابد.
مقایسه سبک های تفکر، سبک های اسناد، خوش بینی و بد بینی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه سبک های تفکر، سبک های اسناد، خوش بینی و بدبینی درافراد مبتلا به اختلال وسواس و بهنجار صورت گرفت. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواس در شهر اردبیل که در سال 1391 به کلینیک های تخصصی روانپزشکی مراجعه کرده بودند تشکیل می دهد. نمونه پژوهشی 40 بیمار وسواس به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با 40 نفر بهنجار مقایسه شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه وسواس فکری-عملی، پرسشنامه سبک های تفکر، پرسشنامه سبک های اسناد و پرسشنامه بازنگری شده جهت مندی زندگی استفاده شد. داده های پژوهش با روش های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. طبق یافته های پژوهش سبک های تفکر در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی مختل تر از افراد بهنجار است. هم چنین افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی بدبین تر و دارای سبک اسناد کلی، درونی و پایدار هستند. نتایج بیان گر اهمیت نقش س بک های تفکر، سبک های اسناد، خوش بینی و بدبینی در شکل گیری و گسترش اختلال وسواس فکری- عملی است.
اثربخشی درمان فراشناختی بر عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در بیماران وابسته به مواد صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان فراشناخت بر عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در بیماران وابسته به مواد صنعتی بود. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری عبارت بود از تمامی افراد وابسته به مواد صنعتی که به مراکز درمانی ترک اعتیاد در سطح شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. از جامعه آماری 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از سه مرکز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر وابسته به کراک هرویین و 15 نفر وابسته به شیشه) و یک گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش 8 جلسه درمان گروهی فراشناخت دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراشناختی در اصلاح عقاید وسوسه انگیز و باورهای مرتبط با مواد در هر دو گروه وابسته به مواد کراک هرویین و شیشه تأثیر معناداری داشته است. همچنین، اثربخشی این درمان در پیگیری دو ماهه از ثبات برخوردار بود. نتیجه گیری: فراشناخت متغیری میانجی و مهم در پیشگیری، کنترل و درمان وابستگی به مواد صنعتی نوین است.
تأثیر گروه درمانی شناختی وجودگرا بر افسردگی و امیدواری والدین فرزندان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی وجودگرا بر افسردگی و امیدواری والدین فرزندان مبتلا به سرطان با استفاده از شیوه نیمه آزمایشی با پیش – پس آزمون و گروه گواه انجام گردید.
روش: 30 والد (24 تا 54 ساله) که فرزندشان به دلیل ابتلا به بیماری سرطان در بیمارستان محک تحت درمان پزشکی قرار داشته و داوطلب شرکت در برنامه مشاوره بودند در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. قبل از مداخله درمانی، هر دو گروه با آزمون افسردگی بک- II (1996) و پرسشنامه امید میلر (1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی در دوازده جلسه 90 دقیقهای گروه درمانیشناختی وجودگرا که به صورت 2 جلسه در هفته اجرا گردید شرکت نمودند، در حالیکه گروه گواه در این مدت از هیچگونه مداخله رسمی روانشناختی استفاده نکردند. در پایان مداخله، هر دو گروه مجدداً با آزمونهای مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 برای اجرای آزمون آماری تحلیل کوواریانس پردازش شدند.
یافتهها: نتایج حاکی از وجود تفاوت معنیدار در میزان افسردگی و امیدواری دو گروه به نفع گروه آزمایش (01/0>p) بود.
نتیجهگیری: گروه درمانیشناختی وجودگرا میتواند در کاهش افسردگی والدین فرزندان مبتلا به سرطان و همچنین در افزایش امیدواری آنان مؤثر باشد.