فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: جذابیت و گسترش فضای مجازی در بین اقشار جامعه و کارکردهای این بستر در ارتکاب جرائم مربوط به مواد مخدر، باعث شده تا مسئولین امر به فکر استفاده از این بستر در جهت تدوین برنامه های پیشگیرانه از اعتیاد به مواد مخدر باشند. البته در حال حاضر کارکردهای این فضا یکی از عوامل موثر در گرایش به اعتیاد و مصرف مواد مخدر تلقی می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش رسانه مجازی (فضای سایبر) در پیشگیری از از اعتیاد به مواد مخدر در بین اقشار گوناگون جامعه در قالب ارائه الگویی کاربردی بوده است. روش : پژوهش حاضر از حیث روش از نوع توصیفی- تحلیلی و از لحاظ گردآوری اطلاعات از نوع پیمایشی بوده که با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل خبرگان و سرمتخصصان پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا، پلیس فتاناجا و سازمان های مرتبط با موضوع تحقیق و به تعداد 65 نفر بوده که برابر فرمول کوکران تعداد 56 نفر از جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوتن نمونه انتخاب شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد 1- فضای مجازی و مسئول سازی، 2- فضای مجازی و مشارکت اجتماعی، 3- فضای مجازی و آگاه سازی، 4-فضای مجازی و تولیدات خاص و در نهایت 5- فضای مجازی و مدیریت می توانند به ترتیب نقش بسزایی در پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر داشته باشند. نتیجه گیری : نتایج تحقیق حاضر می تواند گامی مهم برای تبیین روش های پیشگیری از اعتیاد در فضای مجازی و الگویی مناسب برای طراحی برنامه های جامع پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر در فضای مجازی باشد.
مطالعه کارکردهای جامعه شناختی سازمان های غیردولتی فعال در حوزه درمان اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
29-50
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به ابعاد جامعه شناختی کارکردهای سازمانهای غیردولتی با تاکید بر کارکردهای این سازمان ها به عنوان یک نهاد مدنی اغلب مورد غفلت قرار گرفته که در مقاله حاضر به آن پرداخته شده است. روش : بدین منظور با استفاده از روش کیفی گرندد تئوری، مصاحبه هایی عمیق با مدیران سازمان های غیردولتی فعال درمانی در سطح ملی و همچنین متخصصین امر درمان اعتیاد انجام گرفت. یافته ها : پس از انجام فرایند کدگذاری نتایج مصاحبه ها و با استفاده از مدل تئوریکی اشتراوس و کوربین، محقق موفق به ارائه مدل برپایه شده و در نهایت با استفاده از این مدل به صورت بندی سازمان های مورد مطالعه پرداخته شد. نتیجه گیری : نتایج حاصل از تحلیل ها نشان داد سپردن امور اجتماعی از جمله درمان اعتیاد به سازمان های مردم نهاد مزایای بسیاری دارد که از جمله مهمترین آن ها شناخت عمیق نهادهای مدنی نسبت به مسائل اجتماعی، افزایش حمایت های مالی و داوطلبانه مردمی در حوزه مسائل اجتماعی، افزایش دغدغه برای ارائه خدمات با کیفیت و بالا رفتن تقاضای عمومی برای انجام مداخلات نتیجه بخش و مطالبه گری از سوی مردم نسبت به نهادهای مدنی می باشد.
مقایسه توانایی یادگیری و حافظه در افراد وابسته به مت آمفتامین با افراد وابسته به اوپیوئید و سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
229-244
حوزههای تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر به مقایسه توانایی یادگیری و حافظه در افراد وابسته به مت آمفتامین، اوپیوئید و سالم می پردازد. روش : روش تحقیق علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل مردان وابسته به مت آمفتامین، اوپیوئیدها و مردان سالم شهر تهران بود. نمونه متشکل از 20 مرد وابسته به مت آمفتامین، 17 مرد وابسته به اوپیوئید و 20 مرد سالم بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از آزمون یادگیری کلامی- شنیداری ری برای ارزیابی یادگیری و حافظه استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که افراد وابسته به مواد، نمرات پایین تری در یادگیری و حافظه نسبت به گروه سالم دارند. گروه اوپیوئید در توانایی یادآوری و بازشناسی اطلاعات ضعیف تر عمل کردند. گروه مت آمفتامین، تکرار بیشتر در یادآوری و تداخل بیشتر در بازشناسی واژه ها نشان دادند. نتیجه گیری : گروه وابسته به مواد، آسیب بیشتری در توانایی یادگیری و حافظه داشتند. بررسی بیشتر آسیب پذیری این گروه ها، رهنمودی برای مداخلات مناسب به ویژه در حوزه بازتوانی فراهم می آورد.
اثربخشی آموزش سبک زندگی به شیوه گروهی بر کاهش مشکلات روان شناختی و افزایش امیدواری بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون شهرکامیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
209-222
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش سبک زندگی به شیوه گروهی بر کاهش مشکلات روان شناختی و افزایش امیدواری بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون می باشد. روش: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر را همه مردان معتاد تحت درمان نگهدارنده با متادون مراکز درمان سوءمصرف موادمخدر شهر کامیاران در سال 1395 تشکیل دادند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفراز بیماران مرد مرکز درمان سوءمصرف مواد سایبان مهر کامیاران به عنوان نمونه انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه گماشته شدند. برای گروه آزمایش روش مداخله ای آموزش تغییر سبک زندگی به شیوه گروهی در10 جلسه اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در هر دو گروه پرسش نامه های سلامت روانی و امیدواری میلر اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد میانگین مولفه های سلامت عمومی در گروه آزمایش کاهش و میانگین امیداوری افزایش یافت. نتیجه گیری: آموزش سبک زندگی به شیوه گروهی در مشکلات روان شناختی و افزایش امیدواری بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون موثر است.
بررسی تطبیقی- تلفیقی نقش جهت گیری های دینی و معنوی در ترک پایدار مواد مخدر در منطقه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
67-88
حوزههای تخصصی:
هدف: پایداری در درمان به معنی دوره های طولانی مدت و بدون لغزش در مصرف مواد مخدر می باشد و میزان مقاومت و پایداری فرد را در برابر مصائب و مشکلات ناشی از رفع وابستگی به مواد نشان می دهد. هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی نقش جهت گیری های دینی و معنوی در ترک پایدار مواد مخدر در منطقه کاشان می باشد. روش: این پژوهش یک مطالعه تطبیقی- تلفیقی و به لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل سه گروه متخصصین درمانی و پژوهشگران اعتیاد، افراد موفق به ترک اعتیاد و خانواده های این افراد بوده و در بخش کمّی شامل بهبودیافتگان و بیماران اعتیاد در سال 1397 در شهر کاشان می باشد. با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و طبقه ای تصادفی، 31 نفر در بخش کیفی و 343 نفر در بخش کمّی به عنوان نمونه انتخاب شدند. مصاحبه نیمه متمرکز و ترکیبی از پرسش نامه های استاندارد پارگامنت، آلپورت و مقیاس های محقق ساخته استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس، لیزرل و MAXQDA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج در حوزه ترک پایدار نشان داد جهت گیری های دینی و معنوی بیماران در سه حوزه، فرایند درمان پایای اعتیاد را متأثر می سازند. حوزه کارکردهای دینی/درمانی (تحرک و انگیزه بخشی درمانی، نیل به آرامش روان، نفی خودمحوری، ادراک جریان یابی معنوی زندگی، تغییر منبع تأیید ارزشی، خودکنترلی درمانی)، حوزه الزامات دینی/درمانی (تحدید مشارکت مناسکی جمعی، پرهیز از مناسک گرایی دینی) و ابزار پاکی (گروه درمانی دینی). در بعد تحلیلی، مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد تأثیر جهت گیری دینی و معنوی بر ترک پایدار مواد مخدر مستقیم و نسبتاً قوی است. شاخص های برازش مدل نشان داد داده های جمع آوری شده به خوبی مدل مفهومی را مورد حمایت قرار می دهند. نتیجه گیری: جهت گیری های دینی و مذهبی قوی با ارتقاء سلامت معنوی فرد به کاهش مشکلات روحی و روانی و مقابله مفیدتر کمک کرده و سبب می شوند که فرد توان بالاتری برای باقی ماندن در فرایند ترک اعتیاد داشته باشد و از تزلزل و لغزش به سمت اعتیاد جلوگیری به عمل می آورد.
مدل یابی روابط ساختاری هیجان طلبی با آمادگی به اعتیاد با میانجی گری تمایز یافتگی خود و تنظیم شناختی هیجان در بین معتادان مرد درحال بهبودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
213-228
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی مدل یابی روابط ساختاری هیجان طلبی با آمادگی به اعتیاد با میانجی گری تمایز یافتگی خود و تنظیم شناختی هیجان در بین معتادان مرد درحال بهبودی انجام شد. روش: از نوع طرح های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، تمامی معتادان مرد درحال بهبودی شهر ساری حدودا500 نفر بود که تعداد 350 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها پرسش نامه های تمایز یافتگی خود، تنظیم شناختی هیجان، آمادگی به اعتیاد و هیجان خواهی مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: به طورکلی روابط معناداری بین متغیرهای پژوهش به دست آمد و مدل پژوهش مورد تایید قرار گرفت. در مجموع 17 درصد از متغیر آمادگی به اعتیاد قابلیت پیش بینی توسط متغیرهای پژوهش را دارا بود. نتیجه گیری: یافته ها دارای نتایج کاربردی در مراکز مداخله ی اعتیاد می باشند.
مقایسه تعارض والد-فرزند و هوش هیجانی در نوجوانان دختر با و بدون پدر وابسته به مواد
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تعارض والد-فرزند و هوش هیجانی در نوجوانان دختر با و بدون پدر وابسته به مواد بود. طرح پژوهش حاضر از نوع علّی – مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر با و بدون پدر وابسته به مواد در دوره متوسطه دوم سال تحصیلی 1396-1397 در شهرستان رشت بود. نمونه شامل 60 دانش آموز دختر دارای پدر وابسته به مواد و 60 دانش آموز دختر بدون پدر وابسته به مواد بودکه به صورت در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه تعارض والد-فرزند و پرسش نامه هوش هیجانی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین نوجوانان دختر با و بدون پدر وابسته به مواد در تعارض والد- فرزند و هوش هیجانی تفاوت معناداری وجود داشت. بدین صورت که نوجوانان دختر با پدر وابسته به مواد تعارض والد-فرزند بیشتر و هوش هیجانی کمتری در مقایسه با نوجوانان دختر بدون پدر وابسته به مواد داشتند. با توجه به نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که وابستگی به مواد در پدر می تواند عاملی موثر در افزایش تعارض های والد-فرزند و کاهش هوش هیجانی در دختران نوجوان باشد.
اثربخشی گروه درمانی فعال ساز رفتاری بر انعطاف پذیری کنشی و باورهای فراشناختی بیماران وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
287-302
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی گروه درمانی فعال ساز رفتاری بر انعطاف پذیری کنشی و باورهای فراشناختی بیماران وابسته به مواد افیونی بود. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه پژوهش شامل تمام بیماران سرپایی مرد در حال ترک اعتیاد شهر اهواز در سال 1395 بود که از میان آن ها نمونه پژوهش شامل 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به طور تصادفی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه انعطاف پذیری کنشی کانور و دیویدسون و باورهای فراشناختی ولز و همکاران. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی با درمان فعال ساز رفتاری تحت درمان قرار گرفتند. پس از پایان برنامه درمانی از هر دو گروه پس آزمون و پس از یک ماه پیگیری انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، گروه درمانی فعال ساز رفتاری باعث افزایش انعطاف پذیری کنشی و کاهش باورهای فراشناختی کنترل ناپذیری، باورهای مثبت درباره شناخت، اطمینان شناختی کم، نیاز به کنترل افکار و وقوف شناختی در بیماران وابسته به مواد افیونی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد. یافته ها بعد از یک ماه نیز پایدار بودند. نتیجه گیری: مداخله ی فعال ساز رفتاری، می تواند درمانی مناسب برای کاهش مشکلات شناختی افراد وابسته به مواد افیونی باشد.
تأثیر آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک در تکانشگری افراد مبتلا به سوءمصرف مواد: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
155-172
حوزههای تخصصی:
هدف: تکانشگری یکی از عوامل خطرساز شخصیتی گرایش به مصرف مواد، به شمار می رود. هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک در تکانشگری افراد مبتلا به سوءمصرف مواد بود. روش: پژوهش در چارچوب طرح تجربی تک آزمودنی اجرا شد. بر اساس مصاحبه تشخیصی ساختار یافته و ملاک های ورود، از میان مردان مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد، چهار نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت انفرادی طی ده جلسه تحت آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک قرار گرفتند. از مقیاس تکانشگری بارت (2004) جهت اندازه گیری تکانشگری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک به شرکت کنندگان موجب کاهش نمرات هر چهار نفر در تکانشگری هیجانی، زود انگیختگی حرکتی و بی برنامگی شناختی می شود. به طوری که هر چهار شرکت کننده در طی جلسات کاهش قابل ملاحظه ای در این مقیاس نسبت به خط پایه داشتند. نتیجه گیری: مداخلات مبتنی بر کاهش تکانشگری نظیر آموزش راهبردهای نظم جویی هیجان می تواند نقش محوری در درمان و پیشگیری از سوءمصرف مواد داشته باشد.
اثربخشی نوروفیدبک بر روی ولع مصرف و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در افراد سوءمصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد به مواد مخدر به خاطر دشواری در رسیدن به درمان پایدار و نرخ عود بالا علیرغم انجام سم زدایی و مداخلات دارویی و روان شناختی، از موضوعات مهم سلامت به شمار می رود. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی نوروفیدبک بر میزان ولع مصرف و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در سوءمصرف کنندگان مواد بود. روش: این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی همراه با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه به همراه پیش آزمون و پس آزمون بود. تعداد40 بیمار وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز متادون درمانی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و پس از پاسخ دهی به پرسش نامه های ولع مصرف مواد و آزمون مکانیزم توجه انتخابی استروپ، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) جای گرفتند. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش پرسش نامه ولع مصرف فرانکن (2003) و آزمون استروپ بود. جلسات درمانی نوروفیدبک شامل 20 جلسه بود که هر جلسه به مدت 30 دقیقه اجرا شد. سپس هر دو گروه بار دیگر به پرسش نامه های فوق پاسخ دادند. یافته ها: تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که در میانگین گروه های آزمایش و گواه در میزان ولع مصرف مواد و سوگیری توجه در مرحله پس آزمون تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که نوروفیدبک می تواند موجب کاهش ولع مصرف و سوگیری توجه به نشانه های مواد در سوءمصرف کنندگان مواد شود. لذا به درمان گران پیشنهاد می شود از نوروفیدبک به عنوان یک روش مداخله برای درمان افراد معتاد استفاده شود.
مقایسه تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی در افراد وابسته به مواد و عادی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی در افراد وابسته به مواد و افراد عادی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علّی - مقایسه ای بود. در این پژوهش، نمونه شامل 160 نفر (80 نفر از افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر شاهرود و 80 نفر از افراد عادی) بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شوارتزر و جروسالم (1995)، پرسشنامه امید اشنایدر و همکاران (1991)، و خوش بینی شی یر و کارور (1985) را کامل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین دو گروه از نظر تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی تفاوت معنی داری وجود داشت. بدین صورت که افراد وابسته به مواد نسبت به افراد عادی از تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی به طور معناداری از نمرات کمتری برخوردار بودند. به نظر می رسد با شناخت عوامل محافظت کننده از جمله تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی و تقویت آن ها در افراد می توان به طور موثری از گرایش به مصرف مواد پیشگیری کرد.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار غیرمنطقی، کیفیت خواب و وسوسه مصرف در افراد با اختلال مصرف مواد
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
119-132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار غیرمنطقی، کیفیت خواب و وسوسه مصرف در مبتلایان به اختلال مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل مردان 20 تا 40 سال مبتلا به اختلال مصرف مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر مشهد در سال 1396 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر از افراد با اختلال مصرف مواد از سه کلینیک انتخاب و به روش تصادفی در ۲ گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه باورهای غیرمنطقی جونز، شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ و پرسش نامه عقاید وسوسه انگیز استفاده شد. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افکار غیرمنطقی و وسوسه مصرف و افزایش کیفیت خواب اثربخش بود. با توجه به اهمیت افکار غیر منطقی، کیفیت خواب و وسوسه مصرف در افراد با اختلال مصرف مواد، مراکز ترک اعتیاد می توانند با ارائه درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی سبب کاهش افکار غیرمنطقی، بهبود کیفیت خواب و کاهش وسوسه مصرف در افراد با اختلال مصرف مواد شوند.
تحلیل محتوای مطالب رسانه های چاپی در امر کنترل و مقابله با مواد مخدر در ایران (روزنامه های اطلاعات و ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
31-52
حوزههای تخصصی:
هدف : این تحقیق با هدف تحلیل محتوای روزنامه ها در امر کنترل و مقابله با مواد مخدر درایران انجام شد. روش : تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از تحلیل محتوا انجام شد. در جامعه آماری تحقیق (روزنامه های اطلاعات و ایران) برای تحلیل محتوای مقالات و گزارش های تحلیلی روزنامه ها، از 20 گویه محتوایی استفاده شد. هریک از این گویه ها به گزینه های مختلفی تقسیم شدند. یافته ها : طبقه بندی اخبار پوشش داده شده در این روزنامه ها بیانگر این است که انعکاس خبری روزنامه ها در مورد مواد مخدر بیشتر مربوط به قاچاق کلان مواد مخدر، نهادهای مبارزه با مواد مخدر، پیشگیری و درمان و اعتیاد و گروه های قربانی بوده است. بازنمایی این دو روزنامه از مسائل اعتیاد و مواد مخدر در جامعه چندان منطبق با واقعیات اجتماعی این حوزه نبوده است. نتیجه گیری: بازنمایی موضوعات مواد مخدر در روزنامه های ایران و اطلاعات تقریبا مشابه بوده است. تفاوت ها بیشتر مربوط به اهداف رسانه ای هر یک از این روزنامه ها بوده است. روزنامه ایران به عنوان رسانه ی رسمی دولت در انعکاس اخبار مربوط به مواد مخدر عمدتا بر حوزه های رسمی تاکید داشته و در مقابل روزنامه اطلاعات برخی از ابعاد اجتماعی مثل مجازات قاچاقچیان یا قاچاق کلان مواد مخدر را بیشتر پوشش داده است.
مقایسه اختلالات رفتاری / در کودکان دارای والدین معتاد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
215-234
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه اختلالات رفتاری در کودکان دارای پدر معتاد با کودکان دارای پدر غیرمعتاد انجام شد. روش: در یک طرح علّی-مقایسه ای تعداد 80 دانش آموز متشکل از40 دانش آموز با پدر معتاد و 40 دانش آموز با پدر غیرمعتاد به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. دو گروه با استفاده از پرسش نامه اختلالات رفتاری «اشنباخ» (پرسش نامه معلمان، والدین و خودسنجی) سنجیده شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان اختلالات رفتاری کودکان دارای پدر معتاد بیشتر از کودکان دارای پدر غیرمعتاد است. همچنین میزان اختلالات رفتاری در پسران بیشتر از دختران بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد اعتیاد پدر با به هم ریختن سامان خانواده می تواند در بروز اختلالات رفتاری زودهنگام در کودکان نقش داشته باشد.
اثربخشی طرح واره درمانی بر تنظیم هیجانی، خودکارآمدی و وسوسه در مردان عضو انجمن معتادان گمنام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
185-202
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر تنظیم هیجانی، خودکارآمدی و وسوسه در مردان عضو انجمن معتادان گمنام شهرستان نجف آباد در زمستان سال 1395 بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، پیگیری همراه با گروه گواه بود. نمونه ی مورد نظر شامل 40 مرد از مردان عضو انجمن معتادان گمنام شهرستان نجف آباد و حومه بود که به روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش طرح واره درمانی گروهی را طی ده جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند در حالی که گروه گواه تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های دشواری در نظم بخشی هیجانی گراتز و روئمر (2004)، خودکارآمدی شرر (1982) و سنجش وسوسه مصرف مواد پس از ترک فدردی (2008) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه، از لحاظ تنظیم هیجانی، خودکار آمدی و وسوسه تفاوت در پس آزمون و پیگیری وجود داشت (0/05> P ). نتیجه گیری: طرح واره درمانی گروهی تلویحات کاربردی مفیدی در درمان و پیش گیری از عود اعتیاد دارد .
مبانی فقهی حرمت استعمال مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
51-72
حوزههای تخصصی:
هدف : با توجه به عوامل مختلفی همچون آسان تر شدن تولید مواد مخدر، این معضل بیش از پیش دامن گیر تمامی جوامع بشری، از جمله ایران اسلامی شده است؛ از این رو، مقاله حاضر مبانی فقهی حرمت استعمال مواد مخدر را مورد بررسی قرار داده است. یافته ها: از عموم و اطلاقات برخی از آیات قرآنی می توان حرمت شرعی این عمل را به صراحت و به وضوح کشف کرد. از آن جمله است: ادله مربوط به ممنوعیت قتل نفس و نهی از به هلاکت انداختن خود، ممنوعیت زائل کردن عقل، لزوم دوری از پلیدی ها و اعمال شیطانی که استعمال مواد مخدر در رأس آن قرار دارد. علاوه بر این، روایات خاصی نیز بر حرمت این عمل دلالت داشته و بنای عقلا نیز مؤید ممنوعیت این عمل است. نتیجه گیری: ارائه مبانی حرمت مواد مخدر می تواند به دست اندرکاران مبارزه با این پدیده شوم، به دلیل دستیابی به اجازات شرعیه و دستورات دینی مبنی بر ممنوعیت شرعی استعمال مواد مخدر، این مساعدت را داشته باشد که با عنایت به این مبانی، در جهت ریشه کنی این پدیده، با آسودگی خاطر و با دستان باز، نهایت تلاش خود را انجام دهند. به متشرعین نیز انگیزه دینی می دهد که از این عمل اجتناب کنند.
پیشگیری از سوءمصرف مواد: نقش بهزیستی معنوی
حوزههای تخصصی:
سوءمصرف مواد را می توان پدیده ای زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی در نظر گرفت. متأسفانه جوانان عصر حاضر ممکن است برای فرار از مشکلات فردی و اجتماعی به مصرف مواد روی آورند. سوءمصرف مواد از جمله مشکلات اجتماعی و سلامت عمومی است که بار قابل توجهی را به جامعه تحمیل می کند. وابستگی به مواد مخدر به بیکاری، جرم، مشکلات خانوادگی و انتقال بیماری منجر می شود. وابستگی به مواد اختلالی چند عاملی با سیری مزمن و عودکننده و قابل پیشگیری و درمان است. شناسایی عوامل مرتبط با سوءمصرف مواد امری ضروری و مهم است و به امر پیشگیری کمک می کند. بهزیستی به عنوان مفهومی چند بعدی، شامل ابعاد متعددی از جمله بعد معنوی است و با سوءمصرف مواد رابطه دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش بهزیستی معنوی در پیشگیری از سوءمصرف مواد بود. پژوهش حاضر از نوع مروری بود و به بررسی بهزیستی معنوی و ارتباط آن با سوءمصرف مواد پرداخته است. بهزیستی معنوی ترکیبی از عوامل مذهبی، اجتماعی و روانی است. بهزیستی معنوی باعث سازگاری شخص با وقایع فشارزای زندگی مانند بیماری های مزمن می شود و یکی از عوامل اصلی ارتقاء کیفیت زندگی به شمار می آید. مروری بر مبانی نظری و پژوهشی نشان می دهد که بین بهزیستی معنوی با گرایش به سوءمصرف مواد رابطه منفی وجود دارد. همچنین، بهزیستی معنوی از طریق تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر ابعاد روان شناختی فرد نقش مهمی در پیشگیری از سوءمصرف مواد دارد. بر این اساس می توان گفت برنامه ریزی جهت ارتقاء بهزیستی معنوی در نوجوانان و جوانان منجر به ارتقاء کیفیت زندگی و سلامت روان می شود و از این طریق از گرایش به سوءمصرف مواد جلوگیری می شود. در مجموع می توان گفت که عوامل معنوی در پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد نقش بسیار مهمی را ایفا می کند و به عنوان یک عامل محافظت کننده به شمار می آید.
اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر بازشناسی بیان چهره ای هیجان در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
253-276
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر بازشناسی بیان چهره ای هیجان در افراد وابسته به مواد بود . روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 30 نفر فرد وابسته به مواد با شرایط یکسان از نظر سن، تحصیلات، شغل و... انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. شرکت کنندگان به آزمون اکمن (بازشناسی بیان چهره ای هیجان) در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت مداخله برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) قرار گفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) بر بازشناسی بیان چهره ای هیجان در افراد وابسته به مواد موثر است. در واقع برنامه ترمه بیان چهره ای هیجان را در افراد وابسته به مواد بهبود داده است. نتیجه گیری : بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان از برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) در تقویت بیان چهره ای هیجان افراد وابسته به مواد استفاده کرد.
مقایسه تحمل پریشانی و عواطف مثبت و منفی بین افراد وابسته به مواد و عادی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تحمل پریشانی و عواطف مثبت و منفی در افراد وابسته به مواد و عادی بود. این پژوهش یک مطالعه علّی – مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز حرفه آموزی و کار درمانی شهر سمنان بود. همچنین، جامعه آماری افراد عادی شامل همراهان و بستگان افراد وابسته به مواد بودند. به منظور انتخاب نمونه، 80 نفر (40 نفر فرد عادی، 40 نفر فرد وابسته به مواد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسش نامه تحمل پریشانی و مقیاس عواطف مثبت و منفی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین افراد وابسته به مواد و عادی در مولفه های تحمل پریشانی و عواطف مثبت و منفی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که افراد وابسته به مواد در پرسش نامه تحمل پریشانی نمرات پایین تری در مقایسه با افراد عادی داشتند. همچنین افراد وابسته به مواد در مولفه عواطف منفی نمرات بالاتری نسبت به افراد عادی داشتند. در مجموع نتایج حاکی از آن بود که افراد وابسته به مواد دارای مشکلاتی در تنظیم هیجان هستند و از عواطف منفی رنج می برند. لذا این موضوع باید مورد توجه متخصصان وابستگی به مواد قرار گیرد.
نقش ویژگی های انحرافی شخصیت در پیش بینی مقاومت در برابر تغییر در مصرف کنندگان مواد
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ویژگی های انحرافی شخصیت در پیش بینی مقاومت در برابر تغییر مصرف کنندگان مواد انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. کلیه افراد مصرف کننده مواد که در نیمه دوم سال 1396 به مراکز ترک اعتیاد شهر اصفهان مراجعه کردند، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل می دادند. تعداد 120 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به مقیاس های مقاومت در برابر تغییرو انحراف شخصیتی پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مقاومت در برابر تغییر با افکار خصمانه، بدنام سازی دیگران، فقدان اعتماد به نفس، وابستگی، سلطه پذیری، اعمال خصمانه ارتباط مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از کل واریانس مقاومت در برابر تغییر 49 درصد به وسیله مؤلفه های ویژگی های انحرافی شخصیت تبیین می شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که ویژگی های انحرافی شخصیت می تواند ازجمله عوامل خطر برای مقاومت در برابر تغییر افراد مصرف کننده مواد باشد.