فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۴۲۱ تا ۸٬۴۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایران و هند، از دیرباز دو تمدن کهن و غنی محسوب می شود که خاست گاه های مشترک فرهنگی شان باعث شده تا نمادها، نشانه ها و رمز هایی هم سان برای نسل ها و عصرهای پس از خویش، بجای گذارد. بررسی این اشتراکات فرهنگی و تمدّنی به مدد جستار در نمادهای بجا مانده از آن اعصار طلایی، هر جوینده ای را به رازهایی نهفته در بطن تاریخ هدایت می کند. در نقاشی های ایران پس از اسلام، تصویر پرنده ای دیده می شود که از چشم انداز زیبایی شناختی، پرنده ای عظیم با بال های فراخ و رنگ های نیکو در میان عناصر طبیعت است. این پرنده که سیمرغ نامیده می شود، بی شک از مهم ترین بن مایه های اسطوره هاست که در شعر و ادب و فرهنگ گذشته ما تجلّی بارز یافته است.
«گارودا» در سنت ادبی - اساطیری هند همانند سیمرغ در فرهنگ ایران به «شهریارپرندگان» مشهور است؛ پرنده ایست از خدایان حیوانی، تند پروازتر از باد و مرکوب ویشنو که از احترامی بسیار نزد هندوان برخوردار است.
نقش سیمرغ و گارودا از جمله زیباترین نقوشی است که به طرزی بسیار استادانه در تزیین بسیاری از آثار هنر اسلامی دوره صفوی، بویژه نگارگری کار شده است. این مقاله سعی دارد به بیان نمادین نقش سیمرغ و گارودا که در آثار نگارگری دوره صفوی تجسم یافته، بپردازد. بدین منظور در ابتدا گارودای هندی به همراه مشخصات آن و پس از آن، سیمرغِ مینیاتورهای ایرانی(عهد صفوی) به روش توصیفی مورد مطالعه قرار گرفته و در نهایت، برای تطبیق با یک دیگر سنجیده شده اند.
فن روایت، فن یادگیری
و کتابی که در آن باد نمی آید : نقدی بر کتاب نقد شعر سهراب سپهری
منبع:
کیان ۱۳۷۱ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
شرح شیخ آذری بر حورائیه ابوسعید ابوالخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدارها و یادگارها: خاطرات پرویز ناتل خانلری
حوزههای تخصصی:
تطور مفهوم رئالیسم
منبع:
هنر زمستان ۱۳۷۳ شماره ۲۷
مقایسه مشرب عرفانی شیخ نجم الدین کبری و مشرب عرفانی – اخلاقی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این گفتار با مقایسه کتاب ((اصول العشره)) اثر شیخ نجم الدین کبری که کتاب ((اربعین حدیث)) اثر امام خمینی ‘ برخی از زوایای فکری و روحی این دو عارف سترگ بازگو شده است. با وجود واقعیت انکارناپذیر 7 قرن فاصله زمانی وتفاوت آشکار در شیوه آموزشی ‘ حوزه تحصیلی ومشرب سلوکی این دو بزرگ ‘ باز هم به نقاط مشترک و وجوه متشابه چشمگیری بین این دو پیر شیخ پرور و ولی تراش برمیخوریم. مهمترین اصول مشترک در مسلک عرفانی این دو عبارتند از: توبه‘توکل‘زهد‘قناعت‘عزلت‘ذکر‘توجه الی الله‘صبر‘مراقبه و رضا . نکته دیگر اینکه هردو برای اصول مورد نظر معتقد به مدارج و مراحل معین هستند. از میان اصول مذکور شیوه عملی و نظریه عرفانی در دو اصل توبه و صبر بسیار نزدیک است . شیخ نجم الدین کبری شرایط اساسی صبر را ‘ خروج از حظوظ نفس‘اختیاری بودن صبر‘قبول رنج ومشقت در منزل صبر و تداوم و استمرار صبر میداند.
ادبیات معاصر ایران
بررسی ژرف ساخت اساطیری تشبیه زلف به مار و لب به شفاخانه در بیتی از دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی ریشه های اسطوره ای تشبیه زلف به مار و لب به شفاخانه در بیت «دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست / از لب خود به شفاخانه تریاک انداز» از حافظ می پردازد. این جستار بر مبنای دیدگاه یونگ نوشته شده است؛ دیدگاهی که به وجود تصویرهای اصلی و آغازین (کهن الگو) در ضمیر ناخودآگاه جمعی افراد بشر اشاره دارد. یونگ معتقد به انتقال موروثی افسانه ها و اسطوره ها بود و آن را علت مشابهت افسانه ها و رؤیا و حتی وجود نمادهایی مانند نمادهای باستانی در بیماران روانی عصر ما می دانست. این کهن الگوها معمولاً در آثار شعرا و نویسندگان و هنرمندان نابغه تجلی پیدا می کنند؛ بنابراین وجود فواصل تاریخی و جغرافیایی، مانعی برای تجلی اسطوره های ملل مختلف در رؤیا، هذیان و هنرهای تصویری ایجاد نمی کند.
داستان روح در مثنوی و متون گنوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار عرفانی عصر اسلامی چون آینه ای اندیشه های گنوسی پیش از اسلام را باز می نماید. این مقاله با بهره گیری از متون نجع حمادی و مثنوی مولوی به عنوان یکی از برجسته ترین آثار صوفیانه، دیدگاههای عرفانی درباره روح را بررسی می کند. ماجرای هبوط روح از موطن اصلیش )عالم روحانی( و اسارت و غربت آن در عالم مادی، غفلت روح و گرفتار آمدن آن در زندان جهل، اینکه نجات روح از قید عالم مادی در گرو بیداری آن و از طریق کسب معرفت است و این معرفت از سوی خداوند به انسان می رسد، جملگی از تعالیم مولانا است که شباهت بسیار با آموزه های گنوسی دارد و می تواند حاکی از تاثیر گنوستیسیزم بر تصوف باشد.
نگرشی به باروی موسیقی کناری در مثنوی معنوی بر مبنای ترکیبات اشتقاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از وجوه شیوایی و بلاغت زبان مولوی عنصر ترکیب سازی است. پژوهشگران بیشتر به ادراک رموز عرفانی مثنویتوجه کرده و از روساخت و زبان مثنویاشاره وار گذشته اند. یکی از فنون مولوی در انعطاف بخشی به صورت کلام و باروری موسیقی کناری، به کارگیری ترکیب های بکر اشتقاقی در جایگاه قافیه است. بیشتر ترکیب های برساختة او در مکان قافیه به پیروی از اصل برجسته سازی با قاعده افزایی ها و هنجارگریزی های مخصوص است که التذاذ وافر خواننده را از شعرش موجب می شود. بر انگیختن توجه مخاطب به صورت کلام یا نگارگری در عرصة سخن سرایی، افزودن بر بار موسیقیایی کلام و انباشت جای خالی قافیه از مهم ترین انگیزه های مولوی از به کارگیری این فن است. انواع ترکیبات اشتقاقی که مولوی جهت غنای موسیقی کناری و باروری قوافی شعری در مثنوینمایانده است ذیل عناوینی چون ترکیبات ونددار، ترکیبات شبه ونددار، صفات فاعلی مرکب مرخم، ترکیبات وصفی، ترکیبات مصدری و کلمات پیوندی تحلیل و بررسی شده اند.
تحلیل دیدگاههای ابوحیان توحیدی در کتاب «الامتاع و المؤانسة» و مقایسه آن با دیگر منابع کهن و جدید (تحلیل مواقف أبی حیان التّوحیدی فی کتاب ""الإمتاع والمؤانسة"" (ومقارنته بغیره من المصادر القدیمة والجدیدة))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ کتاب ""الإمتاع والمؤانسة"" ممتع مؤنس کاسمه، یلقی أضواء ساطعة علی العراق فی النصف الثانی من القرن الرابع- أعنی فی العصر البویهی- وهو عصر موصوفٌ بالظّلام، فإنه یعرض لکثیر من الشؤون الاجتماعیة فی ثنایا حدیثه، فیصف الأمراء والوزراء ومجالسهم ومحاسنهم ومساویهم، ویصف العلماء ویحلّل شخصیاتهم وما کان یدور فی مجالسهم من حدیث وجدال.
دأبُ أبی حیّان فی هذا الکتاب هو أنّ ابن سعدان کان یسأله وأبوحیّان یُجیبه، وأحیاناً یطرح علیه السؤال ویمهله إلى الغد لیجیب، أو یمهله إلى أجل غیر معلوم، حتى یقرأ ویسأل ویباحث غیره، ثمّ یُجیب شفهیا أو کتابیة.ولم یکن ابن سعدان یکتفی بالسّماع، بل کان أحیانا یشارک فی البحث برأیه ویناقش ویفنّد.
إنّ کتاب الإمتاع والمؤانسة یصوّر حیاة الأرستقراطیین، کیف یبحثون، وفیمَ یفکّرون، ویصوّر هذه الحیاة فی شکل قصصیّ مقسّم إلى لیالٍ، ولکن حظّ الخیال فی الإمتاع والمؤانسة أقلّ منه فی کتاب ""ألف لیلة ولیلة"".
فیتفق الکتاب مع بقیة المراجع بصورة عامّة فی إبراز الخصائص العامّة فی ذلک العصر. أمّا الاختلافات الموجودة بین الإمتاع والمؤانسة وبین غیره من الکتب، فإنّما هی اختلافات جزئیة تخصّ دقّة بعض المعلومات أو وضوح بعض الصّور، ولذا فإنّنا نقرّ بوجود قیمة وثائقیة عامّة للکتاب رغم النقص الذی نری فیه.
رده بندی و آسیب شناسی پژوهش های سبک شناسی فارسی و راه حل های پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محور اصلی مقاله حاضر رده بندی پژوهش های انجام شده در حوزه سبک شناسی فارسی و شناخت آسیب های این مطالعات است؛ با هدف شناسایی شاخه های مربوط به هریک از مطالعات و پژوهش های انجام گرفته در سبک شناسی فارسی، بررسی کاستی های موجود در این حوزه، و پیرو آن، ارائه راه حل هایی برای خروج از وضعیت رکودی که سبک شناسی فارسی دچار آن است. بدین منظور، ابتدا مطالعات و پژوهش های مربوط به سبک شناسی در دو شاخه سبک شناسی تاریخی و صورتگرا دسته بندی شده است، سپس غلبه ذهنیت تاریخی، فقدان پشتوانه نظری و استفاده نکردن از دانش زبان شناسی در مطالعات سبک شناسانه، بریده بودن ارتباط متن از بافت موقعیتی اش، بی توجهی به نقش یا کارکرد ویژگی های سبکی در درک و دریافت عمیق تر و بهتر متن و منفرد و سرگردان بودن پژوهش ها به عنوان آسیب های سبک شناسی فارسی تشخیص داده شده است. در پایان، توجه پژوهشگران به کارآمدی دانش سبک شناسی، شناخت و به کارگیری شاخه های جدید سبک شناسی و بازیابی ابزارهای مناسب جهت تجزیه و تحلیل متون فارسی، آشنایی با مهم ترین رویکردهای سبک شناسی، صورتگرایی، نقش گرایی، زنانه، انتقادی، شناختی و تاریخی، و در اولویت قرار دادن سبک شناسی گونه ها را به عنوان راه حل های پیشنهادی ارائه شده است.
گفتگو در شعر فروغ فرّخ زاد با تکیه بر منطق مکالمه ی میخاییل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میخاییل باختین، صاحبِ نظریه ی منطق مکالمه بر ویژگی گفتگویی متون مختلف تأکید دارد و آن را حاصل تعامل متقابل گوینده و شنونده می داند. از دیدگاه او گفتگو در بستر اجتماعی شکل می گیرد و با گفتارهای گذشته و آینده در تعامل است. اگرچه از دیدگاه او از میان انواع ادبی تنها رمان واجد ویژگی های منطق گفتگویی و چند صدایی بوده و شعر به دلیل گزینش های محدود و خالی بودن از حضورِ « دیگری» در خور توجه از دیدگاه مذکور نمی باشد، اما شعر فروغ فرّخ زاد به سبب گزینش های گسترده،آفرینش فضاها و موقعیّت های حضور دیگران و کاربرد واژگان، مضامین و مفاهیم غیر مرسومی که شاعر آزادانه و به دور از هنجارهای رایج شعری، وارد زبان شعر می کند، دارای ویژگی های گفتگویی است و عمده ترین شگردهایی که فروغ برای فضاسازی گفتگو به کار می گیرد، عبارتند از: 1)کاربرد ضمایر من، تو و او 2)گزاره های خطابی 3)چند صدایی 4)کارناوال. شعر فروغ هرچه از سه مجموعه ی آغازین به سوی دو مجموعه ی پایانی به پیش می رود، از تعلقات فردی فاصله گرفته، صبغه ی اجتماعی می پذیرد و از تک صدایی به چند صدایی می گراید. گزاره های پرسشی، امری و ندایی، مهم ترین گزاره هایی هستند که بر منطق گفتگویی فروغ دلالت دارند و بیان روایی برجسته ترین شگرد او برای آفرینش فضای چند صدایی است و انتقادهای صریح و تلخ او شعرهایش را به سخن کارناوالی نزدیک ساخته و بر خاصیت گفتگویی و تعاملی شعرش افزوده است.