فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۴۱ تا ۵٬۰۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
چند کلمه درباره داستان کوتاه
حوزههای تخصصی:
احوال و آثار میرزا عبدالباقی طبیب اصفهانی (شاعر قرن دوازده اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ساختار زبان شعر امروز
حوزههای تخصصی:
یای معرفه و نکره
حوزههای تخصصی:
رویکرد اجتماعی شعر ادیب الممالک فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات هر دوره چون آیینه ای مظهر و مجلای رفتار اجتماعی، فرهنگ، آداب و رسوم، جهان بینی و دیگر کنشهای اجتماع خود است.ادب فارسی و به تَبَعِ آن شعر، در زمینه انعکاس اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از ظرفیت بالایی برخورداربوده است.
با نگاهی دقیق و انتقادی به آثار گوناگون ادب فارسی، می توان چشم انداز مناسبی را از جامعه ای- که اثر در آن خلق شده است- مجسم کرد. دوره بیداری هم با عمر نسبتاً کوتاه خود، یکی از ادوار تاثیر گذار بر جامعه ومتاثر از آمال و آلام مردم ایران بوده است.
ادیب الممالک فراهانی یکی از شاعران بر جسته این دوره و نقطه اتصال این جریان شعری به شعر انقلاب مشروطه است. این پژوهش بر آن است تا از منظر جامعه شناختی و رویکرد اجتماعی به شعر میرزا صادق امیری معروف به ادیب الممالک فراهانی بپردازد.
بررسی تحلیلی سیر نقد ادبیات کودک و نوجوان در ایران با نگاهی آسیب شناسانه به قالب های نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر، ضمن مروری بر جریان نقد ادبیات کودک و نوجوان ایران از مشروطه تا کنون، نشان داده است که این جریان هرچند رو به رشد بوده اما با رویکردی آسیب شناسانه، بیشتر بر دو قالب ویژه تاکید داشته است: نخست، ارائه ی فهرست کتاب های مناسب و دوم، نقدهای مفصل و تخصصی. این دو شیوه با وجود برخورداری از ارزش، کاربردهایی محدود دارند. از این رو نمی توانند به تنهایی جریان نقد را مؤثر، فراگیر و نهادینه کنند. پیشنهاد مقاله ی حاضر این است که افزون بر توجه به ارزش های هر دو شیوه ی پیش گفته، به راهی میانه نیز اندیشیده شود. این راه، معرفی کتاب در سطح کلان و پرشمار، در قالب نشریه و یا فضای مجازی است. معرفی کتاب در همان حال که محدودیت هایی دارد، از ظرفیت هایی ویژه نیز برخوردار است
مقایسة مفهوم انسان در اندیشه های ناصرخسرو و فلوطین
حوزههای تخصصی:
به دست دادن تعریف جامع و دقیق از انسان دغدغة اساسی مکاتب فلسفی در فرهنگ های متفاوت است. فلاسفه و متفکران، در ادوار گوناگون، تعاریف متفاوتی از انسان عرضه کرده اند. آنچه در تمامی این تعاریف درخور توجه است، تأثیر فضای فرهنگی و تاریخی بر تعاریف اندیشمندان و فلاسفة هر دوره است که از مقولات گوناگون علوم انسانی و به تبع آن، تأثیر مراودات فرهنگی میان تمدن ها بر این تعاریف است. در این جستار، سعی شده تا با توجه به تأثیرپذیری فرهنگی ایران از فلسفة یونانی در دوران اسلامی اندیشه های فلوطین، به مثابه میراث دار گلچینی از فلسفة کلاسیک غربی، با ناصرخسرو به منزله متفکری ایرانی و اندیشمندی اسماعیلی، در مقولة انسان مقایسه و شباهت ها و تفاوت های اندیشه های این دو متفکر با یکدیگر سنجیده شود. در یک نتیجه گیری کلی باید گفت، در بیان تحلیل هایی که هریک از این دو متفکر عرضه کرده اند عامل اصلی سامان بخش، فضای فکری عصر و نیاز فکری مخاطبانشان بوده است.
مقایسه اندیشه های عرفانی خواجه یوسف همدانی و شیخ نجم الدین رازی در کتاب رتبه الحیات و مرصاد العباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراین مقاله سعی شده است تا اندیشه های عرفانی دو عارف نامدار خواجه یوسف همدانی و شیخ نجم الدین رازی در دو اثر آنها یعنی رتبه الحیات و مرصاد العباد بررسی و سنجیده شود.از موارد مشابه در همگونی کتاب انگیزه تألیف آنها بوده است که هر دو به دنبال پرسش و درخواست طالبان و مریدان آنها پدید آمده اند. آنگونه که کتاب رتبه الحیات بدین شیوه باپرسشی از مریدان آغاز می شود: ((پرسیدی وفقک الله لما یحب ویرضی که زنده کیست و زندگانی چیست ؟))ومرصاد العباد هم به تصریح نجم دایه به درخواست مریدان نگاشته شده است :چنانکه گوید((مدتی بود تا جمعی طالبان محقق و مریدان صادق هروقت از این ضعیف ‘ با قلت بضاعت و عدم استطاعت مجموعه ای به پارسی التماس می کردند.)) دل و اطوار آن وذکر و مراحل معرفت از موارد دیگری از محتوای دو کتاب است که قابل انطباق باهم هستند و بیانگر این مسأله است که اندیشه های این دو عارف بزرگ از سرچشمه ای واحد برگرفته شده است.
«دانشِ مستی»
حوزههای تخصصی:
خیام، داناترین دانشمند روزگار خود بوده است اما آنچه وی را از همالان ممتاز می کند، اعتراف او به نادانی خویش است. این دانائی در روانش به حیرتی شورانگیز از دست حیرانی عارفان، استحاله پذیرفته، جان او را به هیئت جامی جهان بین درآورده است. این اقرار به نادانی وقتی از زبان و خامه این داناترین روزگار، برآمده باشد، چونان برترین دانش ها در گوش جانِ دل آگاهان، جان خوش تواند کرد. این همان دانائی است که خیام از آن به عنوان «دانش مستی» در ترانه ای از آن خویش یاد کرده، آن را از همه دانش های خود، والاتر شمارده است.حکیمان در استدلالات فلسفی شان، دور و تسلسل را باطل دانسته اند، حال آن که واقعیت جهان، دوری و تسلسلی است. وقتی جستجو آغاز می گیرد، یافتن تحقق می پذیرد. که مبدا و منتهای همه امور عالم یکی است. عارفان و از آن میان خیام، می دانسته اند که چون در چنبر افتادی دیگر از فرمان او، سرپیچی نمی توانی کرد. به قول عارف بزرگ روزگارمان: شادروان کیوان قزوینی «عرفان خیام با مغزتر از مشایخ و اقطاب مشهور بوده و شاید به توسط اروپائیان، بعد از این منتشر شود که بهترین عارف اسلام، خیام بوده و بهترین حکیم اسلام، شیخ الرئیس». خیام نمودار یگانگی ظاهر و باطن، حقیقت و مجاز، ایمان و کفر و همه دوگانگی های ازلی و ابدی روان انسان است و چنین شخصیتی که در وجود وی همه ی تضادها به وحدت رسیده اند، بیش از تمام عارفان رسمی، عرفان را نمایندگی تواند کرد. اگر گفتن سخنان شطح آمیز، نشانه ای از درک عارفانه قایل خویش است، زیستن شطاحانه، عین عارف بودن است و خیام، چونین زیسته است.
بررسی تطبیقی نوستالژی سیاسی در شعر ملک الشعرای بهار و جمیل صدقی زهاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسرت گذشته های شیرین و تقابل زمان حال با آن ها، «نوستالژی» نام دارد. این درد کهن که با هبوط آدم (ع) شروع می شود، از دیرباز، درون مایه بسیاری از آثار ادبی را به خود اختصاص داده است. بهار و زهاوی، دو شاعر معاصر ملّی گرای ایران و عراق که از استبداد و ستم حاکمان روزگار خود، ناله سر داده و در راه رسیدن به آزادی، دچار رنج های بسیاری؛ از جمله تبعید، زندان، محرومیّت از حقوق و... شده اند، به فراخور مناسبت های مذکور، اشعار زیادی را از سر حسرت سروده اند. از رهگذر ادبیات تطبیقی، نوستالژی سیاسی و علل و عوامل بروز آن را در شعر بهار و زهاوی، مورد بررسی قرار داده ایم؛ نتایج نشان از نزدیکی بسیار زیاد اندیشه های سیاسی - اجتماعی آنان دارد؛ به طوری که در موارد زیادی، به نقطه مشترک می رسند. امّا حضور بیشتر بهار در صحنه سیاست و داشتن سمت هایی چون وزارت معارف و نمایندگی مجلس و دانش گسترده تاریخی – ادبی او به عنوان یک محقق برجسته و استاد دانشگاه، باعث توجّه ویژه وی به مسایل سیاسی – اجتماعی ایران و حتّی جهان شده؛ لذا نوستالژی سیاسی در اشعار بهار، نمود کامل تر و جامع تری نسبت به اشعار زهاوی دارد. عاملی که حبس و تبعیدهای متعدّدی را برایش به همراه داشته است.
اسطوره مرگ و باززایی در سووشون و کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها به عنوان نظامی بینامتنی در تولید آثار ادبی، مخصوصاً رمان، نقش بزرگی ایفا می کنند. دو رمان سووشون و کلیدر در بحران دهه چهل و پنجاه بر پایه اسطوره های آیینی و چرخه ای باروری (مرگ و باززایی) بازآفرینی شده اند. این مقاله تلاش می کند با استفاده از شیوه تحلیل ساختاری، کنش ها و مفاهیم بنیادین اسطوره های باروری را در لایه های پنهان این دو رمان بررسی، و عوامل تجسم نشانه ها و نمادهای آنها را تحلیل نماید. اسطوره های باروری بر چهار کنش بنیادین (عصیان، مرگ، باروری و باززایی) استوارند. این کنش ها را می توان در زیرساخت سووشون و کلیدر ردیابی کرد. در ساختار اسطوره ای این رمان ها، زمان، انسان و جهان پیوند می خورند و شخصیت های نامیرای رمان همچون قهرمانان اسطوره ای و حماسی- نظیر سیاوش، اوزیریس و دیونوسوس- در تکراری ابدی در مبارزه می میرند و بار دیگر به زندگی برمی گردند و در چرخة بی پایانِ زادن ها، سیزیف وار کیفر خدایان خودکامه را به سخره می گیرند.
نقد و تحلیل حکایات کرامتهای مولانا در رساله سپهسالار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرامات به اعمال خارق عادتی گفته می شود که از اولیا سر می زند. از روزگاران گذشته تا امروز، حکایات فراوانی درباره کرامات از اولیا نقل و شایع شده که یکی از دلایل عمده آن، کرامت خواهی و کرامت جویی کسانی بوده است که داستانهای کرامتی را با آرزوها و خواسته های خود هماهنگ دیده اند. از دلایل دیگر رواج آن می توان به بیان کرامات در قالب داستانهای جذاب اعتقادی مردم به مشایخ و بزرگان اهل معنا اشاره کرد. فریدون بن احمد سهپسالار که چهل سال مرید و ملازم مولانا بوده، چهل حکایت از کرامات مولانا در بخش کرامات رساله خود آورده است. نقد و بررسی این حکایات نشان می دهد که هرچند حدود یک چهارم آنها فاقد درونمایه های کرامتی است، دارای ویژگیهای دیگری است که به اهداف کرامت نامه نویسی کمک شایانی می کند. سایر حکایات نیز غالبا از نظر موضوع و ساختار با اصول و معیارهای داستانپردازی و نقد ادبی مطابقت دارد و از ارزش ادبی ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر چون در حکایات کرامتی رساله سپهسالار تا حد امکان، اصول واقعگرایی رعایت شده، کرامات نقل شده در این کتاب واقع نما و باورپذیر شده و از نظر اصول و شگردهای داستانپردازانه نیز ارزش و اهمیت ویژه ای یافته است. تطبیق بعضی از حکایات سپهسالار با قواعد ریخت شناسی داستانهای پریان نشان می دهد که این حکایات با ساختار حکایات پریان نیز سازگار است. همین ویژگیها سبب شده است که مناقب نامه نویسان بعدی مولانا همه از حکایات رساله سپهسالار بهره بجویند.
تحلیل شخصیت از خود فرارونده کیخسرو بر اساس نظریه ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
181 - 209
حوزههای تخصصی:
«لوگوس» یک واژه یونانی است که به «معنی» اطلاق می شود. لوگوتراپی که «مکتب سوم روان درمانی وین» نیز خوانده شده بر معنی هستی انسان و جست وجو برای رسیدن به این معنی تأکید دارد. بنابر اصول لوگوتراپی، تلاش برای یافتن معنی در زندگی اساسی ترین نیروی محرکه هر فرد در دوران زندگی اوست. نیاز به معنا انسانی ترین انگیزش و حقیقتی انکار ناپذیر در زندگی انسان است و «معناجویی» حقیقتی است که ارضای صحیح آن، بشر را به معانی و ارزش های مشترکی چون اصل تحقّق خویشتن و «از خود فرارفتن»، رهنمون می شود. یافتن رشته های ظریف معنا در زندگی، به شکل یک انگاره استوار از مسئولیت، آزادی و اراده معطوف به معنا، هدف و موضوع مبارزه طلبی لوگوتراپی است که تعبیرِ فرانکل از تحلیل اگزیستانسیالیستی نوین است. در این جستار نگارندگان می کوشند شخصیت کیخسرو به عنوان فردی از خود فرارونده را بر مبنای اصل معنا گرایی ویکتور فرانکل بررسی کنند و از رهگذر این کنکاش در می یابند کهکیخسرو به عنوان شخصیّتی از خودفرارونده چهارچوب کمال شخصیتی خود را بر پایه معناجویی بنیان نهاده است شخصیّتی که فراسوی مرزهای توجّه به خود در تلاش برای حصول به سطح پیشرفته کمال و تحقق استعدادهای وجودی خویش، حداکثر استفاده را از ویژگی های ماهیّتی خود چون آزادی، انتخاب، مسئولیّت و معنویت می برد.
بررسی و تحلیل نظریة نظم عبدالقاهر جرجانی در پرتوی نظریة نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی از جمله نظریات زبانی ارزشمند در میراث اسلامی ماست که در بسیاری از مبانی و مفاهیم، ارتباط تنگاتنگی با جدید ترین نظریات زبانی و نقدی معاصردارد. از جمله این نظریات، نظریه نقش گرای هلیدی می باشد آنجا که ما شاهد نقاط اشتراک فراوانی میان مفاهیم و اصول به کار رفته از جانب جرجانی و هلیدی می باشیم. پژوهش حاضر بر آن است تا با روشی توصیفی – تحلیلی، در سه بخش اساسی به بررسی برخی از این اشتراکات پرداخته تا با درنوردیدن بعد زمانی بین دو اندیشه زبانی متعلق به دوران قدیم و معاصر، برخی جوانب نقش گرایانه نظریه نظم را آشکار ساخته و ثابت کند زبان به مثابه پدیده ای بشری، زمان و مکان و قومیت خاصی نمی شناسد. این سه بخش عبارتند از: نظریه نظم و دستور نظام مند، نظریه نظم و بافت، نظریه نظم و ساخت متنی. از یافته های پژوهش می توان به موارد ذیل اشاره کرد: تقارب بین مفهوم نظم (اراده معانی نحوی) نزد عبدالقاهر و مفهوم دستور نظام مند نزد هلیدی، اهتمام هر دو نظریه پرداز به بافت (زبانی و غیر زبانی) و نقش ویژه آن در تبیین معنای متن، اتفاق نظر هر دو نظریه پرداز در نقش بی بدیل متکلم و مخاطب بر چینش کلمات و تأثیری که این چینش بر بار اطلاعاتی کلام دارد.
سعدی و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"از دیرباز بویژه در سالهاى اخیر که آثار ادبى جهان و شخصیت اجتماعى بزرگان ادب مورد تحلیل قرار گرفته، شیخ اجل سعدى شیرازى و آثار او نیز در ترازوى نقد درآمده است.گرچه کلام سعدى و مضمون آن روشن است لکن به علّت وجود مفاهیم مختلف از سیاست گرفته تا اقتصاد و فلسفه و عرفان و اخلاق و شرع و...در آثار او اظهار نظر درباره او و طبقه اجتماعى وى مشکل بوده است و گاهى این قضاوتها در مقابل هم قرار گرفتهاند.
در این مقاله سعى بر آن شده است تا به استناد ادّعاى سعدى در مورد خود و با تکیه بر مفاهیم برجسته کلام او، استدلال گردد که سعدى رسما در زمره عارفان عصر خود بوده است.او خود به صراحت و دیگران در عمل این امر را پذیرفتهاند و گفتار حاضر نیز در صدد اثبات این مطلب است.
"
دریاچه بهشت کجاست
حوزههای تخصصی: