فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۲۲۱ تا ۱۳٬۲۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
مردمی یا مرد، می نقد و تحلیل بیتی از رودکی سمرقندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودکی سمرقندی از سرآمدان قلمرو شعر پارسی در سده سوم و چهارم هجری است که از انبوه اشعار او تنها حدود هزار بیت، آن هم به گونه پراکنده و برگرفته از میان آثار دیگر به دست ما رسیده است. فقدان نسخه کهن و اصیل، فاصله زمانی، دگرگونی های زبان فارسی، ضبط های مختلف منابع ثانوی و ... سبب شده است تا قرائت و مفهوم برخی از همین بیت های اندک این شاعر دشوار و دیریاب گردد. در این جستار قرائت های گوناگون و معانی ارائه شده مصححان از یک بیت از خمریّه مشهور رودکی به روش مقایسه ای تحلیلی نقد و بررسی شده است. حاصل پژوهش بیانگر آن است که بر اساس موازین سبک شناسی، قواعد دستور تاریخی زبان فارسی، شواهد درون متنی و شواهد برون متنی قرائت متعارف بیت رودکی مقرون به صحت نیست. در نهایت، این مقاله ضبط صحیح بیت را پیشنهاد کرده، معنا و تفسیر آن را با این قرائت به دست داده است.
پرسش گری و امر مقدس در منظومة فکری مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله رابطه و نسبت پرسش گری با امر مقدس در منظومه ی فکری مولوی به شیوه ی تحلیلی بررسی می شود. در آغاز جهان نگری مولانا در رویکردی کلی در باب خاستگاه، جایگاه، حدود، توانایی و ویژگی های ترازهای معرفتی، و سپس جایگاه علوم، فنون، هنرهای بشری و شیوه های فلسفی و منطقی، و لزوم به کارگیری و سودمندی موضوعات یاد شده نه تنها در زندگی دنیوی، حتی گاهی به عنوان وسیله ای برای رستگاری آن جهانی بررسی می شود؛ هرچند مولوی در هرحال امتیاز غیرقابل انکاری برای بینش و شهود عرفانی برآمده از خاستگاه وحیانی قایل است.
در قلمروی امر مقدس مولوی ضمن اشاره به آسیب ها و زیان های به کار گیری دانش های بشری در این ساحت، و لزوم سنخیت و مناسبت میان ابزار و موضوع مورد مطالعه ، به ناتوانی و ناکارآمدی پرسش گری در قلمروی امر مقدس و لزوم صبر و سکوت در ساحت قدسی و وحیانی انسان کامل (عقل کل) و قرآن کریم تأکید می ورزد که این دو نزد مولوی واسطه ای میان انسان و خدا و متصل به خاستگاه الهی قلمداد می شوند و از امتیاز مصونیت از خطا و اشتباه برخوردارند
بررسی تطبیقی عناصر داستانی در باب الحکایات احمد شوقی و حکایت های پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باب الحکایات احمد شوقی و حکایت های پروین اعتصامی از مهم ترین آثار تمثیلی ادبیّات معاصر عربی و فارسی به شمار می روند. دیدگاه غالب این است که نوع ادبی تمثیل و ساختار آن ضعیف است و به زحمت بار محتوای اخلاقی را بر دوش می کشد. در نتیجه، این نوع ادبی همواره در پایین ترین درجه یک نوع داستانی مورد بررسی قرار می گیرد. به علاوه، اغلب تحقیق های این حوزه به محتوا پرداخته ، به هنر «چگونه گفتن» آنها توجّهی نشان نداده اند. بدیهی است که «چگونه گفتن» اصل بسیار مهمّی در ادبیّات است و این حج م از تحقیق هایی که به «چه گفتن ها» می پردازد، گونه ای بی مهری به این اصل اصیل ادبیّات محسوب می شود. در این مقاله، کوشیده ایم تا با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخان ه ای، ضمن بررس ی دقیق ساختار تمثی ل و عناصر سازنده آن بر اساس دو اثر تمثیلی مذکور، ارتباط دقیق ساختاری و محتوایی آنها را نیز با یکدیگر نشان داده، تأکید نماییم که در بررسی چنین آثاری، نگرش یکسویه محتوایی به هیچ وجه نمی تواند یک راهکار ژرف شناسانه مورد اعتماد باشد و شناخت ساختار هر اثر ادبی با تمام جزئیّات آن، یک اصل اساسی است که البتّه به درک عمقی محتوایی آن اثر نیز می انجامد.
گروه های حرف اضافه ای در زبان فارسی:یک بررسی نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروه های حرف اضافه در نظریه پردازی های نحوی جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. در دستور نقش و ارجاع این گروه ها به سه دستة افزوه، نشانگر موضوع و موضوع- افزوده تقسیم می شوند. دردستة اول، این گروه ها به عنوان ادات ایفای نقش می نمایند.در دستة دوم، گروه حرف اضافه یکی از موضوع های محمول می باشد. در دستة سوم، حرف اضافه، نشانگر موضوع برای محمول است اما بر معنای بند نیز می افزاید. نوشتار حاضر نشان می دهد که گروه حرف اضافه ای در زبان فارسی دارای کارکردهای مختلفی است و علاوه بر نقش ادات می تواند به منزلة نشانگر موضوع در ساخت های دو مفعولی و گاهی به عنوان مفعول مستقیم و برخی نقش های دیگر به کار رود. در این جستار گروه های حرف اضافه ای نشانگر موضوع با توجه به افعالی که با آنها تظاهر می یابند به ده دسته تقسیم شدند. گروه حرف اضافه ای همراه با فعل های ناگذر حرکتی، گروه حرف اضافه ای مکانی و غیر مکانی همراه با فعل ربطی و گروه حرف اضافه ای در ساختار های فعل سبک فارسی، از دیگر مواردی می باشد که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.
باورهای زروانی در داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در ابعاد دینی داستان رستم و اسفندیار ازجمله مواردی است که با وجود بررسی های بسیار همچنان مورد توجه محققان است. هدف نوشتار حاضر بررسی و تحلیل عناصر زروانی این داستان و میزان تأثیر آنها در وقوع نبرد بین دو پهلوان است که تاکنون در تحقیقات انجام یافته کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که این داستان ریشه در عهد باستان دارد، به مانند هر اثر دیگری تحت تأثیر اوضاع و شرایط دینی عصر خود قرار گرفته است. باورهای زروانی که براساس بررسی پژوهشگران گرایشی غالب در عصر باستان به خصوص در دوره ساسانی بوده این داستان را نیز متأثر ساخته و در بخش های مختلف آن در قالب واژه ها و اصطلاحات گوناگون به صورت پیوسته نمودار شده است. بررسی ها نشان می دهد حجم مطالب زروانی در این بخش از شاهنامه به مقداری است که به راحتی می توان گفت داستان مذکور تحت تأثیر باورهای زروانی است. نکته مهم و قابل توجه در این داستان نقش تقدیر و بخت شوم اسفندیار در وقوع نبرد است که عاقبت او را به سوی سرنوشتی که از قبل برایش تعیین شده بود سوق می دهد و بنابر پیش بینی جاماسب باعث مرگ او به دست رستم دستان شده است.
هندی وارگی در اشعار فاضل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک هندی شیوه و مسیر جدیدی را برای برون رفت از تکرار و تقلیدی برگزید که از مدت ها پیش گریبان گیر شعر فارسی شده بود و در این مسیر جدید تا آنجا ادامه داد که باعث شد بعدها این سبک، سبکی منحط تلقی شود و جامعة ادبی نظر مثبتی به آن نداشته باشد. درحالی که آثاری که در این سبک پدید آمدند، ظرفیت ها و زیبایی های خاص خود را دارند. فاضل نظری شاعر جوانی است که در سالیان اخیر اشعارش با استقبال خوبی از طرف مخاطبین مواجه شده است. او به خوبی توانسته است ظرفیت های موجود در شعر سبک هندی را شناسایی کند و در شعر خود به کار بگیرد. این مقاله به نشان دادن و بررسی ویژگی های سبک هندی در اشعار فاضل نظری می پردازد. ویژگی هایی نظیر پیچیدگی و دیریابی، مضمون سازی، نبود محور عمودی در غزل، استفادة فراوان از تلمیح، اسلوب معادله، به کارگیری زبان ساده و عامیانه، استفاده از مسائل روزمره، اشیا و محیط در شعر، تشخیص و... . همچنین دربارة ارزش هنری و زیبایی شناسانة ویژگی ها نکاتی بیان شده است.
بررسی تطبیقی جلوه های پایداری در شعر فرخی یزدی و عبدالرحمن یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحوّلات سیاسی- اجتماعی و به دنبال آن، شکل گیری انقلاب های معاصردر تاریخ ایران و مصر، زمینة مناسبی برای گروهی از شاعران و سخنورانی شد تا تمام توش و توان ادبیشان را در راه آزادی وتحقّق آرمان ملّت ها و توده های ظلم ستیز به کارگیرند. فرّخی یزدی، شاعر انقلابی ایران در دوره قاجار و رضاخان پهلوی و عبد الرحمن یوسف، شاعر انقلاب م ردم مصر، علی ه حکومت مستبدان ه حسنی مب ارک از جمله شاعران متعهّدی می باشندکه در دو عرصة شعر و روزنامه نگاری به مبارزه علیه استبداد و ستم پرداختند.آزادی، عدالتخواهی، دعوت به مبارزه و انقلاب، حمایت از وطن و طبقه های ستمدیده مردم و نقد اوضاع اجتماعی، برجسته ترین مضامین شعری این دو شاعر انقلابی است. فرّخی و عبدالرحمن ریشة بیشتر چالش های جامعه را به حکومت ها و دستگاه های سیاسی وقت نسبت نمی دهند، بلکه مردم را نیز در بروز برخی مشکلات و مصائب اجتماعی سهیم می دانند. از آنجاکه مخاطب شعر پایداری، عموم افراد جامعه است، هر دو شاعر این پژوهش درگزینش واژگان مأنوس و ساده، تعمّد دارند و در این زمینه، شاعر مصری توجّه بیشتری داشته و واژگان عامیانه در شعر وی بسیار دیده می شود. این سادگی و وضوح بیان در صور خیال هر دو شاعر نیز تأثیر داشته است، از این رو ارکان تشبیهات و استعاره های هر دو شاعر غالباً از امور محسوس و یا معقولاتی است که برای مخاطبین با آسانی قابل درک می باشند. پژوهش حاضر با تحلیل و نقد تطبیقی به واکاوی مضامین و ویژگی های فنّی ادبیات پایداری این دو شاعر می پردازد.
تحلیل چند ویژگی دارمای بودایی در گفتگوی بودی ستوه و بودا برمبنای یک دستنوشته سغدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۷۷
27-36
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر چند ویژگی دارما 1 ی بودایی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. این ویژگی ها از یک متن سغدی بودایی استخراج شده که دربردارنده گفت وگوی میان بودا و بودی ستوه است و تحت عنوان قطعه P9 از مجموعه دستنوشته های سغدی بودایی کتابخانه ملی پاریس در سال 1940 توسط امیل بنونیست نامگذاری شده است. این قطعه شامل 148 سطر بوده و نوشته ای استوانه ای شکل شامل بخشی طولانی از یک متن نامشخص است. در این مقاله سطرهای 6 الی 53 از قطعه مذکور که دربرگیرنده گفت وگوی بودا و بودی ستوه است انتخاب شده و نگارنده تلاش کرده ضمن قرایت دست نوشته و ترجمه آن از اصل زبان سغدی، ویژگی های برجسته دارمای بودایی را تحلیل کند.
تحلیل تطبیقی اشعار اجتماعی برتولت برشت و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
111 - 128
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در گستره ادبیات تطبیقی و براساس مکتب فرانسه، به بررسی و مقایسه اشعار اجتماعی احمد شاملو، شاعر مشهور معاصر ایرانی و برتولت برشت، شاعر، نویسنده و نظریه پرداز نام آور تئاتر می پردازد. این دو شاعر با زبانی ساده و روان و با نگاهی انسانی به مسائل اجتماعی خود نگریستند و این مهم در شعرشان نمایان است.شیوه کار در این پژوهش، از نوع بنیادین و به صورت کتابخانه ای و سندکاوی است که با ارائه نمونه مثال ها به تحلیل تطبیقی هشت مفهوم اجتماعی از جمله انسان، آزادی، عدالت، وطن، عشق، زن، ظلم و مرگ در سروده های شاملو و برشت پرداخته شد و این نتیجه به دست آمد که شعرهای احمد شاملو و برتولت برشت، بیانگر دردها و آلام جامعه انسانی اند. آنان با درون مایه اجتماعی شعر خود، موجب تحریک اندیشه، احساس و تخیل می شوند تا جامعه بیماری را از خواب غفلت بیدار کنند که تشنه مفاهیمی مانند آزادی، عشق، عدالت، ظلم ستیزی و... است.
نگرش ضد نظام ارباب- رعیتی در یادداشت های شکارچی اثر ایوان سرگیویچ تورگنیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
275 - 293
حوزههای تخصصی:
فئودالیسم یا نظام ارباب- رعیتی، نظامی اجتماعی- اقتصادی بود که از قرن نهم تا نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، روسیه و شرق اروپا را دربرگرفت. در این نظام، قدرت سیاسی در میان زمین داران بزرگ تقسیم می شد و هر ارباب، دارای جماعتی رعیت بود. همین موضوع دستمایه کار نویسندگانی از جمله تورگنیف شد که خود از طبقه اشراف بود، اما رعیت را مایملک ارباب نمی دید. مجموعه یادداشت های شکارچی، در بستر جریان ادبی ناتورالیسم شکل گرفت. این جریان ادبی، براساس اصول رئالیسم و دموکراتیسم، زندگی جامعه روسیه را با اولویت بخشیدن به اقشار آن به درستی به تصویر کشید. در پژوهش حاضر چگونگی بازنمایی نظام طبقاتی در آثار ادبی روسیه در این داستان، از دیدگاه منتقدان معاصر و نیز بنیانگذاران نقد ادبی روسیه بررسی می شود. دیدگاه های ناباکوف، نویسنده و منتقد سده 20 میلادی همراه با دیگر منتقدان مانند بلینسکی به عنوان بنیانگذار نقد ادبی روسیه، ماکسیم گورکی سمبل هنر پرولتاریا و پیشتاز سبک رئالیسم سوسیالیستی، بردیایف منتقد ادبی اگزیستیالیست راهگشای این پژوهش اند.
تمثیل و ادبیات تمثیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تمثیل یعنی تشبیه معقولی به محسوس مرکب و در معنی با تشبیه تمثیلی و ارسال المثل معمولاً یکسان و برابر است، چنان که در کتاب «بیان» هم آمده است که تمثیل و تشبیه تمثیلی و ارسال المثل را به یک نحو تلقی می کنند، تا آنجا که گفته اند اساس سبک هندی بر تمثیل است، از سوی دیگر سمبل (نشانه و رمز) هم از اصطلاحاتی است که با تمثیل نیز ارتباط دارد. تمثیل، نقل حکایتی است حقیقی و قابل وقوع که فرض حدوت آن در گستره ادبیات ممکن است. تمثیل که شاخه ای از تشبیه است ذکر روایتی است به شعر یا نثر که مفهوم واقعی آن از طریق برگرداندن اشخاص و حوادث به صورت هایی غیر از آنچه که در ظاهر دارند حاصل می شود یا بیان داستان و حدیثی است به طریق ذکر مثال، و مثل در اصطلاح ادبی نوع خاصی است که آن را به فارسی داستان (دستان) می گویند و مثل و افسانه در معنی، وجاهت اشتراک دارند.
بررسی عناصر روایت داستانی «24 ساعت خواب و بیداری» صمد بهرنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۷ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۳
79 - 106
حوزههای تخصصی:
امروزه داستان کوتاه بعد از شعر، مهم ترین نوع ادبی شمرده می شود که به طور گسترده در میان مردم رواج پیدا کرده است. داستان کوتاه به عنوان یک داستان فنّی، دارای عناصری مانند طرح و پیرنگ، شخصیّت، جدال، زمان و مکان، زاویه دید، و... می باشد که همه آنها به صورت هماهنگ و سازمان یافته، پیرامون عنصر درون مایه و در خدمت آن در حال حرکت هستند. پژوهش حاضر به بررسی عناصر داستانی در داستان 24 ساعت خواب و بیداری صمد بهرنگی پرداخته است. بیشتر داستان های بهرنگی سبک رئالیستی دارد. او به یاری شگرد داستان نویسی و به شیوه واقع گرایانه، مسائل عینی و زندگی فقرزده و مشکلات طبقات فرودست جامعه را به تصویر کشیده است. در این مقاله، پس از شرح مختصر عناصر فنّی موجود در داستان 24 ساعت خواب و بیداری، نمونه های مربوط به آن عناصر ارائه می شود. نتایج این مطالعه حکایت از این دارد که داستان 24 ساعت در خواب و بیداری، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین و برجسته ترین داستان های بهرنگی توانسته است با بهره گیری مناسب از عناصر داستانی، به خلق تصویری تحسر برانگیز از نحوه زندگی و امرار معاش کودکان خیابانی و بی سرپناه موفق شود.
شاهنامه وداستانک بررسی تطبیقی داستان های «بهرام و لنبک آبکش» و «که و مه» از شاهنامه با قالب داستانی «مینی مال»
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال سوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
121 - 134
حوزههای تخصصی:
ادبیات کهن فارسی به دلیل عمق محتوی و وسعت دامنه، مسائل پژوهش نشده ی فراوانی دارد. یکی از قالب-های ادبی در متون گذشته ی فارسی، ساختار داستانی مینی مال است در ادبیات کلاسیک ایران نمونه های فراوانی می توان یافت که از بسیاری جهات قابل انطباق با این گونه ی جدید ادبی هستند. فرضیه ی نگارندگان بر این است که برخی داستان های کوتاه شاهنامه، از لحاظ پیرنگ و پیام اخلاقی با داستان های مینی مال مطابقت دارد. روش این پژوهش،توصیفی- تحلیلی، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای است. در پایان به این نتیجه می رسیم که انطباق الگوی ساختاری مینی مالیسم با داستان های شاهنامه علاوه بر منطبق بودن و مشابهت با مؤلفه های مینی مالیستی، برخی از تفاوت های ساختاری این داستان ها را نیز نشان می دهد.روش این پژوهش،توصیفی- تحلیلی، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای است. در پایان به این نتیجه می رسیم که انطباق الگوی ساختاری مینی مالیسم با داستان های شاهنامه علاوه بر منطبق بودن و مشابهت با مؤلفه های مینی-مالیستی، برخی از تفاوت های ساختاری این داستان ها را نیز نشان می دهد.
نگاهی به برخی اسمای ذات درآثارسنایی وعطّار
حوزههای تخصصی:
«اسماءحسنی» ،یکی ازاهمّ مباحث علوم قرآنی است که مورد توجّه شاعران و نویسندگان بوده و بازتاب گسترده یی در ادبیّات فارسی، به ویژه در آثار پایه گذاران ادبیّات عرفانی، حکیم سنایی غزنوی و شیخ عطّار نیشابوری؛ داشته است. لذا مقاله ی حاضر؛ به چگونگی بازتاب پرکاربردترین اسمای ذات الهی که تجلّی بیشتری در آثار این دو دارد، همراه با معانی لغوی و اصطلاحی آن ها می پردازد و با آوردن شواهدی ازآثار این دو شاعر ِعارف ؛ موضوع را از جنبه های مختلف شکلی و ماهوی بررسی می کند. سرانجام نتیجه می گیرد که آثار سنایی وعطّار ، منشوری از اسما و صفات خداوند متعال بوده ونام های زیبای حضرت حق از زوایای گوناگون درآن ها بازتابیده است. به ویژه اسمای ذات ، که در سراسر آثارشان تجلّی یافته، به طوری که بعضی ازاین آثاررا می توان آیینه ی تمام نمای اسمای ذات الهی دانست
بررسی تطبیقی درمان درد فراق (نوستالژی) در شعر نازک الملائکه و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درد فراق (نوستالژی) دردی است که به سبب جدایی و دوری از مطلوب یا اندیشیدن به نامطلوب در فرد تجلّی می یابد و شاعر یا نویسنده به بیان آن می پردازد. همچنین درمان درد فراق (نوستالژی) به تلاش شاعران برای رهایی از اندیشه دردناک و حسرت آور نوستالژی گفته می شود. نازک الملائکه (2007-1923) و سهراب سپهری (1307-1359) ازجمله شاعران نوستالژیکی معاصر ادبیات عربی و فارسی هستند که درد فراق (نوستالژی) در شعر آن ها به صورتی برجسته دیده می شود. ازآنجاکه هر دردی درمان خاصی می طلبد، این دو شاعر با توجّه به شناختی که از درد جان فرسود خویشتن داشته اند به ارائه راه هایی برای درمان پرداخته اند که در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلیِ مجموعه های شعری دو شاعر و استفاده از منابع کتابخانه ای و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به بررسی مقایسه ای راه های رهایی و درمان درد فراق (نوستالژی) در شعر دو شاعر پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد هر دو شاعر برای درمان درد فراق راه حل های مشابهی ارائه داده اند؛ هر دو شاعر «ایمان و یاد خدا و غنیمت شمردن فرصت و در زمان حال زیستن» را راهِ رهایی از درد و رنج و رسیدن به آرامش، «پناه بردن به طبیعت» را برای درمان غم غربت و تنهایی، «پذیرفتن تقدیر» را برای درمان نوستالژی حاصل از اندیشیدن به مرگ و «خزیدن در سایه ها» را برای درمان نوستالژی بکار برده اند.
ناهنجاریهای واژگانی و مفهومی در ترجمه متون داستانی و نمایشی از عربی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دشواری های فراروی مترجمان، رویارویی با واژگان همانند و چگونگی کاربرد آنها در زبان می باشد. مترجم تنها به بهانه همانندی معنایی دو واژه آنها را به جای یکدیگر به کار می برد که به دلیل وجود تفاوت های پنهان در لایه های زیرین معنایی آن دو واژه، جمله کاربر از معنا و مفهوم درستی برخوردار نمی شود. بر این پایه، گزینش واژه برابر و مناسب در ترجمه، در کنار آشنایی مترجم با زبان و فرهنگ ملت ها بزرگترین چالش فراروی مترجم بوده و از مهارت های وی به شمار می رود. از سوی دیگر معنای جمله در یک متن داستانی و نمایشی عبارت است از: مجموعه معانی منطقی عناصر تشکیل دهنده جمله و معنای کلام، همان معنایی است که هر جمله، با توجه به هدف گوینده از بیان جمله به خود اختصاص می دهد. از آنجا که نقشها و گفتگوها با توجه به اشخاص و موقعیت جمله و متن تغییر می یابد، مترجم باید ببیند در قالب بیانی یا ساختاری که در زبان فارسی برای ترجمه جمله (عربی) برمی گزیند، چه برابری برای تعبیر مورد نظر مناسب تر است.
جستار پیش رو به بررسی نمونه هایی از ترجمه متون داستانی و نمایشی از دیدگاه شیوه برابریابی واژگانی پرداخته، تفاوت های واژگانی (ارجاعی، تجربی، یکان های معنایی، همایشی، ضمنی و چندمعنایی) و کلامی (معنای کلام و معنای جمله) را مورد کنکاش قرار می دهد و ترجمه پیشنهادی خود را در برابر هر یک از جمله های داستانی و نمایشی بیان می کند. نتایج بررسی، نشان دهنده وجود روش های گوناگون برابریابی است که در این میان برابریابی پویا بیشتر خودنمایی می کند.