فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۷۲۱ تا ۱۰٬۷۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تصویرپردازی که تبلور اندیشه های بلند شاعر است، زمانی رخ می دهد که وی از زبان عادی عدول کند و دریافت های درونی اش را به صورت شاعرانه ارائه دهد. در بلاغت سنتی، تصاویر شاعرانه منطبق بر پنج اصلِ تناسب، تقلید، وضوح، حقیقت نمایی و تقابل صورت و معناست. این اصول زمینه ساز پردازش هنری در تصاویر شعری شعرای کلاسیک می گردد. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا با روشی توصیفی–تحلیلی بلاغت تصویر در شعر ابراهیم ناجی (1898-1953م)، شاعر معاصر مصر، مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاکی از آن است که وی با کمک اسلوب های تشبیه، استعاره و مجاز، تصاویری می آفریند که میان حالت درونی او و آن چه در خارج به تصویر می کشد، تناسب برقرار می کند؛ ضمن آن که بیشتر این تصاویر به تقلید از پیشینیان ارائه می گردد. برای تحقق این امر، علاوه بر این که شاعر، صورت را بر معنا ترجیح می دهد، تعابیر روشن و واضحی را به کار گرفته که منطبق با اصل حقیقت نمایی است. بلاغت، تصویرپردازی، شعر کلاسیک، ابراهیم ناجی
تحلیل مفهوم اسطوره در شعر بدر شاکر السیاب و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۳
31 - 51
حوزههای تخصصی:
زبان نمادین و اسطوره ای در شعر معاصر جایگاهی در خور یافته است. اسطوره ها بخشی از هویّت، تمدن و فرهنگ هر سرزمین به شمار می روند. بدر شاکر السیاب و احمد شاملو در شعر خود به اساطیر و افسانه ها توجّهی ویژه داشته اند. در این مقاله با بررسی اسطوره در شعر این دو شاعر، به این نتیجه می رسیم که افزون بر گرایش این دو به بهره گیری از اسطوره، شیوه کاربرد اسطوره در شعر سیاب در دو سطح امید قطعی به تحوّل وضع موجود و ناامیدی شدید از آن متغیر است؛ در حالی که شاملو با استفاده از اساطیر و باز آفرینی آن ها با کلی نگری و مطلق گویی، با صدور حکم و استفاده از زبان فخیم و آرکائیک حماسی به شعرهایش رنگی از قدرت و استحکام می بخشد.
بررسی مؤلفه های پست مدرن در رمان «نوشدارو» از علی مؤذنی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی ویژگی های پسامدرنیستی در رمان «نوشدارو» از علی مؤذنی پرداخته است. با بررسی داستان نوشدارو می توان گفت که برخی از ویژگی های داستان های پست مدرن، همچون فراداستانی بودن، شکست خط روایت در داستان، اتصال کوتاه و بینامتنیت در آن دیده می شود. فراداستانی بودن یکی از اصلی ترین ویژگی های این داستان است که نویسنده در آن، با ایجاد تمهیداتی چون، تأکید نویسنده بر نوشتن داستان و غیرواقعی بودن آن، مخاطب قرار دادن خوانندگان توسط نویسنده، بردن خوانندگان به درون داستان، دخالت شخصیت ها در نحوه بازگویی داستان و یا اعتراض به آن، سعی در رشد و توسعه بعد فراداستانی «نوشدارو» داشته است. از سویی، با دادن نقش های جدید به شخصیت های اساطیری، چون رستم و سهراب و به چالش کشیدن وقایع اساطیری و در نهایت، تغییر سرگذشت شخصیت های اساطیری در داستانش، به خلق فراداستانی تاریخ نگارانه دست زده است. بنابراین پس از بررسی این داستان می توان گفت که رمان نوشدارو از علی مؤذنی، رمانی پست مدرن آن هم از نوع فراداستان تاریخ نگارانه است.
بررسی تطبیقی وصف طبیعت در اشعار شهریار و فوزی معلوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار در صدد تبیین مضامین مشترک اشعار شهریار و فوزی معلوف است با طرح این پرسش، که مضامین مشترک اشعار آنها درباره طبیعت چه بوده است. برای پاسخ گفتن به این پرسش در فرایند تحقیق از شیوه تحلیلی توصیفی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل محتوایی داده ها بهره گرفته شده است. یافته های این جستار بیانگر این است که شهریار به دلیل سپری کردن مقطعی از عمر خویش در دامان طبیعت و فوزی با توجه به گرایشهای رومانتیکش در طبیعت تأملات خاصی کرده اند . نگرش شهریار نسبت به طبیعت حاصل تجربیات و دریافتهای شخصی وی است در حالی که در نگاه فوزی، طبیعت منشأ الهام مفاهیم فراوانی است. توصیف شهریار از طبیعت، بیشتر جنبه رئالیستی دارد در صورتی که در شعر فوزی رنگ آرمانگرایی به خود می گیرد.
رازداری در داستان های عاشقانة شاهنامه (شاخصة مهم ادب تعلیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رعایت مرزهای اخلاق انسانی، یکی از برجسته ترین خصوصیات شاعران بزرگ ادب فارسی است. خلق آثار ارزشمندی همچون شاهنامه در کنار ارزش های ادبی آن که در اوج زیبایی است به دلیل رعایت اصول اخلاقی بیشترین تأثیر را در برانگیختن خصایل انسانی در مخاطبان خویش داشته است. یکی از مهم ترین این خصایل، رازداری و کتمان سرّ است که در بسیاری از داستان های شاهنامه از جمله داستان های عاشقانه در دو گونة رازداری ممدوح و مذموم دیده می شود. فردوسی با حفظ تعهد به تعلیم اخلاق رازداری، به بیان ماجرای عشق، در گیرودارهای قومی، نژادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی در جامعة نیمه تاریخی و نیمه افسانه ای داستان ها پرداخته است. این آموزه گاه به شکل پند و نصیحت و گاه در عمل و عکس العمل شخصیت ها همراه با بسیاری از ظرایف و نکات، اوج و فرود می یابد. بررسی رازداری در داستان های عاشقانة شاهنامه با توجه به ویژگی ها و عناصر برجسته ای مانند حماسه، عشق، پهلوانی، آیین سوگند و امثال آن اهمیت دارد. بررسی این داستان ها برای اثبات عوامل تأثیرگذار در گسترش تعلیم رازداری و شناخت نقش عناصر اصلی داستان عاشقانه در رازداری های ممدوح یا مذموم و همچنین بررسی تأثیر بن مایه های حماسی و عشق، در پایداری و یا ضعف رازداری اهمیت دارد.
L’espace dans le roman paysan Les cas de Jean Giono et de Mahmoud Dowlatabadi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Le village est avant tout le lieu de la proximité de l’homme et de la nature, de la terre qui nourrit l’homme et des animaux desquels sa vie dépend. Il est caractérisé par plusieurs éléments tels que sa petitesse, son isolement et l’analphabétisme de ses membres. Cet article entend faire un tour d’horizon des ressources dans lesquelles puise la littérature rustique, afin de présenter l’esthétique de la littérature rustique où l’état d’esprit du personnage rend compte d’une simplicité qui va à l’opposé de la complexité de la vie urbaine. Les questions principales tirées de notre corpus créent un terrain d’application pour le concept d’espace littéraire. Avec les outils d’analyse que ce concept implique mais aussi avec ceux empruntés au sociologue américain Robert Redfield, nous proposerons d’abord d’exposer l’espace rustique à travers ses caractéristiques intrinsèques. En second lieu, on l’opposera à son antithèse naturelle, c’est-à-dire à la ville et aux urbains, pour illustrer la démarche anti-conventionnelle des auteurs et leur volonté de définir à nouveaux frais les contours d’une esthétique rustique renouvelée.
بررسی تطبیقی قبض و بسط عرفانی در متون آموزشی صوفیه تا قرن هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قبض و بسط عرفانی، منشأ قرآنی دارد و تا قرن هشتم هجری قمری در متون آموزشی صوفیه محل بحث بوده است. غالب مؤلفان این منابع معتقدند که قبض و بسط از جانب حق بر قلب سالک وارد می شود و از جمله احوال به شمار می رود. در این پژوهش، سعی شده است تا ضمن نشان دادن سیر تحوّل تاریخی قبض و بسط در متون آموزشی صوفیه به بررسی موارد تشابه، اختلاف و مسئلة تأثیر و تأثر و طرح دیدگاه های ممتاز و شاخص راجع به قبض و بسط بر پایة روش شناسی عرفان تطبیقی پرداخته شود. پرسش اصلی تحقیق این است که قبض و بسط در سیر تحوّل تاریخی شان در متون آموزشی صوفیه، چقدر از معانی قاموسی خود فاصله گرفته و زمینه های معنایی و دلالت های مفهومی آن ها چگونه گسترش و تغییر یافته است؟ با توجه به بسامد بالای کاربرد اصطلاحات قبض و بسط در ادبیات عرفانی فارسی، پژوهش حاضر موجب خواهد شد تا هنگام خوانش متون عرفانی، تأویل ها و تحلیل های درستی از دیدگاه ها و سخنان موجود در آن ها انجام گیرد.
تحلیل «ببرها در روز دهم» بر اساس رویکرد گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تامر، از برجسته ترین داستان نویسان و طنزپردازان جهان عرب است. درون مایه ی اکثر داستان های وی حقایق پنهان و آشکار سیاسی و اجتماعی جامعه خویش است که گاه نمادین و رمزگونه و گاه صریح بیان می گردد. این مقاله در نظر دارد با واکاوی ابعاد اجتماعی داستان «ببرهای روز دهم» و تحلیل نمادینی از زندگی ببر، ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺑﻨیﺎدیﻦ ﺟﺎﻣﻌ ﻪ سوری و کثرت مشکلات زندگی چون فراگیری یأس، خواری و فقر و گرسنگی را تبیین نماید. این داستان کوتاه، به عنوان نمونه ای از ادبیات داستانی معاصر دنیای عرب، با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادیِ نورمن فرکلاف بازخوانی می گردد. تامر در این داستان با بهره گیری از زبانی رسمی و آمیخته به طنز اجتماعی، به موانع شکوفایی استعدادهای ذاتی انسان عربی- سوری و مبارزه با همه گیر شدن یأس و خواری انسان عربی به طور عام و ذلت و شکست انسان سوری به طور خاص می پردازد. با وجود طبع انتقادی نویسنده، زبان داستان صریح و رُک نیست بلکه، به علت در امان ماندن از آسیب حاکمان مستبد، با بهره گیری از رموز به نقد و تفسیر جامعه خویش می پردازد. ازاین رو، با گفتمان انتقادی فرکلاف، می توان به کشف لایه های رمزگونه متن و مراحل تقسیمات دهگانه زندگی ببرهای روز دهم، دست یافت.
دیدن و مشتقات فعلی آن در شعر حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
45 - 62
حوزههای تخصصی:
شعر حافظ به مناسبت نحوه به کارگیری زبان، جولانگاه رستاخیز کلمات است. کلماتی که در غزل های همسان (به لحاظ ساختار وزن و قافیه و ردیف) شاعران هم عصر او، فاقد آن جذبه ها و کشش ها و بارهای معنایی است که در غزل های حافظانه، پیدا و پنهان است. در دستگاه نشانه ای که حافظ بر محور همنشینی واژگان خویش برمی گزیند، معماری ویژه ای شکل می گیرد که در آن کلمات جان می گیرند و در ایهامی لطیف، بنای با شکوهی از زبان، تخیل و عاطفه را به نمایش می گذارند. یکی از این واژگان، «دیدن و مشتقات فعلی آن» است، که کارکرد چند معنایی آن در زبان و ادبیات فارسی مسبوق به سابقه است و حتی پیش از حافظ بارها دست فرسود دیگر شاعران شعر فارسی بوده است. اما حافظ با ویژگی مخصوص خویش آناتی از زبان و تخیل را در این ساحت به ظهور رسانده است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل این مصدر و کارکردهای مختلف معنایی آن در شعر شاعر پرداخته است و منظرهای گوناگون مورد توجه حافظ در این مصدر همچون: پزشکی، نجوم و دیگر بارهای معنایی آن بر روی مخاطب شعر گشوده است، تا مخاطب شعر پس از این جستار به درکی صریح تر از غزل حافظ نایل گردد.
شیوه تبیین سنت و مشرب عرفانی، نمونه مطالعاتی: عزیز نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۶
171-202
حوزههای تخصصی:
به منظور تحقق اهداف پژوهشی در پژوهش های عرفانی، ضروری است روشی مضبوط، علمی و منطبق بر ماهیت آن زمینه درنظر گرفته شود. یکی از موضوعات اساسی در پژوهش های عرفانی، شناخت سنت و مشرب عرفانی هر عارف است. درواقع، به نظر می رسد نخستین و ضروری ترین گام در پژوهش های عرفانی، تبیین سنت و مشرب عارفان است. در این مقاله، به اقتضای ماهیت عرفان اسلامی، روشی برای تبیین سنت و مشرب عرفانی به دست آمده است. در این روش، برای سنت عرفانی چهار رکن (هدف و غایت، روش، موضوعات و مفاهیم و نظام تربیتی) و برای مشرب عرفانی نیز سه محور (سیر و سلوک، موضوعات و مفاهیم، و نظام تربیتی) مشخص شده است که براساس آن ها می توان سنت و مشرب عرفانی عارف را تبیین کرد. همچنین در این مقاله، عزیز بن محمد نسفی به عنوان مطالعه موردی درنظر گرفته شده است. وی کوشیده است راهی بین دو سنت عرفانی برگزیند. براین اساس، در اصول و مبانی پایبند سنت دوم، و در فروع دنباله رو سنت اول عرفانی است. مشرب عرفانی وی نیز برآمده از مشرب عرفانی استادش سعدالدین حمویه است که البته با ابتکارات وی در زمینه های سیر و سلوک و هستی شناسی همراه شده است.
تحلیل جنبه های مانوی داستان «دیو گاوپای و دانای دینی» در مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درباره داستان تمثیلی «دیوگاوپای و مرد دینی» در مرزبان نامه است و با هدف روشن نمودن پنهان نگاری صورت گرفته در آن، به بررسی فرضیه های موجود در این رابطه می پردازد. نتیجه نهایی این پژوهش، اثبات مشابهت «مرد دینی» با مانی و «دیوگاوپای» با کرتیر (موبد موبدان زرتشتی در دوره ساسانی و عامل انهدام و کشتار مانویان) است که بر اساس مستندات تاریخی و درون متنی صورت گرفته است. بر اساس این پژوهش، احتمال می رود مانویان به دلیل شرایط خفقان آوری که پس از مرگ مانی داشته اند با دستکاری و تغییر دادن افسانه زرتشتی مناظره اخت و یوشت، صحنه مناطره مانی و کرتیر را (که به قتل مانی انجامید) در آن مخفی کرده باشند.
توتم در منظومه های حماسی پس از شاهنامه با تکیه بر منظومه های گرشاسب نامه، سام نامه، کوش نامه، برزونامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ابتدایی اسیر طبیعت و جغرافیای زیستی خود بود و هر چیزی در اطرافش، رمز و راز غریبی داشت؛ به همین سبب برای زیستی کم خطرتر، باتوجه به دانش اش به بسیاری از ترس ها تقدّس بخشید. باورهای توتمی برخاسته از چنین ضرورت و اقتضایی است. انسان ابتدایی ای که به توتم باور دارد بر آن است که برخی حیوانات و گیاهان تأمین کنندة خوراک آدمی، حامل روح اجداد قبیله و نگهدار و نگاهبان آن قوم و قبیله اند و بنابراین از ارزش و تقدّس ویژه ای برخوردار هستند. هدف این پژوهش، بررسی توتم و نشانه های آن در منظومه های حماسی پس از شاهنامهاست. این منظومه ها دربردارندة بسیاری از باورها و آیین های کهن ایرانی پیش از ورود اسلام به ایران هستند؛ برخی از مهم ترین آنها مانند گرشاسب نامه، سام نامه، کوش نامهو برزونامهاساس کار این پژوهش قرار گرفته است. با ردیابی باورهای توتمی در این منظومه ها، نشانه های بسیاری از قداست جانورانی مانند گاو، اسب، سیمرغ و پرستش گیاهان و درختان، هم چنین نمونه هایی از توتم گرایی گیاهی و افسانه های مربوط به گیاه تباری و نقش درمانگری درختان و گیاهان مشاهده می شود که نشان دهندة وجود توتمیسم در اسطوره ها و باورهای ایرانیان باستان است؛ چنین اندیشه ای توجیهی برای نمونه های تابویی مثل منع کشتن و خوردن موجودات توتمی، در جامعه است.
بازنمایی فضای معماری ایران از مجرای تخیل فرانسوی با تکیه بر نقد جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که زبان ادبی چارچوب های عادی را مختل می سازد، رابطه میان تخیل و واقعیت مورد توجه قرار می گیرد. غنای بازنمودهای تخیلی نیز در پرتو بازنمایی ادبی عناصراتفاق می افتد. به عنوان مثال، نمایش ادبی مکانی، مکان دیگری در ذهن ایجاد کرده، فعالسازی مجازهای غیر قابل مشاهده از این مکان اتفاق می افتد و مکان ملموس تبدیل به فضایی می شود که باید احساس و ادراک شود. آرایه های ادبی از جمله عناصری هستند که ویژگی ادبیت فضای معماری را نمودار ساخته، رابطه دیالکتیک میان فضای واقعی و تخیلی را به منصه ظهور می نشانند. لذا واژگان احساسات و همچنین تجربه ی ""من"" چند نویسنده ی فرانسوی که از قرن هیجده به بعد گزینش شده اند، در رویارویی با فضاهای معماری ایران مورد مطالعه مقاله حاضراست. زیرا از خلال ادراک های متفاوت سوژه ها، این فضاها در جهان ادبی بسط یافته، مالک هویت جدیدی می گردند. همچنین، ورود زمان به دنیای گفتمان، آمیختگی آن با مکان و در نتیجه تولید معنا را سبب می گردد. تصریح ارتباط فضای معماری با سوژه، مستلزم بررسی فضا-زمان معماری در آثار نویسندگان انتخابی است. بدین سان، نیاز به تلاش در حفظ زیبایی های فضایی پیشین برجسته شده، طرح بازسازی برخی فضاهای معماری، از ورای این خوانش دریافت می گردد. این مطالعه به سوی ساخت شبکه ی نمادینی از فضای معماری ایران سوق داده می شود. کشف آن سوی این فضاهای معماری سمبلیک، اسطوره شخصی این نویسندگان را آشکار ساخته، به جهان اثر و فضاهای معماری ای که در آن جریان دارند، هویت تازه ای می بخشد. چنین مطالعه ای تکیه بر نقد جغرافیایی و روش اسنادی وکتابخانه ای با پردازش توصیفی–تحلیلی را لازم می داند.
بررسی تطبیقی مقوله آزادی در شعر معروف رصافی و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی، رویکرد ها ی مشترک معروف رصافی و فرخی یزدی را درباره آزادی سیاسی و اجتماعی مانند آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی مطبوعات، آزادی کارگران و دهقانان مورد بررسی قرار می دهد. از مهمترین نتایج این نوشتار این است که هر دو شاعر، شعر خود را وقف آزادی و رهایی مردم از جور استبداد کرده و در این زمینه مسائل اخلاقی را رعایت کرده اند؛گرچه پافشاری فرخی یزدی بر آزادی بیش از معروف رصافی است.
بازخوانی کهن الگوی گرگ در فیروزشاه نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از رویکردهای مهم در بررسی متون داستانی عامه، مطالعه رمزگونه و معنادار جهان ذهنی آن است؛ جهانی که از تاریخ فرهنگی سخن می گوید. این موضوع با درک و دریافت معنای عناصر سازنده داستان ها ممکن و میسر است و به عمق و ریشه های انسجام بخش و معنابخش عناصر مختلف داستان، یعنی کهن الگوهای ذهنیت جمعی و مفاهیم مشترک دنیای ذهنی ملت ها راه می برد. پژوهش پیش ِرو با رویکرد پدیدارشناسانه و با نظر به پیشینه کهن الگوی «ماده گرگ» در فرهنگ و ادب ایران سعی بر آن دارد تا ریشه های نقش مندشدن گرگانه در فیروزشاه نامه را روشن کند. کهن الگوی ماده گرگ به گونه ای معنادار در داستان فیروزشاه نامهتبلور یافته است. تفسیر پدیدارشناسانه حضور زنی سال خورده در جایگاه مادری فرزنداز دست داده به نام «گرگانه» گویای این مدعاست. دو سطح افسانه ای (درندگی گرگ) و اسطوره ای(ماده گرگ و توتم ترکان) در این شخصیت هویداست. ماده گرگ در فیروزشاه نامه از شخصیت های منفی است، سرانجام ناخوشایندی دارد و با آنچه در ذهنیت ایرانیان و ترکان از کهن الگوی گرگ و ماده گرگ وجود دارد، مطابقت می کند. همچنین این شخصیت با کهن الگوی زن وحشی نیز برابری می کند.
النزعه الثوریه وأصداءها الدلالیه والفنیه فی شعر عبدالرحیم محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۳
105 - 125
حوزههای تخصصی:
یعرف شعر الثوره بالإلتزام المتشابک الّذی یتوخّی الخدمه لمصالح الشعوب ومتطلّباتهم مندفعاً إلی ترسیخ الدعائم الوجودیّه فی الإنسان وتوفیر حقول الخیر والسکینه له، وهو بوصفه رافداً جمالیّاً فی وجدان الإنسان العربیّ یقدّم فکره الرفض للنهب والعدوان، والمواجهه للآخر المتخاصم. لقد اتّسع مفهوم الأدب الفلسطینیّ بولوجه فی عالم الشعر ولاسیّما منذ تسلّل إلی عالم الرؤی والأخیله الشعریّه، أنجب فی صدی صرخاته جیلاً جدیداً من الشعراء المقاومین، منهم عبدالرحیم محمود الّذی حضر فی لجّه أحداث النکبه الفلسطینیّه حضوراً نشیطاً یلهب فکره الجهاد والمقاومه الصادقه فی صفوف شعبه المناضل، ویستعین فی هذا المضمار بأحقّ مؤشّرات الحرکه الثوریّه الّتی تمثّلت دینامیکیّتها فی الوطنیّه، وتمجید الأبطال، واستدعاء الشخصیات التراثیّه، وحثّ الشعب علی الثوره والنضال، ورفض الاضطهاد بحیث تبغی دراستنا هذه مع نهجها نهجا وصفیّا- تحلیلیّا متابعتها واستکناهها واحداً تلو الآخر.
ویژگی های زبان طنز و مطایبه در تعزیه ها و شبیه نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعزیه به نمایش های آیینی منظوم، محزون و عامیانه ای گفته می شود که بیانگر واقعه شهادت امام حسین (ع)و یارانش در سال 61ق در صحرای کربلاست. معمولاً دو اصطلاح «تعزیه» و «شبیه» را به جای یکدیگر به کار می برند ؛ درحالی که آن دو متفاوت اند . با تکامل این گونه عامیانه، طنز و مطایبه به شبیه نامه ها وارد شد. همچنین گونه ای نمایش تعلیمی به وجود آمد که افزون بر غم انگیزی، خنده آور و مضحک بود و تعزیه یا شبیه «مضحک» نام گرفت. طنز و مطایبه در تعزیه و شبیه نامه ها، کارکردهایی مانند تحقیر اشقیا، تشفی خاطر شیعیان عزادار و تمسخر مظاهر قدرت دارد. برخی ویژگی های زبان طنز و مطایبه در شبیه و تعزیه ها عبارت اند از: تضاد، بزرگ نمایی، کوچک نمایی و به کارگیری گفتاری عامیانه. این پژوهش با روشی توصیفی - تحلیلی، ضمن بیان پیشینه طنز در این گونه، نشان می دهد که بیان طنز آمیز به همراه شگردهایش در آثار نمایشی حزن انگیز نیز وجود دارد.
شعر کار شالیزار و تحلیل محتوایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوبیتی ها نوعی از ادبیات عامه است که در سراسر کشور با نام های مختلف پراکنده اند. گسترة این ابیات بسیار وسیع است؛ اما عظمت ادب فارسی بر آن سایه انداخته و تا حال کمتر از ادب رسمی فارسی بدان پرداخته اند. برخی از اشعار دوبیتی ها هنگام کار خوانده می شود. آنچه در این مقاله معرفی شده، اشعار گیلکی کار شالیزار و بررسی برخی از مضمون های پربسامد آن است. در استان گیلان، زنان هنگام کار شالیزار شعرهای بسیاری می خوانند. برای این کار نخست پیکره ای (بیش از دویست قطعه شعر) به روش میدانی جمع آوری و در مرحله بعد از نظر موضوعی تحلیل شده اند. شعر مربوط به کار و شعر عاشقانه از مضمون هایی هستند که در ببیشتر اشعار تکرار می شوند. در این مقاله ضمن بررسی شعر کار در سه بخش کلی، مضمون های شعر کار گیلکی بررسی شده اند. شعرهای مربوط به شالیزار، باغبانی، چوپانی، ماهیگیری، چارواداری، و ... از شعرهای کار گیلکی بررسی شده در این مقاله هستند.
بررسی و تحلیل مرگ و زندگی انسان نخستین، حیوان (گاو) و گیاه در اساطیر ایران از منظر نمادگرایی با تکیه بر شاهنامة فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه مرگ و زندگی یکی از مهم ترین اصول عقاید و باورهای آدمیان است. انسان از گذشته های دور تاکنون، بعد از آفرینش و مشاهده مرگ، همواره در پی جاودانگی و در آرزوی بی مرگی بوده است. در باور مردم گذشته و در بیشتر آیین ها، مرگ پایان زندگی و نابودی مطلق نیست؛ بلکه می تواند عاملی برای زندگی بهتر و والاتر باشد. در اسطوره و روایت های کهن مرتبط با انسان نخستین، حیوان (گاو) و گیاه، مرگ و زندگی از اهمیت خاصی برخوردار بوده به گونه ای که این سه عنصر آفرینش را به یکدیگر پیوند زده است. هدف این پژوهش بازشناسی شکل ارتباط میان سه عنصر اصلی آفرینش (انسان، حیوان یا گاو و گیاه) در اسطوره های ایران است؛ افزون بر آن دریافت رابطه میان مرگ و زندگی دوبارة این سه عنصر از اهداف دیگر این جستار است. بنابراین این مقاله بر آن است تا به این سؤالات پاسخ دهد که این سه عنصر اصلی آفرینش چگونه در اساطیر ایران نمود یافته اند و چه ارتباطی میان مرگ و زندگی آنها وجود دارد؟ این پژوهش با بررسی اسطوره مرگ و زندگی انسان نخستین در ایران، با رویکرد نمادگرایانه و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شد. در این جستار می توان دریافت افراد مختلفی در اسطوره های آفرینش ایرانی، در جایگاه نخستین انسان قرار دارند؛ کیومرث در اسطوره های زردشتی، جمشید در اساطیر ایران و هند و مهر یا میترا در آیین میتراییسم، در جایگاه نخستین انسان معرفی شده اند. ارتباط میان مرگ و زندگی انسان، گاو و گیاه نیز به صورت مستقیم است؛ به طوری که مرگ یکی به زندگی دیگری می انجامد و رشد و حیات دیگری مرگ یکی دیگر از عناصر آفرینش را به همراه خواهد داشت؛ البته سرانجام، این عمل به تکمیل آفرینش و عناصر آن می انجامد.