فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶٬۹۶۱ تا ۴۶٬۹۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
243 - 263
حوزههای تخصصی:
بیدل در مثنوی هایش به صورت جدی به موضوع انسان به عنوان رمزگان محوری خود پرداخته است. انسان، ابعاد و امکانات وجودی او، مهم ترین دغدغه ی بیدل است. از منظر بیدل، تمامی مظاهر هستی، زاییده ی «ادراک» آدمی است. وی در حکایت هایی که تنها یک شخصیت محوری دارند، سفر انسان را در جستجوی خود، روایت می کند. انسان مرکزی روایت بیدل، پس از جستجوهای بسیار درمی یابد که هرچه هست، از دایره ی «ادراک» و «وجود» او بیرون نیست و خود او، درواقع حقیقت یگانه ی هستی است. این پژوهش با بررسی ابعاد مختلف روایت مندی در مثنوی های بیدل براساس بلندترین حکایت ها و امکانات خوانش روایی و فهم روایت در نسبت با اندیشه ی بیدل، تلاش می کند تا نشان دهد وی با امکانات و ظرفیت هایی که در روایت خود به کارمی گیرد، چگونه و چه رابطه و نسبتی با مخاطب فرضی خود در مقام یک «انسان نوعی» دارد. درواقع، این پژوهش، هم عرض با بررسی رابطه ی میان «داستان» و «گفتمان»، به بررسی رابطه و نسبت میان «راوی»، «تک شخصیت محوری داستانی» و «مخاطب فرضی» می پردازد، تا بتواند نموداری ترسیم کند که جهتِ روایت بیدل را در لایه ها و سطوح مختلف داستانی به ما نشان دهد. واژه های کلیدی:
واسازی و چالش های آن در تعامل با متن قرآنی بررسی موردی سوره توحید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
102 - 136
حوزههای تخصصی:
واسازی(Deconstruction) در اشکال گوناگون ظاهر می شود: گاهی یک موضع فلسفی است، گاهی یک استراتژی سیاسی و فکری و گاهی نیز یک شیوه خوانش است، اما به طور کلی از دو زاویه قابل بررسی است: 1. واسازی به عنوان ابزار تحلیل متن که به تفکیک و جداسازی عناصر اساسی یک ساختار از یکدیگر به منظور کشف روابط این عناصر و شناخت تناقض ها و نقاط ضعف و قوت آن ساختار به شکلی هرمی و از کل به جزء می پردازد. 2. واسازی به عنوان یک مکتب انتقادی و یک جریان فلسفی و ایدئولوژیک در واکنش به ساختارگرایی. این جریان انتقادی - فلسفی از دیدگاه دریدا کنکاشی دائمی در سیاق متن و تزلزل و تفکیک در تمامی معانی بخصوص معنی حقیقت است که منشأ و مبنای خود را از لوگوس (Logos) دریافت می کند و تناقض، نسبی گرایی، تکثر و تعدد معنی و باز بودن کامل متن برای تمامی احتمالات و معانی را برملا می سازد و بر این اساس، با خالی ساختن متن از مؤلفه های خارجی از جمله بافت و سیاق و مؤلف و تاریخ و... هر گونه حد و مرز، قداست و ثبات را از متن می زداید و دوگانگی ها و اصول ثابت و حقیقت آن را نادیده می انگارد. این شیوه خوانش متن علیرغم تفاوت های اصولی و گسترده خاستگاه آن با بستر فرهنگی و شرایط خاص جوامع اسلامی، توسط برخی از اندیشمندان اسلامی در خوانش متون اسلامی به کار گرفته می شود. در مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از رویکردی معرفت شناسانه، ضمن روش شناسی خوانشِ واساز و مبانی فلسفی و زبانی آن، به این مهم پرداخته ایم که افسار گسیختگی رابطه میان دال و مدلول، چالش بزرگی را در حوزه متن قرآنی (در اینجا سوره مبارکه توحید) به وجود می آورد که ناشی از تفاوت فاحش دو نوع جهان بینی است. واسازی یک ایدئولوژی بشری است که با مرکزگرایی و مطلق محوری توحید، هماهنگی ندارد، بلکه دقیقا نقطه مقابل اندیشه توحیدی و دینی است. بنابراین برخلاف دیدگاه واسازی مبنی بر تقدم ارزشی "نوشتار" بر "گفتار" و مرگ مؤلف و تعدد معنایی، ما در متن قرآن کریم به عنوان هم "کتاب" و هم "کلام" الهی، بیش از آن که با تعدد معنی روبرو باشیم، با عمق، گستره و لایه های معنایی مواجه هستیم که در ضمن نظامی خاص و با قصدمندی بیان شده و برخلاف پیش کشیدن "غیاب" در واسازی، "حضور" و "غیاب" در متن مرکزگرای قرآنی همزمان به تناسب سطح ادراک خواننده به طور محسوسی جلوه گر است.
مقاربه أسلوبیه فی قصیده "مَلحَمَه الصُّمُود" لسمیر العُمَری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
110 - 90
حوزههای تخصصی:
تُعَدُّ الأسلوبیه من المناهج النقدیه واللسانیه التی تتناول دراسه النصوص الشعریه فی شتی المستویات کالفونیمات، والإیقاع والحقول الدلالیه والصور الشعریه للعثور علی الدلالات ورصد الملامح الأسلوبیه فی النصّ، فهی طریقه الشاعر فی تشکیل الماده اللغویه. یستهدف البحث دراسه السمات الأسلوبیه فی شعر الشاعر الفلسطینی الحدیث - سمیر العُمَری- عبر قصیدته "ملحمه الصمود". تمّ إعداد هذا البحث وفق المنهج الأسلوبی ثمّ الوصفی التحلیلی للعثور علی نماذج الصور الأسلوبیه فی القصیده والإبانه عن قصدیه الشاعر فی توظیفها. حاول الشاعر عبر توظیف هذه الصور الأسلوبیه إضفاء نمط من أنماط الجمال والتأثیر علی بنیه القصیده الحدیثه. وأخیرًا خلص البحث إلی أنّ الشاعر أراد من خلال استخدام هذه الأنماط الأسلوبیه التعبیر عن العواطف والمشاعر المکبوته التی ترأسها القضیه الفلسطینیه لیجعلها قضیه إنسانیه تشمل کلّ أبناء البشر علی مرّ العصور. من أهمّ المظاهر الأسلوبیه المدروسه فی هذا البحث المستوی الصوتی والإیقاعی والترکیبی والدلالی والصوره الشعریه. تُعَدُّ الأسلوبیه من المناهج النقدیه واللسانیه التی تتناول دراسه النصوص الشعریه فی شتی المستویات کالفونیمات، والإیقاع والحقول الدلالیه والصور الشعریه للعثور علی الدلالات ورصد الملامح الأسلوبیه فی النصّ، فهی طریقه الشاعر فی تشکیل الماده اللغویه. یستهدف البحث دراسه السمات الأسلوبیه فی شعر الشاعر الفلسطینی الحدیث - سمیر العُمَری- عبر قصیدته "ملحمه الصمود". تمّ إعداد هذا البحث وفق المنهج الأسلوبی ثمّ الوصفی التحلیلی للعثور علی نماذج الصور الأسلوبیه فی القصیده والإبانه عن قصدیه الشاعر فی توظیفها. حاول الشاعر عبر توظیف هذه الصور الأسلوبیه إضفاء نمط من أنماط الجمال والتأثیر علی بنیه القصیده الحدیثه. وأخیرًا خلص البحث إلی أنّ الشاعر أراد من خلال استخدام هذه الأنماط الأسلوبیه التعبیر عن العواطف والمشاعر المکبوته التی ترأسها القضیه الفلسطینیه لیجعلها قضیه إنسانیه تشمل کلّ أبناء البشر علی مرّ العصور. من أهمّ المظاهر الأسلوبیه المدروسه فی هذا البحث المستوی الصوتی والإیقاعی والترکیبی والدلالی والصوره الشعریه.
جایگاه وطن، آزادی، قانون و دانش در شعر ادیب الممالک فراهانی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۸
207 - 232
حوزههای تخصصی:
آنچه شعر دوره مشروطه را از دیگر ادوار شعر فارسی متمایز و ممتاز می نماید، مضامین نو و تازه آن است. شعر ادیب الممالک ، آیینه ی تمام نمای اوضاع اجتماعی و سیاسی کشور در دوره مشروطه است. او بنا به اقتضای دوره پر تحول مشروطه، نسبت به امور و تحولات اجتماعی، سیاسی کشور بی تفاوت نیست. او نمی تواند " برج عاج" نشین باشد. ادیب الممالک از شعرای سنت گرای این دوره است. او در قالب قصیده، قطعه، مثنوی، مسمط، ترجیع بند و ترکیب بند، مضامین و مفاهیم سیاسی، اجتماعی را در شعر خود آورده است.
در این پژوهش به بررسی 4 موضوع آزادی، وطن، قانون و علم (دانش) در دیوان ادیب الممالک پرداخته شده است و نتایج گویای آن است که واژه دانش و علم نسبت به 3 مورد دیگر، بسامد بیشتری در دیوان وی دارد. از سوی دیگر، از جهل و نادانی بسیار نکوهش شده است. نتیجه اینکه جهل ستیزی های ادیب، محرک خوبی برای بیداری اذهان عمومی است، به خصوص هنگاهی که از زبان طنز و هزل استفاده می کند، خواننده را به نفکر و تأمل وا می دارد.
La Mythomanie dans La Ronde de Nuit et Dora Bruder de Patrick Modiano(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۵, No ۲۸, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۱
142 - 157
حوزههای تخصصی:
Le romancier français contemporain, Patrick Modiano nous présente à travers ses œuvres romanesques et entre autres, La Ronde de Nuit et Dora Bruder, une âme hantée par les éléments du passé et un goût penché vers l’imagination. Celle-ci a le plus grand pouvoir sur l’auteur mais la part autobiographique est tout de même indéniable, entièrement métamorphosée par l’imagination. Modiano mélange la vérité et la fiction en une structure variable où domine, de surcroît, l’invention, les perceptions et les fantasmes. L’œuvre modianesque est fondée dans une large mesure, sur un seul principe : la mythomanie. La mythomanie est une forme de déséquilibre psychique caractérisée par des propos mensongers auxquels l'auteur croit lui-même. Le sujet élabore des évènements et des actes qui n'ont jamais eu lieu. En fait, la mythomanie s'avère être un type de mensonge pathologique dans lequel le sujet croit à la réalité de sa production créative imaginaire et agit partiellement ou complètement en fonction d'elle. Quel que soit le roman, l’auteur la met en avant de façon récurrente. Dans cette recherche, nous allons tenter de comprendre l’obsession de Modiano pour ce qui touche à cette figure de mythomanie. Pour ce faire, en étudiant les thèmes « histoire », « espace » et « temps » dans les deux romans susmentionnés, nous essayerons de comprendre la part de la fiction et surtout de la mythomanie dans le monde littéraire de Modiano.
عناصر روایی در هفت کشور فخری هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۳۶
191-218
حوزههای تخصصی:
هفت کشور نوشته فخری بن امیر هروی، اثری روایی است که یک «مقدمه»، هفت «منزل»، هفت «کشور» (اقلیم) و شش «مسافت» (= شش فاصله میان هفت اقلیم) را دربر دارد. نویسنده در قسمت مقدمه، از صفات انسان کامل و برخی از صفات پسندیده سخن گفته و در کشورها و مسافت ها به سیاست و کشورداری، بحث درباره پادشاهان و وزیران، مراتب آنان، بایست های هر یک از این مراتب و همچنین مطالب تاریخی پرداخته است. این کتاب نمونه بارزی در زمینه اخلاق و سیاست به روش نقل حکایت با نثری ادیبانه و منشی گرایانه است که در قرن دهم هجری نوشته شده است. در این پژوهش اسلوب و الگوهای ساختاری هفت کشور تبیین شده و عناصر روایی چون طرح، شخصیت ها و ویژگی های داستانی و همچنین، میزان اقتباسش از دیگر آثار مورد تحلیل قرار گرفته است. شناخت اجزای سازنده حکایات هفت کشور و هم بستگی این عناصر با هم و با کل حکایات در جهت شکل شناسی حکایات مهم ترین هدف این پژوهش است. بررسی شیوه حکایات نشان می دهد که بیشترین بازدهی کشمکش در نوع ذهنی حکایات است که این موضوع نشان دهنده اهمیت عنصر خرد در هفت کشور است. گره گشایی در پایان تمام حکایات با راهنمایی های یاریگرانی نظیر حکیم مشاور و کنش شخصیت ها انجام می شود. براساس نتایج این پژوهش با وجود تفاوت در نتیجه گیری از حیث اهداف کاربردی و اندیشه ای که زیربنای همه حکایت هاست، به طور کلی تمامی آن ها وحدت دارند و تفکری غالب، همه را به یکدیگر پیوند می دهد. پایان حکایت ها نیز بسته است.
ساختمان واژه عطف و تشخیص آن از گروه نحوی همپایه با تکیه بر چند متن ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
87 - 109
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با رویکرد زبانی به متون ادب فارسی و با هدف بازشناسی کلمه مرکب عطفی از گروه همپایگی حرف عطف و بازنمایی ساختمانِ آن سامان یافته است. در روند تحقیق واژه های دو سوی حرف «و» بررسی شد و کلماتی که به عنوان اجزای یک واحد واژگانی از نشانه های مرکب به ویژه از استقلال نحوی برخوردار بودند، همراه با نمونه هایی گردآوری شد. سپس با بررسی ساختمان داده ها، ساختار واژگانیِ مرکب عطفی، مرکب اتباعی و نام آوای مرکب، زیرعنوان واژه عطف ترسیم شد و نمونه هایی از دشوارترین شواهدی که در آن ها واژه عطف، آوا و صورتی همسان با ساخت نحوی اش داشت، ارائه شد تا نشان داده شود که از نشانه های چندگانه مرکب، «استقلال نحوی» در شناسایی مرکب عطفی از گروه نحوی به ویژه در صورت های همسان، کاراتر است؛ واژه عطف در متن ادبی به تمامی از قاعده بازگشت ناپذیری مرکب پیروی نمی کند و نسبت به زبان معیار از تنوع ساختاری بیشتری بهره مند است
سرل و جایگاه منطقی داستان های خیالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جان سرل در فلسفه زبان خود به تفاوت های ظریفی توجه دارد که در میان انواع مختلف افعال گفتاری وجود دارند. به باور او، گفتن یا نوشتن در یک زبان، عبارت است از انجامِ یک نوع کاملاً خاص از افعال گفتاری که افعال مضمون در سخن نامیده می شود. بدین لحاظ، وجود گفتمان داستانی برای کسی که به چنین دیدگاهی معتقد است، مسئله دشواری را ایجاد می کند؛ یعنی چگونه می توانیم اثری داستانی را بفهمیم، حتی اگر نویسنده ظاهراً پاره ای از قواعد مهم کاربرد زبان را نقض کند؟ تلاش وافر سرل، در این سیاق، تحلیل مفهوم داستان است، نه مفهوم ادبیات. در واقع هدف او، بررسی تفاوت میان اظهارات داستانی و جدی است، نه بررسی تفاوت میان اظهارات مجازی و واقعی. از نظر سرل، نویسنده یک اثر داستانی، به انجام مجموعه ای از افعال مضمون در سخن، معمولاً از نوع تصدیقی، تظاهر می کند. او معتقد است آنچه داستان خیالی را ممکن می کند، مجموعه ای از قراردادهای فرازبانی و غیرمعناشناختی ای است که ارتباط میان کلمات و جهان را که از طریق قواعد معناشناختی افعال گفتاری بنیان نهاده شد، قطع می کنند. بر این اساس، اعمال متظاهرانه افعال مضمون در سخنی که نگارش اثری داستانی را شکل می دهند، عبارت اند از: انجامِ افعالِ اظهار، به صورت واقعی، با قصد توسل به قراردادهای افقی که تعهدات اظهارات متعارف مضمون در سخن را به حالت تعلیق درمی آورند. هدف این جستار، بررسی، تحلیل و نقد نگاه سرل به جایگاه منطقی گفتمان داستانی است.
Les Romans durassiens à la Lumière de la Théorie Pratique de Bourdieu(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۳, No ۲۴, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۰
81-104
حوزههای تخصصی:
Ce travail s’intéresse à l’étude des romans indochinois de Marguerite Duras, Un barrage contre le pacifique et L’Amant, à la lumière des concepts sociologiques. En réalité, l’Indochine se réécrit par la romancière comme une société fracturée et divisée suivant plusieurs dimensions. Les personnages se divisent, en effet, par les inégalités à la fois sociales et raciales, selon les deux livres, et dans le cadre hétérogène d’Indochine. Ainsi les expériences vécues de la romancière à l’extrême Orient l’amènent-elles à lire et à écrire le social conformément au contexte d’émergence des deux livres à travers le prisme de son lieu de naissance. La poétique et la politique s’y nouent parfaitement pour souligner l’univers durassien, et c’est grâce à la théorie de la pratique de Pierre Bourdieu, que ces deux ouvrages représentent la nature de l'action humaine, qu'elle soit individuelle ou collective, permettant une nouvelle lecture sociologique des deux romans à l’appui des concepts scientifiques.
تحلیل گفتمان انتقادی قدرت در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
173 - 201
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از نظریه های کارآمد برای تحلیل لایه های پنهان زبان و گفتمان است. براساس این نظریه، یکی از مؤلفه های اصلی برای بیان اهداف و اغراض گفتمانی، قدرت است. نورمن فرکلاف، نظریه پرداز مشهور حوزه تحلیل گفتمان انتقادی بر آن است که قدرت در روابط اجتماعی و به تبع آن گفتمان بسیار تأثیرگذار است. در این پژوهش کوشش شد با کاربست الگوی سه بعدی فرکلاف، مؤلفه قدرت در منظومه خسرو و شیرین نظامی تحلیل و نمودهای زبانی آن از این منظر تبیین شود. فرضیه اصلی پژوهش این بود که نظامی در خسرو و شیرین، گفتمانی در خور قدرت و جایگاه اجتماعی هر یک از شخصیت های منظومه ساخته و پرداخته است. با تحلیل منظومه خسرو و شیرین در سه سطح الگوی فرکلاف، روشن شد که کاربرد متفاوت الفاظ، استفاده از وجه های مختلف زبانی و دستوری، تفاوت شیوه های اقناعی، دیدگاه متفاوت شخصیت های داستان نسبت به یکدیگر و صراحت و پوشیدگی در گفتار مستقیماً به تفاوت نقش قدرت نابرابر در منظومه خسرو و شیرین نظامی بستگی دارد.
تصویرآفرینی بلاغی از قرآن کریم در شعر و ادب فارسی: مطالعه موردی اشعار سلمان هراتی
منبع:
شفای دل سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
63 - 78
حوزههای تخصصی:
سلمان هراتی، از جمله شاعران متعهد و صاحب سبک است. بهره گیری از تصاویر بلاغی در شعر او دارای دو خصیصه اقلیمی و توجه به مفاهیم قرآنی است. این رویکرد، علاوه بر نوعی نوآوری ادبی، بیانگر اصول اخلاقی و قرآن مداری سلمان است. هراتی، در تصویرآفرینی هنری، از مفاهیم قرآنی صرفاً به عنوان ابزار بهره نگرفته است؛ بلکه از آن، در جهت تقدس بخشیدن به شعر استفاده کرده است. به بیانی دیگر، اغلب اشعار سلمان، در حوزه پایداری و دفاع مقدس است و با بهره گیری از مفاهیم قرآنی در تصویرآفرینی، علاوه بر ایجاد التذاذ ادبی، به آن ها تقدس بخشیده است و دراین بین، تشبیه مهم ترین عنصر سازنده اشعار قرآنی سلمان است که در اختیار غنای عاطفه قرارگرفته است. در پژوهش حاضر به تبیین چگونگی تأثیر بلاغی قرآن کریم در اشعار سلمان هراتی پرداخته شده است.
روایت نقّالان از داستان رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر نقالی یکی از شاخه های مهم ادبیات عامه، بازتاب دهنده تجربه های بازسازی شده از حماسه های ملی و پهلوانی است. نقالان می کوشند با ساده ترین تعابیر و باز سازی جذاب ترین وقایع، اجزای مختلف داستان ها را متناسب با ذهنیت مخاطبان به نوعی تغییر دهند یا تکمیل کنند. به این ترتیب بر هسته اصلی داستان، شاخ و برگ های درهم پیچیده ای تنیده می شود. در این تحقیق ضمن مروری کوتاه بر پیشینه سنت نقالی، سازوکار روایی نقالان در دو محور اصلی: 1- قرینه سازی 2- دلیل تراشی بررسی شده است. بخش قرینه سازی نقالان از وقایع این داستان نیز در سه موضوعِ اسب پهلوان، دل باختگی و نیز به کارگیری اصطلاحات و مفاهیم دینی مصداق می یابد. همچنین در بخش دوم تحقیق در سازوکار دلیل تراشی به روش تطبیقی، مشخص خواهد شد که موضوعات داستانی مانند ربوده شدن رخش، وصلت با تهمینه، قول ازدواج سهراب با دختر افراسیاب، مجادله رستم با کاوس و رویارویی رستم و سهراب، زمینه ای است که نقالان در طومارها به توجیه و مدلل جلوه دادن وقایع داستانی می پردازند. نتایج این تحقیق به بررسی جامعه شناختی ذوق هنری نقالان و مخاطبان و شناسایی مهارت های روایی نقالان کمک می کند.
کمان ماه؛ بازکاوی یکی از ابیات مثنوی مولوی
حوزههای تخصصی:
«قوس قزح» از زبان و فرهنگ عرب جایگزین آزفنداک و تیراژه در زبان فارسی شد و در معنای رنگین کمان به کار رفت، این ترکیب در طول زمان با اسطوره ها و باورهای عامیانه و مذهبی پیوند خورد و نویسندگان و شاعران عرب زبان و ایرانی آن را در آثارشان به کار بردند. یکی از این نویسندگان مولانای رومی است که در مثنوی معنوی از آن بهره برده است. مثنوی معنوی متنی است عمیق که مولانا با وسعت دید و علم فراگیر آن را خلق کرده است؛ ابیاتی در مثنوی آورده شده اند که هرچند به ظاهر، دریافتی ساده دارند؛ اما برای درک درست معنای مورد نظر و به بیراهه نرفتن، همچنین دست یافتن به شیوه تصویرسازی و ایجاد شگردهای هنری آن نیاز به بررسی جامع به همراه اطلاع از مناسبات علمی و تجربی زمان نویسنده ضروری می نماید. این پژوهش بر آن است ضمن بررسی پیشینه لغوی و باورهای اساطیری، تاریخی و مذهبی منسوب به «قوس قزح»، یکی از ابیات مثنوی مولوی « از قزح در پیش مه بستی کمر زآن همی رنجی ز انشق القمر» را بازخوانی کند و ابهاماتی را که در این بیت در این زمینه مطرح است؛ با دیدگاه انتقادی و نقد شرح شارحان مثنوی بررسی و تحلیل نموده و معنای صحیح بیت مورد نظر به همراه ساختارهای زیبایی شناسانه آن را ارائه نماید.
عناصر عامیانه و غیررسمی گفتاری و نوشتاری در سطح واژگانی برخی از ترجمه های کهن عهد عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های ناشناخته زبان و ادبیات فارسی، ترجمه های کهن عهد عتیق هستند. معمولاً زبان این متون فارسی و خط آن ها عبرانی است. یکی از ویژگی های این نوع از متون، تأثیرپذیری شدید از ادبیات و زبان عامیانه فارسی است. در این مقاله براساس معیارهای زبان شناسی اجتماعی، عناصر عامیانه گفتاری و نوشتاری برخی از این متون (ترجمه های عهد عتیق) بررسی شده است. براساس این بررسی، زبان متون پیش گفته در سطح واژگانی از دو جنبه تحت تأثیر زبان عامیانه قرار گرفته است: نخست تحولات آوایی که شامل موارد زیر است: تحول âm / ân > um / un، همگونی آوایی، کاهش واجی، افزایش واجی، انواع مختلف ابدال و قلب. دوم واژه های گویشی. عناصر گویشی هر زبان پیوستگی تنگاتنگی با زبان و ادبیات عامه آن دارند. عناصر نوشتاری غیررسمی نیز از دو جنبه بر این متون تأثیر گذاشته اند: الف) استفاده از خط عبرانی؛ ب) اغلاط املایی. براساس تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که این نوع از ترجمه های عهد عتیق از نظر زبانی به گونه عامیانه یا دست کم غیررسمی زبان نزدیک تر هستند.
بررسی چند واژه، ترکیب و تعبیرِ فوت شده از فرهنگ ها براساس کلیات کمال الدین اسماعیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۸ شماره ۱۴
113-126
حوزههای تخصصی:
بررسی اغراض ثانوی خبر و انشا در حکایت تمثیلی پادشاه و کنیزک مولانا و مقایسه آن با دستور نقشگرای هلیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
علم معانی به عنوان یکی از شاخه های بلاغت یا ریطوریقا در ادب اسلامی، شباهت و ارتباط بسیار زیادی با دانش زبان شناسی و سه شاخه اصلی آن یعنی واج شناسی، نحو و معنی شناسی و به تبع آن نظریه های نقد ادبی نوین دارد. هلیدی یکی از پژوهشگران برجسته مکتب زبان شناسی انگلستان است که دیدگاه هایش در «دستور نقش گرا»، مشبابهت های فراوانی با مباحث «خبر»، «انشا» و «اغراض ثانوی کلام» در علم معانی دارد. مقاله حاضر با تکیه بر داستان تمثیلی پادشاه و کنیزک مولانا جلال الدین در مثنوی معنوی، سعی در مقایسه، بررسی و نمایاندن مشترکات، همپوشانی ها و مشابهت های موجود میان مبحث اغراض ثانوی خبر و انشای علم معانی و مباحث موجود در دستور نقش گرای هلیدی دارد.
بررسى تطبیقى مکتب رمانتیسم در اشعار سهراب سپهرى و جبران خلیل جبران
حوزههای تخصصی:
آیین تعلیمی کفن و دفن و سوگواری در هشت اثر حماسی (شاه نامه، گرشاسب نامه، اسکندرنامه، ظفرنامه، مهابهارات، اودیسه، ایلیاد و انه اید)
حوزههای تخصصی:
سایه سیاه و سنگین مرگ، این دغدغه همیشگی ذهن بشر، همگام با زندگی همواره با انسان بوده و این راز مخوف پیوسته ذهن او را به خود مشغول داشته است. بشر راه های بسیاری را برای مقابله با مرگ یا فرار از آن آزموده ولی راه به جایی نبرده، لذا تلخی حضورش را پذیرفته و بدان تن داده است. با قبول واقعیت مرگ، هر ملّتی به فکر افتاد تا این بخش از زندگی را بنا بر مذهب و فرهنگ و سنّت خویش با آداب خاصی پاس دارد. رفتگان را بزرگ بشمارد و خود را در برابرش آماده کند. شاید وصیّت کردن، نمایش آمادگی در برابر مرگ باشد. در این مقاله سعی شده تا حدّ امکان به آداب سوگواری در چند اثر حماسی پرداخته شود.
اشارتی گذرا به تأثیر مضامین قرآن کریم در شعر حافظ
حوزههای تخصصی:
مقایسه بینامتنیت (تناص) اشعار قرآنی ابوالعتاهیه و مولوی درباره راهکارهای رسیدن به زهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵
14 - 34
حوزههای تخصصی:
یکی از گنجینه های ادبی، اشعار شاعران است، در این میان بسیاری از شاعران مسلمان، متأثر از قرآن کریم بوده و در اشعار خود معارف آن را بازنشر داده اند. بررسی مقایسه ای بین برخی از این شاعران با هدف شناخت دیدگاه های ایشان و کیفیت اثرپذیریشان از قرآن درباره راه کارهای رسیدن به زهد، هدف این نگاشته را تشکیل می دهد، برای انجام این کار دو شاعر مسلمان یعنی ابوالعتاهیه به عنوان شاعر عرب زبان و مولوی به عنوان شاعر پارسی گوی انتخاب شد، در ابتدا اشعار زهدی ابوالعتاهیه و مولوی شناسایی و سپس با استفاده از روش تحلیل محتوا و لفظ مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از شناسایی آیه ای که شاعر آن را سرلوحه بیان خود قرار داده به تبیین نوع رابطه شعر با قرآن در سه قالب نفی جزیی، نفی کلی و نفی متوازی بر اساس دیدگاه کریستوا اقدام گردیده است. نتایج این تحقیق نشان داد؛ دیدگاه های این دو شاعر در زمینه راه کارهای رسیدن به زهد بسیار وسیع است؛ مواردی چون: مبارزه با هوای نفس، تأکید بر معادباوری، یادکرد نظارت دائمی خداوند و توجه دادن به پایان دنیا؛ از جمله این نتایج به شمار می رود، هم چنین می توان گفت: اشعار زهدی ابوالعتاهیه بیشتر تک بعدی با رویکردی زاهدانه و اشعار مولوی چند بعدی و بیشتر عارفانه است.