محمدسعید میرزایی

محمدسعید میرزایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تلاش برای ترسیم الگوی ارتباط روایی در مثنوی های بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی ارتباط انسان روایت مثنوی های بیدل دهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۲۹۳
بیدل در مثنوی هایش به صورت جدی به موضوع انسان به عنوان رمزگان محوری خود پرداخته است. انسان، ابعاد و امکانات وجودی او، مهم ترین دغدغه ی بیدل است. از منظر بیدل، تمامی مظاهر هستی، زاییده ی «ادراک» آدمی است. وی در حکایت هایی که تنها یک شخصیت محوری دارند، سفر انسان را در جستجوی خود، روایت می کند. انسان مرکزی روایت بیدل، پس از جستجوهای بسیار درمی یابد که هرچه هست، از دایره ی «ادراک» و «وجود» او بیرون نیست و خود او، درواقع حقیقت یگانه ی هستی است. این پژوهش با بررسی ابعاد مختلف روایت مندی در مثنوی های بیدل براساس بلندترین حکایت ها و امکانات خوانش روایی و فهم روایت در نسبت با اندیشه ی بیدل، تلاش می کند تا نشان دهد وی با امکانات و ظرفیت هایی که در روایت خود به کارمی گیرد، چگونه و چه رابطه و نسبتی با مخاطب فرضی خود در مقام یک «انسان نوعی» دارد. درواقع، این پژوهش، هم عرض با بررسی رابطه ی میان «داستان» و «گفتمان»، به بررسی رابطه و نسبت میان «راوی»، «تک شخصیت محوری داستانی» و «مخاطب فرضی» می پردازد، تا بتواند نموداری ترسیم کند که جهتِ روایت بیدل را در لایه ها و سطوح مختلف داستانی به ما نشان دهد.  واژه های کلیدی:
۲.

تحلیل روایی عنصر زمان در حکایتی از مثنوی «محیط اعظم» بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک هندی بیدل زمان روایی مثنوی محیط اعظم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۱ تعداد دانلود : ۶۴۳
در پژوهش حاضر یکی از حکایت های حالت محور مثنوی «محیط اعظم» سروده ی بیدل دهلوی تحلیل و واکاوی شده است. در جریان این بررسی با تمرکز بر عنصر زمان جنبه هایی همچون کانون سازی، ترتیب کارکردها، نشانه های حضور راوی ، سرعت روایت،نقاط تحیرروایی و... بر مبنای آموزه های روایت شناسان ساختگرا از جملهژرار ژنت،رولان بارت و جرالد پرینس، بررسی شده است. با توجه به اینکه مثنوی های بیدل تاکنون حوزه ای تقریباً نامکشوف برای پژوهش های روایی بوده است، یکی از اهداف اولیه ی این پژوهش معرفی و شناسایی ارزش های ویژه ی روایت پردازی بیدل در مثنوی های اوست. پرسش اساسی این پژوهش آن است که روایتگری بیدل تا چه میزان دقیق، هدفمند و در خدمت اندیشه ی اوست؟ و وی چه تمهیداتی برای پاسخ به پرسش های احتمالی مخاطب درجهت رسیدن به خوانش حداکثری اندیشیده است؟ نتایج این بررسی در چشم اندازی کلینشانگر این واقعیت است که بیدل در مثنوی هایش سبکی دیگرگونه و شگردهای روایت گری قابل تأملی اختیار کرده است و به ویژه در حکایت مزبور گرانیگاه روایت وی عنصر زمان است که در انطباق آشکاری با مفاهیم عرفانی و فلسفی وی است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان