ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰٬۴۴۱ تا ۴۰٬۴۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
۴۰۴۴۲.

زائوم در ادبیات عامه برمبنای ادبیات عامه تربت جام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات عامه ادبیات عامه تربت جام شعر کودکان زائوم موسیقی در شعر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۱ تعداد دانلود : ۳۷۹
هدف در این جستار بررسی و تحلیل موضوع زائوم در ادبیات عامه است، زیرا ادبیات عامه بستری مناسب برای نمود زائوم بوده و هست و اساساً یکی از عناصر و موتیف های پرتکرار در ادب عامه، زائوم است. نمونه های این پژوهش از ادبیات عامه منطقه تربت جام انتخاب شده است. زائوم ( Zaum ) به واژه هایی گفته می شود که از منطق زبانی عدول کرده، فاقد معنا و مهمل اند، ولی با ایجاد موسیقی در شعر (نیز در امثال و حکم و ترانه ها) موجب انگیزش عاطفی و خوشایندی می شوند. در پژوهش های ادبی این اصطلاح از مکتب آینده گرایی روسی سرچشمه می گیرد. نخستین بار شفیعی کدکنی آن را وارد مطالعات ادبی فارسی کرد. بنابر تقسیم پژوهشگران، زائوم به سه دسته نشانه شناسیک، صرفی و آوایی تقسیم می شود. این تقسیم بندی براساس زائوم در سطح کلمه است که در ادبیات عامه دیده می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که زائوم در سطح مصراع (جمله) نیز اتفاق می افتد. «هیچانه ها» و «تزریق» نمونه زائوم جمله اند. زائوم گرچه بی معنی است، اما موجب تولید و افزونی موسیقی می شود .درنتیجه این موسیقی بار معنایی را جبران می کند. در بعضی شعرهای عامه که شاعر تبحر شعری بالایی ندارد، دست به خلق زائوم می زند. در شعر کودکان چون به موسیقی بیشتر از معنا پرداخته شده است، زائوم پررنگ تر است.
۴۰۴۴۶.

نقد کاربرد نظریه ادبی در مقالات پژوهشی (با تأکید بر روایت شناسی ساختارگرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ادبی روش شناسی روایت شناسی ساختارگرا مقاله علمی - پژوهشی آسیب شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۲ تعداد دانلود : ۵۹۶
بهره گیری غیرروشمند از نظریه های ادبی یکی از مهم ترین آسیب های پژوهش های ادبی در زبان فارسی است. این ضعف بیش از آنکه به فهم درست یک نظریه مرتبط باشد برآمده از اشکالات روش شناختی مربوط به استفاده از نظریه ادبی است. در این نوشتار به معرفی و تحلیل اصلی ترین اشکالات کاربرد این نظریه ها و عوامل و پیامدهای آن با تأکید بر مقالات علمی پژوهشی منتشر شده در حوزه روایت شناسی ساختارگرا پرداخته شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که سهل انگاری در کاربرد نظریه ها، موجب راه یابی خطاهایی روش شناختی در اغلب این مقالات شده است. مواردی چون نگاه آموزشی و سطحی به نظریه ها، بی توجهی به مبانی نظریه ها و برخورد تقلیل گرایانه با آنها از مهم ترین این اشکالات هستند. در پایان با تحلیل و بررسی آماری بیش از 90 مقاله علمی پژوهشی منتشر شده بین سالهای 90 تا 96، نشان داده شده است که به دلیل اشکالات یاد شده، این مقالات نه از نتایج مقالات پیشین تأثیر پذیرفته اند و نه چندان نقشی در شکل گیری مقالات بعد از خود داشته اند.
۴۰۴۴۹.

تبریز از منظر مولانا جلال الدین محمد بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا تبریز شمس دیوان کبیر مثنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۱ تعداد دانلود : ۳۷۲
شهرها نشانه فرهنگ و مدنیت شهروندان آن ها هستند و در پیدایش سازه های صنعتی و فرهنگی نقش بسزایی دارند. بزرگان را می پرورند و مورد تکریم بزرگان قرار می گیرند. مولانا جلال الدین در آثار خود؛ کلیات شمس و مثنوی معنوی از شهرها و سازه های شهری نام می برد اما هیچکدام به اندازه مکّه مکرّمه به دلیل وجود کعبه معظّمه و شهر تبریز به جهت شمس تبریزی در ذهن و زبان او اثر نگذاشته است. مولانا به جهت شیفتگی و عشق سوزان به شمس، از زمانی که جذب او شده است، تخلصش از خاموشی به روشنی شمس می گراید. از این هنگام است که تبریز در درون او برتر از کعبه و برتر از عالم ناسوت و لاهوت می شود، گویی او می بیند که عرشیان به خاک تبریز سجود می برند انگار او شنیده که تبریز بلی گوی اَلَستُ بِرَبِکُم حق تعالی بوده است. این شهر زیبای سده هفتم که پایتخت غازان خان تیموری بود را برتر از بهشت می انگارد و کعبه اسلام نه بلکه کعبه هر دو جهان می شمارد و شمس را رکن یمانی آن می نامد. در خاک تبریز عجایب ها می بیند و از مسافران آن شهر می خواهد که به عنوان تحفه مقداری خاک تبریز برای او بیاورند تا سرانجام در خاک تبریز مدفون شود. در این گفتار نویسندگان کوشیده اند به روش توصیفی – تحلیلی به تحلیل جلوه های تبریز در شعر مولانا بپردازند و دلیل برتری تبریز را در ذهن و زبان مولانا جویا گردند.
۴۰۴۵۰.

Etude de l’Espace Hétérotopique dans Solo d'un Revenant de Kossi Efoui et L’Énigme du Retour de Dany Laferrière Selon la Géocritique de Bertrand Westphal(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Westphal Foucault retour patrie hétérotopie

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۱ تعداد دانلود : ۴۷۶
Retour au pays natal après une longue durée est un phénomène récurrent qui a nourri beaucoup de romans à l’époque contemporaine tellement marquée par l’immigration et l’exil. Kossi Efoui, écrivain togolais, dans Solo d’un revenant et Dany Laferrière, écrivain haïtien, dans L’Énigme du retour racontent, chacun à sa manière, les complexités chez les revenants qui vivent l’expérience de l’altérité au sein de leur propre patrie. Le rapport problématique liant, dans ces récits, l’instance de la fiction à l’instance de la réalité, et le sens qui en résulte dans le processus du retour, nous préoccupent dans cette étude basée sur la géocritique de Bertrand Westphal. En plus, l’idée de l’hétérotopie évoquée par Michel Foucault et développée par Bertrand Westphal, nous prépare une théorie féconde pour analyser la fonction de l’espace du cimetière comme un espace autre, que les revenants mettent en valeur par rapport à la norme établie de la patrie.
۴۰۴۵۳.

دراسه «الکرونوتوب» التحلیلیه من منظار میخاییل باختین فی روایه «دو دنیا» و«ذاکره الجسد»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الأدب المقارن الکرونوتوب میخاییل باختین ألبرت أینشتاین دو دنیا ذاکره الجسد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۱ تعداد دانلود : ۴۸۲
درست هذه الورقه العلمیه معتمده على المنهج الوصفی التحلیلی، مصطلح الکرونوتوب (الزمکانیه) الأدبی خلال الإشاره إلى المصطلح نفسه فی حقل علم الفیزیاء لدى العالم الکبیر ألبرت أینشتاین؛کما درست کیفیه انتقال هذا المصطلح إلى الأدب على وجه العام والروایه على وجه الخاص بید الناقد و اللغوی الروسی الشهیر میخاییل باختین؛ هذا وإن مصطلح "الزمکانیه" أو "الکرونوتوب" یطلق على فضاء ناتج عن حرکه الزمن (الاسترجاعیه أم الاستشرافیه) داخل المکان فی الإطار الروایی بحیث لیس بإمکاننا أن نفککهما عن البعض. ثم بما أن المحور الرییسی فی الروایتین الفارسیه والعربیه یدور حول امتزاج الزمان والمکان فهی قامت بدراسه الکرونوتوب التحلیلیه فی إطار الروایتین من منظار الناقد الروسی میخاییل باختین. فاستنتجنا من خلال هذه الدراسه أن البنیه الکرونوتوبیه/الزمکانیه فی روایه « ذاکره الجسد » للکاتبه الجزایریه أحلام مستغانمی تتمتع بإطار واسع بالنسبه لروایه « دو دنیا » للکاتبه الإیرانیه گلی ترقی لأن البطل (السارد) فیها قد اعتمد على قوه خیاله وعواطفه أکثر مما نتوقعه، وتقنیه التداعیات بما فیها من الحرکات الاسترجاعیه بشکل کبیر لبیان أسباب الحوادث الماضیه، فهما تکونان نطاق الکرونوتوب الروایی؛ فی حین أن إطار الروایه الفارسیه الزمکانی یکون أقل سعه إذ هی قد کتبت لبیان الحوادث فقط.
۴۰۴۵۴.

بررسی زمینه های فرهنگی و گفتمانی شکل گیری هویت در شعر عقاب خانلری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر عقاب خانلری هویت نشانه شناسی فرهنگی بینامتنیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۱ تعداد دانلود : ۳۲۳
  پیوند دانش های متعدد علوم انسانی با یکدیگر، رویکردهای تلفیقی کارآمدی را در حوزه ی بینامتنیت طرح کرده است. مبحث هویت یکی از مقوله های مهمی است که پیوند اساسی با جامعه شناسی، نشانه شناسی فرهنگی، تحلیل گفتمان، انسان شناسی و حتی نقد ادبی دارد. پژوهش حاضر کوشیده است تا با رویکردی بینامتنی، عناصر مشترک نشانه شناسی، گفتمانی و انسان شناسی را در پیوند با عنصر هویت به کار گیرد تا به بازنمایی هویت «عقاب» در شعر عقاب خانلری بپردازد. دراین میان، نظریه ی آلوده انگاری ژولیا کریستوا و مبحث «خود» و «دیگری» در حوزه ی نشانه شناسی فرهنگی، به عنوان ابزار و پشتوانه های اصلی تفسیر، گزینش شده اند تا به بازنمایی فرایند شکل گیری هویت عقاب، در تعامل و تضاد با فرهنگ بیگانه و رانه های آلوده بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مرگ درابتدای روایت به عنوان رانه ای آلوده، سوژه را به چاره جویی وامی دارد؛ اما پس از تعامل با بیش فرهنگ (فرهنگ زاغ) و مشاهده ی رانه های آلوده، ازجمله از محیط زندگی و خوراک زاغ، به هویت اجتماعی خود بازمی گردد و با تلقی مرگ به عنوان امر مطلوب، به طرد رانه های آلوده و ترک سرزمین بیگانه دست می زند.        
۴۰۴۵۶.

بررسی زمانمندی روایت در منظومة مهرة سرخ سیاوش کسرایی بر اساس نظریة ژرار ژنت

کلیدواژه‌ها: منظومة مهرة سرخ سیاوش کسرایی روایت ژرار ژنت شعر معاصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۴ تعداد دانلود : ۷۵۰
منظومة مهرة سرخ یکی از بلندترین منظومه های روایی در ادبیات معاصر است که کسرایی با استفاده از شیوة روایی و اسطوره ای به بازآفرینی داستان رستم و سهراب می پردازد. از آنجایی که این منظومه خط سیر مستقیمی ندارد و همراه با تغییراتی نسبت به روایت فردوسی است، بهره گیری از نظریة ژنت در تفهیم این منظومه کمک شایانی به مخاطب می نماید. ژنت به سه نوع رابطة زمانی میانِ زمان داستان و زمان متن اشاره می کند که عبارت است از: 1. نظم و ترتیب 2. تداوم و دیرش 3. بسامد. نتایج نشان می دهد که کسرایی در عنصر نظم گرایش به زمان پریشی از نوع پس نگری دارد. این پس-نگری ها وسیله ای است برای او تا بتواند به روایت سرنوشت مختوم خویش بپردازد. در تداوم زمانی، توصیفات متعدد که شامل توصیف شخصیت ها و حالات آنها، فضا و مکان و زمان است، سبب شده است تا این منظومه دارای شتاب منفی باشد و زمان روایی با زمان داستان و متن –تقریباً- برابر باشد. بسامد بالای عنصر گفتگو سبب نزدیکی ساختارِ این منظومه به متنی دراماتیک شده است. این گفتگوها، علاوه بر امکانِ شخصیت پردازی، توانسته است بر بار تغزلی و غنایی منظومه بیفزاید. در موارد اندکی نیز با استفاده از عنصر حذف و تلخیص توانسته است از مطالب غیرضروری چشم بپوشد و مخاطب را به مطلب اصلی سوق بدهد. در مورد عنصر بسامد نیز می توان گفت که غیر از تکرار داستان تولد سهراب و مهره به بازو بستن او، از بسامد مکرر و بازگو خبری نیست و اغلب به صورت بسامد مفرد آمده است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان