فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۲۱ تا ۴٬۵۴۰ مورد از کل ۷٬۴۶۹ مورد.
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
269 - 291
حوزههای تخصصی:
لزوم توجه به مبحث کیفیت محیطی فضاهای داخلی، اثر مستقیم آن بر سلامت جسمی و روحی ساکنین (سندرم بیماری های ساختمانی) و همچنین صرفه جویی انرژی در ساختمان است. توجه به عوامل محیطی در طراحی معماری می تواند با صرف انرژی کمتر، کیفیت زندگی و سلامت کاربران را افزایش دهد. خانه های سنتی ایران، همواره نمونه های مناسبی از این گونه معماری را به نمایش گذاشته اند و می توانند الگوهای مناسبی برای طراحی امروز در اختیار معماران قرار دهند. خانه های قاجاری بافت قدیم شیراز نمونه های جالب توجهی از این گونه معماری ماندگار را جلوه گر هستند و کمتر مورد مطالعه قرار گرفته اند. بررسی دقیق عناصر کیفیت محیطی داخلی، خصوصا نور روز و آسایش حرارتی در این خانه ها و عوامل معماری تاثیر گذار بر عملکرد آن ها می تواند راه گشای طراحان امروزی باشد. در تحقیق حاضر خانه نعمتی به عنوان نمونه موردی انتخاب گردیده است. عوامل مذکور به روش کمی و از طریق برداشت های میدانی و شبیه سازی رایانه ای در نرم افزار دیزاین بیلدر محاسبه شده اند. تحلیل یافته های حاصل از برداشت های میدانی و شبیه سازی در دو مرحله صورت گرفته است. ابتدا میزان آسایش حرارتی و نور روز فضاها با استاندارهای رایج مقایسه گردیدند، سپس نتایج حاصل با مشخصات معماری فضاها به صورت کیفی توصیف گردیده اند. نتایج حاصل نشان می دهد ویژگی های معماری در اتاق های این بنا منجر به نتایج متفاوتی گردیده به عنوان نمونه زیرزمین در 10 ماه سال در محدوه آسایش است اما روشنایی مناسبی ندارد و اتاق شاه نشین 8 ماه از سال در محدوده آسایش قرار دارد و تقریبا در تمامی ماه ها از کیفیت نور مطلوبی برخوردار است.
نگاهی نو به شباهت سبک معماری دوره گورکانی با مساجد مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
93 - 104
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تاکنون چندین پژوهش به لحاظ گونه شناسی به مسئله شباهت میان سبک معماری دوره گورکانی و مساجد مالزی از طریق مشخصه های این دوره پرداخته اند. اگرچه این مشخّصه ها از لحاظ شکل و مصالح در انطباق با مساجد مالزی به لحاظ اقلیم، منطقه و دوره زمانی متفاوت دچار تغییر شد ه اند، اما همچنان بخش هایی از آن قابل تشخیص است.هدف پژوهش: این مقاله با رویکردی نوین در پی مقایسه سبک معماری دوره گورکانی و مساجد مالزی در دوران حکومت بریتانیا است. روش پژوهش: این پژوهش براساس مدل شباهت و تطبیق ویژگی ها انجام گرفته است. همچنین این تحقیق از طریق مشاهده و روش های مطالعه موردی و با توجه به مؤلفه هایی ویژه به صورت شاخص های معنادار جهت کمّی سازی داده های کیفی به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. عناصر گنبد، مناره و چاتری به عنوان ویژگی های مستخرج از سه مطالعه موردی دوره گورکانی با سه مسجد مالزی، در دوران حکومت بریتانیا از جهت شباهت سبکی در این تحقیق با یکدیگر مقایسه شده اند.نتیجه گیری: یافته های تحقیق بر شباهت ملموس سبکی مساجد مالزی و معماری دوره گورکانی دلالت دارد. نتیجه تحقیق همچنین حاکی از آن است که روش پشنهادی نوین این تحقیق به منظور ارزیابی شباهت سبکی میان معماری دوره گورکانی و مساجد مالزی براساس کمّی سازی داده ها راهکاری مناسب محسوب می شود.
Maharishi Vedic Architecture and Quality of Life: An International Mixed Methods Study of Lived Experience(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The histories of architectural design and town planning are replete with references to creating a better quality of human life. One of the approaches to enhancing human existence is Vāstu Vidyā , the knowledge of design and building from the ancient Vedic tradition. More recently, Vāstu Vidyā has been repurposed to include not only architectural practice and construction but also considered in light of the consciousness of the designer and builder and the need for a more ‘enlightened’ approach to design. Such a consideration is called Maharishi Vedic Architecture (MVA). Some of the features of MVA include a concern for orientation of the building to cardinal east, the position and proportion of rooms within the dwelling, and considerations of slope and relation to the early morning sun. Such features are said to enhance the creativity, health, and happiness of occupants. The purpose of the present study is to explore the experiences of individuals who reside in homes designed according to the principles of MVA. Triangulated quantitative and qualitative results from an international mixed-methods survey of 158 individuals in 14 countries indicate this approach to architectural design contributes to individual and family quality of life, specifically as it has been operationalized to mean changes in well-being, health, personal development, and success. On a quality-of-life scale, the study found a statistically significant difference between those living in MVA for more than three years compared to those living in MVA for less than three years ( F = 1.89, p = .02), however no difference was observed between experiences for people living in different locations.
ارائه روشی تلفیقی برای ارزیابی طرح های تفصیلی شهری (مطاله موردی: طرح تفصیلی منطقه ۶ شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
29 - 42
حوزههای تخصصی:
طرح های تفصیلی شهری مهم ترین ابزار ساماندهی نظام مند کالبدی شهرها، محسوب می شوند که در مواجه با نارسایی های کالبدی- فضایی شهرهای کشور به کار گرفته می شوند. علی رغم سابقه طولانی تهیه و اجرای آنها، ارزیابی میزان تحقق پذیری اهداف و موفقیت طرح های تفصیلی به ندرت انجام شده است و درنتیجه بازخورد آن در نظام برنامه ریزی انعکاس چندانی نداشته است؛ بنابراین، برای نیل به یک برنامه ریزی و مدیریت پویا، مستمر، منعطف و مبتنی بر واقعیات طرح های تفصیلی شهری، ارزیابی آنها گامی ضروری است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی میزان تحقق پذیری و موفقیت طرح تفصیلی منطقه 6 شهرداری شیراز است، در این راستا از تلفیق دو روش ارزیابی«طرح/فرایند/نتایج» 1 و «فرایند تهیه برنامه/ اجرای برنامه» 2 برای تدقیق معیارهای ارزیابی استفاده شده است. نتایج تحقیق علاوه بر بررسی نقاط قوت و ضعف تهیه و اجرای طرح تفصیلی مذکور، فرایندی از ارزیابی طرح های تفصیلی شهری را پیشنهاد می دهد که می تواند در ارزیابی طرح های مشابه مورداستفاده قرار گیرد.
امکان سنجی بهره گیری از انرژی های نو در تهران براساس تحلیل اطلاعات اقلیمی
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، امکان سنجی بهره گیری از انرژی های نو در شهر تهران است. در حال حاضر با توجه به شناخت شیوه-هاى طراحى و قابلیت بررسى آن ها به صورت بومى، وجود دانش و فن آورى تولید بومى فتوولتاییک ها در ایران طراحى و ساخت ساختمان هایى با این فن آوری در ایران دور از دسترس نیست. در این پژوهش اطلاعات اقلیمی سایت مورد نظر در موقعیت ایستگاه سینوپتیک امام خمینی تهران و شهر سالت لیک سیتی با یکدیگر مقایسه شد و بعد از اثبات شرایط اقلیمی مشابه دو منطقه به بررسی بهره گیری از انرژی های نو در سالت لیک سیتی پرداخته شد و بنابراین راهکارهایی برای استفاده از انرژی های نو در تهران ارائه شد. در این پژوهش به شیوه تطبیقی اطلاعات اقلیمی ایستگاه هواشناسی فرودگاهی امام خمینی در مقایسه با اطلاعات اقلیمی شهر سالت لیک سیتی قرار گرفت. استخراج اطلاعات از سازمان هواشناسی بوده و در تدوین مطالب از مقالات معتبر داخلی و خارجی استفاده شده است.
بررسی توزیع سه بعدی صوت کارگاه های صنعتی به منظور دست یابی به مکان یابی صحیح آن ها در لایه های ارتفاعی ساختمان ها با استفاده از GIS وCityengine (نمونه موردی: ناحیه3 از منطقه 12 شهر تهران)
منبع:
هویت محیط دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
63 - 46
حوزههای تخصصی:
مسئله صوت وآلودگی صوتی در مکان یابی کاربری های شهری از اهمیت بالایی برخوردار است. آلودگی های صوتی شهری عموماً از منابع مختلفی تولید می شوند که در آن میان سروصدای ناشی از اتومبیل ها و کارگاه های صنعتی در زمره مهم ترین عوامل ایجاد آلودگی صوتی محسوب می شوند. تاکنون پژوهش های زیادی در مقوله صوت و آلودگی صوتی صورت گرفته است، اما آنچه پژوهش حاضر را از سایر تحقیقات مشابه متمایز می سازد، بررسی توزیع صوت در لایه سوم فضا می باشد. پژوهش حاضر که در ناحیه سه از منطقه 12شهر تهران انجام شده است، به دنبال مکان یابی بهینه کارگاه های صنعتی از منظر شهری در لایه های ارتفاعی ابنیه موجود می باشد. در این راستا در 5 نقطه از ناحیه ، 70 ایستگاه اصلی و 30 ایستگاه فرعی جهت اندازه گیری صوت مشخص گردید. با استفاده از نرم افزار جی آی اس اطلاعات مکانی و توصیفی ایستگاه ها بررسی و سپس نقشه اطلاعات مکانی ناحیه ایجاد گردید، با بهره گیری از نرم افزار سیتی انجین الگوهای موردبررسی طیف بندی شده و با استناد به داده های ایستگاه ها نقشه سه بعدی صوت کل ناحیه تولید گردید. بر اساس نتایج این پژوهش مشخص شد که بهترین لایه ارتفاعی برای استقرار این کارگاه ها طبقه زیرین همکف می باشد. همچنین با جلوگیری از تمرکز کارگاه ها در کنار یکدیگر و جلوگیری از استقرار کارگاه ها در جداره اول خیابان های اصلی می توان به مقدار قابل توجهی از میزان تراز معادل صوت (Leq) در نقطه گیرنده کم نمود.
تکتونیکِ آجر در مسجد حکیمِ اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکتونیک یکی از مفاهیم نظری مطرح و روشی برای مطالعه تاریخ معماری است که در آن مفاهیم دوگانه فن و هنر وجود دارد. در معماری اسلامی ایران تا اواخر قاجار این توجه توأمان در بناهای آجری مشهود بود؛ اما قواعد آن شناخته شده نبود. با ورود مصالح جدید از اواخر قاجار تعامل فن و هنر فراموش گردید و معماریِ ایران با بحرانِ عدم شناخت قواعد فنی و هنری تکتونیکی مواجه شد. سؤال اصلی این است که پژوهش قواعدِ فنی و هنری آجر در مسجد حکیم اصفهان چگونه است؟ و هدف شناخت تکتونیک آجر به جهت شناخت معماری اسلامی ایران است. به منظور شناخت تکتونیک آجر براساس پارادایم معرفت شناسی تفسیرگرا، تحلیل محتوای کیفی با جهت گیری تبیینی و براساس نظریه کارل بتیچر و گاتفرید زمپر، برمبنای اطلاعات کتابخانه ای با مراجعه به اسناد و به صورتِ میدانی، ویژگی های فنی و هنری تکتونیک آجر در مسجدِ حکیم اصفهان به دلیلِ آجرکارهای برجسته آن مطالعه شده است. با تحلیل محتوایِ کیفی آشکار گردید معماری آجری ایران تحت قواعدِ تکتونیکی در سه مقیاسِ کلیتِ معماری (کلی)، مفصل بندی (میانی) و پوسته های آرایه ای (خرد)، شکل گرفته است. در هر سه مقیاسِ کلان (شکلی- سازه ای)، مفصل بندی (اتصال سطوح، ستون ها و قوس ها) در مقیاس میانی، مفصل بندی (جداکننده های سطح)، پوسته های آرایه ای و آرایه ای- سازه ای در مقیاس خرد، ویژگی های فنی با هنری در ارتباط و تعامل هستند. این تعامل تحتِ قواعدِ تکتونیکی ساخت فنی و هنری را در معماری آجری ایران در مسجد حکیم اصفهان 10- 13 ه ق نشان می دهد و بیانگر فرهنگِ ساخت استروتامیک در معماریِ آجری ایران و تأییدی بر نظریه تکتونیک گاتفرید زمپر است.
شناسایی بافت های فرسوده و نوع مداخله مناسب در آن ها با استفاده از GIS و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی؛ مطالعه موردی: محدوده درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۱
107 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به رشد شتابان شهرنشینی و افزایش فزاینده جمعیت شهرها، توجه به بافت های فرسوده که از سوی برخی متفکران از آن ها به عنوان ثروت پنهان شهرها یاد شده است، اهمیتی دوچندان یافته است. از جمله مراحل اساسی در فرآیند برنامه ریزی و طراحی بافت های شهری، تعریف و تبیین معیارهای علمی و جامع برای شناسایی و پهنه بندی بافت های فرسوده شهری است. این مقاله تلاش دارد تا با در نظر گرفتن تمامی عوامل مؤثر بر فرسودگی، به مدل جامع و کاربردی شناسایی پهنه های مختلف بافت های شهری نایل آید. در ادامه به منظور تحلیل دقیق تر داده ها، محدوده درکه واقع در شمال شهر تهران به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است؛ در این ارتباط از طریق مطالعه اسنادی و منابع کتابخانه ای و مصاحبه، اطلاعات لازم گردآوری شده و شاخص های مؤثر در شناسایی بافت های فرسوده تدوین و تدقیق گردیده است. با نهایی شدن مدل کاربردی و از طریق روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، پهنه های فرسوده در محدوده بافت مورد مطالعه، نوع مداخله مناسب و همچنین اولویت مداخله در آن ها مشخص شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که معیارهای تشخیص بافت های فرسوده متناسب با شرایط مختلف آن ها قابل تعیین بوده و اهمیت معیارها نسبت به هم، در محدوده های مکانی و زمانی مختلف متفاوت و فاقد یک وزن ثابت است و هر پهنه هرچند کوچک بر اساس میزان و نوع فرسودگی، نوع خاصی از مداخله را طلب می کند.
Review Drawn Miniature of Tabriz City by Nasuh in 16th century(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nasuh, Known as Matrakci was a miniature painter who accompanied King Suleایمان Kanuni during his campaign to Iran in 940-42 AH/1533-36 AD and he has drawn many miniature from lots of Iranian cities including Khoy, Tabriz, Zanjan, Soltaniyeh, حامدan, and Ghasre Shirin to Baghdad and Shahre Zur, Baneh, Bukan, Maraghe. Being capital during one part of the Safavid dynasty and in the other part as the second most important political, economical, social, cultural and architectural city in Iran, Tabriz was considered a very important city. Unfortunately, the natural and artificial disasters such as incessant earthquakes and war with the powerful neighboring countries like ottoman had destroyed many parts of its structure. Therefore drawn miniature from Tabriz is the most comprehensive visual documents of one of the powerful city of Iran in Safavid Era that it’s reviewing helps a lot to recognition lost elements of this city in the 16th century.
ارتقاء عملکردی – کالبدی گذر تاریخی هفت منبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیرجند با جمعیتی برابر ۱۷۰ هزار نفر، شهر کوچکی در جنوب خراسان است. ساختار شهر حاصل ترکیب دو فرم ساختاری مختلف است: بافت ارگانیک و بافت شطرنجی. بر اثر ایجاد شبکه شطرنجی، بافت ارگانیک از نظر کارایی بافت دچار بی نظمی ها و دگرگونی هایی شده است. در بخش های منظم و شطرنجی، معابر اصلی از نظر عملکردی فعال بوده اما در بافت ارگانیک، مناطق قدیمی پراکنده و ایزوله هستند.«گذر هفت منبر» نیز گذری تاریخی است که اگرچه هنوز دارای ویژگی های کالبدی است و در طول مراسم خاصی چون تاسوعا و عاشورا به شکلی پویا و فعال عمل میکند، اما در طول زندگی روزمره مردم حضور کمرنگی دارد. در این مقاله سعی بر آن است که با استفاده از نقشه های ذهنی استفاده کنندگان از فضا، میزان درک ذهنی مردم، با به کارگیری تکنیک های مختلف اندازه گیری شود. از طریق آنالیز کامپیوتری و به کمک استفاده از تکنیک های چیدمان فضا، میزان دسترسی به حوزه های مختلف نیز اندازه گیری شده است. در انتها با پیشنهاد تقویت بناهای باارزش تاریخی گذر هفت منبر و تقویت ارتباط بین کل و جزء در ساختار کل شهر، امید است بتوان از شهری با فضاهای فعال تر و پویاتر بهره جست.
ارائه مدل عوامل مؤثر بر اجرای خط مشی های مدیریت بحران ایران با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷۸
۴۸-۳۵
حوزههای تخصصی:
پهنه سرزمین ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی در معرض انواع مخاطرات طبیعی از قبیل زلزله، سیل، طوفان، خشکسالی و غیره قرار دارد. با توجه به بررسی ها، اجرای خط مشی های مدیریت بحران، موفقیت آمیز نبوده است. بنابراین هدف پژوهش، ارائه مدل عوامل مؤثر بر اجرای خط مشی های مدیریت بحران ایران با رویکرد ساختاری تفسیری بوده است. روش تحقیق، توصیفی - پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی بود. داده های تحقیق به صورت میدانی و به شیوه آمیخته (کیفی و کمی) جمع آوری شد. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی، 18 نفر از متخصصان و صاحب نظران مدیریت بحران بود که به صورت غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، شامل مدیران و کارشناسان سازمان مدیریت بحران و ادارات کل بحران استان ها (297 نفر) و مدیران ملی و استانی سازمان ها و نهادهای همکار و عضو شورای عالی مدیریت بحران (361 نفر) درمجموع، برابر با 658 نفر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این تحقیق 49 عامل مؤثر بر اجرای خط مشی مدیریت بحران شناسایی و به عنوان پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که روایی محتوایی آن توسط 10 تن از اساتید مدیریت دانشگاه و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (89/0=α). برای سطح بندی مؤلفه ها از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که 49 عامل در قالب 12 مؤلفه بر اجرای موفق خط مشی های مدیریت بحران اثرگذار است و مؤلفه ها در پنج سطح قرار گرفتند. عوامل توانمندی منابع انسانی و مهارت مجریان، منابع مالی و تجهیزاتی و عوامل مدیریتی و سازمانی در سطح زیربنایی مدل و مدیریت یکپارچه و وحدت رویه در فرایند اجرای خط مشی ها در رأس مدل قرار گرفتند. چنانچه روشن بودن مأموریت های سازمان ها و نهادهای همکار، برنامه محوری، پیش بینی و تأمین منابع مالی و تجهیزاتی و توانمندسازی منابع انسانی در اولویت های تصمیم و اقدام مدیران سازمان مدیریت بحران قرار گیرد، اجرای خط مشی ها تسهیل خواهد شد.
شناسایی و ارزیابی اثر مولفه های محیطی- فردی- اجتماعی بر ادراک حرارتی جهت بهبود وضعیت در فضای اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
259 - 279
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های متنوع آسایش در محیط های مصنوع، آسایش حرارتی است که تحت تاثیر مولفه های مختلفی میتواند تغییر یابد. محققان بر این مسئله تاکید می ورزند که مطالعات اولیه آسایش حرارتی با تکیه بر مولفه های اقلیمی تنها بخشی از نتایج را توجیه می نماید؛ از اینرو لازم است اثر سایر مولفه های نیز بررسی گردد. این پژوهش با هدف روشن نمودن مولفه های فردی و اجتماعی، علاوه بر محیطی، اثرگذار بر ادراک آسایش حرارتی صورت پذیرفته است تا بدین ترتیب راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت طراحی و بهسازی فضاهای اداری ارائه نماید. بنابراین دو سوال مطرح است: یکی آنکه مولفه های اثرگذار بر ادراک آسایش حرارتی کدام اند؟ و دیگری کدام یک از پاسخ های حرارتی قابلیت پیش بینی بهتری توسط این نوع مولفه ها را دارا می باشند؟. در این راستا مطالعه ای میدانی (شامل پرسشنامه، مشاهده و ثبت داده های اقلیمی با استفاده از حس گرهای حرارتی) در ساختمان مدیریت دانشگاه شیراز در چهار روز کاری در زمستان 1397 انجام شده است. مولفه های فردی (شامل سن، جنسیت، فشار خون، ضربان قلب، دمای بدن، رنگ پوست، نرخ لباس، نرخ فعالیت و رفتارهای سازگاری خودآگاه) مولفه های اجتماعی شامل (رشته تحصلیی، سمت، سطح تحصیلات، وضعیت مصاحبت و وضعیت مراجعین) در قالب پرسشنامه و مشاهده توسط محقق سنجیده شده است. دمای هوا و رطوبت نسبی داخل به عنوان مولفه محیطی، نیز توسط دیتالاگرها ثبت شده اند. پاسخ های حرارتی افراد نیز در قالب مقیاس های احساس حرارتی، آسایش حرارتی، رضایت حرارتی، ترجیح حرارتی، پذیرش حرارتی و آسایش حرارتی کلی سنجش شده اند. نتایج مطالعه بر روی 108 کاربر در ساختمان اداری نشان می دهد تاثیر مولفه های اجتماعی قابل اغماض است اما توجه بدان ها در روند طراحی می تواند به بهبود وضعیت کمک نماید. در خصوص مولفه های فردی نیز شاخص توده بدن و نرخ لباس دو مولفه با بیشترین اثرگذاری می باشند. بنابراین وجود مولفه های اجتماعی کمک چندانی بر پیش بینی پاسخ های حرارتی نمی نماید. براساس مولفه های محیطی و فردی نیز، ترجیح حرارتی ضریب تعیین بالاتری را نشان می دهد. از آنجایی که ترجیح حرارتی زمینه ساز تغییرات لحظه ای و واکنش فرد در محیط می شود، از اهمیت بسزایی برخوردار است و باید مورد توجه طراحان قرار گیرد.
تحلیلی بر جایگاه سرمایه های اجتماعی در بازآفرینی بافت فرسوده تاریخی محله امامزاده یحیی با بکارگیری معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
49 - 63
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی در فرایند بازآفرینی بافتهای فرسوده شهرهای امروز، عدم توجه به اعمال مفهوم سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیلهای محله است.اهمیت سرمایه اجتماعی در فرآیند بازآفرینی از آن جهت محسوس است که مداخله در بافتهای فرسوده در بیشتر موارد در ظرف مکانی محله انجام میشود، اما این عنصر معمولا مغفول باقی میماند.هدف این پژوهش تدوین چارچوبی است که علاوه بر معرفی شاخص های سرمایه اجتماعی دخیل در بازآفرینی بافتهای فرسوده و سنجه های مرتبط، آنها را در موقعیت بومی ایران و محله تاریخی امامزاده یحیی مورد سنجش قرار دهد.روش تحقیق مقاله حاضر، روش کمی و با استفاده از راهبردهای استدلال منطقی، تطبیقی و همبستگی است. نوع پژوهش از لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی (پیمایشی) است و از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است.پس از تکمیل مطالعات نظری با استفاده از مشاهده مستقیم و مصاحبه، کارائی سنجه ها در محله امامزاده یحیی به کمک سوالات پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است.یافته های تحقیق حاکی از آن است که شاخصهای اعتماد و هنجارها و ارزشهای اجتماعی به عنوان متغیرهای وابسته مشارکت،در بازآفرینی این محله موثر و انسجام اجتماعی بلاتاثیر بوده و سرمایه اجتماعی در محله امامزاده یحیی با شدت تاثیر0.93بر بازآفرینی موثر است.در انتها پیشنهاداتی در جهت ارتقاء تحقق اهداف بازآفرینی بوسیله سرمایه اجتماعی بیان شده است.
جایگاه روددره های تهران به عنوان مهمترین لبه های طبیعی شهر در سند بالادستی (طرح جامع) شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ارتباط مستقیم شهر و طبیعت منجر به ظهور لبه هایی طبیعی در شهر می شود. مسئله این پژوهش، با مطالعه سند بالادستی مدیریتی شهر تهران، یافتن جایگاه روددره های شهر تهران به عنوان مهم ترین لبه های طبیعی در این شهر است. این مطالعه و نقد وضع موجود با رجوع به مطالعات انجام شده درباره این لبه ها در حوزه منظر صورت گرفته است. همچنین با نگاهی به اسنادی که به نحوی حضور لبه هایی طبیعی در آنها موضوعیت داشته اند، سعی در مطالعه نوع نگاه آن اسناد به این عناصر منظر شهری داشته است.هدف پژوهش: این مطالعه با درنظرگرفتن این مواضع به عنوان لبه های طبیعی به دنبال شناخت و بررسی جایگاه آنها در اسناد و ضوابط شهری تهران است.روش پژوهش: این پژوهش با روش کیفی و تحلیل محتوای اسناد به دست آمده به روش مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. این مطالعات در حوزه مبانی نظری، اسناد و نمونه طرح های خارجی صورت گرفته است.نتیجه گیری: در سطح کلان مقایسه نگاه موجود به روددره های شهر تهران به عنوان مهم ترین لبه های طبیعی در شهر با مبانی علم منظر و همچنین بررسی نمونه هایی از لبه های شهری در اسناد توسعه ای در مقیاس های مختلف بیانگر عدم توجه به ابعاد فرهنگی یا هویتی لبه های طبیعی و زیبایی شناسانه روددره های شهر تهران در سند طرح جامع شهر است. در ذیل این دو بعد، مسائلی چون مشارکت عمومی و توجه به ذهنیت شهروندان از روددره ها در بعد فرهنگی، و موضوعاتی مانند توجه به نقش کریدور دید بودن آنها و چشم اندازهای مربوط به این لبه های طبیعی در جنبه زیبایی شناسی، مباحث مطرح شده در اسناد خارجی است که قابل بارگزاری بر لبه های طبیعی در شهر تهران نیز است. در سطح میانی و عملیاتی نیز این مطالعه نشان دهنده نگاه شعاری و منقطع در مقیاس های پایین دست به روددره ها به عنوان پهنه های سبز وسیع و اثرگذار است. تحلیل محتوایی و رجوع به مبانی شکل گیری طرح هایی چون طرح جامع نشان می دهد با چنان مبنای فکری و فلسفی ای، جایگاه قائل شده برای لبه های طبیعی در شهر امری ناگزیر و برآمده از تفکر مدرنیستی آن دوران است.
نقش عوامل اثرگذار بر احتمال بروز آسایش حرارتی در بافت تاریخی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
127 - 146
حوزههای تخصصی:
کمیت و کیفیت فضاهای باز میانی بناها و بافت تاریخی کاشان، نقش مهمی در حضورپذیری، رضایت مندی و ارتقاء تعاملات اجتماعی افراد دارد. دارا بودن احساس آسایش، بخصوص آسایش حرارتی در بافت تاریخی، می تواند موجب تداوم حیات و تنوع فعالیت ها و حضور افراد در فضاهای باز و نیمه باز این اماکن گردد. وجود این فضاها در میان ساختمان های پیرامون، علاوه بر تنوع معماری و زیبایی، باعث ضرورت بررسی وضعیت آسایش حرارتی، جهت حضور بیشتر افراد در این فضاها شده است. هدف پژوهش حاضر آن است تا ابتدا به مطالعه و بررسی محدوده آسایش حرارتی توسط شاخص استاندارد «دمای معادل فیزیولوژیکی» (PET) بپردازد، سپس با ارائه روشی نوین، نقش متغیرهای اثرگذار در پیش بینی احتمال بروز آسایش حرارتی را مشخص نماید. روش تحقیق به کار رفته در این مطالعه، از نوع پژوهش همبستگی است. ازاین رو تعداد 17 سایت در این بافت تاریخی از تاریخ 6 شهریور تا 21 شهریور 1397 مورد ارزیابی قرار گرفتند. در کنار مطالعات کتابخانه ای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی، هم زمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامه ها، داده های اقلیمی ثبت گردید و پس از محاسبه نرخ لباس با نرم افزار Deltalog10 محدوده (PET) با نرم افزار Ray Man مشخص گردید، سپس داده ها با نرم افزار 24 SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد پاسخ دهندگان در محدوده دمایی 07/24 تا 21/31 درجه سانتیگراد (PET) احساس آسایش حرارتی داشتند. همچنین نتایج به دست آمده از برازش مدل رگرسیون لوجستیک نشان داد از طریق بررسی دو متغیر، داشتن آگاهی از وضعیت آب و هوایی و سابقه بازدید در گذشته از یک مکان، می توان احتمال بروز آسایش حرارتی افراد را تا سطح 925/0 درصد پیش بینی نمود.
تدوین فرآیند خلق فضاهای شهری قرائت پذیر و عوامل مؤثر بر آن مبتنی بر فهم و واکاوی نظریه های ترجمه؛ رهیافتی فرانظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت خلق فضاهای واجد معنی (یا توجه به معنای فرهنگی فضاها) که آن ها را قرائت پذیر می نماید، امری پذیرفته شده است. در واقع از آنجا که انسان در دایره ی معنایی متولد می شود و از آن طریق خود را باز می یابد؛ چنانچه در محیط های فاقد معنی یا واجد معانی غیرفرهنگی قرار گیرد، ضمن عدم ارتباط با آن، هویت وجودی خود را نیز از دست خواهد داد. در این میان، بر عهده ی طراح شهر است که در خلال تولید متن کالبدی، نقش ترجمانی مطلوبی را ایفا نموده و در فضای شهری دست به کدگذاری فرهنگی بزند. هدف مقاله ی حاضر، تدوین فرآیند گام به گام طراحی فضاهای شهری قرائت پذیر و شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد چنین فضاهایی است. به این منظور، از نظریه ی زبان شناختی (به عنوان یکی از پارادایم های نظری پسامدرن) استفاده خواهد شد. دلیل انتخاب این پارادایم، قابلیت های آن در پاسخگویی به مسئله ی افول معنی در معماری و شهرسازی است. در این مقاله، از مطالعات ترجمه به عنوان یکی از عرصه های دانشی و نظری مرتبط با پارادایم منتخب، بهره برده شده است. در واقع این نوشتار بر آن است تا با بهره گیری از نظریه های مطرح در مطالعات ترجمه، و بررسی و فهم دقیق آن ها، به هدف غایی پژوهش دست یابد. با توجه به موارد بیان شده، پژوهش حاضر در مرحله ی بررسی نظریه های مطرح در مطالعات ترجمه، از رهیافت فرانظریه بهره برده است. به این معنی که با واکاوی نظریه ها (نظریه های سنتی و مدرن در مطالعات ترجمه)، مبتنی بر تکنیک های این رهیافت، چون تحلیلِ تاریخی و مقایسه ای، آن ها را واکاوی نموده و از خلال این بررسی، نحوه ی کاربست آنها را در تدوین فرآیند مورد نظر در طراحی شهری (براساس روش استدلال منطقی) تدوین نموده است. نتایج تحلیل فرانظری نشان می دهد، نظریه ی مدرن ترجمه و رویکرد ترجمه ی فرهنگی، که به ترجمه ی ارتباطی منجر می شود، رویکردی مطلوب در تولید یک متن فرهنگی در شهر است. با انطباق فرآیند ترجمه در نظریه ی مدرن ترجمه، با فرآیند طراحی فضاهای شهری واجد معنا، روند گام به گامِ خلق فضاهای شهری قرائت پذیر تدوین شده است. بر این اساس، طراح شهر لازم است، ضمن شناسایی حیطه ی فرازبانی فضا و شهر، زبان مبدا را تجزیه و تحلیل نموده و با در نظر گرفتن فیلتر فرهنگ و گفتمان های قدرت و ایدئولوژی، نشانه ها و معانی نهفته و قابل درک در فضا را شناسایی کرده و دست به ترجمه ی فرآیندمحور در محیط بزند.
واکاوی مؤلفه های پست مدرنیستی در مجسمه های شهری غرب و مقایسه تطبیقی همزمان آن با مجسمه های ایران
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا ضمن شناخت رویکردهای پست مدنیستی مختلف در مجسمه سازی غرب و مقایسه همزمان آن با مجسمه های شهری ایران که مقارن با ظهور انقلاب اسلامی است، ریشه های فکری و مبانی نظری مؤلفه های آن را در ویژگی ها، صورت بیانی و مفهوم ضمنی این آثار مورد تحلیل قرار دهد. لذا این پرسش مطرح می شود که از 1980 میلادی همزمان با ظهور پست مدرنیسم در غرب، مجسمه سازی ایران دچار چه تحولاتی شد؟ اصول کلی و ویژگی های عمده مجسمه سازی در غرب و ایران چگونه بود؟ از این رو هدف این پژوهش، بررسی تحولات و مقایسه ویژگی های گسترده مجسمه های شهری غرب و ایران در جهت دستیابی به یک ساماندهی منسجم از چیستی و چگونگی این آثار در این دوره زمانی است. بدین منظور پژوهش حاضر با رویکردی کیفی و روش توصیفی- تحلیلی، آثار شاخص در این بازه زمانی را بر مبنای ویژگی های پست مدرنیستی مجسمه ها در قالب رویکردهای مختلفی معرفی کرده و سپس ویژگی های هر رویکرد را جهت بازشناسی مؤلفه ها مورد مقایسه قرار داده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در مجسمه های غرب بحث موضوع محوری به عنوان نقطه اشتراک همه رویکردهای مجسمه سازی این امکان را به هنرمند داده است که بدون نگرانی رعایت هیچ آداب و ترتیبی صرفاً از انواع دغدغه های شخصی خود با نگرشی منتقدانه سخن بگویند. اما غالب مجسمه های ساخته شده در ایران تا1380شمسی به عنوان هنری متعهد در تلاش برای احراز هویت ایرانی- اسلامی بوده و به عنوان رسانه ای جهت تعامل معانی و محتوای مورد نظر هنرمند ایرانی سبب ساز نوعی هویت -ارزشی در این آثار گشته است. لذا به طور کلی دو مؤلفه پست مدرنیستی یعنی محتواگرایی و زمینه گرایی را می توان به عنوان نقاط مشترک مجسمه سازی ایران و غرب در این بازه زمانی معرفی کرد.
شناسایی و سنجش تغییرات فضایی عوامل مؤثر در شکل گیری پهنه های فقر (مورد مطالعه: گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر یکی از مهم ترین چالش های شهرنشینی است. این پژوهش با هدف تحلیل پراکنش فضایی شاخص های فقر در شهر گرگان به نگارش درآمدهاست. داده های خام از بلوک های آماری سال های 1390 و 1395 استخراج شده است. برای بی مقیاس سازی شاخص ها از روش فازی، برای سنجش فقر از روش تحلیل عاملی و برای تحلیل فضایی از روش خودهمبستگی فضایی موران استفاده شد. طبق نتایج وضعیت برخی از شاخص ها ازجمله بار تکفل، بیکاری کل، مساکن استیجاری، میزان سالخوردگی و نسبت طلاق در مقایسه با سال 1390 بدتر شده است. در پهنه بندی سال 1390 حدود 32/52 درصد جمعیت و 26/12 درصد مساحت در پهنه فقر قرار داشتند، درحالی که این مقدار در سال 1395 به 75/44 درصد جمعیت و 48/22 درصد مساحت افزایش یافت. با مقایسه درصد تغییر هر یک از متغیرهای چهارگانه مشخص شد، بیشترین تغییر مربوط به متغیر خانوار و جمعیت واقع در پهنه خیلی فقیر است که به ترتیب 201 و 183 درصد رشد داشت، و سپس مربوط به خانوار و جمعیت واقع در پهنه فقیر است که به ترتیب 163 و 135 درصد رشد داشت. طبق نتایج مدل موران، فقر شهری در هر دو سال 1390 و 1395 در شهر گرگان از همبستگی فضایی برخوردار است و از الگوی توزیع خوشه ای پیروی می کند.
Architecture of Tourism and its Effect on Attract Tourism in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Contemporary architecture by symbolic and visual design creates an image in the minds of tourists so that these images are then converted to urban brands. Combining symbolic monuments and modern buildings in the world today is a promising development of cities in many municipalities, municipalities and government agencies to freely and without regard to the needs of their local employs all the resources and capital to meet their local needs of foreign tourists in order to cope with the global tourism and earn easy money. This study discusses the importance of residential leisure complex architectural impact on the tourism industry tried using smooth transition regression (STR) and annual data from 1978 to 2007 time period attempts to exامینe the impact of a residential entertainment complex nonlinear architecture tourism infrastructure in the tourism industry. Results confirm the impact of tourism on nonlinearity residential resort complex architecture that entertainment complex architecture has resided in both the positive and significant effect on the tourism industry during the period. It should be noted that a threshold value of tourism infrastructure is set 608/20 percent. In addition, the results showed that the release rate of exchange is a significant positive effect on tourism in Iran.
عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران؛ فرامطالعه چارچوب نظری مقاله های علمی موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی از موضوعاتی است که در دهه اخیر ذهن جامعه علمی کشور را در حوزه ی مطالعات شهری بسیار به خود مشغول کرده است؛ صاحب نظران متعددی در این حوزه به ایراد نظر پرداخته اند و پژوهش های مختلفی در این زمینه انجام یافته است. از این رو مقاله حاضر در نظر دارد تا به واکاوی و آسیب شناسی حوزه نظری پژوهش های انجام شده در قلمرو میان رش ته ای عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران بپردازد. مقاله پیش رو از نوع ترکیبی و مبتنی بر راهبرد فرامطالعه است. جامعه ی آماری پژوهش را ۴۴ مقاله علمی-پژوهشی با محوریت موضوعی عدالت فضایی در ب ازه زم انی ۱۳۸۳-۱۳۹۴ تشکیل می دهد. به منظور گردآوری و تحلیل داده ها از شیوه هایی چون مرور نظام مند و کدگذاری باز استفاده شده است. در این زمینه فرم جامعی مخصوص تلخیص و استخراج داده از پژوهش های منتخب تهیه شد که حاوی مقوله هایی در خصوص مشخصات عمومی و چارچوب نظری مقاله ها بود. نتایج پژوهش بیانگر عمق کم مطالعات در قلمرو نوظهور و میان رشته ای عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران است. پ ژوهش های انجام شده، به صورت فراگیری تلقی سوسیالیستی از عدالت فضایی را مفروض گرفته اند؛ لذا در بیش تر پژوهش ها، رویکردی توزیعی از نوع برابری محور به بحث عدالت در شهر موردتوجه قرارگرفته و از توجه به ریشه های بی عدالتی در قالب عدالت ساختاری بازمانده اند.