فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۲۱ تا ۶٬۶۴۰ مورد از کل ۷٬۸۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اصلی جنجال برانگیز در فضای معماری و امروز ایران، موضوع حفظ بنا های با ارزش قدیمی دوران اسلامی گذشته و روش های چگونگی حفظ و استفاده از الگوها و مولفه های ارزشمند آن در بنا های جدید و مدرن امروزی است، و بعضا پیش می آید که نگرش های متفاوت به این مقوله فراتر از حیطه مورد بحث رفته و گام در حوزه مسائل سیاسی- اجتماعی میگذارد. در این پژوهش هدف این است که این مولفه ها با توجه به مقوله معماری اسلامی بازشناسی شده و گامی به جهت احیا سازی آن ها برداشته شود و مجددا بکارگیری شده و استفاده بهینه و به روز از آن ها داشته باشیم.روش پژوهش این نوشتار مبتنی بر تحلیل توصیفی و مطالعات کتابخانه ای است. نتایج به دست آمده از این پژوهش، با هدف بازشناسی و احیاسازی مولفه های معماری اسلامی و استفاده بهینه از این اصول برای رسیدن به بناهای مدرن با کیفیت امروز است و در پی پاسخ به این سوال است که چگونه میتوان معماری خانه های مدرن را با معماری خانه های اسلامی ایرانی گذشته پیوند زد؟ و به مقایسه تطبیقی بین دو نمونه موردی،یک بنای قدیمی بر اساس مولفه های اسلامی ایرانی و دیگری یک بنای مدرن بر اساس همین مولفه ها و با الگو برداری از این بناها میپردازد که با دریافت راهکارهایی مفید جهت طراحی بناهای امروزی از طریق الگوبرداری بهینه از معماری بناهای شاخص اسلامی ایرانی به چه نتایج قابل تاملی دست میابیم که صراحتا بیانگر مزیت های احیاسازی مولفه های معماری اسلامی بناهای قدیمی و استفاده از آنها در بناهای امروزی است.
Evaluation of the Spatial Structure Transformation in Traditional Iranian Houses, in Combination with Urban Space of Tehran's First Modern Streets(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
87 - 100
حوزههای تخصصی:
Iranian traditional architecture has been changed by modernity during the era of Naser al-Din Shah Qajar. This led to a combination of residential context and the first modern streets of the capital. In addition, this development creates new residential spaces above commercial functions, challenges traditional values, and responds to residents' activities and interactions. The main goals of the research are, firstly, achieving residential patterns in combination with urban space and, secondly, changing the concept of traditional values in Iran in this era. Residential spaces in the streets of Lalezar, Ala-al-Dawa, and Sani-al-Dowleh and the passageways between them are studied. Four mansions with traditional residential patterns and six modern-style apartments were selected as deliberate case studies. The residential plans are based on field surveys and reports from the cultural heritage ministry. The connectivity, integration, and depth measurement components were conducted using quantitative analysis tools such as E-Graph and DepthMap software, which are space syntax analysis instruments. The comparative assessment led to some changes, such as omitting traditional elements like the courtyard and entrances and altering the nature of some spaces like the living room. The result of research via deductive reasoning explains changes in the qualities of some values in Iranian traditional architecture. These qualities are privacy and hierarchy. The main reasons for these changes are having the balconies in the first floor like the older model but facing the street and locating most spaces in similar depths.
تدوین سازوکارهای ارتقای توزیع و دسترسی به خدمات تجاری محله ای در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
377 - 399
حوزههای تخصصی:
آنچه در طرح های توسعه شهر تهران ذیل خدمات محلی بررسی می شود، صرفاً محدود به خدماتی است که با عنوان خدمات هفتگانه مستقیماً توسط نهادهای عمومی و دولتی تأمین می شود. همین امر باعث شده است که در برخی محلات شهر تهران، پراکندگی خدمات تجاری محله ای به درستی صورت نگیرد و بخشی از جمعیت محله دسترسی مناسب به ویژه به صورت پیاده به خدمات تجاری محله ای نداشته باشند. بر این اساس، لازم است مداخلاتی توسط شهرداری در فرآیند توزیع و دسترسی (به ویژه به صورت پیاده) به خدمات تجاری محله ای در سطح محلات شهر تهران صورت گیرد. بر این اساس، این پژوهش با هدف تدوین برنامه راهبردی توزیع مکانی مناسب خدمات محله ای (با تاکید بر خدمات تجاری محله ای) مبتنی بر پیاده مداری در محلات شهر تهران صورت گرفته است. برای انجام این پژوهش که ذیل پژوهش های کاربردی قرار می گیرد، از رویکرد ترکیبی با غلبه روش کیفی استفاده شده است. به منظور جمع آوری داده از روش های اسنادی، داده های ثانویه، مشاهده غیرمشارکتی، مصاحبه عمیق و پرسشنامه استفاده شده است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از تحلیل آماری، تحلیل محتوای کیفی و تحلیل تطبیقی صورت گرفته است. مطالعات این پژوهش نشان می دهد که ارتقای توزیع خدمات محله ای مبتنی بر پیاده مداری نیازمند تدوین و اجرای برنامه هایی در سه بازه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت است. در کوتاه مدت، لازم است دستورالعمل هایی مرتبط با توزیع خدمات تجاری محله ای، دسترسی به خدمات تجاری محله ای و نیازسنجی خدمات تجاری محله ای در برنامه توسعه محلات شهر تهران ذیل اسناد فرادست مربوطه تصویب و ابلاغ شوند. برنامه ها و اقدامات میان مدت جهت ارتقای توزیع خدمات محله ای مبتنی بر تعریف جایگاه شهرداری در فرآیند توزیع خدمات محله ای (از طریق صدور پروانه کسب یا تأمین فضای مورد نیاز این خدمات) در نظر گرفته شده است. برنامه ها و اقدامات بلندمدت نیز بر تغییر قوانین فرادست جهت تثبیت شهرداری به عنوان یکی از مراجع صدور پروانه کسب متکی هستند.
نقش توسعه ظرفیتی در مدیریت کاهش خطر زلزله در مناطق روستایی (مطالعه موردی: شهرستان ابهر، دهستان سنبل آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۳ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۴۵
۷۴-۶۳
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی از مستعدترین مناطق جهان از نظر بروز مخاطرات طبیعی و به ویژه زمین لرزه است، به طوری که در آسیا جایگاه هفتم و در جهان جایگاه سیزدهم را به خود اختصاص داده است. با نگاه اجمالی به نقشه های پهنه بندی زمین لرزه، می توان دریافت که بیشتر سکونتگاه های پرجمعیت روستایی و شهری کشور در دامنه های البرز و زاگرس واقع اند که از لحاظ تهدید مخاطرات طبیعی و به ویژه زلزله آسیب پذیری نسبتاً بالایی دارند. به همین خاطر تأکید این پژوهش، بررسی ظرفیت های مقابله با آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر خطر زمین لرزه در مناطق روستایی دهستان سنبل آباد از توابع شهرستان ابهر می باشد. پژوهش حاضر درصدد اندازه گیری میزان ظرفیت های (اجتماعی، اقتصادی، نهادی، کالبدی و طبیعی) به منظور مقابله با تأثیرات مخاطره زلزله و تبیین عملی نقش توسعه ظرفیتی و یا تقویت ظرفیت های موجود با هدف کاهش تأثیرات زمین لرزه در مناطق روستایی مورد مطالعه است. برای بررسی این موضوع از دو روش اسنادی و میدانی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. در فرایند عملیات میدانی دو نوع پرسشنامه تهیه گردید که پرسشنامه اول توسط224 خانوار انتخاب شده از طریق نمونه گیری مطبق از 11 روستای دهستان و پرسشنامه دوم توسط 45 نفر از مسئولین روستایی این دهستان تکمیل گردیدند. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارSpss و آماره های توصیفی(میانگین و میانه) و استنباطی (آزمون فریدمن، تی تست تک نمونه ای و همبستگی) استفاده شده است. با توجه به موضوع و دستیابی به اهداف تحقیق، فرضیه «ظرفیت های مدیریتی موجود در منطقه مورد مطالعه در ابعاد گوناگون (اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، طبیعی و نهادی) برای مدیریت سانحه زلزله کافی است» مورد تجزیه و تحلیل و آزمون قرار گرفت و نتایج تحقیق، از کافی بودن ظرفیت های موجود در منطقه روستایی مورد مطالعه برای کاستن از تأثیرات و آسیب پذیری خطر زمین لرزه حکایت دارد. واژگان کلیدی: توسعه ظرفیتی، مدیریت سانحه، سکونتگاه های روستایی، دهستان سنبل آباد
بازشناخت ماهیت فضای معماری معاصر در میراث ایران زمین براساس خوانش فضای تغزل (فضای آشکار و پنهان) شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۴۷-۳۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: توسعه فناوری و سازماندهی فضاها براساس نگرش های عملکردگرا و صحنه سازی های بصری مدرن موجب بروز محصولات قالبی در سیمای شهری ایرانِ معاصر شده که بیشتر به نیازهای فیزیکی و جلوه های بصری پرداخته است. در مواجه با معماری گذشته بدلیل وجود پیوند روحی میان معماری و ادبیات، جلوه هایی از مضامین انسانی در ارتباط با فضا ملاحظه می شود. به منظور برقراری مجدد این پیوند خوانش «فضای تغزل حافظ» به منظور بازشناخت مفهوم فضا مورد توجه قرار گرفت. روش ها: واقعیت فضا در حوزه ها ی فلسفه و معماری در ارتباط با تجربه ی انسان و مطالعات پدیدارشناسی مطرح می شود. فضای درونی شعر حافظ نیز در ارتباط با انسان تجربه می شود بنابراین روش تحقیق این پژوهش پدیدارشناسی است. به منظور شناخت تجربه های انسانی در ارتباط با فضای تغزل حافظ و بازشناخت «مفهوم فضا» این مقاله به خوانش تجربه های انسانی گروهی از متخصصین در رشته های مختلف پرداخته است. یافته ها: یافته های پژوهش مفهوم «فضای تغزل حافظ» را در ارتباط پیوسته و تنیده با حضور انسان بدنمند (کالبد – ذهن) مطرح می کند به گونه ای که انسان در فضای تغزل و فضای تغزل در وجود انسان معنادار می شود. در واقع این فضا در یک رابطه ی دیالکتیک چند وجهی (لایه های مرئی و نامرئی) خارج از محوریت و تمرکزگرایی بر انسان یا دیگر پدیده ها پدیدار می شود. نتیجه گیری: در نهایت با توجه به مفاهیم استخراج شده از فضای تغزل شعر حافظ، فضایی میانجی، بدنمند و منشوری در یگانگی با حضور انسان مطرح شده که بر این اساس مدل چگونگی فضاهای تغزلی و مجسم در سیمای شهری و معماری ایران معاصر شکل گرفت.
بررسی تهدیدات و میزان آسیب پذیری خطوط انتقال انرژی با رویکرد پدافند غیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
16 - 29
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر تجربیات حاصل از جنگ های نوین نشانگر آن بوده که ارتش های متجاوز به منظور کاهش هزینه ها و افزایش خسارت وارده به کشور های مورد تهاجم ، بخش هایی را مورد هدف حملات خود قرار داده اند که برتی آن کشور به عنوان منابع حیاتی بوده است. خطوط لوله انتقال انرژی بدلیل اهمیت بالای آن ، به عنوان یکی از شریان های حیاتی محسوب شده و می بایست تهمیدادت پدافند غیر عامل در این خطوط صورت گیرد و تهدیدات این خطوط ارزیابی شوند. روش تحقیق پیشرو ، روش توصیفی تحلیل محتوا بوده و به منظور بهره بردن از بهترین روش ارتباطی با خبرگان ، از تکنیک دلفی استفاده شده است در این تحقیق سعی شده تا با پژوهش در این خطوط و در نظر گرفتن شاخص های تحلیل تهدید شامل شدت اثر گذاری، احتمال موفقیت و احتمال وقوع و همچنین شاخص های آسیب پذیری شامل آسیب های ثانویه ، ضعف جزء ، بازسازی ، دسترسی، شناسایی و اثرات هم افزا، ابتدا این شاخ ها با روش سلسله مراتبی AHP وزن دهی شده و سپس به اولویت بندی تهدیدات پرداخته میشود. در میان شاخص های تهدید، شدت اثرگذاری با وزن 0/383 احتمال موفقیت با وزن 0/333 و در نهایت احتمال وقوع با وزن 0/283 وزن دهی شدند. در میان شاخص های آسیب پذیری سه شاخص قابلیت دسترسی با وزن 0/184 ، اثرات هم افزا با وزن 0/170 ، با قابلیت بازسازی با وزن 0/169 سه اولویت اول میباشند در نهایت سه تهدید مبنا بر اساس کلیه شاخص ها ، تهدید تروریستی با وزن 0/254 ، خرابکاری با وزن 0/191 ، و تهدیدات اشکالات طراحی و اجرا با وزن 0/148 ، در رتبه سوم قرار گرفته شدند.
مطالعه تطبیقی مورفولوژی بافت قدیم محله سرشور و بافت جدید شهرک اتوبوسرانی شهر مشهد با تأکید بر مؤلفه های اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بافت های قدیم و جدید از لحاظ الگوی چیدمان فضایی معابر، میادین و فضاهای باز، قطعه بندی و تیپولوژی ساختمانی دارای تفاوت هایی هستند. عواملی مثل نسبت ارتفاع بین طبقات به عرض معابر، نحوه جهت گیری ساختمان ها، قابلیت نفوذپذیری و ... مواردی هستند که در بافت های قدیم و جدید تأثیرگذارند. عوامل اقلیمی مانند باد، تابش، دما و رطوبت بر الگوی مورفولوژیکی تأثیر می گذارند. هدف پژوهش: بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل تأثیر مؤلفه های اقلیمی بر مورفولوژی بافت های قدیم و جدید صورت پذیرفته است. حال چگونه می توان از طریق مطالعه موروفولوژیکی بافت قدیم و جدید به بررسی آسایش محیطی با توجه به تأثیر مؤلفه های اقلیمی پرداخت. روش پژوهش: این پژوهش از روش تحلیل محتوا به بررسی تطبیقی دو بافت قدیم و جدید تحت تأثیر ویژگی های آسایش محیطی افراد با هدف تعیین خصوصیات مورفولوژیکی در رابطه با مؤلفه های اقلیمی در بافت های شهری منتخب پرداخته شده است؛ که درنهایت یک سری تحلیل های حاصل از روش قیاسی جهت مقایسه دو نمونه موردی از ابزارهای متفاوت تحلیل داده ArcGIS10.4. 1 ،AutoCad، UCL Depth-Map و Ray-Man و داده ها و اطلاعات هواشناسی در قالب تحلیل های کیفی و کمّی ارائه می شود.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که بررسی تغییرات مؤلفه های چیدمان فضایی و مؤلفه های آسایس اقلیمی در دو بافت قدیم و جدید، ارتباط دو سویه وجود دارد. مورفولوژی شهری تأثیر قابل توجهی بر نحوه مصرف انرژی و ایجاد آسایش اقلیمی دارد. با استفاده از دو روش بررسی مؤلفه های اقلیمی از جمله دما، رطوبت و سرعت باد در بافت متفاوت نمونه های مطالعاتی و با استفاده از روش چیدمان فضا، میزان آسایش محیطی افراد در استفاده از این محلات مورد ارزیابی و قیاس قرار گرفته که دارای تفاوت ها و شباهت های معناداری از نظر عناصر تأثیرگذار اقلیمی هستند.
مطالعه تطبیقی-تحلیلی مسجد جامع گز به استناد نویافته های مرمتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مرمت های سالیان اخیر مسجد جامع گز و متعاقب آن زدودن برخی الحاقات دوره معاصر که در نتیجه آن فضاها، تزیینات و اشکال جدیدی از بنا هویدا گردید، اطلاعات تازه ای از گاه نگاری و مراحل توسعه این بنا مشخص گردید؛ بر همین اساس پژوهش حاضر که به روشی توصیفی- تطبیقی – تحلیلی بر پایه بررسی های میدانی و بهره گیری از مطالب متون انجام شده، بر آن است تا منظر تازه ای از گاه نگاری، مراحل توسعه، ویژگی های معماری، تزیینی و خصوصیات سبک شناختی بنا را مشخص کند. در نتیجه تحقیق مشخص گردید که بنای اولیه از نوع مساجد ستون دار بوده و به دوره آل بویه تعلق داشته است. در دوره سلجوقی مناره ای به مسجد افزوده گشته و همانند مسجد جامع اصفهان و اردستان در هر ضلع صحن چهار ایوان ایجاد شده و به مسجدی چهار ایوانی تبدیل می گردد. به احتمال زیاد چهار ایوان مسجد به طور همزمان ایجاد شده و به دنبال آن در مقایسه با سایر مساجد چها ر ایوانی سلجوقی، مسجدی با خصوصیات سبکی ویژه و متفاوت را به وجود آورده است. در دوره صفوی به دستور شاهان صفوی و بدست معماران توانمند این دوره تعمیرات، ساختمان سازی ها و تزیینات الحاقی و اساسی در بنا صورت گرفته است. روند مرمت و ساختمان سازی بنا از دوره قاجار تا به امروز نیز تداوم داشته است.
بررسی معیارهای ظرفیت سنجی توسعه مجدد در محدوده بافت قدیم بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی بافت که نتیجه فرسایش کالبدی، اقتصادی و اجتماعی است، به مرور محدوده ای از شهر را از چرخه زندگی شهری و شهروندی خارج کرده و سبب هدر رفتن زمین در بخش های توانمند شهر –محدوده های مرکزی و بافت قدیمی- می شود. شهر بابل دارای محلات متعدد قدیمی می باشد که در توسعه فیزیکی شهر به ظرفیت آنها توجهی نشده است و توسعه عموماً به صورت افقی و در جهت تخریب اراضی کشاورزی و باغات اطراف شهر بوده است. پژوهش حاضر در پی یافتن ظرفیت ها و پتانسیل های بالقوه موجود در محلات جهت توسعه مجدد و راه های به فعلیت در آوردن آنها می باشد. در این پژوهش با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، ضریب اهمیت معیارهای ظرفیت سنجی توسعه مورد سنجش و استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به معیارهای مطرح شده، محدوده مورد مطالعه دارای ظرفیت های توسعه زیادی است که استفاده از آنها برای توسعه مجدد محلات، تاثیر بسزایی در حل مشکلات شهر داشته و نقش مهمی در تحقق توسعه مجدد خواهد داشت. همچنین در برخی مناطق به علت فقدان پتانسیل برای توسعه بیشتر و افزایش نیافتن تراکم و جلوگیری از مهاجرت ساکنین قدیمی، حفظ وضع موجود پیشنهاد می شود.
ارزیابی ریسک مراکز درمانی در مقابل تهدیدات انسان ساخت (نمونه موردی: بیمارستان فیروزگر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
129 - 146
حوزههای تخصصی:
کاستن آسیب پذیری و ریسک دارایی های کلیدی و اجزای ارزشمند تأسیسات و تجهیزات حیاتی جامعه در برابر تهدیدات انسان ساخت و خصمانه دشمن و استمرار فعالیت ها و خدمات مراکز درمانی و بیمارستان ها در شرایط بحرانی از جمله موارد ضروری در برنامه ریزی های پدافند غیرعامل است. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی ریسک دارایی های کلیدی بیمارستان فیروزگر در منطقه 6 شهر تهران در برابر تهدیدات انسان ساخت می باشد. پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی می باشد. از روش های اسنادی کتابخانه ای) و مشاهده و پرسشنامه برای گردآوری داده ها و اطلاعات استفاده گردیده است. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات تلفیقی از روش AHP-FEMA در نرم افزار Excel بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد بخش جراحی، اتاق های عمل، اورژانس، بخش رایانه، بخش حراست و انتظامات، تأسیسات برقی و مکانیکی، انبارها و ورودی و خروجی ها از بیشترین احتمال ریسک و خطرپذیری در برابر تهدیداتی چون خرابکاری، بمباران هوایی و موشک باران، سایبری و عملیات تروریستی برخوردار هستند. در پایان نیز راهکارهایی برای کاهش آسیب پذیری و ریسک ارائه شد.
توسعه های شهری امروز، بافت های فرسوده آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۸۹ شماره ۶
87 - 94
حوزههای تخصصی:
تحلیل مطلوبیت مسیر برای عابر پیاده بر مبنای توزیع فعالیت ها با استفاده از ابزار تحلیل شبکه شهری (مطالعه موردی: محدوده مرکزی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
39 - 48
حوزههای تخصصی:
امروزه چنانچه خیابان ها، فعالیت های کافی و جاذب برای عابر پیاده نداشته باشند گام های بعدی برای تشویق شهروندان به پیاده روی در معابر با مشکل مواجه خواهد شد. در این میان افزونه تحلیل شبکه شهری نرم افزار ARCGIS قابلیت هایی برای محاسبه سنجه های کیفیت دسترسی روی شبکه معابر ارائه نموده که می تواند در ارزش گذاری معبر با توجه به فعالیت های پیرامونی، برای جذابیت پیاده روی مورداستفاده قرار گیرد. این پژوهش سعی بر آن دارد که از طریق ابزار تحلیل شبکه شهری، شاخص مرکزیت فعالیتی قطعه معابر شهری را در محدوده مرکزی شهر تهران، محاسبه و بصری سازی نماید. نتایج این تحلیل نشان داد که نه تنها در مرکز شهر تهران تحت تأثیر عملکردهای خیابان های ولیعصر، انقلاب و جمهوری، شبکه ای به هم پیوسته از قطعه مسیرهایی با مرکزیت فعالیتی بالا وجود دارد بلکه با تغییراتی اندک در کارکردها می توان به ایجاد شبکه های به هم پیوسته جدید و مطلوب برای پیاده روی نیز دست یافت.
سنجش کمی اثرگذاری مورفولوژی بافت های شهری بر تغییرات دمای محیطی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
157 - 189
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، شهرنشینی و رشد سریع صنعتی شدن، سبب آزادسازی انرژی گرمایی زیاد و افزایش آلودگی هوا در ترازهای پایین جو شده و درنتیجه تغییرات زیادی را در کمیت های هواشناختی لایه مرزی جو شهری ایجاد کرده است. ازاین رو، پژوهش حاضر سعی در بررسی عوامل مورفولوژی و کالبدی مؤثر بر تغییرات دمای شهری در کلان شهر تهران را دارد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش کار و ماهیت، توصیفی همراه با انواع تحلیل های کمّی و کیفی است. در این پژوهش با بهره گیری از ابزارهای سنجش از راه دور، نقشه دمای شهر تهران با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای لندست به دست آمده است؛ که بر اساس بررسی نقشه تولیدشده، پهنه غربی شهر تهران به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب گردیده و شاخص های کالبدی و مورفولوژی تأثیرگذار بر دمای شهری آن از طریق اسناد و پیمایش های میدانی به دست آمده است. در ادامه، رابطه و همبستگی میان عوامل مورفولوژی شهری مؤثر بر تغییرات دمای شهری در محدوده های مطالعه از طریق مدل سازی آماری کلاسیک مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته و درنتیجه بررسی های ذکرشده، مؤثرترین عوامل در تشدید دمای هوای محدوده موردمطالعه بدست آمدند.
Analysis of the Quality of Light Obtained from the Stained Glass Windows of Traditional Iranian Architecture based on the Color Temperature Curve (CIE)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۴ - Serial Number ۵۰, Autumn ۲۰۲۳
97 - 106
حوزههای تخصصی:
The color temperature of light is one of the important indicators in lighting that should be considered. Because people experience and feel their surroundings not only with brightness and darkness, light and shadow but also through colors, the feeling that the color of the light creates in the space affects human perception and health through the warmth and coldness of the light. The color receptivity and color temperature chart is a tool that determines how the human eye feels when faced with a spectrum of light. Since the purpose of this research is to analyze the light quality of the s tained glass windows of traditional Iranian architecture, calculating the color temperature will be a suitable criterion for judgment, that is, if the color temperature of the light from the s tained glass windows is calculated, the experience of people in facing the light can be calculated quantitatively. Comparative methods were used to analyze the quality of light based on the color temperature curve with calculation tris timulus values XYZ from spectral data and calculation xyz chromaticity values. Inves tigations showed that the light color temperature of 65% of the windows is 3000 to 4600 K, and 35% is. In these windows with this combination model and area percentage of four colors, red, green, blue, and yellow, the quality of light has not decreased based on the color temperature curve.
بازتفسیر مراتب محصوریت در هزارتوی خانه های تاریخی کاشان (خانه عامری ها) برپایه معرفت شناختی ریزوماتیک ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محصوریت مهم ترین اصل خلق فضا، کیفیت بارز هر مکان و ابزار خلق هویت های متفاوت است. در معماری ایران توده معلول فضا و عامل دربرگیرنده و شکل دهنده آن است که مفهوم محصوریت را در خود دارد. ریزوم اصطلاحی زیست شناسی است که در جایگاه استعاره، مفاهیمی چون هزارتویی، کثرت، ارتباط، تفاوت و موقعیت میانی را در خود دارد. به این ترتیب در مطالعه ادبیات تحقیق ابتدا عناصر ایجادگر محصوریت و نیز عناصر فضای متکثر و هزارتوی ریزومیک شناسایی شده و سپس به منظور دریافت کیفیات گونه گون مرتبه بندیِ فضای محصور در یک ساختار شبه ریزوماتیک، جنبه های ارتباط این دو دسته مقوله با یکدیگر استنباط شده است. هدف مقاله حاضر بررسی شیوه های دستیابی به تنوعی از عرصه های محصور در سازمان فضایی خانه های تاریخی کاشان و بازتفسیر مراتب محصوریت آن هاست و به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است که کدام مؤلفه ها در مبانی معرفت شناسی ریزوماتیک را می توان در بازتفسیر مراتب محصوریت ساختار هزارتوی خانه های تاریخی کاشان مورداستفاده قرار داد؟ کدام رویکردهای کالبدی/فضایی و به چه شکل در مرتبه بندی محصوریت ساختار خانه های تاریخی کاشان نقش داشته است؟ روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و استدلال منطقی؛ روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و هم چنین برداشت میدانی و ابزار تجزیه وتحلیل داده ها نرم افزارهای دپت مپ و ای گراف بوده است. خانه عامری ها به عنوان بزرگ ترین خانه تاریخی کاشان با عرصه های متعدد درون گرا به عنوان نمونه مطالعه انتخاب شده و در راه بازتفسیر محصوریت با توجه به ساختار هزارتویی این خانه، مؤلفه های سازگار در مبانی معرفت شناختی ریزوماتیک به جهت قابلیت انطباق با این گونه ساختار به کار گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رویکردهای کالبدی/فضایی متعدد در تطابق با کالبد فضای ریزومی شامل قلمروزدایی و بازقلمروسازی، سیالیت، انعطاف پذیری، تفاوت و ناهمسانی، کثرت فضاها و مسیرها و قرار داشتن در میانه و بینابین در ایجاد محصوریت و نیز تنوع و تعدد درجات محصوریت مؤثر بوده اند.
آشکارسازی دگرگونی کاربرد زمین: تحلیل ویژگی های گسترش برنامه ریزی نشده در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش کلان شهرها (یا بزرگ شهرها) به سوی محیط های پیرامونی در دو وضعیت اصلی و انواع وضعیت های میانی این دو وضعیت اصلی روی می دهد. وضعیت نخست گسترش برنامه ریزی نشده و رهاشدگی و وضعیت دوم، وضعیتی مهار و هدایت شده است. انواع نامعلومی هایی که در مسیر و در فرآیند آشکارسازی و تحلیل دگرگونی ساختار فضایی و کاربرد زمین در منطقه کلان شهری تهران وجود دارد؛ نشان از نبود استقرار و یا ناکارآمدی سازوکار برنامه ریزی در این منطقه کلان شهری دارد. بر پایه آشکارسازی و تحلیل دگرگونی ساختار فضایی و کاربرد زمین در منطقه کلان شهری تهران می توان به تولید پیشنهادهایی درخور شرایط موجود، به منظور استقرار سازوکاری برای پایش، بازبینی، و فرابینی این دگرگونی ها پرداخت و نتایج آن را همچون سیستم های پشتیبان تصمیم گیری دربرنامه ریزی و مدیریت چنین منطقه هایی به کار بُرد. در این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی برای آشکارسازی دگرگونی ساختار فضایی و کاربرد زمین، بعنوان هدف اصلی مقاله، با استفاده از روش های اندازه گیری اندازه محیط ساخته شده در برابر فضای باز، که با تحلیل محتوای پژوهش های مرتبط و با توجه به قیود داده های در دسترس انتخاب شده است، دگرگونی از دهه 1350 تا 1390 اندازه گیری گردیده. تحلیل نتایج دگرگونی، و تحلیل الگوواره های اصلی و فرعی گسترش منطقه کلان شهری تهران نشان می دهد گرایش چگونگی گسترش این منطقه کلان شهری به گسترش برنامه ریزی نشده است.
تحلیل اثرات زیست محیطی گسترش کالبدی نواحی روستایی، مطالعه موردی: روستای شاهکوه سفلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۳ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۴۸
۷۸-۶۳
حوزههای تخصصی:
اگر چه موضوع حفاظت محیط زیست در ابعاد کلان مورد توجه جدی برنامه ریزان و مجریان است، لکن در ابعاد خرد، به ویژه در مقیاس روستاها که بخش عظیمی از منابع محیطی را در خود جای داده اند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مقاله بررسی ابعاد زیست محیطی گسترش کالبدی روستاها می باشد. روش تحقیق کتابخانه ای و میدانی بوده و از منابع متعدد جهت بررسی موضوع استفاده شده و نیز از بررسی های میدانی جهت مطالعه موردی در روستای شاهکوه سفلی شهرستان گرگان استفاده شده است. در این تحقیق اثرات زیست محیطی گسترش کالبدی بر سه بافت اولیه، میانی و جدید از نظر ساکنین روستا مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای روستای شاهکوه سفلی شهرستان گرگان استان گلستان می باشد که تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 140 خانوار محاسبه شد. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های کروسکال والیس، جانکهیر، تحلیل واریانس و همبستگی صورت گرفت. به منظور تحلیل تفاوت معناداری کیفیت محیط زیست در بافت های سه گانه از آزمون کروسکال والیس و از آزمون جانکهیر جهت تحلیل رابطه معنادار میان گسترش فیزیکی روستا با روند تخریب محیط زیست در بافت اولیه، میانی و جدید روستای شاهکوه سفلی استفاده شده است. بررسی ها حاکی از آن است مهم ترین تأثیرات گسترش کالبدی بر روستای مورد مطالعه تغییرات کاربری اراضی و تخریب اراضی کشاورزی، کاهش کمیت آب آشامیدنی، نزدیکی به گورستان، مشکلات دفن زباله و گسترش آلودگی های صوتی می باشد. بنابراین توجه به کاربری زمین وتغییرات آن به عنوان مهم ترین پیامد گسترش فیزیکی روستای مورد مطالعه با توجه به توان اکولوژیک در راستای کاهش تغییر کاربری های زراعی و باغی به مساکن و تأسیسات روستایی، در عین توجه به اهمیت توسعه این فضاها با در نظر گرفتن ضرورت احتمالی برخی تغییر کاربری ها برای توسعه فیزیکی روستا مورد تأکید واقع می شود.
نقش تعلق مکانی بر تاب آوری اجتماعی ناشی از جابجایی سکونتگاه (مطالعه موردی: روستای داهوییه، زلزله 1383 زرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استراتژی جابه جایی جوامع روستایی آسیب دیده از زلزله با هدف کاهش آسیب پذیری در سوانح آتی، به دلیل وابستگی این پدیده به مکان، عدم توجه به ساختارهای موجود و تنزل کیفیت رابطه انسان-محیط همواره سبب اختلال در حس تعلق به مکان با پیامد مهم کاهش سطح تاب آوری اجتماعی خواهد شد. با توجه به اهمیت حفظ و ایجاد تاب آوری اجتماعی در برنامه های بازسازی، مطالعه حاضر نقش جا به جایی و تعلق به مکان در جامعه روستایی داهوییه پس از زلزله 1383 زرند و تأثیر آن بر تاب آوری جامعه را مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش با رویکرد کیفی و کمی می باشد که با روش آماری پارامتریک و تکمیل پرسشنامه با 32 سنجه، سه شاخص اصلی حس تعلق به مکان به عنوان متغیر مستقل و همچنین با 18سنجه، دو شاخص اصلی تاب آوری اجتماعی به عنوان متغیر وابسته، توسط جامعه جابه جا شده پس از زلزله و جامعه ساکن در شهرک( که پیش از زلزله به صورت اختیاری جابه جا شده اند) مورد سنجش قرار گرفته است. فرضیه های تحقیق نیز با استفاده از روش های تحلیل آماری، آزموده شدند. سپس با انجام مشاهدات میدانی و نیز مصاحبه نیمه ساختارمند با مسئولین وقت بازسازی، مطلعین و دهیاری روستا و همچنین براساس شاخص های مؤثر در نتایج کمی حاصله، فرضیه ها به روش کیفی توصیف و تبیین گردیدند. اینک با گذشت 12 سال از زلزله، تمایل بالای روستاییان به اجبار جابه جاشده در بازگشت به روستای قبلی نشان از عدم تعلق به مکان فعلی دارد که از مقولاتی همچون از بین رفتن مکان اجتماع روستا، خدشه در روابط اجتماعی و همسایگی ها، جدایی از عناصر محیطی دارای ارزش و دلبستگی خاطر مانند امامزاده، قبرستان، قنات و چشمه، منظر طبیعی ضعیف روستای فعلی در مقابل ظرفیت های غنی منظر طبیعی داهوییه قدیم و نیز تعارض شرایط کالبد و مسکن با ویژگی های اقلیمی، اجتماعی و فعالیت خانوار حادث شده است. به دنبال آن کاهش سطح تاب آوری آن ها نسبت به روستاییانی که در کنار جریان پیوسته زندگی در گزینش و ایجاد ساختارهای اجتماعی و کالبدی، آزادی انتخاب داشته اند، آشکار شد. مشارکت دو جامعه مذکور در مسائل و مناسبات مشترک اجتماعی روستا منجر به تقویت دلبستگی اجتماعی خواهد شد و این رویکرد در کنار بهبود منظر طبیعی، در ایجاد و تقویت تعلق به مکان و تا ب آوری اجتماعی مؤثر واقع می شود.
روش شناسی تحلیل حوزه های «نشانه-معنایی» شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۱ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۳۹
105 - 116
حوزههای تخصصی:
سنجش ضریب تاب آوری شهر در برابر بحران (نمونه ی موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳
19 - 34
حوزههای تخصصی:
اصولاً، بحران تأثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی بر جای می گذارد و تلفات جانی و مالی سنگینی بر ساکنان آنها وارد می سازد. درعین حال، تاب آوری شهر تأثیر مستقیمی در تلفات انسانی ناشی از بحران دارد. از این رو، تاب آوری در برابر بحران و کاهش تبعات ناشی از آن، با توجه به نتایج مثبتی که در بر خواهد داشت، ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش، سنجش ضریب تاب آوری شهر زاهدان در برابر بحران می باشد. روش تحقیق با توجه به موضوع پژوهش، توصیفی- تحلیلی و هدف، از نوع کاربردی بوده و داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ترکیب دو مدل AHP و Fuzzy در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و از ۹ پارامتر فاصله از مراکز درمانی، فاصله از ایستگاه های آتش نشانی، فاصله از فضاهای باز، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از مراکز نظامی و انتظامی، دسترسی به اماکن اسکان ضروری، دسترسی به حمل و نقل عمومی، فاصله از مناطق مخاطره آمیز انسانی، تراکم جمعیت، سازگاری کاربری ها و دسترسی به شبکه ی ارتباطی استفاده شد. نتایج نشان داد، از میان شاخص های مورد بررسی در راستای تأثیر آنها بر تاب آوری شهر زاهدان در برابر بحران، فاصله از مراکز درمانی با امتیاز وزنی (0.25)، در اولویت قرار می گیرد و همچنین، مساحتی در حدود ۱۸۰۰ هکتار دارای تاب آوری نامناسب، ۷۶۰ هکتار تاب آوری نسبتاً نامناسب، ۱۴۵۰ هکتار تاب آوری متوسط، ۱۱۰۰ هکتار نسبتاً مناسب و ۱۰۲۹ هکتار تاب آوری مناسب می باشد.