فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
نقش جهان سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
17-26
حوزههای تخصصی:
هدفمند بودن و متعاقب آن تدوین الگو و برنامه سازی برای رسیدن به هدف، لازمه هر جامعه و اجتماعی است. شهرسازی به عنوان مبحثی که بیانگر تأثیر متقابل انسان، فرهنگ، روش زیست و محیط زندگی بر یکدیگر است، در رسیدن به اهداف جامعه اسلامی برای هویتمندی و اعتلای فرهنگ و اخلاق مردم نقش مهمی بر عهده دارد و به تبع، تهیه ی الگویی بومی و بر پایه آموزه های اسلامی و متناسب با بستر این الگو که ایرانی اسلامی است، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله پس از مرور ادبیات جهانی در مورد ابعاد اجتماعی شهرسازی، به تبیین مؤلفه های اجتماعی الگوی شهرسازی ایرانی اسلامی پرداخته شده است. بر این اساس مؤلفه هایی همچون امنیت، عدالت اجتماعی، بهداشت، همسایگی و غیره بر اساس تعالیم اسلام، و سوابق شهرسازی ایرانی اسلامی از جمله عوامل مهم در مباحث اجتماعی الگوی شهرسازی ایرانی اسلامی معرفی شده و می تواند به عنوان هدایت کننده و راهنمایی برای ایجاد فضاهای شهری اسلامی و ایرانی، افزایش کیفیت زندگی، افزایش تعاملات اجتماعی، مشارکت اهالی در محله، تحقق عدالت اجتماعی و شکوفایی اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد.مؤلفه های الگوی شهرسازی اسلامی و ایرانی تصمیم گیران و تصمیم سازان مسائل شهری را از سردرگمی رهایی داده و آنچه که برای حیات مادی و معنوی انسان حائز اهمیت است را معرفی می کند.
دروازه در شهرهای سده های نخست اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دروازه یکی از عناصر مهم و کم شناخته شده شهرهای پیشامدرن است. در این مقاله، دروازه در شهرهای سده های نخست اسلامی در گستره فرهنگی ایران بررسی شده است. در این پژوهش با بررسی و تفسیر متون درجه اول، داده برای روایتی تاریخی از دروازه فراهم شده است. در این مقاله، چیستی دروازه، نسبت دروازه با شهر و حیات شهری، و نسبت دروازه با تلقی افراد از شهر و جهان پیرامون، ذیل سه نقش متفاوتی که دروازه می تواند به خود بگیرد، بررسی شده است: دروازه به مثابه شیئی محصول عمل انسان؛ دروازه به مثابه ابزاری برای انجام کنش های انسانی؛ دروازه به مثابه صحنه ای برای اعمال انسانی. از خلال این بررسی، وجوهی از ماهیت دروازه و موقعیت آستانه ای آن در فضای شهر و نقش آن در تعیین و تبیین قلمرو شهر روشن می شود. اجزا و فضاهای دروازه طوری سازمان دهی می شد که بتوان بسته به موقعیت، آمدوشد را با درجات مختلف کنترل کرد. دروازه بر احتمال گذار میان درون و بیرون تأکید داشت، اما این گذر را مشروط به ارزش ها و قوانینی می کرد که به شهر به مثابه قلمرو معنا می بخشید. دروازه در شکل دهی به تصویر ذهنی افراد از ساختار شهر و قلمرو آن نقش مهمی ایفا می کرد. حفظ دروازه برای حفظ شهر حیاتی بود. دروازه و رویدادهای مرتبط با آن، به واسطه وضعیت آستانه ای و اهمیتی که در حفظ و تعیین و تبیین حدود شهر داشت، دلالت های نمادینی یافته بود. در واقع دروازه در هر سه لایه کالبدی و اجتماعی و نمادین نماینده شهر به مثابه یک قلمرو بود.
بررسی عوامل موثر بر خیرگی و راه های کاهش آن (مطالعه موردی: کتابخانه ملی مرکزی کرمان)
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلف در دهه های گذشته حاکی از آن است که شرایط مختلف روشنایی و نورپردازی در سالن های مطالعه و دانشگاه، بر روی میزان یادگیری و قدرت مطالعه افراد اثرگذار است. اگر میزان و شدت روشنایی بیش از حد نرمال خود باشد باعث مشکلاتی از جمله خیرگی در افراد می شود. خیرگی خود باعث بروز اختلالاتی همچون خستگی، سردرد، عدم تمرکز حواس و ... خواهد شد بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر بر خیرگی و راه های کاهش آن در کتابخانه ملی مرکزی شهرستان کرمان می باشد و بر همین اساس تمامی افرادی که از سالن مطالعه بیش از دوبار در هفته استفاده می کنند به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند که تعداد 110 نفر به عنوان نمونه وارد پژوهش شدند. برای دستیابی به نتایج بهتر میزهای کتابخانه که در طول ساعات 8 صبح تا 4 بعد از ظهر که شدت روشنایی نور خورشید بین 850 تا8990 لوکس متغییر روی سطح آنها می تابید انتخاب شدند. و تمامی شرایط برای یک مطالعه راحت مثل صندلی و میز مطالعه مناسب قرار گرفت به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که بین خصوصیات نور مصنوعی، نور طبیعی و درخشندگی مصالح با خیرگی رابطه معنی داری وجود دارد و متغیر درخشندگی مصالح بیشترین توانایی برای پیش بینی تغییرات خیرگی را دارد. همچنین دو متغیر خصوصیات نور مصنوعی و نور طبیعی نیز دارای قدرت اثرگذاری مناسب بر خیرگی هستند. بنابراین برای تنظیم روشنایی و نور محیط جهت جلوگیری از خیرگی در سالن های مطالعه ابتدا باید شدت نور طبیعی را در نظر گرفت زیرا بیشترین میزان ضریب همبستگی را با شدت روشنایی داشت.
بررسی منشأ الهام بخش دیوار نگارة شام آخر داوینچی از چهار روایت کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوارنگارة شام آخر یکی از برجسته ترین آثار نقاشی است که با مضمون شام آخر مسیح (ع) تصویر شده اند. اگر چه واقعة شام آخر بر اساس اناجیل چهارگانه، به چهار روایت مختلف نقل می شود، امّا شام آخر داوینچی بی شک باید بر طبق یکی یا حتی ترکیبی از این چند روایت، نقاشی شده باشد. البته لئوناردو نوع واکنش حواریون را بر اساس کل شخصیت آنها در کتاب مقدس ترسیم کرده، امّا نحوة پرداخت چهره ها و نوع واکنش ها، بستگی کاملی با تخیل فوق العادة داوینچی داشته است. بسیاری از صاحب نظران و تحلیل گران آثار هنری دیدگاهی نسبت به منشاء الهام بخش داوینچی نداشته اند و برخی نیز به یکی یا ترکیبی از چهار روایت اشاره کرده اند. برخی روایت لوقا را ملاک داوینچی دانسته و بسیاری بر ترکیبی بودن منشا دیوارنگاره تأکید دارند. این در حالی است که در این نوشتار سعی شده به دیدگاه جدید و متفاوتی دست یابیم. در این نوشتار سعی شده تا ابتدا با روش کتابخانه ای اثر را مورد موشکافی قرار داده و سپس با تحلیل دقیقی از متن کتاب مقدس و تطبیق آن با دیوارنگاره شام آخر و همچنین مقایسه اثر داونیچی با آثار مشابه سایر هنرمندان، دریابیم که داوینچی کدام روایت را مبنای خود برای نقاشی قرار داده است. در پایان و با تکیه بر استدلال و تحلیل هنری از دیوارنگاره و همچنین بررسی دقیق متن کتاب مقدس بر هر چهار روایت آن (متی، مرقس، لوقا و یوحنا)، دریافتیم که منشا الهام بخش داوینچی، روایت یوحنا از واقعة شام آخر است امّا در این میان نباید نبوغ و تخیل داوینچی در خلق چهره ها و نوع واکنش ها را نیز نادیده گرفت.
بهینه سازی تناسبات بازشو و جبهه نورگیری با رویکرد کاهش مصرف انرژی در ساختمان های اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
117-123
حوزههای تخصصی:
اهداف: بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان ها که بخش بزرگی از کل انرژی مصرف شده در کشور را شامل می شوند، اهمیت زیادی دارد. پنجره نیز به عنوان رابط محیط داخل و خارج ساختمان بخش تاثیرگذاری بر این مساله است. هدف از این پژوهش، بهینه سازی بازشو در فضای اداری در شهر تهران از نظر دریافت نور کافی و کاهش مصرف انرژی است. روش ها: شبیه سازی و بهینه سازی بازشو به صورت پارامتریک در گرسهاپر و آنالیز اهداف با استفاده از پلاگین هانیبی و لیدیباگ صورت گرفت. اتونومی فضایی نور روز و شدت مصرف انرژی برای تناسبات و موقعیت های متنوع پنجره در هشت جهت متغیر محاسبه شد. یافته ها: پنجره در جبهه شمال شرقی و بعد از آن در شرق، بهترین نتایج را داشته اند. نسبت پنجره به دیوار ۲۰ تا ۲۸% با طول و عرض به ترتیب به طور میانگین ۵۳/۶ و ۹/۰متر برای مدل پژوهش ایده آل ترین پاسخ ممکن بود. فاصله جداره پنجره ها از لبه دیوار و فاصله لبه بالای پنجره از کف به ترتیب به طور میانگین ۶۵/۰ و ۲۲/۲متر بود. نتیجه گیری: استفاده از روش های نوین شبیه سازی مقداری طراحان را قادر سازد تا با رویکردهای علمی، انتخاب های آگاهانه تری در فرآیند طراحی داشته باشند. چارچوب قابل تکرار ارایه شده در این پژوهش می تواند برای ساختمان هایی با کاربری یا موقعیت و تناسباتی متفاوت به کار گرفته شود و درنهایت طراحان را قادر سازد که با افزایش بهره وری فضا، نقشی موثر در توسعه پایدار داشته باشند.
هندسه در معماری ای رانی پیش از اسلام و تجلی آن در معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
55-66
حوزههای تخصصی:
هندسه یکی از بنیان های هنر و معماری سنتی ایران است که در سراسرآثار فاخر به جای مانده از گذشته، می توان نمودهایی از آن را مشاهده کرد. این مهم در معماری اهمیت بیشتری می یابد زیرا مبنای کار معماری «ساختن» است و برای ساختن لازم است از یک هندسه و نظم دقیق استفاده شود. نه تنها آثار معماری سنتی ایرانی از دوره باستان تا دوران اسلامی از هندسه بهره برده اند، معماری معاصر ایران نیز خود را پای بند به این اصول معرفی می کند. این مقاله برآن است تا ضمن شناخت دقیق از اصول هندسی موجود در معماری سنتی و ریشه های فکری و مبانی نظری آن، تجلی آن را در آثار معماری معاصر مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. پرسش اصلی این پژوهش به شناخت اصول هندسی معماری سنتی و کیفیت کاربرد آن در معماری معاصر مربوط می شود. به عبارت دیگر، سوال اصلی آن است که اصول هندسی به کار رفته در معماری سنتی کدامند؟ و تجلی این اصول در معماری معاصر ایران چگونه است؟ دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن هستند که استفاده از نظم هندسی در پلان همراه با بهره گیری از هندسه پنهان، و ایجاد درک هندسی با استفاده از احساس ایستایی، بیش از سایر مفاهیم هندسی معماری سنتی، در معماری معاصر مورد توجه قرار گرفته اند. علاوه برآن که بهره گیری از کهن الگوها و نقش مایه های معماری سنتی همواره مورد نظر معماران معاصر بوده است.
معرفی اثر-تاریخشناسی معماری ایران
حوزههای تخصصی:
ابعاد تأثیرگذار بر خودشکوفایی در مجتمع های مسکونی از نگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر باتوجه به بحران معنای بوجود آمده و از بین رفتن هویت فردی، اهمیت توجه به رشد فردی و تلاش جهت خودشکوفایی بیش از پیش نمایان می گردد. خودشکوفایی گرایش بنیادین هر انسان برای تحقق قابلیت های بالقوه است، بطوریکه به بیشترین ادراک از خویش و یکپارچگی نیازهای جسمانی، اجتماعی، ذهنی و عاطفی برسد. باتوجه به اهمیت تاثیرات محیط مسکونی بر افراد، لازم است طراحی مسکن به گونه ای صورت پذیرد که زمینه ساز شکوفایی افراد باشد، چراکه عدم توجه به خودشکوفایی سبب اختلال در رشد و تکامل فردی و در فضای مسکن، سبب عدم شکل گیری ارتباط معنادار بین فرد و فضا خواهد شد. با توجه به ضرورت عنوان شده، پژوهش حاضر با هدف ارائه ی ابعاد طراحی مجتمع های مسکونی مبتنی بر خودشکوفایی ساکنین براساس دیدگاه متخصصان نگارش شده و روش تحقیق پژوهش، آمیخته (کمّی-کیفی) می باشد. جامعه ی مورد مطالعه متخصصان رشته ی معماری بوده و نمونه گیری از طریق روش گلوله برفی انجام گرفته است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش اکتشافی دلفی و باتوجه به نظریات اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، در دو مرحله صورت پذیرفته است؛ در مرحله ی اول پس از مصاحبه بازپاسخ با متخصصین، به وسیله ی تکنیک کدگذاری باز و محوری، جدول هدف-محتوا تشکیل شده و پرسشنامه ی محقق ساخت شکل گرفته است؛ پیمایش نیز در دو دور صورت پذیرفته و پرسشنامه ها توسط متخصصان تکمیل شده است. داده ها به وسیله ی نرم افزارSpss-23 و با استفاده از تحلیل عاملQ، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن تحلیل شد. درنهایت تأثیرگذارترین عوامل بر خودشکوفایی از دیدگاه متخصصان مشخص شده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که ابعاد روانشناختی-ذهنی، تعاملی-اجتماعی و شناختی-معنایی از دیدگاه متخصصان موثرترین عوامل بر خودشکوفایی ساکنین مجتمع های مسکونی می باشند.
ابعاد آمایش آب های خاکستری به سبب مبارزه با بحران آب
حوزههای تخصصی:
با توجه به موقعیت جغرافیایی کشورمان و قرارگیری بخش عظیمی از زمین ها در مناطق کویری، به جرات می توان گفت که بحران آب از مهم ترین مشکلات کشور است. یکی از راهکارها برای مقابله و کنترل بحران آب، استفاده مجدد از منابع آبی نامتعارف است، از جمله این منابع آب های خاکستری هستند. این پژوهش با هدف آمایش آب های خاکستری به سبب مبارزه با بحران آب انجام شده است که این امر منجر به صرفه جویی در مصرف آب و در نهایت کاهش تقاضای آب می شود. برای این هدف نتایج و مطالعات شماری از مطالعات مورد بررسی قرار گرفته است و جزء مطالعات توصیفی به حساب می آید و نتایج از طرق میدانی حاصل گشته است.نتایج حاکی از آن است که با توجه به محدودیت منابع آب سطحی و زیرزمینی برای تامین آب مورد نیاز، علاوه بر ایجاد روش هایی به منظور حفظ آب های موجود، ظرفیت سازی منابع آبی باید شکل گیرد که یکی از این ظرفیت ها پساب آب های مصرفی به جز آب توالت و سینک آشپزخانه است. از طرفی تصفیه و استفاده از آب های خاکستری در محل ساختمان ها انجام می شود که امکان جداسازی آب خاکستری از آب سیاه که میزان بار آلودگی بیشتری نسبت به آب خاکستری دارد را تسهیل می نماید.
جستاری بر فلسفه پدیدار شناسی مکان؛ بررسی اندیشه های دیوید سیمون در رابطه با مفهوم خانه به مثابه یک مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۷
1 - 14
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، موضوع پر اهمیت «خانه» ، نه صرفاً بر اساس دیدگاه های کالبدی مرسوم، بلکه به مثابه یک مکان، از دریچه نگاه پدیدار شناسی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در این نوشتار، به طرح دیدگاه های پروفسور «دیوید سیمون» اندیشمند مطرح قرن حاضر در حوزه پدیدار شناسی مکان، پرداخته شده و ویژگی ها و نیز رویکردهای موجود به این حوزه فلسفی از دریچه نگاه ایشان بیان گردیده است. در ادامه، کلید واژه های پدیدار شناسی )نظیر زیست جهان، مکان ( با زبان ساده و در عین حال جامعِ «سیمون» برای استفاده در بحث پیش رو، تعریف شده است. همچنین نگاه سیمون به مقوله پر اهمیت «خانه» به مثابه یک مکان، با مطرح نمودن یافتههای وی در ارتباط با تجربه «حس در خانه بودن )راحتی در مکان(» تکمیل گردیده و با تحلیل و بررسی ابعاد پنج گانه این تجربه پیکره اصلی این نوشتار شکل یافته است.
معرفی اثر-بایدها و نبایدها در 100 طرح منظر
حوزههای تخصصی:
مفهوم منظر شهری جهت ارتقاء میزان خاطره انگیزی در فضای شهری
حوزههای تخصصی:
امروزه هویت منظر شهری و خاطرات جمعی به وجود آمده از آن برای تمامی انسان ها، با فقدانی بحث برانگیز روبه رو شده، طوری که انسان ارتباط خود را با مکانی که در آن زندگی میکرده از دست داده است. این فقدان هویتی نسبت به مکانها و میزان خاطره انگیزی آن در فضاهای شهری، مشکلاتی را در هویت فردی و جمعی شهروندان ایجاد کرده است. مشکلاتی که شامل ایجاد بحران ها ی متعدد و کاهش کیفیت این فضاها را شامل می شود. حال با این تفاسیر نقش منظر شهری به عنوان واقعیتی عینی در قلمروهای فضاهای عمومی را می توان با افزایش کیفیت نمادها و خاطرات جمعی و ارتباطات گروهی، مسبب به وجود آوردن خاطراتی برآمده از محل زندگی جمعی با حالتی اجتماعی به صورت چهار مرحله شامل؛ 1.شکل گیری، 2.ثبت ،3.تداعی و4. انتقال را فراهم کرد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی( مطالعات کتابخانه ای و اسنادی) می باشد. در ابتدا با مطالعه متون مرتبط با هدف پژوهش، ابعاد و معیارهای لازم برای بررسی نقش منظر شهری در میزان ایجاد فضاهای خاطره انگیز شهری و همچنین عوامل مؤثر بر آن نیز شناسایی و چگونگی آن مورد کنکاش قرار می گیرد. در نهایت پس از تعیین مفاهیم، برای پژوهش های بعدی پیشنهاد به بررسی الگوی رفتاری و برداشت مشاهدات میدانی به صورت یک مثال را ارائه می دهیم تا پژوهشگران بعدی به توانند این مفاهیم را به عنوان چراغ راهی در پژوهشهای آتی خود به عنوان معیار قرار دهند.
ارزیابی الگوی رفتاری شهروندان در ایستگاه های هوشمند حمل و نقل شهری (نمونه موردی ایستگاه هوشمند شهید خرازی شاهین شهر)
حوزههای تخصصی:
همزمان با افزایش جمعیت ، مدیریت آن ها نیز روز به روز سخت تر می شود؛ کنترل حجم عظیمی از جمعیت بدون استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی جدید امری بسیار دشوار خواهد بود. مباحث شهروند هوشمند، اقتصاد هوشمند، حمل و نقل هوشمند و ... از جمله مباحث مربوط به هوشمندسازی شهرها هستند. اکنون نحوه برخورد و همگام شدن گروه های مختلف مردم با این هوشمند سازی در شهرها امری مهم است. تحلیل پذیرفتن و همراه شدن مردم با نحوه ساماندهی ایستگاه های هوشمند در شهر های در حال توسعه در شبکه هوشمند سازی حمل و نقل عمومی از جمله اهداف ای ن تحقیق است. نوش تار حاض ر میکوش د تا فرضیه ی(همگام نشدن اقشار کم در آمد با هوشمند شدن شهر ها) مورد ارزشیابی و تحلیل قرار دهد. از نظر هدف پژوهشی، مقاله ی حاضر جزو تحقیقات کاربردی محسوب میشود. در جمع آوری اطلاعات، از روش کتابخانه ایی، اسنادی و میدانی استفاده شده است. نتایج تحقیق از تحلیل توصیفی با استفاده از نرم افزار spssبه دست آمده است و نشان داد که گروه هایی از شهروندان که 1/0 کل جمعیتی که در روز استفاده میکنند هستند از نظر اقتصادی قشر کم در آمد جامعه هستند همراهی کمتری در زمینه هوشمند سازی حمل و نقل عمومی میکنند. پس در نتیجه طراحی ها باید به صورتی انجام شود که این گروه از شهروندان را تشویق به همراهی کند.
بررسی اهمیت و کاربرد لایه « احساسات شهری » در حوزه طراحی و برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینکه چگونه شهروندان محیط اطرافشان را درک و دریافت می نمایند به عوامل زمینه ای پویا و ایستای متعدد بستگی دارد. چنین برداشت ذهنی و زمینه محور می تواند باعث هیجانات و احساسات مختلفی در افراد گردد که نگاه و رویکردی جدید و الحاقی در مطالعه ساختار مکانی و زمانی شهر ایجاد نموده است. بررسی ارتباط بین محیط ساخته شده به عنوان یک بعد کالبدی با جنبه های رفتاری و هیجانی انسان در پژوهش های اخیر و بخصوص در مطالعات برنامه ریزی و طراحی شهری بسیار مورد توجه قرار گرفته و در سال های اخیر به یک موضوع ضروری تبدیل شده است. هدف پژوهش های نظری، تجربی و کاربردی در این زمینه بطور کلی آن است که کیفیت زندگی در شهر را از طریق مطالعه لایه ای جدید که به جنبه های هیجانی-رفتاری افراد توجه دارد، ارتقاء دهند. از این روی، هدف این مقاله معرفی رویکرد و حوزه پژوهشی «احساسات شهری» است. در این نوشتار سعی شده است تا با مرور و بررسی نظریات و مطالعات انجام شده در ارتباط با موضوع به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به نقش و اهمیت ، کاربست و یکپارچه سازی پاسخ های هیجانی محیط های شهری در فرآیند برنامه ریزی و طراحی شهری پرداخته شود. نتایج نشان می دهد که مطالعات انجام شده در این زمینه را می توان به دو دسته نظریه ها و مطالعات پایه و مطالعات و پژوهش های جدید، آغاز شده با کار کریستین نولد (2009) تقسیم نمود. برخلاف نگاه پایه که بیشتر متمرکز بر عوامل اثرگذار محیطی به گونه ای کیفی و بسیار کلی و مبتنی بر روش های سنتی سنجش هیجان بوده است، پژوهش های جدید (5 سال اخیر) برحسب فراوانی به ترتیب شامل 4 حوزه می شوند: 1- متمرکز بر سنجش هیجان2- روش های نوین سنجش هیجان 3- بررسی عوامل اثرگذار بر هیجان در محیط و 4- کاربردهای هیجان. علی رغم اهمیت و کاربرد این حوزه میان رشته ای در مطالعات شهری، هنوز پتانسیل های علمی این رویکرد جدید در همه جوانب متنوع کاربرد و تحلیل شهری کشف نشده است. اصلی ترین حوزه های کاربرد لایه احساسی- هیجانی در حوزه شهرسازی را می توان حوزه سلامت روان، شهر شاد و فضاهای شهری دلپذیر، دلبستگی به مکان، حوزه برنامه ریزی شهری مشارکتی و شهر هوشمند تعیین نمود. همچنین ارزیابی و سنجش محیط ساخته شده، ارزیابی اثرات روان شناسانه یک طرح قبل از اجرا، ارائه فرصت های نوین طراحی و برنامه ریزی شهروند محور از فواید کاربرد موضوع در حوزه شهرسازی است.
ارزیابی مدل های تبیین گر طراحی معماری به منظور ارتقاء جایگاه محتوا در آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم اقتضای ماهیت طراحی معماری در فرهنگ های مختلف و از جمله معماری سنتی ایران، نسبت به محتوا و معنا، مدل های طراحی موجود نارسایی هایی را در بکارگیری آن نشان می دهند. پرسش اصلی پژوهش حاضر چگونگی تکمیل و ارتقاء مدل های طراحی معماری از بعد محتوا و سازگار نمودن آنها با فرهنگ طراحی معماری متأثر از آموزه های محتواگرایانه اسلام است. این تحقیق قصد دارد از طریق اصلاح این مدل ها نتیجه ای کاربردی و مفید برای حوزه آموزش طراحی معماری، امکان نقد آثار و طراحی کمالگرایانه تری را فراهم آورد. پژوهش حاضر از نوع استدلالی و روش تحقیق آن «توصیفی - تحلیلی» و «استدلال منطقی» است. در راستای پاسخگویی به پرسش پژوهش بررسی و تحلیل برخی از مدل ها از نظر جایگاه محتوا در آنها صورت گرفته است. در این مقاله مدلی «راهبردی - مفهومی» پیشنهاد گشته است که فرآیند اثرگذاری محتوای طراحی بر طرح را با مشخص کردن عوامل مؤثر بر خلق اثر و تقدم و تأخر هریک، نشان می دهد. در این مدل برهم کنش سه عامل محتوا، مسائل طراحی و تأثیرات در یک مدل سه بعدی با تشریح اجزاء هریک بیان گردیده است. این مدل اگرچه از قابلیت تعمیم پذیری مناسبی در موضوعات مختلف طراحی برخوردار است، در اینجا بعد معمارانه آن مد نظر قرار گرفته است و به نظر می رسد بتوان به کمک آن زمینه بهتری را برای آموزش معماری فراهم آورد.
آفرینش معماری به روش قیاس با طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آفرینش اثر معماری با الهام از طبیعت، یکی از روش های مرسوم در طراحی معماری است، اما وجوه متفاوت برداشت از طبیعت در طراحی معماری چندان شناخته شده نیست. در زمینه ارتباط روش الهام از طبیعت با سبکها و روشهای مختلف آفرینش معماری، همچنین شیوه صحیح الهام از طبیعت، پژوهشها اندک است. در این پژوهش، در مرحله اول، انواع روشهای آفرینش معماری و ارتباط آن ها با الهام از طبیعت تحلیل شده و روش قیاس معرفی میگردد. انواع الگوهای موجود در طبیعت شناخته میشود و براساس آن، رویکردهای مختلف روش قیاس با طبیعت در معماری دسته بندی میگردد. در مرحله دوم، برای تحلیل عملکرد دانشجویان در قیاس با طبیعت مطالعه تجربی، به صورت اسکیس در بین دانشجویان کارشناسی معماری انجام میگیرد. ایدههای ترسیم شده دانشجویان از نظر نوع قیاس، دسته بندی میشود. یافتهها نشان میدهد روش قیاس یکی از روشهای مهم در بین سایر روشهای آفرینش معماری است. الگوهای طبیعت دارای ویژگیهای فرمی، ویژگیهای ساختاری عملکردی و ویژگیهای مفهومی است و سه رویکرد قیاس سطحی، قیاس ساختاری و استعاره در برداشت از این ویژگیها وجود دارد. همچنین یافتهها نشان میدهد که اهداف دانشجویان از انتخاب پدیدههای طبیعی به عنوان منبع الهام شامل عملکرد، فرم، سمبلیسم، زیبایی، بداعت، فرایند، طبیعت و اقلیم است و فرم بیشترین فراوانی را در بین سایر اهداف دارد. دانشجویان از قیاس مفهومی استفاده نکرده و از قیاس سطحی بیشتر از قیاس ساختاری استفاده میکنند. توجه فراوان دانشجویان به ویژگیهای فرمی و برداشت سطحی ضرورت آشنا نمودن دانشجویان با شیوه صحیح قیاس در آموزش معماری را نشان میدهد.
بینشی نوین در خوشه های خلاق شهری (پتانسیل های فضای واسط میدان نقش جهان و دانشگاه هنر اصفهان به عنوان مکان جاذب طبقة خلاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر خلاق مکانی برای رشد و نمو خلاقیت در دینامیک خوشه های خلاق جامعه است که این خوشه ها، طبقة خلاق را در خود حفظ کرده و پرورش می دهند. مکان دانشگاه نیز به عنوان مکان گردهمایی نیروی فکری خلاق به عنوان دارایی ارزشمند شهرها محسوب می شود که می تواند به عنوان خوشه ای خلاق برای نیل به اهداف شهر خلاق بسیار تأثیرگذار باشد. هدف از این مقاله، بررسی معیارهای مکانی جاذب طبقة خلاق در فضای واسط دانشگاه هنر اصفهان و میدان نقش جهان است که پتانسیل های این فضا در جهت تبدیل به خوشه ای خلاق مورد واکاوی قرار می گیرد. در این راستا، مقاله درصدد پاسخگویی به این سؤالات است : میدان نقش جهان و دانشگاه هنر اصفهان به عنوان فضاهای شهری چه معیارهایی را در راستای انطباق با خوشه های خلاق شهری دارا هستند؟ فضای واسط میدان نقش جهان و دانشگاه هنر اصفهان چه پتانسیل هایی جهت تبدیل به خوشه ای خلاق دارد؟ این فضا چگونه و به چه میزان در جذب و ترویج طبقة خلاق موفق بوده است؟. بنابراین این پژوهش ابتدا با رویکرد کیفی با روش تحلیل محتوای ادبیات موضوع به بررسی نقش خوشه های خلاق شهری و نقش مؤلفه های محیطی موجود در این مکان ها در جذب طبقة خلاق می پردازد. سپس با رویکرد کیفی پتانسیل های میدان نقش جهان و دانشگاه هنر اصفهان را در راستای انطباق با معیارهای خوشه های خلاق شهری مورد بررسی قرار داده و با واکاوی رابطة تعاملی میان این دو خوشه به استخراج معیارهای مکانی جاذب طبقة خلاق در فضای واسط با این دو خوشه می پردازد. در گام نهایی با رویکرد کمی به بررسی میزان نفوذپذیری دانشگاه هنر اصفهان با میدان نقش جهان از طریق فضای واسط به عنوان مکانی با پتانسیل جذب طبقة خلاق می پردازد. دستاورد نهایی این پژوهش تدقیق معیارهای مکانی جاذب طبقة خلاق در فضای واسط میدان نقش جهان و دانشگاه هنر اصفهان است که در این راستا راهکارهایی پیشنهادی مانند ارتقاء تعاملات اجتماعی، افزایش امنیت و ارتقاء دخل و تصرف کاربران در جهت عمومیت بخشیدن به عرصة فضای باز دانشگاه با هدف تبدیل این فضای واسط به مفصل ارتباط دانشگاه و شهر ارایه می شود.
ارزیابی نحوه ساختاردهی به مسائل طراحی در طرح های برگزیده مسابقات معماری ایران(نمونه موردی: طرح های برگزیده جایزه معمار سال 1391)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار مؤید آن بوده که ماهیت بدتعریفِ مسائل طراحی نیازمند ساختاردهی به مسأله، همزمان با تلاش برای حل آن است. بنا بر نظریات طراحی پژوهان، طراحی فرآیندی دوسویه است که با توسعه همزمان مسأله و راه حل آن رخ می دهد. به عبارت دیگر، طراحی بیش از آنکه فرآیند حل مسأله باشد، فرآیند کشف مسأله است. دراین حالت، فهم آنکه طراحان چگونه به یک مسأله ساختار می دهند، می تواند در شناخت واقعی ضعف ها و قوت های طرح مؤثر باشد. از سوی دیگر، طرح های برگزیده در مسابقات معماری ایران (بالاخص جایزه معمار که مهمترین مسابقه داخلی تلقی می شود)، با استقبال قابل توجهی در میان جامعه حرفه ای و دانشگاهی روبرو شده است. دراین صورت، کم وکیف نحوه ساختاردهی به مسائل این طرح ها می تواند از قوت ها و ضعف های واقعی طرح ها پرده بردارد. بنابراین، تحقیق پیشِ رو به دنبال پاسخ دادن به این سوال است که طراحان برگزیده مسابقات معماری ایران چگونه به مسائل طراحی خود ساختار می دهند. تحقیق پیشِ رو از الگوی لاوسون درخصوص ساختار مسائل طراحی بهره برده که بر سه مؤلفه مولدها (طراح، کارفرما، بهره بردار، قانونگذار)، قلمروها (درونی، بیرونی) و کارکردهای عوامل سازنده آن (بنیادین، شکلی، نمادین، عملی) متکی است. این تحقیق برای پاسخگویی به سوال خود، از تحلیل محتوای متون مرتبط با طرح ها که در ویژه نامه این مسابقه (مجله معمار شماره 76) ارائه شده، استفاده کرده است. برای این منظور، ابتدا متون مربوطه به کوچکترین واحدهای معنایی تجزیه شده، سپس این واحدها براساس مؤلفه ها و زیرمؤلفه های الگوی لاوسون کدگذاری گردید. یافته های تحقیق مؤید آن بوده که در این طرح ها بیشتر بر مؤلفه های طراح، شکل و قلمرو درونی تأکید شده است. درحقیقت، ساختار مسائل این طرح ها برآیند همین سه مؤلفه بوده و بر ابعاد فردی تأکید نموده است.
پژوهشی درباره رابطه زبان و هنر در هنر مفهومی ایران (1344 تا 1381 شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
113 - 126
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: موازی با رویارویی شرق با غرب در حوز ه های مربوط به جهان بینی و فلسفه، جذب رویکردها و جنبش های هنری معاصر نیز پیچیدگی های مخصوص به خود را دارد. در این میان، هنر مفهومی به علت ویژگی های ذاتی و نوع نگاهش به زیباشناسی، رسانه، مخاطب و نهادها از جمله بحث برانگیزترین موضوع ها در عالم هنر محسوب می شود. موضوعی که به واسطه ماهیتش مستقیماً با مقوله زبان در ارتباط است. اکنون این سؤال مطرح می شود این است که در هنر مفهومی ایران چه ارتباطی میان زبان و هنر وجود دارد؟ هدف پژوهش: هدف از پژوهش حاضر شناخت عمیق تر هنر مفهومی در ایران است تا بتوان نقاط ضعف و قدرت ارتباط هنر و زبان را در یان جنبش بهتر واکاوی نمود و در صورت امکان راهکارهایی برای آینده متصور شد. روش تحقیق: در این پژوهش سعی شد که در قدم اول، هنر مفهومی با پرداختن به پیش زمینه ها و طیف مربوط به آن بررسی شود. در قدم دوم تلاش بر این بود که ارتباط هنر و زبان، مستقل از هنر مفهومی و بعد در بطن هنر مفهومی با تکیه به آرای هنرمندان، جریان ها و آثار تحلیل شود و مؤلفه ها و اصول آن استخراج شود. در قدم سوم، سیر هنر مفهومی ایران و رابطه هنر و زبان در این جنبش هنری نوپا مطالعه شد و آثار بر اساس مؤلفه ها و اصول نام برده واکاوی شدند. در این پژوهش هدف اصلی این بود که با خوانش رابطه هنر و زبان در هنر مفهومی، نقاط ضعف و قوت فرایند درک، جذب و کنش هنر مفهومی در ایران با نگاهی انتقادی شناخته و تحلیل شوند. نتیجه گیری: با مطالعه ارتباط زبان و هنر در هنر مفهومی ایران می توان نتایج را در دو بعد خلاصه کرد. اول اینکه سه مؤلفه شکل گیری هنر مفهومی در غرب با زمینه تکوین و جذب آن در ایران به میزان زیادی متفاوت است. دوم اینکه این تفاوت باعث ایجاد ارتباط ضعیفی میان زبان و هنر در هنر مفهومی ایران شده که با دو اصل مستخرج از هنر مفهومی غرب مغایر است. به نظر می رسد این دو بعد را باید در کنار نقطه قوت این جریان یعنی دغدغه مندی قرار داد.