فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۸۱ تا ۵٬۰۰۰ مورد از کل ۷٬۶۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهمیت خانه نه تنها به عنوان سرپناه بلکه محیطی برای شکل گیری فعالیت های اجتماعی به منظور تأمین نیازهای مادی و غیرمادی بر کسی پوشیده نیست. در عصر حاضر شاهد نادیده انگاشتن الگوی فرهنگی، رفتاری و سکونتی کاربران می باشیم. با بیان این مشکل هدف اصلی این پژوهش توجه به تأثیر شیوه زندگی و فرهنگ کاربران به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای درک رفتار ساکنان بر الگوی مسکن می باشد. با تغییر نیازها و شیوه زندگی، الگوی رفتاری ساکنان نیز در خانه ها دچار تحول گشته و سازمان دهی فضایی متفاوتی را به وجود آورده است. در این پژوهش به بررسی الگوی مسکن در ارومیه با توجه به شیوه زندگی در گذر زمان از دوره سنتی تا معاصر پرداخته شده است. برای دستیابی به اهداف پروژه با روش تحقیق ترکیبی نمونه های موردی با برداشت میدانی پنجاه خانه سنتی تا امروزی ارومیه و نیز روش کیفی با مطالعات مردم شناسانه از طریق مصاحبه با ساکنان این خانه ها، الگوی سکونت و مؤلفه های تأثیرگذار شیوه زندگی در هر دوره شناسایی گردید. نتایج پژوهش به بررسی سیر تحول شیوه زندگی و الگوی خانه از دوره سنتی تا معاصر و تأثیر متقابل آن ها بر یکدیگر اختصاص یافته است و نشان می دهد با گذشت زمان با تغییر شیوه زندگی بخشی از کارکردهای اجتماعی خانه که عمدتا در فضای باز (حیاط) انجام می شده است، به فضای بسته خانه و بخش عمده آن به خارج خانه انتقال یافته و اهمیت فضای باز به عنوان رکن خانه های سنتی به شدت تقلیل یافته است. انعطاف پذیری فضاها از میان برداشته شده، کارکرد اجتماعی خانه جای خود را به کارکرد شخصی داده و در نهایت ویژگی خانه های بومی ارومیه به کلی از بین رفته و جای آن را خانه های بی هویت امروزی گرفته است.
واکاوی مفهوم «گونه» در مسکن بومی و تبیین رویکردی برای دسته بندی گونه های مسکن روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخریب ساختمان های بومی روستایی در بازسازی ها و نوسازی های اخیر، در کنار اهمیت شناخت ارزش های پایدار این بناها و به کارگیری آن در ساخت و سازهای جدید، نیاز به مستندسازی بناهای بومی را افزایش داده است. مستندسازی این بناها نیازمند شناخت الگوهای بومی و اصیلی است که می توان آن را یک «گونه مسکن» تعبیر نمود. در این مقاله تلاش شده است که ضمن شناخت مفهوم گونه مسکن از وجه نظری، دسته بندی جامعی از روش های گونه شناسی مسکن در ایران و جهان و در مقیاس های مختلف از پهنه های سرزمینی ارائه گردد. بر این اساس، روش های گونه شناسی مسکن به سه دسته زیر تقسیم شده اند: - دسته بندی گونه های مسکن براساس یک یا چند شاخص اثرگذار بر شکل گیری مسکن - پدیدار شناسی تاریخی و فرایندی شکل گیری مسکن - رویکرد مبتنی بر حل مسئله در شکل گیری مسکن در ادامه متغیرهای مستقل و وابسته مؤثر در شکل گیری گونه های مسکن ارائه شده و تلاش شده است که ضمن بررسی فرایند تعامل متغیرها، رویکردی برای دسته بندی گونه های مسکن روستایی در ایران براساس تعریف موردنظر از مفهوم گونه مسکن ارائه گردد.
بررسی رضایت مندی روستائیان از کیفیت مساکن جدید روستایی (مطالعه موردی: شهرستان شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۵۱
۹۴-۸۱
حوزههای تخصصی:
مسکن نقش بسیار مهمی در کیفیت زندگی جامعه بشری داشته و بخشی بزرگی از هزینه های زندگی خانوارها را به خود اختصاص می دهد. با توجه به بالا بودن تأمین هزینه مسکن، دولت ها معمولاً برای کمک به تأمین مسکن به ویژه برای خانوارهای کم درآمد از طریق احداث مسکن اجتماعی و اعطای وام های کم بهره اقدام می کنند. در ادامه سیاست های توسعه روستایی کشور، اعطای وام کم بهره مسکن روستایی سال های اخیر زمینه ساخت تعداد قابل توجهی از بناهای مسکونی را در سراسر روستاها پدید آورده است و بالا بودن حجم این ساخت و سازها تغییراتی محسوسی را در چهره ظاهری و کیفیت سکونت روستایی ایجاد کرده است. به منظور آشنایی با چگونگی این تغییرات، مقاله حاضر میزان رضایت مندی روستائیان را از کیفیت ساخت و سازهای جدید مسکونی مورد بررسی قرار می دهد. داده های به کار گرفته شده در تحقیق حاضر از طریق بررسی میدانی و تکمیل پرسشنامه در ده روستای شهرستان شفت از استان گیلان بدست آمده است. یافته های مهم تحقیق نشان می دهد که خانوارهای روستایی استفاده کننده از وام مسکن روستایی در محدوده مورد مطالعه از کیفیت مسکن جدید رضایت بالایی دارند. رضایت مندی از مسکن جدید مواردی چون کیفیت بهتر فیزیکی و مقاومت بیشتر آن در برابر حوادث طبیعی، نمای بیرونی بهتر، مصالح و امکانات مناسب به کار رفته در داخل بنا، محافظت بهتر در برابر عوامل طبیعی، تسهیلات و امکانات رفاهی و به طور کلی احساس راحتی و آسایش بیشتر را در بر می گیرد. نتایج آزمون کروسکال والیس در این تحقیق نشان داد که میزان رضایت مندی روستائیان از کیفیت مسکن جدید با توجه به موقعیت جغرافیایی، اندازه جمعیتی روستاها، مساحت مسکن جدید، مدت زمان ساخت مسکن و محل سکونت قبلی خانوارهای روستایی متفاوت می باشد.
ارزیابی سرمایه اجتماعی در خیابان نمونه موردی: خیابان های چلیپایی هسته مرکزی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در کنار سرمایه های انسانی، مالی و اقتصادی از سرمایه دیگری به نام سرمایه اجتماعی نام برده می شود .هدف این پژوهش ارزیابی سرمایه اجتماعی در خیابان که یکی از پویاترین فضاهای عمومی شهری است و هم چنین ارتباط و همبستگی عوامل کالبدی و ادراکی با سطح تعاملات اجتماعی و در نتیجه سرمایه اجتماعی است . به این منظور خیابان های چلیپایی هسته مرکزی شهر سنندج برای مطالعه در این پژوهش انتخاب شده است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که با استفاده از پرسشنامه تعداد 400 نفر که به صورت سهمیه ای و متناسب با متغیرهای سن و جنس انتخاب شده اند، به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار داده شده اند . در نهایت با تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی به این نتیجه رسیده است که مولفه های تاثیرگذار بر سرمایه اجتماعی شامل؛ ارتقای کیفیات محیطی و اختلاط کاربری ها در ارتباط با اعتماد اجتماعی، حس مکان، هویت و تعلق خاطر در رابطه با هنجارهای اجتماعی و روابط چهره به چهره و مشارکت اجتماعی در ارتباط با شبکه های اجتماعی می باشند.
راهکارهای طراحانه تحقق پایداری اجتماعی در مسکن گروه کم درآمد در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه پاسخ گویی به محدودیت های اقتصادی اولویت نخست پروژه های ساخت مسکن گروه کم درآمد شهری است، لیکن مشخصات فرهنگی خاص چنین مساکنی ضرورت توجه به ابعاد اجتماعی، انسانی و فرهنگی شان را دوچندان می کند، مسئله ای که در غالب تجارب پیشین مغفول مانده است. این نوشتار با تدقیق در پایداری اجتماعی به عنوان شاخه ای از دانش پایداری در پی یافتن راهکارهای طراحانه ملموسی است که قابل استفاده در طراحی مسکن اجتماعی حمایتی بوده و منجر به ارتقاء کیفیات اجتماعی این خانه ها شوند. نوع تحقیق از نظر روش تجزیه و تحلیل اطلاعات از نوع تحقیق "کیفی" است و در مقام روش جمع آوری اطلاعات از نوع "پیمایشی" به روش مصاحبه بسته با جامعه آماری هدفدار (متخصصین امر) می باشد. در نهایت از آزمون آماری فریدمن به منظور تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که راهکار "طراحی عرصه های جمعی چندمنظوره در فضای عمومی " در بعد تعامل اجتماعی و راهکار "طراحی اقلیمی" در بعد رفاه اجتماعی، دارای بیشترین اهمیت در جهت کسب پایداری اجتماعی در برنامه های مسکن اجتماعی در بستر شهر تهران می باشند.
بازشناسی اثر آیین های عاشورایی بر شهر ایرانی؛ بررسی موردی: شهر لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۴
77 - 96
حوزههای تخصصی:
آیین اجرای داوطلبانه رفتاری است که به شکلی سزاوار به منظور تأثیرگذاری نمادین یا مشارکت در زندگی جدی طراحی شده است و طیف وسیعی از فعالیت های انسانی در جوامع را شامل می شود. آیین با دارا بودن سه ویژگی کلان (1) تکرارپذیری در زمان و مکان مشخص، (2) برخوردار از ماهیتی نمادین و استعاری و (3) کنش و فعالیتی اجتماعی، با سه مؤلفه اصلی شهر شامل کالبد، معنا و فعالیت در تعامل و ارتباط تنگاتنگ است. در نتیجه آیین را می توان پدیده ای فضایی و به تبع آن پدیده ای شهری دانست. در پژوهش حاضر با استفاده از روشی تحلیلی و پیمایشی و در قالب مطالعه ای کیفی به بررسی نحوه تعامل شهر و آیین های عاشورایی پرداخته شد. بررسی انجام شده در قالب مدل مفهومی به دست آمده حاکی از آن است که از بعد کالبد، آیین های جمعی سبب ایجاد عناصر و فضاهایی خاص گردیده و یا به آنها شکل داده است و اجرای آن در سازمان فضایی شهر در گذشته انسجام کالبدی-فضایی شهر را به دنبال داشته است. از بعد معنا، آیین های جمعی سبب ایجاد فضا هایی خاطره انگیز، با معنا و نمادین گردیده و در هویت بخشی به فضاها و حس تعلق به آنها اثرگذار بوده است. از بعد فعالیتی، افزایش حضور پذیری، آزادی در فعالیت، ایجاد یک قلمرو همگانی و مردمی بودن را می توان مهمترین وجوه رفتارهای آیینی در شهر لاهیجان دانست که تقویت محله محوری، مشارکت و وحدت جمعی در ایام خاص را موجب می گردد.
تعریف و تدوین دستگاه واکاوی فرم معماری مبتنی بر تحلیل و بازاندیشی دستگاه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، کنکاشی است تخصصی و ریزبینانه در باب تعریف مفهوم و جایگاه واکاوی در معماری. این مفهوم از جهاتی مختلف شبیه به حوزه نقد می باشد و حتی در مواقعی ناخواسته و ناآگاهانه به جای آن استفاده می شود. بنابراین، این مقاله ابتدا به واژه شناسی مفهوم واکاوی و نقد پرداخته و سپس برای شناختی جامع تر، دستگاه نقد معماری وین اتو را که به هر دو حوزه نقد و واکاوی اهمیت می دهد، انتخاب و به لحاظ فکری و نظری مورد تحلیل قرار می دهد تا چگونگی شکل گیری دستگاه های فکری نقد و البته با تأکید بر حوزه نقد فرم از منظر این پژوهش در فرایند شکل گیری معماری به صورت دقیق مشخص و بیان شود. در مرحله آخر، به عنوان نمونه ای از تعریف یک دستگاه واکاوی براساس ساختار دستگاه نقد معماری تحلیل شده و با توجه به دانش حاصله در تعامل و ارتباط این دو حوزه با یکدیگر، ضمن مروری سریع بر تعریف فرم معماری و رجوع به چند منبع تشریحی وتحلیلی فرم معماری، به تهیه و تدوین دستگاه فکری برای واکاوی فرم معماری پرداخته می شود. برای رسیدن به این دستگاه فکری روشی مورد نظر قرار گرفته که به صورت تحلیلی از منابع مورد تائید قبلی برداشت شده و نهایتاً به صورت یک دستگاه جامع و مدل کاربردی برای واکاوی فرم در این مقاله ارائه شده است.
تحلیل و بازنمایی ظرفیت تاریخی پویش های شهرهشتگرد درخیابان امام خمینی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از طراحان در تعیین عملکردِ فضاهای شهری به ویژه خیابان، دارای رفتاری اراده گرایانه، شکل گرایانه و یا متکی بر جوانب روان شناختیِ ادراک مردم هستند با تمرکز بر رابطه پویش محتوایی شهر و جنبه عملکردی فضاهای مرکز آن، عملکرد فضاهای مرکزی شهرها به ویژه خیابان های مرکزی در شهرهای کوچک، بازتابِ پویش شهر، نیروها و ظرفیت آن است، در ابعاد گوناگون، در فضا متشکل شده و می توانند به موتور تغییراتِ شهری بدل شوند. بنابراین هدف این مقاله، توضیح بازتاب پویش شهرنشینی و شهرگرایی و نیروهای تاریخی ظرفیت شهر در عملکرد خیابان مرکزی شهرهای کوچک و تغییر آن، توضیح ابعاد و نحوه تشکل عملکردی آن در فضا است. فرضیه این تحقیق آن است که خیابان های مرکزی، محل بازنماییِ همان چیزی هستند که در ظرفیت شهر است. نمونه پژوهش شهر هشتگرد و خیابان امام خمینی در آن است. روش توضیح در این تحقیق از حیث هدف، کاربردی، و از نظر کاربردِ روش، بر روش های تحلیل تاریخی سیستمی نوربرت الیاس در تحلیل روند ها و مدنیت، روش تجربی علّیِ غیرِآزمایشی نمونه شهر هشتگرد، و استفاده از تکنیک های آمار توصیفی و تحلیلی و سنجش توزیعِ جغرافیایی فعالیت ها که جزء خانواده ابزار آماری فضایی قرار دارد، استوار است.
تحلیل تأثیر ویژگی های محیطی گسترش های جدید شهری بر رفتار سفرهای با مقصد مشخص و بدون مقصد مشخص (مطالعه موردی: 5 محله در شمال شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر در کشور ما، به دلیل افزایش نرخ شهرنشینی، دائماً به مساحت شهرها افزوده شده است. اگرچه بسیاری از گسترش های جدید شهری براساس طرح های توسعه شهری شکل گرفته اند، اما به نظر می رسد در طرح ریزی آنها، از کنش و ارتباط ویژگی های محیطی و رفتار سفر غفلت شده است. از این رو، هدف تحقیق حاضر، تحلیل تأثیر ویژگی های درک شده از محیط ساخته شده بر رفتار سفر افراد در گسترش های جدید شهر اصفهان می باشد. این مقاله، بین دو نوع سفر با مقصد مشخص و سفر بدون مقصد مشخص تفاوت قائل شده است تا از سوگیری نتایج اجتناب شود. برای جمع آوری داده های تحقیق از یک پرسشنامه خود پاسخ ده استفاده شده است که توسط 648 فرد در 5 محله جدید در شمال اصفهان تکمیل گردیده اند. برای تحلیل داده های مذکور، از روش رگرسیون منفی دو جمله ای استفاده شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که با کنترل ویژگی های اجتماعی- اقتصادی و متغیرهای نگرش به سفر، برخی از ویژگی های محیطی از جمله مجاورت، قابلیت دسترسی، امنیت و جذابیت های پیاده روی/ دوچرخه سواری بر فراوانی سفرهای پیاده و سواره در هر دو نوع سفر با مقصد مشخص و بدون مقصد مشخص تأثیر معنی داری می گذارند.
عملکرد بهتر دانشجویان با بهره گیری مناسب از نور روز در کلاس های آموزشی؛ بررسی موردی: دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به عوامل کیفی محیطی در طراحی فضاهای آموزشی دانشگاهی، تأثیر بسیاری بر عملکرد کاربران اصلی این فضاها یعنی دانش آموزان و دانشجویان دارد. در این زمینه، یکی از عوامل کیفی محیطی بسیار مؤثر، بهره گیری از نور روز در طراحی کلاس های آموزشی است که علاوه بر تأثیر در چگونگی عملکرد کاربران، بر سلامت آنها و نیز میزان صرفه جویی در مصرف انرژی نیز مؤثر است. در این نوشته، ابتدا شرایط نور روز مناسب برای کلاس ها و کارگاه های آموزشی بیان شده است، سپس اطلاعات مرتبط با عملکرد و رضایت مندی دانشجویان در خصوص روشنایی روز از طریق پرسش نامه جمع آوری شده و در انتها عوامل مؤثر در فراهم کردن نور روز مناسب برای کلاس های آموزشی با استفاده از نرم افزار نورپردازی دیالوکس، 1 در کلاس ها و کارگاه های دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است و البته باید گفت نمونه موردی این مقاله که تشابهات زیادی به لحاظ اصول طراحی با اغلب دانشگاه های ایران دارد. همچنین راهکارهایی در زمینه بهبود کیفیت نور روز این کاربری ها ارائه شده که در طراحی مناسب این گونه فضاها مفید است. روش تحقیق این مقاله توصیفی تحلیلی و نیز مدل سازی رایانه ای بر پایه پژوهش موردی است.
ارزش های محله تاریخی و معیارهای تغییر در آن از نظر ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محلات تاریخی برای زنده ماندن، نیاز به تغییر دارند، البته تغییری که ارزش های محله را نیز حفظ کند. ارزش ها و معیارهای تغییر منتج از آنها، تاکنون توسط متخصصان با تأثیر از اسناد و نظرهای جهانی به دست آمده اند. در صورتی که با توجه به اینکه ارزش های محله تاریخی از ابعاد کیفیت محیط است و این کیفیت توسط ساکنان به عنوان اصلی ترین ذی نفعان محیط درک می شود، توصیف ارزش ها و در نتیجه معیارهای تغییر ناشی از آن، در بیان مردم نسبت به متخصصان بسیار مهم است. بنابراین هدف اصلی مقاله، بیان ارزش های محله تاریخی از دید ساکنان این محله ها و همچنین تعیین معیارهای تغییر در این بافت ها از دید آنهاست. بر این اساس، مقاله پیش رو، با رویکرد کیفی و استفاده از روش تحلیل محتوای عرفی و تلخیصی به یافتن ارزش های محله تاریخی از دید ساکنان و معیارهای آنها جهت اعمال تغییر مناسب پرداخته است. شیوه مصاحبه نیمه عمیق با 18 نفر از ساکنان 3 محله تاریخی یزد (دارالشفاء، پشت باغ و سهل بن علی) که در آنها تغییراتی نیز جهت بازآفرینی صورت گرفته است، برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. یافته های پژوهش با آنکه تفاوت چندانی بین نظر متخصصان و مردم در کلیات نشان نمی دهد، اما تحلیل مصاحبه ها و کدهای ارایه شده توسط مردم، حاکی از اولویت بندی متفاوت در ارزش ها و معیارها و زیرمعیارهاست. نتایج حاکی از اهمیت ابعاد اجتماعی و انسانی ارزش ها در دیدگاه مردم نسبت به ابعاد کالبدی و اقتصادی، نگاه از درون به محله ها، سنگینی کفه حفاظت (اجتماعی) نسبت به توسعه اقتصادی و کالبدی و اهمیت معیار مشارکت مردم در مراحل تغییر به عنوان معیار اصلی است.
عناصر کالبدی کارکردی شکل دهنده به هویت بافت های تاریخی شهر ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
17-25
حوزههای تخصصی:
افت تاریخی شهر ایرانی اسام ی با ارزش کالبدی و فرهنگی نهفته در خود، از هویت شهری بالایی برخوردار است، در نتیجه حفظ بافت های تاریخی ب هعنوان هویتی ضروری برای ادامه حیات شهرها مطرح می گردد. در واقع هویت، پاسخی به پرسش در خصوص چیستی یا کیستی است که در بستر تاریخی جامعه شکل م یگیرد. یکی از دلایل اصلی بحران هویت امروزین شهرها را می توان نا کارآمدی بافت های تاریخی ذکر نمود. با گذر زمان، لاجرم، تغییر اتفاق خواهد افتاد، لیکن تداوم همراه با تغییر که پیوند بین گذشته با حال را ممکن می سازد، خود باعث تعاد لبخشی به این تغییر خواهد بود. تحقیق حاضر از نوع کیفی است و ب هدنبال بررسی عناصر شکل دهنده به هویت بافت های تاریخی شهر ایرانی اسامی به منظور مقابله با پدیده از دست رفتن هویت باف تهای مذکور است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و روش جم عآوری داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخان های و اسناد تاریخی است. بررس یها حا کی از آن است که عناصر اصلی شکل دهنده به هویت بافت تاریخی شهر ایرانی اسامی عبارتند از: ارگ، مسجد جامع، بازار، محل ههای مسکونی و شبکه معابر که از آن میان ارگ، مسجد جامع و بازار سه رکن اساسی شهر سنتی اسامی را ب هوجود می آورند. مسجد جامع ب هعنوان محوری ترین عنصر کالبدی در شهر اسامی و بازار، یکی از عین یترین نمودهای معماری و شهرسازی سنتی ایران است که به عنوان ستون فقرات و قلب تپنده شهر ایفای نقش م یکرده است. مقاله حاضر درصدد است تا با شناخت ماهیت هویت، به بررسی عناصر شکل دهنده شهرهای سنتی اسلامی کشور بپردازد تا به تمهیداتی منجر شود که به حفظ و تداوم حضور این عناصر در بافت های تاریخی شهرهای کشورمان کمک کند.
The Role of Neighborhoods’ Centers in the Development of Urban Sustainability (Case Study: Mahmudabad Neighborhoods, Mazandaran, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As it is commonly understood, Urban neighborhoods play a significant role in developing urban sustainability as the smallest unit of city so that the formation and promotion of neighborhood identity, and focusing on social relationships would be in harmony with urban sustainability. It is believed that a dramatic change in spatial structure of urban neighborhood include a decline in levels of political, social and economic role of neighborhoods as long as they have had some disadvantages such as environmental pollution, marginalization, poor housing, socialpsychological and cultural damages, and particularly losing spiritual and material values as well in the recent decades. To limit these disadvantages associated with communities, neighborhood centers should be designed. The purpose of this study will analyze the concept of neighborhoods and neighborhoods’ centers and their effects on urban sustainability by descriptive- analytical approach and by gathering information through libraries and reviewing documents. This paper engages in analyzing components, dimensions, factors of sustainability and neighborhoods centers that integrated in the final model which characterized by practical-economic, environmental, empirical- aesthetic components; and, the validity of the used questionnaires based on factors of this model with 387 subjects (the selected sample) and the reliability of the questionnaires by using Cronbach Alpha through Bartlett Test and KMO factor at high level of 0/85 was proved. The level of significance of each component was reexامینed by concerning their effects on urban sustainability. By applying multiple- regression test, the statistical outcomes reveal that designing based on environmental components have the utmost impact on neighborhoods sustainability.
تدوین معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی از منظر شاخص های مدیریت بحران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال افزایش جمعیت به ویژه در شهرهای بزرگ و تغییر و تحولات شهری در دوران اخیر، موضوع استفاده از فضاهای زیرسطحی به عنوان راه حلی برای رفع مشکلات شهری مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. فضاهای زیرسطحی به عنوان سطوحی که در لایه های زیرین زمین قرار می گیرند حایز قابلیت ها و امکانات متعددی هستند اما تاکنون از میان قابلیت های مختلف فضاهای زیرسطحی در رفع مشکلات شهری، تنها به جنبه های کالبدی آن در جهت حل معضلات ترافیکی پرداخته شده است در حالی که یکی از مهم ترین معضلات شهری، آسیب پذیری شهرها در برابر انواع بحران ها و مخاطرات است. لذا پرداختن به موضوع توسعه زیرسطحی و شناخت پتانسیل ها و قابلیت های آن از یک سو و بررسی ویژگی های مدیریت بحران و اقدامات مؤثر در هر مرحله از سوی دیگر می تواند در دستیابی به راه حلی برای کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر بحران مورد توجه قرار گیرد. در این راستا به منظور بررسی ارتباط میان این دو موضوع، از مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و متون معتبر علمی مرتبط، بررسی تجربیات نمونه های موفق جهانی و نیز نظرسنجی از 35 نفر از صاحبنظران در این حیطه و استخراج نتایج حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از مدل دلفی فازی استفاده شده است. از همپوشانی معیارهای استخراج شده در هر دو حوزه و نیز نتایج حاصل از نظرسنجی از صاحبنظران، معیارهای پیشنهادی توسعه فضاهای زیرسطحی در جهت مدیریت بحران تدوین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میان معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی و مدیریت بحران در حوزه کالبدی بیش از 85 درصد، در حوزه حمل و نقل حدود 90 درصد، در حوزه زیست محیطی حدود 75 درصد و در حوزه اقتصادی در حدود 70 درصد همپوشانی وجود دارد و در این میان بیشترین همپوشانی میان معیارها در حوزه های کالبدی، حمل و نقل و محیط زیست وجود دارد. به این ترتیب که ایجاد مسیرهای زیرسطحی تندرو و ارتباط زیرسطحی مراکز مهم امدادی در حوزه حمل و نقل و نیز استفاده از فضاهای زیرسطحی برای دفع مواد خطرناک در حوزه محیط زیست در انطباق کامل با معیارهای مدیریت بحران قرار دارد. چنین به نظر می رسد که می توان از معیارهای پیشنهادی در جهت توسعه فضاهای زیرسطحی با رویکرد حاضر بهره جست.
پایداری شهر از منظر شکل شناسی شهری (بررسی فشردگی در ارگ بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
5 - 18
حوزههای تخصصی:
پایداری شهرهای سنتی ایران در گذشته نه تنها نتیجه انسجام کالبدی آنها بلکه نتیجه توجه به شهر، به عنوان مکانی برای زندگی ساکنان آن بوده است. پژوهش حاضر در پاسخ به چگونگی پایداری ارگ بم از منظر شکل شناسی در تداوم زمان ابتدا با رویکردی تحلیلی به تبیین چارچوبی نظری مبتنی بر روابط میان مؤلفه های شکل شناسی شهری و فشردگی از منظر آن در ارتباط با پایداری شهرها و سپس به نحوه انطباق آن با شرایط زندگی در ارگ بم می پردازد. تحقیق حاضر بیانگر آن است که تا زمانی که فشردگی کالبدی در ارگ بم در مطابقت و ترکیب به هم تنیده عوامل انسانی- درونی شهر بوده توانسته پاسخی مؤثر در پایداری آن از منظر شکل شناسی باشد. مؤلفه های مذکور دربرگیرنده مؤلفه کالبد مصنوع در مطابقت با کالبد طبیعی شهر، عمده ترین عوامل انسانی (مؤلفه های عملکردی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) در ترکیبی به هم تنیده در طول زمان می باشند.
مراتب دگردیسی کالبدی در مسجد مظفریه تبریز؛ تحلیلی بر مبنای شناخت ساختاری لایه های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد مظفریه (مسجد کبود) تبریز، یکی از شاهکارهای هنری عصر قراقویونلوها است. اما مسأله مطرح درباره معماری این بنا، عدم وجود اصالت در کلیت حجمی آن می باشد. زیرا در طی زمان، ساختار بنا دگردیسی یافته و تفاوت های فاحشی بین کالبد فعلی و کالبدی که معماران اولیه اش اراده کرده بودند، وجود دارد. تبیین علمی سیر تحولات کالبدی این بنا، مسأله پژوهشی بود که این مقاله مستخرج از آن می باشد. در نوشتار حاضر، مراتب دگردیسی کالبدی مسجد، برپایه اسناد تاریخی و نیز بررسی عینی شواهد موجود (لایه های تاریخی اثر) مورد بحث قرار گرفته است و در انجام آن، اطلاعات پایه به دو طریق «تحلیل اسنادی» و «مشاهده عینی» تحصیل شده است. از نتایج پژوهش این نکته می باشد که ساختار کنونی مسجد، حاصل همنشینی لایه های کهن با لایه های جدید است و آنچه از بنا پدیدار می شود، علیرغم سیمائی منسجم، فاقد اصالت تامّه بوده و مظهر اراده های متأخر نیز می باشد. مضاف آنکه با گذشت زمان و کهنه شدن تدریجی الحاقات معاصر که عموماً به سیاق قدیم بازسازی شده اند گاه «اصل» و «بدل» خلط شده و بازدیدکنندگان، تمامیت کالبدی مسجد را چنین می انگارند که از ابتدا بوده است. معهذا در سال های اخیر، اهتمام در تفاوت نهادن بین بخش های اصیل و الحاقی که از اصول علمی حفاظت معماری است در برخی اقدامات حفاظتی این بنا به چشم می خورد.
نقد آرای سنّت گرایان معاصر در زمینه هنر و معماری اسلامی، با تکیه بر مفهوم سنّت در تعریف معماری اسلامی
حوزههای تخصصی:
هنر و معماری اسلامی گنجینه گران بهایی است که حاصل تجربه و تلاش جمعی هنرمندان مسلمان در طول تاریخ بوده است. این زنجیره در دوره معاصر در اثر تحولات فرهنگی گسسته شده است. یکی از طرق احیای هویت فرهنگی، کند و کاو در مبانی نظری و فلسفی هنر و معماری اسلامی و زدودن پیرایه ها و ناراستی هایی است که به آن نسبت داده می شود. این ضرورتی است که علی رغم گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی، هنوز گام جدی در رسیدن به آن برداشته نشده و غالباً به طرح برداشت های سطحی، عامیانه و خود بنیاد از هنر و معماری اسلامی اکتفا شده است . جریان فکری سنّت گرایان معاصر (گنون، شووان، بورکهارت، نصر) در چهار دهه گذشته - بدون اینکه مورد نقد و بررسی جدی قرار گیرد- جریان غالب بر دانشکده ها و مراجع هنر و معماری کشور ما بوده و به علت فعالیت گسترده در حوزه تفسیر هنر و معماری اسلامی و ایرانی، سایر نظریه های ارائه شده در این زمینه را تحت تأثیر مستقیم خود قرار داده است. سنّت گرایان معاصر، در جستجوی اصول و مبانی هنر و معماری دینی و سنّتی، با اصالت دادن به تاریخ معماری قبل از رنسانس در سرزمین های مختلف، با برخوردی رمانتیک و خود بنیاد با حذف منطق عقلی، به تفسیر ظاهری اشکال و فرم های معماری پرداخته و بدون توجه به شرایط اجتماعی و تاریخی شکل گیری معماری، اصولی را به عنوان مبانی هنر و معماری دینی و قدسی معرفی می نمایند. در این فرآیند مقدس سازی اشکال و سمبل ها، از تشابهات لفظی و تفسیر سلیقه ای معماری و مشخصات ظاهری آیین ها و ادیان مختلف بهره برده و تأویل و تفسیرهایی از هنر مسیحی و هنر هندویی را در مبانی نظری معماری اسلامی وارد کرده اند . بررسی آرای بنیان گذاران مکتب فکری که تحت عنوان سنّت گرایان معاصر در ایران معرفی و شناخته شده اند، حاکی از عدم تطابق جریان تاریخی تولید و تحولات معماری ایرانی- اسلامی با اصول ارائه شدهایشان تحت عنوان اصول معماری اسلامی می باشد. در این مقاله سعی شده است ضمن جمع بندی و ارائه سرفصل های اصلی نظرات این گروه از اندیشمندان درباره هنر و معماری اسلامی، باب نقد و بررسی منطقی بر این نظریات گشوده شود.
گذری بر معماری و شهرسازی ایران در دوره اشکانی (256ق.م تا224م.)
حوزههای تخصصی:
دوره ی اشکانی یکی از مهم ترین دوران تاریخ معماری و شهرسازی ایران است. در این دوره طولانی پایه و شالوده معماری و شهرسازی ایران ریخته می شود، زیرا در این دوران شهرهای زیادی ساخته یا دوباره مورد بازسازی و مرمت قرار گرفته شدند که در دوران بعد این سبک شهرسازی و معماری به اوج خود رسید و به سیر تکاملی خود ادامه داد. از طرفی این دوره به دلیل کمبود مدارک، یکی از تاریک ترین دوران تاریخی از نظر مطالعات باستان شناسی است. متأسفانه تاکنون مطالب پراکنده و بعضا ضد و نقیض فراوانی درباره معماری و شهر سازی این دوران نوشته شده است. یکی از این نکات مهم که در بحث معماری اشکانی می باید توجه را به آن معطوف داشت؛ شیوه ناصحیح محققان و باستان شناسان در قیاس مدارک معماری این دوران با دوره پیش و پس از آن است. در این دوره به علت گستردگی قلمرو اشکانیان و نبود سبکی استاندارد، شیوهای مختلف معماری شکل گرفته بود که از آسیای مرکزی به وجود آمد و سپس به طرف غرب گسترش یافت با سبک های بومی تلفیق یافت و بعد از تصرف بین النهرین وارث سبک های کهن معماری آن شد. علی رغم تحول تأثیرات بلند مدت معماری یونانی بر معماری اشکانی، در نهایت در سبک معماری دوره ی اشکانی محو گردید.
باز تعریف نقش و کارکرد باغهای گیاه شناسی در بستر شهرهای معاصر به منظور حفاظت و آموزش محیط زیست
حوزههای تخصصی:
مطالعه نقش و کارکرد باغ های گیاه شناسی از زمان پیدایش آ نها تاکنون نشان می دهد که باغ های گیاه شناسی در هر دوره با توجه به نیاز های حاکم در بستر زمانی و مکانی خود، دارای انعطاف پذیری کارکردی بوده اند، با توجه به نیاز ها و چالش هایی از قبیل کاهش فضاهای سبز و تفریحی در شهر ها و از بین رفتن تنوع زیستی، که در اثر افزایش شهرنشینی ایجاد شده اند، و با توجه به نقش هایی که امروزه بر باغ های گیاه شناسی مترتب است، می توان از قابلیت های باغ های گیاه شناسی برای پاسخ به این نیاز ها و چالش ها بهره جست. بنابراین، هدف این مقاله باز تعریف نقش و کارکرد باغ های گیاه شناسی به منظور حفاظت و آموزش محیط زیست در بستر شهر های معاصر است. به منظور دست یابی به این هدف با مطالعه ادبیات موضوعی باغ های گیاه شناسی، و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ابتدا فرآیند تحولات کارکردی باغ های گیاه شناسی توصیف، و سپس ارتباط بین کارکرد باغ های گیاه شناسی و عوامل اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی پدید آورنده آنها طی چهار دوره زمانی تحلیل می شود؛ و بر اساس مدل رابطه دوسویه انسان و محیط زیست ارائه شده توسط گابستر و همکاران (2007) و بر اساس آخرین دستور کارهای ارائه شده جهت حفاظت از گیاهان، نقش های نوین باغ های گیاه شناسی بازتعریف خواهد شد. یافته های حاصل شده نشان دهنده تفکیک ناپذیر بودن نقش حفاظت و آموزش محیط زیست به منظور دست یافتن به حفاظت یکپارچه است؛ همچنین با توجه به درک عموم مردم از باغ های گیاه شناسی به عنوان مکان هایی برای تفریح، آرامش، لذت بردن از زیبایی های طبیعی و گذراندن زمان با خانواده ، می توان از فعالیت های تفریحی و قرار دادن باغ های گیاه شناسی به عنوان فضاهای سبز شهری، در راستای همگام نمودن نقش حفاظت و آموزش باغ های گیاه شناسی و ایجاد حفاظت یکپارچه بهره جست. در انتها نیز به ارائه استراتژی هایی برای برنامه ریزی و طراحی باغ های گیاه شناسی به منظور دست یافتن به اهداف کلان باغ های گیاه شناسی در سه بخش حفاظت، آموزش و تفریح پرداخته می شود.