فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۸۱ تا ۳٬۶۰۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
17 - 24
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری معماری از حوزه های با اهمیت در معماری است و مسئله اصلی آن است که در ایران چنان که باید مورد توجه تاریخ نگاران داخلی قرار نگرفته است. از سویی دیگر آثار تاریخ نگاری موجود که عمدتاً حاصل کار تاریخ نگاران غربی است، کمتر مورد نقد واقع شده و نقاط ضعف و قوت آنها مشخص نیست. لذا در این پژوهش به نقد و بررسی آثار تاریخ نگاری آندره گدار به عنوان یکی از تاریخ نگاران تأثیرگذار در حوزه تاریخ معماری ایران پرداخته می شود. ضرورت این نقد از آن جهت است که این آثار در حالی به عنوان منبعی معتبر برای مطالعه معماری ایران مورد استفاده قرار می گیرند که مورد بازخوانی و نقد واقع نشده اند. بنابراین مشخص نیست که تاریخ نگار مبتنی بر نگرش خاص خود و روش تاریخ نگاری اش به چه وجوهی از معماری ایران با چه کیفیتی پرداخته، از کدام وجوه غافل مانده و بررسی آنها از سویی نقایص موجود را روشن می کند، نیز از سویی دیگر می تواند راهنمایی باشد برای نگاشت تاریخ معماری ایران توسط تاریخ نگاران ایرانی. هدف از این پژوهش نقد و بررسی تاریخ نگاری آندره گدار به عنوان یکی از تاریخ نگاران تأثیرگذار در حوزه تاریخ نگاری معماری ایران با توجه به زمینه ها و بستر تاریخ نگاری او و نحوه انعکاس این زمینه ها در آثار تاریخ نگاری اوست. در این پژوهش استخراج داده ها از آثار مکتوب تاریخ نگاری گدار، بخش بزرگی از فرآیند پژوهش است و بنابراین نظریه زمینه ای که نظریه ای برگرفته از داده هایی است که در طی فرایند پژوهش به صورت نظام مند گردآوری و تحلیل شد ه اند؛ به عنوان روش این پژوهش انتخاب شد. نتایج حاصل بیانگر آن بود که آندره گدار تحت تأثیر زمینه های زمانه خود با نگرشی خاص به تاریخ نگاری معماری ایران پرداخته که در نوع شناخت او از معماری ایران تأثیر گذار بوده است و به طور کلی می توان او را تاریخ نگاری جزیی نگر، محصول محور و بی توجه به زمینه های تأثیر گذار در معماری، کالبد محور و بی توجه به وجوه معمارانه معرفی کرد.
The study of attitude of Tehran citizens about life in urban social space and citizens' social vulnerability
حوزههای تخصصی:
Presently, half of world population lives in cities and in many countries such as Iran, most of people live in cities and metropolitans. The city evolution and new conditions in metropolitans are considered uncontrollable and it is believed that the future base of mankind forms in cities as Park points the city as the natural habitat of human in modern age. The urban population deals with various and somehow annoying problems as it can be said that most of social damages are appeared in cities. The urban management faces with difficult responsibility of controlling these damages. This paper attempts to study the citizen's social vulnerability in Tehran according to urban social space approach. Here, different views such as Chicago school, Dickens theory, Castells theory and social approaches such as Chicago school and social disorganization theory are applied. The paper is a survey and questionnaire is the tools of data collecting. The results showed the high rate of citizen vulnerability in relation with research variables such as self-alienation, rationalism, less emotional relationships, less social integration and more individualism.
Promoting urban spatial and social development, through strategic planning of GIS
حوزههای تخصصی:
Nowadays one of the most important subjects discussed in the field of Management and planning of social and spatial development of cities is strategic schematization, which in case of proper usage can lead to arrangement and optimum usage of the resources and existing possibilities and desirable symphonic constant growth. Strategic schematization is actually systematic methods that cause incorporation and premiership actions considering four important parameters which are internal strengths and weaknesses and external chances and threats. With the help of this schematization we find out where we are, where we need to go and how we should get there. On the other hand one of today’s most important discussions in the world in the field of urban management and extension, according to the growth of urbanization, is the creation of metropolises and their problems and difficulties. The development of ICT contraction and information technology and its specific capability in haltering, controlling, omitting or reducing the difficulties of urban society has caused the idea of electronic cities which is in need of creating electronic organizations which is followed by electronic governments. Because of the unique traits such as exact and quick analyzing of the descriptive information related to them and also urban management needs of today’s society, the GIS positional information systems have changed into a safe tool to patronage the decisions of the reference location. Therefore achieving a complete useful location information system needs a calculated and proper short term and long term schematization. In this process using new methods of strategic schematization which includes analyzing SWOT as surveying and identifying the current situation, valuating and analyzing GIS needs and eventually recording the strategic and massive program can be very effective and solving. In this article surveying this subject and discovering paths towards this achievement has been discussed.
تاثیر بالکن بر تهویه طبیعی ، آسایش حرارتی و کاهش سرو صدای بیرونی در ساختمانهای مسکونی
حوزههای تخصصی:
افزایش مصرف انرژی در ساختمان و اثرات نامطلوب زیست محیطی آن از جمله افزایش انتشار گازهای گلخانه ای از چالش های مهم در حوزه ساختمان و انرژی است. استفاده از سیستم های غیر فعال در سرمایش ساختمان یکی از راه های کاهش بار سرمایشی دستگاه های تهویه مطبوع برقی و بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان می باشد. یکی از سیستم های غیرفعال استفاده از تهویه طبیعی است. بازشوها و ملحقات آن در نمای ساختمان نقش اصلی و موثری در تهویه طبیعی و جریان هوای داخل ساختمان دارند. این پژوهش در خصوص اثر بخشی بالکن به عنوان یکی از اجزای نمای ساختمان در کاهش مصرف انرژی در ساختمان می باشد . نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بالکن می تواند در بهبود تهویه طبیعی داخلی و کاهش مصرف انرژی تهویه مطبوع نقش موثری داشته باشد. همچنین بالکن در کاهش سر و صدای خارجی ساختمان(چالش متداول در استفاده از تهویه طبیعی) اثرات مطلوبی فراهم می کند.
بررسی اثرات اجرای طرح هادی بر تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۲۶-۱۳
حوزههای تخصصی:
طرح هادی محلی ترین طرح توسعه در ایران است و تاب آوری از مباحث مهم در مدیریت مخاطرات در سطح روستا می باشد .با توجه به اینکه در اجرای طرح هادی اغلب اثر گذاری کالبدی مد نظر است پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل میزان اثرگذاری اجرای طرح های هادی روستایی در تغییر سطح تاب آوری کالبدی روستاهای شهرستان مریوان انجام گرفته است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از دو روش اسنادی در بخش نظری و مصاحبه و پرسشنامه در بخش میدانی بوده است. جامعه آماری این پژوهش روستاییان سرپرست خانوار ساکن در شهرستان مریوان هستند که طرح هادی در روستاهای آن ها اجرا گردیده و با توجه به تعداد جمعیت روستاهای آن ها 260 نفر از سه بخش شهرستان به عنوان حجم نمونه انتخاب و پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده در میان روستاییان سرپرست خانوار توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون های آماری شامل خی دو و رتبه ای فریدمن حاکی از این واقعیت است که اجرای طرح هادی در روستاهای منطقه مورد مطالعه، موجب ارتقای سطح شاخص های تاب آوری کالبدی روستایی گردیده است. همچنین از میان شاخص های مورد سنجش در تاب آوری کالبدی، شاخص اصلاح فضا و کیفیت معابر روستایی و اصلاح وضعیت مسکن، دارای بیشترین اثر بهبود و ارتقای وضعیت بوده و شاخص های نهادی- اداری و وجود سرپناه در زمان بحران کمترین اثرپذیری را داشته اند. بر اساس نتایج آزمون فریدمن، اثرپذیری شاخص ها به ترتیب عبارت از کیفیت فضا و معابر، کیفیت دسترسی به خدمات، کیفیت مسکن و ساخت و سازها، کیفیت کاربری اراضی، کیفیت محیطی، سرپناه و اداری- نهادی بوده است. برای ارتقای تاب آوری کالبدی روستاها لازم است بر ارتقای شاخص هایی که اثرپذیری کمتری داشته اند در اجرای طرح هادی تأکید بیشتری شود.
مدل سازی آموزش معماری با محوریت مطالعات محیط – رفتار
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی مساله ی فقدان نظریه در روش آموزش معماری است. عدم رشد کیفی و نبود نگرش به نظریه های اثباتی در آموزش معماری از عوامل بنیادین در پرداختن به جستار حاضر بوده و رویکرد اتخاذ شده با ملاحظه ی نظریه ی امکان گرایی و با هدف استفاده از سودمندی های یک خوانش بین رشته ای همراه با تحدید علوم رفتاری در دو حوزه ی روان شناسی محیطی و مطالعات محیط-رفتار شکل گرفته است. افزون بر این، شناسایی و بازبینی رویکرد ها در سه مقوله ی آموزش معماری، فرآیند طراحی و علوم رفتاری به منظور تدوین مدل نظری پژوهش و بررسی تعامل بین مقولات یاد شده بر اساس روش پژوهش در دو حوزه ی راهبردی توصیفی و تحلیلی مورد نظر بوده که برای دستیابی به مدل سازی نظریه و ارائه ی الگوی آموزش معماری محیط-رفتار محور از طریق استدلال استنتاجی پیگیری شده و در نهایت، در این نوشتار سه قالب اساسی نظام های محیطی، رفتاری و مفهومی برای شکل دهی به ساختار الگو و نظریه ارائه شده است. مدل ارائه شده تلاش داشته است تا روش آموزش را با تاکید بر کسب دانش با رویکرد علوم رفتاری همراه با کاربرد آن در موقعیت های خاص از جمله مراحل تحلیل، ترکیب و ارزیابی در فرآیند طراحی ارائه نماید. همچنین، مشارکت فعال همراه با برانگیختگی را درمیان دانشجویان یک کارگاه برای کسب این دانش که با روش های مختلف که مختص موضوعات محیط – رفتار است را به منظور ایجاد هماهنگی و اشتیاق را به عنوان یک عامل مشاهده گر و مشارکت کننده داشته باشند را تشویق می نماید که این اعمال در قالب فعالیت های فردی یا گروهی قابل تفکیک است. بر این مبنا، روش آموزش مبتنی بر یک روش جامع برای یادگیری دانشجویان است که مسیر آن را فرآیند طراحی محیط- رفتار محور تعیین می نماید. از طرف دیگر تلاش شده است که مربی و یادگیرنده انبوه اطلاعات منتج از مطالعات محیطی و رفتاری را تفکیک، شناسایی و برای کاربرد در طراحی مهیا سازند.
تأملی در مراتب وجودی محیط و تجلّی آن در بستر فرهنگی ایرانی اسلامی (نمونه موردی حیاط)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ شماره ۵۹
5 - 16
حوزههای تخصصی:
محیط یکی از واژه های پرکاربرد در مباحث مختلف از جمله معماری است. ازآنجاکه هدف غایی معماری، طراحی محیط است؛ تبیین ماهیت وجودی معنایی محیط (که اتفاقاً کمتر موردبحث بوده و به یک مسئله بدل شده) می تواند نقش شایانی در هدفمندشدن مسیر طراحی و نقد داشته باشد. لذا هدف از مقاله پیش ِرو در عالی ترین سطح خود، پویش ماهیت محیط در عرصه معماری ایرانی اسلامی است. این مقاله که با استفاده از روش (تحقیق) استدلال های عقلی و با اتکا به مرتبه بندی هستیِ پدیده ها در حکمت ایرانی اسلامی انجام پذیرفته است، همّ آن داشته که با بررسی معنایی واژه محیط و معادل های آن در زبان های فارسی، عربی و انگلیسی، برخی از وجوه ماهیتی محیط را استخراج کند. علاوه براین، با رجوع به حکمت ایرانی اسلامی (و درصدر آن آموزه های قرآنی)، پویش دلالت های معنایی محیط ادامه یافته است. مقاله در ادامه به استخراج معانی حیاط در زبان فارسی، بینش اسلامی و معماری ایرانی اسلامی پرداخته است. نتایج تحقیق مؤید این مطلب است که محصوریت مادی اولین مرتبه از محیط است. در این مرتبت محیط جسمی است که خالی را دربرگرفته و اجسام دیگر را در خود جای داده است. محیط، در این مرتبت به سان یک جایگاه مادی نمود می یابد. آگاهی از محیط به مثابه حوزهای متمایز از حوزه پیرامونش دومین مرتبت محیط است. مخاطب این مرتبه ذهن آدمی است و عواملی مانند نوع زندگی، رویدادها و رفتارهای متمایز به انضمام عناصر متمایزکننده طبیعی به تفکیک این حوزه از حوزه پیرامونش کمک می کنند. از آنجاکه زندگی و آگاهی دو لایه معنایی از این مرتبه به شمار می آیند، محیط در این مرتبت به مثابه قرارگاهی رفتاری ادراکی متجلی می شود. سومین و بالاترین مرتبت محیط ازطریقِ وقوف به احاطه وجودی برتر محقق می شود. در این مرتبت که با نقش آفرینی نمادها تحقق می یابد؛ محیط بر سکونتگاهی معنوی دلالت دارد که تسکین دهنده روح آدمی است. بدیهی است این مراتب به صورت اعتباری تعیین شده اند و درحقیقت می توان طیفی پیوسته از مراتب محیط را متصور شد. علاوه براین، نتایج، نشان دهنده آن است که دلالت های معنایی حیاط، قرابتی نزدیک با دلالت های معنایی محیط دارد؛ این امر مؤید آن بوده که حیاط به مثابه یکی از هم خانواده های محیط و به مثابه یک فضای انسان ساخت، نمونه یا الگویی از یک محیط ایرانی اسلامی است که هر سه مرتبه در آن متجلی شده است.
قواعد رسم الخط میرعلی تبریزی براساس نسخه خسرو و شیرین نظامی (محفوظ در گالری فریر - 808 هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
65 - 76
حوزههای تخصصی:
میرعلی بن حسن تبریزی ملقب به «قُدوَه الکُتاب مُعَلی» از بزرگ ترین خوشنویسان عصر تیموری برای نخستین بار خوشنویسی نستعلیق را تحت قاعده و هیئتی متمایز درآورد. تنها اثر مرقومِ موثق میرعلی، نسخه خسرو و شیرین نظامی به تاریخ 808ه .ق/1406م محفوظ در گالری هنری فریر است که از منظر شیوه کتابت و رسم الخط اهمیت شایان توجهی دارد. برهمین اساس، موضوع این مقاله بررسی رسم الخط میرعلی تبریزی با تکیه بر این نسخه خطی است. هدف از انجام این مقاله شناخت شیوه و قواعد به کار رفته در خط میرعلی به عنوان نمونه های اولیه خوشنویسی نستعلیق است. همچنین در این راستا سعی شده است تا به این سؤال ها پاسخ داده شود : 1. حُسن تشکیل در رسم الخط میرعلی تبریزی چگونه است؟؛ 2. قواعد حسن وضع در شیوه کتابت نستعلیق میرعلی چگونه است؟ این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام پذیرفته و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای(اسناد مکتوب) و میدانی(مشاهده مستقیم) است. حُسن تشکیل در نگارش میرعلی نشان می دهد که کشیدگی ها از قواعد معین و نسبتاً ثابتی تبعیت می کنند و غالباً کوتاه، تند و تیز هستند. فرم و تناسبات حرکتِ دومِ دوایر در تمام حروف به طور مشابه تکرار شده است. نقطه ها با شیبی یکسان، بدون گوشه های تیز و عرضِ کم تر از پهنای قلم اجرا شده اند. حُسن وضع در کتابت میرعلی به صورت حداقل یک کشیدگی در اکثر مصرع ها و حذف حروف پایانی و برخی نقاط ضروری حروف ظاهر می شود. افزودن نقطه به پیروی از سنت قدیم کتابت است و اتصال برخی از حروف احتمالاً تحت تأثیر خط تعلیق بوده است. اعراب گذاری و حرکات تزیینی به چند مورد جزئی محدود شده است.
مدل مفهومی ارتباط معنایی هنر و فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
5 - 16
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش : ارتباط هنر و فضای شهری در طول تاریخ موجب انتفاع هر دو پدیده بوده است. اما شتاب تحولات سده گذشته موجب چالش هایی در زمینه ارتباط هنر با فضاهای شهری در کشور ما شده، به گونه ای که هنر به کارگرفته شده در شهر بیش از هر چیز ماهیتی فرمایشی و الصاقی دارد و نه مردمی، واجد معنا و همخوان با ویژگی های فضا. در ارتباط با ارتقای کیفی فضاهای شهری دو نگاه اصلی به پدیده هنر شهری وجود دارد : «هنر به منزله وسیله ای برای زیباسازی فضا» و «هنر به منزله وسیله ای برای تقویت ارتباط ذهنی مخاطب با فضای شهری». در دیدگاه دوم، تأکید اصلی بر ارتقای معنای فضای شهری از طریق هنر است. ارتباط هنر و فضای شهری در لایه عمیق تر ذهنی و معنایی، مستلزم کشف سازوکار ارتباط مخاطب/کنشگر با فضا و هنر شهری است که دغدغه اصلی این پژوهش است. هدف پژوهش : این پژوهش به دنبال ارایه چارچوبی مفهومی به منظور توضیح ارتباط بهینه دو پدیده هنر و فضاست. با این هدف، پس از بررسی بعد معنایی فضای شهری از خلال آرای صاحبنظران، نیز بررسی سازوکار انتقال معانی توسط هنر، مدلی برای نحوه همکاری هنر در ساخت، تقویت و بازیابی معنای فضای شهری ارایه شده است. روش پژوهش : روش مورد استفاده در پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. در مرحله اول، از طریق تحلیل مقایسه ای سازوکار انتقال معانی هنر و فضای شهری، مدل اولیه پژوهش ارایه شده است. مضامین ارتباطی در قالب «هنرمند و قدرت ها/کالبد»، «مخاطب جمعی/اجتماع»، «مخاطب فردی/شخص» از مدل، استخراج شده و سپس با بررسی این مضامین از طریق تحلیل محتوای پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، ابرهنجارها و هنجارهای معطوف به هنر و فضای شهری استنتاج شده است. نتیجه گیری : ابر هنجارها، سه مفهوم اصلی «زمینه گرایی فرهنگی»، «دموکراسی» و «تجربه زندگی روزمره» هستند که خود به هنجارهایی هم در ارتباط با به کارگیری هنر در فضا و هم در ارتباط با نحوه انطباق فضای شهری با هنر مشتق می شوند. همچنین به تأثیراتی که این هنجارها از طریق معنابخشی به فضای شهری بر کیفیت آن می گذارند نیز پرداخته شده است.
نقش کارآفرینی برتوسعه گردشگری روستایی(کشاورزی)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین راهکارها در جهت توسعه روستایی پایدار، رشد و توسعه کارآفرینی روستایی است. در واقع کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی در بهره گیری از توان محلی به شمار می آید و در برنامه ریزی توسعه روستایی به آن توجه شایانی شده است. روش مورد استفاده به منظور گردآوری مطالب، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. کارآفرینی گردشگری کشاورزی در سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است وکشورهای مختلف جهان جهت ترویج و ارتقای آن تلاش زیادی نموده اند. صاحبنظران بر این باورند که کارآفرینی گردشگری کشاورزی میتواند به عنوان راهبردی جدید نقش مهمی در توسعه پایدار روستایی ایفا نماید. نتیجه نقش کارآفرینان گردشگری برای توسعه گردشگری روستایی و کشاورزی بسیار مهم می باشد، بنابراین بهبود محیط کارآفرینی در جوامع روستایی و همچنین افزایش دانش و مهارت های کارآفرینانه ی کشاورزان و به ویژه جوانان روستایی می تواند به توسعه ی کارآفرینی گردشگری روستایی و کشاورزی کمک شایانی نماید.
بهینه سازی ملات های سنتی پایه آهکی برای جایگزینی سیمان در راستای حفاظت سازگار از معماری صخره کند روستای تاریخی کندوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۶۱
۱۳۸-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیشنهاد ملاتی بوم آورد برای جایگزین ملاتِ ماسه- سیمان جهت استفاده در سطوح بیرونیِ و همچنین پر کردن ترک ها و شکاف های سازه ای در راستای حفاظتی سازگار با معماری صخره کند و تاریخی کندوان است. معماری صخره ای کندوان از لحاظ زمین شناسی بر یک توده آذر آواری قرار دارد که فرسایش طبیعیِ دره کندوان موجب شکل گیری سازه های کله قندی آن شده است. امروزه تشدید تخریب و هوازدگی در کندوان باعث نامناسب شدن شرایط زندگی، ویرانی، سکونت فصلی و یا غیرمسکونی شدن برخی خانه های صخره ای گردیده است. حفاظت و نگهداری از چنین سازه های سنگی، باتوجه به آنکه پدیده های تخریبی این آثار با سرعت و به طور جدی در حال پیشرفت هستند، ایجاب می کند وضعیت اثر را با کاهش نرخ تخریب با تقویت ساختار فیزیکی آن از طریق روش های حفاظتی بهبود بخشید. در طی نیم قرن گذشته تخریب های متعدد و آسیب های این یادمان سنگی باعث گردیده تا از سیمان به عنوان ماده ای در دسترس، ارزان و پرکاربرد در صنعت ساختمان برای انجام تعمیرات و نگهداری از این ابنیه استفاده شود. با توجه به آنکه سیمان به واسطه تفاوت تخلخل و ضریب انبساط حرارتی و رطوبتی متفاوت، غیر برگشت پذیر بودن، همچنین ایجاد نمک های مخرب خود از عوامل اصلی تخریب میراث فرهنگی به شمار می رود، از این رو با توجه به کم خطر بودن ملات های ساختمانی بر پایه آهک، ارزانی، بوم آوردی و سازگاری با معماری کندوان، تحقیق پیش رو با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی در منطقه دامنه سهند اقدام به ساخت و آزمایش 24 رده ملات پایه آهکی نموده است. نتایج حاصل از آزمون های پیرسازی تسریعی شامل چرخه های ذوب و انجماد، تر و خشک شدن مداوم در آب و نمک سولفات سدیم آنه دراته، همچنین سنجش خواص فیزیکی (درصد جذب آب، چگالی خشک، تخلخل کل، درصد شاخص پوکی، موئینگی و گذر امواج صوتی) و ویژگی های استقامتی(دوام در برابر وارفتگی و مقاومت فشاری تک محوری) در کنار آنالیز پراش اشعه ایکس نشان دهنده مزیت استفاده از ترکیب بهینه ملات آهک پوزولانی به همراه خاکستر چوب نسبت به دیگر ترکیبات است. به نحوی که مقاومت فشاری تک محوری ملات فوق الذکر در برابر سنگ کندوان در حدود دو برابر و چگالی آن به مراتب پایین تر از سنگ کندوان است.
سنجش کیفیت محیطیِ سیستم مکان - رفتار تعاملی در اندام های گذارِ محیط های یادگیری کودکان (نمونه موردی: مدارس ابتدایی محدوده شمال شرق تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
101 - 117
حوزههای تخصصی:
مطابق مطالعات صورت گرفته طراحی موفق فضاهای غیر رسمی (فضاهای گذار) به لحاظ کیفیت های محیطی در مدارس در تسهیل فعالیت های اختیاری و اجتماعی کاربران تأثیرگذار است و در صورت عدم وجود کیفیات لازم، الگوهای رفتاری دچار اختلال خواهد شد. از این رو بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری و کارکرد درست این قرارگاه های رفتاری می باید در ساماندهی، برنامه ریزی و طراحی محیط های یادگیری مدنظر قرارگیرد. این تحقیق بر آن است تا نقش مؤلفه های سنجش کیفیت محیطی در فضاهای گذار بر تعامل پذیری و اشتیاق به فعالیت در محیط های یادگیری را مورد ارزیابی قرار دهد. بر این اساس ابتدا به شناسایی مؤلفه های محیطی مؤثر بر کیفیت محیط های رفتاری و علت دخیل کردن مفاهیم قرارگاه رفتاری و قابلیت های مکان در بررسی این مؤلفه ها در فضاهای بینابینی پرداخته می شود و در ادامه نحوه شکل گیری مدل مفهومی آزمون فرضیات در تطابق با مدل مکان دیوید کانتر شرح داده می شود. جهت اعتبارسنجی مدل مفهومی، بستر کالبدی فضاهای بینابینی در مدارس ابتدایی محدوده شمال شرق شهر تهران مورد توجّه قرار گرفته است. طرح این تحقیق بر اساس روابط همبستگی می باشد و در فرآیند پژوهش بر اساس شیوه ترکیبی کمی- کیفی با استفاده از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه غیررسمی و مشاهده، داده های موردنیاز در خصوص آزمون فرضیه ها جمع آوری و سپس در نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید. بر اساس نتایج، وجود رابطه معنادار میان مؤلفه های سنجش کیفیت محیطی در فضاهای گذار و ارتقا رفتارهای تعاملی کودکان در محیط های یادگیری تایید شد. در نتیجه، با برقراری تعادل میان مؤلفه های مکان ساز کالبدی، کارکردی و معنایی، کیفیت محیطی سیستم مکان – رفتار تعاملی در فضاهای گذار در محیط های یادگیری ارتقاء می یابد.
مدلسازی تصویر شهر جهت مشخص شدن اولویت های برندسازی شهری؛ مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
31 - 40
حوزههای تخصصی:
جذابیت و رقابت پذیری یک شهر بستگی به نحوه مدیریت تصویر آن شهر داشته و استراتژی های برنامه ریزی تصویر شهر برای شهرهایی که به دنبال رشد اقتصادی هستند به امری ضروری بدل گشته است. یکی از این استراتژی ها که شهرهای پیشروی جهان برای بهبود تصویر خود به کار گرفته اند برندسازی شهری است. با توجه به فقدان تصویری روشن و قوی از ارومیه، هدف اصلی مقاله، مدل سازی تصویر شهر ارومیه در جهت روشن شدن اقدامات اصلی در زمینه برندسازی این شهر است. پس از مطالعه متون نظری و مشخص شدن ارتباط میان برندسازی شهری و تصویر شهر، چارچوب نظری پژوهش تدوین شد. در بخش تحلیل و یافته ها بر اساس 9 مؤلفه و 46 معیار برگرفته شده از چارچوب نظری، تصویر شهر ارومیه در ذهن ساکنانش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد کنکاش قرارگرفته و تأثیرگذارترین مؤلفه ها و معیارهای تشکیل دهنده تصویر شهر ارومیه مشخص شدند. درنهایت، اولویت اقدامات در زمینه برندسازی ارومیه تعیین و پیشنهاد هایی ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهر ارومیه برای بهبود تصویر خود باید در ابتدا به تقویت امکانات و زیرساخت های خود بپردازد و در کنار آن با تکیه بر تاریخ و فرهنگ و همچنین موقعیت مرزی و تجاری و طبیعت خود اقدام به ایجاد برندی منحصربه فرد کند.
تحلیل یک تجربه آموزشی در دروس پایه معماری (مرجعیت طبیعت در تمرین رجوع به گل آفتابگردان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
93 - 104
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بیان و تحلیل تجربه آموزشی در سال اول کارشناسی معماری دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی با هدف مرجعیتِ عناصر طبیعی به عنوان نمونه های تامِ طراحی، می پردازد. روش تحقیق از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ محتوا توصیفی-تحلیلی است و بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی استوار است. فرایند نمونه موردی تمرین گل آفتابگردان، از دقیقْ نگریستن و کشفِ قاعده های ترسیمیِ گل آغاز می شود و در قیاس و تحلیل یافته ها و نحوه به کار بستن در آثار معماری قوام می یابد و با استفاده از درسهای آموخته در رفع نیازهای طراحانه کارگاه به انجام می رسد. از یافته های تحقیق آنست که مرجعیت طبیعت، مشو ّقِ دانشجویان به خوبْ دیدنِ عناصر طبیعی و مصادیق معماری متاثر از نظم طبیعی است. بر اساس بازخوردها، چنین تمریناتی به لحاظ جامعیت با کارگاه سال اول مناسبت دارند. دستاورد فرایندْ برای کارگاه سال اول، تقرب به زیباییِ معقول، تقویت قوای تحلیلی، ورود به خلاقیت، هندسه و ساخت است. از چالشهای پیش روی مدرسان، هدایت نسبتا پیچیده ایست که متوجه کمتر آماده بودن دانشجویان سال اولی برای دقیق دیدن طبیعت و انجام کارهای عملی-گروهی و زمانبر بودن تمرین است. از آفت های تعریف نامناسب چنین تمریناتی، گرفتار شدن در اقتباس صرفا فرمی است.
رفتار نهادی برنامه ریزان در گفتمان برنامه ریزی شهری کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، ارائه چارچوب انگاشتی برای درک و توضیح رفتار نهادی برنامه ریزان در گفتمان برنامه ریزی شهری کلان شهر تهران است. با دریافت فرهنگ برنامه ریزی به مثابه یک سیستم فرهنگی، تصمیم ها و داوری های برنامه ریزان، متاثر از چارچوب های فردی و جمعی مشترکی است که نمایان گر "عادت واره" خاص خود آن ها بوده و برنامه ریزان به واسطه ی آن، بَستر برنامه ریزی را درک می کنند. هدف این پژوهش، عمل آوریِ نظریه ای محتوایی و میانی به منظور درک رفتار نهادی برنامه ریزان در تجربیات زیسته آنهاست، که بدین منظور روش "نظریه مبنایی برساخت گرایانه" به عنوان روش پژوهش انتخاب گشته که اساساً تمرکز آن بر اقدامات، تعاملات و فرایندهای اجتماعی برنامه ریزان است. داده های تحلیل عناصر ذهنی برنامه ریزان، به واسطه ی روش مصاحبه های نیمه- ساختار یافته، با 28 نفر از برنامه ریزان دارای سابقه در محیط برنامه ریزی کلان شهر تهران فراهم گشته و پس از انجام مراحل پیش کدگذاری اعم از گردآوری داده ها و پیاده سازی آن ها ، مرحله تحلیل داده ها و طیف های سه گانه کدگذاری اولیه، متمرکز و در نهایت کدگذاری نظری انجام شده است. چارچوب انگاشتی حاصل، دربردارنده یِ ابعادی اعم از عقلانیت عملی برنامه ریزان در چارچوب رفتارِ جزر و مدی، بقای ارزش ها در اخلاق شناسی عملی، منطق تناسب در برنامه ریزی و خودآگاهی حرفه ای برنامه ریزان در میدان بازی نقش ها است که در قالب الگوی بازتعریف جغرافیایِ کنشگریِ در فرهنگ برنامه ریزی کلان شهر تهران نِمود پیدا می کند.
امکان سخن از نسبت معماری و دین در عصر جهانی شدن
حوزههای تخصصی:
جهانی اندیشیدن، برای هر حوزه فکری، مستلزم تعامل میان ساحت درونی اندیشه و دیگر ساحت های بیرونی است. این تعامل، متکی بر بنیان های اندیشه درونی است و در عین حال به تناسب مقیاس تعامل بیرونی، نیازمند نظرگاه و اندیشه گسترده تری است. خروج از قلمرو درونی و ورود به محیط گسترده بیرونی، نیازمند توانایی گفتگو و مفاهمه است. گفتگو شاید با زبان مشترک امکان پذیر باشد، اما مفاهمه، بر پایه مفاهیم و پیش فرض های مشترک و بین الاذهانی امکان پذیر است. سخن گفتن و اندیشیدن درباره معماری اسلامی، در مقیاس جهانی، از این قاعده مستثنی نیست. تأمل بر مفهوم معماری و مفهوم اسلام، می تواند زمینه ساز مفاهمه بهتری در جهان امروز شود. این تأمل، از روش های مختلفی چون تصاویر ذهنی، رسانه های جمعی، مصادیق آشنا، امکان پذیر است. از جمله این روش ها مراجعه به تعریف است که در این مجال، با مراجعه به تعریف لفظی معماری، در دو زبان فارسی و انگلیسی، زمینه های ارتباط مفهومی آن با دینِ اسلام بررسی می شود. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که این تعاریف، معماری را فرایندی نظری- عملی در تعامل انسان و هستی می دانند که به دستاورد انسانی سازوار و متناسب با زندگی انسان می انجامد. از آنجا که زندگیِ واقعیِ انسان بر مبنای نظام باور اوست، نوعِ زندگیِ انسان، دین دارانه است و ضرورتاً معماری و معمار، نه تنها مفاهیمی در نسبت با دین، بلکه ماهیتاً دینی اند.
نقش انرژی های نو در معماری ساختمان های سبز با رویکرد کاهش مصرف انرژی
حوزههای تخصصی:
انرژی های نو یا انرژی های پاک؛ دستاورد دانش نوین بشر، برای فردا است ولی ریشه های آنرا می توان در ساختار تمدن های کهن، از جمله در ایران یافت که با قدرت علمی و ژرف اندیشی خود، راه را برای آیندگان هموار نمودند. درحال حاضر معماری سبز نزدیک ترین تداخل حوزه عملکردی را با اصول مربوط به پایداری، درحوزه زیست محیطی و معماری را به خود اختصاص داده است. امروزه استفاده از عناصر مولد انرژی مانند توربین های باد و پانل های خورشیدی نه تنها به عنوان نیاز در صرفه جویی انرژی های فسیلی، بلکه به عنوان عناصر زیبایی شناختی در فرم بیرونی معماری نیز به کار گرفته می شود. یک ساختمان سبز، علاوه بر بهره وری انرژی به چگونگی شکل گیری فرم و فضای معماری با عناصر مولد انرژی نیز توجه دارد.در این مقاله نقش انرژیهای نودرساختمان های سبز با تأکید برکاهش مصرف انرژی درانرژی خورشیدی وکاربردهای آن در تولید صورت های دیگر انرژی از جمله انرژی الکتریکی فتوولتائیک، هوا گرم کن خورشیدی و هوا سرد کن خورشیدی، دیوار ترومب و بام سبز و .... پرداخته شده است و در ادامه به استفاده از انرژی باد در تولید برق پرداخته ایم روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی، مروری و داده ها و اطلاعات پژوهش و تحلیل اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. بر اساس نتایج به دست آمد ، تلاش در جهت ترویج بکارگیری این سیستم ها به ویژه در توزیع برق، ضمن کاهش مشکلات ناشی از توسعة شبکه و سوخت رسانی در این مناطق می تواند راهکاری برای کاهش مصرف سوخت های فسیلی بوده و تاثیر به سزایی در تقلیل انتشار گازهای گلخانه ای داشته باشد و در آینده با افزایش تولید این سیستم ها و کاهش هزینه های ساخت، استفاده بهتر از آنها امکان پذیر گردد.
بررسی اصول ساماندهی بازارچه های محلی با نگاهی به ارزش های بومی(نمونه موردی بازارچه محله گل کنی)
حوزههای تخصصی:
پایدار نگاه داشتن بافت ها و فضاهای شهری فرسوده، نیاز به مداخلاتی در جهت اصلاح و بهسازی وضع موجود دارد. بازارها به عنوان قلب اقتصادی شهرها، با شکل-گیری تدریجی در بافت های اولیه شهری عامل اصلی مشکلات کالبدی وعملکردی بافت های مذکور در زمان توسعه می باشند. ساختار کلی و عدم تمرکز در پاسخگویی به حل مشکلات مراکز خرید در طرح های جامع شهری منجر به افول عملکردهای جاری در اثر تغییر نیازهای جوامع انسانی گشته است و پاسخگوی نیاز ساماندهی این مراکز نبوده اند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، سعی دارد تا با شناسایی نقاط ضعف و قوت و مطالعه تطبیقی بازارچه های محله ای موجود در مناطق یکسان اقلیمی، همچنین منطقه پروژه و نیز ویژگی های معماری بومی آن، زمینه ای فراهم نماید تا این نوع بازارچه ها با همان عملکرد فعلی خود و با در نظر گرفتن اصول معماری بومی ساماندهی گردند.
تبیین مفهوم زیبایی از منظر جها نبینی اسلامی جهت ارزیابی آثار معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
101-110
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تاثیر فضاهای مذهبی بر ویژگیهای رفتاری شهروندان با تاکید بر مساجد منتخب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
205-211
حوزههای تخصصی: