فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد (UN-HABITAT)، رویکرد جدیدی، در تصحیح نظریه برنامه ریزی شهری پایدار پیشنهاد می کند؛ هدف این رویکرد برای کمک به ایجاد یک رابطه پایدار بین ساکنان و فضای شهری و افزایش ارزش زمین شهری می باشد. این رویکرد بر 5 اصل استوار است که از 3 ویژگی کلیدی شهرها و محلات پایدار؛ فشردگی، یکپارچگی و اتصال حمایت می کند. این پژوهش با توجه به اهمیت مفهوم پایداری، خصوصاً در مقیاس محلی، به مقایسه تطبیقی سنجش میزان پایداری محلات ارگانیک و برنامه ریزی شده، با استفاده از شاخص های معرفی شده در برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد با مطالعه موردی محلات سجاد و نوغان شهر مشهد می پردازد. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش کمّی و کیفی است. در جمع آوری داده ها از شیوه های مختلف مصاحبه، مشاهده و نیز برداشت میدانی استفاده شده است. داده ها نیز بر اساس تحلیل شاخص های کمّی معرفی شده و نیز نقشه های توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که بر اساس شاخص های پایداری (فضای مناسب برای خیابان، تراکم بالا، کاربری مختلط، اختلاط اجتماعی، محدود کردن استفاده تخصصی از زمین و دسترسی)، محله جدید سجاد بر اساس شاخص های فضای مناسب برای خیابان و یک شبکه خیابانی کارآمد، اختلاط اجتماعی و نیز دسترسی به خدمات در وضعیت مطلوب تری در مقایسه با محله قدیم نوغان قرار دارد.
تحلیل ساختاری عوامل موثر بر وضعیت آینده تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی نمونه موردی: شهرک میان آباد اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
68 - 91
حوزههای تخصصی:
کاهش میزان آسیب پذیری و بالابردن سطح تاب آوری محیط سکونتگاه های غیررسمی به عنوان نقاط آسیب پذیرتر در برابر تهدیدات و تنش های ناشی از بروز بحران ها و نیز به حداقل رساندن زمان بازتوانی، همچنین ارتقاء و بهبود بخشی سطح زندگی افراد و به طور کلی تاب آور ساختن شهرها و جوامع در برابر بحران ها از جمله مهم ترین عواملی است که نیاز به مطالعه و بررسی آن ها از دید تاب آوری را دو چندان می کند. در این راستا، این مقاله با هدف شناسایی عوامل کلیدی و موثر بر وضعیت آینده تاب آوری شهرک میان آباد اسلامشهر انجام شده است. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پویش محیطی بر پایه روش دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان بر اساس نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند. 45 متغیر در 4 بعد اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها از نظر تحلیل کلی محیط سیستم نشان داد که 215 رابطه عدد 3 دارد و این به معنای آن است که روابط عوامل کلیدی بسیار زیاد بوده و از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیادی برخوردارند. همچنین نتایج دیگر پژوهش نشان داد که از میان 45 نیروی کلیدی، 10 عامل بیمه شغلی، نظارت در حین ساخت و سازها، عمر بنای ساختمان ها، دسترسی به مراکز درمانی و بیمارستانی، اشتغال، آموزش و اطلاع رسانی در خصوص خطرات روابط رسمی و غیررسمی دخیل در ساخت وسازها، درآمد و رفاه اقتصادی، سطح نفوذپذیری دورن بافتی و دسترسی به پارک ها و مسیرهای تخلیه در تاب آوری شهرک میان آباد اسلامشهر در آینده اثر کلیدی دارد.
تبیین ارتباط دوسویه ادراک منظر و مشارکت در فرآیند توسعه منظر مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
35 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: برقراری ارتباط میان انسان و محیط اطرافش از گذشته های دور، به عنوان امری اجتناب ناپذیر، در زندگی انسان و تأمین نیازهای مادی و معنوی او نقشی اساسی داشته است. این تعامل در دوره های مختلف و در مناظر گوناگون به نمایش گذاشته شده و سبب تقویت فرهنگ مردم هر کشور می شود. همچنین، این تعامل محیط و منظر به کمک ادراک و مشارکت نقش مهمی در بهبود ابعاد کیفی منظر دارد و سعی بر آن شده است که ارتقای آن از طریق منظر مشارکتی ممکن شود.هدف: این پژوهش در پی بررسی ویژگی های ادراک از مناظر شهری و مشارکتی و ارائه فاکتورهای تطبیقی ادراک منظر و حوزه مشارکت است.روش تحقیق: این پژوهش که در آن، تلفیق روش های تحلیل محتوا و مقایسه تطبیقی استفاده شده است، ابتدا در پی استدلال در زمینه ادراک و مشارکت، سپس به دنبال شیوه های به کارگیری روش تطبیقی در منظر مشارکتی است. بخش نخست این مقاله به مباحث نظری در زمینه ادراک و مشارکت به صورت تحلیل محتوا اختصاص دارد -که با استفاده از راهبردهای کیفی در بستر استدلال منطقی میسر شده است- و سپس با استفاده از روش تحلیلی تطبیقی بررسی اشتراکات فاکتورهای ادراک و مشارکت می پردازد.نتیجه گیری: ادراک منظر به عواملی همچون فضایی-بصری، عملکردی و بصری-رفتاری وابسته است و مشارکت به نظریه مشارکتی،گستره چندسطحی، الگو و نردبان مشارکتی بستگی دارد. به کمک همین تعاریف در این مقاله مدل مفهومی ارائه شده است که نمایانگر ارتباط دوسویه بین فاکتورهای ادراک منظر و مشارکت است. نتایج نشان می دهد برآیند متقابل فاکتورها به واسطه اعتماد فردی، تعمیم یافته و نهادی در توسعه و شکل گیری فرآیند منظر مشارکتی مؤثر است. در انتها الگوی طراحی منظر مشارکتی با بهره گیری از نظر متخصصین ارائه شده است.
تبیین روش های موثر در ترمیم و مراقبت از سازه های هیدرولیکی در جهت سلامت و کارایی بهتر سازه
حوزههای تخصصی:
ترمیم و مراقبت مداوم از سازه های هیدرولیکی به دلیل خطر افزایش آسیب ها و بروز حوادث جانی و مالی سنگین از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این پژوهش ارائه راهکارهایی مناسب برای ترمیم و نگهداری سازه های هیدرولیکی می باشد که به وسیله این روش ها بتوان تا حد امکان عمر مفید این سازه ها را افزایش داد و یا بعضا از تخریب آن ها جلوگیری کرد. به منظور تحقق این هدف، پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و به شیوه کیفی و توصیفی، ابتدا به بیان علل آسیب دیدگی سازه های هیدرولیکی پرداخته شده سپس به دنبال تبیین راهکارها و روش های نوین افزایش کارایی سازه های هیدرولیکی، راهکارهای مذکور در دو دسته روش های پیشگیری از آسیب ( تقویت سازه در حین اجرا ) و روش های ترمیم و مراقبت ( پس از پایش دوره ای) طبقه بندی شده است. در همین راستا به معرفی متریال های نوین آب بندی و ترمیم ترک های موضعی همچون پوشش نفوذگر کریستال شونده Aquafin IC ، الیاف و رزین اپوکسی ها، ژئوتکستایل، واتر استاپ ها، عایق های اکرلیک، مشتقات نفتی و بتن های پلیمری پرداخته شده و ویژگی های هر یک از آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. از میان ویژگی های متعدد مورد بررسی، به موارد پر تکرار و مشترک بین روش های مذکور (امکان قرارگیری مداوم در معرض رطوبت، شکل پذیری و انعطاف، سازگاری با محیط زیست، مقاومت در برابر کربوناسیون و چسبندگی سطحی بالا) ضریب اهمیت بالاتری اختصاص یافته و در قالب جدول 6 جمع بندی شده است. سپس مجموع ضرایب اهمیت هر کدام از روش ها و متریال های مورد اشاره (بر اساس شاخص های مهم مذکور) محاسبه شده و نتایج حاصل از بررسی، بر استفاده از رزین اپوکسی و استفاده از واتر استاپ ها به عنوان کارآمدترین روش های تقویت، ترمیم و مراقبت از سازه های هیدرولیکی دلالت دارد.
میزان تأثیرپذیری حس تعلق در محله های قدیمی با تآکید بر ابعاد کالبدی و اجتماعی شهر دزفول مطالعه موردی : محله قلعه، محله رودبند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
48-59
حوزههای تخصصی:
بافت های سنتی، برخلاف اغلب بافت های امروزی به دلیل نحوه طراحی، ساختار اجتماعی و سایر عوامل، بسیاری از نیازهای اجتماعی و روانی ساکنین خود را تأمین می کردند و پاسخگویی بهتری نسبت به بافت های امروزی داشتند . از طرفی محیط و فعالیت های اجتماعی تأثیر مهمی درشکل گیری مفاهیم اجتماعی و از جمله حس تعلق ساکنین دارند؛حس تعلق علاوه بر اینکه موجب احساس راحتی از یک محیط می شود می تواند در مکان زندگی فرد به وجود آمده و با گذر زمان عمق و گسترش یابد بنابراین هدف از این پژوهش مطالعه میزان تأثیر پذیری حس تعلق درمحله های قدیمی با تأکید بر ابعاد کالبدی واجتماعی(مطالعه موردی: محله قلعه، محله رودبند) می باشد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی و از لحاظ ماهیت بنیادی و از نوع کاربردی است، در ابتدا نظرات مدیران و کارشناسان در رابطه با میزان تأثیر پذیری حس تعلق به صورت مصاحبه ای انجام شده و سپس به شیوه ی کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار QDA عوامل تأثیر پذیری حس تعلق درمحله های قدیمی شناسایی و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی و با استفاده از نرم افزار PLS به بررسی یکسان بودن تأثیر حس تعلق پذیری پرداخت و آن را به صراحت رد کرد و چنین نتیجه گرفت که تأثیرعوامل مطرح شده (عوامل طبیعی، عوامل کالبدی، ساماندهی فضایی، ساماندهی فعالیتی، عوامل فردی، عوامل ذهنی، عوامل اجتماعی) برمیزان حس تعلق پذیری در این دو ناحیه متفاوت می باشد.
مبانی طراحی پردیس دانشگاهی بر اساس مطالعات رفتاری: نمونه موردی دانشگاه صنعتی نوشیروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
39 - 50
حوزههای تخصصی:
در سیر تکاملی مجتمعهای آموزشی عالی، همواره ترکیب فضای بسته با فضاهای باز وجود داشته است و مصادیق متعددی از آن در ایران، کشورهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی قابل مشاهده است. تحقیقات نشان می دهند که پردیس های دانشگاهی تاثیر مهمی بر ایجاد محیط های آموزشی باکیفیت داشته و میتوانند به ایجاد حس تعلق دانشجویان به موسسات آموزش عالی کمک کنند. با این وجود، طراحی پردیس های دانشگاهی در ایران اغلب بر اساس طرح های از پیش تعیین شده و بدون در نظر گرفتن رفتارها و نیازهای استفاده کنندگان چنین فضاهایی است. شناسایی و ارزیابی نیازها و خواسته های دانشجویان و دلایل استفاده/عدم استفاده آنها از فضاهای دانشگاهی می تواند به خلق فضاهایی حاوی معنی کمک کند. این پژوهش می کوشد تا طراحی پردیس های دانشگاهی را بر اساس مطالعات رفتاری مورد بازنگری قرار دهد. نمونه مورد بررسی در این تحقیق پردیس دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل است. روش تحفیق کیفی و مبتنی بر مشاهدات و برداشت رفتارها و مصاحبه است. نتایج نشان می دهد حداکثر فعالیت در فضاهای سبز و مسیرهای بین دانشکده ها صورت می گیرد. فضاهای خلوت تر مطلوبیت بیشتری جهت فعالیت هایی چون مطالعه و تمرکز دارد. توجه به موقعیت نصب مبلمان مجموعه و همچنین استفاده از گونه های متفاوتی از مبلمان که برپایه فعالیت و متناسب با اقلیم طراحی شده اند می تواند بر میزان مطلوبیت و استفاده موثر دانشجویان از فضاهای باز دانشگاهی بیفزاید. در این راستا توجه به معماری لبه ها می تواند نقش موثری در پردیس های دانشگاهی در فضاهای شهری متراکم ایفا کند.
تبیین رابطه طبع افراد با گرایش به معماری سنتی در اقلیم گرم و خشک نمونه موردی؛ شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
283 - 304
حوزههای تخصصی:
در معماری طبایع عنوان می شود که؛ شرایط جسمی و روحی انسان بر گرایش او به عوامل محیطی موثر است. لذا تقسیم بندی مزاجی افراد در طب سنتی می تواند بر گرایش ایشان به شاخص های معماری موثر باشد. از این رو انطباق گرایشات معماری افراد با مزاج ایشان می تواند به عنوان دغدغه ای در ذهن معمار و طراح مطرح شود. از این رو تبیین رابطه میان انواع مزاج و شدت گرایش به معماری به عام و معماری سنتی بطور خاص می تواند هدف اصلی این پژوهش باشد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه، که در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مزاج های مختلف گرایشاتی با شدت های متفاوت نسبت به یک بنای سنتی می دهند و هرچقد که بر عنصر گرمی و خشکی مزاج افراد افزوده شود شدت واکنش بهتری نسبت به یک بنای سنتی از خود بروز می دهند. همچنین نتایج آزمون F نشان می دهد که مقدار P-valve
تحلیل محتوای مجله های «هنر معماری»، «معمار» و «معماری و ساختمان» براساس نظریه برجسته سازی (بازه زمانی 1377 تا 1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
24 - 35
حوزههای تخصصی:
علی رغم نقش مجلات تخصصی در تبلیغات، آموزش و ایجاد جریان های فکری در معماری معاصر ایران، تاکنون هیچ تحقیق جامعی پیرامون محتوای این رسانه ها صورت نگرفته است. تحلیل محتوای مجلات «معمار»، «هنر معماری» و «معماری و ساختمان» طی بیست سال فعالیت اخیر آنان هدف این پژوهش است. اهمیت این تحقیق با درک نقش رسانه ها در جهت دهی به افکار حرفه مندان براساس نظریه برجسته سازی مشخص می شود. تحلیل محتوا با مراجعه به منابع دست اول (نسخ اصل مجلات) و کدگذاری دو مرحله ای مقالات براساس سیاهه وارسی محقق ساخته در 33 معیار موضوعی. تجزیه و تحلیل داده ها به روش آنالیز میان موردی (cross-case anaysis) صورت پذیرفته تا نتایج در دو سطح آمارهای کمی و تحلیل های کیفی ارائه شوند. سه مجله مذکور، به عنوان باثبات ترین نشریات تخصصی معماری ایران در بیست سال اخیر که همچنان چاپ آنان ادامه دارد، مجموعاً 221 نسخه از سال 1377 تا پایان 1397 مشتمل بر 4965 مقاله چاپ کرده اند. موضوعات «معرفی پروژه در ایران» (مجموعاً 19/39 درصد از کل مقالات)، «تاریخ و مبانی نظری» (مجموعاً 19/23 درصد از کل مقالات)، «اخبار رویدادهای معماری» (مجموعاً 12/93 درصد از کل مقالات) و «معرفی پروژه در غرب» (مجموعاً 10/81 درصد از کل مقالات) بیشترین سهم از محتوای چاپی را به خود اختصاص داده اند. بیش از 62/36 درصد واریانس مقالات منتشرشده در باب چهار موضوع مذکور است. مضمون برجسته در بین تمامی مجلات «معرفی پروژه در ایران» است. مجلات تخصصی معماری نقش مؤثری در سوگیری معماران در استفاده از رسانه ها به عنوان بستر معرفی آثار ساختمانی خود و متعاقباً جهت دهی اذهان ایشان به سمت «معماری غرب» از طریق انتشار «تاریخ و مبانی نظری» داشته اند. در خاتمه میزان هم سویی بین مقالات با دغدغه های جامعه حرفه ای معماران و برخی محورهای جایگزین پیشنهاد شده است.
ارزیابی عوامل موثر بر عملکرد نظام فنی و مهندسی بنیاد مسکن در روستاها (نمونه موردی: روستاهای شهرستان مهریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۴۰-۲۹
حوزههای تخصصی:
تقویت و توسعه بخش مسکن روستایی و ارائه خدمات فنی و مهندسی باعث بهبود ارتقای کیفیت زندگی، ایجاد اشتغال پایدار، توسعه روستا و تنوع بخشیدن به اقتصاد روستا، افزایش درآمدها و کاهش فقر و درنتیجه محرومیت زدایی شده است. همچنین لزوم ساخت مقاوم و امن در مقابل خطرات حوادث طبیعی ضرورت تشکیل یک نظام کنترلی، اصولی و فنی در ساخت وسازهای روستایی ضروری می باشد. هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی عوامل مؤثر بر عملکرد نظام فنی و مهندسی بنیاد مسکن در روستاهای شهرستان مهریز می باشد. روش تحقیق، از نظر هدف کاربردی، از لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات موردنیاز به شیوه میدانی انجام شد و به منظور جمع آوری اطلاعات موردنیاز از ابزار مصاحبه، مشاهده و پرسش نامه استفاده شد. ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣﻪ ﺍی توسط ﻣﺤﻘﻖ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺗﻬیﻪ شد. ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣه ﺍﺯ ﺳﺆﺍﻻﺕ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﻫﺎی ﺩﺭ ﻃیﻒ ﻟیکﺮﺕ ﭘﻨﺞ ﻣﻘیﺎﺳی ﺗﺸکیﻞ ﺷﺪﻩ، کﻪ ﺳﺆﺍﻻﺕ ﺁﻥ در جهت برآورد نیاز محقق ﺗﻌﺮیﻒ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ. به منظور ﺳﻨﺠﺶ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺩﺭﻭﻧی، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻣﺤﺘﻮﺍ ﺑﺮﺍی ﺍﻓﺰﺍیﺶ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ به منظور ﺳﻨﺠﺶ ﭘﺎیﺎیی ﺍﺑﺰﺍﺭ ﺗﺤﻘیﻖ ﺍﺯ ﺁﻟﻔﺎی کﺮﻭﻧﺒﺎﺥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪ. جامعه آماری این تحقیق شامل سرپرست خانوار، دهیاری و شورای اسلامی روستا، مدیران و کارشناسان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، مدیران و کارشناسان بخشداری و فرمانداری شهرستان و مدیران و کارشناسان امور روستایی استانداری را در برگفته اند. ﺍﺯ ﺁﻣﺎﺭ ﺗﻮﺻیﻔی ﺑﺮﺍی خلاصه سازی ﻧﺘﺎیﺞ ﭘیﻤﺎیﺶ، از ﺁﺯﻣﻮﻥ کای اسکوئر ﺑﺮﺍی ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻓﺮﺿیﻪ ﻫﺎ، از آزمون فریدمن و t برای اولویت بندی متغیرها ﺩﺭ ﻣﺤیﻂ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ ﺁﻣﺎﺭی اس پی اس اس ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. نتایج نشان دادند که عوامل مؤثر بر عملکرد نظام فنی و مهندسی بنیاد مسکن در سه شاخص خلاصه شدند به ترتیب 1- مهم ترین عامل از شاخص نیروی انسانی، تعامل مناسب بین کارکنان در جهت پیشبرد کار ارباب رجوع، 2- مهم ترین عامل از شاخص مالی و اقتصادی، اختصاص اعتبار مناسب برای ساخت، 3- مهم ترین عامل از شاخص کارگاهی و تجهیزاتی، استفاده از مصالح نوین، پیش ساخته، بادوام و باکیفیت برای اجرای پروژه های روستایی، می باشند.
بازشناسی شاخص های برنامه ریزی و طراحی خیابان دوستدار کودک از دیدگاه کودکان (مطالعه موردی خیابان مصباح کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
18-32
حوزههای تخصصی:
خیابان به عنوان مهم ترین فضای شهری نقش تأثیرگذاری در شکل گیری تصویر ذهنی کودکان از شهر و محل زندگی خود دارد. در این تحقیق، از روش مطالعه اسنادی و تحلیل محتوا استفاده شده است به این ترتیب که بررسی منابع موجود در ایران و جهان، نظریات اندیشمندان مطرح در این زمینه و نیز بیانیه ها و بخشنامه های منتشرشده از سوی سازمان های مرتبط جهانی (یونسکو و یونیسف) از روش مطالعه اسنادی بهره گرفته شده است. همچنین برای بازشناسی شاخص های فوق از دیدگاه کودکان از روش تحلیل محتوا استفاده شد. برای شناسایی نیازها و تمایلات کودکان، از دانش آموزان ۱۲ تا ۱۳ ساله مدرسه دخترانه هاجر واقع در خیابان مصباح کرج خواسته شد ویژگی های خیابان مورد نظر خود را در قالب انشاء بیان نمایند. در تعیین تعداد دانش آموزان از روش نمونه گیری نظری استفاده شد. برای بررسی داده های متنی جمع آوری شده ابتدا مفاهیم مندرج در داده های متنی استخراج، کد گذاری و بر اساس مطالب ارائه شده دسته بندی ها انجام شد و پس از دسته بندی مجدد با بررسی داده های متنی فراوانی کدها در هر یک از دسته ها بیان گردید . در بازشناسی شاخص های مورد نظر کودکان از طریق تحلیل محتوای داده های متنی بیش ترین فراوانی در زمینه ابعاد و شاخص های مد نظر کودکان مربوط به بعد عینی و بصری و همچنین در میان سه شاخص مطرح در این حوزه شاخص های مربوط غنای حسی از بیش ترین اهمیت برخوردار بوده اند به این ترتیب که 28 درصد داده ها مربوط به بعد عینی و بصری بوده است. و شاخص های غنای حسی 55 درصد فراوانی از میان شاخص های بعد بصری و عینی را به خود اختصاص داده اند.
چوگان و نقش جهان؛ واکاوی دوباره فرهنگ و هویت معماری ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
253 - 273
حوزههای تخصصی:
از آنجا که شناخت صحیح هر فضا علاوه بر تجزیه و تحلیل فنی و معمارانه آن، نیازمند بررسی عوامل پیدایش، کاربران و فعالیت های درون فضا(جنبه های محتوایی) به عنوان مؤلفه های هویت بخش آن می باشد، مطالعه و جستجوی عوامل فوق سبب شناخت جامعتری از هویت هر اثر می گردد. اسناد تاریخی گویای رواج افتخارآمیز چوگان در دوره صفوی – به خصوص در پایتخت دوم (اصفهان) - و اهمیت آن به عنوان بازی رسمی دربار است. تا جایی که سیاحان از میدان نقش جهان با عنوان میدان چوگان و سواری یاد کرده و هر یک به طریقی از چوگان باختن شاه و نظامیان و شهروندان سخن رانده اند. از این رو ضمن واکاوی و ارزیابی جنبه های هویت بخش بازی چوگان، اجزای اصلی درون میدان نقش جهان به روایت سیاحان شناسایی و دسته بندی شده و ضمن بررسی عملکرد و جمع بندی آن ها و پژوهش هایی که در این زمینه انجام شده است، جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهشی ذیل مورد تحلیل قرارگرفته است؛ اول آنکه شناخت دقیق ابعاد پنهان بازی چوگان به عنوان عامل هویت بخش میدان نقش جهان چگونه سبب احیای ارزش های اصیل آن می شود؟ و دوم، حفظ عملکرد اجزای درون میدان نقش جهان (نهر آب، ردیف درختان، کفسازی، دروازه های سنگی)، چگونه کیفیت ها و ارزش های تاریخی و اصیل فضای شهری آن به عنوان یک میراث منحصر بفرد را نظام می بخشد؟ در این راستا با توجه به دلایل مطروحه، از آنجا که برگزاری بازی چوگان در میدان نقش جهان، همراه با روایتگری و موسیقی، مهمترین رویداد مکرر شهری در میدان نقش جهان است، تمامی جزئیات فضای باز درون میدان ازجمله ردیف درختان سایه انداز در مجاورت جداره میدان، نهر آب وکفسازی پیرامونی، با هدف فراهم نمودن بالاترین مطلوبیت و ایجاد آسایش اقلیمی در فضای پیرامون میدان چوگان جهت برگزاری آن، درحکم یک سناریوی واحد سبب نظام بخشی ارزش های اصیل میدان نقش جهان می شود.
نقش عناصر کالبدی حیاط در افزایش رضایت مندی از حیات ساکنان مسکن بوم گرا در بوشهر
حوزههای تخصصی:
حیاط از جمله مهم ترین بخش ها در خانه های سنتی در ایران بوده که نقش های متعددی در زندگی روزمره ساکنان ایفا می نموده است؛ این در حالی است که در زندگی آپارتمانی امروز به فضایی فراموش شده و بدون استفاده تبدیل گردیده است؛ هدف این پژوهش شناسایی نقش عناصر کالبدی حیاط به منظور افزایش رضایت مندی ساکنان در مسکن بوم گرا است و مطالعه موردی در شهر بوشهر انجام گردیده است. روش تحقیق پروژه به صورت کمی در قالب مطالعه موردی است. روایی ظاهری پرسشنامه و پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده است. پرسشنامه به صورت طیف لیکرت می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارSPSS و آمار توصیفی، میزان IS و درصد رضایت و اهمیت استفاده گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین معیارهای چهارده گانه مثلا درصد فضای سبز به حیاط، فضای بازی کودکان، حوض آب، جهت قرارگیری حیاط و... با دیدگاه ذهنی استفاده کنندگان از فضای مسکن رابطه ی معنی داری وجود دارد و شاخصه های مرتبط با آن بالاترین میزان رضایت و اهمیت ساکنان را دارد. پیشنهاد می شود از این معیارها که در افزایش رضایت مندی ساکنان مسکن موثر است در طراحی حیاط منازل جدید نیز استفاده شود. به معیارهایی که کمترین میزان رضایت ساکنین را در پی داشته است بایستی در طراحی حیاط مسکن معاصر بیشتر توجه کرد. درپایان، پرسشنامه هایی که ساکنین 6خانه پر کردند با هم مقایسه شده است. فضای بازی کودکان دارای رتبه1 و بیشترین درصد اهمیت است و بایستی در طراحی حیاط های خانه های جدید در اولویت قرار گیرد. پس از این معیار باید به درصد فضای سبز به حیاط (نوع پوشش گیاهی) و وجود پارکینگ در خانه ها توجه شود. ساکنان از معیارهای جهت گیری مناسب ساختمان، اشراف و محرمیت و جهت قرارگیری حیاط رضایت دارند.
چالش های نظام مدیریتی اسکان موقت پس از سوانح در ایران (از زلزله 69 گیلان زنجان تا زلزله 96 کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۴۶-۳۳
حوزههای تخصصی:
بحران مسکن ازجمله تبعات اجتناب ناپذیر سوانح به دلیل تخریب گسترده است؛ بنابراین مدیریت تأمین مسکن یک بخش مهم در شرایط پس از سانحه است. پس از رخداد سوانح، اغلب سه گام در فرآیند تأمین مسکن تعریف می شود: تأمین اسکان اضطراری که در کشور ما بر عهده هلال احمر است؛ تأمین مسکن دائم که به طور خاص بر عهده بنیاد مسکن قرار دارد؛ و اسکان موقت. اگر چه اسکان موقت یک گام از فرآیند بازسازی جهت اسکان جمعیت آواره و ازسرگیری زندگی تا زمان ساخت مسکن دائم است، اما تجربیات گذشته کشور نشان می دهد که اسکان موقت، به عنوان نقطه اتصال اسکان اضطراری به مسکن دائم، چندان پراهمیت انگاشته نشده است. به نحوی که برخی جنبه های آن در کشور ما هنوز متولی، ساختار و فرآیند مشخصی ندارد. این در حالی است که اسکان موقت بر روی فرآیند بازتوانی مردم منطقه سانحه دیده و بازگشت به زندگی عادی نیز مؤثر است. پژوهش حاضر با بررسی تجربیات گذشته اسکان موقت در کشور با روش نمونه موردی به دنبال شناسایی گپ های نظام مدیریتی و حکمروایی فرآیند اسکان موقت در کشور است. بدین منظور اطلاعات و مستندات فرآیند تأمین اسکان موقت در زلزله 1369 گیلان و زنجان، زلزله 1382 بم، زلزله 1391 آذربایجان شرقی و زلزله 1396 کرمانشاه از طریق مصاحبه، مطالعات کتابخانه ای و مشاهده مشارکتی جمع آوری شده است. مشخص نبودن مسئول تأمین و اجرای اسکان موقت، عدم تعریف فرآیند خروج از اسکان موقت و بازگشت مردم به مسکن دائم، عدم هماهنگی دستگاه های اجرایی و نبود مدیریت واحد جهت تأمین زیرساخت های موردنیاز اسکان موقت و عدم توجه به مواردی همچون تعمیر و نگهداری مسکن موقت در طول دوران انتقال ازجمله چالش های مدیریت و اجرای اسکان موقت در کشور است.
نقش ضوابط در تحولات مسکن تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیر تاریخی مسکن نشان دهنده تغییرات گستره ای در این حوزه است که این سوال را به ذهن می آورد که چه عواملی مسکن را دگرگون کرده اند. گرچه مطالعات بسیاری برای پاسخ به این پرسش انجام گرفته، اما جای پرداختن به نقش ضوابط در این تحولات خالی است. این پژوهش با هدف ریشه یابی چگونگی تغییر مفاهیم مسکن به بررسی تحوّلات روی داده در سیر تاریخی و عوامل محرک آن پرداخته و بر این است تا علت تغییر سازمان فضایی خانه های سنتی و تبدیل آن به سازمان فضایی مسکن امروز تهران را شناسایی کرده، نقش ضوابط در این تحولات را روشن سازد. بنابراین با بهره گیری از روش تحلیل محتوا به مرور سیر تحوّلات مسکن تهران در دو مقیاس شهری و معماری و حوزه های توده-فضا و همچنین سازمان فضایی پرداخت و با روش استدلال منطقی علل تحول را واکاوی نمود. در یافته های این پژوهش مسکن الگو-محور و ضابطه-محور به عنوان نماینده تفاوت در مواجهه با مسکن معرفی شدند و نشان داده شد که وضع ضوابط نقش کلیدی در تغییرات مسکن داشته است. نتایج نشان می دهد از آنجا که ضوابط مبنای شکل گیری مبتنی بر فرهنگ ندارند، تسلط آنها بر تحول سازمان فضایی، جهت دهنده شیوه زندگی و فعالیت ها است و از طرف دیگر مبانی نظری معماری را تحت تأثیر قرار می دهد.
د لایل گرایش به بازنمایی عناصر صوری هنر ساسانی و گریز از نمایش جنبه های شاهانه د ر د یوارنگاره های سغد ی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
61 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تمد ن سغد د ر مسیر جاد ه ابریشم قرار د اشت و یکی از مهم ترین مناطق جاد ه ابریشم به شمار می آمد . این موقعیت جغرافیایی منتج به آمیختگی فرهنگی قابل توجهی د ر فرهنگ و هنر این ناحیه شد ؛ به گونه ای که تأثیرات هند ی، آسیای شرقی و نیز تأثیرات ایرانی و... د ر آن قابل مشاهد ه است. اما د ر این میان، شاید بتوان تأثیرات ایران ساسانی را د ارای اهمیت بیشتری د انست؛ چرا که سغد یان د ر هنر خود بیشترین تأثیر را از ساسانیان پذیرفتند ، لکن د ر این تأثیرپذیری تنها به بازنمایی عناصر صوری هنر ساسانی بسند ه کرد ه و روح شاهانه هنر ساسانی را د ر آثار خود بازتاب ند اد ند ؛ این امر به خصوص د ر د یوارنگاره های سغد ی نمود بیشتری د اشته است.پرسش پژوهش: چه د لایلی موجب بازنمایی جنبه های صوری و گریز از نمایش جنبه های شاهانه هنر ساسانی د ر د یوارنگاره های سغد ی شد ه است؟هد ف پژوهش: شناخت د لایل تأثیرپذیری گزینشی سغد یان از جنبه های به خصوصی از هنر ساسانی هد ف اصلی د ر پژوهش حاضر به شمار می آید .روش پژوهش: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی به شمار می آید و به روش تاریخی و نیز توصیفی-تحلیلی انجام شد ه و اطلاعات مورد نیاز آن به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شد ه است. نتیجه گیری: جامعه سغد ی د ر بستر ساختار اجتماعی و سیاسی ناشی از یک شهرنشینی تکامل یافته فرصت رشد را برای تمامی افراد جامعه فراهم می آورد . به جهت وجود چنین ساختاری بود که ثروت ناشی از قرارگیری سغد د ر مسیر جاد ه ابریشم توانست رفاه قابل ملاحظه ای برای مرد م این ناحیه پد ید آورد و به غیر از پاد شاه، ثروتمند ان د یگری نیز از د ل مرد م شکل گرفتند . همین امر به رونق د استان ها با مضامین حماسی، اسطوره ای، روزمره و... انجامید و د ر د یوارنگاره های سغد ی به جای فرد محوری و نمایش پاد شاه به عنوان قد رت مطلق، د استان هایی تصویر شد که تمامی مرد م سغد می توانستند قهرمان آن باشند .
بازنمایی بصری استعاره در بیلبوردهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
93 - 104
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بیلبوردهای شهری یکی از مؤثرترین رسانه های تبلیغاتی هستند که به واسطه شیوه به کارگیری عناصر بصری نقش مهمی در جذب مخاطب بر عهده دارند. کاربرد استعاره های بصری در این رسانه تبلیغاتی از اهمیت بسزایی برخوردار است و شناخت آن وابسته به درک تعامل میان عناصر بصری و شیوه انتقال پیام است. پیرامون استعاره های بصری در زمینه تبلیغات ایرانی پژوهش های اندکی صورت یافته و از این رو عملکرد آن در این حوزه از هنر کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی بازنمایی بصری استعاره به لحاظ ویژگی های ساختاری در بیلبوردهای تبلیغاتی شهر تهران با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی مبتنی بر مکانیسم های بصری است و در جریان پژوهش به تحلیل استعاری معانی تعاملی پرداخته شده است. از این رو سؤال اصلی پژوهش بر این مبنا استوارست که آیا می توان استعاره های بصری به کار رفته در بیلبوردهای تبلیغاتی را منطبق بر مکانیسم های بصری معینی دانست؟روش پژوهش: روش تحقیق به کار رفته، توصیفی-تحلیلی است. انتخاب جامعه آماری به صورت هدفمند شامل 35 بیلبورد شهر تهران است که دست مایه اصلی طراحی آن ها استعاره بصری است.نتیجه گیری: استعاره های به کار رفته در بیلبوردها، نقش پیام رسانی را به واسطه تعامل عناصر بصری انجام داده که این تعاملات، قابل تطبیق با مکانیسم های بصری رویکرد نشانه شناسی اجتماعی هستند و بازنمایی آن ها دارای ویژگی های ساختاری مشخصی است. نتایج حاصل از تحلیل جامعه آماری هدفمند مشتمل بر 35 بیلبورد شهر تهران، نشانگر یکی از مکانیسم های به کار رفته در هریک از آنها است که مکانیسم کارکردی با جایگزینی عنصر نامتعارف به جای عنصر متعارف، بیشترین کاربرد را داشته و مکانیسم های مبتنی بر دسته بندی که تعداد عناصر بصری بیشتری دارند، کمتر مورد استفاده واقع شده اند.
مطالعه تطبیقی مکانیزم، فرم و تزیینات قفل های چالشتر دوره معاصر و قفل های اصفهان دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قفل، از جمله اسبابی است که ایمنی زندگی آدمی را مهیا می سازد. قفل سازان ایرانی علاوه بر ساخت قفل و رفع نیاز کاربردی، برای وجه هنری و تزیینی آن نیز ارزش قایل شدند. قفل های فلزی چالشتر و اصفهان از جمله قفل های دست ساز ایرانی هستند که دارای ویژگی ها و ظرفیت های بصری، مکانیزم، فرم و نقوش خاص هستند که قابل توجه و حائز اهمیت به شمار می آیند. موقعیت جغرافیایی اصفهان و چالشتر و فاصله نزدیک آنها نسبت به یکدیگر، این مسأله را که قفل سازان این دو منطقه تعاملاتی داشته و از یکدیگر تأثیر پذیرفته اند را محتمل ساخته است. لذا هدف تحقیق آن است که مشخص شود قفل های چالشتر دوره معاصر و اصفهان دوره صفویه دارای چه ویژگی های قابل تطبیقی هستند؟ اشتراکات و افتراقات آنها در چه مواردی است و چه تأثیری بر یکدیگر داشته اند؟ با عنایت به عناصر بصری و اصیل این قفل ها و با ذکر اشتراکات و افتراقات آنها می توان به از یاد نرفتن این هنر ارزشمند کمک کرد. پژوهش پیش رو با رویکردی تطبیقی و بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و جمع آوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این دو گروه قفل دست ساز، در مواردی چون استفاده از عناصر تزیینی خط و نقوش اسلیمی و ختایی اشتراک دارند. این تولیدات، فرم ظاهری یکسانی دارند اما در مکانیزم داخلی و استفاده از تکنیک های اجرای تزیینات با یکدیگر متفاوت اند. هم چنین سبقه کهن تر اصفهان در حرفه قفل سازی نشان گر تأثیرپذیری قفل سازان چالشتر از قفل های اصفهان است.
مطالعه تحلیلی نقوش خوشنویسی، انسانی و گیاهی در تطبیق چند نمونه از شیشه های میناکاری دوره مملوکان در مصر و سوریه با فلزکاری دوره های ایلخانی و تیموری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار هنری از جمله هنرهای فلزکاری و شیشه گری، در طول تاریخ انعکاس دهنده مضامین مختلفی بوده اند و از قدیمی ترین صنایعی هستند که با تنوع وسیعی از آثار در سرزمین های مختلف به ظهور رسیده اند. در این میان، تأثیر انواع هنر ها و نفوذ مفاهیم و محتوای آثار بر یکدیگر، در تولیداتی دیده می شود که دارای اشتراکات مختلف و تحت نفوذ فرهنگ ها و ادوار تاریخی همانندی بوده اند. در این پژوهش، نقوش مشترک میان شیشه های میناکاری شده مملوکان مصر و سوریه با فلزکاری ایلخانی و تیموری ایران مورد توجه قرار گرفته است. بیان ویژگی های فلزکاری ایران و شیشه های مزین به میناکاری دوره ممالیک و تحلیل تطبیقی نقوش، محتوا، مضامین و عناصر مشترک میان این آثار و هم چنین دلیل وجود این اشتراکات از اهداف این تحقیق است. این امر با انتخاب تعدادی از نقوش فلزی ایران و تعدادی از نقوش شیشه های میناکاری دوره مملوکان میسر شده است که بعد از تطبیق نقوش، به مطالعه جزییات آنها پرداخته شده است. شیوه انجام تحقیق، به روش توصیفی- تحلیلی بوده و با بررسی تصویری سه دسته از مضامین و نقوش تزیینی پر کاربرد در هنر میناکاری شیشه و فلزکاری صورت پذیرفته است. در این راستا، پرسش پژوهش حاضر این است که نقوش آثار فلزی و شیشه ای دارای چه اشتراکات و تأثیر اتی بر یکدیگر بوده اند و کدام یک بر دیگری تقدم دارند؟ کدام نوع نقوش انسانی، گیاهی و کتیبه ای در تزیین اشیاء به رفته اند و ارتباط میان کاربرد شی و نقش تزیینی چگونه است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که گستره نقوش و مضامین در این آثار، به دلیل اشتراکات مذهبی و آیینی بوده است و انتقال هنر ایران به سرزمین های مصر و سوریه، به وضوح در تزیینات این مناطق ملموس است و علایق معنوی، عوامل فرهنگی و ارتباطات سیاسی نیز در بروز این اشتراکات تأثیر داشته اند.
Zone of Transition in Seljuq Dome Chambers of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Architecturally, the Seljuqs' dominion makes a significant shift from the Pre-Islamic Sassanid squinches into a sophisticated transition mechanism employed to change the walls of a square chamber to an octagonal base to set a dome which this initiated a new construction methodology to hybridize the previous experiences of Sassanid domes with new architectural tendencies since the previous understanding of the transition zone was a makeshift in quality, not consistent enough for future architectural adventures in creating larger structures. Although a cursory investigation of transition zones of Seljuq dome chambers in some respects might reveals a fairly homogeneous framework, it has never meant the stagnation of architectural creativity in different parts of Seljuk territory. On the other hand, the typology and local schools of Seljuq transitions zones of dome chambers have not been thoroughly considered by geographical centralism in Iran. For a better understanding of the standardization of various techniques considered in Seljuq architecture between 11th and 12th centuries in order to spanning the cubic structure to a circular plan, this project is aimed to clarify three various schools of architectural articulation concerning transition zone in the Seljuq dome chambers.
Cultural Heritage Management Model for Yesemek Archaeological Site, Gaziantep, Turkey(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims to build a model for the management and institutional organization to conservation and development of the Yesemek archaeological site in Gaziantep, Turkey. The scope of this research is the Yesemek archaeological site, which is known as the Yesemek Stone Quarry and Sculpture Workshop. Yesemek is the first outdoor sculpture workshop known in his tory. It is significant to preserve the Yesemek archaeological site, which has a unique value in Anatolian and Mesopotamian cultures with its original value and to pass on to the next generations. However, multidirectional planning and implementation processes are needed to protect and improve the area. The management of this complex process requires an institutional organization model based on the principles of efficiency participation, cooperation, transparency, and sustainability. As a result of the research, a model of cultural heritage management consisting of governance, spatial, socio-economic, cultural, and financial programs for sustainable protection and improvement in the case of Yesemek archaeological site is defined.