فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
منظر خرداد ۱۳۸۹ شماره ۷۷
حوزههای تخصصی:
سنت های ایرانی در معماری معبد سغدی
منبع:
اثر پاییز ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
نقش طرح واره های ذهنی در تولید فضا (نقد سه گانه ی فضایی لوفور از منظر مکتب ویگوتسکیایی شناخت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ی تولید فضای لوفور از اثرگذارترین نظریه ها بر مطالعات فضایی بوده که به رابطه ی میان ذهنیت ساکنان شهر و فضای شهری توجه دارد. با این وجود، سه گانه ی عمل فضایی، بازنمایی های فضا و فضاهای بازنمودی یا تمثیلی که در آن نظریه طرح شده است، از آن جهت که چگونه دلالت های نشانه شناختی در فضا، به ایجاد معانی در ذهن می انجامد مساله ساز بوده، و از منظر علم روان شناسی شناختی دقیق نیست. هدف از این مقاله، نقد سه گانه ی لوفور و توضیح فرایندِ اندیشه و بازنمایی واقعیت در ذهن با بهره گیری از مکتب ویگوتسکی در روان شناسی شناختی و به کارگیری مدل طرح واره ی ذهنی است. با نقد نظریه ی لوفور و نشان دادن کژی های آن، نهایتاً با به کارگیری مدل طرح واره های ذهنی به این پرسش پاسخ داده می شود که فضای شهری در رابطه با آگاهی و ذهنیتِ ساکنانش چگونه تولید می شود؟ روش شناسی این مقاله برپایه ی دو رویکرد روش شناختی کلان نگاشته شده است: رویکرد سیستمی در شناخت شناسی، و ساختمند گراییِ هستی شناختی؛ با تاکید بر این موضوع که پدیده های اجتماعی و فضایی را باید در روند تکامل، تکوین و زوال شان در طول تاریخ بررسی کرد؛ که همان روش دیالکتیک است. نتیجه ی حاصل از یافته ها و بحث نشان می دهد که دلالت های نشانه شناختی در فضای زیسته نه به صورتِ شاعرانه ای که در بیان لوفور نهفته است، بلکه از طریق نقشی که مفاهیم و روابطِ میانِ آن ها در قالب طرح واره ها در روان انسان دارند برقرار می شوند. همچنین شناخت شکل گیری و دگرگونی فضا مستلزم مطالعه ی طرح واره های انسانِ قصدمندِ کنشگرِ اجتماعاً رشد کرده ای است که آگاهی اش به وساطتِ سیستم های نشانه شناختی و ابزارها شکل گرفته و البته در گذر زمان تغییر می پذیرد. از آن جا که آگاهی هر فرد متاثر از گروه اجتماعی است که فرد عضوی از آن است، در مطالعات فضاهای شهری، باید طرح واره های ذهنی گروه های اجتماعی را درباره ی فضایی معین مطالعه کرد.
مردم و معماری پایدار
منبع:
منظر مرداد ۱۳۸۹ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
آستان مقدس شاه چراغ، کانون احیای هنرهای فارس
حوزههای تخصصی:
تاب آوری فضایی بازارهای سنتی (موردپژوهی : بازار قیصریه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری در شهرسازی مفهوم نوظهوری است که در سطح جهانی از اوایل دهه 1990 میلادی مورد توجه قرار گرفته است. این مفهوم در ابتدا دارای دیدگاهی صرفاً اکولوژیکی بود، لیکن در طی زمان گام به گام توسعه یافت و به ابعاد و مسایل دیگرِ مرتبط با جوامع شهری، چون اجتماعی، اقتصادی و ... نیز توجه شد. یکی از ابعاد پراهمیت تاب آوری، بُعدِ فضایی است که به ادامة حیات فضاهای شهری با حفظ هویتشان در طی تغییرات مختلف می پردازد. در بررسی تاریخی فضاهای شهری، میزان متفاوت حیات آنها و به عبارت دیگر تفاوت در میزان تاب آوری اشان مورد توجه است. ازاین رو می توان این سؤال را مطرح کرد که چه عواملی در تاب آوری یک فضای شهری اثرگذار است؟ ازطرفی یکی از انواع فضاهای شهری که علیرغم تغییرات و بحران های مختلف محیطی در طی تاریخ به نحو مطلوبی به حیات خویش ادامه داده اند، بازارهای سنتی هستند. لذا این سؤال نیز پیش می آید که چه عواملی سبب تاب آوری در بازارهای سنتی طی ادوار طولانی شده است؟ در این راستا پژوهش حاضر با هدف پاسخ به سؤالات مطرح شده، به طورخاص در بررسی بازار قیصریه شهر اصفهان می کوشد به عواملی بپردازد که موجب تاب آوری این فضای شهری شده است. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر بررسی موردی با استفاده از شیوه توصیفی-تحلیلی و رویکرد تحلیل محتواست. ابتدا با شیوة استدلال قیاسی و مراجعه به منابع معتبر، دو عامل اجتماعی و کالبدی تاب آور به عنوان شاخص های مدل مفهومی تاب آوری فضایی ارایه شده و سپس با بررسی نمونه موردی تحقیق و نیز تحلیل محتوای استقراییِ متن مصاحبه های انجام گرفته، درجهت تدقیق عوامل مؤثر در تداوم استفاده از نمونه موردی پژوهش، به تدوین شاخص های تاب آوری فضایی اثرگذار در بازار قیصریه اصفهان اقدام شده است. نتایج اجمالی این تحقیق حاکی از این است که ساخت انعطاف پذیر و مستحکم بازار همراه با حفاظت و مرمت مستمر از آن در کنار وجود کاربری های متنوع، هویت منحصر به فرد فضا، آسایش محیطی و زیبایی در فضا، امکان دسترسی به فضاها و کاربری های مختلف از این فضا و سرانجام تعلق خاطر به مکان در بازار قیصریه اصفهان به تاب آوری فضایی این فضای شهری تاریخی انجامیده است.
جشن درختکاری
منبع:
منظر اسفند ۱۳۸۸ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-دانشنامهی شهرسازی
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-گرافیک در معماری
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-نگرشی بر وضع لباس جامعه
حوزههای تخصصی:
مقایسه گونه های درختی بومی فضای سبز شهر زابل در راستای کاهش آسیب ریزگردها با استفاده از تکنیک AHP
حوزههای تخصصی:
با بروز بحران های زیست محیطی در شهرها، سالم سازی محیط های شهری، حفظ محیط زیست و توجه به فضای سبز شهری اهمیت زیادی پیدا کرده است؛ بنابراین گسترش گونه های درختی بومی در فضای سبز شهری می تواند نقش مؤثری در ایجاد پایداری زیستی شهرها ایفا نماید. این مطالعه با هدف مقایسه گونه های درختی بومی در فضای سبز شهر زابل در راستای کاهش آسیب ریزگردها انجام شد. در این پژوهش با استفاده از اطلاعات آماری سال 1397 و در قالب پرسشنامه با جامعه آماری کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی شهر زابل با روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به مقایسه زوجی شاخص ها و معیارها پرداخته شد. معیارهای اصلی شامل بیوکلیمای شهری، آب، خاک، سازگاری با اقلیم، چشم انداز و طول عمر و گزینه های تحقیق گونه های درختان بومی منطقه شامل اکالیپتوس، عرعر، زیتون تلخ، زبان گنجشک، بید و گز بود. نتایج نشان داد از دیدگاه کارشناسان، معیار سازگاری با اقلیم با وزن 216/0 بیشترین اولویت را به نسبت سایر معیارها نشان داد. این معیار از مهم ترین فاکتورهای تأثیرگذار در انتخاب گونه های گیاهی برای کاهش آسیب ریزگردها است. نتایج حاصل از بکارگیری AHP بیانگر ارجحیت بالای درختان اکالیپتوس و گز به ترتیب با وزن 214/0 و 213/0 نسبت به دیگر درختان بومی منطقه بود؛ بنابراین با کاشت درختان بومی منطقه به ویژه اکالیپتوس و گز می توان آلودگی ناشی از ریزگردها را به سطح چشمگیری کاهش داد.
سنجش انعطاف پذیری نظام فضایی با استفاده از تکنیک چیدمان فضا (مطالعه موردی: خانه های شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۷۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
هر نظام فضایی با برخورداری از قابلیت تغییرات درونی، می تواند پاسخگوی تعداد بیشتری از نیازهای کاربران آن در زمان های گوناگون باشد و بدین ترتیب کارکرد مطلوب تری نسبت به نظام های فضایی تک عملکردی داشته باشد. دستیابی به قابلیت تغییرات در نظام های فضایی از زیرشاخه های مبحث انعطاف پذیری فضا است. هدف اصلی انجام این پژوهش، سنجش انعطاف پذیری نظام فضایی خانه ها در سه الگوی سنتی، سنتی-معاصر و معاصر در شهر قزوین است که این کار با استفاده از ابزار چیدمان فضا صورت پذیرفت. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، از یک سو نمودهای گوناگون انعطاف پذیری نظام فضایی خانه و از سوی دیگر ویژگی های چیدمان فضا از میان کتاب ها و مقالات معتبر شناسایی شد. در ادامه، امکان وجود رابطه ای میان نمودهای گوناگون انعطاف پذیری و برخی مفاهیم معماری مرتبط با چیدمان فضا مشخص شد. این ارتباط که به وسیله استدلال منطقی تحلیل شد، بیان می کند که انعطاف پذیری نظام فضایی خانه، می تواند به وسیله برخی ویژگی های چیدمان فضا ارزیابی شود. در ادامه جهت پیاده کردن این نتیجه بر روی نمونه های موردی حقیقی، خانه ها در سه الگوی سنتی، سنتی-معاصر و معاصر در شهر قزوین انتخاب شدند. سپس با استفاده از ابزار سنجش چیدمان فضا (نرم افزار دپث مپ)، داده هایی حاصل آمد که با استفاده از نمودارهای توجیهی منتج از آنها، انعطاف پذیری نظام فضایی خانه های یادشده ارزیابی شد. نتایج تحقیق نشان دادند که تأثیر نظام فضایی در ایجاد انعطاف پذیری خانه های سنتی، بسیار بیشتر از خانه های سنتی-معاصر و معاصر است. همچنین عموم خانه های معاصر با هر مساحتی، از انعطاف پذیری یکسانی در نظام فضایی خود بهره مند هستند، حال آنکه در خانه های دوره سنتی و سنتی-معاصر با تغییر مساحت، برخی انعطاف پذیری بیشتر و برخی انعطاف پذیری کمتری دارند. به علاوه در میان نمودهای انعطاف پذیری خانه، در حالی که هر سه دوره زمانی، قابلیت تغییرپذیری دارند، اما تنوع پذیری و تطبیق پذیری آنها در برخی دوره ها بیشتر و در برخی کمتر است.
ماسوله؛ موزه فضای باز
حوزههای تخصصی:
جایگاه مفهوم معماری در نظام طبقه بندی علوم مسلمانان در سده های نخست هجری با تکیه بر اندیشه های ابونصر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از راه های شناخت معماری پیشامدرن جهان اسلام پرداختن به جنبه های معرفتی آن، از جمله نسبت معرفت های معماری با علوم رسمی است. حکیمان مسلمان از همان آغاز نهضت علمی در نیمه سده دوم هجری، به طبقه بندی علوم عنایت کردند. این جریان در طی سده ها ادامه یافت. ابونصر فارابی، فیسلوف سده سوم و چهارم هجری، از مهم ترین ایشان است و آراء او در طبقه بندی و مراتب علوم اثری وسیع و عمیق در طی تاریخ در سرتاسر جهان اسلام داشته است. در این مقاله، منابع مهم طبقه بندی علوم در نخستین برهه تاریخ علم در جهان اسلام، یعنی از نیمه سده دوم تا سده پنجم، را با تکیه بر اندیشه های ابونصر فارابی بررسی می کنیم. در این بررسی، با اتکا بر فنون تاریخ مفهومی، مفهوم معماری را با هر واژه و هر نحو دسته بندی، در این متون می جوییم و جایگاه آن را در نسبت با دیگر علوم روشن می کنیم. به این منظور، پس از مرور تاریخ طبقه بندی علوم در جهان اسلام و معرفی منابع اولیه این تحقیق یعنی شش کتاب اصلی طبقه بندی علوم در سده های نخست مواضع ظهور مفهوم معماری را نشان می دهیم. آشکارترین مفهوم در این منابع که در دایره مفهومی معماری می گنجد «صناعت بنا»ست. علاوه بر فارابی، اخوان الصفا بیش از دیگران درباره صناعت بنا، در زمره صناعات مدنی عملی، سخن گفته و نسبت آن را با علوم و صناعات نشان داده اند. فارابی از صناعتی دیگر به نام «صناعت ریاست بنا» و رابطه آن با صناعت بنا یاد کرده است. پاره ها و شئونی از معماری نیز در علومی چون حیل و مساحت و نقل میاه پراکنده است. پس از اخوان، توجه حکما به صناعات، از جمله معماری، افول کرد.
فرش دستباف
حوزههای تخصصی:
نخستین خشت، نخستین پیاله
حوزههای تخصصی:
منظر تهران به روایت داستان های ادبی
حوزههای تخصصی:
زبان نویسندگان که روشنفکران جامعه هستند، نمایندة زبان جامعه است، لذا نوشته های آنها منبعی درخور برای شناخت محیط، منظر و فرهنگ به شمار می رود. این نوشتار درصدد است، نمادهای منظر شهری تهران را در ادبیات معاصر ایران، که به دست نویسندگان ایرانی قلم خورده، شناسایی کرده و مکان های خاطره انگیز تهران را در چهار دورة تاریخی معرفی نماید : اول : دوره قاجار و سال های اول حکومت رضا شاه؛ دوم : دوره پهلوی؛ سوم : سال های نزدیک به انقلاب اسلامی و چند سال پس از آن؛ چهارم : سال های بعد از جنگ تا روزگار حاضر. در برخی موارد، این دوره های تاریخی را نمی¬ توان به صورت کامل از هم تفکیک نمود، زیرا ماجرایی به هم پیوسته در داستان مطرح می شده است.