فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۸۱ تا ۴٬۰۰۰ مورد از کل ۴٬۴۶۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی پیکرنگاری در خوشنویسی اسلامی ایرانی با استفاده از حروف و کلمات است. با آغاز تحریم نقاشی در فرهنگ اسلامی نقاشان به سویِ هنر خوشنویسی گرویدند؛ لذا درگذر زمان از شدت تحریمِ کاسته شده و همزمانبا ترجمه ی متون یونانی به فارسی و عربی، خوشنویسان به غیر از نگارش متون به تصویرگری کتاب ها نیز پرداختند.بعدها با تشکیل کتابخانه ها و کارگاههای سلطنتی و آغاز تصویرگری متون ادبی و شعر، نقاشان و خوشنویسان در اثر همکاری و همجواری با هنر یکدیگر، به پیکرنگاری به وسیله حروف و کلمات در قالب خوشنویسی دست زدند. مسئله ی این مقاله بررسی عوامل تأثیرگذار بر روند شکل گیری پیکرنگاری خوشنویسانه و صورتبندی ریختی آن در ایران است. برای رسیدن به این مقصود داده ها به روش مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده و شیوه تحقیق تاریخی- تحلیلی است. مهم ترین نتایج، نشان می دهد که در رونق پیکرنگاری ایرانی، صور خیال موجود در شعر فارسی و عربی ملهم از حروف الفبا و برخی واژگان اهمیت بسیار دارد. از طرفی هم گسترش انواع صنایعدستی نظیر فلزگری و معماری لزوم تداوم نقوش تزیینی نظیر پیکرنگاری ها را دوچندان کردند. لذا پیکرنگاری های خوشنویسانه در ریخت های گیاهی، جانوری، انسانی و طبیعت بی جان با مضامین مذهبی و اسامی بزرگان دین به ویژه ائمه ی شیعیان رواج یافتند. در این میان نقش نقوش گیاهی در شکل گیری پیکرنگاری های خوشنویسانه انسانی و حیوانی با کمک خطوط تزیینی به ویژه کوفی پررنگ است.
زیباشناسی «نمود» و ظهور امپرسیونیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان غالباً نمود را از ماهیت حقیقی چیزها جدا می دانستند و، به همین سبب، می کوشیدند واقعیت را ورای نمودهای گذرا و ناپایدار جست وجو کنند. این نگرش یکی از عوامل اصلی نکوهش هنرهای بصری و خصوصاً نقاشی در افکار افلاطون بوده است. به زعم او این هنرها صرفاً قادرند از نمود چیزها تقلید کنند؛ لذا نه تنها هیچ شناختی به دست نمی دهند بلکه بیننده را نیز گمراه می کنند. این ملامت و مذمت هنرهای بازنمودی تا قرن هجدهم بر فرهنگ و هنر غرب سیطره داشت. در این زمان بود که فیلسوفان به مطالعه نمود توجه نشان دادند و بر نقش آن در شناخت، زیباشناسی و هنرهای بصری تأکید کردند. بخش نخست این مقاله شرحی است از تحول و تطور مفهوم نمود نزد فیلسوفان و اهمیت آن در پژوهش های فلسفی از یونان باستان تا قرن هجدهم. بخش دوم به تأثیر این تحول بر ظهور مکتب امپرسیونیسم می پردازد. فرضیه این مقاله مبتنی است بر این که ظهور این جنبش در قرن نوزدهم نتیجه دگرگونی هایی است که در مفهوم فلسفی «نمود» صورت پذیرفته. توجه صرف به جلوه های گذرای طبیعت و فروکاستن عناصر تابلو به تأثرات بصری و بازنمایی نور یکدست و رنگ های خالص در آثار امپرسیونیست ها همگی در خدمت بازنمایی نمود مرئی اشیاست.
مجسمه های گچی سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
39 - 50
حوزههای تخصصی:
مجسمه های گچی در روند تبارشناسی و تاریخ نگاری هنر سلجوقی مهجور مانده است. این گونه کمال یافته حتی از آن روی که مصداق بارز و تجسم یافته اندیشه «تحریم شمایل نگاری» در شریعت و فقه اسلامی است؛ در احتساب ظرفیت های هنری- صنعتی تمدن اسلامی نیز نادیده انگاشته و مورد بی مهری واقع شده است. با همه این تفاسیر وجود نمونه های درخور توجه و برجای مانده مجسمه های گچی از دوران سلجوقی، گواه آن است که هیچ عامل بازدارنده ای نتوانسته از نضج و تکوین این هنر- صنعت زیبا و به نوعی نبوغ هنری پویا و حصارگریز ایرانی، جلوگیری کند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و شیوه استقرایی می کوشد جایگاه مجسمه های گچی در سیر تاریخی هنر سلجوقی را کاویده و با معرفی نمونه های شاخص و روش های تولید آن به احقاق جایگاه واقعی آن در تاریخ هنر ایران، مبادرت ورزد. همچنین با معرفی نشانه های محلی؛ بومی و ملّی ملحوظ در مجسمه ها و آثار گچی؛ نقبی بر ریخت و چگونگی تاثیرات پذیرفته شده از فرهنگ های دیگر نیز بزند. مجسمه های گچی سلجوقی شناسنامه ای زنده از زیبایی شناسی و پیشه وری هنری یکی از ادوار دوران ساز تمدن ایرانی- اسلامی است.
مفاهیم استایل در محصول، خودرو و ارتباط آن با برند؛ پژوهش موردی: فیس لیفت نمای جلوی خودروی رانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
109 - 121
حوزههای تخصصی:
استایل، واژه ای کلیدی در طراحی محسوب می شود. یکی از مهمترین و اولین عواملی که مشتریان به هنگام مواجه با محصول، با آن رو به رو می شوند، استایل آن است. برندها با درک اهمیت این موضوع، از استایل محصول به عنوان عنصری جذب کننده و متمایز کننده در رقابت استفاده می کنند. همچنین، آن را فرصتی برای انتقال ارزشها و فرهنگ خود می دانند و به واسطه ی آن به گفتمان و تعامل با مشتریان می پردازند. لذا برای رسیدن به چنین اهدافی، باید درک درستی از مفاهیم و مباحث پیرامون استایل، وجود داشته باشد. در این مقاله، به کنکاش در مفاهیم استایل پرداخته و این مفاهیم توسعه داده شده اند. با توجه به اهمیت استایل در طراحی خودرو، یافته ها و نتایج حاصل در این حوزه، بسط داده شده و عناصر مرتبط با استایل خودرو، شناسایی و فرایندی ترکیبی برای طراحی پیشنهاد شده است. بر اساس نتایج و فرایند پیشنهاد شده و ابزارهای گوناگون مورد استفاده، طراحی عملی مبتنی بر معیارهای عملکردی، استایل و زیباشناسی همچون: تهاجمی واسپورت بودن، خلاقانه و ترند بودن، در قالب یک پروژه در شرکت ایران خودرو برای گروهای هدف مردان و زنان جوان، انجام وتوسط کارشناسان مورد راستی آزمایی قرار گرفت. در نهایت، طرح پروژه ی فیس لیفت رانا برای برند ایران خودرو پیشنهاد گردید.
آموزش خوشنویسی، به مثابه نسخه کامل آموزش سنتی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
51 - 62
حوزههای تخصصی:
از نظام آموزش های سنتی در زمینه ی هنرهای تجسمی در دوره ی پیشامدرن آگاهی چندانی در دست نیست. آموزش خوشنویسی، را می توان از جمله آموزش های سنتی هنر دانست که آیین ها و متون آموزشی آن تقریباً دست نخورده باقی مانده است.آموزش آن به شیوه ی استاد شاگردی صورت می گیرد. با مشق های گوناگون و راهنمایی های بی جایگزین استاد همراه می شود. سعی نگارنده در این نوشتار، تشریح آموزش خوشنویسی به مثابه ی نسخه ای کامل از آموزش سنتی هنر(تجسمی) است. پرسش بنیادین این مقاله، چگونگی شکل گیری آموزش سنتی هنر در حیطه ی هنرهای تجسمی و در قالب های مرسوم امروزی در دپارتمان های آموزشی هنر تواند بود. شیوه ی آموزش خوشنویسی می تواند در این زمینه، راه گشا باشد.در آموزش خوشنویسی هر کدام از مشق های نظری، قلمی و خیالی، شکلی از نیازهای آموزشی شاگرد را مرتفع می سازد، واژه ی مشق که بر تجربه کردن دلالت دارد، مقام سیر و سلوک شاگرد را نیز به یاد می آورد، و نیز به منزله ی زیربنای تجربی شیوه ی سنتی آموزش برای وصول به هنرخوشنویسی و نیکونویسی به شمار می آید.از آن جا که هنر خوشنویسی وجهی مقدس و معنوی دارد، خوشنویس باید نسبت به کسب ملکات نفسانی همت گمارد تا ٌُ در خط او آینه وار انعکاس یابد.از این لحاظ استادان خوشنویسرساله هایی را برای آموزش هنرجویان به فراخور حال آماده کرده اند که«آداب الخط یا آداب المشق» نامیده می شوند.
تحلیلی بر ماهیت نقاشی های غاری پیش از تاریخ اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شگفت انگیز ترین کشفیات مربوط به گذشته انسان ، کشف نقاشی های غاری بود که در اواخر قرن نوزده میلادی اتفاق افتاد و جامعه ی علمی و هنری را با موضوع جدید تحت عنوان هنرِ پیش از تاریخ درگیر نمود. از زمان کشف این آثارِ شگفت انگیز ، نظریه های متعددی از سوی متخصصان گوناگون در باره ی چرایی آنها ارایه گردیده است که هر کدام از آنها با نگاه تخصصی خود توانسته اند تفسیری از آن آثار ارایه نموده، و پژوهشگران حوزه های مختلف علمی را به چالش بکشانند. این تحقیق تلاش می کند نظریه هایی را که از زمان کشفشان این آثار در محافل علمی مورد بحث قرار گرفته است را مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار داده و نتایجی را بدست آورد . از زمان کشف نقاشی های غاری تا امروز پنج نظریه به شرح زیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است : 1- هنر برای هنر، 2- توتمیسم، 3- جادو و شکار، 4- ساختارگرایی، 5- شمنیسم. در نتیجه بررسی هایی که بر روی نظریه ها ی مذکور که از دیدگاه های مختلف به موضوع نگریسته اند صورت گرفته است ، این واقعیت را اثبات می کند که هنرِ پارینه سنگی یک کارکرد مشخص و واحد نداشته است و فهم آن نیاز به یک کثرت گرایی تأویلی دارد.
حس مکان در فضای حقیقی و مجازی و نقش آن در معناسازی وتجربه اثر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
71 - 79
حوزههای تخصصی:
تجربه اثر هنری، تنها می تواند در"فضا" متصوّر باشد و دادوستد مفسّرانه مخاطب و اثر، فهم زیبایی شناسانه و معنابخشی، در فضاست که حادث می شود. شکل گیری مفاهیم نوظهوری چون حقیقت مجازی، قطعیّت حواس و تجربه ی شناخته شده ی آدمی از بُعد مکان را به چالش کشیده است و نیاز به بازنگری شیوه سنّتیِ تحلیل حس مکان را-که تاکنون بیشتر در مباحث معماری و شهرسازی و با رویکردی کالبدی تعریف می شده- بیش ازپیش ایجاد نموده است. در این مقاله، که از منظر پدیدار شناسی، و به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نقش دامنه های فضا در تفسیر مخاطب از اثر می پردازد و نقش حقیقت و مجاز در تولید معنا و تجربه زیبایی شناسانه اثر را مورد کنکاش قرارمی دهد، مسأله ی اصلی، قیاسِ درکِ بدنمند و ذهنی یک مکان و تأثیرات آن در به فهم آمدن اثر هنری است. اینکه تلقّی آدمی از واقعیّت مکان و درک آثار، چگونه با طرح فضاهای غیرحقیقی دستخوش تحول گشته؟ نتایج حاصل از بررسیِ ابعادی از فضا که به رابطه اثر و مخاطب می پردازد، منجر به آسیب شناسیِ حذف بُعد حقیقی مکان در نمایش اثر شده است که از وجه زیبایی شناختی و نیز اجتماعی موجب شکل گیری بحرانی به نام انسانی زدایی می گردد و درنتیجه تلاش برای تجربه اثر تنها در بُعد غیرمادّی، تجربیات مشاهده گر را به سطح پایین تری از ادراک تنزل می دهد.
مناسبات اسطوره و هنر در تفکر ارنست کاسیرر، والتربنیامین و تئودورآدورنو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
هنگامی که در نیمه نخست قرن بیستم بحث از لغزش عقل مدرن شد، اسطوره شناسی به شکلی جدّی مورد توجه قرار گرفت. تعاریف متنوعی برای اسطوره از سوی اسطوره شناسان و حتی برخی فلاسفه مطرح شد. دامنه ی این اسطوره شناسی ها در سال های پس از آن، به گستره ی نقد ادبی نیز کشیده شد و ترجیحات کارکردگرایانه ی متفاوتی در هنرها پدیدار شدند که از همین جریانات نشأت می گرفتند. ازجمله برخی از اعضای مکتب «فرانکفورت» همچون تئودور آدورنو، رویکردشان به نقد خردگراییِ پدید آمده در عصر روشنگری بود. در سوی دیگر، ارنست کاسیرر از طریق «فلسفه ی انتقادی» به ویژه تلاش کرد جایگاه اسطوره را از سایر صورت های سمبلیک همچون زبان و هنر، خودبسنده و مستقل تعریف کند. در بررسی آرای کاسیرر، آدورنو و نیز والتر بنیامین- با وجود تمایزات فکری ایشان در باب مناسبات میان اسطوره و هنر- به نظر می رسد آن چه که می تواند مرور عوالم گوناگون فکری ایشان را در کنار هم توجیه کند، اولاً: تمرکز و عزمی است که این اندیشمندان برای شناساندن و کنترل اسطوره همچون قدرتی تأثیرذار بر افکار بشر به خرج دادند. درثانی، شرایط اجتماعی و سیاسی تقریباً مشترکی است که ایشان در آلمان جنگ های جهانی و سال های پس از آن تجربه نمودند. در این مقاله مناسباتی که متأثر از رویکرد متفکران مورد نظر به اسطوره، میان اسطوره و هنر ترسیم شد، از تطبیق آرای ایشان مورد تحلیل قرار گرفته است.
مطالعه تحلیلی ساختار نگاره های نسخه خمسه نظامی سال 909 هجری موجود در کتابخانه بادلیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
5 - 21
حوزههای تخصصی:
ادبیات و هنر هر ملتی از پایه های بنیادین فرهنگ آن ملت محسوب می شود. ادبیات حماسی، غنائی، تعلیمی، مذهبی و عرفانی ازجمله مضامین پرکاربرد در هنر هستند و سرمنشأ آفرینش آثار ماندگار و غنای نگارگری ایران به شمار می روند. یکی از منابع ادبی مشهور که در دوره های مختلف موردتوجه هنرمندان بوده و توسط نگارگران مصور شده، خمسه نظامی است. یکی از نسخه های ارزشمند از خمسه نظامی مربوط به سال 909 هجری قمری مصادف با سال 1504 میلادی موجود در کتابخانه بادلیان دانشگاه آکسفورد است که در این پژوهش تلاش شده است ساختار طرح و ویژگی های شکلی و بصری نگاره های خمسه نظامی موجود در کتابخانه بادلیان بررسی و تحلیل شود. همچنین هدف دیگر، مطالعهٔ نسبت میان این نگاره ها با ویژگی های سبک شناختی مکتب شیراز است. پرسش های پژوهش عبارت اند از: 1. ویژگی های بصری و ساختار طرح و ترکیب بندی در نگاره های نسخه خمسه نظامی چیست؟ 2. نسبت میان این نگاره ها با ویژگی های سبک شناختی مکتب ترکمان شیوه شیراز چگونه است؟ پژوهش حاضر ازنظر هدف، بنیادی -نظری و از منظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. شیوه ی گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است و شش نگاره از این نسخه به روش غیر احتمالی انتخاب و به روش کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش گویای آن است که ساختار و ویژگی های بصری این نگاره ها شامل، سادگی و هماهنگی در ساختار ترکیب بندی ، بی آلایشی آمیخته با دقت در رسم عناصر بصری، اهمیت به پیکره های انسانی و تبدیل آن به مهم ترین بخش از فضای تصویر، ترسیم ساده مناظر طبیعی در خدمت ساختار تصویر و رسم قالب بندی شده گیاهان و تبدیل آن به فضاهای پرکننده، است. همچنین ویژگی های موجود با خصلت سبک شناختی سنت نقاشی مکتب نگارگری ترکمان شیوه شیراز در تناسب بوده و کیفیت زیبایی شناسانه خاص نگاره ها، توسط شکل ها و ترکیب آن ها در کنار یکدیگر قابل درک است.
اخلاق کاربردی و طراحی گرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
17 - 26
حوزههای تخصصی:
انتقاد افلاطون از اشکال گوناگون هنرتقلیدی حاکی از آن است که ارتباط میان هنر و اخلاق از گذشته مد نظر اندیشمندان بوده است. اما بحث اخلاق در طراحی گرافیک موضوعی جدید قلمداد می شود. بسیاری از طراحان گرافیک، در سالهای اخیر نسبت به تاثیری که بر مخاطب و جهان اطراف خود دارند، آگاه تر شده ، تلاش می کنند تا حد امکان مسئولیت اخلاقی خود را در قبال جامعه و آثاری که خلق می کنند، بپذیرند. اما ارتباط بین عمل کرد طراحی گرافیک و اصول اخلاقی چگونه تبیین می شود؟ این نوشتار ضمن بررسی ارتباط بحث اخلاق با طراحی گرافیک، سعی دارد با روش توصیفی و تحلیل نمونه هایی از آثار طراحی گرافیک، پاسخگوی سوال تحقیق باشد. اطلاعات این جستار از نوع کلامی و تصویری است که به روش اسنادی و مشاهده جمع آوری شده است. جامعه ی آماری، آثار طراحی گرافیک (تبلیغاتی)، نمونه گیری انتخابی و هدفمند می باشد. نتیجه این که، امروز آثار طراحی گرافیک در تکنیک های طراحی و ویژگی های بصری بسیار چشم گیر و اثرگذار هستند، اما اصول اخلاقی در اجرا و عمل کرد طراحی گرافیک کمتر دیده می شود. چه بسا اگر محدودیت های حاکمیتی برداشته شوند، شاهد شرایط بدتری باشیم. بنابراین تدوین یک آیین نامه ی اخلاقی منسجم و مشخص برای طرحان گرافیک ضروری می نماید. همچنین، لازم است در محتوای آموزشی برنامه های درسی، علاوه بر آموزش های تخصصی طراحی گرافیک، اصول اخلاقی نیز به هنرجویان آموزش داده شود.
خوانش رویکرد اسطوره سنجی نزد ژیلبردوران، با نگاهی به "زیور آرایه های باغ ایرانی"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
31 - 42
حوزههای تخصصی:
خوانش آثار هنری، با بهره گیری از روش های نقد اسطوره ای در ایران، یا بسیار ناشناخته باقی مانده است و یا به چند روش معروف نظیر سرنمونی یونگی، تک اسطوره ی کمبلی و نقد گونه شناسانه ی نوتروپ فرای، محدود شده است. روش های دیگر نظیر اسطوره سنجی، اسطوره کاوی و اسطوره متن که از جمله روش های کاربردی در تحلیل آثارهنری است، هنوز در سطح کشور کم شناخته باقی مانده است. از سوی دیگر، طیف های متنوع آثار هنرهای تجسمی و کاربردی با روش های مختلف نقد اسطوره ای، بارها مورد واکاوی قرار گرفته است. اما هنر زیورآلات؛ به مثابه ی هنرهای صناعی و کاربردی، نه تنها از حوزه ی نقد مغفول مانده، بلکه در حوزه ی نقدهای اسطوره ای نیز مطرح نشده است. جستار حاضر، به روش توصیفی – تحلیلی و تاریخی، با بهره گیری از روش اسطوره سنجی ژیلبر دوران انجام شده است. بررسی روش نقد اسطوره سنجی، سپس خوانش و واکاوی "زیورآرایه های باغ ایرانی" با استفاده از این روش، از جمله اهداف پژوهش حاضر است. جستار حاضر، به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که اسطوره ی کلان مستتر در "زیورآرایه های باغ ایرانی" که در ارتباط مستقیم با زندگی شخصی مؤلفان آثار است و نگارندگان را در یافتن اسرار مستتر در این مصنوعات، همراهی کرده است، چیست؟ توجه در مضمون کلی و همچنین جزئیات در خور پیکره ی مطالعاتی مورد نظر نوشتار – زیورآرایه های باغ ایرانی- نگارندگان را به این نتیجه رهنمون کرد که تمام موتیف ها و مضامین مستتر در ساختار مصنوعات، هرکدام به نحوی با اسطوره ی کلان "آرمان شهر" در ارتباط است.
تصوف و عرفان در مقام ویژگی گفتمانی رساله های خوشنویسی سده های هشتم تا یازدهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
115 - 124
حوزههای تخصصی:
تحولات تاریخی خوشنویسی اسلامی را می توان با شناخت گفتمان های مختلف حاکم بر آن در ادوار مختلف بازخوانی کرد. هدف این پژوهش نیز بازشناخت یکی از گفتمان های تاریخ خوشنویسی، یعنی گفتمان صوفیانه و تحلیل ساز و کارهای زمینه ای و رویه های تحمیل انگاره های عرفانی توسط این گفتمان بر رساله های خوشنویسی است. گفتمانی که به مرور بر اثر قدرت یافتن و دامنه نفوذ تصوف، در حدود سده های هشتم تا یازدهم هجری غالب گشت و آثار انگاره های عرفانی تحمیلی آن را در اقسام جریانات فکری و مشاغل و هنرهای این دوره می توان مشاهده کرد. این گفتمان همچنین سبب به وجود آمدن ویژگی های مشترک در متون و رساله های مربوط به هنر خوشنویسی گشت. بنابراین در این پژوهش با اتخاذ رویکرد تاریخی- تفسیری و بهره گیری از روش تحلیل گفتمان، به تعیین مفصل بندی ها و بازشناخت ویژگی های صوفیانه در رساله های خوشنویسی سده های هشتم تا یازدهم هجری پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تلقی عرفانی از هنر خوشنویسی، در مقام ویژگی گفتمانی و تاریخمند خاص این دوره بوده و نه تنها خصیصه ذاتی و همیشگی خوشنویسی اسلامی نبوده، بلکه در کشمکش و تقابل آشکار با سایر گفتمان های تاریخ ساز هنر اسلامی همچون گفتمان علمی- هندسی در سده های پیشین قرار می گیرد.
بنیان های نمادین و اعتقادی در نقوش سنگ نگاره های درّه نگارانِ سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
65 - 74
حوزههای تخصصی:
درّه ی نگارانِ سراوان یکی از مناطق برجسته ی سنگ نگاره ای در ایران بوده که مملو از نقوشی است که با ظرافت بر دل صخره ها حکّ شده و رگه هایی از پیش زمینه های اعتقادی و نمادین در اکثریت نگاره ها به چشم می خورد. این پژوهش با هدف بررسی و شناختِ نمادشناسانه ی سنگ نگاره های درّه نگاران سراوان و دلایل اعتقادیِ ایجاد نقوش از سوی مردم بدویِ آن سامان انجام و به دنبال پاسخ گوئی به این سئوال است که: بیشترین تصاویر حک شده بر صخره های این درّه، از چه نوعی بوده و مبتنی بر چه بنیان های نمادین و اعتقادی ترسیم شده اند؟ روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده و داده ها از طریق بررسی میدانی و ثبت مشاهدات نگارنده و نیز به روش اسنادی، گردآوری و به روش استدلال استقرایی، تحلیل شده-اند. یافته ها نشان می دهد که نگاره ها در درّه نگاران، به سه گروه جانوری، انسانی و هندسی تقسیم می شوند که نقوش جانوری بیشترین فراوانی را در بین سایر نقوش دارد. زمینه های نمادین و اعتقادی، نقشِ برجسته ای در طراحی نقوش داشته و به طور عمیقی با نحوه زیست و باورهای فکریِ مردم منطقه در آن زمان مرتبط بوده است. ضمن اینکه، بسیاری از بنیان های اعتقادی که در هنر صخره نگاریِ آن دوره نقش مؤثری داشته اند، در زندگی ساکنان فعلیِ منطقه، بوضوح قابل مشاهده است.
جایگاه "خط منحنی" در نقوش ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
15 - 22
حوزههای تخصصی:
در نزد مردمانی که ذوق و سلیقه ی آنان در بیان احساسهایشان به شعر می انجامد ، بی شک در خامه ی هنرمندانی که از آن فرهنگ نمو یافته اند ، به رانش و رقصی پرحس، در طرح و خط هایشان نیز می نشیند. حال اگر قومی بر سر کلمه ای و خواستگاهی در طول قرن ها وفادار بماند ، می تواند پیوندهای نزدیک و علایق مشترکی را در نمود ترسیمی خود با آن احساس ها ، در طول دوره ها دنبال کند، که از یک روح مشترک حاصل آمده باشد. بروز این علاقه نسبت به نوع طرح خطی و چگونگی ترسیم خاص آن در بستر تاریخ است، که، به نماد و مشخصه ی قومی می رسد تا شناسنامه و پایه کلی و اساسی طرح های ایرانی گردد . در طرح ها و نقش های ایرانی گونه ای "رویش" و"حرکت" وجود دارد که به وسیله نوع خاصی از خط به بیننده القا می شود ، تا نقوش را برای مخاطب "فرازمانی" بنمایاند. انتخاب و بررسی این خط اساسی ، که در بستر قوس و منحنی شکل گرفته است می تواند نشان دهنده ی سلیقه خاص قومی و تباری یک سرزمین باشد . این پژوهش خواهان آن است که به پرسش های زیر پاسخ دهد . 1- آیا خط و طرحی ثابت که مناسب با سلیقه فردی و تباری ایرانیان باشد وجود دارد؟ 2- این طرح و فرم خطی از چه اجزایی تشکیل یافته و چه مفهومی را دربر دارد؟
بررسی توصیفی مقالات تطبیقی در نشریه هنرهای زیبا- هنرهای تجسمی (هنرهای زیبا سابق) از سال 1390 تا 1396شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
115 - 122
حوزههای تخصصی:
علیرغم عادی بودن بررسی دوره ای نتایج تحقیقات علمی در بیشتر رشته های علمی، متاسفانه این مهم در میان تولیدات علمی شاخه هنر، بسیار ناچیز است. بررسی مقالات نشریه هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی (هنرهای زیبا سابق)، به عنوان یکی از قدیمی ترین نشریات علمی-پژوهشی حوزه هنرهای تجسمی، می تواند نمودی از فعالیت های علمی این حوزه را به نمایش بگذارد. هدف از این پژوهش، ارائه تصویری از وضعیت «مطالعات تطبیقی هنر» برای برنامه ریزی بهتر پژوهش های آینده در این حیطه است. سؤال اصلی این است که وضعیت مقالات علمی-پژوهشی در حوزه «مطالعات تطبیقی هنر» مندرج در نشریه هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی، چه نتایجی را نشان می دهد؟ روش تحقیق از نوع بررسی کمّی و توصیفی-تحلیلی مقایسه ای است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از منابع متنی و تصویری انجام شده است. جامعه آماری، کلیه مقالات چاپ شده در نشریه هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی از سال 1390 تا 1396 می باشد. براین اساس، از مجموع 244 مقاله چاپ شده در 7 دوره و 28 شماره این نشریه طی 7 سال، تعداد 173 مقاله در دسته مقالات مطالعات تطبیقی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش حاکی از این است که سیر موضوعی این گونه مقالات روندی روبه رشد و دارای نوعی ثبات قابل قبول است. این پژوهش، نشان دهنده بستر خام تحقیقات بین رشته ای است و به پژوهندگان پیشنهاد دارد که به مقالات بین رشته ای توجه بیشتری نشان دهند.
نقش رجوع به معیارها در ایده پردازی حُسن محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
57 - 64
حوزههای تخصصی:
مشاهده و ادراک حسن که همان مشاهده غایتها و جلوه های کمال در بستر هر موضوع است، از جمله توانمندی های لازم در سیر ایده پردازی های هنرمندی است که با دیدگاه اسلامی اقدام به هنرآفرینی می کند. پیش از این «تفکر غایت نگر» به عنوان عامل مهم در رسیدن به این توانمندی معرفی شده است؛ اما اندیشیدن تدابیر لازم و طراحی راهکارهایی جهت ساماندهی تفکر هنرمند برای رسیدن به ایده پردازی حسن محور، بدون آگاهی از چگونگی غایت نگر شدن تفکر امکانپذیر نیست. با نظر به مبانی معرفت شناسی اسلامی، عقل کلی نیروی تشخیص حسن از سوء است لذا پژوهش حاضر که از نوع تحقیق بنیادی است با هدف تکمیل بسترهای علمی لازم در حسن محور شدن ایده پردازی هنرمند بر مولفه تعقل متمرکز شده و با بهره مندی از مبانی قرآنی و همچنین آراء علامه طباطبایی با روشهای توصیفی-تحلیلی و استدلالی نحوه سازو کار آن را در غایت نگر و حسن بین شدن تفکر هنرمند مورد پژوهش قرار می دهد. بررسی ها نشان می دهد اساسا حسن محور شدن ایده-های هنرمند مستلزم همراهی تفکر با تعقل است. تعقل هنرمند به معنای رجوع او به معیارهای حق و ارزیابی گزاره ها بر مبنای این معیارهاست و هر گونه تدبیری برای ارتقاء ایده هنرمند به سمت حسن محور شدن ناظر به اصلاح معیارها خواهد بود که حداقل در سه مرحله باید مورد توجه باشد.
مطالعه جناس بصری در طراحی گرافیک و کاربرد آن در طراحی پوسترهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
77 - 88
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش، مطالعه جناس بصری در طراحی گرافیک و کاربرد آن در طراحی پوسترهای اجتماعی است. جامعه هدف در این تحقیق، پوسترهای اجتماعی طراحی شده در کشورهای عضو اتحادیه اروپا است که در سالهای 2000 الی 2014 طراحی شدهاند و طراحان جناس را دستمایه اصلی برای خلق اثرشان قرار داده اند. ازاین رو با نمونه گیری هدفمند تعداد 30 پوستر که دارای بیشترین متغیرهای مورد بحث در تحقیق بودند، به عنوان جامعه نمونه، انتخاب شدند. پژوهش حاضر به منظور شناسایی و تحلیل ویژگی های جناس بصری در پوسترهای جامعه و در پی پاسخگویی به سؤال چگونگی کاربرد آرایه جناس در ابن پوسترها است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. ابتدا پوسترهای جامعه نمونه با استفاده از کارت مشاهده محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفتند، سپس دادههای به دست آمده از کارت مشاهده پس از تبدیل به جدول هایی، توصیف و تحلیل شدند. مهم ترین یافته ها نشان می دهند که استفاده از جناس بصری در طراحی پوستر، برای موضوعات گوناگون به ویژه موضوعات اجتماعی، انتخابی هوشمندانه است چراکه یک راه حل خلاقانه در خلق اثر است و با ترکیب کارکرد بیانگر، ساخت کانونی و حروف تایپی می تواند باعث ارتباط سریع با مخاطب، جلب توجه او و انتقال سریع پیام اثر شود.
نمادشناسی و گونه شناسی شیرسنگی های ایران با تأکید بر نقوش و خطوط پیرامونی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
103 - 113
حوزههای تخصصی:
شیرسنگی تندیسی است نمادین، تاریخی و بیشتر انتزاعی، بر مزار سلحشوران و بزرگان که ریشه در باورهای آیینی، شیعی و قومی دارد. اغلب این تندیس در مناطق بختیاری نشین مشاهده می شود. هدف بازشناسی و تحلیل فرمی و نمادین پیکره هاست. پرسش این است که آیا این پیکره در مناطق مختلف ایران و در دوره های تاریخی، از منظر زیبایی شناختی و مفاهیم شاهد تفاوت هایی بوده است یا خیر؟ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطّلاعات، کتابخانه ای و میدانی است. دامنه پراکندگی این تندیس در 10 استان و 40 شهرستان است و حجم نمونه های مورد مطالعه در این مناطق 550 مورد است. در خوزستان و چهارمحال و بختیاری، پیکره ها از فرمی مکعب گونه برخورداند، دارای شیبند و نماد شجاعت محسوب می شوند. در شهر اصفهان، پیکره ها حالتی آرام و بدنی منحنی دارند که بیشتر نماد نگهبان هستند. در لرستان و برخی شهرهای استان اصفهان پیکره ها چهره ای انسان نما دارند، از شیب کمتری برخوردارند و نماد شجاعتند. در یاسوج و استان فارس، پیکره ها کمی انحنا دارند، حرکت را تداعی می کنند و نماد شجاعتند. در شمال غرب کشور خیز و جهش نمونه بختیاری مشاهده نمی شود و نمادی از شجاعت محسوب می شوند.
خوانشی نشانه شناختی از یک رویای شاهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
47 - 56
حوزههای تخصصی:
در بین نقاشی های دربار گورکانیان در هند، تعداد زیادی نگاره های تک برگی از چهره پادشاه، خاندان سلطنتی، درباریان و پادشاهان و سفرای دیگر کشورها، برجای مانده است. در مقاله پیش رو نگاره ای با عنوان«رویای جهانگیر» از نقاشی های دوران جهانگیر شاه گورکانی، انتخاب شده است. این نگاره که ملاقات خیالی شاه عباس اول و جهانگیر را به تصویر کشیده است پیام های متضادی از تمایل به دوستی و در همین حال میل به غلبه و برتری جویی را به مخاطب منتقل می کند. این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که: نقاشِ تصویر به دنبال پاسخگویی به کدام تمایلات جهانگیر شاه، به عنوان سفارش دهنده اثر بوده است؛ در این راستا با استفاده از روش نشانه شناسی اجتماعی تصویر به تحلیل محتوایی تصویر و خوانش دلالت های ضمنی این متن پرداخته شده است. در نهایت توانستیم به دلالت های ضمنی و آنچه که متن از بیان مستقیم آن اجتناب کرده، دست پیدا کنیم. بر اساس نتایجی که از تحلیل این نگاره به دست آمد می توان گفت دست کم پس از ماجرای قندهار، دلیل ادعای دوستی و برادری جهانگیر با شاه عباس نیاز به یک متحد قدرتمند در منطقه و عدم توان مقابله با او بوده و نه خواستی حقیقی.
عملکرد تجسمی مکان «نقطه» در نوشتارنگاری فارسی
حوزههای تخصصی:
مساله مورد توجه این تحقیق این است که در گرافیک ایران پیوسته ساختار شکنی هایی در نوشتارنگاری انجام می شود ، نظیر شکستن حروف از حالت متصل به شکل منفصل، جابه جایی نقاط،پر کردن حفره های حروف مدور ، حذف نقطه ها ، ... که گاهی دارای هدف صرفاً زیباشناسانه است و نوشتار را از کارکرد اصلی خود –یعنی خوانش پیام کلامی- دور می سازد. هدف این پژوهش ، دستیابی به عملکرد تجسمی نقطه ی حروف در نوشتارنگاری فارسی به منظور ترغیب خلق آثارجدید که در عین ایجاد چالش های بصری منطقی و هماهنگ با محتوای پیام، به حفظ توام جنبه های زیبایی وکارکردی نوشتارنگاری در پیام گرافیکی بپردازد . در این مقاله کنش تجسمی (جهت ، تاًکید ، تعادل، چرخش، حرکت، و...) بر مکان نقطه در نوشتارنگاری فارسی از طریق تحلیل حروف نقطه دار _درکاربرد عنوان و شعار که در آنها به دلیل بزرگ بودن نسبت به سطح محدوده، نقطه حروف در موقعیت نقطه تجسمی قرار می گیرد _ بر اساس قوائد مبانی هنرهای تجسمی با رویکرد نظریه گشتالت در هنر بررسی گردیده است . نمونه های مورد بررسی حروف نقطه دار فونت های ساده و بدون تزئینات فارسی و در دسترس عموم طراحان گرافیک بود ، که از لحاظ ساختار تجسمی دارای ویژگی مشابهت هستند . در تحلیل ها تاکید بر حروف منفصل و نمونه ای از اتصالات به عنوان جمله انجام شده است . نتایج حاصله نشان می دهد که مکان نقاط در حروف نقطه دار ، در نوشتارنگاری کاربردی ساده و بدون تزئینات فارسی ، از منظر شکل گیری روابط دیداری قانونمند ، اهمیت دارد و بر این نکته تأکید شد که جابجایی غیر قانونمند نقاط در نوشتارنگاری فارسی ، روابط دیداری حاکم بر آن را مختل می کند . کاربرد این جستار ، لزوم ایجاد هر گونه تغییر و نو آوری در نوشتارنگاری فارسی ، در چارچوب شناخت دقیق قوائد مبانی دیداری حاکم بر آن ها ، و در عین حال حفظ فرایند سهولت خوانش بود . واژگان کلیدی:نوشتارنگاری فارسی ، نقطه حروف فارسی ، نقطه تجسمی