ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۴٬۴۶۷ مورد.
۷۴۱.

ارجاع به زمان از دست رفته، به مثابه امر حاضر در عکس های خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارجاع رولان بارت زمان گذشته عکس های خصوصی آنجا بودگی مصداق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۳ تعداد دانلود : ۱۲۹۶
عکس همواره چیزی را از گذشته، ردّ و جعل می کند. تأکید حضور-آن-جای مصداق در عکس بی گمان نشأت از فهمی در برابرِ آن دارد که فحوای چنین ردّی را بر تنِ عکس مورد پرسش قرار می دهد. ارتباطِ با گذشته ای که عکس به مثابهِ هستی درذاتِ خود سودای آشکارگی اش را دارد، در زمانِ حال که رؤیتِ آن را مهیا می سازد، به سانِ کنشی است متأخر که از جانبِ مخاطبِ خاصِ عکس، ادراک می شود. چه که او همزمان با رؤیت، به خوانش گذشته ای مشغول است که به جز در عکس، ""حضور""ش را چنین مستند نمی توان مطالعه کرد. وجودِ زمانِ گذشته در بطنِ عکس با عناصری گره می خورد که برای مخاطب خود حاملِ فهمِ پیشینی هستند از هر آنچه در زندگیِ ازدست رفتة او تداعی گر معنا بوده، و توأمان اصرار می ورزند بر موقتی بودنِ تمامی انگاره های ذهنی و عینی که میانِ وی و سطحِ عکس در جریان است. بنابراین، چگونه است که آن-جا-بودگیِ همارة مصداق و پیوندِ همیشگیِ ""واقعیت و گذشته"" که ""ارجاعِ"" عکس از بطن آن برمی خیزد، یکی شدن حقیقتِ عکس را (مصداقی که حضورش دیگر تنها منوط به قاب عکسی است که در برابرِ دیدگان است)، با واقعیتِ آن (""آنچه بوده"" از مصداقی که در برابرِ دوربینِ عکاسی، حضوری واقعی و آنی، داشته است) پایه گذاری می کند؟ رولان بارت1، در آخرین کتاب خود، اتاق روشن2، ""ارجاع"" را گوهر عکس می نامد؛ ارجاع به ""آنچه بوده""، که اکنون به سان امری حاضر و کنش گر در عکس حضور دارد. در مقالة حاضر به بررسی چگونگیِ هستومندیِ زمانِ گذشته در بستر عکس، و تبیینِ ویژگی های متمایز ""ارجاع به گذشته"" در عکس های خصوصی پرداخته و تأثیراتی را که چنین ""ارجاعاتی"" به مثابه هستیِ عکس در خوانش و تأویلِ اثر بر مخاطبِ خود خواهند داشت، مورد تحلیل قرار خواهیم داد.
۷۴۴.

گاهنگاری سفال مینایی براساس نمونههای کتیبه دار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفال مینایی دوره میانی اسلامی سفالینهنگاری کتیبهنگاری ابوزید کاشانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۲۵۰
در دوره میانی اسلام در ایران، مینا، یک اصطلاح کلی برای لعاب روی فلز، شیشه و سفال بود اما در دوره معاصر، مینایی به گروه خاصی از سرامیک، با نقاشی رولعابی و تزیینات پیکره​ای، هندسی و گیاهی اشاره دارد که در بسیاری موارد به کتیبه​هایی مزین بوده و با طلا نیز آراسته شده است. این سفالینه​های کتیبه​دار، جایگاهی برای پیوند دو هنر سفالگری و خوشنویسی است و نشان می​دهد علاوه بر اینکه خوشنویسی در تزیین سفالینه​ها حضور یافته، بلکه بستر مناسبی برای انتقال مفاهیم نیز بوده​است. کتیبه​های رقم​دار روی ظروف مینایی، این آثار را به اسناد با ارزش تصویری در هنر ایران بدل کرده​است. با استناد به این تاریخ ها و رقم​ها، می​توان محدوده زمانی تولید مینایی را تخمین زد و صنعتگران فعال در این صنعت را شناسایی کرد. هدف این پژوهش، گاهنگاری سفال مینایی براساس نمونه​های دارای تاریخ و رقم ​است. نتایج پژوهش نشان می​دهد، تولید این محصولات بین سال های 575 و 616 ه .ق بوده​است. القاب و کنیه ​سازندگان نیز، مرکز اصلی تولید مینایی را شهر کاشان نشان می​دهد. علاوه براین، با استناد به رقم​های نگاشته شده می​توان شاخص​ترین صنعتگر مینایی را ابوزید کاشانی دانست. این پژوهش مبتنی بر شیوه توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه​ای و مطالعات تصویری سفال های مینایی انجام شده​است. 
۷۴۵.

تحلیل مضامین ادبی نقوش پارچه های صفوی با نگاهی به آثار غیاث الدین نقش بند

کلیدواژه‌ها: پارچه های صفوی لیلی و مجنون غیاث الدین نقش بند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۲۵۵
از آنجایی که پارچه های زربفت و مخمل، که جزو منسوجات فاخر و ذی قیمت محسوب می شود در عصر صفوی رواج تام داشته و نقوش بافته شده بر پارچه های زربفت و مخمل این دوره از تنوع بسیاری برخوردار بوده است، لذا تحقیق حاضر با هدفتحلیل مضامین ادبی نقوش پارچه های صفوی، به آثار غیاث الدین نقش بند پرداخته است. این مقاله به شیوه اسنادی با مطالعه در 2 نمونه از پارچه های طراحی شده توسط غیاث الدین نقش بند که از طراحان به نام دوره صفویه می باشد، به تحلیل مضامین و داستان های ادبی مستتر در نقوش و طرح های باز تولید شده برروی پارچه های زربفت و مخمل آن دوره می پردازد. بطور کلی یافته های تحقیق نشان می دهد که مضامین ادبیات غنایی، در نقش پارچه این دوره تبلور یافته و از آن جا که بسیاری از نگارگران آن عصر خود طراح پارچه بوده اند، از پارچه به عنوان بستری برای هنرنمایی خود استفاده کرده اند و از طریق ارتباط موجود میان ادبیات و نگارگری، به طرح و نقش روی پارچه تسری پیدا می کند.
۷۴۸.

مطالعه نقش استعاره درمحصولات صنعتی در دوره ی پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره محور همنشینی و جانشینی تحلیل ساختاری متن طراحی پست مدرن محصولات صنعتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۲۰۱
زبان، درک ما را از واقعیت شکل می دهد و استعاره، ابزاری است برای توسعه ی زبان. پس استعاره ابزاری است برای توسعه ی ادراک ما از واقعیت. درگذار از دوره ی مدرن به پست مدرن، هنرمندان از استعاره و تمثیل به عنوان ابزاری برای شکل دادن به این تصویر متفاوت از واقعیت استفاده کردند. هدف از این مقاله، تشریح جزئیات این امر از منظر ساختارگرایی است. از این منظر استعاره، جانشینی اجزایی از بافت معنایی ناهمسان در نمودار همنشینی است. این مقاله، محصول را به مثابه متن بررسی می کند و با در نظر گرفتن سال های شکل گیری و به اوج رسیدن رویکرد پست مدرن و به شیوه ی تحلیل ساختاری متن، به مطالعه ی محصولاتی می پردازد که با هدف پشت سرگذاشتن پارادایم های غالب مدرنیته، طراحی شدند. نمونه هایی که برای این تحلیل انتخاب شدند، آثار سه دسته از طراحان بودند که در غالب سه سبک طراحی شده اند؛ رادیکال دیزاین و ممفیس در ایتالیا، دروخ در هلند و سبک پانک در آثار طراح انگلیسی، رون آراد. یکی از نکات مشترک میان این محصولات استفاده از استعاره برای غلبه بر وضعیت تک صدایی هنر مدرن است. نتیجه ی این پژوهش دست یافتن به دیدگاهی است که در نهایت امکانات بسیاری در جهت خلق محصولات جدید و  خلاقانه در اختیار طراحان قرار می دهد.
۷۵۰.

چیدمان گرافیک: تأملی بینامتنی میان مسخ کافکا، فیلم مگس دیوید کراننبرگ و آثار گرافیتی لودو

کلیدواژه‌ها: بینامتنیت کافکا کراننبرگ لودو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۸۴
بینامتنیت از گرایش هایی تلقی می شود که در حوزه ی نشانه شناسی اهمیت ویژه ای دارد و مورد توجه بسیاری از منتقدان ادبی و هنری قرار گرفته است. بینامتنیت بر این اصل استوار شده است که هیچ متنی بدون پیش متن نیست. بینا متنیت بر این اندیشه است که متن نظامی بسته، مستقل و خودبسنده نیست. بلکه پیوندی دوسویه و تنگاتنگ با سایر متون دارد. حتی می توان گفت که در یک متن مشخص هم مکالمه ای مستمر میان آن متن و متونی که بیرون از آن متن وجود دارند، جریان دارد. این متون ممکن است ادبی یا غیر ادبی باشند. در این نوشتار سعی شده است رابطه بین آثار نویسنده ای به نام کافکا، فیلمسازی به نام کراننبرگ و آثارگرافیتی لودو که هر کدام یک شاخه جدا از هنر و نویسندگی هستند با رویکرد بینا متنی بررسی شود. این آثار از این نظر که همگی به گرفتار شدن انسان در دست ساخته های خودش اشاره دارد با هم تشابهاتی دارند، بدین منظور سعی شده است ارتباط بینامتنی بین آنها جستجو شود. هدف از این تحلیل، دریافت تعامل و پیوستگی میان این متن های هنری می باشد. در این روند شخصیت ها، درون مایه و روایت ها بر اساس شرایط اجتماعی و فرهنگی که در آن وجود دارند بعنوان نشانه های متنی، نماینگر پیوند و فهم مشترک این آثار مطرح می شوند.
۷۵۲.

بررسی نقش مایه های سنگ نگاره خزانِ بیرجند در استان خراسان جنوبی

کلیدواژه‌ها: خراسان جنوبی نقوش هنر صخره ای سنگ نگاره خزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۱ تعداد دانلود : ۱۱۰۲
سنگ نگارها از نظر انجام مطالعات تاریخ هنر، باستان شناسی و مطالعات انسان شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. محور اصلی مقاله حاضر معرفی یکی از مهم ترین نگاره های استان خراسان جنوبی با نام سنگ-نگاره خزان در شهرستان بیرجند است. گردآوری اطلاعات به دو روش میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج پژوهش و مطالعات تحلیلی کنده نگاره ها بر پایه نمونه های برگزیده نقش مایه است. تعدادی از نقوش نویافته هستند؛ گونه ها و ریخت های متنوع جانداران و اشیاء کنده شده بر سنگ ها و صخره ها را معرفی می کند. نقوش شاخص یافت شده به نقوش حیوانی، انسانی، نمادین و تعدادی نقوش نامعلوم تقسیم بندی می-شوند. این نقوش علاوه بر تنوع نقش مایه از نظر قدمت نیز اهمیت زیادی دارند.
۷۵۳.

پژوهشی بر ارتباط موضوعی نقوش به کار رفته بر سطوح ابینه با متن ادبی آنها در نگاره های شاهنامه ی شاه تهماسب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقاشی دیواری دال مدلول دلالت شاهنامه ی شاه تهماسب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۷۳
نقاشی دیواری از عناصر تصویری به کار رفته در نگارگری است که ذهن مخاطب در مورد  نوع ارتباط آن با موضوع نگاره به چالش کشیده می شود. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی این عنصر تصویری با دیگر عناصر و دستیابی به کارکرد آن در تعامل با موضوع نگاره بر اساس الگوی سوسوری بوده است.20 نمونه از نگاره های شاهنامه ی تهماسبی با نقوش مختلف برای بررسی این رابطه انتخاب شده است. به منظور جمع آوری مطالب، مطالعه ی هم زمان تصاویر و اشعار داستان در مقاطع مختلف آن صورت گرفته است. یافته های پژوهش به شیوه کیفی بررسی شده، سپس با روش تحلیلی و تطبیق دال و مدلول و بررسی روابط آنها در سطوح مختلف، به ارائه ی ارجاعات و دلالت های مفهومی در نقاشی دیواری ها پرداخته است. در 14 نگاره، نقاشی های دیواری به طور مستقیم و غیرمستقیم به ابیاتی از اشعار داستان ارجاع دارد. براساس تحلیل صورت پذیرفته، نقش ها علاوه بر کارکرد تصویری در جهت ایجاد ساختار ترکیبی مناسب و زیبا، به بیان موضوعی داستان کمک کرده اند. نقاشی های دیواری ، گاه نشانه هایی دال بر اتفاقی در آینده هستند، و گاه به فضا سازی شرایط موجود کمک می کنند. همچنین تأکید بر موضع گیری نگارگر مبتنی بر درست و نادرست بودن اتفاق دارد. این ویژگی ها سبب روایت تصویری کامل تری از داستان شده است.
۷۵۴.

کارستان هنری محمدباقر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آقا نجف علی نقاش باشی علی اشرف محمدباقر محمدحسن محمدعلی بیک نقاش باشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۹۴
مهم ترین موضوعی که در بررسی و ارزیابی زندگی هنری محمدباقر یا آقاباقر، نقاش قرن دوازدهم هجری، مطمح نظر نگارنده است، اثبات زنجیره پدر- فرزندی او با محمدعلی بیک نقاش باشی است. برای این منظور، اسناد و مدارک موجود، به ویژه بعضی از آثار خود محمدباقر که در ساری اجرا شده است، ارزیابی و تحلیل شد. محمدباقر در بعضی از آثار خود به بازنمایی و بازسازی برخی از آثار جدش، علی قلی بیک جبادار، پرداخته است. از جملگی این اسناد و شواهد بر می آید که وی فرزند محمد علی بیک نقاشباشی بود که در نزد علی اشرف (نقاش قرن دوازهم هجری و شاگرد محمد علی بیک نقاشباشی)، به فراگیری نقاشی لاکی و تذهیب و غیره می پردازد و سپس همراه هم دوره ای های خود، محمدصادق و محمدهادی، نزد میرزا مهدی خان استرآبادی، منشی و مورخ نادرشاه، تقرب می جوید و بعدها همراه دوستانش به دربار کریم خان زند راه پیدا می کند و در پروژه های هنری دربار مشارکت می جوید و چندی بعد وارد دربار قاجار می شود. گفتنی است که در نیل به نتایج منطقی در این مقاله، از روش استقرایی و با امعان نظر به فرایند توصیف، ارزیابی و تحلیل و فرایند کلی نقادی علمی استفاده شده است.
۷۵۶.

چیدمان عکس: روایت در هنرهای تصویری معاصر با نگاهی به عکس های صحنه پردازی شده گریگوری کرودسون

کلیدواژه‌ها: روایت روایت شناسی عکاسی صحنه پردازی شده فیلمنامه های پایان باز گریگوری کرودسون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰۷ تعداد دانلود : ۲۸۲۳
روایت های جهان بیشمار اند و قدمتی برابر با آفرینش بشر دارند. منطق روایت شناسی مبتنی براین فرض است که زنجیره ای از رویدادها می تواند به تبیین رویدادی منفرد بینجامد. پس می توان اضافه کرد که روایت ذاتا نه با فرایندها، بلکه با شکست فرایندها یعنی با گسستن از روند متعارفِ رویداد، سروکار دارد و جذابیت ناشی از هنجار شکنی و روایت پذیری ناشی از این جذابیت از وقوع حادثه در شرایط خاص برمی آید و نه از مسیر منطقی امور. روایت در ذات خود منشی کلامی دارد، پس برای بررسی مسائل روایت در هنرهای تصویری به ویژه هنر عکاسی باید از این پرسش بنیادین آغاز نمود که روایت چیست؟ در پژوهش پیش رو، روایت در هنر عکاسی که یکی از خصیصه های آن روایی بودن است، پیگیری میشود. به ویژه در یکی از سبک های معاصر عکاسی به نام عکاسی صحنه پردازی شده. بررسی روایت در این سبک و تحلیل آثار گریگوری کرودسون هنرمند شاخص آن، این نتیجه را بدست می هد که هنرمند در مقام کارگردان به بیان روایت شخصی خود می پردازد اما پایان روایت را به مثابه فیلمنامه های پایان باز به مخاطب واگذار می کند، به نوعی هنرمند و مخاطب در راه آفرینش معنا ارتباطی تعاملی دارند. در روند پژوهش از مطالعه کتابخانه ای و بررسی آرشیوهای تصویری متفاوت از هنرمند نام برده، استفاده شده است.
۷۵۷.

بررسی وتحلیل نقاشی های عامیانه مذهبی تکیه خوانساری در تخت فولاد اصفهان

کلیدواژه‌ها: مجموعه تخت فولاد تکیه خوانساری نقاشی های مذهبی مفاهیم نمادین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۲۰۳
قوش مذهبی نه تنها بر روی تابلوهای نقاشی، بلکه به عنوان بخشی از تزیینات معماری بر روی دیواره بسیاری از بناها، البته با توجه به کاربری سازه، مشاهده می شود. تکایا یکی از بناهایی است که با توجه به جایگاه و موقعیت اجتماعی خود، مورد توجه هنرمندان نقاش بوده است. کاربرد تکایا بیشتر برای برگزاری مراسم نمایشی مذهبی و آیینی از جمله نقالی،تعزیه و شبیه خوانی بوده است. به همین دلیل این مکان، در جامعه از ارزش و جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. تکیه آقاحسین خوانساری واقع در شهرستان اصفهان و در بخش جنوب غربی مجموعه فرهنگی تخت فولاد واقع است. این سازه یکی از معدود تکیه هایی است که در آن علاوه بر معماری، مقرنس کاری و کاشی کاری هنرمندانه دوره صفوی، شاهد آثاری از نقاشی دیواری هستیم. این نقاشی ها، با مضامین مذهبی و با تفکر شیعی ساخته و پرداخته شده است. سبک این گونه نقاشی به نحوی است که در کنار نقوش مذهبی، شاهد مفاهیم نمادین هستیم. در این پژوهش که بر اساس رویکرد علم باستان شناسی انجام پذیرفته، سعی شده چگونگی مضامین نمادین و مذهبی نقاشی دیواری این سازه شناسایی و واکاوی گردد. این تحقیق از نظر هدف، از نوع تحقیق های بنیادی است. هدف این مقاله، معرفی و ریشه یابی مفاهیم نمادین به کار رفته در نقوش دیواری تکیه خوانساری و شناسایی دیدگاه ها و اندیشه های هنرمندان نقاش این سازه است. یافته اندوزی داده ها به روش میدانی و اسنادی انجام گرفته است. به طور کلی نتایج مطالعات نشان می دهد که مفاهیم نمادین در قالب مضامین مذهب شیعی بازتاب ویژه ای داشته است و همچنین تحولات اجتماعی و سیاسی حکومت صفوی نقش بسزایی در شکل گیری هنری آن دوره داشته است.
۷۵۸.

روایت شاهنامه بر جام سفالین بیژن و منیژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفالنگاره جام سفالین بیژن ومنیژه شاهنامه داستان بیژن ومنیژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۲۲۸
جلوه های بارز هنر تصویری کهن را می توان برروی سفالنگاره های به جای مانده از قرون مختلف تاریخی ایران یافت. این آثار در گستره تاریخ، تمام سنن تصویر نگاری ایرانی راحفظ و انتقال داده اند، سننی که با روح هنر نقاشی ایرانی آکنده گشته و هویت تاریخی و ملی ایرانی را به تصویر کشیده اند. مورد مطالعاتی سفالنگاره بیژن و منیژه در راستای این تلاش نمونه مناسب و بستری جهت تحقیق معرفی می شود. جام سفالی با بهره گیری از زبان تصویری و رمزگونه به روایت داستان بیژن و منیژه از شاهنامه فردوسی پرداخته است. نوشتار حاضر می کوشد، با بررسی و شرح تصاویر جام سفالی در تطبیق آن با متن کلامی شاهنامه به رمز گشایی نقوش سفالنگاره بپردازد. جهت نیل به این مقصود، روایت داستان بیژن و منیژه از یک سو و خوانش متن تصویری سفالنگاره از سوی دیگر مورد بررسی قرار می گیرد. در این روند مشخص می شود، که چگونه متن کلامی شاهنامه از بستر نوشتار بربستر سفالینه انتقال یافته و هنرمند نقاش به گونه ای هنرمندانه دوازده فرم تصویری از داستان شاهنامه را منتخب و بر جام سفالی منقوش کرده است.مولف مقاله تلاش دارد با آنالیز و تحلیل دوازده فرم تصویری و تطبیق آن با داستان شاهنامه به هدف مقاله که همانا خوانش تصویری جام سفالین بیژن و منیژه است، نائل آید.
۷۶۰.

باژگونی مفهوم یک نماد (بررسی کهن الگوی مار در ایران و سرزمین های همجوار)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مار ناگا اژی واجت مدوسا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۲۴۱
این نوشتار تلاش دارد با نگاهی بر اساطیر و باورها و نیز نقشمایه های به جای مانده بر روی آثار هنری، بازنمایی کهن الگوی مار را در هنر ایران و سرزمین های همجوارش (میان رودان، مصر، هند و یونان باستان) از آغاز تا هزاره نخست پ.م پیگیری کند و در این راه با پژوهشی تطبیقی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و موزه ای، به پی جویی ارتباط میان این فرهنگ ها بپردازد. به نظر می رسد مفهوم بن مایه مار در این سرزمین ها طی چند هزار سال دگرگون و حتی باژگونه شده است. از این رو بررسی این انگاره، برای آگاهی از چگونگی تغییر رویکرد انسان به نمادهایش در گذر زمان ضروری به نظر می رسد. مار که در هنر پیشاتاریخی این سرزمین ها نقشی ایزدی، بارورکننده، شگون مند و حفاظت گر دارد و نگاهبان آب ها و دارایی ها است، در اندیشه مردمان هزاره نخست پ.م و پس از رواج ادیان تاریخی سامی و آریایی به تدریج به نیروی اهریمنی تباه کننده می پیوندد. نگارنده با کاوش در اسناد تاریخی، این جایگزینی را به سبب تبدیل ساختار مادرمرکز به پدرمرکز در جامعه ساکن در این سامان می داند. برای یافتن مفاهیم پنهان در پس کهن الگوی مار به نقش این جانور بر روی آثار بازمانده از خاور کهن پرداخته و سپس به یاری نوشتارها و اساطیر، معنای این بن مایه بازخوانی می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان