فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۴٬۴۶۷ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
13 - 22
حوزههای تخصصی:
نقاشی دیواری از عناصر تصویری به کار رفته در نگارگری است که ذهن مخاطب در مورد نوع ارتباط آن با موضوع نگاره به چالش کشیده می شود. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی این عنصر تصویری با دیگر عناصر و دستیابی به کارکرد آن در تعامل با موضوع نگاره بر اساس الگوی سوسوری بوده است.20 نمونه از نگاره های شاهنامه ی تهماسبی با نقوش مختلف برای بررسی این رابطه انتخاب شده است. به منظور جمع آوری مطالب، مطالعه ی هم زمان تصاویر و اشعار داستان در مقاطع مختلف آن صورت گرفته است. یافته های پژوهش به شیوه کیفی بررسی شده، سپس با روش تحلیلی و تطبیق دال و مدلول و بررسی روابط آنها در سطوح مختلف، به ارائه ی ارجاعات و دلالت های مفهومی در نقاشی دیواری ها پرداخته است. در 14 نگاره، نقاشی های دیواری به طور مستقیم و غیرمستقیم به ابیاتی از اشعار داستان ارجاع دارد. براساس تحلیل صورت پذیرفته، نقش ها علاوه بر کارکرد تصویری در جهت ایجاد ساختار ترکیبی مناسب و زیبا، به بیان موضوعی داستان کمک کرده اند. نقاشی های دیواری ، گاه نشانه هایی دال بر اتفاقی در آینده هستند، و گاه به فضا سازی شرایط موجود کمک می کنند. همچنین تأکید بر موضع گیری نگارگر مبتنی بر درست و نادرست بودن اتفاق دارد. این ویژگی ها سبب روایت تصویری کامل تری از داستان شده است.
کارستان هنری محمدباقر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
27 - 37
حوزههای تخصصی:
مهم ترین موضوعی که در بررسی و ارزیابی زندگی هنری محمدباقر یا آقاباقر، نقاش قرن دوازدهم هجری، مطمح نظر نگارنده است، اثبات زنجیره پدر- فرزندی او با محمدعلی بیک نقاش باشی است. برای این منظور، اسناد و مدارک موجود، به ویژه بعضی از آثار خود محمدباقر که در ساری اجرا شده است، ارزیابی و تحلیل شد. محمدباقر در بعضی از آثار خود به بازنمایی و بازسازی برخی از آثار جدش، علی قلی بیک جبادار، پرداخته است. از جملگی این اسناد و شواهد بر می آید که وی فرزند محمد علی بیک نقاشباشی بود که در نزد علی اشرف (نقاش قرن دوازهم هجری و شاگرد محمد علی بیک نقاشباشی)، به فراگیری نقاشی لاکی و تذهیب و غیره می پردازد و سپس همراه هم دوره ای های خود، محمدصادق و محمدهادی، نزد میرزا مهدی خان استرآبادی، منشی و مورخ نادرشاه، تقرب می جوید و بعدها همراه دوستانش به دربار کریم خان زند راه پیدا می کند و در پروژه های هنری دربار مشارکت می جوید و چندی بعد وارد دربار قاجار می شود. گفتنی است که در نیل به نتایج منطقی در این مقاله، از روش استقرایی و با امعان نظر به فرایند توصیف، ارزیابی و تحلیل و فرایند کلی نقادی علمی استفاده شده است.
چیدمان گالری: مجموعه عکس های خانواده شفیع پور
حوزههای تخصصی:
تبیین وجوه معنوی خوشنویسی با تأکید بر رساله صراط السطور سلطانعلی مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
بررسی رویکرد کیچ در عرصه ارتباطات بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه کیچ در قلمرو هنر به معنای آثار تکراری، تقلیدی و قابل دسترس است که با ویژگی هایی نظیر تکرار امر آشنا، تکثر، تقلید، بهره گیری از عواطف کاذب، به جای تعقل و دور بودن از ایده همراه است. امروزه تعاریف کیچ در عرصه های مختلف هنری، ادبی، سیاسی و فرهنگی، مورد استفاده قرار می گیرد و رویکردهای گوناگون و آرای متکثری در برابر آن وجود دارد. این پژوهش با اتخاذ رویکرد انتقادی به شیوع و گسترش کیچ و مصادیق آن در عرصه ای از ارتباط تصویری که در ارتباط با عموم مخاطبان و در بسترهای عمومی جامعه رواج دارد، پدیده مذکور را روندی بسیار مهم و تاثیرگذار محسوب می کند و آن را نیازمند خوانش و کنکاش می داند؛ زیرا نفوذ و همه گیری این پدیده در جامعه، ارتباط مستقیم با تنزل سطح ذائقه بصری مخاطبان و عدم آشنایی آنان با کیفیت زیبایی شناسی ناب، خواهد داشت. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، به بررسی و تبیین کیچ و نمودهای آن در حوزه های مختلف ارتباط تصویری می پردازد. نتایج حاصل نشان می دهد، این پدیده منجر به تولید آثار ارتباط تصویری با ویژگی هایی نظیر تقلید و تکرار، حس آمیزی از طریق تکرار فرم های آشنا، رجوع تقلیل گرایانه به گذشته و سنت، انباشت و دلالت صریح، می گردد.
چیدمان عکس: عکاسی؛ راهی برای زنده ماندن؛ در گفتگویی با والتر یوبستل
حوزههای تخصصی:
سرآغاز منظره نگاری در نقاشی معاصر ایران با محمود خان صبا "ملک الشعرا"
حوزههای تخصصی:
منظره نگاری یکی از متداول ترین انواع نقاشی در تاریخ هنر جهان به شمار می رود. منظره و چشم اندازهای گوناگون و زیبا در طبیعت، هموارهیکی از موضوعات مورد توجه نقاشان و البته مخاطبان آن ها بوده است. در طول حیات نقاشی، پیوسته نقاشانی به منظره و منظره نگاری به عنوان سوژه اصلی آثار خود پرداخته اند. هرچند که منظره نگاری به معنای رایج امروزی از قرن هفدهم میلادی به وجود آمد و به طور کلی از عمر زیادی برخوردار نیست با این حال منظره نگاری به عنوان یک موضوع مستقل در نقاشی ایرانی بسیار متأخرتر است. مقاله حاضر پژوهشی است تاریخی و توصیفی که سعی داشته است با شیوه کتابخانه ای و میدانی به زمان پیدایش منظره نگاری در نقاشی معاصر ایران و همچنین معرفی چند تن از آغازگران این شیوه به ویژه "محمودخان صبا ((ملک الشعرا)) " بپردازد. بطور کلی نتایج تحقیق حاضر اذعان می دارد که سرآغاز منظره نگاری در ایران به دوران قاجار متأخر می رسد و از سویی دیگر، "محمود خان صبا" یکی از مهمترین آغازگران این گونه از نقاشی در ایران به شمار می رود و تعداد قابل توجه ای از آثار به جای مانده از وی را مناظر تشکیل می دهند.
نشانه هایی از اسطورة زایش در سنگ نگاره های نو یافتة تنگة بهرام چوبین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقة سیمره (شهرستان دره شهر) باوجود ارتفاعات کبیرکوه، از گذشته های دور تا کنون یکی از منابع غنی برای زیستن و تداوم حیات ساکنان بوده است. آثار فراوان برجای مانده از دوران مختلف تاریخی و فرهنگی گذشتگان، سندی بسیار محکم برای اثبات چنین ادعایی است. نگارندگان که برای بررسی آثار برجای مانده از دورة ساسانیان به تنگة بهرام چوبین رفته بودند، متوجه نگاره های صخره ای برجای مانده ای در این مکان شدند که قدیمی تر از آثار ساسانی این منطقه به نظر می رسیدند. بی گمان، این نگاره ها یادمان های مردمان ساکن در این منطقه بودند. این نگاره ها با توجه به شواهد، چرا و مسائل مربوط به دامداری و یا ارتباط بین انسان و حیوان (بز کوهی) را به ذهن منتقل می کنند. سؤالات اصلی پژوهش عبارت اند از:
- این سنگ نگاره ها به چه دورة تاریخی تعلق دارند؟
- آیا این نقوش علاوه بر مباحث مربوط به گذران معیشت، بیان کنندة اندیشه ای اساطیری در این سرزمین هستند؟
فرضیة پژوهش این است که قدمت این سنگ نگاره ها به هزارة اول ق.م برمی گردد و فراوانی نقش بز کوهی در سایر آثار موزه ای این منطقه، وجود یک اندیشة اساطیری به نام «اسطورة زایش» را در فرهنگ و هنر این مردمان نشان می دهد. مطالعات نشان می دهند که این سنگ نگاره ها به احتمال فراوان به هزارة اول ق.م متعلق هستند و در این هزاره، اسطورة زایش
براساس شواهد و مدارک، در آثار برجای مانده از آن ها نمود یافته است. این پژوهش را با روش توصیفی و تحلیلی و جمع آوری اطلاعات با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام داده ایم.
چیدمان عکس: روایت در هنرهای تصویری معاصر با نگاهی به عکس های صحنه پردازی شده گریگوری کرودسون
حوزههای تخصصی:
روایت های جهان بیشمار اند و قدمتی برابر با آفرینش بشر دارند. منطق روایت شناسی مبتنی براین فرض است که زنجیره ای از رویدادها می تواند به تبیین رویدادی منفرد بینجامد. پس می توان اضافه کرد که روایت ذاتا نه با فرایندها، بلکه با شکست فرایندها یعنی با گسستن از روند متعارفِ رویداد، سروکار دارد و جذابیت ناشی از هنجار شکنی و روایت پذیری ناشی از این جذابیت از وقوع حادثه در شرایط خاص برمی آید و نه از مسیر منطقی امور. روایت در ذات خود منشی کلامی دارد، پس برای بررسی مسائل روایت در هنرهای تصویری به ویژه هنر عکاسی باید از این پرسش بنیادین آغاز نمود که روایت چیست؟ در پژوهش پیش رو، روایت در هنر عکاسی که یکی از خصیصه های آن روایی بودن است، پیگیری میشود. به ویژه در یکی از سبک های معاصر عکاسی به نام عکاسی صحنه پردازی شده. بررسی روایت در این سبک و تحلیل آثار گریگوری کرودسون هنرمند شاخص آن، این نتیجه را بدست می هد که هنرمند در مقام کارگردان به بیان روایت شخصی خود می پردازد اما پایان روایت را به مثابه فیلمنامه های پایان باز به مخاطب واگذار می کند، به نوعی هنرمند و مخاطب در راه آفرینش معنا ارتباطی تعاملی دارند. در روند پژوهش از مطالعه کتابخانه ای و بررسی آرشیوهای تصویری متفاوت از هنرمند نام برده، استفاده شده است.
چیدمان گالری: مجموعه عکس های خانواده مرتاض
حوزههای تخصصی:
گاهنگاری سفال مینایی براساس نمونههای کتیبه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
45 - 56
حوزههای تخصصی:
در دوره میانی اسلام در ایران، مینا، یک اصطلاح کلی برای لعاب روی فلز، شیشه و سفال بود اما در دوره معاصر، مینایی به گروه خاصی از سرامیک، با نقاشی رولعابی و تزیینات پیکرهای، هندسی و گیاهی اشاره دارد که در بسیاری موارد به کتیبههایی مزین بوده و با طلا نیز آراسته شده است. این سفالینههای کتیبهدار، جایگاهی برای پیوند دو هنر سفالگری و خوشنویسی است و نشان میدهد علاوه بر اینکه خوشنویسی در تزیین سفالینهها حضور یافته، بلکه بستر مناسبی برای انتقال مفاهیم نیز بودهاست. کتیبههای رقمدار روی ظروف مینایی، این آثار را به اسناد با ارزش تصویری در هنر ایران بدل کردهاست. با استناد به این تاریخ ها و رقمها، میتوان محدوده زمانی تولید مینایی را تخمین زد و صنعتگران فعال در این صنعت را شناسایی کرد. هدف این پژوهش، گاهنگاری سفال مینایی براساس نمونههای دارای تاریخ و رقم است. نتایج پژوهش نشان میدهد، تولید این محصولات بین سال های 575 و 616 ه .ق بودهاست. القاب و کنیه سازندگان نیز، مرکز اصلی تولید مینایی را شهر کاشان نشان میدهد. علاوه براین، با استناد به رقمهای نگاشته شده میتوان شاخصترین صنعتگر مینایی را ابوزید کاشانی دانست. این پژوهش مبتنی بر شیوه توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از اسناد و منابع کتابخانهای و مطالعات تصویری سفال های مینایی انجام شدهاست.
مطالعه نقش استعاره درمحصولات صنعتی در دوره ی پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
85 - 92
حوزههای تخصصی:
زبان، درک ما را از واقعیت شکل می دهد و استعاره، ابزاری است برای توسعه ی زبان. پس استعاره ابزاری است برای توسعه ی ادراک ما از واقعیت. درگذار از دوره ی مدرن به پست مدرن، هنرمندان از استعاره و تمثیل به عنوان ابزاری برای شکل دادن به این تصویر متفاوت از واقعیت استفاده کردند. هدف از این مقاله، تشریح جزئیات این امر از منظر ساختارگرایی است. از این منظر استعاره، جانشینی اجزایی از بافت معنایی ناهمسان در نمودار همنشینی است. این مقاله، محصول را به مثابه متن بررسی می کند و با در نظر گرفتن سال های شکل گیری و به اوج رسیدن رویکرد پست مدرن و به شیوه ی تحلیل ساختاری متن، به مطالعه ی محصولاتی می پردازد که با هدف پشت سرگذاشتن پارادایم های غالب مدرنیته، طراحی شدند. نمونه هایی که برای این تحلیل انتخاب شدند، آثار سه دسته از طراحان بودند که در غالب سه سبک طراحی شده اند؛ رادیکال دیزاین و ممفیس در ایتالیا، دروخ در هلند و سبک پانک در آثار طراح انگلیسی، رون آراد. یکی از نکات مشترک میان این محصولات استفاده از استعاره برای غلبه بر وضعیت تک صدایی هنر مدرن است. نتیجه ی این پژوهش دست یافتن به دیدگاهی است که در نهایت امکانات بسیاری در جهت خلق محصولات جدید و خلاقانه در اختیار طراحان قرار می دهد.
بررسی نقش مایه های سنگ نگاره خزانِ بیرجند در استان خراسان جنوبی
حوزههای تخصصی:
سنگ نگارها از نظر انجام مطالعات تاریخ هنر، باستان شناسی و مطالعات انسان شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. محور اصلی مقاله حاضر معرفی یکی از مهم ترین نگاره های استان خراسان جنوبی با نام سنگ-نگاره خزان در شهرستان بیرجند است. گردآوری اطلاعات به دو روش میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج پژوهش و مطالعات تحلیلی کنده نگاره ها بر پایه نمونه های برگزیده نقش مایه است. تعدادی از نقوش نویافته هستند؛ گونه ها و ریخت های متنوع جانداران و اشیاء کنده شده بر سنگ ها و صخره ها را معرفی می کند. نقوش شاخص یافت شده به نقوش حیوانی، انسانی، نمادین و تعدادی نقوش نامعلوم تقسیم بندی می-شوند. این نقوش علاوه بر تنوع نقش مایه از نظر قدمت نیز اهمیت زیادی دارند.
گواه نظام شبکه ای در ترکیب بندی نگاره های نسخه خطی شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
39 - 47
حوزههای تخصصی:
امروزه تقریباً تردیدی وجود ندارد که نگاره های ایرانی را با استفاده از پیش نمونه ها ترکیب می کرده اند؛ اما این پرسش اساسی که ترکیب این پیش نمونه ها بر اساس چه اصول و ضوابطی صورت می گرفته، همچنان بی پاسخ مانده است. به گمان شماری از پژوهشگران، ترکیب نگاره های ایرانی، بر اساس قانون خاصی صورت نگرفته است و از قاعده چینش دست آزاد تبعیت می کند. این در حالی است که برخی پژوهش های اخیر، نظام شبکه ای را مسئول ترکیب بندی در نگاره های ایرانی می دانند؛ ساختاری که می توان آن را به سادگی از تقسیم طول و عرض کادر اثر به بخش های مساوی به دست آورد. مقاله پیش رو که با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی موردی و با استفاده از شیوه کمی نگاشته شده است، تلاش می کند با تحلیل بصری چهار مجلس از نگاره های 22گانه شاهنامه بایسنقری، یعنی مجالس «دیدار زال و رودابه»، «نبرد گودرز با پیران»، «گریستن فرامرز بر تابوت رستم» و «نبرد کیخسرو با افراسیاب به همراه سپاهیان»، نشان دهد نظام شبکه ای، بنیان طراحی و تنظیم نگاره های نسخه خطی شاهنامه بایسنقری بوده است. از دیگر سو، مشاهده خواهد شد که این ساختار، گاه به تبعیت از شیوه جدول بندی و مسطرکشی قالب متن، زمانی با توجه به چارچوب صفحه و گاه بر اساس نظام درونی اثر، طراحی و تنظیم شده است.
The Visual Evidence of the Connection and Association between Shaykh Muhammed and the Court of Sultan Ibrahim Mirza (شواهد تصویری از ملازمت و ارتباط شیخ محمد نقاش با دربار سلطان ابراهیم میرزا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شیخ محمد»، نقاش و خوشنویس عصر صفوی هیچ ردی از ارتباطش با سلاطین صفوی و حامیان درباری خود برجای نگذاشته است، اما شواهد تاریخی تأیید می کند بخش مهمی از فعالیت هنری شیخ محمد در دربار سلطان ابراهیم میرزا برادر زادة شاه طهماسب در مشهد بوده است؛ و به ویژه در خلق چندین نسخه از شاهکارهای درباری این عصر همکاری داشته است. از آنجاکه یکی از شاخصه های آثار وی توجه به جنبه های واقعیت و گسست از ادبیات و پرداختن به مضامین زندگی روزمره است، پرسش اصلی مقاله پیش رو این است که آیا می توان در تأیید مرقومات مورخین که شیخ محمد را ملازم سلطان ابراهیم میرزا دانسته اند، در لابلای آثار مرقوم و منسوب به او ردی از ارتباط وی با حامی و سلطان هنر پرور صفوی یافت؟ در جهت پاسخ به این پرسش، سه مجلس منسوب به شیخ محمد از نسخة هفت اورنگ مشهور به جامی فریر و نیز نگارة دولتی سرآغاز از یک نسخه ناقص هفت اورنگ موجود در کتابخانه موزه توپقاپی که نگاره های آن نیز به شیخ محمد سبزواری منسوب شده، معرفی و تحلیل شده است.
این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و از طریق گردآوری اطلاعات به شیوة کتابخانه ای انجام شده و هدف از آن کشف ارتباط میان نقاش و حامیش سلطان ابراهیم میرزا است؛ تا بدین طریق گامی در جهت آشکارشدن زندگی و آثار این نقاش برداشته شود. نتایج حاصل نشان می دهد، شیخ محمد نقاش فرازهایی از زندگی حامی خود به ویژه جشن عروسی سلطان ابراهیم میرزا و همسرش گوهر سلطان خانم را به صورت ضمنی و در پس یک روایت ادبی به تصویر کشیده؛ و بدین طریق نشانی از ارتباط و ارادت خود را نسبت به سلطان مطرح می کند.
تحلیل معناشناختی دو نگاره از شاهنامه فردوسی بر اساس الگوی نشانه شناسی اجتماعی تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی بیشتر از هر اثر ادبی دیگری در تاریخ نگارگری ایران مصور شده است. گستره مطالعاتی که تاکنون بر روی نگاره های مذکور انجام شده است را می توان به دو رویکرد عمده تقسیم کرد. در غالب این مطالعات، آثار صرفاً بازنمودی از متن مکتوب بشمار می آیند. تمرکز بررسی ها بر فُرم، تکنیک های اجرای آثار و دسته بندی های مکتبی بوده است. بخش دیگر، وارد حوزه معناشناسی آثار شده اند و هدفشان دست یافتن به دلالت های معنایی تصاویر بوده است. در این پژوهش که در گروه دوم قرار می گیرد، دو نگاره از داستان اسکندر در شاهنامه فردوسی، انتخاب شده است؛ یکی متعلق به دوره ایلخانی و دیگری متعلق به دوره صفوی. تحلیل معنایی تصاویر با استناد به الگوی نشانه شناسی اجتماعی تصویر انجام شده است، این روش در جهت دریافت جنبه ها و کارکردهای اجتماعی نشانه های تصویری به کار گرفته می شود. در این شیوه، بررسی ترکیب بندی در خدمت تفسیر دلالت های معنایی به کار برده می شود؛ همچنین برای تشریح معنا به عوامل بیرون از متن، یعنی بافت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و غیره رجوع می شود. در نهایت مشاهده می شود چگونه تصویر در همراهی با گفتمان مسلط جامعه به یک ابزار قدرت بدل می شود.یافته های این پژوهش حاکی از آن است که، این نگاره ها که در کنار روایت مکتوب از شاهنامه قرار گرفته اند، استقلال تألیفی دارند و تنها افزوده ای بر متن نیستند؛ همچنین در دوره خود، کارکردهای اجتماعی داشته اند.
چیدمان گرافیک: تجزیه و تحلیل زیبایی شناسانه و تأثیر خوشنویسی سنتی در طراحی؛ نشانه های نوشتاری (لوگوتایپ) فارسی با رویکردی آموزشی
حوزههای تخصصی:
انسان پیش از تاریخ، رفته رفته به این نتیجه رسیده است که می تواند پیام های خود را به وسیله نقاشی و تصاویر به دیگران منتقل سازد. این کار اولین قدم در پیدایش و تحول فن کتابت و خط نویسی شمرده می شود. در این پژوهش تلاش می شود تا با بررسی موردی چند نمونه از نشانه های نوشتاری بر اساس خطوط سنتی و مروری بر شیوه های بیان گرافیکی در هر مورد معیارهایی برای تجزیه و تحلیل و بررسی نشانه های نوشتاری شناسائی شوند تا از این طریق امکان آموزش تخصصی تر لوگوتایپ افزایش یافته و از سوی دیگر دری به نقد علمی و بحث تخصصی نشانه های نوشتاری گشوده شود. تنها در مقالاتی پراکنده و گاه با موضوعات دیگر مطالبی در مورد نشانه های نوشتاری فارسی آمده است که نسبت به وسعت و امکانات این حوزه از دانش گرافیک بسیار اندک است. در پایان نامه های دانشجویی نیز که به لوگوتایپ اختصاص دارند کمتر می توان به شیوه ای علمی و کاربردی برای مطالعه لوگوتایپ دست یافت و بیشتر موارد را پژوهش های تاریخی تشکیل می دهند.
نشانه های نوشتاری بر اساس خطوط سنتی به نشانه هایی اطلاق می شود که در طراحی آن ها خوشنویسی و خطاطی سهم عمده ای دارد و دانستن این عامل از اهمیت بالایی برخوردار است. در حقیقت هنرمند طراح از هنر خوشنویسی و گرافیک، در طراحی یک خط نشانه استفاده می کند. البته تسلط کامل بر قوائد خوشنویسی و خطاطی و وقوف و شناخت مبانی سواد بصری و نوشتاری از ملزومات این امر به شمار می آید. استفاده از خوشنویسی برای طراحی یک نشانه، حالات گوناگونی دارد که با ذکر مثال به این اقسام می پردازیم.