فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱۲٬۸۷۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه شناخت بیشتر و بهتر هنرهای سنتی ایران مستلزم بهره گیری از رویکردهای نوین در حوزه مطالعات عالی هنر است. شمایل شناسی یا آیکونولوژی، رویکردی است که آثار هنری را با در نظر گرفتن زمینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر دوره تحلیل می کند. در این شیوه، هنر به عنوان سندی از یک دوره تاریخی معرفی شده و در نهایت دستیابی به محتوای معنایی اثر ممکن می شود. در این پژوهش، نگاره براق، با بهره گیری از مطالعات شمایل شناسی به هدف شناسایی زمینه های شکل گیری و لایه های درونی این نقشمایه و دستیابی به الگوی تصویری رایج آن، مورد مطالعه قرار گرفته است. پرسش های پژوهش بدین قرار است: ریشه فرمی این شمایل به کجا باز می گردد؟ بار معنایی لایه های درونی این نقش مایه چیست و عوامل موثر بر شکل گیری آن کدامند؟ گردآوری مطالب به روش کتابخانه ای صورت پذیرفته است. پس از جمع آوری 26 نمونه تصویری به روش نمونه گیری در دسترس؛ به توصیف، تجزیه، تحلیل و ریشه یابی تصاویر پرداخته شده و با رسیدن به الگوی تصویری نگاره، تحلیل نهایی انجام شده است. در این پژوهش، به واسطه تطبیق نتایج حاصل از مطالعه بصری با روایات ادبی و دینی و دیگر علوم، این نتیجه حاصل می شود که ریشه فرمی و معنایی نگاره براق به هزاره های قبل از میلاد باز می گردد و تاکنون ادامه یافته است. گرچه این نگاره در هر دوره، با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و دانش عمومی، با اندک تفاوت ظاهری مواجه شده، ولی تا به امروز از معنای نمادین آن چیزی کاسته نشده و احتمال این می رود که هدف هنرمند از تلفیق علم، هنر و دین، تأکید هر چه بیشتر بر معنای خدای گونه، روحانی و مذهبی براق بوده است تا در باور عموم، مرکبی متناسب با منزلت نبی اکرم(ص)، ترسیم و معرفی کرده باشد.
بررسی نظریه شئ شدگی در آثار هنرمند فتورئالیست دان ادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
15 - 24
حوزههای تخصصی:
پیش تر مارکس نشان داده بود که روابط بین اشیاء، روابط انسانی را لاپوشانی می کند. در اقتصاد کالایی، روابط اجتماعی، ضرورتاً به مثابه شکل درآمده و جز از طریق اشیاء نمی تواند بیان شود. به باور لوکاچ، طبق نظریه بت وارگی، ساختار اقتصاد کالایی موجب می شود اشیاء نقش اجتماعی ویژه ای داشته باشند. این نظریه مورد توجه هنرمند فتورئالیست دان ادی قرار گرفت. وی در آثارش، تبیین نظریه شئ وارگی را در موضوعاتی چون ویترین مغازه ها منعکس نمود. در این آثار عدم توجه به حضور انسان و تأکید شکلی و مفهومی بر جایگاه اشیاء پشت ویترین معرف اندیشه اصالت اشیاء نزد هنرمند است این امر در قیاس با انعکاس محو و مخدوش زندگی پویای خیابان درشیشه نشان دهنده تفوق جایگاه شئ در جامعه صنعتی و مصرف گرای معاصر است
هدف از این پژوهش بررسی شئ شدگی در آثار نقاش فتورئالیست است. سوالات اصلی عبارتند از اینکه، نمود شئ وارگی ویترین درآثار دان ادی چگونه رخ داده است؟ رابطه زندگی شهری، فرهنگ مصرفی و شئ وارگی در آثار فتورئالیستی دان ادی با کدام عناصر بصری نمود یافته است؟ نتایج بدست آمده نشان می دهد که شئ شدگی در آثار فتورئالیستی مذکور نتیجه سرمایه داری و صنعت است. روش تحقیق به صورت توصیفی، تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای و دیجیتالی است.
سنجش نسبت ضرب های ریتم 8/6 در رِنگ های موسیقی دستگاهی ایران (1284 – 1357 ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رِنگ ها به عنوان گونه ای شناخته شده از موسیقی موزون دستگاهی ایران اغلب با ریتم معمول 8/6 در منابع مکتوب موسیقی ثبت و ضبط شده اند. در تئوری موسیقی غربی کسر میزان 8/6 جزء ریتم های ترکیبی دوضربی است که هر ضرب آن قابل قسمت بر سه است. تساوی کشش دو ضرب اصلی در هر میزان از مشخصات ذاتی این ریتم غربی است که در نت نویسی موسیقی نظری معاصر ایران هم اغلب مورد پذیرش قرار گرفته است اما نمونه اجراهای ضبط شده از این گونه ی موسیقایی از صدواندی سال پیش به این طرف نشان از ماهیتی منعطف و غیرمتساوی در اجرای رِنگ های موسیقی دستگاهی ایران دارد. از حدود پنجاه سال پیش موسیقی دانانی به بیان این تفاوت در نگارش و اجرای ریتم 8/6 ایرانی پرداخته و برخی نیز پیشنهادهایی برای نوع نگارش غیرمتساوی ضربان های اصلی آن ارائه داده اند. این پژوهش ضمن مرور آرای متفاوت گذشتگان تا تازه ترین ایده های نظری، با تحلیل رایانه ای نمونه های صوتی از نخستین دوره ی ضبط موسیقی ایرانی در 1284ش. تا نمونه هایی از دهه ی 1350ش. میزان تفاوت دقیق زمانی میان کشش های ضرب اول و دوم را استخراج کرده و نشان می دهد این ریتمِ منعطف قابلیت اجرای دو ضربِ مساوی به نسبت 50% تا دو ضرب نامساوی به نسبت 62.5% به 37.5% را داراست.
درآمدی بر شناخت و مفهوم شناسی نقوش گیاهی کاشی های زرین فام هشت پر عصر ایلخانی برپایه نمونه های موجود در موزه آستانه مقدسه قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
27 - 38
حوزههای تخصصی:
تحقیق پیش رو به بررسی نقوش تزیینی هجده قطعه کاشی زرین فام هشت پر موجود در موزه آستانه مقدسه حضرت معصومه (ع) با تاکید بر نقوش گیاهی این کاشی ها پرداخته است. کاشی های مزبور که زمانی آذین بخش چند امامزاده واقع در شهر قم و اطراف آن بوده اند؛ طی عصر ایلخانی ساخته و پرداخته شده اند. پرسش محوری تحقیق عبارت از اینست که؛ مهمترین الگوهای گیاهی روی کاشیهای زرین فام هشت پر که در مقابر این امامزادگان بکار رفته، شامل چه مواردی است؟ باتوجه به این واقعیت که طی دوره ایلخانی این نوع از کاشی کاربرد گسترده ای در بناهای مذهبی شیعه داشته؛ بررسی ابعاد تزیینی و مفهومی این نقوش می تواند نقش مهمی در درک تحولات جامعه شیعیان ایران در این دوره پویا به لحاظ مذهبی داشته باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. بنابر یافته های تحقیق دو طرح محوری نیلوفر و درخت سروِ انتزاعی بعنوان شاخص ترین نقوش که سوابق طولانی در فرهنگ و هنر ایرانی داشتند تحت تاثیر آزادی مذهبی دوره ایلخانی با مفاهیم نمادین ایرانی و شیعی احیا شدند و در ادوار بعدی نیز به اشکال جدیدتر یا کاملتری چون گل شاه عباسی، ترنج و بته جقه تداوم یافتند.
اندیشه جهان وطنی در مستند سه گانه کاتسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با نگاهی به تحولات گسترده تاریخی، به بررسی مهم ترین عناصر در شکل گیری جهانی شدن که بستر پیدایش اندیشه جهان وطنی را فراهم کرده است پرداخته و در ادامه تاثیرات آن را در سه گانه مستند کاتسی (ساخته گادفری رجیو) بررسی می کند. این اصطلاح، مفهوم مهمی در حوزه مطالعات میان رشته ای است و وارد حوزه های گسترده دیگری چون جامعه شناسی، گرایش های سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و فرهنگی شده است. بدین منظور از آراء و نظرات تعدادی از اندیشمندان که در راس آنان امانوئل کانت قرار دارد به عنوان چهار چوب نظری استفاده شده و همچنین در بحثهای مختلف جهانی شدن به دیدگاه نظریه پردازان این حوزه که مرتبط با موضوع هستند ارجاع داده شده است. پرسش اساسی این است که سه گانه کاتسی تا چه اندازه تحت تاثیر جهانی شدن و تفکر جهان وطنی قرار گرفته است و از مفاهیم بنیادیِ مفهوم جهان وطنی تا چه اندازه در ساخت این فیلم ها استفاده شده است. با توجه به تحلیل های انجام گرفته و بررسی ابعاد مختلف این اندیشه، و از آنجا که مفهوم جهان وطنی دربرگیرنده موضوعات مختلف است، تاثیر مدرنیته و جهانی شدن و تاثیر آن بر اقتصاد جهانی، مساله جنگ و صلح، و عدالت جهانی در این سه گانه مستند و فیلم های مورد نظر بررسی شدند.
اهمیت خاطره در شخصیت های نمایشنامه های نغمه ثمینی با تمرکز بر خواب در فنجان خالی، هیولاخوانی و زبان تمشک های وحشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایشنامه ها قسمتی از شرح حال افراد را به صورت بیانی و قسمتی دیگر را با نشان دادن، نقل و روایت می کنند و مطالعه ادبیات نمایشی در جهت تثبیت در اذهان عمومی، همسویی و القای فرهنگ جامعه می بایست به گونه ای باشد که سبب خاطره انگیزی در مخاطب شود. از آنجا که رویداد خاطره یک واقعیت کالبدی است البته با مفهومی فراتر از یک موقعیت یا خاستگاه مکان به عنوان ظرفی برای وقوع رویدادها، به ذهن انسان در ثبت خاطرات یاری می رساند. از این رو؛ پژوهش حاضر بدنبال واکاوی نقش وجود اهمیت خاطره در شخصیت های نمایشنامه های خواب در فنجان خالی، هیولا خوانی و زبان تمشک های وحشی است و در راستای نیل به این هدف، ابتدا به بررسی نمایشنامه ها و ساختار آن و سپس به خاطره انگیزی و اهمیت خاطره در شخصیت ها با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است و نتایج بررسی ها حاکی از آن است که در نمایشنامه های مطرح شده، شخصیت ها از طریق نوع دیالوگ، نوع بیان و قدرت های کلامی تاثیر بیشتری در برانگیزی خاطره در تماشاگران دارند و از میان سه نمایشنامه منتخب، نمایشنامه «زبان تمشک های وحشی» از این لحاظ دارای قدرت بیشتری است.
تحلیل معناشناختی نشانه های متحرک در تبلیغات تجاری تلویزیون ایران
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۷)
125 - 134
حوزههای تخصصی:
با توجه به آن که درک و دریافت مناسب از طراحی نشانه همواره در وابستگی به فرایند ادراک رخ می دهد و در مواجهه ا ی هنری، به دنبال ارتباط مؤثرتر با مخاطب است، این پژوهش با هدف چگونگی معناسازی نشانه و به منظور بررسی روش های ایجاد انگیزه مصرف در مخاطبان شکل گرفته است؛ زیرا اطلاع رسانی و در موارد تبلیغاتی، ایجاد جذابیت های دیداری در انتقال پیام، از طریق عناصر بصری گرافیکی و تأثیر فوری بر روی مخاطب صورت می گیرد. از این رو، اطلاعات لازم برای این پژوهش به شیوه اسنادی و با مطالعه منابع مکتوب کتابخانه ای گردآوری شده است و نمونه های مطالعاتی به روش تحلیلی توصیفی ارزیابی شده اند. به طورکلی، یافته های تحقیق اذعان می دارد که طراحی نشانه مهم ترین هویت بصری سازمان یا محصول و برند و یکی از جنبه های طراحی گرافیک است که از زمان پیدایش شرکت ها و محصولات تجاری متولد شده و دارای هویت بصری به منظور معرفی محصول تجاری در تبلیغات رسانه ای است. مهمترین مؤلفه های معناشناختی طراحی نشانه تبیین هستی هنر، هدف و شگردهای هنری است و در این راستا، زبان بصری بدیعی باید خلق نمود تا مخاطب نیز، به منظور نیل به آن، در دریافت متعلق نشانه شناختی، نمود و تفسیر، با تکیه بر ادراک حسی و عقلی و خیالی خویش، به ارتباط بیشتر و مؤثرتر با محصول اهتمام ورزد.
کیفیتِ تاثیرپذیری روبرت لپاژ به عنوان کارگردان از مخاطب/تماشاگر در شکل دهی میزانسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«روبرت لپاژ» به عنوان یکی از کارگردان های بنامِ معاصر در تئاتر جهان برای تبیین و شکل دادنِ میزانسن هایش، تعامل با مخاطب/تماشاگر را به منظورِ دریافت و دانستنِ انتظارها و پیشنهادهای آن ها برگزیده است. متدلوژی اصلی او برای دریافت و دسترسی به خواست ها و نیازهای مخاطب/تماشاگر، نیازمندِ مسیر و راه های ارتباطی با آن هاست. لپاژ مستقیم و غیرمستقیم/آگاهانه و ناآگاهانه با مخاطب/تماشاگر در قبل و بعد از اجرا برای دریافتِ نظرهای ایشان ارتباط برقرار می کند. این مقاله، معطوف بر «مکانیسمِ» دریافتِ انتظارها و پیشنهادهای مخاطبان/تماشاگران در قبل و بعد از اجراهای صحنه ای «روبرت لپاژ» مبتنی بر 9 مسیر و راه مستقیم و غیرمستقیم/آگاهانه و ناآگاهانه در تعامل با مخاطب/تماشاگر است. سوال اصلی این پژوهش عبارت است از: چرا و به چه منظور و با چه مکانیسم و از چه راه هایی مخاطب/تماشاگر در شکل گیری میزانسن، مورد توجه «روبرت لپاژ» قرار می گیرد؟
پژوهش پیش رو مبتنی بر روش شناختی، کاربردی و توصیفی است. منطبق بر مشاهده ها (سا مانه ی آثار لپاژ) و نیز ویدئوهای موجود از اجراهای لپاژ (یوتیوپ و چند کانال تلگرامی) و همچنین استفاده از منابع کتابخانه ای، مکانیسمِ تعامل با مخاطب/تماشاگر توسط لپاژ و گروهش به منظور دریافتِ نظرها و انتظارهای مخاطب/تماشاگر مورد بررسی قرار گرفته اند.
آشنایی با منشأ نقوش و عناصر طبیعی موجود در نگارگری و کاغذ ابری (با تأکید بر مرکب سازی و رنگ سازی نسخه های قرون4 تا 6 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
27 - 34
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی در این پژوهش شناخت منشأ نقوش کاغذهای ابری و برخی عناصر طبیعی موجود در آثار نگارگری و ارتباط آن ها با مرکب ها و رنگ های قرون اولیه ایران اسلامی است، که منجر به درک شیوه های ساخت برخی عناصر طبیعی موجود در آثار نگارگری و کاغذهای ابری است. اهمیت این موضوع در احیاء شیوه های کهن است، زیرا ما در عرصه نگارگری و آثار قرون اولیه اطلاعات عینی در باب رنگ ها و شیوه های ساخت و ترکیبات مورد استفاده در آن ها نداریم. هدف پژوهش شناسایی منشأ ساخت برخی عناصر و نقوش طبیعی موجود در آثار نگارگری و ارتباط آن با کاغذهای ابری قرون اولیه اسلامی است. سوال اصلی تحقیق این است که شیوه اجرای نقوش کوه ها در نگارگری ایرانی با شیوه ساخت کاغذ ابری چه رابطه ای دارد؟ روش انجام تحقیق به شیوه توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای وآزمایشی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که منشأ اولیه ساخت برخی عناصر طبیعیِ موجود در آثار نگارگری و کاغذهای ابری درشیوه های خاص مرکب سازی و رنگ سازی قرون اولیه و در نتیجه استفاده از آن ها در هنرهای قرون اولیه بوده است. به بیان دیگر کاغذهای ابری قرون هفتم به بعد الهام گرفته از رنگ های خاص و شیوه های به کار رفته در کوه ها، صخره ها و ابرها در آثار نگارگری بوده است.
پوشش زنان در دو نسخه قاجاری فرهاد و شیرین صنیع الملک و شاهنامه عمادالکتاب از منظر افسانه چشم معصوم ارنست گامبریج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
93 - 104
حوزههای تخصصی:
دوره اول نقاشی عصر قاجار با حکومت فتحعلی شاه و پیکرنگاری درباری شناخته می شود. دوره دوم با سلطنت ناصرالدین شاه نضج گرفته و با رواج طبیعت گرایی تا انتهای این سلسله، ادامه حیات می دهد. عموم هنرهای هر زمان به خصایص رایج در عصر خود وفاداری نشان می دهند، اما برخی از تصاویرِ نسخ خطی نیمه دوم قاجار، وام دار پیکرنگاری درباری در دوره اول هستند و این مسئله در تجسّم پوشش زنانه نمود بارزی دارد. ازسویی ارنست گامبریچ، باور دارد هر هنرمند از هم سلکانش بیشتر از واقعیّت تأثیر می پذیرد، امری که وی به افسانه بودن معصومیت چشم تعبیر می کند و آن را مقابل اصالت بالفطره ذهن قرار می دهد. نظر به چنین دیالکتیکی، پرسش این است: از منظر افسانه چشم معصوم ارنست گامبریچ، تفاوت سبکی پوشش زنانه در تصاویر دو نسخه متأخّر قاجاری یعنی فرهاد و شیرین صنیع الملک (عهد ناصری) و شاهنامه عمادالکتاب (عهد مظفری) چه چیزی را نشان می دهد؟ نتیجه به شیوه تطبیقی تحلیلی و با تدقیق در چهار نگاره، گواه آن است پوشش زنان در نسخه فرهاد و شیرین صنیع الملک به خصایص دوره دوم و بروز آن در اجتماع ارجاع می دهد درمقابل، به عکس بردار تاریخی، صور زنانه در شاهنامه عمادالکتاب درمقایسه با پیکرنگاری درباری ارزش های واقعی اش را بازگو می کند. این امر نشانگر آن است برخلاف آموزش های صنیع الملک که متأثّر از طبیعت گرایی غربی بود، نقاش ناشناس عمادالکتاب، از سلف نگارگران سنتی بوده است.
بررسی تجلیات اندیشه جهان وطنی در سینما: مطالعه موردی فیلم های لوهاور و کد مجهول
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با مروری بر مفهوم جهان وطنی، به ارتباط و تحلیل رابطه آن با مفاهیم دیگری چون شهروند جهانی، صلح پایدار و رواداری، مهاجرت، خشونت و بخشایش که زمینه ساز ایجاد مفهوم جهان وطنی هستند می پردازد. اندیشه جهان وطنی به این مفهوم است که همه کشورهای دنیا یک کشور و همه ساکنین این کشورها در واقع یک ملت بوده و هموطن هستند. مقاله حاضر جهت تحلیل این موضوع پس از بررسی مفاهیم وتاریخچه این اندیشه، ابتدا از دریچه صلح ابدی و مقاله «تاریخ جهانشمول در غایت جهان وطنی» کانت با مقوله جنگ و صلح از دید کانت آشنا شده و به بررسی آرمان جهان وطنی و مفهوم شهروند جهانی می پردازد. در ادامه بر اساس آراء آرجون آپادورای، جریان های جهانی بررسی شده است. سپس با نگاهی به کتاب جهان وطنی و بخشایش ژاک دریدا، با ستم و نسل کشی ملتها در طول تاریخ که قربانی سیاست ورزی ابرقدرت ها شدند، مفاهیم صلح، ارزشمندی حرمت انسانی و بخشایش مطرح شده اند. آنگاه برای روشن تر شدن این رویکرد، فیلم های لوهاور و کد مجهول از آثار مهمی که حاوی جنبه های جدی درک مفهوم جهان وطنی است، تحلیل شده اند.
نقش اسطوره کاوی و اسطوره سازی در هویت سازی انیمیشن ملی (مورد مطالعاتی: اسطوره گردآفرید و اسطوره مولان)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
53 - 68
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها معرف هویت یک کشور هستند و مورد توجه عوام یا خواص آن منطقه و یا جامعه جهانی می باشند. این داشته های فرهنگی، دارای کارکردهای گوناگون بوده و ممکن است همچنان پس از گذشت سال ها ویژگی ها و تاثیرات فرهنگی و ملی خود را در محیط حفظ کرده باشند. اسطوره ها هدایت کننده، کنترل کننده و جریان ساز هستند. از طرفی اسطوره هایی در آثار مکتوب، شفاهی یا تصویری فرهنگ های بیگانه مشاهده می شود که بسیار شبیه به اسطوره های خودی است. از این روی شناخت و آشنایی آنها مورد نیاز و توجه مردمان، زمامداران و اندیشمندان است. سیر تاریخی و تحلیلی این شناسایی به دو جریان اسطوره کاوی و اسطوره سازی رهنمون شده است. ایران و چین با داشتن تمدنی کهن، دارای اسطوره های گوناگونی می باشند که مورد توجه فیلمسازان و شرکت های تولید انیمیشن غربی هستند. اسطوره چینی مولان یکی از این نمونه هاست که توسط شرکت آمریکایی دیزنی ساخته شده و با اسطوره ایرانی گردآفرید شاهنامه فردوسی شباهت فراوانی دارد. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی، اسطوره مولان و گردآفرید را واکاوی و بررسی می کند و مسئله اصلی آن نقش و تاثیر اسطوره های کهن و جدید در هویت نمایی و هویت سازی ملی است. روش تحقیق کیفی با رویکردی بینامتنیت و اسطوره ای و بر مبنای نظر اسطوره سنجی و اسطوره کاوی ژیلبر دوران و براساس منابع کتابخانه ایی و آرشیوهای صوتی تصویری می باشد. نتیجه حاصله نشان از آن دارد که انیمیشن دارای قابلیت های بیانی مختلف در فرم و محتوا است که با استفاده از الگوهای فیلمنامه نویسی با رهیافت اسطوره سازی، قادر است خالق روایت های اسطوره ای جدید و همسو با نگرش های مدرن باشد.
مطالعه تطبیقی نقش طاووس در منسوجات ایران و هند مطالعه موردی دو قطعه پارچه از ایران و هند
حوزههای تخصصی:
مهارت و ابتکار ایرانیان و هندیان در هنر بافندگی از پیشینه ای بسیار طولانی برخوردار است. هنرمندان ایران و هند از دیرباز تعاملات و روابط هنری شایان توجهی داشته اند و در شیوه های هنری بر یکدیگر تأثیر گذاشته اند. ازاین رو در بین نقش مایه های منسوجات این دو کشور تشابهات بسیاری دیده می شود. در مقاله حاضر، ضمن شناسایی منسوجات زربافت ایران و هند، نقش مایه طاووس براساس مضامین و موضوعات به کار رفته در بافت پارچه های دو کشور دسته بندی و تجزیه و تحلیل شده است. در این راستا پرسش اصلی این گونه مطرح می شود که طرح طاووس چه معنا و مفهوم مشترکی در بین دو کشور دارد و در نقش و نگار آن برای بافت پارچه، از چه عناصر بصری استفاده شده است؟ پژوهش حاضر از نوع اسنادی و با روش توصیفی تحلیلی است. اطلاعات نیز با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای و تصویری گردآوری شده است. جامعه آماری نقش طاووس در منسوجات ایران و هند و حجم نمونه، دو قطعه پارچه از ایران و هند است که در مرکز عتیقه در شهر منهتن امریکا نگه داری می شود. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که طرح طاووس در پارچه های زری هند و ایرانی تشابهات فراوانی دارد که نشان دهنده تأثیر هنر ایرانی بر هنر هند در ادوار گوناگون تاریخی است. طرح طاووس، در پارچه زربافت در هر دو تمدن، نمادی از زیبایی و برکت و آسمان است. همچنین عوامل بصری، نظیر ترکیب بندی متقارن و ایستا، با بهره گیری از عناصر افقی و عمودی، ریتم، تکرار و تضاد رنگی در این دو نمونه پارچه بیانگر نزدیکی و هماهنگیِ دو کشور نام برده است.
نظریه پسااستعماری به مثابه رویکردی برای مطالعات تطبیقی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
25 - 31
حوزههای تخصصی:
مطالعات تطبیقی هنر، به عنوان یک گونه مطالعاتی سهم زیادی از مطالعات حوزه پژوهش هنر را به خود اختصاص داده است. همین مهم نیز تحقیق و پژوهش در شناسایی چارچوب های نظری آن را، ایجاب می کند. هدف این مقاله معرفی یکی از چارچوب های نظری سودمند در مطالعات تطبیقی هنر است. در این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و داده های برآمده از مطالعات کتابخانه ای، ضمن معرفی نظریه پسااستعماری، نحوه بهره گیری از این رویکرد پژوهشی و نیز ره آوردهای به کار بستن ملاحظات و انگاره های آن در مطالعات تطبیقی هنر تشریح گردیده است. ادوارد سعید با کاربست اصطلاح «شرق شناسی» و تعمیم و توسیع آن، مجموعه بزرگی از آثار هنری و ادبی غربی را در تحکیم ساخت سیاسی مبتنی بر اعمال سلطه مؤثر می شمارد و از این رهگذر از بافت فرهنگی استعمار غرب پرده برمی دارد. در زمینه مطالعاتی نقد هنری و در مواجهه غربیان با آثار هنری مشرق زمین می توان این زاویه نگاه شرق شناسانه را به وضوح دید. در حکم نتیجه بحث، لزوم کاربست چارچوب نظری پسااستعماری در مطالعات تطبیقی هنر، برای برگذشتن از مرزهای تنگ مطالعه شرق شناسانه آثار هنری و فرهنگی آشکار می شود و به این ترتیب امکان گفت وگوی آزاد و برابر میان هنرها و فرهنگ های اقصای عالم، فارغ از پیش انگاشته ها و قضاوت های ایدئولوژیک، نمودار می گردد.
بازشناسی و معرفی محراب فراموش شده حرم مطهر امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
55 - 67
حوزههای تخصصی:
پهنه گسترده جغرافیای سرزمین ایران در ادوار گذشته، زمینه ساز حضور هنرمندان ایرانی در سرزمینهایی گردید که امروز دیگر تنها در پهنه جغرافیای فرهنگی ایران قرار دارند. کشور عراق از جمله این سرزمین ها است. وجود مزار امامان شیعه در عراق زمینه ساز حضور گسترده ایرانیان در عراق و ساخت بناهای عتبات عالیات گشته است، بطوریکه این آثار امروزه معرف چندین قرن هنر معماری و هنرهای تزیینی ایران می باشند. یکی از نفیس ترین این آثار، محراب زرین فام حرم نجف است که متاسفانه تاکنون ناشناخته مانده. پژوهش پیش روی با هدف شناسائی ابعاد اولیه محراب، شناسائی تاریخ و نام سازنده آن طراحی و استفاده از روش مطالعه میدانی، اسناد و سفرنامه ها، توضیف و تطبیق نمونه های، انجام آزمایشات علمی- آزمایشگاهی بر روی نمونه محراب نجف و تحلیل یافته ها انجام پذیرفت. نتایج حاصل از پژوهش ضمن شناسائی و ارایه شکل و ابعاد محراب نجف که با اتکاء به بررسی قطعات کاشی موجود محراب و تطبیق آنها با سایر محراب های ساخته شده توسط خاندان ابی طاهر انجام پذیرفت، همچنین نشان داد، محراب نجف در عصر حکمرانی مغولان در ایران و بطور اخص حکمرانی اباقاخان و در محدوده سالهای 663 قمری توسط علی ابن محمد ابن ابی طاهر ساخته و به نجف حمل شده است.
مطالعه تطبیقی فرم و نقش جام های فلزی مکشوفه از مارلیک و حسنلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
81 - 92
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی اسناد مکشوفه در طی حفاری های باستان شناسانه، همواره پلی به سوی کشف مناسبات، همبستگی ها و مراودات اقوام و مردمان پیش از تاریخ بوده است. مطالعه و مقایسه جام های فلزی مکشوفه از حفریات دو حوزه جنوب دریای خزر و دریاچه ی ارومیه، از نظر ساختار بصری، تکنیک اجرایی و روش ساخت و محتوای نقوش آن ها، وحدت و همبستگی در ریشه های قومی، فرهنگی و مراودات میان اقوام ساکن در تپه های باستانی مارلیک و حسنلو در اواخر هزاره دوم و اوائل هزاره اول ق.م را آشکار می نماید. در این مقاله برآنیم تا با مطالعه و بررسی فرم و ویژگی های بصری جام های فلزی مکشوفه از این دو حوزه یاد شده، یعنی مارلیک و حسنلو به دو سؤال اساسی پاسخ گوییم. اول اینکه آثار فلزی حسنلو و مارلیک از چه وجوه مشترکی برخوردار بوده و دوم آنکه ویژگی های خاص این ظروف نشان دهنده چه تأثیر و تأثراتی از اقوام مجاور و همسایگان ایران کنونی می باشد؟ از این رو این پژوهش، که با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است، پژوهشگر توانسته با جمع آوری 12 نمونه از آثار (2 مورد متعلق به تپه حسنلو و 10 مورد متعلق به مارلیک) به طبقه بندی و بررسی آن ها اقدام و نتایج را در قالب جداول ارائه کند.
پژوهشی در ویژگی های صوری سنگ نگاره های غار دوشه لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غار دوشه با سنگ نگاره هایی که قدمت آن ها به حدود دو هزار سال پیش از میلاد برمی گردد ازجمله منابع مهم تصویری هنر ایران در استان لرستان به شمار می رود. دیوارهای مسطح این غار حامل حدود یکصد و ده نقش سیاه رنگ با موضوع غالب شکار و صحنه های رزمگاهی است که در آن انسان ها سوار بر اسب و یا به صورت پیاده و اکثراً در حال تیراندازی و جنگیدن ترسیم شده اند. حیواناتی هم چون اسب، بز و حیوانی شبیه به گرگ بر دیوارهای این غار نقاشی شده است. با توجه به این که این نقوش تاکنون به دقت مورد تجزیه و تحلیل کارشناسان قرار نگرفته است، پژوهش حاضر باهدف تبیین ویژگی های تصویری نقوش این غار به طرح این سؤال پرداخت که: سنگ نگاره های غار دوشه دارای چه ویژگی های بصری هستند؟ و در راستای پاسخ به سؤال مذکور، با روشی توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، نقاشی های این غار از منظر نحوه بازنمایی، رنگ، عمق نمایی، حجم پردازی، تناسبات و ترکیب بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد نقوش غار دوشه به شیوه چکیده نگاری و با ماهیت روایی، با استفاده از ماده سیاه رنگ بر دیوارهای غار کشیده شده است. تمامی نقوش فاقد حجم پردازی بوده و عمق نمایی و عدم رعایت تناسبات در برخی از نقوش قابل مشاهده است.
نقش گفتمان های سیاسی در شکل گیری هنر عمومی: مطالعه موردی نقاشی های دیواری دهه 1360(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر عمومی هنری مبتنی بر رویدادها و زیست مشترک است. جهان زیست مشترک مبتنی بر توافق ها، آرزوها و خواسته های مشترک است که در متن سیاست شکل می گیرد. از همین رو هنر عمومی همواره در پیوند با سیاست است. هم چون هنر عمومی در ایران؛ به ویژه در مقطع انقلاب اسلامی که هنر با وفاق انقلابی هم سو شد. نقاشی دیواری بر آمده از شرایط انقلاب و زبان بصری انقلاب بود که در دهه های بعد نیز تداوم یافت. البته با تحولات سیاسی دهه های بعد نقاشی دیواری نیز تغییر فرم و مضمون داشت. در پژوهش حاضر به این تغییرات و تحولات پرداخته شده تا این هدف دنبال گردد که چگونه نقاشی دیواری به جلوه بصری گفتمان های سیاسی و نظام قدرت تبدیل شد. به ویژه بر نقاشی دیواری دهه 1360 تمرکز خواهد شد، چرا که میراث آن در دهه های بعد مورد تأکید سیاستگذاران فرهنگی کشور قرار گرفت. لذا پرسش مرکزی پژوهش این است که زمینه، علت و بستر شکل گیری نقاشی دیواری در این دهه چه بود؟ روش شناسی مقاله حاضر برای پاسخ به این پرسش کیفی و برپایه رویکرد زمینه ای (گراندد تئوری) است. روند پژوهش حاضر بر اساس مستندات، گفتگوها و مشاهدات برای شرح مدل پارادایمی (شرایط علّی، مداخله گر، راهبرد، پیامد و زمینه ) ظهور پدیده نقاشی دیواری است. نتایج نشان داد که چگونه گفتمان منزه سازی دهه 1360 تولیدکننده نوعی از هنر عمومی با نشانه های پایداری ارزش ها، وحدت بخشی سیاسی و انسجام اخلاق جمعی را شکل داد. هنری که می توان آن را هنر مکتبی توصیف کرد که شامل تصویری از تفکر شعیه در دیوارنگاری، پیام ها و تفسیرهای سیاسی و مضامین وحدت بخش بود.
خوانش ژنتیِ لوگوی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر بر آن است با استفاده از رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت، به خوانش لوگوی دانشگاه تهران- به مثابه ی متنی تصویر بپردازد. در این رویکرد، از طریق پیگیری روابط بین متون، دلالت مندی های عناصر تشکیل دهنده ی متن تشریح و درنتیجه، معانی پنهان آن آشکار می شود. ژنت از نسل دوم بینامتنیت است که نظریه ی او با عنوان ترامتنیت شناخته می شود؛ در این رویکرد، رابطه ی پیش متن و بیش متن از منظرهای مختلفی بررسی می شود تا معانی متکثر متون تشریح شود. سؤالی که نوشتار حاضر می خواهد به آن بپردازد این است که معانی ضمنی لوگوی دانشگاه تهران چیست؟ به منظور پاسخ به این سؤال، پس از تشریح آرای ترامتنیِ ژنت، لوگوی دانشگاه تهران، تحلیل و سپس مبتنی بر روشمندی ترامتنیت، خوانش شد. در خوانش این متن تصویری، با تشریح روابط بینامتنیِ عناصر تشکیل دهنده ی لوگو، آشکار شد که لوگوی دانشگاه تهران، متنی بینانشانه ای است که در آن تلفیقی از نمادهای دو دوره ی پیشااسلامی و اسلامی دیده می شود؛ از طرف دیگر، پیگیری روابط بینامتنی در این لوگو، مبین دلالت های این لوگو بر تکمیل شدگی و کمال عقلی، پیروزی و آگاهی اندیشمندانه، پویایی و تحرک است. روش کلی این مقاله از منظر هدف، بنیادی و از منظر روش، توصیفی- تحلیلی است و داده های آن نیز به شیوه ی اسنادی جمع آوری شد.
مطالعه عناصر توالی و انتقال اطلاعات در ساختار روایی آثار حمید امجد و محمد یعقوبی از دیدگاه مانفرد فیستر
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
89 - 106
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تمرکز بر جلوه های ساختاری نمایشنامه های حمید امجد و محمد یعقوبی به مطالعه تطبیقی عناصر توالی و انتقال اطلاعات در ساختار روایی آثار انتخابی این دو نویسنده میپردازد. روش این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات لازم برای سنجش نمونه ها به شیوه ای کتابخانه ای و بررسی مستقیم متون حاصل شده است. پژوهش حاضر قصد دارد به این پرسش که اصل کارکرد مؤلفه های مؤثر در روند انتقال اطلاعات در آثار امجد و یعقوبی از نظر فیستر چگونه است پاسخ دهد.بر مبنای روش پیرنگ محوری که مانفرد فیستر در تحلیل درام، با وجود تنوع موضوعی، مضمونی، فضا سازی، شخصیت پردازی و حتی قالب هایی که امجد با استفاده از نمایش های سنتی ایرانی برای آثار خود برمی گزیند، در ساختار روایی بر مبنای محور زمانی و بر اساس روند جریان انتقال اطلاعات در آثارش، او همواره از یک الگوی خطی بهره می گیرد و این مسئله هرگز با تمهیدات ویژه زبانی و شکل های مختلف زبان پریشی همراه نبوده است. بهره گیری از فرم های بسته روایی، پایان های شبه باز با تأکید بر موقعیت و رویداد از ویژگی های بارز نمایش های وی محسوب می شود. در مقابل، محمد یعقوبی با ساختار شکنی در برخورد با پلات و دیگر عناصر درام،روند ارایه اطلاعات را از طریق شگردهای زبانی بسیار پیچیده و خلاقانه تر انجام داده و پایان بندی های غیر متعارف و "شبه باز" و "باز"در آثار او تفاوت های معناداری با آثار حمید امجد ایجاد کرده است.