فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال بیستم مهر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
83 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری از دیرباز پیوندی مستحکم و دوسویه با عوامل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی داشته و تحولات بروزیافته در این زمینه ها، اثرات مشهودی را بر معماری گذاشته است. در این رهگذر، پهلوی اول به دلیل تحولات گسترده در زمینه های متفاوت، به عنوان یکی از شاخص ترین دوره های تاریخی ایران در نظر گرفته شده که گرایش ها و تفکرهای خود را به واسطه معماری بیان کرده و به عنوان بازتابی از یک دوره سیاسی، قابلیت قرائت و تحلیل دارد. از سویی بررسی پژوهش های گذشته نشان می دهد که در این حوزه صرفاً به تشریح عوامل تأثیرگذار بر معماری و تحولات در وجوه مختلف جامعه به صورت مستقل پرداخته شده و نقش ساختار قدرت به عنوان مهره کلیدی و سطوح اثربخشی آن بر معماری به واسطه جریان های فکری غالب و مؤلفه های تأثیرگذار بر این ایدئولوژی ها، مغفول مانده است.
هدف پژوهش: در این راستا، این پژوهش به بررسی شبکه ساختار قدرت و سطوح اثربخشی آن بر معماری دوره پهلوی اول پرداخته و در پی یافتن پاسخ به این پرسش ها است که مؤلفه های کلیدی تأثیرپذیر از ساختار قدرت دوره پهلوی اول چیست؟ و سطح و نحوه اثربخشی آن ها بر معماری دوره پهلوی اول چگونه است؟
روش پژوهش: بر این اساس این پژوهش از نوع کیفی با چارچوبی توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، اسنادی و مرور فشرده ادبیات نظری است.
نتیجه گیری: یافته های این جستار بیانگر آن است که ساختار قدرت با بهره گیری از مؤلفه های کلیدی نظیر سلطه رضاشاه در دولت و ارتش، اهمیت به ایران باستان، نفوذ سیاست های غربی از طریق حضور متخصصان اروپایی و افراد واقف بر توسعه یافتگی غرب و رشد تکنولوژی با نحوه و میزان سطوح مداخله متفاوت در معماری بناهای حکومتی و شخصی، اعمال نفوذ کرده است. در این راستا می توان اذعان کرد که ساختار قدرت، نقش کلیدی را در نوگرایی معماری ایران در دوره پهلوی اول به واسطه ایجاد زیرساخت های شهری، اجتماعی و فعالیتی به صورت مستقیم و غیرمستقیم در سه سطح کلان، میانه و خرد ایفا کرده است.
تحلیل کاربست شیوه هنری نقوش ترکمن خراسان شمالی در صنعت چرم معاصر؛ با نگاهی بر هنر کیف و کفش
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش که با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است، در ابتدا، تلاش شد به اختصار به تاریخچه نقوش ترکمن خراسان شمالی پرداخته شود. در ادامه، با اشاره بر شیوه زندگی و طبیعت محل زندگی این قوم، سعی شد تا دلایل حضور پررنگ عناصر طبیعی در آثار این قوم مطالعه شود.پس آثار صنایع دستی ترکمنی از جمله صنایع بافندگی، سوزن دوزی که تاکید بیشتر این پژوهش بر نقوش ترکمن و تلفیقی از چرم بر روی کیف و کفش بوده است. برای رسیدن به نتایجی که بتواند پرسش های مطرح شده درباره علت و ریشه نقوش ترکمن را - که موضوع محوری این پژوهش است - تفسیر و توجیه کند، سعی بر این است تاریخچه کوتاه و مفیدی از نقوش ترکمن به دست آید که بتوان بر اساس آن، سیر طبیعی و تاریخی شکل گیری و دوام و تغییر نقوش نشان و تبیین کرد. با به وجود آمدن هر نقش در مکان، در همه فرهنگ ها، نمادها و نشانه هایی وجود دارد. تمامی نقوش ها و فرم ها دارای بار معنایی بوده است. این شیوه بافت نقوش ترکمن به روش سنتی در طراحی و دوخت کیف های چرمی دست دوز مشاهده می شود. اهمیت موضوع بیان شده این ضرورت را ایجاد نموده تا به تحلیل کاربست شیوه هنری نقوش ترکمن خراسان شمالی در هنر صنعت چرم معاصر و نگاهی بر هنر کیف و کفش پرداخته شود. هدف اصلی پژوهش شناخت نقوش ترکمن خراسان شمالی و شناسایی نحوه کاربست آن در هنر صنعت طراحی و دوخت کیف چرمی دست دوز معاصر است.
رویکردهای زیست پایدار با بررسی مباحث زیبایی شناسی در طراحی مد و لباس
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر بنای آن دارد که با تکیه بر سنخ وجودی تجربه زیبایی شناسی و حکم زیبایی شناختی، رویکرد زیست پایدار را در مقوله لباس، تجربه و حکم را به عنوان محور اصلی تبیین قرار داده و از این طریق، بحث را از چالش های حاکم رها سازد و سپس با پرداختن به جایگاه معرفت در تجربه زیبایی شناختی، به تعریفی متناسب با رابطه امروز بشر با عالم هنر در زمینه طراحی مد نایل شود. زیست پایدار جنبشی است که فعالیتش را برای دفاع از محیط، از قرن هجدهم در اروپا آغاز کرد و با اندیشه برابری طلبی، آزادی خواهی و دفاع از حقوق زیست محیطی از اواخر دهه 1960 به این طرف، به صورت جدی در طراحی مد رایج شد. طراحى منسوجات یک عرصه زیبایى شناسى متغیر و مبتنى بر جایگزینى مداوم طراحى هاى جدید با هدف بهره بردارى اقتصادى است. اما امروزه توجه به حفظ محیط زیست و بهره بردارى از منابع، به یک چالش مهم در مسیر تداوم حیات انسانى بدل شده و در حوزه منسوجات، جایگزین نمودن مواد قابل بازیافت، مواد بادوام و استفاده از شیوه هاى تولید منطبق بر معیارهاى زیست محیطى و... به عنوان جایگزینى براى تولید متداول و به چالشى نوین در حوزه طراحى و زیبایى شناسى مطرح شده است. در این راستا، مجموعه اى از طراحان براى تحقق این امر، به روش هاى نوینى براى طراحى منسوجات همچون بهره بردارى از مواد طبیعى و بازیافتى و استفاده مجدد از منسوجات مستعمل روى آورده اند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف دست یابى به معیارهاى زیبایى شناسانه منسوجات زیست پایدار، به بررسى نظریه هاى حاکم بر این حوزه پرداخته و با روش توصیفى- تحلیلى و منابع کتابخانه اى، درصدد ارایه معیارهاى منتج از این شیوه طراحى برآمده است. بررسى تجارب طراحى به این شیوه در دوران اخیر، حاکى از آن است که این راهبرد، با نگرش هاى اخلاقى و طرح پدیدارشناسانه مفهوم زیبایى، درصدد توسعه تجارب شخصى مصرف کننده از طریق آشنایى زدایى، دگردیسى ارزش ها، توجه به ارزش هاى فرهنگى و طرد زیبایى سوداگرایانه است.
تحلیل و طبقه بندی نقش آینه در سوزن دوزی بلوچ از منظر باورهای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوزن دوزی یکی از هنرهای اصیل ایرانی است که در برخی اشکال به آینه آراسته شده است. به دلیل گستردگی صور به کارگیری آینه در هنرهای سنتی و مفاهیم نمادین مکتوم در آن، مقاله حاضر بر سوزن دوزی بلوچ در نواحی جنوبی استان سیستان و بلوچستان تمرکز دارد. به عبارتی هدف آن است که در گام اول، نقوش بلوچی دوزی که آینه در آنها حضور مؤثری ایفا می کند؛ بازیابی شود و در گام بعدی، مفاهیم نمادین و کارکرد این عنصر در سوزن دوزی بلوچ با نظر به اطلاعات به دست آمده به روش میدانی (مبتنی بر مشاهده و مصاحبه) به عنوان رکن مهم شکل گیری این مقاله و البته مطالعات اسنادی به عنوان پشتوانه آن مورد گمانه زنی قرار بگیرد. با این حساب پرسش آن است: «آینه در سوزن-دوزی بلوچ با چه صور و اشکالی ظاهر می شود و بر چه مفاهیمی دلالت دارد؟» نتیجه این پژوهش کیفی به شیوه توصیفی تحلیلی نشان داد: آینه، حداقل در بیست و چهار مورد از نقوش سوزن دوزی بلوچ، کاربرد دارد. با نظر به انگاره های فرهنگی، آینه در سوزن دوزی بلوچ صرفاً هدف تزیین را دنبال نمی کند و همچون سایر هنرهای سنتی ایران، مستلزم معنی سازی است. آینه در برخی از نقوش همچون ستاره، کپ و نال و گل کندی با نور و روشنایی مرتبط می-نماید و در بعضی دیگر مثل حریر، تک زرافشان و گل و گلدان با آب و آبادانی در ارتباط است. به نظر می رسد در برخی از مصادیق همچون چم مژه، کوه بندر و کوه سر عاشق؛ مفاهیم والایی چون عشق، شهادت و ایثار محمل معنی سازی است و در بعضی مانند مروارید، نه آدینکی و چم آهوگ معصومیت و پاکی به صورت خاص به تلویح درمی آید. درمقابل در نمونه های معدودی همچون شرین جنک و دژ، صرفاً صورت ظاهری و زرق و برق ناشی از تلألو نور در آینه به مثابه مکنت و قدرت به رخ کشیده می شود.
مطالعه تطبیقی عناصر و مولفه های شکل دهنده مسجد با تمرکز بر آراء هانری استیرلن و الگ گرابار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی معماری اسلامی توسط نحله های فکری متفاوت نظیر سنت گرایی، تاریخی گری و پدیدارشناسی، اهمیت موضوع را در نگاه محققان غربی نشان می دهد. هر یک از این جریان های فکری، تلاش می کنند تا نتیجه مطالعاتشان را درباره معماری اسلامی از وجه و منظر ویژه خود بیان نمایند. سؤال این است که هر یک از این روش ها چه تعریفی را از معماری اسلامی به دست داده اند و نیز تفاوت شیو خوانش آنها در شناخت معماری اسلامی چه کمکی به فهم موضوع می کند؟ پژوهش حاضر با مطالعه تطبیقی آراء شیوه پدیدارشناسی (هانری استیرلن) و تاریخی گری (الگ گرابار) به دنبال آن است که نشان دهد هر یک از این دو دیدگاه، چه تعریفی برای معماری اسلامی به دست داده اند و وجوه افتراق و اشتراک میان آنها چیست و احیاناً چه نقدهایی به یکدیگر داشته اند. با این فرض که هر یک از دو پژوهشگر تعریف متفاوتی از نسبت اسلام و معماری ارائه می دهند، یافته های پژوهش نشان می دهد که از منظر گرابار معماری اسلامی، معماری ای است که ربطی به دین اسلام ندارد و نسبت اسلام با معماری از نظر مذهبی بار معنایی خاصی نمی تواند داشته باشد و صفت اسلامی در معماری اسلامی بر آثار دین خاصی دلالت نمی کند. در حالی که استیرلن معماری اسلامی را برگرفته از جوهر و تعالیم دین اسلام در نظر می گیرد و مؤلفه دینی را عامل شکل گیری بنای مسجد و بیشتر عناصر آن را واجد ماهیت نمادین و ازلی می داند. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی با رویکردی تطبیقی به مطالعه عناصر و مؤلفه های شکل دهنده مسجد از دیدگاه پدیدارشناختی هانری استیرلن و تاریخی گری الگ گرابار پرداخته است.
شناسایی رابطه محرمیت با تغییرات سازمان فضایی خانه های بیرجند در دوره انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که خانواده نظامی است بر پایه روابط درونی و بیرونی، خانه سازمان فضایی ویژه ای را می طلبد که در آن تفکیک فضاهای عمومی و خصوصی و نوع رابطه آنها با یکدیگر اهمیت می یابد. از این رو "اصل محرمیت" به زیبایی در چگونگی سازماندهی فضایی و نحوه قرارگیری عملکردها، نمایان شده است. تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در دوره انتقال سبب تغییرات گسترده در شیوه زندگی و به تبع آن تحول و دگرگونی در سازمان فضایی بناهای مختلف؛ از جمله خانه ها گردید. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناخت تأثیر تغییرات کالبدی سازمان فضایی، در دوره انتقال (اواخر قاجار و دوره پهلوی اول) بر میزان محرمیت خانه ها در شهر بیرجند است. بر این اساس، پژوهشگران در پی پاسخگویی به این پرسش هستند که: تغییرات کالبدی سازمان فضایی خانه ها چه بوده است و این تغییرات، چه اثراتی را بر میزان محرمیت خانه های بیرجند در دوره انتقال داشته است؟ پژوهش حاضر با رویکردی اثبات گرایانه، از روش های تاریخی و توصیفی تحلیلی در جهت رسیدن به هدف، بهره گرفته است. جمع آوری داده ها مطابق با دو شیوه اسنادی و میدانی است. جامعه آماری مشتمل بر خانه هایی است که متعلق به دوره مورد نظر هستند و ثبت ملی شده باشند؛ نه باب از این خانه ها متعلق به دوره قاجار؛ هشت باب قاجار- پهلوی و هشت باب خانه دیگر متعلق به دوره پهلوی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در طی دوران انتقال، میانگین مساحت توده هر خانه از 360 مترمربع به 223 مترمربع کاهش یافته است و تمایل به قرارگیری توده در سه و یا دو طرف فضا نمود بیشتری یافته است. سلسله مراتب حرکتی نیز حذف فیلترها و واسطه هایی همانند هشتی و دالان و ایوان را نشان می دهد. نتایج مؤید آن است که تغییرات در مؤلفه ها و عناصری همانند: نسبت توده و فضا، نظم توده و فضا، سلسله مراتب حرکتی، ورودی، هشتی، حیاط و فیلترها، طی بازه زمانی دوره انتقال، در کالبد معماری خانه های بیرجند، سبب شده است محرمیت که سابقه ای چندهزار ساله در معماری ایران داشته است؛ کمرنگ شود. همچنین مقایسه نتایج پژوهش حاضر با دیگر پژوهش ها، نشان می دهد که تغییرات در شهر بیرجند نسبت به شهرهایی مانند مشهد، تهران و اصفهان کمتر و آرام تر بوده است؛ این امر می تواند ناشی از تأثیرات مذهبی و دور بودن بیرجند از تحولات فرهنگی و سبک زندگی در دیگر شهرهای بزرگ آن دوره، ازجمله مرکز استان باشد.
توسعه استفاده از سیستم های حمل و نقل فعال شهری: شناسایی و تدوین شاخص های کلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
69 - 82
حوزههای تخصصی:
بخش حمل و نقل نیازمند تغییرات اساسی در سیاستگذاری، برنامه ریزی و طراحی سیستم های خود می باشد تا بتواند مفهوم پایداری را در این حوزه توسعه دهد. یکی از اصلی ترین جنبش های توسعه پایدار در حوزه حمل و نقل، ترویج استفاده از سیستم های حمل و نقل فعال می باشد. هدف از این پژوهش بررسی نظام مند پژوهش های صورت گرفته در جهت تدوین شاخص های کلیدی می باشد که در جهت ترویج استفاده از شیوه های فعال حمل و نقل باید توجه ویژه ای به آنها داشت. بنابراین، در این پژوهش از روش کیفی بر پایه روش فراترکیب با بررسی محتوایی 75 پژوهش که در مجلات SSCI, SCI به چاپ رسیده اند استفاده شده است. در نهایت شاخص های اصلی در چهار دسته بعد کالبدی، بعد اجتماعی- فرهنگی، بعد هوشمندسازی و بعد آموزشی و سیاستگذاری دسته بندی شده اند که هر کدام دارای معیارهای خاص خود می باشند.
Analysis of the Quality of Light Obtained from the Stained Glass Windows of Traditional Iranian Architecture based on the Color Temperature Curve (CIE)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۴ - Serial Number ۵۰, Autumn ۲۰۲۳
97 - 106
حوزههای تخصصی:
The color temperature of light is one of the important indicators in lighting that should be considered. Because people experience and feel their surroundings not only with brightness and darkness, light and shadow but also through colors, the feeling that the color of the light creates in the space affects human perception and health through the warmth and coldness of the light. The color receptivity and color temperature chart is a tool that determines how the human eye feels when faced with a spectrum of light. Since the purpose of this research is to analyze the light quality of the s tained glass windows of traditional Iranian architecture, calculating the color temperature will be a suitable criterion for judgment, that is, if the color temperature of the light from the s tained glass windows is calculated, the experience of people in facing the light can be calculated quantitatively. Comparative methods were used to analyze the quality of light based on the color temperature curve with calculation tris timulus values XYZ from spectral data and calculation xyz chromaticity values. Inves tigations showed that the light color temperature of 65% of the windows is 3000 to 4600 K, and 35% is. In these windows with this combination model and area percentage of four colors, red, green, blue, and yellow, the quality of light has not decreased based on the color temperature curve.
از ناصری تا اهواز؛ بازخوانی تجربه تجدد در یک شهر ایرانی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
109 - 128
حوزههای تخصصی:
هرچند بیش از صد سال از ظهور پدیده «تجدد» یا مدرنیته در شهرسازی ایرانی می گذرد، پژوهش درباره نسبت تجدد و شهرسازی در ایران معاصر، قدمتی حدوداً سی ساله دارد. این پژوهش ها حوزه مطالعاتی «تاریخ معماری و شهرسازی معاصر ایران» را رقم زده است که البته نقایصی نیز دارد. «تهران محوری» بیش از حد پژوهش ها و «کم شمردن تحولات عصر قاجار» ازجمله نقایص این حوزه است که به نادیده یا دست کم شمردن بخشی از میراث معماری و شهرسازی معاصر ایران انجامیده. یکی از راه های مقابله با این نقایص پرداختن به جریان تجدد شهری در نقاط دور از مرکز یا به اصطلاح «مناطق پیرامونی» در ایران معاصر است. در این راستا مقاله حاضر به شهر اهواز، به عنوان یکی میراث های کمترشناخته شهرسازی معاصر ایران می پردازد. هرچند اهواز از شهرهای قدیم ایران است، پس از ویرانی شهر کهن در قرون چهارم-پنجم هجری، تولد و توسعه دوباره این شهر در عصر قاجار رخ داد. در این زمان و با احیای کشتیرانی بر کارون، قاجاریان به اندیشه تأسیس بندری در حوالی اهواز کهن افتادند که هسته باززایی اهواز نوین شد. مقاله حاضر به بررسی تجربه این باززایی و نسبت آن با پدیده تجدد می پردازد. روش تحقیق مقاله حاضر تفسیری-تاریخی و مهم ترین منابع آن مجموعه ای اسناد متنی و نقشه های ترسیمی از سال های آغازین تأسیس شهر است که سعی گردیده با استفاده از آن ها روایتی دست اول از فرایند پیدایش و توسعه اولیه اهواز نوین به دست داده شود. روایت حاضر نشان می دهد اهواز را به واقع باید یکی از نمادهای تجدد شهری در ایران معاصر دانست. همچنین این بررسی نشان می دهد تجدد شهری در اهواز بیش از آنکه با نشانه های نوعی تجدد تقلیدی یا برون نگر که اغلب از ویژگی های تجدد شهری در عصر قاجار و شهرسازی معاصر ایران شمرده می شود همسویی داشته باشد، با معیارهای تجدد خودجوش یا درون زا نزدیکی نشان می دهد.
بررسی خطاوارگی در تبلیغات و ظرفیت های پوسترهای هنری در توسعه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
681 - 705
حوزههای تخصصی:
تبلیغات اغلب با هدف انتقال پیامی مثبت به مخاطبان و درنتیجه، برای ادراک و همراهی آنان با موضوع صورت می پذیرند؛ اما زمانی که تبلیغ، علیه هدف خود نتیجه می دهد و تأثیر معکوس بر مخاطبان می گذارد، ضدتبلیغ اتفاق افتاده است.پیامدهای ناشی از به وجود آمدن ضدتبلیغ، به ویژه در تبلیغات فرهنگی، ممکن است جبران ناپذیر بوده و آثار مخربی را متوجه جامعه و توسعه فرهنگی در جامعه نماید. ازاین رو است که شناخت ضدتبلیغ و راه های تبدیل شدن یک تبلیغ به ضد خودش، امری بسیار ضروری است. بدین منظور علاوه بر مطالعه کتابخانه ای و اسنادی، برای فهم این مسئله و جهت گردآوری داده ها، نظر 11 متخصص در حوزه تبلیغات با روش مصاحبه هدفمند و نیمه ساختاریافته (نمونه گیری نظری) و با ارجاع زنجیره ای (روش گلوله برفی) مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت از بین 523 کد اولیه 110 مفهوم کلیدی، 23 تم فرعی و 4 تم اصلی شکل دهی شدند و دستیابی به پاسخ نهایی با روش تحلیل تم انجام گرفت. این پژوهش واژه خطاوارگی را به جای ضدتبلیغ، پیشنهاد می دهد که شامل زیرمجموعه هایی چون مغالطه زبانی، مفهومی، عملکردی و ذهنی می شود. اگر مبلّغ در انتخاب تصویر و شعار به فرهنگ و نگرش حاکم بر جامعه بی توجه باشد، آن اثر از سوی مخاطبان مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت، همچنین عدم رعایت ارزش انسانی، کلیشه های جنسیتی، تبعیض نژادی، در نظر نگرفتن حقوق کودکان، دروغ و فریب و از طرف دیگر عواملی چون زمان اکران تبلیغ، نوع رسانه انتخابی، تعداد تکرار تبلیغ، محل اکران تبلیغ، عناصر هم جوار با تبلیغ اکران شده، بسته بندی از سوی مبلّغ در ساخت خطاوارگی مؤثر خواهد بود.اهداف پژوهش:شناخت خطاوارگی در تبلیغات و چگونگی تبدیل شدن تبلیغ فرهنگی به خطاوارگی در تبلیغات.بررسی ظرفیت پوسترهای هنری در توسعه فرهنگی.سؤالات پژوهش:چه عوامل و دلایلی موجب تبدیل شدن یک «تبلیغ فرهنگی» به «خطاوارگی در تبلیغات» می شود؟پوسترهای هنری در توسعه فرهنگی نقشی دارند؟
تبیین نقش طراحی شهری در بازآفرینی محلات شهری با رویکرد پایداری اجتماعی
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
189 - 207
حوزههای تخصصی:
سیاست ها و برنامه های بازآفرینی شهری، برای مداخله در محلات ناکارآمد، نیازمند توجه به الزامات پایداری اجتماعی هستند؛ چه آنکه بعد اجتماعی در کانون تعریف محلات قرار دارد. از سوی دیگر طراحی شهری به عنوان اصلی ترین رشته و حرفه متوجه کیفیت های محیط شهر و محلات آن، برای نقش آفرینی کارآمد در فرایند بازآفرینی نیازمند فهم روشنی از جایگاه خود خصوصا معطوف به پایداری اجتماعی است. این مقاله تحلیلی-تبیینی به دنبال ارائه پاسخی در جهت این فهم روشن است. پس از بخش نظری، نوع نقش طراحی شهری در تحقق مولفه های بازآفرینی شهری و پایداری اجتماعی محلات شهری مورد بحث قرار گرفته است. سپس حوزه های عمل طراحی شهری در بازآفرینی محلات معطوف به پایداری اجتماعی تشخیص داده شده و در انتها مبتنی بر نمایانگرهای طراحی شهری یک چارچوب سیاستی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد اصلی ترین جایگاه طراحی شهری را باید در بعد محرک توسعه بازآفرینی محلات و درجهت ارتقای دسترسی برابر، حس مکان، نشاط و شادی، تنوع، تعاملات اجتماعی و ایمنی و امنیت جستجو کرد. چارچوب سیاستی ارائه شده در این جهت می تواند راهنمای طراحان شهری باشد. همچنین یافته های مقاله که نوعی مقایسه میان نقش سه تخصص شهری را نیز در خود دارد می تواند در تهیه برنامه های بازآفرینی محله ای یاری گر برنامه ریزان و مدیران شهری نیز باشد.
نگاهی بر مبانی نمایشنامه نویسی در بالابردن هویت ملی کودک ایران اسلامی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان نگاهی بر مبانی نمایشنامه نویسی می باشد که در راستای اهداف مشخص در جامعه اسلامی، با عنوان بالابردن هویت ملی کودک ایران اسلامی به رشته تحریر در آمده است. با توجه میزان علاقه دانش آموزان به هنر نمایش و تاثیر این هنر بی بدیل در شناسایی و تقویت هویت ملی مذهبی ایران اسلامی برآن شدیم تا تحقیق و بررسی ای در زمینه اهمیت و جایگاه این موضوع در آموزش و پرورش با هدف ایجاد یا تقویت روحیه، مرام و مسلک پهلوانی و جوانمردی و... صورت پذیرد. از آنجا که کودکان تحت تاثیر فعالیت های هنری واکنش های مثبتی از خود نشان می دهند بنابراین نگارندگان این پژوهش را بر آن داشت تا با برقراری ارتباط میان خود و کودک و تبدیل داستان هایی که در کتابخانه های مدارس در قالب قصص قرآنی نیز وجود دارد با آموزش های از پیش تعیین شده آنها را جهت نوشتن یک نمایشنامه ای بس کوتاه ترغیب نمایند. در هر مدرسه تعدادی هنرمند دست به قلم وجود خواهد داشت که جهت ارائه متون درسی خود نیازی به جستجو اینترنتی نداشته و می توانند از متن های نوشته شده توسط خودشان آنها را اجرا نموده و در نهایت لذت، شور و اشتیاق خاص در محیط مدرسه و تحت نظارت اولیاء مدرسه و آموزگارشان به تحصیل و اجرای فعالیت هنری خود بپردازند. در همین راستا کودک آموزش می بیند که در جامعه اسلامی و با استفاده از کتب دینی و مذهبی و همچنین مشورت با هم نوعان و هم سالان نمایشنامه هایی را بنویسد که قابلیت اجرایی دارند و حتی تا مراحل مختلف از جمله مسابقات فرهنگی و هنری و همچنین سطوح بالاتر راه یابند. در نظام آموزش و پرورش تمامی تلاشها برای کودکان و با کودکان صورت می پذیرد بنابراین برای رسیدن به اهداف دراز مدت و متعالی همانند هویت ایرانی اسلامی و تقویت و ایجاد خلاقیت بیشتر و با توجه به نسل پویا و جدید باید از روشهای نوین مشارکتی و جذاب مانند هنر نمایش و ادبیات نمایشی و تبیین و تخصیص داستان های ادبیات کهن فارسی در کتب درسی برای سالم ماندن و دور از هرگونه تحریف هویت های ایرانی اسلامی استفاده کنیم.
مطالعه تطبیقی نظریه های طراحی کالبدی محیطی امن و ارائه راهنمای طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۱
99 - 115
حوزههای تخصصی:
مسئله امنیت و دفاع از قلمروها، به عنوان یکی از عوامل موثر در پایداری اجتماعی، از دغدغه های بشر نخستین تا امروز می باشد. اهمیت تاثیر ویژگی های کالبدی بر امنیت یک محیط دغدغه بسیاری از پژوهشگران معاصر بوده و نظریه هایی چون فضای قابل دفاع، CPTED، رشد ایمن و مطالعات روانشناسی هر یک از دریچه ای به موضع نگریسته اند. در این پژوهش تلاش شده ضمن نگرش جامع، با مطالعه تطبیقی مطالعات کیفی موجود و ارائه راهنمای طراحی در چارچوب یک دسته بندی جدید متفاوت، مسئله طراحی محیط کالبدی امن را تسهیل نماییم. فرض پژوهش این است که تمامی موارد پراکنده مطروحه در سه عامل اولیه رفتار قلمروپایی، نظارت طبیعی و نمود قابل تقسیم بندی بوده و می توان مرور پیشینه موضوع و تحلیل کیفی آن، با استدلال منطقی به روش تطبیقی، به دسته بندی الزامات طراحی کالبدی محیطی امن بپردازیم. به این منظور مابقی مولفه های پراکنده را زیر مجموعه ی یکی از این سه عامل کلی فرض نموده و با دسته بندی و نام گذاری این موارد، به مولفه های ثانویه زیرمجموعه مولفه های اولیه دست یافتیم. در نهایت مولفه های ثانویه ساختار فضایی و مرزبندی برای رفتار قلمروپایی، پشتیبانی از فعالیت و دید برای نظارت طبیعی، کنترل دسترسی برای هر دو و کیفیت، نگهداری و دشواری هدف برای نمود در نظر گرفته شد. در مطالعات تکمیلی می توان به میزان همبستگی و اثرگذاری هریک از این عوامل در نتیجه نهایی طراحی یک محیط امن پرداخت. این راهنمای طراحی می تواند به عنوان الزامات طراحی با هدف اعمال مولفه های غیر عامل یک محیط امن در طراحی شهری و محیط های همسایگی و محله ها مبنای عمل قرار بگیرد.
مطالعه تطبیقی مورفولوژی بافت قدیم محله سرشور و بافت جدید شهرک اتوبوسرانی شهر مشهد با تأکید بر مؤلفه های اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بافت های قدیم و جدید از لحاظ الگوی چیدمان فضایی معابر، میادین و فضاهای باز، قطعه بندی و تیپولوژی ساختمانی دارای تفاوت هایی هستند. عواملی مثل نسبت ارتفاع بین طبقات به عرض معابر، نحوه جهت گیری ساختمان ها، قابلیت نفوذپذیری و ... مواردی هستند که در بافت های قدیم و جدید تأثیرگذارند. عوامل اقلیمی مانند باد، تابش، دما و رطوبت بر الگوی مورفولوژیکی تأثیر می گذارند. هدف پژوهش: بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل تأثیر مؤلفه های اقلیمی بر مورفولوژی بافت های قدیم و جدید صورت پذیرفته است. حال چگونه می توان از طریق مطالعه موروفولوژیکی بافت قدیم و جدید به بررسی آسایش محیطی با توجه به تأثیر مؤلفه های اقلیمی پرداخت. روش پژوهش: این پژوهش از روش تحلیل محتوا به بررسی تطبیقی دو بافت قدیم و جدید تحت تأثیر ویژگی های آسایش محیطی افراد با هدف تعیین خصوصیات مورفولوژیکی در رابطه با مؤلفه های اقلیمی در بافت های شهری منتخب پرداخته شده است؛ که درنهایت یک سری تحلیل های حاصل از روش قیاسی جهت مقایسه دو نمونه موردی از ابزارهای متفاوت تحلیل داده ArcGIS10.4. 1 ،AutoCad، UCL Depth-Map و Ray-Man و داده ها و اطلاعات هواشناسی در قالب تحلیل های کیفی و کمّی ارائه می شود.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که بررسی تغییرات مؤلفه های چیدمان فضایی و مؤلفه های آسایس اقلیمی در دو بافت قدیم و جدید، ارتباط دو سویه وجود دارد. مورفولوژی شهری تأثیر قابل توجهی بر نحوه مصرف انرژی و ایجاد آسایش اقلیمی دارد. با استفاده از دو روش بررسی مؤلفه های اقلیمی از جمله دما، رطوبت و سرعت باد در بافت متفاوت نمونه های مطالعاتی و با استفاده از روش چیدمان فضا، میزان آسایش محیطی افراد در استفاده از این محلات مورد ارزیابی و قیاس قرار گرفته که دارای تفاوت ها و شباهت های معناداری از نظر عناصر تأثیرگذار اقلیمی هستند.
بهزیستی اجتماعی سالمندان در فضای باز عمومی شهری؛ نمونه مورد مطالعه: بوستان مصلی و پیاده راه شیخ صفی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
79 - 90
حوزههای تخصصی:
پیش بینی های علمی بیانگر افزایش قابل توجه جمعیت سالمندان در سال های پیش ِرو بوده و بر لزوم توجه به نیازهای متنوع و زندگی اجتماعی آنها تأکید می کند. عدم توجه به نیازهای اجتماعی سالمندان، پتانسیل سالمندان را برای مشارکت در جامعه محدود می کند. مطالعات موجود اغلب به نیازهای کالبدی سالمندان پرداخته و در زمینه نیازهای اجتماعی آنها (به ویژه در فضاهای عمومی )کمبود مطالعات مشهود است. هدف تحقیق ارزیابی عوامل محیطی مؤثر بر بهزیستی اجتماعی سالمندان در کالبد فضاهای عمومی شهری در نمونه موردی تحقیق بود. این مطالعه از نوع توصیفی _ تحلیلی است که در بوستان مصلی و پیاده راه شیخ صفی در شهر اردبیل طی دو مرحله انجام شد. در مرحله نخست تعداد 47 عامل کالبدی درپنج شاخص دسته بندی گردید و 50 نفر از متخصصان معماری عوامل کالبدی مؤثر بر بهزیستی اجتماعی را در دو نمونه موردی تحقیق مقایسه نمودند. در مرحله دوم 74 نفر از سالمندان حاضر به پرسشنامه استاندارد بهزیستی اجتماعی Keyes دارای پنج شاخص پاسخ دادند. در نهایت داده های به دست آمده در نرم افزار26 SPSS آنالیز گردید. در مرحله نخست آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون برای مقایسه عوامل کالبدی بین دو نمونه موردی انجام شد. عوامل کالبدی در پیاده راه شیخ صفی نسبت به بوستان مصلی دارای وضعیت مطلوب تری است و در مرحله دوم آزمون کاکران_ منتل_ هانزل برای به دست آوردن میزان اثر پذیری بهزیستی اجتماعی سالمندان از عوامل کالبدی در نمونه های موردی انجام گردید. طبق نتایج، سالمندان در پیاده راه شیخ صفی از بهزیستی اجتماعی بهتری برخوردارند. یافته ها نشان داد، کیفیت عوامل کالبدی و بهبود این عوامل در فضای باز منجر به تأثیر مثبت در بهزیستی اجتماعی سالمندان می گردد.
کارکرد وقف در حفظ مصحف های نفیس (مطالعه موردی: مصحف های نفیس گنجینه آستان قدس رضوی و واقفان آنها در دوره قاجار)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
39 - 54
حوزههای تخصصی:
سنت وقف مصحف بر مساجد و بقاع متبرک از نخستین دهه های ظهور اسلام جاری شد. در ایران همواره مهم ترین مرکز جذب مصاحف وقفی مزار امام رضا(ع) در مشهد بوده و کسانی بسیار، دست کم از اوایل سده چهارم تا کنون، هزاران مصحف نفیس وقف آنجا کرده اند. انگیزه های معنوی و دنیوی این واقفان را در گستره ای از شوق تحصیل ثواب و نشر دانش و آگاهی، تا بقای نام خود و خاندان و حفظ آثار از گزند روزگار می توان دسته بندی کرد، که این انگیزه آخر بیشتر به کار مطالعات تاریخ هنر اسلامی آمده است. در دوره قاجار که پایانه ایران کهن و دروازه ایران نوگراست، به آستان قدس رضوی قدری متفاوت از ادوار پیش توجه شد، چنان که شاه خود متولی حرم گشت و همه نایبان تولیتش را از پایتخت فرستاد. سران حکومت و اشراف وابسته به ایشان نیز مصحف های موجودشان را، که یا یادگار پیشینیان یا سفارش خودشان بود، پیشکش آستان رضوی کردند. در این نوشتار ده تن از سرشناس ترین واقفان قاجاری مصاحف گنجینه رضوی، به همراه نسخه های اهدایی شان، معرفی و جایگاه اجتماعی و انگیزه هایشان تا حدی بررسی شده است. در انتها روشن می شود که وقف این آثار، با هر انگیزه ای، به حفظ آنها انجامیده و زمینه را برای مطالعات تاریخ هنری فراهم کرده است. روش دست یابی به اطلاعات، مراجعه به متون حدیث و فقه، تاریخ نامه های معتبر عصر قاجار، و مطالعه مقالات تحلیلی معاصر، به ویژه در نشریه وقف میراث جاویدان، در کنار تحلیل مصحف های وقفی بوده است.
همگامی ویژگی های کیفی فلزکاری در آثار مکتب خراسان عصر سلجوقیان با همتای آن در مکتب قاهرۀ عصر مملوکیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۰)
۷۷-۵۶
حوزههای تخصصی:
عصر سلجوقیان یکی از ادوار خلاقانه جهان اسلام و ایران در هنرهاست. از میان هنرهایی که توانست شکوفایی اش را در این عصر رقم بزند، فلزکاری است که با نام مکتب خراسان پیوند خورده است. قلمرو وسیع سلجوقیان و مبادلات سیاسی-فرهنگی آن با دیگر سرزمین ها، سبب شد سنت فلزکاری این مکتب به سایر مناطق از جمله عصر مملوکیان تسری یابد. مطالعات اجمالی نشان می دهد آثار فلزکاری قاهره در دوره مملوکیان ضمن حفظ هویت خاص خود، با آثار تولیدشده در مکتب فلزکاری خراسان عصر سلجوقیان دارای شباهت و ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ در شیوه تزئین است. هدف این تحقیق که با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی انجام شده، شناسایی ارتباط ویژگی های مضمونی و بصری آثار فلزکاری مکتب خراسان عصر سلجوقی با همتای آن در عصر مملوکیان است. مسئله این است که چه ویژگی های مضمونی و بصری مشابهی در آثار فلزی مکاتب خراسان عصر سلجوقی و مملوکی وجود دارد و وجوه تمایز آنها چیست؟ روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای-اسنادی است که با شناسایی و بررسی آثار فلزی محفوظ در موزه های معتبر جهان انجام پذیرفته و روش تجزیه و تحلیل، کیفی است. نتایج تحقیق نشان می دهد اگر چه تشابهات فراوانی در ویژگی های مضمونی و بصری در آثار این دو مکتب به چشم می خورد، مهم ترین تفاوت، استفاده بیشتر از دعا برای صاحب شیء و کاربرد نقوش انسانی و حیوانی در مکتب خراسان و در مکتب قاهره، کاربرد نام سلاطین و کاربرد نقوش هندسی و کتیبه ای است که مفهوم نمادین این ویژگی ها تلقین انرژی های مثبت ماورایی در زندگی انسان را در برداشته است.
اثر معماری مدرسه بر پایداری اجتماعی-فرهنگی در جوامع چند سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیایی که همه چیز به سرعت در حال تغییر است برای جلوگیری از گسست و بروز نابسامانی های اجتماعی، نیازمند پایه های محکمی هست تا بتوان از طریق آنها در جامعه هایی با چند سطح اجتماعی و فرهنگی همچنان همبستگی را حفظ کرد؛ برای نیل به هدف پایداری در اجتماع می توان به فضاهای آموزشی که از تمام سنین و گرو ها در آن حضور دارند، به عنوان فضایی اثربخش برای آموزشدهنده و آموزشگیرنده توجه ویژه داشت و با هدف ایجاد حس تعلق و تقویت هویت میان کاربران و مکان انگیزه آنها را به فعالیت در راستای پایداری اجتماعی و فرهنگی افزایش داد. از آنجا که مناطق محروم اخیراً مورد توجه مسئولان و خیرین مدرسهساز جهت کمک به محرومیت زدایی قرار گرفته است، جا دارد که پژوهشگران حوزه معماری و شهرسازی نیز به صورت علمی این مسیر را تبیین و اجرایی کنند. پرسش های تحقیق پیشرو این است که آیا می توان در سطح کلان با در نظر گرفتن عوامل پایداری در طراحی مدارس به پایداری اجتماعی- فرهنگی جامعه با لایه های اجتماعی متفاوت کمک کرد؟ کدام یک از عوامل پایداری در طراحی مدارس تأثیر بیشتری در پایداری اجتماعی- فرهنگی دارد؟ کدام یک از شاخص های طراحی مدارس مورد توجه قرار گیرد امکان تحقق پایداری اجتماعی- فرهنگی نیز افزایش خواهد یافت؟ در این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای همچنین تجزیه و تحلیل امتیازات به دست آمده از پرسشنامه، میزان تأثیر شاخص های طراحی مدرسه با عوامل پایداری اجتماعی- فرهنگی، طرح و فرم مدرسه و حیاط از موارد تأثیرگذار در ارتقاء پایداری اجتماعی- فرهنگی در کالبد مدرسه شناخته شد.
از هویت تاریخی تا هویت فرهنگی؛ نگاهی به چگونگی روایت شهر در فیلم طهران تهران از منظر تصویرشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
33 - 42
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان یک اصطلاح اجتماعی در شکل گیری فرهنگ، تاریخ و هویت مردم آن نقش بسزایی را ایفا می کند و به سبب همین کارکرد قابلیت تبدیل شدن به موضوع آثار سینمایی و داستان را دارد. در آثار سینمایی، شهر یا به صورت یک عنصر تاریخی مورد توجه است و سعی بر آن است تا روایتی از گذشته تاریخی آن ارائه شود یا به صورت یک عنصر فرهنگی مورد توجه قرار گرفته است که در این حالت شهر ماهیتی انسانی به خود می گیرد و در مرکز روایت است و حتی گاهی یکی از راویان داستان نیز می شود. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از روش تصویرشناسی انجام گرفته است. در این پژوهش با نگاه به فیلم طهران تهران ساخته داریوش مهرجویی و مهدی کرم پور تلاش شده است تا چگونگی بازنمایی شهر در دو وجه تاریخی و فرهنگی بر اساس المان های به کارگرفته شده، تبیین شود. در این فیلم نخست تهران از زاویه تاریخی و حیات تاریخی آن به مخاطب معرفی می شود که در این حالت در جایگاه «من» تاریخی است تا هویت تاریخی گذشته را برای مخاطبان سالمند خود بازنمایی کند و یادآور خاطرات گذشته طهران باشد. در بخش دوم روایت، شهر تهران به عنوان هسته روایت مورد توجه قرار گرفته و تهران به عنوان «دیگری» برای گروهی از جوانان در نظر گرفته می شود که در تقابل با نسل گذشته خود قرار گرفته اند. در این حالت شهر تبدیل به راوی اصلی حوادث و مشکلات نسل جوان می شود.
تحولات فرهنگی متأثر از مدرنیته بر محتوای معماری مدارس ایران و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم مهر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
33 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در هر دوره ای، آموزش و فضاهای آموزشی، یکی از ارکان اساسی تکوین، توسعه و انتقال مؤلفه های فرهنگی هر جامعه بوده است. در حقیقت، مدرسه فضایی است که در طی دوره های مختلف و تحت تأثیر عوامل گوناگون دست خوش تغییرات اساسی شده است. اما در کنار این پیشرفت و فناوری، در معماری امروز ایران، ارزش ها و مفاهیم فرهنگی ریشه دار در یک معماری کم رنگ است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی تحولات حاصل از مدرنیته بر معماری مدارس در ایران و ژاپن است؛ تا تحولات معماری و محتوای فرهنگی مرتبط با آن را در ایران و ژاپن طی دوره های گوناگون بررسی کند. علت انتخاب این دو کشور به خاطر وجود پیشینه غنی از معماری سنتی در هر دو بوده است.روش پژوهش: روش تحقیق کیفی و از نوع تطبیقی به شیوه هم سنجی لنزی بوده و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، از طریق استناد به کتاب ها و پژوهش های پیشین در دوره های مختلف گردآوری شده و پس از تعیین مشخصه هایی که باید مورد بررسی قرار گیرد درنهایت، توصیف و تحلیل مفاهیم و اصول فضاسازی در معماری این مدارس انجام شده است.نتیجه گیری: بازبینی ها نشان دهنده ناپیوستگی در توالی فرهنگی در آغاز مدرنیته در کشورها است که این مقوله باعث محرومیت فرهنگ بومی در میان فرهنگ های تازه وارد بوده است. اما کشوری همانند ژاپن، پس از گذشت دوره ای به بررسی دوباره عوامل گوناگون پرداخته و سعی در استفاده از فرهنگ بومی در دوران جدید به شکلی نو و متناسب با فرهنگ جامعه داشته که این مسیر باعث شکل گیری فرهنگی زنده در آن دوران بوده است. اما، این روند در ایران مسیر درستی را طی نکرده و موجب شکست در انتقال فرهنگ غنی به دوران جدید بوده است و در نهایت جهت حفظ پیوستگی در توالی فرهنگی در هرزمان لازم است تا ویژگی های اصلی هر دوره بررسی شده و خصوصیات فرهنگی، متناسب با آن دوره به شکلی جدید انتقال پیدا کند.