فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۴۴۱ تا ۸٬۴۶۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
39 - 48
حوزههای تخصصی:
فهم شرایط و زمینه های شکل گیری گردشگری مذهبی بسیار ضروری و با اهمیت است. این پژوهش به مطالعه رویداد اربعین، به عنوان یک پدیده منحصر به فرد در حوزه گردشگری مذهبی می پردازد و به تأسی از پارادایم تفسیری و با اتخاذ رویکرد تحلیل تماتیک و با بهره گرفتن از تکنیک های روش تحقیق کیفی (مصاحبه نیمه ساختار یافته، قدم زدن عرضی، مشاهده همراه با مشارکت) تلاش می کند به فهم تجربه زیسته شرکت کنندگان ایرانی در پیاده روی اربعین دست یابد و از این طریق سعی در کشف ماهیت، زمینه ها و عوامل بسترساز شکل گیری رویداد اربعین دارد. یافته ها حاکی از آن است که زمینه ها و عوامل بسترساز در شکل گیری رویداد اربعین چند اسلوبی بوده و حضور گسترده مردم در این راه پیمایی ها صرفاً به یک عنصر تقلیل پیدا نکرده است. عوامل و زمینه های فرهنگی-اعتقادی ، اجتماعی-اقتصادی و سیاسی-ملی از مهم ترین این زمینه ها هستند که تنوع آنها وجه بارز و عامل منحصربه فرد بودن این اَبَررویداد به حساب می آید.
میراث صنعتی در منظر شهر تاریخی؛ نقش کارخانه قند در منظر شهری ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
2826 - 33
حوزههای تخصصی:
میراث صنعتی مفهومی است که از سال 1950 شکل گرفته است. این مفهوم باوجود تازگی، به سرعت در پروژه های شهری پذیرفته شد. در کشورهای پیشگام امر حفاظت، حفاظت از میراث صنعتی به عنوان یکی از مدل های توسعه و بخشی از منظر شهر در نظر گرفته می شود. در این پژوهش سعی بر آن بوده تا با مطالعه منشور نیژنی تاگیل (Nizhny Tagil Charter) ، اصول دوبلین (The Dublin Principles)<sup> </sup>بیانیه تایپه (Taipei Declaration) و سند مادرید (Madrid Document) به پیشینه حفاظت از میراث صنعتی و اهمیت آن پرداخته شود؛ همچنین تلاش شده است با پیگیری فعالیت هایFICIM ، ICCIH، ایکوموس و جامعه بین المللی معماران، اهمیت میراث صنعتی در منظر شهرهای تاریخی بیان شود. تبیین جایگاه کارخانه قند در منظر شهری ورامین با رجوع به مطالب ذکر شده مد نظر بوده است. کارخانه قند ورامین بازمانده ای از دوران صنعتی شدن و بخشی از تاریخ معماری است. معماری برجسته، موقعیت مناسب شهری، ویژگی های محیطی و تاریخی- فرهنگی و تعلق خاطر جامعه شهری، کارخانه قند را به یک نمونه ارزشمند در منظر تاریخی شهر ورامین تبدیل کرده است. نظر بر کارخانه قند و جایگاه آن در منظر شهر ورامین سبب یکپارچگی منظر تاریخی شهر می شود. در برخی از شهرهای تاریخی که توسعه آن در دوران صنعتی شدن (همانند ورامین) بیش از پیش بوده است، ساختمان ها، سایت ها و عناصر صنعتی جلوه ای از منظر شهری شده اند؛ به همین منظور باید در سیاست های شهری مدنظر قرار گیرند. علاوه بر آن، حفظ آنها نه تنها از لحاظ علمی، بلکه از نظر جنبه های اقتصادی نیز مهم است. سرمایه گذاری و استفاده مجدد از مواریث صنعتی (به خصوص استفاده مجدد فرهنگی) می تواند به عنوان ابزار رشد اقتصادی، فرهنگی و همچنین ایجاد شغل مؤثر واقع شود.
تفحصی بر فضا و مکان مبتنی بر استعلای معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
231-239
حوزههای تخصصی:
مطالعه تاثیرات اجتماعی- فرهنگی پروژه های شهری (موردمطالعه: بزرگراه سعیدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته توسعه پایدار شهری به یکی از رویکردهای نظری مهم و تأثیرگذار در سیاست گذاری های شهری تبدیل شده است. توسعه پایدار به معنای تأمین نیازهای نسل کنونی بدون آسیب زدن به نیازهای نسل آینده است. بنابراین با این رویکرد هرگونه مداخله شهری و احداث پروژه های شهری باید محتاطانه و مبتنی بر این نگاه باشد. انجام مطالعات مربوط به اتاف بی شک گامی اساسی در جهت نیل به این اهداف مهم می باشد. مطالعه حاضر به مطالعه ارزیابی تاثیرات و پیامدهای اجتماعی-فرهنگی (اتاف) بزرگراه سعیدآباد در منطقه 18 شهرداری تهران می پردازد. از ترکیبی از روش های کمی (پیمایش) و کیفی (مصاحبه و مشاهده) در پژوهش استفاده شده است. داده های تحقیق از طریق افراد و ساکنان محدوده بزرگراه که به طور احتمالی تحت تأثیر احداث پروژه سعید آباد هستند گردآوری شده است. رویکرد نظری تحقیق، نظریه لفور در خصوص ابعاد اجتماعی فضاهای شهری می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که پروژه شهری سعید آباد مانند هر پروژه دیگری دارای پیامدها و اثرات مثبت مانند: تسهیل در حمل ونقل عمومی، ماندگاری در محل و پیامدهای منفی مانند: عدم رضایت معارضین طرح، فشار روانی بر ساکنان، ایجادپاتوق برای فروشندگان مواد، تخریب فضای سبز و باغات و افزایش آلودگی زیست محیطی می باشد.
Developing the Conceptual and Methodological Framework for Discursive-institutional Analysis of Coastal Exclusive Space Production: with Special Reference to Critical Realism Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Because of the limited capacity of coastal lands and conflicting interests among stakeholders for coastal resources, there are intensifying pressures to retain and provide more public access to the coast. Coastal gated communities have been developed increasingly in the middle shoreline of Caspian Sea in North of Iran. They are kind of exclusive space production as they restrict public access to the public resources of shoreline. As space production has roots in social processes, according to Lefebvre’s theory, there are two main approaches in the analysis of social phenomena. First is institutionalism and the other one is discourse analysis. Due to some weaknesses each approach suffered from, the discursive institutionalism became the main methodology to analyze the interaction of discourses and institutions in coastal exclusive space production. Critical realism emphasizes the inherent feature of the world which is categorized into three layers of reality that are constructed by agents, discourses and structures. Rather than experiencing the world in constructivism or conceptualizing the world in interpretivism, critical realism supposes different ontology, the existence of hidden or invisible mechanisms behind what human understand from the social phenomena and though emphasizing on the causality of both agents and structures. This research aims to conduct the conceptual and methodological framework for the analysis of the exclusive space production as a social phenomenon in North of Iran with the help of critical realism perspective in discursive institutionalism approach. This could be a significant guideline for further researches on spatial evolution in coastal urban areas.
Reading The Role of Yard in House(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In today lives, daily trips of house inhabitants to out is made using closed staircase spaces or lobbies. Lack of a place for neighbourly relation results in less recognition and in some cases there is no neighbourly and friendly relationship. Families and especially kids surrounded in-house space so, today kids have less mobility and cause to depression of inhabitants of apartment houses. In apartments and today houses because of economic function of construction, almost it is seen that yard use as parking or cars commute. This research attempts to recognize yard importance in current residential architect and try to discover yard effects on house inhabitants. To do so, a fieldwork is done and existence aspects of a yard from three perspectives, quality, function and environmental condition regulation, in some houses are investigated and using a comparison of results the most important reasons of the yard are introduced. Generally, these reasons are categorized in two axes: human tends to collective life and a deep relation of the human with nature.
نحو فضا رهیافتی برای ادراک عرصه بندی خانه در شهر یزد (دوره های قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه ایران دوران گذر از جامعه سنتی به مدرن را بسیار سریع و بدون ایجاد زیرساخت های لازم به ویژه در حوزه ی ساخت وساز تجربه نموده است؛ در این دوره تغییرات ساخت وساز ناشی از تقلید شکل و بدون در نظر گرفتن مفاهیم متناسب با شرایط جامعه می باشد و خانه به عنوان اولین سرپناه بشر، منعکس کننده ی بیشترین تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی خواهد بود. مقاله حاضر سعی در ادراک «عرصه بندی فضاهای خانه» با استفاده از مدل تحلیلی «نحو فضا» را دارد و اصلی ترین سوال پیش روی مقاله آن است که با بررسی «ارتباطات فضایی خانه های سه دوره قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی» با روش نحو فضا تغییر در عرصه بندی و سازمان فضایی خانه ها چگونه می باشد. هر چند در این حوزه مطالعات دیگری نیز صورت گرفته ولی در پژوهش پیش رو تلاش بر این است تا براساس تئوری «نحو فضا» به این ادراک نایل شد، زیرا چنانچه این ادراک در قالب مدل تحلیلی سامان گیرد، زمینه های پیش بینی رفتارهای احتمالی در فضاهای مورد نظر خانه های دوره قاجاریه و پهلوی و تفاوت آن با خانه های دوره جمهوری اسلامی به دست خواهد آمد. روش پژوهش در این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی است که با روندی از «جزء به کل» و استفاده از نرم افزارهای «ای گراف» و «دپت مپ» انجام می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیکره بندی و سازمان فضایی خانه ها در دوره قاجاریه تا اوایل پهلوی دارای تداوم بوده و فرهنگ جامعه نقش مهمی در شکل گیری فضاها و نحوه سازمان دهی آن ها داشته است ولی با تغییر در شیوه زندگی و پیدایش مدرنیته و عدم وجود زمان لازم برای هماهنگ شدن با نیازهای جامعه برداشت التقاطی از تفکرات دیگر فرهنگ ها به وجود آمد. از این رو شکاف عمیقی بین نمونه های جدید ساخته شده در این دوره با نمونه های پیشین ایجاد شد.
تحلیل سرمایه های اجتماعی در بهبود شاخص های حکمروایی خوب شهری (نمونه مطالعاتی: شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
145 - 168
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی از چالش های مهم جوامع است. دولت ها از عهده پاسخگویی به نیازهای متنوع شهروندان برنمی آیند و ادامه روند فعلی می تواند باعث افزایش مشکلات شهروندان با مدیریت شهری شود. امروزه از حکمروایی خوب به عنوان راه حل مناسب برای توقف روند فعلی سخن گفته می شود. یکی از عوامل مؤثر در تحقق حکمروایی خوب شهری، سرمایه اجتماعی است. در این راستا با توجه چالش های موجود در شهر سمنان سنجش رضایت شهروندان از عملکرد مدیریت شهری و همچنین نقش آن ها در ایجاد حکمروایی خوب شهری حائز اهمیت است. به همین منظور برای بررسی نقش سرمایه های اجتماعی در حکمروایی خوب شهری در شهر سمنان ابتدا تعاریف حکمروایی خوب شهری و سرمایه اجتماعی بررسی گردید و سپس شاخص های تأثیرگذار سرمایه های اجتماعی در حکمروایی خوب شهری استخراج شد. پس ازآن با تدوین پرسشنامه نظرات شهروندان جمع آوری گردید. نتایج تحلیل پرسشنامه ها نشان می دهد که شاخص های آگاهی، اعتماد و مشارکت از سرمایه اجتماعی در شهر سمنان در وضعیت مناسبی قرار ندارد و نبود پاسخگویی، شفافیت، توافق جمعی و قانونمندی در حکمروایی شهری سمنان موجب از بین رفتن اعتماد به مدیریت شهری و کاهش تمایل به مشارکت در طرح های شهری شده است. نتیجه این امر عدم دخالت شهروندان در تصمیم گیری ها است. همچنین نبود زیرساخت هایی مانند شورای محلات و سازوکار مناسب برای حضور مردم در فرایند تصویب طرح ها نیز در بروز این امر مؤثر بوده اند.
بررسی تطبیقی نقش مایه فرشته در سنگ قبور آرامگاه ارامنه و تخت فولاد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
83 - 92
حوزههای تخصصی:
تاثیر متقابل هنر مسیحیت و هنر دوران اسلامی در ایران، با گسیل ارامنه جلفای قدیم به جلفای نو در اصفهان در دوران صفویه رنگ و بویی تازه به خود گرفت و یکی از نمود ها و تجلی این اثرگذاری های متقابل، حجاری بر روی سنگ قبور می باشد. از جمله تصاویر مشترک منقوش در دو قبرستان تخت فولاد و ارامنه اصفهان ، نقش مایه فرشته است. در این پژوهش سعی شده تا علاوه بر برداشت اسنادی، با تصویر برداری میدانی تقریبا 50 سنگ قبر دارای نقش فرشته، به روش توصیفی- تحلیلی، شناخت و معناشناسی این نقش مایه، امکان پذیر و وجوه تشابه و تفارق آن در دو گورستان بررسی گردد. نقشمایه فرشته در تخت فولاد )علاوه بر ناثیر پذیری از هنر ایران باستان و دوران اسلامی(، بیشتر متاثر از دوران رنسانس بوده ولی تصاویر فرشته در قبرستان ارامنه بیشتر متاثر از هنر بیزانس بوده است. علی رغم مشترکاتی همچون جنسیت، تعداد بالها و... در به تصویر کشیدن نقش مایه فرشته در دو قبرستان، نمودی واضح مبنی بر تاثیر ارامنه بر هنرمندان حجار تخت فولاد مشاهده نگردید. ولی نقوش اسلیمی و ختایی در همنشینی با نقش مایه فرشته را می توان از نمود های تاثیر متقابل فرهنگ ایرانی-اسلامی و ارامنه- مسیحی در نظر گرفت.
تحلیل الگوهای بصری و مفهومی مرگ آزاده در ایران باستان، ساسانی و سلجوقی با رویکرد شمایل شناسی پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
74 - 87
حوزههای تخصصی:
بررسی الگوهای بصری شکار بهرام گور و آزاده در سفالینه های مصور سلجوقی نشان می دهد که برخی از آنها، علاوه بر ترسیم چنگ نوازی و همراهی آزاده در شکار، به هلاکت رسیدن او به زیر پاهای شتر با جامه ای متفاوت را نیز مورد توجه قرار داده اند. تحقیق حاضر با هدف شناخت الگوهای بصری و مفهومی دو رویداد چنگ نوازی و مرگ آزاده با دو جامه متفاوت که در سفالینه های سلجوقی به تصویر کشیده شده اند، شکل گرفته و تلاش شده به این پرسش ها پاسخ داده شود: الف. اشتراک و تفاوت های الگوهای بصری و مفهومی دو رویداد چنگ نوازی و مرگ آزاده در ایران باستان، ساسانی و سلجوقی کدامند و بر استمرار کدام اندیشه دلالت دارد؟ ب. وجوه مشترک آثار هنری با موضوع آزاده و بهرام در آثار ساسانی و سلجوقی کدامند؟ روش تحقیق مقاله، توصیفی تحلیلی است و مطالب به طریق اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده اند. همچنین، تعداد هشت نمونه انتخابی از آثار برجای مانده از دو دوره تاریخی ساسانی و سلجوقی با محوریت داستان بهرام گور و آزاده با ﺭﻭیﮑﺮﺩ شمایل نگاری و شمایل شناسی ﭘﺎﻧﻮﻓﺴﮑی مطابقت داده شده است. نتایج نشان می دهد که الگوهای بصری و مفهومی مرگ آزاده، به گفتمان ادبی شاهنامه ارجاع دارد که خود برگرفته از یک حکایت شفاهی کهن ایرانی است و از منظر جهان بینی اسطوره ای ایران باستان؛ به نظر می رسد مرگ آزاده با جامه متفاوت به مرگ زهره، دلدار ورثرغنه (خدا- خورشید)، هنگام تولد خورشید و روزی نو دلالت دارد.
تعامل ساختار مرکز پایتخت و جلفای نو در توسعه اصفهان در دوره شاه عباس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هسته اولیه محله جلفای اصفهان با حمایت شاه عباس اول (996-1038ق) توسط تجار و افراد سرشناس ارمنی ساخته شد و به تدریج توسعه و اعتبار یافت. این محله بزرگ که در گزارش جهانگردان از آن با عناوین «شهرک»، «دهکده» و «محله» یاد شده، در تنوع و ترقی پایتخت نقش مؤثر داشت. شکل هندسی و ساختار آن با بخش هایی از توسعه پایتخت قابل مقایسه و حاکی از گونه ای تأثیرپذیری و تأثیرگذاری است. شناخت شکل این ساختار به عنوان منابع الهام بخش و اثرگذار در همبستگی بیشتر طرح های شهری از جمله مرمت شهری جلفای نو می تواند پرکاربرد باشد. این پژوهش در پی پاسخ دادن به این پرسش است که اصول مشترک توسعه و ساختار کالبدی-فضایی پایتخت و جلفای نو چه بوده است؟ بررسی ریخت دو ساختار کالبدی-فضایی اصفهان و جلفای نو در مقام پایتخت شاه عباس اول، شناسایی اصول مشترک و تبیین آن اصول، هدف پژوهش است. این پژوهش در چارچوب مطالعات کیفی و روش آن تاریخی-تفسیری و تحلیلی است. گردآوری داده ها از مطالعات پژوهش های معاصر، متون و اسناد تاریخی حاصل شده است. یافته های پژوهش، اصول پنج گانه ای را از شواهد ساختاری و متون تاریخی استخراج می کند که شامل لایه های متعدد مؤثر بر ریخت ساختارهای مذکور و همبستگی میان اجزا آنها است. نتیجه پژوهش حاکی از وجود ارتباط معنایی ساختاری میان هر دو بخش به عنوان جزءهایی از یک طرح کلی است. هسته اولیه محله جلفای اصفهان با حمایت شاه عباس اول ( 996 - 1038 ق ) توسط تجار و افراد سرشناس ارمنی ساخته شد و به تدریج توسعه و اعتبار یافت این محله بزرگ که در گزارش جهانگردان از آن با عناوین « شهرک » ، « دهکده » و « محله » یاد شده، در تنوع و ترقی پایتخت نقش مؤثر داشت شکل هندسی و ساختار آن با بخش هایی از توسعه پایتخت قابل مقایسه و حاکی از گونه ای تأثیرپذیری و تأثیرگذاری است شناخت شکل این ساختار به عنوان منابع الهام بخش و اثرگذار در همبستگی بیشتر طرح های شهری از جمله مرمت شهری جلفای نو می تواند پرکاربرد باشد این پژوهش در پی پاسخ دادن به این پرسش است که اصول مشترک توسعه و ساختار کالبدی -فضایی پایتخت و جلفای نو چه بوده است؟ بررسی ریخت دو ساختار کالبدی -فضایی اصفهان و جلفای نو در مقام پایتخت شاه عباس اول، شناسایی اصول مشترک و تبیین آن اصول، هدف پژوهش است این پژوهش در چارچوب مطالعات کیفی و روش آن تاریخی -تفسیری و تحلیلی است گردآوری داده ها از مطالعات پژوهش های معاصر، متون و اسناد تاریخی حاصل شده است یافته های پژوهش، اصول پنج گانه ای را از شواهد ساختاری و متون تاریخی استخراج می کند که شامل لایه های متعدد مؤثر بر ریخت ساختارهای مذکور و همبستگی میان اجزا آنها است نتیجه پژوهش حاکی از وجود ارتباط معنایی ساختاری میان هر دو بخش به عنوان جزءهایی از یک طرح کلی است .
تبیین ویژگی های نقش مایه بته با توجه به نظریات و آراء پژوهشگران در باب اصل و منشأ آن در هنر اسلامی و نقدی بر نظرگاه درخت سرو به عنوان منشأ این نقش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
62 - 81
حوزههای تخصصی:
نقش مایه بته در میان نقوش هنر اسلامی جایگاه ویژه ای دارد. تنوع شکل و گستره حضور این نقش مایه پژوهشگران بسیاری را بر آن داشته است که طی سده اخیر در خصوص چیستی آن مطالعه و پژوهش نمایند. این پژوهش ها هنوز هم ادامه داشته و محققان هنر اسلامی هر از چند گاهی شاهد ارائه نظریه جدید درباره سرچشمه و اصل این نقش هستند. دلیل این تشتت آراء و ظهور فرضیه های جدید در خصوص این نقش را می توان جامع و قابل تعمیم نبودن آن ها به همه نقوشی دانست که تحت عنوان نامی واحد بته قرار گرفته اند. پرسش های پژوهش حاضر عبارت اند از: 1 علت پراکندگی و عدم جامعیت آراء در خصوص منشأ و چیستی بته چیست؟ 2 ویژگی های متمایزکننده نقش بته از سایر نقوش مشابه کدام اند؟ 3 چه شواهد تاریخی، فرهنگی و هنری در دست هست که بتوان درخت سرو را منشأ و اصل این نقش مایه دانست؟ روش تحقیق تاریخی تحلیلی بوده و شیوه گردآوری داده ها، به روش مطالعه کتابخانه ای و جستجوی میدانی و اینترنتی بوده است. بررسی اجمالی مهمترین آراء پژوهشگران حوزه مطالعات هنر اسلامی و طبقه بندی آن ها در سه گروه گیاهی، جانوری و غیر این دو نشان دهنده آن است نقوشی با منشأهای گوناگون تنها به جهت مشابهت در صورت کلی، یکسان پنداشته شده اند. ویژگی هایی از قبیل شکل کلی مخروطی، گیاهی بودن، جهت دار بودن، مستقل بودن و ... بته را از سایر نقوش مشابه متمایز می نماید. همچنین بررسی منابع مزدیسنایی، آثار هنری، تاریخی و ... پیش از اسلام نشان دهنده آن است که دلیل محکمی که نشانده قداست درخت سرو در اندیشه ایرانیان باستان باشد وجود ندارد.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی و عملکرد بازار هتل ها بر پویایی اقتصادی کلان شهرها (موردمطالعه: عملکرد بازار هتل های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
41 - 55
حوزههای تخصصی:
بهبود وضعیت اقتصاد شهرها تا حد زیادی به بهبود عملکرد سازمان ها و نهادهای فعال در شهرها وابسته است. عملکرد چالشی مستمر و همیشگی برای کسب وکارهای اقتصادی محسوب می شود. در این میان نگاه راهبردی به مسئله عملکرد همواره توجه به دو عامل؛ بیرونی و درونی را محور بررسی های خود قرار داده است؛ اما این امر بیشتر حول توجه به عناصر ملموس درونی در پژوهش های پیشین بوده است. حال آنکه شواهد حاکی از ایجاد مزیت های پایدارتر توسط عناصر ناملموس سازمانی است. بر این اساس در پژوهش حاضر با تأکید بر عناصر و منابع ناملموس درونی مانند؛ قابلیت های سازمانی، سرمایه های فکری و اجتماعی و توجه به عدم اطمینان محیطی به عنوان عامل بیرونی، به دنبال تفسیر استراتژیک عملکرد بازار کسب و کارها است. برای این منظور با استفاده از روش شناسی پیمایشی و ابزار پرسشنامه و با تمرکز بر حوزه گردشگری، هتل های سه، چهار و پنج ستاره، شهر تهران را مورد هدف بررسی خود قرار داده است. بر این اساس پس از جمع آوری 89 پرسشنامه از مجموع 48 هتل شناسایی شده و با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار smart PLS نتایج بررسی ها نشان داد؛ ضمن تأثیرگذاری قابلیت های سازمانی بر عملکرد بازار، سرمایه فکری و اجتماعی نیز بر قابلیت های سازمانی اثر می گذارند. همچنین نتایج بر تائید نقش تعدیل گری عدم اطمینان محیطی اشاره دارند.
وونرف؛ مؤلفه های منظر شهری در خیابان برای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
42 - 51
حوزههای تخصصی:
در مبحث پیاده محوری، فضای مشترک با هدف یکپارچگی وسایل نقلیه و مردم، به عنوان رویکردی انسان-محور در طراحی خیابان های شهری معاصر مطرح شده است. پدیده وونرف به معنای حیاط زندگی، معادل منطقه آرام ترافیکی و پهنه خانگی بوده که در پی تحقق فضای مشترک در مقیاس محله مسکونی است. وونرف، با هدف ایجاد محله ای امن و سرزنده و با اعمال محدودیت سرعت برای ماشین های عبوری محلی، ارتباط هم زیستی خودروهای شخصی و عابران پیاده را افزایش داده، به طوری که حق تقدم را برای عابران پیاده قائل بوده تا امکان حضور و حرکت آزادانه تمام افراد پیاده، به خصوص افراد سالخورده و کم توان جسمی-حرکتی در فضا را فراهم آورد و محدوده ای امن برای بازی کودکان در محله تأمین کند. وونرف به عنوان بخشی از منظر شهری در مقیاس محله، متشکل از مؤلفه های کالبدی-عملکردی، زیباشناختی و معنایی-مکانی منظر است و از نحوه ترکیب محیط انسان ساخت با محیط طبیعی بر اساس فعالیت های انسانی حاصل می شود، که از طریق انطباق نیازهای ارگونومیک، شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی مردم در یک محله ویژه و بهره گیری از کلیه ی ابزارهای محیطی «فرم، عملکرد و معنا»، می تواند تجربیات حسی، ادراکی و شناختی لذت بخش برای ساکنان محل فراهم آورده و مجموع سطوح «حسی، فرمال و نمادین» در یک تجربه زیبایی شناختی با محوریت انسان و عابر پیاده، به لذت زیبایی شناختی ختم می شود. نهایتاً منظر شهری وونرف به عنوان پدیده ای عینی-ذهنی، با ارتقای سرزندگی، افزایش تعاملات اجتماعی و القای حس مکان در فضای ادغام شده پیاده، دوچرخه و سواره به عنوان فضای اشتراکی محله پیاده مدار دموکراتیک و زیست پذیر مطرح می شود که تداعی خیابان زندگی برای ساکنین خواهد بود.
تحلیلی بر عملکرد مبلمان شهری با تاکید بر پیاده مداری (مطالعه : شهر بروجرد ؛ خیابان صفا)
حوزههای تخصصی:
با شروع انقلاب صنعتی،اختراع اتومبیل وگسترش شهرها، به تدریج اولویت دادن به نقش عابر پیاده و فضاهای پیاده محور در شهرها و فضاهای شهری کمرنگ شده و از کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر ، فضاهای باز شهری و پیاد ه را هها کاسته شده است. خیابان صفا جز یکی از خیابان و شریانهای اصلی شهر بروجرد و مرکز خرید محسوبی می شود،یکی از مشکلاتی که در محدوده محله صفا بسیار آزاردهنده است،وجود ترافیک سنگین خودروها و حجم وسیع دستفروشانی است که پیاده روها را به اشغال خود درآورده و آنها را غرق کرده اند. هدف کلی این پژوهش بررسی و ارزیابی کیفیت مبلمان شهرد در پیاده مداری شهروندان درخیابان صفا روش تحقیق باتوجه به نوع هدف، توسعه ای- کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی ومیدانی است. جامعه آماری این شامل دو بخش کالبدی و انسانی می شود که بخش کالبدی آن محدوده خیابان صفا واقع در بخش مرکزی و ناحیه 4 بافت فرسوده شهر بروجرد و بخش انسانی آن شهروندان و کارشناسان تشکیل می دهند.370نفر از شهروندان به عنوان نمونه جامعه آماری انتخاب شده و مورد مصاحبه قرار گرفته اند. تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS براساس (آزمون تی تک نمونه، آزمون همبستگی پیرسون) ونرم افرازهای نقشه-کشی autocad، انجام گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که مبلمان شهری می تواند تاثیر بسزایی در رغبت و انگیزه بیشتر شهروندان در استفاده از پیاده رو ها و مسیر های پیاده شود و جذابیت استفاده از پیاده رو ها و مسیرهای پیاده در سطح خیابان صفا که جز خیابان های اصلی و درجه یک، را دو چندان سازد.
روش های عددی برای توضیح الگوی کاربرد رنگ در مقرنس های دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
149-159
حوزههای تخصصی:
مطالعه رابطه بینامتنی در سنت ها و نقش مایه های مشترک هنری تمدن ایلام و هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
۱۳۳-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
هنر هخامنشی، یکی از ادوار مهم هنری در فرهنگ ایران باستان است که در طی سالیان دراز و دوره های تاریخی مختلف به انحای گوناگون، تعین بخش هویت ایرانیان محسوب می شده است. هنر این دوره به روش های متفاوتی موردواکاوی و تحلیل قرار گرفته است. با توجه به طیف مطالعات انجام شده و رویکرد این مقاله یعنی بینامتنیت، سؤال این است که هنر هخامنشی از تمدن ایلامی تبعیت می کند یا تخطی، تقلید می کند یا آن را جذب و ادغام می کند؟ هدف تحقیق، آسان تر نمودنِ پیگیری رد پای سنن و آیین های مشترک هنری ادوار کهن در ادوار گوناگون است که بقای موتیف ها و نقش ها و سنن را صرفاً تا دوره هخامنشی به عقب برمی گردانند و نقش تمدن ایلام را نادیده می گیرند. برای پاسخ به چگونگی وامداری تمدن هخامنشی به ایلام در مقایسه با سایر تمدن های غیربومی، با شیوه توصیفی_تطبیقی و رویکرد بینامتنیت به رابطه آیین ها، سنت ها و موتیف های هنری پرداخته شده است. بدین منظور با ابتنا بر این تقسیم بندی و رویکرد بینامتنیت، امکان توضیح تکثیر و عدم استقلال موتیف ها، سنن هنری و آیین ها فراهم می آید. در حقیقت، هدف دیگر این پژوهش یعنی چگونگی به کارگیری رویکرد بینامتنیت در هنر ادوار کهن و درجه و میزان این ارتباط روشن می شود. در نتیجه این سیر بررسی، هنر هخامنشی در معماری و هنرهای وابسته به آن، مثلاً فرم های پله پله صعودی، باغ آرایی، سنت های صخره و سنگ نگاری و هم چنین در استفاده از نقش مایه های حیوانی ساده و تلفیقی جذب و ادغام کننده و گسترش دهنده بسیاری از سنت ها و موتیف های هنر ایلامی، در ادوار گوناگون معرفی می شود. با تقویت و تحکیمِ هر چه بیشتر رابطه هنر هخامنشی و هنر ایلامی در قیاس با سایر تمدن های غیربومی و اقوام بومی، نشان می دهیم موتیف ها و سنت های بادوام در هنر ایران در ادوار بعدی را می بایست نه صرفاً مدیون دوره هخامنشی که دوره ایلامی دانست.
مطالعه ای بر آثار لوئیز بورژوا از دیدگاه زیبایی شناسی فمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
۲۵-۱۵
حوزههای تخصصی:
در دنیای هنر به شکل سنتی مسأله جنسیت، نژاد و طبقه موردبی اعتنایی قرار می گرفت و این طور وانمود می شد که یک نوع انسان وجود دارد که جهانی، تاریخی و بدون جنسیت است و آن مرد است و البته سفید. این دیدگاه، زن را تنها در حد سوژه آفرینش هنری دانسته و بدین سان هنر را با امور جنسیتی آمیخته است. زیبایی شناسی فمینیستی اما دیدگاه دیگری را تعریف کرده است که زن در آن به عنوان آفرینش گر اثر هنری، ارزشی هم پای مردان می یابد؛ هم چنین به ابداع الگوهای هنری جدیدی پرداخته است که توجه به زن و مسائل مربوط به او را در کنار جنبه های زیبایی شناختی در رأس قرار می دهد. هدف این مقاله، تحلیل آثار مجسمه ساز فرانسوی_آمریکایی؛ لوئیز بورژوا از منظر زیبایی شناسی فمینیستی است. آثار وی قویاً ملهم از کشمکش های روانی، نماد های فمینیستی و تخیلی بارور بوده و بسیاری از صاحب نظران از او به عنوان یکی از پیشگامان هنر مدرن فمینیستی یاد می کنند. در این پژوهش، ابتدا درباره زیبایی شناسی فمینیسم صحبت شده است، در ادامه با بررسی زندگی نامه لوئیز بورژوا و با ارائه فرضیاتی از زاویه محتوای روان کاوانه، به تحلیل و تطبیق آثار با زیبایی شناسی فمینیسم پرداخته شده است. برای دست یابی به این اهداف، مقالاتی که از جنبه های اجتماعی و روان شناختی، زوایای فکری او را نمایان می کنند و به بررسی تأثیرات این جنبه ها بر آثار او می پردازند، به شیوه کتابخانه ای مطالعه گردیده است.
حضور نمادهای باستانی ایران (نمادهای مهری-میترایی) در فرهنگ و هنر غرب و تداوم آن در دوران اسلامی و مسیحی
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۹
38 - 49
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های هنر ایران در دوران باستان، توجّه به زیبایی، استیلیزه و ساده و هندسی شدن نقوش، پیوند نزدیک به زندگی، پیوستگی انواع هنرها باهم، و سبک تزیینی آن بوده است. هنر تزیینی ایران در نهایت وضوح و شدّت تأثیر بوده، چنانکه می توان آن را «هنر نقش مطلق» خواند، یعنی هنری که می تواند مانند موسیقی و معماری تلقی شود و فارغ از زمان و مکان و محتوا تأثیر گذار باشد. دوران ساسانی، دوره اوج هنر باستانی ایران بود. کشورگشایی ها، روابط تجاری و سیاسی، رواج آیین مهر پرستی در خارج از مرز های ایران و تا اروپا، همه سبب اشاعه و گسترش هنر ایران و تأثیر بر کشور های دیگر شدند. به کارگیری هنرمندان ایرانی توسط اعراب بعد از ظهور اسلام و گسترش این دین در سرزمین های بسیار، عامل دیگری در بردن هنر ایرانی به آن مناطق شد. اشکال و نماد های هنر باستانی ایران گاهاً دین و آیین های دیگر ادغام شد، یا به وام گرفته شد و انطباق یافت، یا تغییر مصداق داده و یا مورد تقلید قرار گرفتند.
زیبایی شناسی بازار در مدینه های کشور مراکش
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۱
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بازار به عنوان یکی از عناصر معماری، نقش ستون فقرات شهر را در شهرسازی اسلامی دارد؛ مطالعه این عنصر در شهرهای مختلف و وجوه اشتراک و افتراق آنها می تواند پاسخ به چگونگی شکل گیری بازار در هر سرزمین باشد. آنچه در این تحقیق مورد توجه بوده، مطالعه بازارهای کشور مراکش در مدینه (بافت های تاریخی) های شش شهر رباط، تانژه، تطوان، فاس، مکناس و مراکش است. در این تحقیق سعی بر آن است تا به شناخت عناصر تأثیرگذار در زیبایی شناسی بازارهای این کشور پرداخته و با مطالعه مصادیق زیبا در این بازارها، به درک زیبایی شناسی آنها پرداخته شود. اطلاعات در دو بخش حاصل از مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای در پی پاسخ به این پرسش است: چه عناصر مشترکی در نمونه های انتخاب شده وجود دارد که می تواند به عنوان قوانین زیبایی شناسی این سرزمین در چگونگی شکل گیری بازارهای مراکش، از آن نام برد؟ مطالعه نمونه ها نشان می دهد که سه حوزه معنا، فعالیت و کالبد با مصادیق مرتبط با هریک، عوامل تأثیرگذار بر زیبایی بازارهای مراکش است که از مجموع مصادیق موجود، همگنی بازار با بافت مدینه ها، شکل گیری عملکرد مسکونی و تجاری در کنار هم و سادگی فضاها سه مصداقی است که با تکرار بیشتر در بازارها، از ارزش گذاری بالاتری نسبت به سایر مصادیق برخوردار است.