فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسة فرایند اکتساب خبرگی در کشتی گیرانِ مدال آور کشوری و جهانی بود. بدین منظور، 40 مدال آور کشوری و جهانی به صورت دردسترس و هدفمند انتخاب شدند. با روش مصاحبة گذشته نگر، سن شروع و میزان تمرینات کشتی، تمرینات آمادگی جسمانی و آمادگی روانی کشتی گیران ثبت شد. داده های با آزمون تی مستقل تحلیل شد. بین دوگروه به لحاظ سن شروع تمرین کشتی تفاوت معناداری مشاهده نشد. میزان تمرین هدفمند مدال آوران جهانی و کشوری در مرحلة نمونه گیری (6-12 سال) و تخصصی شدن تفاوتی با یکدیگر نداشت و تنها تفاوت به میزان تمرین هدفمند کشتی در مرحلة سرمایه گذاری مربوط می شد. هیچ کدام از مدال آوران کشوری و جهانی قبل از شانزده سالگی مهارت های روانی را تمرین نکرده بودند و تنها 20 درصد کشتی گیران بعد از سن شانزده سالگی به تمرین مهارت های روانی پرداخته بودند. یافته های این مطالعه می تواند برای برنامه ریزان ورزشی، مربیان و والدین، آموزنده باشد و مثمر ثمر واقع شود.
تأثیر بازخورد ژنریک و غیرژنریک بر انگیزش درونی و یادگیری حرکتی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدفتعیین اثر بازخورد ژنریک و غیر ژنریک بر انگیزش درونی و یادگیری حرکتی کودکان انجام گرفت. 30 کودک 10 سال به طور تصادفی به سه گروه بازخورد ژنریک، بازخورد غیر ژنریک و شاهد تقسیم شدند. مرحله اکتساب شامل 40 کوشش در مدت سه روز بود. پس از آخرین جلسه تمرینی، آزمون اکتساب و یک روز بعد از آزمون اکتساب، آزمون یادداری و انتقال اول (افزایش فاصله تا هدف) انجام شد. آزمون یادداری و انتقال دوم پس از یک جمله منفی انجام شد. نتایج نشان داد بین گروه ها در آزمون اکتساب، یادداری، انتقال اول و یادداری، انتقال دوم تفاوت معناداری وجود دارد، به طوری که انگیزش درونی گروه بازخورد غیر ژنریک به طور معناداری بالاتر از گروه بازخورد ژنریک و شاهد بود. در نتیجه انگیزش درونی و یادگیری حرکتی توسط بازخورد غیر ژنریک در مقایسه با بازخورد ژنریک افزایش می یابد.
مقایسه تمرینات نوروفیدبک و تمرین بدنی بر عملکرد و یادداری مهارت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه تمرینات نوروفیدبک و تمرین بدنی بر عملکرد و یادداری مهارت پرتاب دارت بود. از میان دانشجویان دختر رشته تربیت بدنی دانشگاه ارومیه که همگی راست دست بودند و هیچ گونه سابقه آموزش نوروفیدبک و پرتاب دارت نداشتند، 24 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 8 نفری تمرین بدنی، نوروفیدبک و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرینی، 3 جلسه در هفته به مدت 5 هفته انجام گرفت. سپس پس آزمون به عمل آمد. آزمون یادداری پنج روز پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. داده ها به روش آماری تحلیل واریانس دوراهه با اندازه گیری مکرر عامل آزمون، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون های تعقیبی تکرارشونده براساس تخمین میانگین های حاشیه ای تحلیل شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس دوراهه با اندازه گیری مکرر نشان داد که اگرچه عملکرد آزمودنی ها در مرحله عملکرد هر دو گروه تمرین بدنی و نوروفیدبک پیشرفت داشتند، تفاوت معناداری بین گروه های آزمایشی در این مرحله مشاهده نشد. از سوی دیگر، اثر اصلی مراحل آزمون در این پژوهش معنادار بود، اما اثر اصلی گروه و همچنین تعامل مراحل آزمون و گروه به لحاظ آماری معنادار نبود. به عبارت دیگر تفاوت تأثیرات تمرین بدنی و تمرین نوروفیدبک بر عملکرد و یادداری مهارت دارت معنادار نبود. با توجه به یافته های این پژوهش، نقش تمرین بدنی و نوروفیدبک بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و تأکید بر استفاده از آنها در کنار یکدیگر توصیه می شود.
تأثیر تمرینات هوازی همراه با موسیقی بر منتخبی از ویژگی های رفتاری بیماران دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال دوقطبی بیماری مزمنی است که موجب کاهش کیفیت زندگی بیمار می شود. فعالیت بدنی ریتمیک، جزو شیوه های مراقبت از بیماری های روانی است که اثربخشی آن، به جز در مورد این بیماران، مکرّرا سنجیده شده است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر تمرینات هوازی با موسیقی بر علائم بیماری، روابط اجتماعی، و بهداشت فردی بیماران دوقطبی است. تعداد 17 بیمار (9 زن و 8 مرد) دارای اختلال، از بین 160 بیمار ساکن در آسایشگاه، به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش علائم دوقطبی از آزمون اختلال دوقطبی فراکاو و برای تعیین بهداشت فردی و روابط اجتماعی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. شرکت کنندگان به مدت 8 هفته، هفته ای 3 جلسه 1 ساعته به فعالیت بدنی با موسیقی پرداختند. برای تحلیل داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری تکراری استفاده شد. نتایج حاکی از بهبود در علائم دوقطبی و بهداشت فردی و روابط اجتماعی بود که با نظریه های موجود همخوان است.
تعامل خودپنداره بدنی با تمرین به روش مربی مدار و خودتنظیم در اکتساب، یادداری و انتقال یک مهارت ورزشی در دختران سنین دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انطباق ویژگی های صفتی شاگردان با شیوه های آموزش و تمرین مهارت های ورزشی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تعامل خودپنداره بدنی با تمرین به روش مربی مدار و خودتنظیم در اکتساب، یادداری و انتقال سرویس والیبال در دختران سنین دانشگاهی بود. شرکت کنندگان 50 دانشجوی دختر 25- 18 سال بودند که در گروه های خودپنداره بدنی بالا و پایین قرار گرفتند و سپس هر کدام از این دو گروه به زیرگروه ها شامل گروه تمرین کننده به روش مربی مدار یا خودتنظیم تقسیم شدند. شرکت کنندگان در محیط تمرینی ویژه خود به مدت شش هفته به صورت هفته ای چهار جلسه به تمرین مهارت ملاک پرداختند. از آزمون های سرویس والیبال ایفرد و پرسشنامه خودپنداره بدنی برای گردآوری داده ها استفاده شد. آزمون های اکتساب در هر هفته، آزمون یادداری پس از سه روز از آخرین جلسه تمرین و آزمون انتقال به فاصله یک ساعت پس از آزمون یادداری اخذ شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و تحلیل واریانس تحلیل شد. یافته ها نشان داد گروه خودپنداره بالا با روش تمرینی خودتنظیم بیشترین پیشرفت را در مراحل اکتساب، یادداری و انتقال نشان دادند و سایر گروه ها عملکرد نسبتاً مشابهی داشتند. یافته ها به وضوح بیان می کنند فراگیران مهارت سرویس والیبال با داشتن خودپنداره بدنی بالا و انجام تمرین به روش خودتنظیم بیشترین میزان اکتساب و یادگیری مهارت را خواهند داشت.
مقایسه اثربخشی انواع مداخلات شناختی حرکتی بر تعادل پویای زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مقایسه اثربخشی انواع مداخلات شناختی حرکتی بر تعادل پویای زنان سالمند بود. روش پژوهشحاضر، نیمه تجربیبودهو باطرحپیش آزمون پس آزمونانجامشده است. بدین منظور، 40 نفر از زنان سالمند ( با دامنه سنی 60 تا 75 سال) در این پژوهششرکت نمودند و به صورت تصادفی به سه گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. شایان ذکر است که تمام گروه هابه مدت 15 جلسه و به شکل پنج روز در هفته بر اساس پروتکل های تعیین شده تمرین کردند. تعادل پویای آزمودنی ها، قبل و بعد از دوره تمرینی با استفاده از مقیاس تعادل برگ ارزیابی گردید. داده های پژوهش نیز با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تمرینات ذهنی، خودگویی و ترکیبی (ذهنی خودگویی) بر تعادل تأثیرگذار می باشد (0.05>P)،اما بین عملکرد تعادلی گروه های تمرینی ذهنی، خودگویی و ترکیبی تفاوت معناداری وجود ندارد (P >0.05) .بر اساس یافته های پژوهش حاضر دریافت می شود که کاربرد تمرینات ذهنی، خودگویی و ترکیبی ممکن است از طریقافزایش عملکردهای عصبی شناختی، در بهبود عملکرد تعادلی تأثیرگذار باشد؛زیرا، افت عملکردهای عصبی شناختی مرتبط با سن در زمین خوردن افراد سالمند نقش دارد.
تأثیر کانون توجهی دستورالعمل بر یادگیری مهارت در مبتدیان بر اساس مدل مراحل یادگیری نیوول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل مراحل یادگیری نیوول یک مدل یادگیری براساس دیدگاه سیستم های پویاست که براساس شکل گیری ارتباط بین درجات آزادی یادگیرنده به سه مرحله تقسیم می شود. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کانون توجه دستورالعمل بر یادگیری یک مهارت ساده (پرتاب دارت) و یک مهارت پیچیده (ضربه چیپ با پای غیربرتر) بود. این مطالعه شامل دو آزمایش بود. در آزمایش اول 24 دانشجوی پسر دانشگاه تهران تحت آموزش مهارت پرتاب دارت قرار گرفتند. شرکت کنندگان براساس نمره های پیش آزمون به دو گروه تقسیم شدند و یک گروه دستورالعمل کانون توجه درونی و گروه دیگر دستورالعمل کانون توجه بیرونی دریافت کردند. نتایج نشان داد که در یادگیری مهارت پرتاب دارت کانون توجه بیرونی مفیدتر بود. در آزمایش دوم 24 دانشجوی پسر دانشگاه تهران تحت آموزش مهارت شوت چیپ با پای غیربرتر قرار گرفتند. شرکت کنندگان براساس نمره های پیش آزمون به دو گروه تقسیم شدند و یک گروه دستورالعمل کانون توجه درونی و گروه دیگر دستورالعمل کانون توجه بیرونی دریافت کردند. نتایج نشان داد که در یادگیری شوت چیپ با پای غیربرتر کانون توجه درونی مفیدتر بود. نتایج این مطالعه نشان داد در مهارت هایی که ساختار هماهنگ آنها هنوز شکل نگرفته، اتخاذ کانون توجه درونی سودمندتر است.
تأثیر ترکیب های مختلف تمرین بدنی و تمرین ذهنی بر افزایش درجه آزادی (دامنه حرکتی) مفصل شانه زنان مبتلا به سرطان پستان ماستکتومی رادیکال شده تحت-رادیوتراپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر ترکیب های مختلف تمرین بدنی و ذهنی بر میزان درجه آزادی (دامنه حرکتی) مفصل شانه زنان مبتلا به سرطان پستان ماستکتومی شده تحت رادیوتراپی انجام گرفت. بدین منظور، 40 بیمار مبتلا به سرطان پستان بستری در بیمارستان میلاد اصفهان به صورت تصادفی در 4 گروه تمرین بدنی، ذهنی، ترکیبی (ذهنی و بدنی) و کنترل قرار گرفتند. گروه های تجربی در 25 جلسه 30 دقیقه ای به انجام تمرین های مربوط به خود پرداختند. پیش-آزمون، قبل از مداخله و پس آزمون در پایان مداخله گرفته شد. همچنین، به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده گردید. یافته ها بیانگر این است که بین گروه های مختلف در میزان درجه آزادی مفصل شانه اختلاف وجود دارد. همچنین، نتایج نشان می دهند که تمرین بدنی منجر به بهبود تمام حرکات دامنه حرکتی، به جز نزدیک کردن شده است. تمرین ذهنی نیز موجب بهبود تمام حرکات دامنه حرکتی، به جز نزدیک کردن و چرخش داخلی شده و تمرین ترکیبی باعث بهبود معنادار تمام حرکات دامنه حرکتی شده است. علاوه براین، دریافت می شود که اثر تمرین بدنی در حرکات خم کردن، باز کردن، دور کردن و چرخش خارجی بهتر از تمرین ذهنی می باشد. اثر تمرین ترکیبی نیز در حرکت چرخش داخلی، بهتر از تمرین بدنی بوده و اثر تمرین ترکیبی در تمام حرکات بهتر از تمرین ذهنی است. به-طورکلی و براساس یافته ها، می توان در مراکز درمانی از روش ترکیبی برای بهبود دامنه حرکتی مفصل شانه زنان مبتلا به سرطان پستان ماستکتومی شده تحت رادیوتراپی به عنوان درمان کمکی بهره گرفت.
تأثیر تمرین حافظه کاری و تمرین بدنی بر چرخش ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین جسمانی و تمرین حافظه کاری بر توانایی چرخش ذهنی بود. به این منظور 45 نفر دانشجوی دختر غیرورزشکار به صورت هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در یکی از گروه های تمرین ایروبیک، تمرین حافظه کاری و گروه کنترل قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). طرح تحقیق از نوع نیمه تجربی و به صورت پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود که از تمامی نمونه ها، آزمون چرخش ذهنی گرفته شد. گروه تمرین بدنی و گروه تمرین حافظه کاری، روزانه به مدت 30 دقیقه به ترتیب در تمرین ایروبیک و تمرین حافظه کاری به مدت دو هفته شرکت کردند. گروه کنترل نیز به فعالیت روزانه خود پرداخت. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس تکراری نشان داد که تمرین ایروبیک و تمرین حافظه کاری بر توانایی چرخش ذهنی تأثیر دارد (05/0P≤). یافته ها حاکی از تسهیل توانایی های شناختی به وسیله مداخلات شناختی و حرکتی است.
اثر الگوی برتری جانبی چشم و دست بر یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیقات مختلف الگوی برتری جانبی چشم و دست یکی از عوامل مهم در اجرای مهارت های ورزشی ذکر شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر الگوی برتری جانبی چشم و دست بر یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال انجام گرفت. از بین 3000 دانشجوی دختر دانشگاه شهید چمران اهواز، 60 نفر، با دامنه سنی 22- 19 سال، به صورت هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و تجربی (هر گروه 15 نفر همسو و 15 نفر دگرسو) قرار گرفتند. در ابتدا پیش آزمون پرتاب آزاد، از آزمودنی ها به عمل آمد، سپس پروتکل تمرینی شامل هشت هفته تمرین (24 جلسه تمرین و به صورت سه جلسه در هفته) توسط آزمودنی ها اجرا شد. در این مدت در مجموع از آزمودنی ها، شش پس آزمون برای مشخص کردن مراحل یادگیری و یک هفته بعد از آخرین پس آزمون، آزمون یادداری به عمل آمد. نتایج نشان داد که بین افراد همسو و دگرسو (گروه تجربی) در مراحل شناختی (000/0 =sig) و تداعی (000/0=sig) اکتساب مهارت پرتاب آزاد بسکتبال تفاوت معناداری وجود داشت و عملکرد افراد همسو بهتر بود، درحالی که در مراحل خودکاری (105/0= sig) و یادداری (086/0 =sig) تفاوت معناداری در عملکرد افراد همسو و دگرسو مشاهده نشد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به مربیان توصیه می شود پس از انجام تمرینات زیاد (فراوان) به شناسایی افراد برتر اقدام کنند، تا به اشتباه نتیجه اجرا به یادگیری تعمیم داده نشود.
تأثیر افزایش فاصله کانون توجه بیرونی بر عملکرد و کینماتیک پرش افقی ورزشکاران ماهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی دستورالعمل های توجه بیرونی نزدیک و توجه بیرونی دور بر عملکرد و کینماتیک پرش افقی ورزشکاران ماهر می باشد. آزمودنی ها شامل 15 نفر از دانشجویان عضو تیم بسکتبال و والیبال دانشگاه با میانگین سنی 4±23 سال بودند که به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. تکلیف آزمون، پرش افقی بود که نه پرش در سه شرایط مختلف توجه بیرونی نزدیک، توجه بیرونی دور و کنترل انجام شد (در هر شرایط سه پرش). شرکت کنندگان هیچ دستورالعمل توجهی را در شرایط کنترل دریافت نکردند. در شرایط توجه بیرونی نزدیک، تمرکز روی مقیاس خط کشی شده روی کف پوش پرش و در شرایط توجه بیرونی دور، روی مخروطی در فاصله پنج متری خط پرش بود. داده های کینماتیک با استفاده از سه مارکر در مفصل زانو و هشت دوربین موشن آنالیز مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که شرکت کنندگان در دو شرایط توجه بیرونی دور و نزدیک، به طور معناداری نسبت به شرایط کنترل، طول پرش بیشتر و حداکثر فلکشن کمتری دارند. نتایج پژوهش حاضر از فرضیه عمل محدود شده حمایت کرده و نشان می دهد که تمرکز روی اثرات حرکات در محیط عملکرد حرکتی نظیر پرش افقی را بهبود می بخشد.
تأثیر تکلیف دوگانه، مجرد و ترکیبی بر راه رفتن زنان سالمند با تجربه افتادن و بدون تجربه افتادن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تکلیف دوگانه، مجرد و ترکیبی بر راه رفتن زنان سالمند با تجربه افتادن و بدون تجربه افتادن می باشد. بدین منظور، 120 زن سالمند شهرستان بابل که در دامنه سنی 80 60 سال قرار داشتند به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به شکل تصادفی در گروه های کنترل و تمرینی دوگانه، مجرد و ترکیبی جای گرفتند. جهت سنجش کیفیت راه رفتن سالمندان از آزمون برخاستن و حرکت کردن زمان دار استفاده شد. پس از مرحله پیش آزمون، گروه های مختلف تمرینی بر اساس برنامه مشخص با توجه به گروه خود، به تمرین راه رفتن با شرایط تکلیف مجرد، دوگانه و ترکیبی پرداختند و پس از دوماه، مجدداً در آزمون برخاستن و حرکت کردن زمان دار حضور یافتند. شایان ذکر است که آزمون در دو شرایط تکلیف مجرد و تکلیف دوگانه برای تمام گروه ها انجام پذیرفت. نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان می دهد که اثر مداخله و اثر تعاملی مداخله در گروه در دو شرایط آزمون با اجرای تکلیف مجرد و تکلیف دوگانه معنادار می باشد (0.05≥P)، اما تفاوت بین این دو شرایط در پس آزمون معنادار نیست. این احتمال وجود دارد که افزایش قابلیت شناختی و جسمانی زنان سالمند، زمینه ساز بهبود امتیازات کیفیت راه رفتن آن ها بوده است.
اثربخشی درمان یکپارچگی حسی حرکتی بر مهارت های حرکتی در دانش آموزان با کم توانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضر،بررسی اثربخشی درمان یکپارچگی حسی حرکتی بر بهبود مهارت های حرکتی در دانش آموزان با کم توانی یادگیریاست. به منظورانجام این پژوهش،24 نفرازدانش آموزان مبتلا بهناتوانی یادگیریکهبهمراکز ناتوانی های یادگیریشهر یاسوجمراجعهکردهبودندبهشیوهنمونه گیری در دسترسانتخابشدندو به صورت تصادفیدردو گروهآزمایشو کنترلقرار گرفتند. سپس، آزمون رشدحرکتیلینکلن اوزرتسکی به عنوانپیش آزمون درمورد هر دو گروهبه عملآمد.همچنین،درمانیکپارچگی حسی حرکتیبه مدت 10 جلسهبهگروهآزمایش ارائه گردید. بلافاصلهپساز اتمامآموزش، مجدداً آزمون رشد حرکتیلینکلن اوزرتسکی به عنوانپس آزمون از هر دو گروهبه عمل آمد و از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که تفاوت معناداری در نمره مهارت های حرکتی در دو گروه وجود دارد. بدین صورت که گروه آزمایش در پس آزمون عملکرد بهتری داشته است.به طور کلی، نتایج حاکی از آن است که درمانیکپارچگی حسی حرکتی، منجر به بهبود مهارت های حرکتیدر دانش آموزان با کم توانی یادگیری شده است.
اثر تعدیل کنندة خُلق بر یادگیری حرکتی پنهان با تأکید بر اضطراب صفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر انواع خلق بر یادگیری حرکتی پنهان در افراد همگون با اضطراب صفتی پایین بود. نمونة تحقیق حاضر شامل 75 دانشجوی مرد داوطلب از دانشگاه خوارزمی با اضطراب صفتی پایین بود که به شکل تصادفی به سه گروه خلق مثبت، منفی و خنثی تقسیم شدند. در ابتدا همه شرکت کنندگان با استفاده از تصاویر عاطفی در معرض القاء خلق مثبت، منفی و خنثی قرار گرفتند و بعد از آن تکلیف ردیابی آینه را طی یک بلوک 10 کوششی تمرین کردند. آزمون یادداری شامل 4 کوشش از همان تکلیف بود. نتایج نشان داد در زمان یادداری گروه خلق مثبت نسبت به دو گروه دیگر زمان اجرای بهتر و خطای کمتری دارد (05/0>P). در این پژوهش نقش تعدیل کنندة هیجان در حافظة حرکتی پنهان به تأیید رسید و مشخص شد افراد با اضطراب صفتی پایین از خلق مثبت بهرة بیشتری در شرایط یادگیری می برند.
نقش اضطراب صفتی در اثربخشی بازخورد به کوشش های موفق و ناموفق بر یادگیری تکلیف کنترل نیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر اضطراب صفتی و بازخورد بر یادگیری تکلیف کنترل نیرو بود. 48 شرکت کننده بر اساس نمره اضطراب صفتی و بازخورد ارائه شده به چهار گروه تقسیم و در مرحلة اکتساب به تولید نیروی ملاک پرداختند. 24ساعت بعد آزمون های یادداری و انتقال گرفته شد. یافته های مرحله اکتساب نشان داد، اثر بلوک های تمرینی معنادار بود اما بین گروه ها در این مرحله تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج آزمون های یادداری و انتقال نیز نشان داد، برای افراد با اضطراب صفتی بالا، ارائه بازخورد به کوشش های موفق و برای افراد با اضطراب صفتی پایین، ارائه بازخورد به کوشش های ناموفق منجر به یادگیری بیشتری شد. یافته های پژوهش حاضر روشن ساخت هنگام ارائة بازخورد، توجه به سطح اضطراب فراگیران به منظور دست یابی به یادگیری بیشتر ضروری می باشد.
تاثیر تمرین عمومی و اختصاصی بر ظهورمهارت حرکتی ویژه در پرتاب آزاد بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به بررسی اثر تمرین عمومی و اختصاصی در ایجاد مهارت ویژه پرداخته شده است. بدین منظور 24 نفر از دانشجویان دانشگاه که از سلامتی کامل برخوردار بوده و هیچگونه سابقه ای در رشته ورزشی بسکتبال نداشتند انتخاب شدند و پس از پیش آزمون در قالب دو گروه تمرین ثابت و متغیر به مدت 5 هفته و هر هفته 3 جلسه به تمرین ثابت و متغیر پرداختند. در آخر هر هفته آزمون عملکرد به عمل آمد و پس از دو روز بی تمرینی آزمون های یادداری و انتقال انجام شد. به منظور تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد.نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرین ثابت برای عملکرد در جلسات تمرین و تمرین متغیر برای انتقال مهارت مورد نظر مناسب می باشد. علاوه بر این، تفاوتی در اجرای شوت بسکتبال افراد گروه تمرین متغیر و تمرین ثابت از نقطه پنالتی در آزمون یادداری مشاده نشد که این یافته فرضیه وجود مهارت ویژه در مهارت شوت بسکتبال صحیح نمی باشد. از این رو به مربیان و ورزشکاران توصیه می شود در تمرین مهارت شوت بسکتبال برای یادگیری هرچه بیشتر از تمرین متغیر استفاده کنند.
تأثیر تمرین با محرک های بینایی بر زمان واکنش انتخابی تکواندوکاران مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر یک دوره تمرین با محرک های بینایی بر زمان واکنش انتخابی تکواندوکاران مرد می باشد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود و جامعه آماری آن را تکواندوکاران مرد 10 تا 16 سال که در نیمه اول سال (1392) به سه باشگاه در شهر اصفهان مراجعه کرده و دارای کمربند قرمز بودند تشکیل دادند که از این تعداد، 30 نفر (16/2 ± 2/13) به صورت در دسترس انتخاب شدند و به شکل تصادفی به دو گروه تجربی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم گردیدند. گروه تجربی، تمرین با محرک های بینایی و گروه کنترل، تمرینات رایج تکواندو را به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه 45 دقیقه انجام دادند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش ، دستگاه دوره بی پاسخی روان شناختی و زمان واکنش مدل 9010 بود که به منظور سنجش زمان واکنش انتخابی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون استفاده گردید. همچنین، پس از جمع آوری داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس (0.05 =α) استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که هشت هفته تمرین با محرک های بینایی، تأثیر معناداری بر کاهش زمان واکنش انتخابی پای راست و چپ در ضربات دولیوچاگی، آپ دولیوچاگی و باندال چاگی گروه تجربی (P=0.001) دارد؛ بنابراین، این احتمال وجود دارد که تمرین با محرک های بینایی، روش تمرینی سودمندی برای بهبود زمان واکنش انتخابی در تکواندوکاران باشد.
ارتباط بین توانایی تصویرسازی ورزشی و کارکردهای یادگیری مشاهده ای در ورزشکاران مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش تعیین ارتباط بین توانایی تصویرسازی ورزشی و کارکردهای یادگیری مشاهده ای در ورزشکاران مرد بود. 115 ورزشکار مرد شرکت کننده در دوازدهمین المپیاد ورزشی دانشجویی با میانگین سنی 94/3±89/22 سال، پرسش نامه های پژوهش را تکمیل نمودند. یافته ها نشان داد ارتباط مثبت و معنا داری بین خرده مقیاس های توانایی تصویرسازی ورزشی و کارکردهای یادگیری مشاهده ای وجود دارد. یافته های تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نیز نشان داد توانایی تصویرسازی مهارت و هدف، کارکرد مهارتی و توانایی تصویرسازی راهبرد، کارکرد راهبردی یادگیری مشاهده ای را به طور معناداری پیش بینی می کنند. همچنین کارکرد اجرایی یادگیری مشاهده ای به طور معناداری توسط توانایی تصویرسازی هدف و تبحر پیش بینی می شود. یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می کنند مربیان و روانشناسان ورزشی می توانند در ورزشکارانی که از سطوح مهارتی نسبتاً بالایی برخوردارند، با منطبق ساختن نوع توانایی تصویرسازی با کارکردهای یادگیری مشاهده ای متناظر آن، اثربخشی تصویرسازی و یادگیری مشاهده ای را بهبود بخشند.
اثر دستورالعمل های کانون توجه بیرونی بر یادگیری تکلیف پیگردی تحت شرایط تکلیف ثانویه شنیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثر دستورالعمل های کانون توجه بیرونی بر یادگیری تکلیف پیگردی تحت شرایط تکلیف ثانویه بود. بدین منظور، 42 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه کرمان (با دامنه سنی 25 19 سال) پس از شرکت در پیش آزمون و به صورت تصادفی در سه گروه جای گرفتند (کنترل، دستورالعمل های کانون توجه بیرونی نزدیک و دستورالعمل های کانون توجه بیرونی دور). شرکت کنندگان تکلیف پیگردی را در چهار بلوک چهار کوششی تمرین کردند و پس از گذشت 48 ساعت، در آزمون یادداری تأخیری تحت شرایط تکلیف ثانویه شرکت نمودند. قابل ذکر است که به منظور سنجش تکلیف پیگردی از تست هماهنگی دو دست دستگاه وینا استفاده شد و میانگین زمان کل در این تکلیف به عنوان متغیر وابسته محاسبه گردید. همچنین، گروه تمرکز بیرونی نزدیک، دستورالعمل هایی را در ارتباط با حرکات دسته ها دریافت کرد و به گروه تمرکز بیرونی دور، دستورالعمل هایی در مورد حرکات نقطه قرمز رنگ در قسمت های مختلف مسیر ارائه شد. شایان ذکر است که گروه کنترل هیچ دستورالعملی را دریافت نکرد. علاوه براین، از آزمون تحلیل واریانس عاملی مرکب و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه جهت تعیین معناداری در مراحل اکتساب و یادداری استفاده شد. نتایج نشان می دهد که تفاوت معناداری میان بلوک های مختلف تمرینی در مرحله یادگیری (P=0.0001) و میان گروه های مختلف در مرحله یادداری (P=0.0001) وجود دارد. این نتایج حاکی از این است که افزایش فاصله در یک تمرکز توجهی بیرونی، یادگیری تکلیف پیگردی را به ویژه تحت شرایط تکلیف ثانویه بهبود می بخشد؛ زیرا، شرایط تکلیف ثانویه می تواند منابع توجهی را افزایش دهد و باعث تغییر توجه به بیرون شود.
تأثیر پیچیدگی تکلیف دوم با فاصله های زمانی مختلف بر زمان عکس العمل تکلیف اول بر پایه الگوی دوره بی پاسخی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیرارائه انواع محرک دومساده، افتراقی و انتخابی در فاصله های زمانی مختلف بر زمان واکنش محرک اول در الگوی دوره بی پاسخی روان شناختی می باشد. بدین منظور، 36 دانشجوی دختر با دامنه سنی 24 18 سال ( با میانگین سنی 3±21 سال) به صورت در دسترس انتخاب شدند و به شکل تصادفی به سه گروه 12نفره ساده، افتراقی وانتخابی تقسیم گردیدند. شایان ذکر است که برای هر یک از گروه ها، پنج حالت اندازه گیری برحسب فاصله ارائه بین دو محرک (50،100،200،400 و1000 هزارم ثانیه) وجود داشت. علاوه براین، داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس عاملی مرکب سه در پنج (فاصله زمانی×گروه)و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تحلیل شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس عاملی مرکب نشان می دهد که در زمان واکنش محرک اول، اثر اصلی گروه (F2,33=15.40, P=0.001)، اثر اصلی فاصله زمانی(F2,33=19.79, P=0.001) و اثر تعاملی فاصله زمانی در گروه (F5,93=2.42, P=0.03)معنا دار می باشد. در زمان واکنش محرک دوم نیز اثر اصلی گروه (F2,33=12.04, P=0.001) معنا دار است، اما اثر اصلی فاصله زمانی(F2,33=2.57, P=0.05) و اثر تعاملی فاصله زمانی در گروه(F3,100=1.63, P=0.14)معنا دار نمی باشد. به طورکلی، یافته ها بیانگر این است که نوع محرک در تکلیف دوم و نیز فاصله ارائه بین دو محرک، نه تنها بر میزان تأخیر زمان پاسخ محرک دوم تأثیر می گذارد، بلکه بر زمان پاسخ محرک اول نیز اثرگذار می باشد.