فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۴۱ تا ۵٬۸۶۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله تحلیل دیدگاه های مختلف درباره پیشرفت علم و نقدهای وارده بر هر یک و تبیین ضرورت تغییر رویکرد از فعالیت علمی به پیشرفت علمی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از حیث ماهیت، نظری فلسفی و از نظر روش قیاسی و استنتاجی است. با استفاده از این روش نظریه ها و آراء صاحب نظران در باب پیشرفت علم واکاوی و توصیف شده و به کمک قیاس نتایجی استنتاج شده است. یافته ها: در باب پیشرفت علم سه رویکرد وجود دارد: رویکرد معرفتی، رویکرد معنایی و رویکرد عملکردی درونی. هر یک از این رویکردها حکایت های متفاوتی از پیشرفت علم عرضه می دارند. در دیدگاه معرفتی یا رویکرد سنتی، پیشرفت علم تجمع یا انباشتی از باورهای علمی واقعی است. بر انباشتگی خطی دانش و ابقاء نظریه های علمی تأکید می شود. در رویکرد معنایی، رئالیست ها توفیق علم را حاصل صدق تقریبی، صدق نمایی، ارجاع عبارات اصیل یا ترکیبی از این امور می دانند و بر ایده همگرایی، انباشتگی و انطباق در علم پای می فشارند. رویکرد عملکردی درون گرا و مسئله محور است و پیشرفت علم را حاصل انقلاب های علمی می داند. طرفداران این رویکرد یا پسارئالیست ها، نسبی گرا هستند. این نسبی گرایان متهمند که موضع آنها به نسبی بودن منجر می شود و اعتبار و قدرت روش علمی را برای مبارزه یا مواجهه با باورهای دیگر تضعیف می کند؛ به علاوه به خاطر خصلت سرنگون کننده انقلاب، هیچ انباشت علمی وجود ندارد. در مقابل رئالیست ها که اعتقادی به تغییرات انقلابی در نظریه های علمی ندارند، معتقدند که در اثر به وجود آمدن اصلاح تدریجی نظریه ها، علم رشد می یابد. نتیجه گیری : علیرغم تفاوت در نظریه ها، هر سه رویکرد پیشرفت علم را پیشرفت شناختی می دانند، نه تولید نوشتارگان یا تولید اطلاعات علمی (کتاب، مقاله). حرکت در مسیر علم باید شکوفایی ابعاد مختلف توسعه را فراهم آورد. پیشنهاد پژوهش آن است که مفهوم پیشرفت علم یا پیشرفت شناخت در قالب «اصل کانتی اشاعه سؤال» قابل توجیه است.
مطالعه تطبیقی مدخل های زندگی نامه ای در فرهنگنامه کودکان و نوجوانان با دایره المعارف های چاپی مشابه انگلیسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر، با هدف بررسی تطبیقی وضعیت دایره المعارف های مورد مطالعه بر اساس متغیرهای پژوهش (تعداد مدخل، ساختار، نگارش، اعتبار، روزآمدی، انواع زندگینامه) گرفته است. روش: پژوهش از نوع کاربردی است و برای انجام آن از روش مطالعه تطبیقی و تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش سه دایره المعارف کودکان و نوجوانان شامل فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، دایره المعارف کتاب جهان، و دایره المعارف کودکان بریتانیکا است. جامعه آماری پژوهش به تعداد 432 مدخل بوده که 67 مدخل به عنوان نمونه از هر دایره المعارف انتخاب شده و در مجموع 201 مدخل زندگینامه ای مشترک مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته ها نشان دادکه در مؤلفه های ارزیابی (تعداد مدخل، ساختار، نگارش، اعتبار، روزآمدی، انواع زندگینامه) فرهنگنامه کودکان و نوجوانان رتبه اول را هم به لحاظ فراوانی حضور معیارها و هم به لحاظ کیفیت معیارهای مورد بررسی داشته است. یافته های مربوط به انواع زندگینامه ها در دایره المعارف های جامعه آماری پژوهش نشان می دهدکه هیچ یک از منابع مورد مطالعه از جامعیت در زندگینامه ها برخوردار نیستند و همگی آن ها در مدخل های زندگینامه ای دارای ویژگی گزیده هستند و به همین ترتیب همه دایره المعارف ها به لحاظ زمانی از نوع گذشته نگر بوده اند. اصالت/ارزش: ارزش مقاله حاضر در بررسی تطبیقی مداخل زندگی نامه ایِ دایره المعارف های کودک و نوجوان از نظر معیارهای ارزیابی است و نشان دادن این نکته که آنها از روزآمدی لازم برخوردار نیستند.
ساخت و اعتباریابی مقیاس فقر اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر اطلاعاتی نشان دهنده وضعیتی است که گروه ها و افراد دسترسی کافی و برابر به اطلاعات کمّی و کیفی یا توانایی استفاده از آن را ندارند. هدف پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش فقر اطلاعاتی است. روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی و به روش «آمیخته اکتشافی» انجام شده است. ابتدا در بخش کیفی، مؤلفه های فقر اطلاعاتی با استفاده از مرور متون و با استفاده از نظرها و دیدگاه خبرگان و صاحب نظران با روش دلفی گردآوری شده و به عنوان پایه و اساس بخش کمّی مورد استفاده قرار گرفته اند و سپس در بخش کمّی جهت اعتباریابی مقیاس از تحلیل عامل استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر کلیه افراد 15 سال به بالای شهر اهواز بود. یافته ها: نتایج تحلیل عامل، 31 گویه را تأیید نمود که این گویه ها با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی در 5 عامل سواد رسانه ای و اطلاعاتی، دسترسی به اینترنت، دسترسی به کتاب، عوامل رفتاری و مهارت های دیجیتالی دسته بندی شدند. نتیجه : بررسی تعاریف متعدد ابعاد مختلف فقر اطلاعاتی نشان داد این پدیده را می توان در چهار بعد اساسی دسته بندی کرد که هر کدام می توانند زیرمجموعه های خود را داشته باشند. بنابراین به نظر می رسد کمبود دسترسی به اطلاعات، ضعف در مهارت دستیابی و استفاده از اطلاعات و رفتارها و دیدگاه های فرهنگی و اجتماعی فرد می تواند وضعیتی را شکل دهد که منجر به فقر اطلاعاتی گردد. در پژوهش حاضر نیز وجود همین ابعاد در تبیین فقر اطلاعاتی تأیید شد و مؤلفه های دسترسی (کتاب و اینترنت)، مهارت دیجیتالی، استفاده (شامل سواد رسانه ای و اطلاعاتی) و رفتارهای فرهنگی تأیید گردید.
نقش ارتباط علمی در فرآیند تولید دانش در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : تولید دانش، فرآیندی پیچیده و زمان بر است و نخبگان دانشگاهی، پیشگامان تولید آن محسوب می شوند. بررسی فرآیند «ارتباط علمی» و نقش آن در تولید دانش در حوزۀ علوم انسانی و مهم تر از آن، تأثیرگذاری روابط میان رشته ای بر توسعه حوزه های دانش در علوم انسانی از موضوعاتی است که کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به مرور و معرفی اجمالی این مفاهیم به منظور واکاوی برخی از چالش های فرایند تولید دانش میان رشته ای در علوم انسانی با بررسی متون مرتبط می پردازد. روش شناسی : این پژوهش به صورت کتابخآن های و مروری انجام شده و با بررسی متون مرتبط، مفاهیم مورد نظر تبیین شده است. یافته ها : در چهارچوب ارتباط علمی و تولید دانش میان رشته ای در علوم انسانی مشخص می گردد که نه تنها به وجود و حضور مؤثر آفرینندگان دانش و نخبگان علمی موجود در درون جامعه دانشگاهی نیاز است، بلکه لازم است تا افزون بر تمایل و خواست آن ها به نشر ایده ها و افکار خود، بایسته ها و ملزومات زیرساختی تولید و اشاعه دانش میان رشته ای نیز وجود داشته باشد. اگر دانش به عنوان شبکه ارتباطی در علوم انسانی تلقی شود، مشارکت جویان دانایی (مصرف کنندگان و تولیدکنندگان)، می توانند به مفاهمه ای دست یابند که با یک نوع خلاقیت میان رشته ای، مفاهیم خلق شده را به اشتراک گذارند و به سیّالیّت جریان دانایی و دانش مدد رسانند. ازاین رو، نیاز به شناخت بیشتر عوامل موثر بر ارتباط علمی در محیط های دانشگاهی ضروری می نماید. نتیجه گیری : به نظر می رسد، تبادل دانش و بهره گیری از پژوهش های میان رشته ای که به نشر ایده ها و افکار در راستای حل مسئله ها و دشواری های موجود در جامعه منجر می گردد، از نیازمندی های غیرقابل چشم پوشی جوامع انسانی است. ازاین رو، می توان با بهره گیری از برخی چهارچوب ها و با تأکید بر نقش ارتباط میان رشته ای در فرآیند تولید دانش، روند توسعه دانش میان رشته ای در حوزه علوم انسانی را با هدف رسیدن به وضعیت مطلوب مورد توجه قرار داد.
مطالعه اکتشافی عوامل مؤثر بر آینده کسب وکار کارآفرینانه در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه با افزایش تعداد فارغ التحصیلان علم اطلاعات و دانش شناسی توجه به آینده شغلی این قشر از جامعه یکی از چالش های پیش روی آنان است. از این رو هدف پژوهش حاضر این است که با رویکردی آینده نگرایانه به کشف عوامل مؤثر بر آفرینش کسب وکار برای فارغ التحصیلان این رشته بپردازد. روش: پژوهش حاضر از نوع اکتشافی با استفاده از روش دلفی است. جامعه آماری در بخش دلفی 15 نفر از صاحب نظران حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و کارآفرینی بوده است و در بخش اکتشافی از نظریات 165 نفر از خبرگان بهره برده شد. ابزار پژوهش نیز پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن با بر اساس آزمون تحلیل عاملی تأیید شد و پایایی بر اساس آزمون آلفای کرونباخ برای تمامی مؤلفه ها بالاتر از 7/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های توصیفی میانگین و انحراف معیار، آزمون بارتلت، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی توسط نرم افزار SPSS نسخه 20 و لیزرل نسخه 8/8 استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل مؤثر بر آینده کسب وکار کارآفرینانه در سه عامل فرصت های کارآفرینانه، ظرفیت های کارآفرینانه، و چهارچوب کارآفرینانه قرار می گیرند. برای بررسی مدل تحقیق بار عاملی گویه ها و شاخص های برازش مدل محاسبه شد و با توجه به آنکه بار عاملی تمامی گویه ها بالاتر از 4/0 برآورد شد و شاخص های برازش مدل نیز دارای مقدار موردنظر بودند، مدل پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر با رویکردی اکتشافی و با دیدگاه آینده نگرایانه در خصوص عوامل مؤثر بر کسب وکار کارآفرینانه در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی انجام شده است. از این پژوهش می توان به منظور بهبود محیط کسب وکار و ایجاد فضای مطلوب برای کار و رشد روحیه کارآفرینی در دانشجویان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی استفاده کرد.
ارزیابی بخش راهنمای نویسندگان نشریات علمی- پژوهشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص هایی که در مطالعات بین المللی برای ارزیابی نشریات مورد توجه قرار گرفته، کیفیت راهنمای بخش نویسندگان آنها است. هدف کلی این پژوهش، آگاهی از میزان رعایت معیارهای مورد بررسی بخش راهنمای نویسندگان درنشریات فارسی علمی- پژوهشی ایران است. با توجه به جایگاه ویژه نشریات علمی- پژوهشی، جامعه پژوهش شامل 755 عنوان نشریه عملی- پژوهشی به زبان فارسی است که در آخرین فهرست نشریات علمی- پژوهشی مورد تایید توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در اسفند ماه سال 1392 آمده اند. نمونه مورد مطالعه شامل 501 نشریه است که دسترسی به راهنمای نویسندگان آنها از طریق وب امکان پذیر بود. با استفاده از سیاهه وارسی محقق ساخته، محتوای بخش راهنمای نویسندگان نشریات توسط نویسندگان به صورت مجزا مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، در مجموع فقط40 درصد از معیارهای مورد بررسی در راهنمای نویسندگان نشریات فارسی علمی-پژوهشی ایران لحاظ شده اند و 60 درصد دیگر رعایت نشده اند ؛ همچنین، از چهار بخش بررسی شده(کلیات، مسائل اخلاقی و حقوقی، ساختار مقاله و مشخصات ظاهری) کمترین معیارهای رعایت شده مربوط به بخش مسائل حقوقی و اخلاقی با 18 درصد و بیشترین معیارهای رعایت شده متعلق به بخش مشخصات ظاهری با 56 درصد است. در میان مشکلات یافت شده، معیارهای ""ناقض نبودن مقاله با حقوق و منافع فرد یا گروه""، ""چگونگی درج کوته نوشت ها و اختصارات""،""رعایت قوانین و الزامات نشریه پس از پذیرش مقاله "" و ""شیوه نامه مورد استفاده نویسندگان برای نگارش مقاله"" مهمترین مشکلات بودند.
شناسایی مؤلفه های رفتار انتخاب منابع اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی به روشِ فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش میزان استفاده از منابع اطلاعاتی کتابخانه ها و ارائه خدمات اطلاعاتی کاربرمحور بدون درک چگونگی انتخاب و جست وجوی منابع اطلاعاتی توسط کاربران غیرممکن است؛ بر این اساس، هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و ابعاد رفتار انتخاب منابع اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به روشِ فراترکیب با استفاده از روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو انجام شد. جامعه آماری متشکل از مقالات و پایان نامه های منتشرشده در هفت پایگاه اطلاعاتی فارسی و هشت پایگاه اطلاعاتی بین المللی بین سال های 2000 تا 2020 میلادی و 1379 تا 1399 شمسی بود. از مجموع 7560 منبع شناسایی شده، بر اساس برنامه مهارت های حیاتی ارزیابی، 35 منبع تأیید شد. اطلاعات از منابع استخراج و کدگذاری شدند و پایایی کدگذاری نیز با استفاده از ضریب کاپا سنجش و تأیید شد. یافته ها: در مجموع، 176 کد در 26 مفهوم و 5 مقوله شامل عوامل مرتبط با کاربر، عوامل مرتبط با کتاب، عوامل مرتبط با کتابخانه، موانع و محدودیت ها، و توصیه ها و تولیدات نمایشی از آثار دسته بندی شدند. اصالت/ارزش: رفتار انتخاب منابع اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی گویای پیچیدگی و تأثیرپذیری این رفتار از عوامل گسترده و متعددی شامل تفاوت های فردی، ویژگی های ظاهری و محتوایی کتاب و عوامل محیطی است. مؤلفه های شناسایی شده در رفتار مذکور می تواند به عنوان مبنایی برای پیمایش گسترده رفتار انتخاب منابع اطلاعاتی کاربران در محیط های فیزیکی و مجازی مورد استفاده قرار گرفته و راهنمای مجموعه سازی، فضاسازی و طراحی خدمات در کتابخانه ها و تدوین منابع و طراحی ظاهری و ساختاری کتاب توسط نویسندگان و ناشران شود.
کارآمدی فیلد ""زبان"" در موتورهای کاوش بین المللی برای بازیابی نتایج مرتبط در زبان فارسی و عربی (مطالعه مقایسه ای: گوگل، بینگ، و یاهو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:کارآمدی فیلد ""محدودیت زبانی"" در سه موتور کاوش گوگل، بینگ، و یاهو و تعیین کارآمدترین موتور کاوش در ارائه نتایج مرتبط در زبان فارسی و عربی. روش شناسی:پیمایش بر روی 38 واژه هم نویسه در زبان فارسی و عربی انجام شد. یافته ها:موتور کاوش گوگل در بازیابی و رتبه بندی نتایج مرتبط با زبان هدف، عملکرد ضعیف تری نسبت به موتور کاوش بینگ و یاهو داشت. سه موتور کاوش در بازیابی نتایج نامرتبط با زبان هدف، تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند؛ اما در رتبه بندی نتایج نامرتبط با زبان هدف، تفاوت معناداری در عملکرد موتور کاوش گوگل مشاهده شد. همچنین مشخص شد تأثیری در بازیابی نتایج نامرتبط با زبان هدف ندارد. نتیجه گیری:کاربران در بینگ و یاهو با اقبال بیشتری برای بازیابی نتایج مرتبط با زبان فارسی و عربی مواجه هستند.
سرمایه فکری کتابخانه های دانشگاهی براساس مدل بونتیس و ارتباط آن با عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سنجش سرمایه فکری کتابخانه های دانشگاهی براساس مدل بونتیس و ارتباط آن با عملکرد سازمانی. روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی از نوع کمّی است که با دو پرسشنامه سرمایه فکری و عملکرد سازمانی از تمامی مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی شهرهای اصفهان، بندرعباس، و یزد نظرسنجی شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با فن تحلیل عاملی با استفاده از آزمون های کولموگرف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، برابری واریانس ها، لون، و مقایسه میانگین ها به کمک نرم افزار اس پی اس اس22 انجام شد. یافته ها: سرمایه فکری از دیدگاه مدیران و کارکنان کتابخانه های منتخب مطلوب بود. از میان ابعاد سه گانه سرمایه فکری، فقط بُعد "سرمایه ساختاری" در کتابخانه ها وضعیت چندان مناسبی نداشت. سرمایه فکری و مؤلفه های تشکیل دهنده آن (سرمایه مشتری، سرمایه انسانی، و سرمایه ساختاری) با عملکرد سازمانی کتابخانه ها ارتباط مثبت و معناداری داشت. همچنین، نتایج یافته ها بر یکسان بودن دیدگاه های مدیران و کارکنان درباره سرمایه فکری دلالت داشت. نتیجه گیری: مسئولان و متولیان دانشگاه ها و مراکز آموزشی با سرمایه گذاری و مدیریت سرمایه فکری می توانند شاهد ارتقای هرچه بیشتر عملکرد سازمانی در کتابخانه ها باشند.
بررسی ارتباط سنجه های حاصل از میزان فعالیت نویسندگان پرتولید ایرانی حوزه مدیریت بازرگانی در شبکه های اجتماعی-علمی با شاخص های علم سنجی پایگاه های اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف. این پژوهش ضمن مطالعه میزان حضور و فعالیت نویسندگان پرتولید ایرانی حوزه مدیریت بازرگانی در شبکه های اجتماعی ریسرچ گیت و آکادمیا به بررسی ارتباط سنجه های حاصل از شبکه های اجتماعی مزبور با شاخص های علم سنجی پایگاه های اسکوپوس و وب اوساینس پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی و با رویکرد دگرسنجه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل نویسندگان پرتولید حوزه مدیریت بازرگانی ایرانی است که بین سال های 2000-2019 مدارک آن ها در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس بارگذاری گردید. تعداد 160 نفر از این نویسندگان که به ترتیب بیشترین مدارک نمایه شده در اسکوپوس را داشته اند، به عنوان نمونه آماری پژوهش معرفی شده اند. به منظور بررسی ارتباط بین سنجه های حاصل از فعالیت نویسندگان در شبکه های اجتماعی ریسرچ گیت و آکادمیا با شاخص های علم سنجی پایگاه های اسکوپوس و وب اوساینس، از آزمون های آماری همبستگی به کمک نرم افزارهای اکسل و اس پی اس اس استفاده شده است. یافته ها: میزان حضور و فعالیت نویسندگان حوزه مدیریت بازرگانی در شبکه اجتماعی ریسرچ گیت بسیار بیشتر از آکادمیا است. ارتباط میان شاخص های تعداد مدارک، استنادات، اچ ایندکس و هم نویسندگی در اسکوپوس با سنجه های تعداد انتشارات، استنادات، اچ ایندکس، خوانندگان، نمره آرجی و دنبال کنندگان در ریسرچ گیت مثبت و معنادار است. در صورتی که بین شاخص های علم سنجی اسکوپوس و سنجه های دنبال کنندگان، بینندگان و هم نویسندگی در آکادمیا ارتباط معناداری وجود ندارند. ارتباط میان شاخص های تعداد مدارک، استنادات، اچ ایندکس و هم نویسندگی در وب اوساینس و سنجه های حاصل از شبکه های اجتماعی ریسرچ گیت و آکادمیا مثبت و معنادار است. اما میزان ارتباط در ریسرچ گیت قوی تر از آکادمیا است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که میزان فعالیت نویسندگان در شبکه های اجتماعی، به جذب بیشتر خوانندگان، افزایش تعداد استنادات و در نتیجه افزایش نمره اچ ایندکس در پایگاه های اطلاعاتی منجر خواهد شد. بنابراین، نویسندگان و محققان به منظور افزایش نمره اچ ایندکس خود و ترویج نتایج فعالیت های علمی خود، نیازمند فعالیت هرچه بیشتر در شبکه های اجتماعی-علمی هستند.
چالشهای موجود در ارزیابی درونی (مورد گروه های آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی چالش های موجود در ارزیابی درونی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران از دیدگاه اعضای هیئت علمی بود. روش: روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را 20 گروه آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران تشکیل می دهد با توجه به تعداد اندک جامعه، همگی آنها مورد پژوهش قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته و به منظور تجزیه و تحلیل آنها، از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد استقبال کم گروه های آموزشی به دلیل زیاد بودن ملاک ها و نشانگرهای ارزیابی درونی و استفاده کم از نتایج ارزیابی در تصمیم گیری ها، از جمله چالش های ساختاری در ارزیابی درونی این گروه هاست. نداشتن تجربه و تخصص کافی برای اجرا، و نبود ثبات مدیریتی در سطح گروه آموزشی و دانشگاه، از جمله چالش های اجرایی ارزیابی درونی بیان شده اند. همچنین، مهم ترین چالش های انگیزه ای در ارزیابی درونی گروه ها به ترتیب شامل: نبود سازو کارهای تشویقی و پاداش دهنده برای اعضای هیئت علمی و مشغله های اعضای هیئت علمی از قبیل تراکم واحدهای تدریس و فعالیت های اجرایی بود. نتیجه گیری: ارزیابی درونی به عنوان پایه و اساس تضمین کیفیت، در گروه های آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی نظام مند نیست؛ لذا فعالیت های ارزیابی درونی به شائبه ظاهری بودن دچارند.
مدیریت فراداده های بافت سازمانی: مطالعه موردی طراحی و تدوین فرانمای ثبت فراداده مجموعه کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بهبود مدیریت فراداده های سازمانی و طراحی ثبت فراداده برای مجموعه کتابخانه های «دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی» با رویکرد تحلیلی-سیستمی انجام شد. جامعه پژوهش را پیشینه های فراداده ای موجود در 23 کتابخانه (مرکزی، دانشکده ای و بیمارستانی) وابسته به «دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی» تشکیل می دهند. برای گردآوری داده های مربوط به اهداف و نیازهای بومی کتابخانه های یادشده برای تولید پیشینه های فراداده ای و مدیریت آن ها، از پرسشنامه طراحی شده توسط پژوهشگر استفاده شد. پرسشنامه توسط مدیران کتابخانه ها و کتابداران بخش پردازش و سازماندهی، و نیز با استفاده از روش مشاهده طراحی شده پایگاه های فراداده ای کتابخانه های عضو جامعه پژوهش توسط پژوهشگر تکمیل گردید. بر این اساس، اهداف، ویژگی ها و نیازهای بومی کنونی کتابخانه ها در زمینه تولید و مدیریت فراداده ها، و نیز خط مشی ها و انتظارات آن ها در آینده استخراج شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که انسجام و یکدستی در تولید و مدیریت فراداده ها به منظور توصیف و سازماندهی اشیای محتوایی، و همخوانی فراداده ها متناسب با اهداف و نیازهای بومی کتابخانه های مورد مطالعه در سطح مطلوبی قرار ندارد. به نظر می رسد عدم همخوانی یاد شده ناشی از چند عامل بوده است که می توان به مشخص نبودن تمامی ویژگی ها و نیازهای بومی کتابخانه ها (به طور کلی بافت سازمانی) و نبودِ خط مشی های مدون برای مدیریت فراداده ها، همچنین نبودِ دقت در تعیین اهداف و کارکردهای بومی مد نظر آن ها از مدیریت فراداده ها اشاره کرد. در ادامه، برای مدیریت بهینه فراداده ها، «فرانمای ثبت فراداده کتابخانه های «دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی» متناسب با اهداف و نیازهای بومی شناسایی شده آن کتابخانه ها و بر اساس سیاهه وارسی طراحی شده مبتنی بر استانداردهای فراداده ای، شامل اهداف فرانما (بافت بومی و موجودیت های داده ای)، اجزای رسمی توصیف (تعریف فرانما و فرانمای پیاده سازی) و اجزای فرانما (فرانمای فراداده ای و پروفایل کاربردی فراداده ای) طراحی گردید.
مدیریت زمان(5)
حوزههای تخصصی:
طراحی و تبیین الگوی مرجعیت علمی در آموزش عالی ایران براساس زندگی نامه اندیشمندان کشور با رویکرد تحلیل مضمون
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۶
20 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل فرایندی مرجعیت علمی در آموزش عالی ایران بوده است. در این پژوهش از روش آمیخته اکشتافی (کیفی کمی) از نوع کاربردی، به روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری در مرحله کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون، 10 نفر از افراد دارای شرایط مرجعیت درگذشته علمی ایران بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است و در مرحله دوم اساتید و صاحب نظران آموزش عالی شامل کلیه اعضای کمیته های علمی فعال در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، شامل 176 نفر که به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای موردمطالعه قرارگرفته اند. در مرحله اول تحقیق موضوع اتکاپذیری پژوهش توسط محقق رعایت شده و در مرحله دوم ضریب آلفای کرون باخ محاسبه شده که عدد 89/0 به دست آمده است. یافته های کیفی شامل مراحل پیدایش با پنج بعد، رشد و پرورش با شش بعد، تعامل با چهار بعد و تکامل با پنج بعد شناسایی گردید؛ و در پایان با استفاده از نرم افزار لیزرل[1] مراحل فرایندی و ابعاد مورد آزمون قرار گرفت. مشخص گردید؛ بیشترین تأثیر تجربه محیط های علمی جدید و یادگیری مناسب با میانگین رتبه ای 82/3 و کمترین تأثیر مربوط به وجود فضا و محیط سیاسی برانگیزاننده و تقویت کننده فعالیت های علمی با میانگین رتبه ای 19/2 است. نتایج پژوهش نشان داد نظر به نقش مرجعیت علمی در افزایش توان رقابتی کشور و همچنین جایگاه آن در اسناد بالادستی، ضرورت دارد با انجام برنامه های عملیاتی مناسب برای توجیه و آگاه سازی مدیران علمی کشور و به تبع آن همه دانش پژوهان شایسته از طریق برگزاری سمینارها و مجلات و انجمن های علمی و صداوسیما اقدامات کافی به عمل آید. [1] .Lisrel Software
تحلیل الگوی مرجع دلوس و چار چوب پنج اس. در سازماندهی منابع علمی و ارزیابی کتابخانه های دیجیتالی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۶
80 - 100
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل مفهومی الگوی مرجع دلوس و چارچوب پنج اس و شناسایی روابط بنیادین بین مفاهیم و شاخص های این الگو و چارچوب در سازماندهی و ارزیابی کتابخانه های دیجیتالی انجام شده است. روش پژوهش حاضر تحلیل مفهومی الگوی مرجع دلوس و چارچوب پنج اس در سازماندهی و ارزیابی کتابخانه های دیجیتالی بوده است. تمرکزالگوی مرجع دلوس بر شناسایی شش مفهوم اصلی و نیز روابطی است که کل یک کتابخانه دیجیتالی را در بر می گیرد ، درحالیکه تمرکز چارچوب پنج اس. بریکپارچه سازی مفاهیم کتابخانه دیجیتالی با پنج اس است . یافته ها نشان داد، الگوی دلوس و چارچوب پنج اس درحوزه هایی مانند جریان ها، محتوا، اجتماع ها و کاربران ، روابط مشترکی با کتابخانه های دیجیتالی دارند. در نتیجه، انعطاف پذیری چارچوب پنج اس در بخش ساختار به عنوان ابزاری قدرتمند برای تحلیل و سازماندهی محتوا در کتابخانه های دیجیتالی می تواند با به کارگیری انواع فراداده ها در سامانه کتابخانه های دیجیتالی مبتنی بر الگوی مرجع دلوس ، کاربردی شود . بخش سناریو در چارچوب پنج اس می تواند در پیش بینی هایی که در خصوص خدمات اطلاعاتی کتابخانه های دیجیتالی با توجه به رشد و افزایش فناوری های نوین اطلاعاتی در جهان اتفاق می افتد ، کمک کند.
اعتبارسنجی اطلاعات وب: چهارچوب نظری و پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی جنبه های گوناگون مفهوم اعتبارسنجی اطلاعات وب در راستای آموزش و مهارت افزایی کاربران و کتابداران در پالایش کیفی اطلاعات و نیز معرفی رویکردهای پژوهشی بالقوه در این زمینه. روش شناسی: جستجوی کتاب شناختی و مطالعه در زمینه های پژوهشی رشته هایی مانند علم اطلاعات، روان شناسی، جامعه شناسی، و علوم رایانه. یافته ها: مفهوم اعتبارسنجی اطلاعات وب از دو بُعد اصلی قابلیت اعتماد و تخصص برخوردار بوده و مدل های گوناگونی درباره آن ارائه شده است. اجراکننده، محتوا، و طراحی سه موضوع مهم اعتبارسنجی اطلاعات وب هستند. ویژگی های کاربران، عوامل تأثیرگذار، چهارچوب های نظری عمده، و فرایند کلی اعتبارسنجی اطلاعات در محیط وب از مهم ترین موضوعات در این زمینه هستند. اعتبارسنجی اطلاعات وب فرایندی گام به گام و متشکل از مراحل گوناگون است که در مدل ها و پژوهش های مختلف به آن اشاره شده است. نتیجه گیری: اعتبارسنجی اطلاعات وب، پژوهشی بین رشته ای و پیچیده است که نیازمند توجه جدی پژوهشگران از رشته های مختلف است. اما، برخلاف چنین اهمیتی، در زبان فارسی پژوهش ها و نگارش های فراوانی در این حوزه به دست نیامده است. محدودیت های نظری، کاربردی، روش شناختی، و جامعه آماری ازجمله محدودیت های اصلی در پژوهش های این حوزه هستند که پژوهشگران باید در رفع آنها و تدوین مدل های جامع تر و کاربردی تر بکوشند.
آزادی اطلاعات و سناریوهای آینده
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
131 - 157
حوزههای تخصصی:
چکیده<br /> در دنیای معاصر، آزادی اطلاعات به عنوان لازمه دموکراسی شناخته شده و اکسیژن مردم سالاری لقب گرفته است. تجربه نشان داده است که حق دسترسی افراد به اطلاعات، به تنوع بیان های رسانه ای منجر شده، امکان بررسی صحت اخبار و اطلاعاتی را که به مردم ارائه می شوند افزایش می دهد.بنابراین، آشنایی اصحاب رسانه با محتوا و ساز و کارهای اعمال حق دسترسی به اطلاعات امری ضروری است.از این رو، آینده پژوهی به عنوان دانشی نوظهور خواهد توانست متخصصان حوزه رسانه و نویسندگان مطبوعات را یاری نمایدتا ضمن مشخص نمودن موانع اصلی آزادی اطلاعات، سازوکارهای عملی بسط و گسترش آن را ترسیم نمایند. در این مقاله، با توجه به روندهای آزادی اطلاعات در کشور، با رویکرد آینده پژوهانه و به روش سناریو نویسی، آینده های مواجهه آزادی اطلاعات در مطبوعات ایران مورد تحلیل قرار می گیرند.سئوال اصلی این پژوهش، بررسی آینده های متصور برای آزادی اطلاعات در مطبوعات است.تحقیق مورد نظر،ترکیبی- اکتشافی است و داده های این مطالعه به روش تحلیل محتوا و پیمایش جمع آوری و تحلیل شده اند.جامعه آماری پژوهش، شامل فعالان در حوزه آزادی اطلاعات و رسانه است. حجم نمونه آماری تحقیق مورد نظر 65 نفراست که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. در این تحقیق به تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، سیاسی و فناوری بر روند آزادی اطلاعات پرداخته شده است.با توجه به این عوامل و بررسی شاخص های مربوط به هریک، چهار سناریو برای آزادی اطلاعات در مطبوعات ایران طراحی شده است.
بررسی ارتباط بین فرآیند تبدیل دانش با نوآوری و خلاقیت در بین کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان آمل
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین فرآیند تبدیل دانش با نوآوری و خلاقیت در بین کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان آمل بود. نوع تحقیق، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان آمل به تعداد 132 نفر بودند که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 101 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های مورد نیاز نیز از طریق دو پرسشنامه فرآیند تبدیل دانش با 24 گویه در چهار مؤلفه و پرسشنامه نوآوری و خلاقیت با 12 گویه برحسب مقیاس پنج درجه ای لیکرت، جمع آوری گردید. روایی پرسشنامه ها به صورت محتوایی توسط کارشناسان تائید گردید. پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای فرآیند تبدیل دانش 91/0 و برای نوآوری 92/0 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای، تحلیل واریانس چند متغیره، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که نوآوری و خلاقیت و فرآیند تبدیل دانش در اداره آموزش و پرورش شهرستان آمل بالاتر از حد متوسط است. همچنین بین فرآیندهای تبدیل دانش با نوآوری و خلاقیت همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و تنها مؤلفه درونی سازی است که قابلیت پیش بینی نوآوری و خلاقیت را دارد.