فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد در مورد معیارهای ذهنی و عینی قضاوت ربط در بازیابی تصاویر از موتور کاوش گوگل به منظور ارائه راهکارهایی برای بهبود رویکرد ذخیره و بازیابی در نظام های بازیابی تصاویر است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که با استفاده از روش پیمایشی و جامعه ای متشکل از 30 دانشجوی دوره های تحصیلات تکمیلی از رشته های مختلف دانشکده فنی- مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد داده های پژوهش از طریق پرسشنامه دربرگیرنده دو بخش که معیارهای ذهنی و عینی قضاوت کاربران در ارتباط با تصاویر را مورد مطالعه قرار داد، گردآوری شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد در مجموع، در هر دو مرحله قضاوت ذهنی و عینی، به جز معیار «موضوع»، معیارهای «روزآمدی»، «جاذبه تصویر»، «دسترس پذیری» و «کیفیت اطلاعات» به منزله مهمترین معیارهای قضاوت دانشجویان مربوطه درباره ربط تصاویر بازیابی شده در موتور کاوش گوگل شناسایی شد . اصالت: آنچه پژوهش حاضر را از پژوهش های دیگر متمایز می سازد، رویکرد این پژوهش به جستجوی تصویر است که با تأکید بر کاربران ایرانی، موتور کاوش گوگل و در دو مرحله قضاوت ذهنی و قضاوت عینی مورد مطالعه قرار گرفته است که متفاوت از پژوهش های دیگر است.
نقش شبکه های اجتماعی در میزان مطالعه الکترونیکی و چاپی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشکده ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شبکه های اجتماعی در مطالعه الکترونیکی و چاپی درسی و غیر درسی دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش با روش پیمایشی- تحلیلی از نوع کاربردی انجام شده است. جامعه آماری (3032 نفر) با روش تصادفی ساده، و حجم نمونه 216 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است و داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS در دوسطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: استفاده دانشجویان از شبکه های اجتماعی بین سه تا چهار ساعت در روز (6/33%) بوده و استفاده جامعه آماری از تلگرام (96/0) بیش از سایر شبکه های اجتماعی می باشد. دانشجویان مورد مطالعه از امکانات شبکه های اجتماعی در مطالعه الکترونیکی درسی و غیردرسی 46 % و در جهت هدایت به مطالعه چاپی درسی و غیردرسی به میزان 43 % بهره می گیرند. نقش شبکه های اجتماعی در مطالعه الکترونیکی درسی و غیردرسی 55 % و در مطالعه چاپی درسی و غیردرسی 52% می باشد . شبکه های اجتماعی به میزان 55 % در ایجاد عادت به مطالعه نقش دارند. نتیجه گیری: شبکه های اجتماعی در ایجاد عادت به مطالعه نقش داشته و دانشجویان مورد مطالعه در استفاده از این شبکه ها با مشکلاتی نظیر کندی سرعت و قیمت بالای اینترنت، قیمت بالای منابع چاپی و عدم آشنایی با سایت ها و فیلترینگ مواجه هستند. با توجه به نقش شبکه های اجتماعی در تبادل اطلاعات، ضروری است در مورد قابلیت های این شبکه ها و در نتیجه افزایش بهره وری مؤثر از آنها تلاش شود.
بررسی رابطه بین عوامل پذیرش فناوری اطلاعات در بالندگی سازمانی (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
152 - 177
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین عوامل پذیرش فناوری اطلاعات در بالندگی سازمانی بود که در دانشگاه ایلام مورد بررسی قرار گرفت.
روش شناسی: در این پژوهش مدل تحقیق دیویس و همکاران (1989) به عنوان مدل پایه تحقیق انتخاب شد. جامعه آماری 440 نفر از کارکنان دانشگاه ایلام بود که 205 نفر به عنوان نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه پذیرش فناوری اطلاعات و بالندگی سازمانی است. جهت تعیین روایی پرسشنامه های مذکور از روایی محتوایی استفاده شد و برای سنجش پایایی، از طریق روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفتند. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS انجام شد.
یافته ها: نشان داد که بین عوامل پذیرش فناوری اطلاعات و بالندگی سازمانی روابط معناداری وجود دارد. همچنین سهولت درک شده با ضریب همبستگی 797/0 و سودمندی درک شده با ضریب همبستگی 405/0 در بالندگی سازمانی به صورت معناداری تاثیرگذار است.
نتیجه گیری: فناوری اطلاعات یک دارایی استراتژیک مهم برای سازمان ها به شمار می رود که می توان از آن برای بهبود عملکرد سازمانی و رقابت راهبردی استفاده کرد. همچنین زمینه را برای اجرای بهتر استراتژی های سازمان فراهم می نماید و کارکنان را در جهت تحقق اهداف سازمان یاری می کند که در نهایت موجب بالندگی سازمانی می شود. بنابراین مدیران باید در جهت پیاده سازی فناوری اطلاعات در سازمان ها گام بردارند.
تحلیل وضعیت استفاده کتابداران از قابلیت های نرم افزارهای کتابخانه ای در کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه و تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر بهره گیری از این قابلیت ها
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۲
79 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، شناسایی وضعیت استفاده کتابداران از قابلیت های نرم افزارهای کتابخانه ای در کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه و تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر بهره گیری از این قابلیت ها بوده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش، پیمایشی – تحلیلی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه به تعداد 45 نفر بوده است که به صورت سرشماری انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده و برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.نتایج نشان داد کتابداران از قابلیت های نرم افزارهای کتابخانه ای در بخش امانت، خروجی و آماده سازی بیشترین استفاده و در بخش جستجو کمترین استفاده را به عمل آورده اند. کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه، توانایی خوبی در استفاده از قابلیت های امانت، مدیریت، شبکه، سازمان دهی، ورود اطلاعات، خروجی و آماده سازی دارند ولی در بخش جستجو، عملکرد آن ها مطلوب نیست؛ بنابراین لازم است آموزش و آگاهی لازم در مورد قابلیت های این قسمت، به کتابداران ارائه شده و طراحان نرم افزارهای کتابخانه ای نیز با توجه به نیازهای کتابداران، این بخش را موردبازنگری قرار دهند.
مطالعه وضعیت تولیدات علمی در حوزه موضوعی «علم باز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: علم باز یکی از مفاهیم کلیدی جامعه علمی است و هر نوع تغییر در ارتباط با آینده دانش علمی و انتشار آن را شامل می شود. به منظور ارائه نق شه جامع علمی حوزه موضوعی علم باز در دنیا، پژوهش حاضر درصدد است روند تکامل موضوعی و تاریخی این حوزه علمی، شبکه هم تألیفی و هم رخدادی واژگانی آن را بررسی نماید. روش شناسی: پژوهش از نوع کاربردی علم سنجی است که با رویکردی کمّی، با روش کتابخانه ای و بهره گیری از شاخص های علم سنجی، به بررسی وضعیت تولیدات علمی علم باز از ابتدا تا پایان سال 2019 پرداخته است. برای مصورسازی از نرم افزار وی.او. اس.ویور و گفی استفاده شده است. یافته ها: تنوع حوزه های موضوعی در علم باز بسیار بود و اغلب مدارک علمی علم باز در حوزه علوم کامپیوتر و علوم اجتماعی نمایه شد ه اند. بررسی تاریخی موضوعی علم بازنشان داد دسترسی باز و داده های باز که جزء سه موضوع مورد توجه پژوهشگران این حوزه تا سال 2019 است، بر اساس شبکه هم واژگانی علم باز دارای رخداد های بالاتری نسبت به سایر مفاهیم بودند. آمریکا و انگلستان تأثیرگذارترین کشورها در حوزه علم باز بودند، در حالی که هیچ مدرکی از کشور ایران در اسکوپوس در حوزه علم باز نمایه نشده است. به علاوه، تحلیل شبکه هم نویسندگی پژوهشگران نشان داد نویسندگانی که دارای شبکه هم نویسندگی قوی تری هستند بر اساس تحلیل پایگاه اسکوپوس جزء نویسندگان پر تولید حوزه هم بودند. نتیجه : این حوزه میان رشته ای و تولیدات آن در طول سال های مورد بررسی روندی صعودی داشته است.
پیایندها در آینه واسپاری قانونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سنجش میزان تعهد و عمل به الزام های قانونی واسپاری پیایندها براساس محل نشر، نوع مؤسسه و نوع نشریه در بازه زمانی دهساله (1387-1396). روش: تمامی پیایندهای چاپی مجوز نشرگرفته از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که طی سال های 1387 تا 1396 و پیایندهای واسپاری شده و ثبت شده در بانک کتابشناسی کتابخانه ملی در برنامه رسا در همین سال ها مقایسه شده است. یافته ها: 29530 عنوان پیایند در سامانه رسانه های کشور ثبت شده است. 10846 عنوان آنها در کتابشناسی کتابخانه ملی ایران موجود است. از پیایندهای دارای مجوز نشر از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نزدیک به 55 % و از عناوین مشترک دو سامانه نزدیک 54% به کتابخانه ملی ایران واسپاری نشده است. نتیجه گیری: میزان پایبندی به مصوبات و قوانین واسپاری بین ناشران و نهادهای مسئول کمتر از 50 % است.
موانع رشد ظرفیت پدیده نظریه پردازی در ایران: موردکاوی دانشگاه تربیت مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظریه پردازی از کلیدی ترین بنیان های علمی است و دانشمندان و کشورهایی به این مقام نائل می شوند که به لحاظ علمی پیشرفته باشند. به نظر می رسد هنوز این پدیده آن گونه که باید در ایران رشد نکرده است و کماکان دانشگاه های ایرانی در این زمینه ضعیف هستند. هدف این پژوهش واکاوی موانع کلیدی رشد ظرفیت نظریه پردازی در کشور است. روش شناسی: رویکرد این پژوهش کیفی و جهان بینی آن در فلسفه تفسیرگرایی با آمیزه ای از عمل گرایی تعریف می شود. به این دلیل که پژوهش حاضر با هدف اصلی شناسایی موانع رشد نظریه پردازی در دانشگاه تربیت مدرس و ارائه راهکارهایی برای گسترش ظرفیت نظریه پردازی انجام شده است، پژوهشگران با عوامل انسانی مواجه هستند که کنش گران اصلی نظریه پردازی به شمار می آیند. از منطق استقرایی برای شناسایی موانع و راهکارها و دسته بندی آنها استفاده شد. پس رویکرد کیفی برای پاسخ گویی به اهداف پژوهش به رویکرد کمی ترجیح داده شد. نوآوری کلیدی پژوهش حاضر که آن را از دیگر پژوهش ها متمایز می کند در روش شناسی است. از آنجا که این مطالعه با روش کیفی انجام شده دید بهتری از بافت واقعی به دست می دهد. با تکنیک «نمونه گیری متخصص» 12 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس از حوزه های گوناگون علمی گزینش شدند و با آنها به شکل حضوری مصاحبه شد. یافته ها: موانع بسیاری هستند که می توانند سر راه پیشرفت نظریه پردازی قرار گیرند. در یک نگاه کلی می توان این موانع را به دو گروه کلی موانع فراگیر و برون سازمان و موانع سازمانی دسته بندی کرد. موانع سازمانی ریشه در سازوکارها و مدیریت دانشگاه تربیت مدرس دارند و شاید در مؤسسه های دیگر به چشم نخورند. این موانع را می توان در هفت دسته کلی شامل کمبود پیوند نهادی، محدودیت منابع سازمانی، نظام نادرست ارزشیابی، ضعف ارتباط علمی، آموزش ناکارآمد دانشگاهی، کیفیت پایین علمی دانشجویان، و بی مسئولیتی پژوهشگران سازماندهی کرد. نتیجه گیری: نظریه پردازی از کلیدی ترین پدیده های علمی است که باید با جدیت در فضای علمی ایران دنبال شود و نخستین گام برای تحقق این پدیده شناسایی موانعی است که رشد آن را کند می سازند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی انجام شده که دیدی ژرف از موانع نظریه پردازی به دست می دهد و دسته بندی تازه ای مطرح می کند که تصمیم گیری و سیاست گذاری را در این زمینه عملی می سازد. کلیدی ترین کارکرد این پژوهش برای سیاست گذاری و گسترش ظرفیت نظریه پردازی در دانشگاه تربیت مدرس است. با توجه به یافته های این پژوهش می توان تصمیم هایی کلیدی طرح کرد که در نهایت به حذف موانع بیانجامد و این ظرفیت را در دانشگاه به وجود آورد. اگرچه، شاید سیاست گذاران آموزش عالی در کشور نیز می توانند چنین مدلی را در دیگر دانشگاه ها و مؤسسه های پژوهشی کشور پیاده سازی کنند.
پردازش نظام مند قانون: مطالعه موردی قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قانون مجموعه ای از گزاره های نهادی است که کنش هایی را برای کنشگران ملزم، منع، یا مجاز می کند. شناخت این گزاره های نهادیِ زبان-محور به فهم بهتر فرآیندها و طراحی خط مشی هایی کاراتر کمک می کند. با این حال پیچیدگی های زبانی موجود در متن این گزاره ها، پردازش آن ها را با چالش هایی مواجه ساخته است. برای غلبه بر این مشکلات در این مقاله روشی نظام مند مبتنی ابزار گرامر نهادی برای پردازش قوانین در زبان فارسی ارائه می شود. ابزار گرامر نهادی در تحلیل گزاره ها، از یک ساختار عمومی نحوی شامل پنج مؤلفه «ویژگی»، «تکلیف»، «هدف»، «شرایط»، و «وگرنه» بهره می گیرد. از این میان مهم ترین مؤلفه که باید با توجه به ویژگی های زبان فارسی به عنوان زبان زمینه ای در این پژوهش بیشتر مدنظر قرار گیرد مؤلفه تکلیف است. در این راستا با بررسی پیشینه و مطالعه قوانین موجود، مصادیق بیان تکلیف در زبان فارسی در قالب افعال وجهی، جمله های اسنادی و جمله های خبری شناسایی و بر حسب نوع تکلیف دسته بندی می شوند. سپس مولفه های موقعیت کنش و روابط آن ها با یکدیگر به صورت نظام مند مشخص می شوند. درنهایت، روش نظام مند پیشنهادی برای تحلیل قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی به کار بسته می شود.
تحلیل علم سنجی یک دهه فعالیت فصلنامه مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات (1388-1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل و دیداری سازی برون داد علمی فصلنامه مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات از نظر شاخص های علم سنجی طی یک دهه از 1388 تا 1397. روش شناسی: با استخراج داده های لازم از پایگاه استنادی علوم جهان اسلام و یکدست سازی اسامی و کلیدواژگان، شاخص های علم سنجی فصلنامه با کمک نرم افزارهای مختلف علم سنجی تعیین و ترسیم شد. یافته ها: الگوی نویسندگی عمدتاً چندنویسندگی و شبکه هم نویسندگی حاکی از همکاری مستحکم علمی میان نویسندگان بود. هم رخدادی واژگان و خوشه بندی کلیدواژه ها نشان از تنوع موضوعی فصلنامه در راستای اهداف تخصصی آن داشت. نتیجه گیری: با وجود ارتقای شاخص های علمی فصلنامه و توسعه مناسب در حوزه موضوعی، لازم است به افزایش استنادپذیری و رؤیت پذیری مقالات آن برای اثرگذاری بیشتر توجه کرد.
The Effect of Six Sigma Lean Strategy Management on Improving the Quality of Information Therapy Services at Pediatric Medical Center(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۱, No. ۱, Summer & Autumn ۲۰۲۰
127 - 140
حوزههای تخصصی:
Introduction: In the last decade, Six Sigma has emerged as a systematic and powerful approach to improving the quality of health care and controlling costs. The purpose of this article is to determine the effect of Six Sigma strategy management on improving the quality of information services in the Children's Medical Center Hospital. Research Method: The methodology of the present study, which is an applied study in terms of purpose, is a descriptive correlational survey. The statistical population of this study consists of all managers, supervisors and experts of the Children's Medical Center Hospital, whose number is 149 people. Cochran's formula has been used to determine the sample size, which according to the statistical population is 94 people. The method of selecting statistical samples is simple random sampling according to the subject and nature of the research. The required data were collected using a standard questionnaire and the data were analyzed using regression analysis through SPSS 23 software. Findings: Research findings showed that fact-based management can account for 26% of changes in the quality of information services, management of resource providers can account for 38% of changes in the quality of information services and management based on facts and information Predict 39% of changes in the quality of information services. Conclusion: Six Sigma is a systematic and statistical approach that aims to identify the shortcomings of process performance and reduce the error of those work and clinical processes that are performed with long time, high cost and poor outcome.
مطالعه روش های ایجاد هستی شناسی: شناسایی مولفه ها و ویژگی ها بر مبنای تحلیل پژوهش های انجام شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و طبقه بندی روش های ایجاد هستی شناسی و ویژگی ها و شاخص های مورد توجه در این روش ها برمبنای مطالعات صورت گرفته در این حوزه انجام شده است. روش: به منظور تحقق اهداف مورد نظر، پژوهش پیش رو برای نخستین بار با استفاده از روش فراترکیب به بررسی نظام مند و تحلیل پژوهش های انجام شده در حوزه روش های طراحی و ساخت هستی شناسی پرداخت. برهمین اساس 59 منبع (مقالات پژوهشی و مقالات کنفرانس ها و پایان نامه) از میان منابع موجود جستجو شده، برگزیده و تحلیل شدند. به منظور اعتبارسنجی نتایج از ضریب توافق خبرگی کاپا استفاده شد. سپس بر اساس نتایج حاصل از آن اقدام به ارائه چارچوبی شامل طبقه بندی روش ها و ویژگی ها و مفاهیم مورد توجه در هر یک از منابع مورد بررسی نمود. یافته ها: در نتیجه تحلیل مطالعات 64 مولفه (حاصل از 140 کد اولیه )، 43 مفهوم و 10 مقوله اصلی حاصل شد. اصالت: ویژگی ها و شاخص های حاصل شده، چارچوبی عمومی برای طراحی و ساخت هستی شناسی مبتنی بر پژوهش های صورت گرفته ارائه می دهد و علاوه بر آن با ارائه شمایی از پژوهش هایی که تاکنون در این حوزه صورت گرفته، پژوهشگران حوزه طراحی و ساخت هستی شناسی را تا حد زیادی از جستجو، مطالعه و تحلیل منابع متعدد و پراکنده بی نیاز می گرداند. بدین صورت که با ارائه ویژگی ها و نقاط اصلی این روش ها کار انتخاب روش های ساخت هستی شناسی متناسب با ملزومات حوزه مورد نظر برای سازندگان آن تسهیل شود
واکاوی توانمندی داستان ها در بهبود کنش های اجرایی به کودکان ADHD گروه سنی «الف»، «ب» و «الف/ب» بر پایه نظریه گسترش یافته بازداری رفتار بارکلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی، یک اختلال شایع عصب تحولی است که در بیشتر مواقع در دوره کودکی تشخیص داده می شود. به اعتقاد بارکلی ریشه اختلال، نقص در عملکردهای اجرایی می باشد. نظریه بازداری رفتار بارکلی و داستان هایی که عناصر این نظریه را در برداشته باشند می توانند با کمک داستان های مناسب در رویکرد کتاب درمانی به کاهش نشانه های این اختلال کمک کنند. هدف این پژوهش شناسایی میزان هم خوانی محتوای داستان های مناسب گروه سنی «الف»، «ب» و «الف/ ب» منتشر شده در سال های 1385 تا 1395 با مؤلفه های عناصر نظریه گسترش یافته بازداری رفتار بارکلی است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که با روش پیمایشی و تحلیل محتوای کیفی انجام گرفت. برای گردآوری اطلاعات از دو سیاهه استفاده شد. یکی به ثبت اطلاعات کتابشناختی داستان ها اختصاص داشت و دیگری شامل مؤلفه های عناصر نظریه گسترش یافته بازداری رفتار بارکلی بود. از 382 داستان جامعه پژوهش، 70 داستان که حداقل دارای عناصر نظریه بارکلی و یا عدم بازداری رفتار داشتند، برای بررسی در نظر گرفته شد. یافته ها: از میان داستان های بررسی شده، در 53 داستان ، مؤلفه های کنش های اجرایی نظریه بارکلی شناسایی شد و در 17 داستان شخصیت داستان در برابر یک رویداد، عدم بازداری رفتار نشان می دهد و به پیامد نامطلوب می رسد. تحلیل و بررسی داستان ها نشان داد میزان حضور هر یک از کنش های اجرایی نظریه بارکلی در داستان ها متفاوت است. همچنین در میان داستان هایی که مؤلفه های کنش های اجرایی شناسایی شد، 3 الگو برای بهبود کنش های اجرایی وجود دارد. الگوی اول شامل داستان هایی است که شخصیت داستان در مقابل رویداد آنی ابتدا عدم بازداری رفتار دارد ولی بعد متوجه اشتباه خود می شود و با انجام کنش های اجرایی به پیامد مطلوب می رسد. در داستان های الگوی دوم، شخصیت داستان در مقابل رویداد آنی از همان ابتدا کنش های اجرایی را انجام می دهد و به پیامد مطلوب می رسد. الگوی سوم نیز شامل داستان هایی است که شخصیت (های) داستان در مقابل رویداد آنی عدم بازداری رفتار را نشان می دهد ولی از طرف دیگر، شخصیت (های) دیگر داستان کنش های اجرایی دارند و پیامد مطلوبی را تجربه می کنند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که این داستان ها، با نشان دادن کنش های اجرایی می توانند ابزار توانمندی برای کتاب درمانی و بهبود کنش های اجرایی به کودکان ADHD در نظر گرفته شوند. ناشران، نویسندگان، روان شناسان، کتابداران و والدین می توانند از پیشنهادهای کاربردی این پژوهش بهره گیرند.
بررسی تأثیر مدیریت دانش مدیران بر رفاه کارکنان در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
209 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر مدیریت دانش مدیران بر رفاه کارکنان در محیط کار، در شرکت پخش سراسری بانی چاو ایرانیان بوده است. انجام تحقیق حاضر می تواند دانش جدیدی به مسئولین پخش شرکت ها در مورد مدیریت دانش و احساس کارکنان از رفاه دهد و میزان مفید یا غیرمفید بودن آن را بررسی نماید. مشکلات احتمالی که در مدیریت دانش به وجود خواهد آمد را شناسایی و راه حل ارائه کند.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، تحقیق کاربردی بوده و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان شرکت پخش سراسری بانی چاو ایرانیان است. در تحقیق حاضر به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز مدل پژوهش، از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری تصادفی ساده بوده و به تعداد متناسب با حجم جامعه آماری و براساس فرمول کوکران انتخاب شد.
یافته ها: روایی پرسشنامه از طریق روایی همگرا و پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ (0.845) تأیید شد. نتایج با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای 22SPSS و Smart PLS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد مدیریت دانش مدیران بر رفاه کارکنان در محیط کار در شرکت پخش سراسری بانی چاو ایرانیان تاثیر دارد. همچنین کسب دانش، به اشتراک گذاری دانش، خلق دانش، تدوین دانش و حفظ و نگهداری دانش بر رفاه کارکنان در محیط کار در شرکت پخش سراسری بانی چاو ایرانیان تاثیر دارد. در یک تحلیل مقایسه ای می توان بیان کرد تحقیقات قبلی بر روی مفهوم و شیوه های مدیریت دانش به طور گسترده، مطالعه کرده است. علاوه بر این محققین در گذشته نشان دادند که فرآیند دانش متشکل از تبادل دانش و پرورش و برداشت (نتیجه) دانش است. همچنین محققین، خلق دانش و به اشتراک گذاری دانش را به عنوان شیوه های مدیریت دانش، معرفی می کنند.
نتیجه گیری:هرچند ساختار سیستم های اطلاعاتی نسبتاً مناسب بوده است، اما نتایج آماری مطلوبی را به همراه ندارد و الزاماً منجر به بهبود عملکرد مدیریت دانش در سازمان ها نمی شود. به نظر می رسد چالش اصلی مدیریت دانش در سازمان های مورد مطالعه، مدیریت بهینه اطلاعات به منظور تبدیل آن به دانش سازمانی باشد. در این زمینه تشکیل واحد مدیریت دانش که بتواند برنامه ریزی و طرح جامعی را برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات و به کارگیری نتایج در بهبود عملکرد سازمان تدوین و اجرا نماید، احساس می شود. شیوه های مدیریت دانش و حس کارکنان از رفاه در محیط کار، در هر سازمانی ضروری است و مدیران باید شیوه های مدیریت دانش را به عنوان یک اولویت با هم ترکیب کنند تا حس کارکنان از رفاه در محیط کار بهبود یابد.
بررسی میزان همخوانی ساختار و ویژگی های اصطلاحنامه های علوم اسلامی با اصطلاحنامه بازیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
131 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین و تبیین میزان همخوانی ساختار و ویژگی های اصطلاحنامه های علوم اسلامی با اصطلاحنامه های بازیابی بر اساس استاندارد ایزو 25964. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و روش پژوهش پیمایشی-تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها سیاهه وارسی پژوهشگر ساخته است. جامعه پژوهش شامل توصیفگرهای اصطلاحنامه های علوم اسلامی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی نظیر میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی نیز از آزمون t تک نمونه ای، فریدمن و آزمون کولموکروف-اسمیرنوف با کمک نرم افزار اس.پی.اس.اس استفاده شده است. یافته ها: براساس داده ها بیشترین میزان همخوانی با استاندارد به شیوه نمایش با میانگین 87/80% و بعد از آن به ترتیب عمق روابط معنایی با میانگین کل 00/70% میزان نزدیکی اصطلاحات به زبان طبیعی با میانگین12/24% و بخش میزان همخوانی اصطلاحات نامرجح مربوط به هر اصطلاح مرجح و میانگین 25/22% بخش میزان کمی و محتوایی یادداشت دامنه با میانگین 87/19% و کمترین میزان همخوانی به بخش گویایی نشانه های بیانگر روابط با میانگین 37/19% مربوط می شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد اصطلاحنامه های علوم اسلامی از نظر میزان مطابقت با استاندارد اصطلاحنامه های بازیابی در سطح بالایی از همخوانی است. بر اساس یافته ها بین ساختار و ویژگیهای اصطلاحنامه های علوم اسلامی با اصطلاحنامه های بازیابی تفاوت معنا داری وجود دارد.
کشف الگوهای کلیک کاربران برای استفاده در پرس و جو در پایگاه های اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
137 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر استفاده از بازخورد رفتاری فرد، در بازیابی اطلاعات بود. به این منظور کاربران با محدوده مطالعاتی مشخص مورد بررسی قرار گرفته و برخی از جستجوهای آنها به عنوان نمونه رفتار بررسی شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با استفاده از روش مشاهده اجرا شده است. این مطالعه با همکاری30 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی با پیشینه تخصص در جستجوی اطلاعات انجام شد. از تعداد30 شرکت کننده، 15 نفر زن و 15 نفر مرد از گروه سنی 35-29 بودند. تمام فرایند جستجوی انجام شده از سوی هر یک از آزمودنی ها به وسیله نرم افزار تصویربرداری از صفحه نمایش ذخیره شد. آنچه که در این پژوهش بکار رفته مطالعه موردی است. جامعه مورد مطالعه، کاربران بخش جستجوی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات بودند. در این مطالعه تلاش شد روند بازیابی اطلاعات توسط افراد مورد بررسی قرار گیرد. یافته ها: الگوی جستجوهای انجام شده، در بیشتر موارد به صورت کلی به جزئی و اختصاصی است. شرکت کنندگان جستجویشان را با اطلاعات کلی مانند معرفی و بررسی حقایق شروع نموده و سپس هر یک بر روی جنبه های خاصی تمرکز کردند. در بعضی موارد، کاربران در حین جستجو ایده های جدیدی بدست آوردند. با توجه به نتایج به دست آمده، پیشینه کلی، دانش موضوعی، محدوده زمان و ابزارهای در اختیار، پاسخ مورد نظر را تحت تاثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: با توجه به تجزیه و تحلیل یافته ها می توان نتیجه گرفت که جهت افزایش سطح مهارت اطلاع یابی کاربران فعلی و آینده، باید دوره آموزشی تخصصی بازیابی اطلاعات برای همه طبقات کاربران برگزار گردد. در راستای افزایش سطح دسترسی کاربران پیشنهاد می گردد تمهیداتی جهت تهیه، افزایش، روزآمدسازی و غنای منابع اطلاعاتی الکترونیکی و آموزش استفاده از این منابع برای تمام کاربران با مرتبه های علمی مختلف اندیشیده شود.
پیشنهاد مدل مفهومی برندسازی در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برندسازی به ایجاد ساختار ذهنی کاربر اشاره دارد که سبب می شود تا تصویر ذهنی متمایزی از کتابخانه در ذهن کاربر ایجاد شود. کتابخانه ها نیز می توانند با اتخاذ این رویکرد جایگاه خود را ارتقاء ببخشند. از این رو، هدف از این پژوهش ارائه مدل پیشنهادی برندسازی در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است و با رویکرد کیفی با استفاده از روش تحلیل اسنادی انجام شده است. است. بدین منظور به صورت هدفمند با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی که پوشش موضوعی بالایی در حوزه برندسازی و کتابخانه ها را داشتند، تعداد 33 پژوهش منتشر شده در حوزه برندسازی کتابخانه ها بازیابی و با استفاده از روش تحلیل اسنادی، بر اساس حوزه های فعالیت برندسازی آنها دسته بندی و مؤلفه های مؤثر در برندسازی کتابخانه ها شناسایی گردید و در نهایت بر اساس مدل مرسوم ارزش ویژه برند آکر مفهوم سازی شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که کتابداران، ساختمان و تجهیزات، فناوری، و خدمات به عنوان مؤلفه های تعیین کننده و مهم برندسازی در کتابخانه ها به شمار می آیند نتیجه : : یافته های پژوهش نشان داد که بیشتر مدل های به کار گرفته شده در حوزه برندسازی تحت تأثیر مدل ارزش ویژه برند «آکر» است. از این رو، الگوی مفهومی پژوهش حاضر نیز بر پایه این مدل ارائه می گردد.
رتبه بندی و ربط مقالات در پایگاه های اطلاعاتی نورمگز و رایسِست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش سنجش ربط و رتبه بندی مقالات در دو پایگاه نورمگز و رایسِست است. روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی است که با روش ارزیابانه انجام شد. نمونه آماری پژوهش شامل 390 مقاله فارسی بازیابی شده در هر یک از پایگاه های نورمگز و رایسِست بود. برای مقایسه رتبه بندی سیستم با رتبه بندی کاربر از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزارSPSS انجام گرفت. برای تعیین میزان دقت بازیابی مدارک مرتبط در دو پایگاه از فرمول دقت فاصله ای و برای بررسی کیفیت رتبه بندی مقالات از فرمول رتبه متقابل مورد انتظار استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد میزان آشنایی و استفاده کاربران از رایسِست خیلی کم تر از پایگاه نورمگز است. در پایگاه نورمگزرتبه بندی کاربران به رتبه بندی سیستم بیشتر نزدیک است. کیفیت رتبه بندی در این پایگاه نسبتاً بهتر از رایسِست است. همچنین میزان دقت ربط مقالات نورمگز بیشتر است و از دید کاربران، پایگاه نورمگز مدارک مرتبط تری بازیابی کرده است. نتیجه گیری: الگوریتم ها و قابلیت های جدید نورمگز باعث افزایش میزان ربط و رتبه بندی بهتر در بازیابی مقالات شده است.
هیچ پژوهشی بی عیب نیست: کاوش محدودیت های پژوهش در پایان نامه ها و رساله های دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش محدودیت های پژوهش در آثار دانشگاهی اهمیتی کلیدی دارد و اشاره به آ نها خوانندگان را در فهم و به کارگیری نتایج راهنمایی می کند. هدف از این پژوهش آگاهی از میزان، گونه، و چگونگی اشاره به محدودی تهای پژوهش در پایا ننام هها و رساله ها )پارساها(یایران است. 664 پارسای ایرانی منتشرشده از سال 1388 تا 1397 به روش گزینش شدند » گنج ایرانداک « نمونه گیری تصادفی خوشه ای از پایگاه،» تحلیل محتوا « و در فصل پایانی 578 اثر از آ نها مطالعه شد. با روش آثاری که به محدودیت های پژوهش اشاره کرده بودند، تجزیه و تحلیل شدند و کدها و دسته های موضوعی شکل گرفتند. نسبت آثاری که محدودیت های پژوهش را گزارش کرده اند، بسیار پایین و پیرامون 17 درصد است که پیرامون 64 درصد از آ نها سرنویس ویژه ای برای این بخش دارند. روند گزارش محدودی تها در یک دهه گذشته افزایشی نسبی داشته است و دانشجویان علوم انسانی به این گزارش ها بیشتر توجه نشان داده اند. رو یه مرفته، 22 محدودیت کلیدی 268 بار در پارساهای با 29 تکرار، » سوگیری در نمونه گیری « ایران تکرار شده اند و در این میان فراوانی بیشتری دارد. نتایج حاکی از آن است که گزارش محدودیت های پژوهش در پارساهای مؤسسه های ایرانی بسیار پایین است. گزارش شفاف و درست این محدودیت ها می تواند به خوانندگان و ذی نفعان در فهم و کاربست کارآمد یافته های پژوهشی یاری رساند. از این رو، نقش استادان و مؤسسه های آموزشی برای آگاه سازی پژوهشگران تازه کار درباره اهمیت و ساختار بخش محدودیت های پژوهش کلیدی است. این نخستین پژوهشی است که بررسی محدودیت های پژوهش در پارساهای ایرانی را در کانون توجه جای داده است و می تواند راهنمای انجام پژوهش ها و آموزش های بیشتر در این زمینه باشد. کسان و یا نهادهایی که دست اندرکار کارهای پژوهشی هستند، مانند استادان، دانشجویان، دانشگاه ها، پژوهشگاه ها، خوانندگان/ به رهبرداران، و نهادهای پشتیبان مالی/ معنوی پژوهش از کلید یترین محدودیت های پژوهش آگاه می شوند.
اولویت بندی فرآیندهای مدیریت دانش سازمان در روش فرناندز با استفاده از سیستم فازی مبتنی بر قانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت دانش به عنوان رویکردی جدید برای کشف و بهره برداری هر چه بیشتر از دانش سازمانی جهت دستیابی به مزایای آن، توسط بسیاری از سازمان ها پذیرفته شده است. طبق نظریه ی وابستگی، پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش به انتخاب بهترین فرآیندهای مربوطه، با توجه به شرایط سازمان وابسته است. انتخاب بهترین فرآیند برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان باعث صرفه جویی در هزینه و زمان می شود. هدف از این پژوهش طراحی سیستم فازی مبتنی بر قانون برای بررسی فاکتورهای مؤثر بر انتخاب فرآیندهای مناسب مدیریت دانش در سازمان و در نهایت اولویت بندی این فرآیندها است. فاکتورهای مورد بررسی در این پژوهش عبارتند از فاکتورهای مربوط به خصوصیات دانش، خصوصیات وظایف، خصوصیات محیط و خصوصیات سازمان. همچنین فرآیندهای مدیریت دانش براساس پژوهش های صورت گرفته پیشین شامل کشف دانش، بدست آوردن دانش، اشتراک گذاری دانش و به کارگیری دانش می شوند. در این مقاله ابتدا یک سیستم فازی نوع اول مبتنی بر قانون جهت مدلسازی ارتباط بین فرآیندها و فاکتورهای وابستگی استخراج شده از روش فرناندز ارائه می شود و سپس با بررسی و مقدار دهی به هرکدام از فاکتورها، نتیجه به صورت اولویت بندی فرآیندهای مدیریت دانش بر اساس فاکتورهای ورودی، بدست می آید. نتایج حاصل از اولویت بندی فرآیندهای مدیریت دانش در این پژوهش، با پژوهش پیشین در این زمینه مقایسه شده و علاوه بر انطباق نتایج، این پژوهش توانسته با استفاده از سیستم های فازی مبتنی بر قانون، بررسی دقیق تری در مورد فاکتورهای وابستگی انجام داده و در نهایت فرآیندهای مدیریت دانش را به صورت دقیق تری اولویت بندی کند
بررسی میزان آمادگی کتابخانه های عمومی ایران در مواجهه با بحران ریزگردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه نقش کتابخانه ها در زمان بحران ها (بحران ریزگرد) از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش با هدف مطالعه وضعیت کتابخانه های عمومی در مواجهه با ریزگردها انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر، توصیفی - پیمایشی از نوع کاربردی است. جامعه آماری تمامی کتابداران کتابخانه های عمومی (کردستان، کرمانشاه، ایلام، خوزستان) که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده و استفاده از فرمول کوکران 190 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری و با نرم افزار spss نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج آزمون t تک نمونه ای، نشان داد وضعیت آمادگی کتابخانه های مورد مطالعه، در مواجهه با پدیده ریزگردها در هر سه مرحله پیش از بحران، حین بحران و بعد بحران در سطح مطلوبی قرار ندارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، بحران ریزگردها در کتابخانه های عمومی، تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. در حالی که این پدیده می تواند بر سطح کارایی و عملکرد کتابخانه های عمومی تأثیر منفی داشته باشد. با توجه به نقش کتابخانه های عمومی به عنوان نهادی مردمی و اجتماعی، ضرورت دارد که کتابخانه ها به نقش خود که اطلاع رسانی و ارائه خدمات در تمامی حوزه ها به اجتماع است فعالیت هایی چشمگیری انجام دهند.