ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
۶۶۱.

پیامدهای اجتماعی جنگ جهانی دوم در همدان (1320- 1325 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همدان جنگ جهانی دوم متفقین پیامدهای اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۴۱۸
هدف:اشغال همدان توسط نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم پیامدهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متعددی را برای این شهر به وجود آورد. پیامدهای اجتماعی این جنگ عبارت بودند از: بحران نان؛ شیوع بیماری؛ ورود مهاجران به شهر؛ مهاجرت از شهر و گسست اجتماعی؛ تبعید؛ بیگانه ستیزی؛ هم گرایی؛ و... . روش/ رویکرد پژوهش: با روش تاریخی و با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی و منابع کتابخانه ای نوشته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: تاثیرات و پیامدهای اجتماعی جنگ جهانی دوم بر همدان مستمر و بیشتر از دیگر پیامدهایی چون اقتصادی و فرهنگی بود. پیامدهایی چون تعدی، غارت و قحطی، افزایش فقر و نارضایتی و تبعید و زندانی ناشی از حوادث جنگ جهانی دوم منجر به بیگانه ستیزی و نارضایتی از عملکرد متفقین در بین مردم شهر و روستا گردید. این ویژگی های مثبت مختص شرایط دوران جنگ بود و به محض پایان جنگ این پیامدها نیز استمرار نیافت. کمبود نان و هیجان عمومی ناشی از آن در زمان جنگ پیامدی چند وجهی بود که تاثیرات آن طولانی و مخرب تر از دیگر پیامدهای اجتماعی بود. این قضیه با دخالت-های متعدد نیروهای متفقین، ملاکین و محتکرین، نانوایی ها و حکومت محلی به حادثه ای تاثیر گذار در زمان جنگ تبدیل گردید. تبعید و زندانی نمودن مردم مخالف حضور متفقین در همدان، سیاست غالب انگلیسی ها در همدان دوران جنگ بود. با این سیاست انگلیسی ها زمام شهر را در اختیار خود گرفتند. در زمان جنگ مهاجرت درونی به خصوص مهاجرت روستاییان به شهر پر رنگ تر از مهاجرت بیرونی بود اما با دور شدن از فضای جنگ روند مهاجرت بیرونی بر مهاجرت درونی غالب گردید که تاکنون نیز ادامه دارد. گسست اجتماعی دوران جنگ باعث ایجاد دگرگونی شدید در حوزه قومی، زبانی و ساختار اجتماعی منطقه شد. شکل گیری غارت، راهزنی و حتی دست درازی به اموال نیروهای متفقین برای به دست آوردن مواد غذایی، ایجاد هرج و مرج در شهر، دستبرد به دکاکین و منازل از مصادیق پیامد ناامنی بود که با گسترش آن، آرامش از منطقه رخت بربست و نارضایتی مردم در این زمان رو به افزایش نهاد..
۶۶۲.

تجزیه متون استنادی در زبان فارسی با استفاده از ماشین بُردار پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجزیه متون استنادی دسته بندی دسته بندی چند دسته ای ماشین بردار پشتیبان ساخت خودکار شبکه های استنادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۳۵۰
یک متن استنادی را می توان به عنوان مجموعه ای از مولفه ها مانند نام نویسندگان، عنوان، محل نشر، سال نشر، شماره صفحات و ... در نظر گرفت. در حالیکه تجزیه متون استنادی موجود در انتهای یک مدرک علمی توسط کاربر انسانی به راحتی انجام پذیر است، تنوع موجود در شیوه های استناددهی در کنار اشتباهات رخ داده توسط نویسندگان در نگارش این متون، خودکارسازی انجام این عملیات را دشوار نموده است. روش های زیادی برای خودکارسازی تجزیه متون استنادی ارائه شده اما، این روش ها وابسته به زبان بوده و امکان استفاده از یک روش ارائه شده برای یک زبان در زبانی دیگر منجر به نتایجی اشتباه می شود. تحقیقات صورت گرفته بیان گر این است که تاکنون هیچ روشی برای خودکارسازی تجزیه متون استنادی در زبان فارسی ارائه نشده است. با توجه به این مهم و نقش گسترده این مسئله در ساخت خودکار شبکه های استنادی مدارک علمی و فرایندهای بازیابی اطلاعات، در این مقاله به این مسئله پرداخته شده و با استفاده از روش یادگیری ماشین بردار پشتیبان به عنوان یک دسته بند چند دسته ای، یک روش هوشمند برای مسئله تجزیه متون استنادی در زبان فارسی ارائه شده است. با توجه به اهمیت انتخاب ویژگی های مناسب برای استفاده در دسته بند ماشین بردار پشتیبان، در این پژوهش این مهم با توجه به ویژگی های استفاده شده در زبان انگلیسی و ویژگی های زبان فارسی و ارجاع دهی در این زبان انجام شده است. نتایج پیاده سازی و آزمایش روش پیشنهادی با استفاده از مجموعه داده ای ایجاد شده در این پژوهش نشانگر مقدار ۰.۹۵ برای پارامترهای دقت، فراخوانی و اف-۱ است.
۶۶۳.

شناسایی عوامل مؤثر در کسب خوش اقبالانه اطلاعات: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کسب غیرعمدی اطلاعات خوش اقبالی کسب خوش اقبالانه اطلاعات اطلاعات غیرمنتظره مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۳۹۹
هدف : رفتار اطلاعاتی شامل رفتارهای عمدی و غیرعمدی است. کسب خوش اقبالانه اطلاعات یکی از نمودهای رفتارهای اطلاعاتی غیرعمدی است. این رفتار به منزله یکی از رویکردهای رفتار اطلاعاتی، که مکمل پرس وجوست، نقش مهمی در یادگیری و کسب اطلاعات روزمره افراد دارد. بروز این نوع رفتار، تحت تأثیر عواملی است که پژوهش حاضر با هدف شناسایی آن ها انجام شده است. روش : این مطالعه با روش مرور نظام مند و با بهره گیری از فرایند هشت مرحله ای اُکُلی انجام شده است. جامعه پژوهش را مقالات انگلیسی نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی وبگاه علوم و اسکوپوس و مقالات فارسی نمایه شده در پایگاه های استنادی علوم جهان اسلام، اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، مگ ایران، نورمگز و پرتال جامع علوم انسانی تشکیل می دهد. پس از حذف مقالات تکراری، براساس معیارهای ورود و خروج تعیین شده، 40 مقاله مرتبط به منظور شناسایی عوامل مؤثر در کسب خوش اقبالانه اطلاعات مطالعه شدند. یافته ها : تحلیل مقالات بازیابی شده نشان داد که پیشینه مطالعه کسب خوش اقبالانه اطلاعات به بیش از سه دهه می رسد. کسب خوش اقبالانه اطلاعات تحت تأثیر عوامل درونی، عوامل بیرونی و ویژگی های محیطی قرار دارد. عوامل درونی تحت تأثیر ویژگی های روان شناختی و شخصیتی فرد است و به دست خود فرد خلق یا مدیریت می شود. عوامل درونی شامل نیاز اطلاعاتی، دانش موضوعی، هوشمندی، کنجکاوی، حساسیت، وظیفه شناسی، برون گرایی، احساسات، اعتمادبه نفس، سواد اطلاعاتی، لذت بردن از فرایند جست وجو و تحصیلات است. این درحالی است که عوامل بیرونی همانند زمان، وضعیت و مکان جدای از ویژگی های روان شناختی و شخصیتی فرد است و سبب تسهیل خوش اقبالی می شود. برخی ویژگی های محیطی ازجمله قابلیت جست وجو و اکتشاف، سهولت دسترسی، قابلیت اتصال، غنی از محرک، محرک های برجسته، تنوع، تضادها، ناقص بودن، دسترسی چندگانه، توقف پذیری خوش اقبالی را پرورش می دهند. همچنین به رغم اهمیت مقوله خوش اقبالی در علم اطلاعات و دانش شناسی، به منزله یکی از روش های کسب اطلاعات، این حوزه مورد توجه پژوهشگران داخل کشور واقع نشده است و فقر پژوهشی در این زمینه وجود دارد. نتیجه گیری : پیشرفت های اخیر در فناوری اطلاعات و ظهور وب 2 سبب افزایش رفتارهای کسب غیرعمدی اطلاعات شده است؛ بنابراین چگونگی بروز این رفتارها و آثار و نتایج آن ها باید بررسی شود. پژوهش های انجام شده گویای این حقیقت است که جست وجوگران براساس عوامل گوناگون، رفتارهای اطلاعاتی متفاوتی بروز می دهند. این امر درمورد کسب خوش اقبالانه اطلاعات به منزله یکی از انواع رفتارهای اطلاعاتی نیز صدق می کند. با شناسایی مناسب و کنترل عوامل مؤثر در کسب خوش اقبالانه اطلاعات کمک شایان توجهی به روند صحیح جست وجو به دست افراد و یافتن اطلاعات مورد نیاز آن ها و توسعه علمی پژوهشگران و استفاده بهینه از اینترنت خواهد شد.
۶۶۴.

نقش معماری و فضای کتابخانه های عمومی در میزان رضایت کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کتابخانه های عمومی ایران رضایت کاربران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۴ تعداد دانلود : ۳۸۱
مقدمه: معماری و فضای کتابخانه های عمومی عواملی اثرگذار در رضایت کاربران و جذب و نگهداری آنان هستند. در این مطالعه نقش مؤلفه های مرتبط با معماری و فضای کتابخانه های عمومی در میزان رضایتمندی کاربران آنها بررسی شده است. روش شناسی : در این پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی همبستگی، از میان 15000 نفر از کاربران فعال 23 کتابخانه عمومی شهر کرمانشاه نمونه ای متشکل از 375 نفر از کاربران به روش تصادفی طبقه ای بر پایه فرمول کوکران انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای با 39 گویه در مقیاس پنج طیفی لیکرت با چهار مؤلفه مربوط به معماری و فضای کتابخانه بود که پایایی آن با آلفای کرونباخ و روایی آن با تحلیل عاملی تأییدی به دست آمد. داده های 346 پرسشنامه تکمیل شده با نرم افزار اس پی اس اس تجزیه وتحلیل شد. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان داد بین معماری کتابخانه های عمومی و رضایتمندی کاربران از آنها رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین عوامل فیزیکی و رضایتمندی کاربران کتابخانه های عمومی هم رابطه معنادار وجود دارد؛ اما بین حذف صداهای مزاحم (آکوستیک) و رضایتمندی کاربران کتابخانه های عمومی رابطه معنادار وجود ندارد. در نهایت بین طراحی فضاهای پشتیبانی و رضایتمندی کاربران هم رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه : برای جلب رضایت کاربران کتابخانه های عمومی، توجه به عوامل معماری و فضا بسیار لازم و اثرگذار است. این دو عامل به اجتماعی سازی خدمات کتابخانه و تقویت اثر فرهنگی بومی آن کمک می کند.
۶۶۵.

تأثیر برچسب گذاری معنایی در رفع ابهام هم نویسه های تخصصی از نظر ریزش کاذب در بازیابی متون علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم نویسه های تخصصی برچسب گذاری معنایی ریزش کاذب پیکره متنی رفع ابهام معنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۴ تعداد دانلود : ۴۲۷
هدف: مسئله اصلی در بازیابی مؤثر و کاربرمدار هم نویسه های تخصصی، توسعه فرایندی است که بازیابی اطلاعات نامرتبط را به حداقل برساند (ریزش کاذب= ۰). در این مقاله سعی شده با به کارگیری رویکرد پیکره مدار با استفاده از برچسب گذاری معنایی، بازیابی مدارک حاوی هم نویسه های تخصصی ارزیابی و با راهبردهای موجود (بدون برچسب گذاری) مقایسه و یافته ها آشکار شود. هدف بهینه سازی کارایی نظام بازیابی اطلاعات در کاهش ریزش کاذب بازیابی متون علمی با استفاده از روش رفع ابهام معنایی از هم نویسه های تخصصی به کمک برچسب گذاری معنایی بوده است. روش: پژوهش به دلیل ماهیتش به روش تجربی انجام شد. روش تجربی از روش های سه گانه رفع ابهام معنایی (بانظارت، نیمه نظارتی و بدون نظارت) بوده و روشی بانظارت به شمار می رود. جامعه پژوهش را ۴۴۲ مقاله علمی در دو گروه گواه و آزمون تشکیل دادند. گروه گواه (پایه) شامل ۲۲۱ متن کامل مقاله بدون برچسب و گروه تجربی (آزمون) شامل همان ۲۲۱ مقاله، اما دارای برچسب بود که ۴۶ هم نویسه تخصصی آن ها به روش دستی برچسب گذاری شد و در نظام بازیابی پیشنهادی قرارگرفتند و برای بررسی کارآیی برچسب ها در رفع ابهام معنایی، از هم نویسه های تخصصی و کاهش ریزش کاذب آزموده شدند. یافته ها: بازیابی در مقاله های گروه گواه به دلیل ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی، با ریزش کاذب همراه بود؛ درحالی که برچسب گذاری هم نویسه های تخصصی در متن کامل مقاله های گروه تجربی، تأثیر مستقیمی در کاهش ریزش کاذب داشت. سطح معنی داری آزمون رتبه های علامت دار ویلکاکسون (۰/۰۰۰۱ = P، ۵/۹۰۹- = Z) نشان داد که میزان ریزش کاذب نتایج بازیابی بعد از به کارگیری پیکره تخصصی برچسب گذاری شده در نظام بازیابی اطلاعات به نسبت قبل، تفاوت معنا داری داشت. بررسی رتبه های منفی و مثبت نشان داد که میزان ریزش کاذب نتایج بازیابی بعد از به کارگیری پیکره تخصصی برچسب گذاری شده به میزان معنا داری کاهش یافته است. نتیجه گیری: حد ریزش کاذب در یافته های پژوهش، گواه عملکرد قابل قبول برچسب گذاری در رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی است. همچنین بیانگر نقش مؤثر آن در بهینه سازی نظام بازیابی اطلاعات برای به حداقل رساندن ریزش کاذب نتایج است. بنابراین، رویکرد پیکره مدار نظام بازیابی اطلاعات، ضمن فراهم آوردن بستر بازیابی تمام متن، زمینه جلوگیری از ریزش کاذب و صرفه جویی در وقت و انرژی کاربران را فراهم خواهد کرد. گفتنی است برای رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی، برچسب ها منابع ارزشمندی اند، اما این مستلزم بهره مندی از مجموعه آموزش باکیفیت است. نتایج پژوهش نشان می دهد که داده های آموزشی، که به خوبی ساختاربندی شده باشند، نقش بسیار مهمی در بهبود رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی ایفا می کنند. این پژوهش به صورت تجربی و تحلیلی نشان داد که رویکرد پیکره مدار در مقایسه با جست وجوی مبتنی بر کلیدواژه، به طور معنا داری سطح ایده آلی از ریزش کاذب را به دست می دهد. روش به کاررفته برای رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی در همه زبان ها کاربرد دارد. 
۶۶۶.

بررسی دسته بندی های مجله های پایگاه هایWOS ، Scopus و Mathscinet تحت عنوان چارک ها (Richard & Sun)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایگاه های استنادی Scopus WOS Mathscinet چارک بندی نشریه ها ارزیابی اعتبار مجله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۲۸۹
مقدمه: امروزه استناد نقش مهمی در اعتباردهی به مجله ها و ارزیابی عملکرد آن ها دارد، هرقدر استناد به مجله ها توسط مقاله ها بیشتر شود، اعتبار آن ها افزایش خواهد یافت؛ لذا وجود شاخصی که کارایی بیشتری جهت ارزیابی اعتبار مجله ها داشته باشد، تبدیل به امری ضروری و مهم گردیده است. هدف این پژوهش تهیه روش های جدید ارزیابی اعتبار مجله های پایگاه های Scopus، WOS و Mathscinet است. روش شناسی: جهت دستیابی به این هدف، شیوه گردآوری داده ها به صورت استخراج داده های ثبتی مبنا و رسمی در نظر گرفته شد و با مراجعه به سه پایگاه Scopus، WOS و Mathscinet فهرست مجلات به همراه شاخص رتبه بندی را استخراج نموده و با استفاده از دو روش پارامتری (مبتنی بر توزیع آماری) و ناپارامتری و شاخص های امتیازدهی مختص هر پایگاه، چارک های دسته بندی جهت اعتباردهی به مجله ها به دست آمد. با کمک روش های پیشنهادی، مجله های آمار و ریاضی بیشتر بررسی شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که می توان با استفاده از روش های پیشنهادی، مجله های موجود در هر پایگاه را، به صورت دقیق تر و کاراتر، براساس اعتبار واقعی دسته بندی کرد. نتیجه گیری: روش پارامتری در مقایسه با روش دسته بندی موجود در پایگاه های سه گانه به صورت دقیق تری عمل می کند، زیرا در روش پارامتری به توزیع آماری شاخص رتبه بندی مجلات توجه می شود. لذا روش پارامتری علاوه بر دسته بندی دقیق تر مجلات براساس کیفیت، به پژوهشگران کمک می کند تا بتوانند به صورت صحیح تر، دقیق تر و کاراتر مجله موردنظر را با توجه به دسته کیفی آن انتخاب کنند. همچنین در این پژوهش تلاش شد نوعی دسته بندی برای مجلات ریاضی و آمار ارائه گردد.
۶۶۷.

تحلیل آینده باورپذیر ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار علمی تولیدات علمی آینده باورپذیر دانشگاه آزاد اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۲۸۹
مقدمه: تحلیل آینده باورپذیر ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی مبتنی بر تولیدات آن در پایگاه اطلاعاتی وب آوساینس بر مبنای دیدگاه پژوهشگران برتر و مدیران سیاست گذار علمی آن سازمان هدف پژوهش حاضر است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی با رویکرد کیفی است و از روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد؛ که از 10 نفر از پژوهشگران برتر در هفت گرایش اصلی موضوعی (علوم پایه، علوم پزشکی، علوم انسانی، فنی و مهندسی، هنر و معماری، دامپزشکی و کشاورزی) و مدیران سیاست گذار علمی دانشگاه آزاد اسلامی به شیوه نمونه گیری هدفمند مصاحبه به عمل آمد و از نرم افزار مکس کیودا برای تحلیل و کدگذاری داده ها استفاده شد. یافته ها: تحلیل کیفی نتایج پژوهش به شناسایی 73 مفهوم و 18 مقوله فرعی در زیر مجموعه 3 مقوله اصلی (وزن گذشته/ فشار حال/ کشش آینده) برای آینده باورپذیر ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی انجامید. همچنین یافته ها نشان داد ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی از موانع گوناگونی به عنوان وزن گذشته؛ و پیشران هایی به عنوان فشار حال؛ نیز چشم اندازهایی به عنوان کشش آینده شکل گرفته است. نتیجه : نتایج نشان داد ساختار علمی دانشگاه آزاد اسلامی بیشتر به سمت وزن گذشته و فشار حال متمایل است و ضرورت دارد مسئولین دانشگاه تمهیداتی در کاستن وزن های گذشته (موانع پژوهشی، سازمانی، انگیزشی، اقتصادی، فرهنگی، ارتباطی و تکنولوژیکی) و همگامی با فشار حال (پیشران های پژوهشی، فناوری، انگیزشی و اقتصادی) جهت تغییر مسیر به سمت کشش آینده (چشم اندازهای پژوهشی، اقتصادی، فناوری، ساختار سازمانی، انگیزشی، فرهنگی و ارتباطات) در نظر گیرند تا دانشگاه راهی هموار و سریعتر برای رسیدن به ساختار علمی مطلوب در پیش داشته باشد.
۶۶۸.

سندشناسی مکتوبات صدراعظم های قاجار (حکم، تعلیقه، نوشته)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قاجار صدراعظم ها حکم تعلیقه نوشته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۲۹۱
هدف: هدف پژوهش حاضر، معرفی اسناد تاریخی دوره قاجار، به نام حکم و تعلیقه صدور، و تبیین اهمیت این نوع سند دیوانی در شناخت و فهرستنویسی اسناد و پژوهش های تاریخی عصر قاجار است. روش/ رویکرد پژوهش: روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی تحلیلی و بر مبنای داده ها و با بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای و مدارک موجود از قبیل احکام، بودجه مستمرّیّات کلّ ممالک محروسه استخراج شده است و این داده ها به لحاظ ساختار و کارکرد و محتوا در جهت توصیف و تبیین و تحلیل «حکم» و «تعلیقه» و «نوشتجات» مورد استفاده قرار می گیرند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که در عصر قاجار به نوعِ نامه ها و مکاتبات دیوانی صدور قاجار، حکم اطلاق می شد. این سند در چارچوب اداری- دیوانی صادر می شد و دارای کارکرد خاصی بوده است و به یادداشت، دستور و نوشته صدراعظم در هامش و حاشیه نامه ها و مکاتبات دیوانی، تعلیقه و به مکاتبات صدور با شاه نوشتجات می گفتند. این اسناد از لحاظ ساختار و سیمای بیرونی شامل رویّه و ظهریّه، همراه با اضافات و حواشی بوده است. تعلیقه هم به دستورات و نوشته های صدراعظم گفته می شد که در هامش و حاشیه نامه ها و عرایض و مکتوبات می آمد؛ اصطلاح «حکم» نام اصلی و جنبهرسمی مکاتبات و نامه های اداری صدور بود و «تعلیقه» دستورات صدراعظم بود که بدون علامات و درحواشی نامه ها و عرایض و ... می آمد. همچنین روشن شد که نوشتجات به گزارش کار روزانه صدراعظم به پادشاه گفته می شد که به خطّ خود صدراعظم نوشته می شد و مقیّد به ثبت و موشّح به علامات نبود. همچنین روشن شد که حکم صدراعظم در طبقه بندی اسناد اصطلاح دیوانی است و بر این اساس، آن را جزء اسناد دیوانیات قرار می گیرد.
۶۶۹.

بررسی رابطه بین میزان مشارکت در مدیریت دانش با تمایل به تفکر انتقادی کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش تفکر انتقادی تمایل به تفکر انتقادی کتابخانه های دانشگاهی کتابداران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۹
هدف: هدف اصلی از پژوهش حاضر شناسایی رابطه بین میزان مشارکت در مدیریت دانش با تمایل به تفکر انتقادی در بین کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر شیوه پژوهش توصیفی همبستگی و از شاخه پیمایشی است؛ و برحسب هدف در دسته پژوهش های کاربردی جای می گیرد. جامعه آماری این پژوهش را کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران که تعداد آنها 210 نفر بود، تشکیل دادند؛ و با استفاده از جدول مورگان تعداد نمونه 136 نفر بدست آمد. برای جمع آوری داده از دو پرسش نامه استاندارد مشارکت کارکنان در مدیریت دانش کالکارنی و همکاران (2006) و پرسش نامه تمایل به تفکر انتقادی کالیفرنیا (1992) استفاده شد. هر دو پرسش نامه از نظر روایی توسط استاد راهنما تایید شدند؛ و پایایی پرسش نامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه میزان مشارکت کارکنان در مدیریت دانش (0.946) و برای پرسش نامه تمایل به تفکر انتقادی (0.933) به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزاز اس. پی. اس. اس. انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین متغیر گرایش به تفکر انتقادی و مشارکت در مدیریت دانش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: پژوهشگران تفکر انتقادی را در دو بعد مهارت ها و تمایلات تفکر انتقادی تعریف و بررسی می کنند، در پژوهش های قبلی رابطه بین مدیریت دانش و بعد مهارت ها بررسی شده بود اما در این پژوهش به بررسی رابطه بین مشارکت در مدیریت دانش و بعد تمایل به تفکر انتقادی پرداخته شد.
۶۷۰.

نقش مدیریت تبادل اطلاعات در فرآیند پیشگیری از جرایم سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت اطلاعات تبادل اطلاعات پیشگیری از جرم جرایم سایبری پلیس فتا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۸
هدف: مدیریت اطلاعات و تبادل اطلاعات امروزه به عنوان یکی از دغدغه های مهم کشور های توسعه یافته، در صدر برنامه ریزی این جوامع قرار دارد. این پژوهش با هدف بررسی نقش مدیریت تبادل اطلاعات در فرایند پیشگیری از جرایم سایبری در بین کارکنان فتا در شهر تهران انجام شده است. روش: روش این پژوهش پیمایشی از نوع کمّی و به لحاظ بازه زمانی مقطعی بوده که در سال 1400 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان پلیس فتا در شهر تهران می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 90 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اطمینان از شاخص سازی متغیرها در پرسشنامه، روایی پرسشنامه، روایی صوری، روایی محتوا و روایی سازه آن، مورد بررسی قرار گرفته و تجریه و تحلیل داده ها نیز به کمک نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد که مقدار ضریب همبستگی بین متغیرهای مستقل با متغیر وابسته 539/0 است که نشان می دهد بین مجموعه متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد. اما مقدار ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 421/0 بوده که گویای این واقعیت آماری است که 42 درصد از کل میزان پیشگیری از جرایم سایبری وابسته به 6 متغیر مستقل قابلیت عملیاتی، مطلوبیت سرعت، مطلوبیت دقت، خودکارسازی، اطلاع رسانی و متحول سازی است. به عبارت دیگر، متغیرهای مستقل 42 درصد واریانس متغیر وابسته پیشگیری از جرایم سایبری را برآورد (پیش بینی) می کنند.  
۶۷۱.

شناسایی مشکلات دانشی فرآیند مرکز تماس بر پایه فرآیند کاوی (مطالعه موردی: مرکز تماس 122 سازمان آب و فاضلاب استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشکلات دانشی فرآیندهای کسب و کار فرآیندکاوی استخراج دانش انحرافات فرآیندی سازمان آب و فاضلاب استان تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۳۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه میان فرآیند طراحی شده و فرآیند استخراج شده حاصل از فاز کشف فرآیند کاوی در مرکز تماس 122 سازمان آب و فاضلاب استان تهران و شناسایی مشکلات دانشی مرتبط با انحرافات فرآیندی اجرا گردید. در این راستا، راهکارهای مبتنی بر فرآیندهای مدیریت دانش به منظور بهبود انحرافات فرآیندی نیز ارائه شده است. روش شناسی: در این مطالعه با انتخاب مرکز تماس 122 سازمان آب و فاضلاب استان تهران، فرآیند طراحی شده و فرآیند استخراج شده حاصل از فاز کشف فرآیند کاوی مقایسه شد که به شناسایی انحرافات در مسیر اجرای فرآیند و گلوگاه های فرآیند انجامید. برای این منظور داده های مربوط به سه ماه مرکز جمع آوری و پس از پیش پردازش، هر یک از سه دیدگاه فرآیند، سازمان و مورد بر روی داده ها پیاده سازی شد. نتایج: نتایج تحقیق حاکی از وجود عدم مطابقت اجرای فرآیند در برخی موارد با فرآیند اصلی و نیز وجود افراد کلیدی در مرکز بوده که برخی از این عدم تطابق ها، ناشی از عدم پیاده سازی درست فرآیندهای مدیریت دانش است. نتیجه گیری: مشکلات دانشی در فرآیندهای کسب و کار به آن دسته از مشکلاتی اطلاق می شود که ناشی از عدم پیاده سازی درست فرآیندهای مدیریت دانش اعم از ایجاد، به کارگیری، به اشتراک گذاری و ذخیره سازی است. وجود مشکلات دانشی در حین اجرای فرآیند منجر به بروز انحراف در مسیر فرآیند خواهد شد. شناسایی و تشخیص این انحرافات نیازمند ابزاری دقیق است که قادر به کشف روند حقیقی فرآیند باشد. فرآیندکاوی رویکردی هوشمند بوده که با استفاده از تکنیک های داده کاوی، آنالیز شبکه های اجتماعی و برخی تکنیک های ویژه و همچنین وقایع ثبت شده از اجرای فرآیند، فرآیند کسب و کار را از جنبه های مختلف بررسی نموده و منجر به استخراج دانش نهفته در فرآیند می شود.  
۶۷۲.

تبیین رابطه هوش سازمانی بر رضایت شغلی و کفیت زندگی کتابداران دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش سازمانی رضایت شغلی کیفیت زندگی کاری کتابدارن دانشگاهی شهر خرم آباد رضایت شغلی کتابداران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۶
هدف: هدف از پژوهش حاضر رابطه هوش سازمانی با رضایت شغلی و کیفیت زندگی کاری کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر خرم آباد هست. روش شناسی: روش تحقیق توصیفی - همبستگی هست. جامعه آماری؛ کلیه کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهرخرم آباد بود. روش نمونه گیری تمام شمار بود (N=25). داده ها به صورت آنلاین در بین کتابداران پخش و جمع آوری گردید. ابزار گردآوری؛ پرسش نامه هوش سازمانی (آلبرخت 2003)؛ کیفیت زندگی کاری والتون (1975) و رضایت شغلی کندال و هالین (1962) بود. روایی و پایایی هر سه پرسشنامه مورد نظر توسط محققین داخلی مورد تایید قرار گرفته بود. یافته: یافته ها نشان داد که بین هوش سازمانی و رضایت شغلی و هوش سازمانی و کیفیت زندگی کاری رابطه معنی داری وجود دارد. در رابطه با پیشایندهای رضایت شغلی متغیر سرنوشت مشترک پیش بینی کننده رضایت شغلی بود. همچنین در رابطه با پیشایندهای کیفیت زندگی کاری اتحاد و توافق پیش بینی کننده کیفیت زندگی کاری بود. با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که بین ابعاد سرنوشت مشترک، تمایل به تغییر، اتحاد و توافق، دانش مشترک و فشار مشترک با رضایت شغلی رابطه وجود دارد. رضایت شغلی باعث می شود که بهره وری کارکنان افزایش یابد، فرد نسبت به سازمان متعهد شده و سلامتی فیزیکی و ذهنی او به نوعی تضمین می شود، روحیه کارکنان بهبود پیدا کرده و از زندگی راضی باشند. در کنار این شرایط کارکنان مهارت های جدید شغلی را فرا گرفته و به پیشبرد اهداف سازمان کمک خواهند کرد. پژوهش های صورت گرفته نیز نشان داده است که وقتی کارکنان از کار رضایت پیدا می کنند، میزان تأخیر و یا غیبت در کار و حتی ترک خدمت کاهش می یابد. زمانی که ساختار سازمان با فرآیند انجام کار تناسب داشته باشد، رسالت های سازمان منظم و شفاف باشد و خط مشی های عملیاتی از رسالت سازمان حمایت کنند، کارکنان نیز به طبع از آرامش و رضایت بالایی از فعالیت در سازمان برخوردار هستند که نتیجه ی آن نیز کیفیت بالای زندگی کاری خواهد بود. با توجه به این نتایج توجه به این نکته مهم و ضروری است که سازمان های امروزی در محیط رقابتی و تغییرات فنی زیادی قرار دارند که بر فرصت های شغلی آنها در سازمان اثرگذار هستند، بنابراین موفقیت هر سازمان تا حدود زیادی بستگی به چگونگی کیفیت منابع انسانی آن دارد. کارکنان در هر سازمانی منبع و قدرت اصلی سازمان را تشکیل می دهند. این در حالی است که در برخی سازمان ها اغلب به فناوری و سیستم اهمیت بیشتری می دهند؛ در حالی که واقعیت این است که این کارکنان هستند که فناوری و سیستم ها را در سازمان اداره می کنند. با توجه به عدم آگاهی کامل از کیفیت زندگی کاری در میان کارفرمایان و مدیران، اهمیت کیفیت زندگی کاری بخوبی مورد توجه قرار نگرفته است. لذا عدم وجود کیفیت زندگی کاری موجب نارضایتی از شغل، افزایش غیبت، فقدان انگیزه و روحیه، عدم تعهد سازمانی، عدم مسئولیت شغلی، چالش های کاری و در نهایت بهره وری پایین سازمان خواهد شد که همگی از دلایل اصلی عدم عملکرد مناسب و مطلوب در سازمان است. نتیجه گیری: مدیران در سازمان باید با ارزیابی وضعیت محیط، سازمان خود را از لحاظ هوشمندی مورد ارزیابی قرار دهند، زیرا سازمان هایی که میزان هوش سازمانی بالایی دارند در مقابله با بحران های محیطی، می توانند عکس العمل هوشمندانه ای انجام دهند.
۶۷۳.

امکان سنجی به کارگیری سامانه بازشناسی با امواج رادیویی (آر.اف.آی.دی.) با بهره گیری از شاخص اولویت بندی براساس شباهت به راه حل ایده آل (تاپسیس) در کتابخانه های عمومی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سامانه بازشناسی با امواج رادیویی (آر.اف.آی.دی.) شاخص اولویت بندی براساس شباهت به راه حل ایده آل (تاپسیس) کتابخانه های عمومی شهر کرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۳۳
هدف: آر.اف.آی. دی آغازه ای است برای اصطلاح «سامانه بازشناسی با امواج رادیویی» و به نوعی فناوری اشاره دارد که به موجب آن داده های دیجیتال کدگذاری شده در برچسب های آر.اف.آی. دی یا برچسب های هوشمند توسط یک خواننده از طریق امواج رادیویی ضبط می شوند. سامانه بازشناسی با امواج رادیویی یکی از ابزارهای مهم فناوری برای ردیابی منابع اطلاعاتی در کتابخانه است. این سامانه امکان دستیابی سریع و مناسب به منابع را مهیا می کند، از سرقت جلوگیری می کند، سبب تسریع خدمات کتابخانه می شود، و کارآیی فعالیت کتابخانه را افزایش می دهد. هدف پژوهش حاضر امکان سنجی به کارگیری سامانه بازشناسی با امواج رادیویی در کتابخانه ها است. روش: پژوهش از نوع پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری آن را کلیه مدیران و کارکنان 8 کتابخانه عمومی شهر کرمان تشکیل می دهند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ایی محقق ساخته می باشد که برای تعیین روایی آن، از روش روایی صوری استفاده شد، و امید ریاضی برابر با 73/0 به دست آمد که مقداری قابل قبول برای تایید روایی پرسشنامه است. به منظور محاسبه پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ 814/0 نشان دهنده پایایی قابل قبول پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های آمار استنباطی، شاخص اولویت بندی بر اساس شباهت به راه حل ایده آل (تاپسیس) و نرم افزار  SPSSویرایش20 انجام شد. تاپسیس یک روش تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره است که مجموعه ای از گزینه ها را بر اساس یک معیار از پیش تعیین شده مقایسه می کند. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از این است که قابلیت پیاده سازی سامانه بازشناسی با امواج رادیویی از نظر زیرساخت و ابزارهای فناورانه در کتابخانه های عمومی شهر کرمان به میزان متوسط است. این کتابخانه ها از نظر نرم افزارهای موجود قابلیت پیاده سازی سامانه بازشناسی با امواج رادیویی را دارند. همچنین نیروی انسانی شاغل در کتابخانه های عمومی شهر کرمان آمادگی لازم برای پیاده سازی سامانه بازشناسی با امواج رادیویی را به میزان متوسط دارند. علاوه بر آن، در حال حاضر، زیرساخت های فناوری برای اجرای سامانه بازشناسی با امواج رادیویی کافی به نظر نمی رسد. شایسته است تا انتخاب نرم افزار باید با دقت و مطالعه کافی انجام پذیرد. به کارگیری سامانه بازشناسی با امواج رادیویی در کتابخانه های عمومی شهر کرمان ضروری است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که محدودیت در پیاده سازی سامانه بازشناسی با امواج رادیویی در کتابخانه های عمومی شهر کرمان بیش از همه مربوط به نیروی انسانی متخصص، بودجه و مسائل فنی است. از نظر مدیران و کتابداران انجام این فرایند و بهره گیری از امکانات آن ضروری است. اجرای برنامه های آموزشی، برنامه ریزی میان مدت و طولانی مدت، تعامل مدیریت با کارشناسان کتابخانه برای اجرای بهتر، استفاده از قابلیت های سامانه بازشناسی با امواج رادیویی در ارائه خدمات کتابخانه، چون امانت، سازماندهی، بازیابی و مدیریت مجموعه از زمره پیشنهادهای این پژوهش است.  
۶۷۴.

چالش های استفاده از اپلیکیشن های کتابخانه ای در کتابخانه های دانشگاهی (مطالعه موردی دانشگاه های علوم پزشکی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه کاربردی تلفن همراه خدمات الکترونیکی کتابخانه کتابخانه مجازی اپلیکیشن کتابخانه ای کتابخانه های دانشگاهی دانشگاه های علوم پزشکی تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۷
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی چالش های اصلی عدم استفاده از اپلیکیشن های کتابخانه ای است. در این راستا، به سه سوال اساسی پاسخ داده شد: چالش های اساسی استفاده از اپلیکیشن های موبایل کتابخانه ها کدامند؟ اولویت بندی این چالش ها در کتابخانه های دانشگاهی ایران چگونه است؟ مدل ارتباط این چالش ها چگونه است؟ روش: این تحقیق از نوع کاربردی- توسعه ای، با رویکرد آمیخته است؛ چرا که بخشی از داده ها از مطالعه متون و تحلیل محتوای کیفی و بخشی دیگر نیز از پیمایش بدست می آید. برای مدل سازی نیز از روش ساختاری- تفسیری که یک روش کمّی است، استفاده شد.. جامعه پژوهش در بخش اول: مقالات دوره 10 ساله 2010 تا2020 با کلیدواژه های کتابخانه، اپلیکیشن و موبایل، در پایگاه های اطلاعاتی پروکوئست، ساینس دایرکت، الزویر، امرالد، اسکوپوس و گوگل اسکولار جستجو شدند. ابزار گردآوری در بخش دوم این تحقیق، پرسشنامه 25 سوالی محقق ساخته براساس طیف لیکرت است. جامعه بخش دوم: شامل کتابداران کتابخانه های علوم پزشکی تهران و متخصصان طراحی اپلیکیشن ها بودند که تعداد آنها حدود 70 نفر بدست آمد. جامعه پژوهش در بخش سوم شامل دو گروه بودند: اساتید کتابداری و اطلاع رسانی 7 نفر، و متخصصان طراحی اپلیکیشن ها 7 نفر بودند و در مجموع 14 نفر به عنوان پنل خبرگی براساس نمونه گیری هدفمند با معیارهای طراحی حداقل 1 اپلیکیشن موفق برای متخصصان و انجام طرح تحقیقاتی عملی یا نظری برای اساتید، بدست آمد. یافته ها: مطالعه متون مختلف نشان داد که 5 چالش اصلی برای استفاده از اپلیکیشن های تحت موبایل کتابخانه ها وجود دارد: چالش های مرتبط با وضعیت مالی، چالش های فرهنگی، چالش های فنی، چالش های دانش و تخصص و چالش های ارتباط بین فردی. اولویت بندی این چالش ها از دیدگاه اساتید کتابداری و متخصصان حوزه برنامه های کاربردی به ترتیب چالش های فرهنگی، مالی، دانش و تخصص، فنی و ارتباط بین فردی بوده که با نتایج بدست آمده از بخش مدل سازی ساختاری- کمّی متفاوت است. در بخش مدل سازی ساختاری- تفسیری، این چالش ها به دو گروه تفکیک شدند: چالش های فنی، دانش و تخصص و فرهنگی: این چالش ها نیروی نفوذ و همچنین نیروی وابستگی زیادی دارند. همچنین با یکدیگر و با چالش های سطح دوم در ارتباط هستند؛ اما چالش های سطح دوم که شامل چالش های مالی و ارتباط بین فردی است که از نظر میزان نفوذ و وابستگی، نزدیکی زیادی با سطح اول دارند، ولی این دو چالش در واقع از دید خبرگان تاثیرپذیری بیشتری نسبت به سطح اول دارند، به این مفهوم که چالش های سطح اول غالباً به صورت چالش های ثابت مدنظر هستند، در حالی که چالش های سطح دوم قابلیت تغییر و تعدیل بیشتری دارند. از مولفه های سطح دوم، چالش مالی در تحلیل MICMAC به عنوان مولفه کلیدی شناسایی شد. همان طور که در مدل نیز ترسیم شده است، این چالش تاثیر کلی و عمده ای بر سایر چالش ها دارد و تغییر در آن می تواند سایر چالش ها را دستخوش تغییرات و حتی در مواردی رفع چالش نماید. نتیجه گیری: می توان به مدیران و برنامه ریزان کتابخانه ها پیشنهاد کرد که برای استفاده از اپلیکیشن های کتابخانه ای تحت موبایل، ابتدا مباحث فرهنگی را پیگیری نمایند؛ چرا که به نظر می رسد تغییر در چالش های مالی چندان در قدرت کنترل آنها نیست.  
۶۷۵.

ارائه یک سیستم تصمیم یار برای مقاوم سازی بخش بانکی با رویکرد تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم تصمیم یار مقاوم سازی صنعت بانکداری تاب آوری تصمیم گیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۹
هدف: بانکداری یکی از حوزه های اثرگذار در اقتصاد از منظر تأمین مالی، کنترل نقدینگی و بهبود فضای کسب و کار است. مقاوم سازی بانکداری نقش مهمی در توسعه اقتصاد کشور دارد. تحقیق حاضر به دنبال مقاوم سازی این حوزه با رویکرد تاب آوری است. برای تحقق این هدف، عوامل تاب آوری بانکی شناسایی و اولویت بندی شده اند. روش شناسی: این پژوهش از منظر هدف، اکتشافی بوده و به دلیل استفاده از روش های کمّی، دارای روش شناسی کمّی چندگانه است. جامعه پژوهش، خبرگان بانکی هستند. نمونه گیری، قضاوتی بوده و حجم نمونه 15 نفر می باشد. ابزارهای گردآوری داده ها در این پژوهش عبارتند از مصاحبه و پرسشنامه. پرسشنامه خبره سنجی برای غربال عوامل، پرسشنامه دیمتل، برای غربال ثانویه عوامل و تعیین میزان اثرگذاری آن ها و نهایتاً پرسشنامه اولویت سنجی کداس برای رتبه بندی نهایی عوامل مورد استفاده قرار گرفت. عوامل پرسشنامه های تحقیق مبتنی بر مرور مقالات معتبر و مصاحبه با خبرگان می باشند، به همین دلیل ابزارهای تحقیق از روایی مطلوبی برخوردار بودند. برای تحلیل داده ها از آزمون بینم، دیمتل و کداس استفاده شد. آزمون بینم برای غربال اولیه، دیمتل برای غربال ثانویه و کداس برای اولویت بندی عوامل نهایی مورد استفاده قرار گرفتند. آزمون بینم یکی از آزمون های ناپارامتریک برای غربال عوامل بوده و علت استفاده از آن، نرمال نبودن داده های تحقیق است. دیمتل جزء فنون تحلیل ساختاری بوده و با استفاده از آن می توان میزان اثرگذاری و اثرپذیری عوامل را مشخص کرد. روش کداس جزء فنون فاصله ای جدید بوده و علاوه بر فاصله اقلیدسی، فاصله تاکسی کب را هم برای هر یک از عوامل مشخص می کند. نتایج: در ابتدا 22 عامل موثر روی تاب آوری بانکی از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان بانکی شناسایی شد. عوامل مذکور با کاربست آزمون بینم غربال شدند. 13 عامل با ضریب معناداری بالای 5 درصد حذف گردیدند و 9 عامل باقیمانده با بکارگیری آزمون دیمتل، تحلیل شدند. غربال عوامل پیش از اولویت بندی نهایی، به سازگاری نتایج و کیفیت یافته ها کمک می کند. 5 عامل دارای خالص اثر مثبت بوده و اثرگذار ارزیابی شدند. نهایتاً 5 عامل مذکور با کاربست آزمون کداس اولویت بندی گردیدند. نتیجه گیری: عوامل آینده نگری، مشارکت راهبردی با فین تک ها و وجود سیستم تحلیل ریسک، به ترتیب بیشترین اولویت را در تاب آوری بانکی دارند. تحلیل پیشران ها و شناسایی سناریوهای آینده بخش بانکی، سرمایه گذاری روی فین تک ها برای استفاده از ظرفیت آن ها در تحقیق و توسعه و شناسایی و مدیریت ریسک های آینده بخش بانکی، به تاب آوری شبکه بانکی کمک می کند.  
۶۷۶.

بررسی سناریوهای استقرار دانش سبز در شهرداری ها (مورد مطالعه: شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش سبز سازمانی فرهنگ سازمانی محیط زیست نقشه شناختی فازی سناریو اصفهان شهرداری ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۸
هدف: امروزه پرداختن به مسائل محیط زیستی توسط سازمان های مختلف می تواند عملکرد و طول عمر سازمان ها را تحت تأثیر قرار دهد. از سوی دیگر، شهرداری ها با توجه به درگیری بالا با میزان و مقدار تولید و جمع آوری زباله، درک مناسبی از برنامه های ساختاری و استقرار دانش سبز دارند. پژوهش حاضر، طراحی یک نقشه استقرار دانش سبز در شهرداری است تا بتوان با استفاده از آن سناریوهای مختلف بهبود در جهت استقرار مناسب را برنامه ریزی نمود. روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، و از جنبه نحوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. جامعه پژوهش را تعداد 50 نفر از متخصصان، خبرگان و کارکنان شهرداری اصفهان تشکیل داده اند. به منظور انجام پژوهش در ابتدا عوامل مؤثر در استقرار و پیاده سازی دانش سبز در یک سازمان مورد بررسی قرار گرفت. سپس با طراحی پرسشنامه طیف لیکرت، وضعیت فعلی هر یک از عوامل در سیستم مورد آزمون قرار گرفت. در ادامه عوامل بدست آمده با استفاده از تکنیک نقشه شناختی فازی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به منظور چرایی حرکت سیستم یک سناریو رو به جلو و یک سناریو رو به عقب با استفاده از نرم افزار FCMAPPER آزمون شد. به منظور ترسیم نقشه شناختی فازی در این پژوهش از نرم افزار Pajek استفاده گردید. یافته ها: در این پژوهش نُه عامل گرایش به یادگیری سبز، فرهنگ سازمانی زیست محیطی، فراگیری دانش سبز، نوآوری سبز، تولید دانش سبز، یکپارچگی دانش سبز، به اشتراک گذاری دانش سبز، فشار ذینفعان و نگرش به برند سبز به عنوان عوامل اثرگذار بر استقرار دانش سبز شناسایی شد. یافته های بدست آمده از طریق اجرای تکنیک نقشه شناختی فازی نشان دهنده از شناسایی عامل تولید دانش سبز به عنوان عامل دارای بیشترین درجه مرکزیت در مدل است. همچنین عوامل تولید دانش سبز و فرهنگ سازمانی زیست محیطی به ترتیب به عنوان عوامل دارای بیشترین درجه درونداد و برونداد در نقشه شناسایی شدند. براساس یافته های حاصل از اجرای سناریوی رو به عقب در این پژوهش، عامل فرهنگ سازمانی زیست محیطی به عنوان عامل آغازگر سناریو مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از سوی دیگر، یافته های حاصل از اجرای سناریوی رو به جلو در این پژوهش نشان می دهد که در صورت بهبود در عامل تولید دانش سبز در درون شهرداری اصفهان، ساختار سیستم به سمت بهبود در عوامل مختلف ساختار پیش رفته و در نهایت منجر به بهبود در وضعیت نگرش به برند سبز می گردد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند تسهیل گر استقرار مناسب دانش سبز در درون شهرداری های مختلف کشور گردد و مدیران شهری را به سمت استفاده مؤثرتر از دانش سبز تشویق نماید.
۶۷۷.

ترسیم وضعیت استارت آپ های حوزه مطبوعات در ایران و ارائه سناریوهای توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استارت آپ ها صنعت مطبوعات خبررسانی سناریوهای توسعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۳۰
هدف: فعالیت های استارت آپی در حوزه های مختلف کسب و کار یکی دو دهه است که در حال شکل گیری و فعالیت و رشد هستند. بر این اساس نهادهای حاکمیتی باید به دنبال شناسایی، رصد و مدیریت این حوزه باشند. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و دسته بندی استارت آپ های فعال حوزه مطبوعات و تدوین سناریوهای محتمل برای توسعه آینده آن ها است. روش شناسی: برای وصول به اهداف پژوهش، از رویکرد ترکیبی (کمّی- کیفی) استفاده شد. در بخش نخست پژوهش، روش پژوهش پیمایشی- توصیفی جهت شناسایی و بررسی وضعیت استارت آپ های حوزه مطبوعات مورد استفاده قرار گرفت. در بخش دوم (بخش کیفی) نیز از روش سناریونگاری تکوینی برای تدوین سناریو، استفاده شد. جامعه پژوهش در بخش کمّی، تمام استارت آپ های فعال در صنعت مطبوعات بودند که با بررسی های متعدد صورت گرفته، در نهایت تعداد 62 استارت آپ شناسایی و معرفی شدند. در بخش کیفی نیز 8 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی حوزه مطبوعات شناسایی و مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات در بخش کمّی، از سیاهه وارسی تولید شده توسط محققان استفاده شد و در بخش کیفی نیز از مصاحبه و تحلیل محتوای آن ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها و تدوین سناریوها از روش سناریونویسی تکوینی استفاده گردید. نتایج: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که استارت آپ های فعال در حوزه مطبوعات از عمری کم تر از یک دهه برخوردار هستند و ضعف سرمایه گذاری و فعالیت، از عمده ضعف های آن ها است. از طرفی نیز آن ها تنها متمرکز بر خبررسانی و تولید ابزارهایی برای مدیریت و اشاعه مطبوعات هستند. استارت آپ ها برای فعالیت در این حوزه با مسائل و مشکلات متعددی مواجه می باشند که از جمله آن ها می توان به مسائل زیرساختی، ضعف صنعت و مدافعه در مقابل تغییرات اشاره کرد.  به لحاظ جغرافیایی نیز استارت آپ های این حوزه بیشتر در شهر تهران متمرکز هستند و به لحاظ موضوعی بیشتر بر خبررسانی عمومی متمرکز بوده و نتوانسته اند کل صنعت مطبوعات را پوشش دهند. در نهایت برای تبیین آینده این حوزه سه سناریو در صورت مهیاء شدن زیرساخت های شکل گیری آن ها تبیین شد تا آینده این حوزه را برای مسئولان مربوطه نشان دهد. نتیجه گیری: استارت آپ های حوزه مطبوعات در ایران از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند و ضروری است برنامه ریزی برای حمایت مالی و معنوی از این استارت آپ ها توسط نهادهای مسئول انجام شود.  
۶۷۸.

کاربست هستی شناسی ها در بازیابی اطلاعات مجموعه های دیجیتالی، با تأکید بر تصاویر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازیابی منابع دیجیتال پردازش تصویر کتابخانه های دیجیتال هستی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۳۲۱
هدف این پژوهش، کاربست هستی شناسی ها در بازیابی اطلاعات مجموعه های دیجیتالی، با تأکید بر تصاویر بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش کتابخانه ای و مرور نظام مند منابع با رویکرد تحلیلی انجام گرفته است. با استفاده از این روش، منابع حول محور پژوهش، جمع آوری و برای بررسی دقیق تر گزینش شده و در نهایت منابع بر اساس دستورالعمل مشخص و نظام مندی، مرور شدند. در این روش،  همه پژوهش های انجام شده در حوزه هستی شناسی و تأثیر آن در بازیابی تصاویر بررسی شد. یافته های پژوهش نشان داد که روش های بازیابی تصویر، با عنایت به پیشینه های صورت گرفته شامل: بازیابی تصویر مبتنی بر متن، بازیابی تصویر مبتنی بر محتوا، بازیابی تصاویر مدل ترکیبی و بازیابی معنایی (مفهومی) تصاویر هستند که از طرح های بازخورد مرتبط، برای بهبود عملکرد و همچنین دقت فرآیند بازیابی تصویر استفاده کرده اند. اکثر پژوهش های بررسی شده بر ضرورت بکارگیری هستی شناسی ها در مجموعه های دیجیتال، تأکید کرده بود. بنابراین، در شرایط کنونی که به سوی وب معنایی در حرکت هستیم، به منظور سازماندهی تصاویر دیجیتالی که خود با مشکلات گوناگون ساختاری و زبانی همچون چندمعنایی ها، رفع ابهامات، شبهات و استعاره های انسانی برای ماشین، بکارگیری هستی شناسی ها جهت بهبود دسترس پذیری و دقت بازیابی، بسیار مؤثر است.
۶۷۹.

روند جهانی جستجو در زمینه درمان با سلول های بنیادی بر اساس تحلیل گوگل ترندز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلول های بنیادی رفتار اطلاع یابی گردشگری سلامت گوگل ترندز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۳۰
هدف: با توجه به تمایل فزاینده مردم برای کسب اطلاعات سلامت از طریق اینترنت، بررسی روند جستجو در وب، اطلاعات ارزشمندی را در اختیار متخصصان و سیاست گذاران قرار خواهد داد. تحلیل عبارت های جستجوی کاربران گوگل می تواند علائق و گرایش های آن ها را نشان دهد. بر این اساس، پژوهش حاضر روند جهانی جستجو در زمینه درمان با سلول های بنیادی در پنج سال اخیر را با استفاده از اطلاعات مستخرج از گوگل ترندز مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش، روند جهانی جستجو، توزیع جغرافیایی جستجو، عبارات جستجوی ترجیحی کاربران که می توانند ترجیحات درمانی متقاضیان درمان را بیان کنند، و اهمیت هزینه درمان برای متقاضیان بالقوه درمان مورد توجه بوده است. روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی بوده و گردآوری و تحلیل داده ها با استفاده از ابزار گوگل ترندز انجام شده است. گوگل ترندز یکی از سرویس های شرکت گوگل است که از طریق آن می توان نیازها و رفتارهای اطلاعاتی کاربران گوگل را بررسی و تحلیل کرد. نتایج بازیابی شده به بازه زمانی 19 جولای 2015 تا 12 جولای 2020 اختصاص دارد. نتایج: بر اساس نتایج این پژوهش، روند جستجو در زمینه درمان با سلول های بنیادی در بازه زمانی مورد بررسی، افزایشی بوده و بیشترین جستجوها به کشورهای آمریکا، سنگاپور و فیلیپین اختصاص داشته است. همچنین، کشورهای آسیایی بنگلادش، پاکستان، هند، قطر، مالزی، کویت، کره جنوبی و هنگ کنگ، کشورهای کانادا، نیوزلند، انگلستان و ایرلند و کشورهای آفریقایی نیجریه، کنیا و آفریقای جنوبی نیز در میان 20 کشور دارای بیشترین شاخص حجم جستجو قرار دارند. کشور ایران نیز از نظر شاخص حجم جستجو در رتبه 25 قرار داشت. درمان با سلول های بنیادی برای زانو، درمان درد، اوتیسم، آرتریت، درمان با سلول های بنیادی مزانشیمال و درمان بیماری مزمن انسدادی ریه مورد توجه کاربران گوگل قرار داشته است. همچنین، نتایج بیانگر اهمیت هزینه درمان از نظر کاربران در کشورهای مختلف می باشد. بیشترین جستجوی مرتبط در زمینه هزینه درمان، در کشورهای ایالات متحده، استرالیا، هند، کانادا و انگلستان انجام شده است. نتیجه گیری: گوگل ترندز ابزاری مؤثر جهت بررسی رفتار جستجوی اینترنتی کاربران گوگل در زمینه درمان با سلول های بنیادی است. از داده های ارائه شده می توان به منظور شناسایی کشورهای متقاضی، اولویت های درمانی و روند تقاضا برای درمان استفاده کرد. بر این اساس می توان سیاست گذاری های مناسب را جهت جذب گردشگران سلول های بنیادی اتخاذ کرد. در این راستا، متخصصان اطلاع رسانی می توانند با بهره گیری از گوگل ترندز، داده های جستجوی کاربران در حوزه های مختلف مرتبط با سلامت را استخراج نموده و جهت برنامه ریزی های آتی در اختیار متخصصان و سیاست گذاران حوزه سلامت قرار دهند.  
۶۸۰.

شناسایی عوامل تحولات آینده فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) موثر بر مهندسی دانش سازمانی در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازمان های دانش بنیان فناوری های اطلاعات و ارتباطات مهندسی دانش سازمانی مدیریت دانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۹
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر تحولات آینده فناوری های اطلاعات و ارتباطات (ICT) و تاثیر آن بر مهندسی دانش سازمانی در سازمان های دانش بنیان می باشد. با توجه به اهمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات، این پژوهش در چارچوب مهندسی دانش بر مبنای نگرش سیستمی انجام شد. روش: روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و توسعه ای و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع کیفی است. جامعه آماری شامل مدیران و کارشناسان شاغل در شرکت های دانش بنیان در سطح ارشد می باشد. روش نمونه گیری نظری بوده و بر همین اساس با تعداد 15 نفر از پژوهشگران حوزه علوم انسانی مصاحبه باز و ساختارنیافته به عمل آمد که از این تعداد 9 نفر به صورت خاص در حوزه مدیریت اطلاعات و ارتباطات مشغول تحقیق و پژوهش بودند. مصاحبه ها به مدت 45 تا 90 دقیقه با هرکدام از پژوهشگران به طول انجامید. روایی و پایایی ابزار سنجش با رعایت شرایطی از جمله تعریف اصطلاحات، توجیه پاسخ دهندگان، تجانس و همگونی پاسخ گویان و برقراری شرایط و زمینه های اجرای پرسش گری مورد توجه و اعتبار قرار گرفته است. با به کارگیری روش های تحلیل تماتیک و نظریه زمینه ای به طبقه بندی، شاخص بندی و سنخ بندی داده ها پرداخته شده است. با توجه به هدف پژوهش، محقق تلاش کرد با انجام مطالعات میدانی و مشارکت در فرآیندهای مربوط به موضوع پژوهش، به درک و فهم چالش های فراروی فناوری های اطلاعات و ارتباطات و تاثیر آن بر مهندسی دانش و مدیریت اطلاعات و ارتباطات بپردازد. یافته ها: عوامل مؤثر بر ارائه مدل مفهومی از تحولات آینده فناوری های اطلاعات و ارتباطات و تاثیر آن بر مهندسی دانش سازمانی در سازمان های دانش بنیان شرایط علّی (با شاخص های سیاست گذاری های کلان کشور، نوسانات سیاسی و اقتصادی، پتانسیل منابع انسانی، کمبود منابع اطلاعاتی و ارتباطی، بالا بودن هزینه فناوری اطلاعات و ارتباطات، مشکل مالی و همکاری شرکت های دارای فناوری)، شرایط زمینه ای (سرمایه فکری، عملکرد نیروی کار، اثربخشی و کیفیت کاری، تعهد مدیران، نوسانات مدیریتی و استراتژی مدیریت)، شرایط مداخله گر (ساختار سازمانی، مدیریت کاربران، بلوغ دانشی، تجربه شخصی، مشارکت کاربران و فرهنگ سازمانی)، فرآیند / تعاملات (تعداد واحدهای سازمانی، کیفی سازی دانش سازمانی، سرعت فرایند، برآورد دقیق حجم کار، شفافیت اهداف، تخمین صحیح زمان و تخمین صحیح بودجه) و پیامدها (ارتباطات سازمانی، مدیریت مشارکتی، کیفی سازی دانش سازمانی، بهسازی منابع انسانی و ارتباط صنعت با سازمان) هستند. نتیجه گیری: فناوری اطلاعات به عنوان مهم ترین عامل تواناساز فرایند مهندسی دانش با سرعت و دقت بالا است. مولفه ها و شاخصه های تحولات این فناوری که در پژوهش حاضر به عنوان عوامل تاثیرگذار بر مهندسی دانش سازمانی در سازمان های دانش بنیان شناسایی شده است؛ شامل شاخص های مهمی بوده که ضروری است جهت بررسی این تحولات و به کارگیری آن ها در معماری دانش سازمانی مورد توجه قرار داده شوند.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان