فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیقات مروری نظام مند به عنوان مصداق بارز تحقیقات مبتنی بر شواهد توانسته اند نقش کلیدی در ارتقای سطح علمی و رشد بازار ابری ایفا نمایند. تاکنون تحقیقات نظام مند فراوانی در حوزه رایانش ابری منتشر شده، اما سؤال اساسی این است که آیا این تحقیقات بر اساس فرایندی دقیق و با تمرکز کامل روی چالش های کاربردی رایانش ابری انجام شده؟ و از همه مهم تر، از نتایج سازگاری برخوردار هستند؟ بر همین اساس، در این تحقیق و در پاسخ به این سؤال قصد بر این است که برای اولین بار با انجام یک مطالعه مرتبه سوم در حوزه رایانش ابری، تحقیقات مروری در این حوزه شناسایی و از دو منظر روش شناسی و محتوایی ارزیابی و تفسیر شود. جهت انجام تحقیق از روش تحقیق مروری نظام مند شامل دو گام اصلی استفاده گردید. در گام اول، پس از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی معتبر بین سال های 2011 تا 2016 ، 94 مقاله مروری بر اساس معیارهای مشخص انتخاب گردید و در نهایت، پس از ارزیابی کیفی آن ها با استفاده از یک ابزار معتبر، 76 مقاله تأیید شد. در گام دوم، بر اساس روش استنتاج مضمون، دو زمینه تحقیقاتی اصلی فناوری و کسب وکار در حوزه رایانش ابری شناسایی و پس از آن نگاشتی از مفاهیم و موضوعات مرتبط با هر زمینه ترسیم و سرانجام، با استفاده از روش «دلفی» سه مرحله ای مشتمل بر 12 خبره اعتبارسنجی گردید. از منظر روش شناسی، نتایج این تحقیق نشان داد که طی سال های اخیر تعداد و کیفیت مقالات مروری افزایش یافته و همچنین، استفاده از مراجع راهنمای معتبر و ابزارهای نرم افزاری می تواند فرایند تحقیق را تسهیل نماید. از نظر محتوا، در این مطالعه معلوم شد که بیشتر مقالات مروری روی جنبه های فناوری از جمله چالش های امنیتی ابر، تأمین منابع زیرساخت ابری مقیاس پذیر مطابق با سطح سرویس توافق شده، افزایش تعامل پذیری بین سرویس ها جهت کاهش وابستگی به فروشندگان ابری تمرکز نموده اند. در نهایت، در این مطالعه معلوم شد که انجام تحقیقات مروری بیشتر با تمرکز بر روی مباحث کسب وکاری و حاکمیتی ابری مورد نیاز است.
بررسی عوامل موثر بر درک کاربران از کتابخانه های دیجیتالی (مطالعه موردی: کتابخانه دیجیتالی دانشگاه علامه طباطبایی)
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
71 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر درک کاربر از کتابخانه های دیجیتالی با مطالعه موردی کتابخانه دیجیتالی دانشگاهی علامه طباطبایی می پردازد. روش پژوهش: روش انجام تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی بوده و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی تشکیل می دهند (18000 دانشجو) که از این بین 378 دانشجو با استفاده از جدول کرجسی و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای گردآوری اطلاعات با توجه به نبود پرسشنامه استاندارد در این زمینه از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که شامل 3 سوال جمعیت شناختی (جنسیت، تجربه استفاده از کتابخانه دیجیتالی و مقطع تحصیلی) و 8 مولفه با 25 سوال بسته عبارت از کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات، کیفیت خدمات، سودمندی، سهولت استفاده، وابستگی کتابخانه دیجیتالی، رضایت کاربر و وفاداری کاربر می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تی تک نمونه ای، تی مستقل و تحلیل واریانس در سطح معناداری 05/0=α استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد تمامی مولفه های عوامل موثر بر درک دانشجویان از کتابخانه دیجیتالی تفاوت معناداری داشته اند. از لحاظ جنسیت و مقطع تحصیلی بر درک از کتابخانه دیجیتالی دانشگاه علامه طباطبایی تفاوت معنی داری وجود ندارد. اما بین نگرش دانشجویان به درک از کتابخانه دیجیتالی و تجربه استفاده از کتابخانه دیجیتالی آنان تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی نشان دهنده تاثیر کلی خود متغیر درک دانشجویان از کتابخانه دیجیتالی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد و هر کدام از این مولفه های درک می تواند با توجه به مدل های مختلف در محیط های گوناگون تعریف شوند
به کارگیری متدولوژی سیستم های نرم در آموزش علم اطّلاعات و دانش شناسی و ارائه الگوی جایگزین مبتنی بر هستان نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازخوانی متون متأخّر و معتبر حوزه علم اطّلاعات و دانش شناسی، از وجود برخی مسائل بنیادین در فرایند آموزش این رشته حکایت دارد. از آنجاکه عوامل مختلفی از جمله اساتید، دانشجویان، گروه های آموزشی و متن و محتوا در این فرایند نقش ایفا می کنند، تصمیم گیری جهت رفع موانع موجود از مسائل پیچیده به شمار می رود. از این رو در فاز اوّل پژوهش حاضر از متدولوژی سیستم های نرم، که تکنیک حل مسائل پیچیده محسوب می گردد، بهره گرفته شد. متدولوژی سیستم های نرم از روش های تحقیق در عملیات (اقدام پژوهی) به شمار می رود و از لحاظ رویکرد پژوهش، روش کیفی است. در فاز اول پژوهش، بر اساس هفت گام چک لند، ابتدا شرایط مسأله ساز شناسایی شد، تصویر گویا بر اساس الگوی عمومی آموزش گیج و برلاینر شکل گرفت. تعاریف ریشه ای در قالب مؤلفه های CATWOE بدست آمد. مدل مفهومی ترسیم و با استفاده از نظرات خبرگان اعتبارسنجی شد. سپس مدل مفهومی با شرایط واقعی تطبیق داده شده و در آخر پیشنهادات لازم جهت اعمال تغییر تبیین ارائه گردید. با بهره مندی از مراحل هفت گانه متدولوژی سیستم های نرم، ابتدا تصویر روشنی از فرایند آموزش رشته و مسائل مبتلابه در اکوسیستم مربوطه به نمایش درآمد و مدل نهایی حاصل از تجمیع سه هستان نگاری فراگیر، مدرّس و محتوای آموزشی حاصل شد. در پایان مدل پیشنهادی با ضریب توافق کاپا بالای 90 درصد مورد تأیید خبرگی قرار گرفت. به منظور اجرایی نمودن مدل کلان حاصل شده، الگوی معنایی مبتنی بر هستان نگاری طراّحی و با زبان OWL 2 پیاده سازی شد. مدل مفهومی بدست آمده از متدولوژی سیستم های نرم با تایید و توافق خبرگی، نتنها قادر خواهد بود مسائل مطرح در آموزش علم اطّلاعات و دانش شناسی را پاسخ دهد بلکه می تواند به عنوان مبنایی برای پژوهش های آتی در جهت طراحی و پیاده سازی نظام آموزش معنایی در رشته های مختلف نیز قرار گیرد. مدل معنایی آموزش، مفهومی با ابعاد و مؤلفه های گوناگون است که کاملاً عملیاتی و قابل پیاده سازی بوده و می تواند مورد توجّه سیاستگذاران، طراحان و بازیگران حوزه آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی در طراحی و ارزیابی نظام های یادگیری-یاددهی قرار گیرد.
بررسی و تحلیل روابط کتابشناختی اثر به اثر در میان آثار موسیقایی ایرانی بر اساس الگوی ملزومات کارکردی پیشینه های کتابشناختی (اف.آر.بی.آر.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حوزه بازیابی اطلاعات موسیقی نیاز به الگوهای دارد که زمینه برقراری ارتباط عناصر کتابشناختی در آثار مختلف را فراهم نماید. هدف اصلی از این پژوهش، بررسی وضعیت موجود پیشینه های کتابشناختی آثار موسیقایی ایرانی از نظر روابط کتابشناختی اثر به اثر بر اساس الگوی ملزومات کارکردی پیشینه های کتابشناختی (اف.آر.بی.آر.) است. روش شناسی: رویکرد پژوهش حاضر کمی و از نوع کاربردی است. برای اجرای پژوهش از روش پیمایشی توصیفی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پیشینه های کتابشناختی مواد دیداری و شنیداری حوزه موسیقایی در بازه زمانی 1390 تا 1397 موجود در فهرست پیوسته کتابخانه ملی ایران است که از نظام جامع کتابخانه ملی ایران استخراج شدند. جامعه آماری شامل 1367 پیشینه کتابشناختی برای آثار موسیقایی است. روش گردآوری داده ها شامل مشاهده ساختارمند و روش اسنادی، و ابزار گردآوری داده ها، یک سیاهه وارسی است. بررسی روابط کتابشناختی اصلی و فرعی بین پیشینه ها بر اساس جدول روابط اثر به اثر از گزارش ایفلا، صورت گرفت. یافته ها: نتایج و یافته های پژوهش نشان داد، از مجموع 1367 پیشینه کتابشناختی متعلق به آثار موسیقایی ثبت شده در فهرست کتابخانه ملی متعلق به سال های 1390 تا 1397، 320 نمونه (4/23 درصد) از آثار موسیقایی دارای روابط اثر به اثر بودند. بیشترین فراوانی روابط کتابشناختی اثر به اثر رابطه اقتباسی با 304 نمونه (95 درصد) بوده است و در مرتبه بعدی رابطه متممی با 16 نمونه (5 درصد) قرار دارد. دیگر روابط کتابشناختی اثر به اثر، پیوستی، جانشینی، تغییر شکل، تقلید و خلاصه در میان آثار موسیقایی ایرانی دیده نشد. توزیع انواع فرعی روابط کتابشناختی در جامعه مورد بررسی شامل اقتباس با 301 مورد (06/94 درصد) بیش ترین درصد، و بعد از آن موسیقی متن با 16 مورد (5 درصد)، فانتزی با 2 مورد (62/0 درصد) و واریاسیون با 1 مورد (31/0 درصد) در مراتب بعدی قرار دارند. بقیه انواع روابط فرعی هم مانند روابط اصلی آنها در میان آثار موسیقایی دیده نشد. نتیجه گیری: درصد بالایی از آثار موسیقایی ایرانی ثبت شده در فهرست عمومی پیوسته کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، شامل موسیقی سنتی و دستگاهی بودند که البته در آثاری که به این نحو ساخته شده اند، نمی توان ویژگی های موسیقی جهانی را دنبال کرد. از این رو روابطی مانند، واریاسیون، هارمونیزه، کادنس، اپرانامه و غیره که در گزارش ایفلا برای روابط کتابشناختی اثر به اثر تعریف شده بود در میان این گونه آثار موسیقایی که بر پایه موسیقی دستگاهی ساخته شده است ملاحظه نشد. بیشتر آثار موسیقایی ایرانی به صورت اقتباس از شعر و ترانه ساخته شده اند. توزیع روابط کتابشناختی در میان آثار موسیقایی ایرانی تنها در دو رابطه اقتباسی و متممی برقرار است. روابط فرعی کادنس، اپرانامه، رقص آرایی، واریاسیون، هارمونیزه و فانتزی که مختص آثار موسیقایی است در بیشتر آثار موسیقایی ایرانیِ موجود، وجود ندارد. از این رو، به کارگیری الگوی اف.آر.بی.آر. در روابط کتابشناختی اثر به اثر برای آثار موسیقایی ایرانی با تردید همراه است.
چالش های آئین نامه ارتقاء اعضای هیأت علمی برای هم ترازسازی سنجش و ارزیابی بهره وری علمی پژوهشگران رشته موسیقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش شناسایی چالش های آئین نامه ارتقاء اعضای هیأت علمی برای هم ترازسازی بروندادهای غالب رشته موسیقی است تا از این طریق بتوان از نادیده گرفته شدن بخش عمده ای از فعالیت های ارزنده اعضاء هیأت علمی رشته موسیقی جلوگیری کرد و ارزیابی های صحیح و عادلانه ای در این خصوص ارائه نمود. روش شناسی: این پژوهش، از نوع پژوهش های کاربردی و اکتشافی علم سنجی است که برای انجام آن از روش های کتابخانه ای، پیمایشی و تحلیل محتوا با رویکرد اکتشافی، تطبیقی و رویکرد همسانی استفاده شده است. در بخش کیفی، با استفاده از روش های کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی، رزومه و سایر اطلاعات و مستندات جامعه پژوهش و نمونه هدفمند مورد مطالعه قرار گرفت و در بخش کمی، با استفاده از روش های تحلیل محتوای کمی و پیمایشی داده ها گردآوری شد و در نهایت، با روش تطبیقی و رویکرد همسانی و اکتشافی، تجزیه و تحلیل داده ها صورت پذیرفت. در این فرایند، بر اساس بررسی رزومه تعداد 90 نفر از اعضای هیأت علمی تمام وقت و مدعو رشته موسیقی دانشگاه های دولتی کشور و همچنین انجام پیمایش، تعداد 24 نفر به عنوان جامعه هدفمند این پژوهش تعیین شد و سپس بروندادهای تخصصی و همچنین دیدگاه های این نمونه هدفمند، در مراحل بعدی پژوهش به عنوان معیار مورد استفاده قرار گرفت و ضمن شناسایی وزن و اهمیت هر یک از این بروندادهای تخصصی، در این خصوص با بروندادهای مندرج در شاخص های آئین نامه ارتقاء هم ترازسازی شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد، برونداد علمی غالب در رشته موسیقی مربوط به «آهنگ سازی» است، همچنین نمونه هدفمند با تألیف و ترجمه کتاب، مقاله مجله های داخلی و خارجی، مقاله همایش، سخنرانی در همایش و طرح پژوهشی به میزان کمی به عنوان بروندادهای اصلی رشته موسیقی موافق هستند؛ درحالی که به میزان زیادی با بروندادهایی از نوع «کنسرت های انفرادی و گروهی داخلی و خارجی، آهنگ سازی، انتشار آلبوم، ساختن قطعه برای فیلم و سریال و رهبری ارکستر» موافق اند. همچنین یافته های این پژوهش نشان داد «آیین نامه ارتقاء» تنها 3/27 درصد از بروندادهای اعضاء هیأت علمی رشته موسیقی را تحت پوشش قرار می دهد. نتیجه گیری: مشخص شد که برای بروندادهای غالب رشته موسیقی در آیین نامه ارتقاء جایگاهی تعریف نشده است و تنها به صورت کلی، با عبارت «آثار بدیع و ارزنده هنری» و امتیازی نه چندان زیاد در نظر گرفته شده است، که این امر باعث خواهد شد تا توانایی ها و فعالیت های عمده اعضاء هیأت علمی رشته موسیقی نادیده گرفته شود و این افراد امتیاز چندانی از آیین نامه کسب نکنند. برای رفع این چالش و مسئله، بروندادهای قابل ارائه در رشته موسیقی که می تواند با بروندادهای پیش بینی شده در آیین نامه ارتقاء هم ترازسازی شود؛ نشان داده شد.
شناخت رفتار برچسب زنی اعضای کتابخانه های عمومی شهر کرمانشاه در شبکه های اجتماعی: تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : متخصصان برای طراحی و بهبود سیستم های خود و رابط کاربری های مفید، نیازمند شناخت رفتار برچسب زنی کاربران هستند. در حالی که کاربران ایرانی فعالیت گسترده ای در شبکه های اجتماعی در خصوص برچسب زنی دارند، اما رفتار برچسب زنی آنان چندان بررسی نشده است؛ از این رو، پژوهش حاضر درصدد شناخت رفتار برچسب زنی اعضا ی کتابخانه های عمومی شهر کرمانشاه در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. روش شناسی : پژوهش حاضر با رویکرد روش شناختی کیفی انجام شده و روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق گردآوری شده است. مشارکت کنندگان اعضای کتابخانه های عمومی شهر کرمانشاه در پاییز سال 1396 بودند. نمونه گیری به روش هدفمند انجام گرفت و تا اشباع اطلاعات ادامه یافت. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. تحلیل داده ها هم زمان با جمع آوری اطلاعات انجام گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه منجر به شکل گیری 84 مفهوم، 25 مقوله فرعی و 7 مقوله اصلی شد. هفت مقوله اصلی شامل انگیزه های برچسب زنی، تصمیم گیری، راهبردهای برچسب زنی، نوع برچسب ها، ساختاردهی، سنجش و دشوارهای برچسب زنی بود که نشانگر جنبه های مختلف رفتار برچسب زنی اعضا بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که فرد به دنبال انگیزه های خود وارد فرآیند تصمیم گیری شده، سپس راهبردهایی را در پیش گرفته و تعدادی برچسب را تعیین و متناسب با شبکه اجتماعی، ساختاری را به آن اضافه می کند. سپس چند روز پس از انتشار مطلب، به سنجش صحت نگارش و ساختار، اثربخشی و کارایی برچسب های تعیین شده پرداخته و در صورت لزوم اقدامات اصلاحی را انجام می دهد. در تمامی این مراحل فرد با دشواری هایی مواجه می شود که ممکن است ناشی از محدودیت ها یا الزامات شبکه باشد، یا خود فرد بر اساس اهداف و انگیزه ها و سطح مهارت و تجربه های خویش در برچسب زنی با چالش ها و مسائلی مواجه شود و یا به دلیل تنوع واژگان از نظر معنایی و ترادف و نظایر آن، با مسائل و مشکلاتی رو به رو شود. این هفت جنبه از رفتار برچسب زنی کاملاً از یکدیگر مستقل نبوده، بلکه در بخش هایی با هم هم پوشانی هم دارند.
طراحی مدل ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، تعیین چارچوبی برای ایجاد شرکت های دانش بنیان و توسعه آن ها در رشته های علوم انسانی است. روش پژوهش : در این پژوهش، از نظریه داده بنیاد که شیوه پژوهش کیفی است استفاده شده است. به کمک این شیوه و دسته ای از داده ها، نظریه تکوین می یابد. جامعه آماری شامل متخصصان، صاحب نظران و مدیران متخصص در شرکت های دانش بنیان مستقر در استان خوزستان است. به منظور جمع آوری داده ها از16 نفر از افراد فوق، که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه به عمل آمد. معیار اصلی برای تعیین حجم نمونه، رسیدن به نقطه اشباع نظری بود. یافته ها :بر اساس فرایند نظریه داده بنیاد، طی مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 403 کد باز و 289 کد مستخرج نهایی در قالب 79 مفهوم ساخته شد و دسته بندی در 6 مقوله اصلی و 30 مقوله فرعی صورت گرفت. نتیجه گیری : الگوی به دست آمده از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش، در قالب چهار گام ایده اولیه، پژوهش و توسعه، انتقال نتایج پژوهش ها و بهره وری یافته های پژوهشی و شش راهبرد اصلی، شامل مدیریت و سیاست گذاری، فعالیت های آموزشی و پژوهشی، بسترها و زیرساخت ها، ارتباطات و شبکه های علمی، نشر و اشاعه دانش و نوآوری قرار دارد. با ترکیب متغیرها و شش راهبرد اصلی، مدل نهایی مراحل فرایند ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی شکل گرفته است.
مستندسازی در کتابخانه ملی ایران: تحلیل کیفی فرایند با رویکرد نظریه پردازی بنیادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آسیب شناسی چالش های بخش مستندسازی کتابخانه ملی ایران و ارائه راهکارهای مطلوب.<br /> روش شناسی: پژوهش حاضربا روش کیفی و رویکرد نظریه پردازی بنیادی با استفاده از مصاحبه با متخصصان و کارشناسان حوزه مستندسازی کتابخانه ملی ایران انجام شده است.<br /> یافته ها: پس از تحلیل و کدگذاری پاسخ های دریافتی، آسیب ها و مشکلات در شش مقوله نیروی انسانی، فرایند مستندسازی، مدیریت، استانداردها، و ارتباط بخش مستندسازی با سایر گروه ها و سازمان ها، و آموزش شناسایی شد.<br /> نتیجه گیری: مدیریت به ویژه مدیریت نیروی انسانی به عنوان مقوله مرکزی شناخته شد. کمبود نیروی انسانی به عنوان عامل تعیین کننده مهمی در ایجاد مسائل و مشکلات موجود در این گروه مؤثر بود.
درآمدی بر رفتار اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و رویکرد آنها در استفاده از منابع اطلاعاتی الکترونیکی(مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز)
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۸
83 - 108
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی رفتار اطلاع یابی و چگونگی اولویت دهی و استفاده ی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد شیراز از منابع اطلاعاتی و ﺷﻨﺎﺳﺎیی ﻧﻘﺶ ﺑﺮﺧی ویﮋﮔیﻫﺎی ﺟﻤﻌیﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘی داﻧﺸﺠﻮیﺎن در ﻓﺮایﻨ ﺪ اﻃ ﻼعی ﺎﺑی و اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻃﻼﻋﺎﺗی اﺳﺖ. مواد و روش ها: روش پژوهش پیمایشی است. جامعه پژوهش 298 نفر از دانشحویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد شیراز است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که دانشجویان برای رفع نیازهای اطلاعاتی و روزآمدسازی اطلاعات خود بیشترین استفاده را به ترتیب از منابع الکترونیکی، چاپی، و سپس انسانی دارند. اکﺜﺮ اﻓﺮاد ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳی ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ کﻪ فناوری های اﻃﻼﻋﺎﺗی و ارﺗﺒﺎﻃی در کﺎﻫﺶ ﻣﺮاﺟﻌﻪ آﻧﺎن ﺑﻪ کﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﻧﻘﺶ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. آﻧﺎن از کﺘﺎﺑﺪاران در ﻣﺮﺣﻠﻪ ی ﻧﺨﺴﺖ ﺑﺮای ﺟﺎیﺎﺑی کتابﻫﺎ یﺎ اﺳ ﻨﺎد و ﺟﺴ ﺖوﺟ ﻮی اﻃﻼﻋﺎت کﻤک ﻣیﻃﻠﺒﻨﺪ. داﻧﺸﺠﻮیﺎن در ﻓﺮایﻨﺪ اطلاع یابی با مشکلاتی مانند ﭘﺮاکﻨﺪﮔی اﻃﻼﻋﺎت در مکانﻫﺎی ﺑﺴ یﺎر ﻣﺨﺘﻠ ﻒ، ﮔ ﺮان ﺑﻮدن ﺗﻬیﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻃﻼﻋﺎﺗی، و ﻣﻮﺟﻮد ﻧﺒﻮدن آﺧﺮیﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻮاﺟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. نتیجه گیری: به رغم گسترش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی بر میزان مراجعه حضوری دانشجویان به دانشگاه، تمامی انواع منابع اطلاعاتی همچنان مورد استفاده است. متنوع بودن اهداف کسب اطلاعات، عامل تعیین کننده نوع منبع اطلاعاتی است و دانشجویان بر حسب نیاز اطلاعاتی خود منبع اطلاعاتی را مشخص کرده و از آن استفاده می کنند.
الگوی پارادایمی تسهیم دانش ضمنی در دانشگاه های ایران: از دیدگاه متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی با رویکرد گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش ضمنی یا دانش تلویحی به دانشی اشاره دارد که در پی تجربه ها، مهارت ها، و دانایی های شخصی، در اذهان مردم جوامع پدید می آید، و فرموله کردن آن بسیار مشکل است و نمی توان آن را توضیح داد یا به دیگران انتقال داد. هدف از این پژوهش ارائه الگوی پارادایمی تسهیم دانش ضمنی در دانشگاه های ایران: از دیدگاه متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی با رویکرد گراندد تئوری می باشد. روش شناسی: رویکرد تحقیق حاضر از نوع کیفی است که با روش گراندد تئوری انجام شده است . جامعه آماری این پژوهش شامل متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی که در زمینه مدیریت دانش خبره هستند به روش گلوله برف (ارجاع زنجیره ای) انتخاب شده اند. روش جمع آوری اطلاعات به صورت مصاحبه عمیق و باز است. در این مطالعه از 12 نفر مصاحبه انجام شد. یافته ها: نشان داد تسهیم دانش ضمنی می تواند بر خلاقیت و نوآوری، قوام و استحکام تیم، افزایش اعتماد به نفس در کار کارکنان، کسب مهارت های فنی و تخصصی، آینده نگری، شناسایی دقیق نقاط قوت و ضعف خود و سازمان، کسب مزیت رقابتی پایدار، افزایش بهره وری و کاهش هزینه، شناسایی دقیق نیازمندی های سازمان، کیفیت در تصمیم گیری و وفاداری به سازمان بر کارکنان مؤثر باشد. نتیجه گیری: مهم ترین عامل در ایجاد تسهیم دانش ضمنی، آگاهی مدیران دانشگاه ها از اهمیت دانش در فرآیند کاری کارکنان و همچنین نهادینه نمودن فرهنگ تسهیم دانش با استفاده از محرک های انگیزشی است با توجه به مؤلفه های شناسایی شده، الگوی نظری ارائه شد. در این الگو، کلیه مؤلفه های مؤثر در تسهیم دانش در دانشگاه ها مدنظر قرار گرفت. الگوی ارائه شده می تواند به عنوان راهنمای جامعی برای کلیه دانشگاه ها در کشور استفاده شود.
تأثیر مؤلفه های سازمانی بر کاربست شبکه های اجتماعی درکتابخانه های دانشگاهی ایران: از وضع موجود تا آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه شبکه های اجتماعی در کتابخانه ها به عنوان یک نمونه جدید و قدرتمندی از ارتباطات میان کتابداران و کاربران به حساب می آید. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر مؤلفه های سازمانی بر کاربست شبکه های اجتماعی در کتابخانه های دانشگاهی ایران در دو وضعیت موجود و آرمانی انجام گرفته است. روش : روش پژوهش پیمایشی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل کتابداران 40 کتابخانه مرکزی دانشگاه های دولتی ایران است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. نمونه آماری شامل 180 کتابدار است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای بررسی معناداری تفاوت ها از آمار استنباطی (آزمون تی جفتی) استفاده شده است. یافته ها: در مؤلفه های سازمانی دو متغیر رشته تحصیلی و رضایت شغلی با میانگین 3/06 بیشترین تأثیر را بر استفاده از شبکه های اجتماعی دارند. در بررسی وضع آرمانی تأثیر مؤلفه سازمانی مؤثر بر استفاده از شبکه های اجتماعی در کتابخانه های دانشگاهی نشان می دهد که برای مؤلفه سازمانی دو متغیر یادگیری سازمانی با میانگین 4/21 و رقابت پذیری سازمانی با میانگین 4/18 بیشترین تأثیر را بر استفاده از شبکه های اجتماعی در کتابخانه های دانشگاهی دارند. در بررسی کلی مشخص شد که تفاوت معناداری بین تأثیر عوامل سازمانی بر استفاده از شبکه های اجتماعی در کتابخانه های دانشگاهی در وضع موجود و آرمانی وجود دارد. نتیجه گیری: بررسی نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین کل میزان تأثیر مؤلفه های سازمانی بر استفاده از شبکه های اجتماعی در کتابخانه های دانشگاهی در وضع موجود 2/93 در حد متوسط و در وضع آرمانی 4/04 در حد بالا قرار دارد. این وضعیت نشان می دهد که ظرفیت بسیار مناسبی برای استفاده از شبکه های اجتماعی در کتابخانه ها وجود دارد و در وضعیت کنونی از این ظرفیت بهره برداری نمی شود. ارتقای وضعیت موجود در نهایت می تواند به ارتقای اثربخشی کتابخانه های دانشگاهی بیانجامد.
سنجه های مرکزیت در شبکه های هم نویسندگی: هم افزایی یا هم زدایی در عملکرد پژوهشی پژوهشگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از رویکرد فردمحور و جمع محور، ساختار شبکه های هم نویسندگی پژوهشگران تحلیل و در ادامه، به بررسی رابطه بین سنجه های مرکزیت و عملکرد استنادی پژوهشگران پرداخته شده است . نوع پژوهش حاضر کتاب سنجی است و به منظور دیداری سازی شبکه های هم نویسندگی از فن تحلیل شبکه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را نویسندگان 24308 مدرک نمایه شده در «وب آوساینس» تشکیل می دهد. برای گردآوری داده های مربوط به عملکرد استنادی یک پژوهشگر از مقاله هایی که وی در یک دوره زمانی 3 ساله منتشر کرده استفاده شده و داده استنادی (بدون احتساب خوداستنادی) برای یک مقاله 3 سال پس از انتشار آن مقاله گردآوری گردید. نتایج نشان داد که میانگین تعداد هم نویسندگان هر مقاله 8/2 نویسنده به ازای هر مقاله و درصد مقاله های هم نویسی شده نسبت به مقاله های تک نویسی شده 4/89 درصد است. همچنین، شبکه هم نویسندگی مذکور «جهان کوچک» و «بدون مقیاس» است. نتایج همچنین نشان داد که با افزایش در مقدار مرکزیت رتبه و مرکزیت بینابینی پژوهشگران، تعداد استنادات دریافتی آن ها نیز افزایش یافته، اما بین مرکزیت نزدیکی و تعداد استنادات دریافتی پژوهشگران رابطه ای معنا دار یافت نشد . در این بازه متغیر مرکزیت بینابینی با ضریب استاندارد بتا 289/0 توان پیش بینی معنا داری برای میزان عملکرد استنادی پژوهشگران داشته است (000/0 p> ). بنابراین، می توان گفت عملکرد استنادی پژوهشگران تحت تأثیر سنجه های مرکزیت بینابینی بوده و این سنجه نقش تعیین کننده ای در عملکرد استنادی پژوهشگران حوزه علوم و فناوری هسته ای در این بازه زمانی دارد. اشغال یک موقعیت مرکزی در یک شبکه هم نویسندگی، گرچه به پژوهشگر از لحاظ موقعیت نزدیکی اهمیت راهبردی می دهد، اما لزوماً موجب بهبود عملکرد وی نمی شود. اظهار نظر قطعی درباره رابطه مرکزیت بینابینی و عملکرد استنادی طلب می کند که پژوهش های بیشتری برای بررسی این رابطه به عمل آید که آیا برای بررسی رابطه مرکزیت بینابینی و عملکرد استنادی نیاز به پل بندی بین کل مؤلفه های موجود در شبکه وجود دارد یا نه.
ارائه مدل فازی سنجش میزان آمادگی جهت پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت در سازمان ها (مطالعه موردی: شهرداری زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله ارائه روشی مبتنی بر منطق فازی برای ارزیابی میزان آمادگی سازمان ها در پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت می باشد. به عنوان نمونه موردی، این مدل در شهرداری زاهدان پیاده سازی شد. در کنار هدف فوق، فرایند پژوهش این امکان را می دهد که نقاط ضعف و قوت سازمان در مسیر پذیرش و پیاده سازی این سیستم ها مشخص گردد. در این پژوهش با استفاده از عوامل مستخرج از مطالعات پیشین و دریافت نظرات 20 نفر از خبرگان حوزه فناوری اطلاعات، 19 شاخص برای فرایند کار انتخاب شد و با استفاده از عبارات کلامی خبرگان و متخصصانی که در ارتباط با سازمان نیز بودند، میزان آمادگی شهرداری زاهدان جهت پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت (بر اساس عددی بین 0 تا 1)، برابر 467/0 محاسبه گردید. به عنوان نتیجه جانبی پژوهش نیز نقاط ضعف و قوت شهرداری زاهدان در این مسیر مشخص شد. میزان توسعه و گستردگی شبکه در سازمان و آگاهی پرسنل از تأثیرات مثبت کاربرد فناوری اطلاعات در افزایش بهره وری و بازده کارایی به عنوان نقاط قابل اتکا و قوت تعیین شدند. همچنین سازمان از نظر نرخ ارتباط الکترونیکی با شهروندان و دیگر سازمان ها (بالادستی و هم رده) در شهر، استان و کشور و وجود بانک های اطلاعاتی به روز و شفافیت داده های موجود در آنها دارای ضعف بود.
بررسی ویژگی های معنایی و هستی شناسانه نظام های بازیابی اطلاعات مبتنی بر اصطلاحنامه و هستی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام های بازیابی اطلاعات برای افزایش نتایج مرتبط بازیابی شده و کسب رضایت کاربران به دنبال تغییر جستجوی مبتنی بر کلیدواژه به جستجوی مبتنی بر مفاهیم هستند. این نظام ها برای انجام این کار از ابزارهایی استفاده می کنند که بتوانند واژگان را به مفاهیم تبدیل کنند. این امر طی سالیان متمادی زمینه تولید ابزارهایی همچون طرح های رده بندی، سرعنوان های موضوعی، واژگان و اصطلاحنامه ها را فراهم آورده است. به تازگی نیز هستی شناسی ها در تکامل این روند به کار گرفته شده اند. این مسئله که نظام های بازیابی اطلاعات مطرح در دنیا که مدعی استفاده از هستی شناسی و اصطلاحنامه هستند چگونه از ویژگی های معنایی این ابزارها در روند بازیابی اطلاعات خود بهره می گیرند، مشکل اصلی است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. در این مقاله 7 نظام بازیابی اطلاعات با توجه به استفاده از این ابزارها انتخاب شدند، ویژگی های معنایی نظام ها با بررسی متون در قالب سیاهه وارسی محقق ساخته ای ارائه شد. این ویژگی ها 5 مقوله کلی جستجوی مفهومی، جستجوی مترادف ها، پیشنهاد برای جستجو، استفاده از هستی شناسی ها و نمایش هستند. پژوهشگر با مشاهده ساختاریافته در قالب سیاهه ، این ویژگی ها را مورد بررسی قرار داد. با وجود این که این نظام ها از این ابزارها برای جستجو و بازیابی اطلاعات بهره گرفته اند، اما ویژگی های معنایی و هستی شناسانه مورد انتظار را نشان ندادند. پایگاه اطلاعاتی اریک و کتابخانه ملی استرالیا بیشترین امتیاز (32 و 24) را در معیارهای بررسی شده به دست آوردند و آرشیو ملی استرالیا و موزه بریتانیاکمترین امتیاز (12 و 13) را داشتند.
جستاری بر فرایند سازماندهی و بازیابی متون وبی مبتنی بر تجمیع مفاهیم معنایی در راستای سازماندهی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازماندهی و بازیابی دانش منتشر شده در محیط وب بعنوان یکی از مهمترین کاربردهای متن کاوی مطرح شده است. از جمله چالش های سازماندهی مجموعه عظیمی از متون در قالب یک پیکره متنی، ابعاد زیاد ویژگی ها و خلوت بودن ماتریس ویژگی ها است. نحوه ی انتخاب ویژگی ها و نحوه ی کاهش ویژگی ها در این مسئله تاثیر بسزایی در بالاتر رفتن دقت سازماندهی و بازیابی متون دارد. در بسیاری از پژوهش ها به بررسی منفک این دو چالش پرداخته شده است. این پژوهش با رویکرد توجه همزمان به این دو چالش شرح یافته است. پس از تعیین متون مرتبط با 20 گروه خبری وبی و پس از فاز پیش پردازش متون با استفاده از الگوریتم الگو سازی عنوان [1] ال دی ای [2] ، کیسه ای (تجمیعی) از مفاهیم معنایی برای پیکره ی متنی مورد نظر ساخته شد. به منظور بررسی میزان تاثیر واژه های پیکره متون در هر مفهوم پنهان، به بررسی نحوه ی وزن دهی واژگان یک پیکره، در مفاهیم استخراج شده توسط الگوریتم ال دی ای پرداخته شد. از این رو، برای هر متن یک توزیع احتمال رخداد حول هر عنوان استخراج گردید که برای سازماندهی و بازیابی دانش موجود در آن مورد استفاده قرار گرفت. برای سازماندهی آن از الگوریتم نزدیکترین K همسایه با معیار شباهت واگرای کولبک لیبلر که میزان فاصله دو توزیع احتمال را می سنجد؛ استفاده شد. نتایج آزمون ها نشان داد که میزان صحت سازماندهی روش پیشنهادی در صورتی که از معیار وزن دهی واکشی اطلاعات متقابل نقطه ای و الگوریتم KL-KNN استفاده شده باشد 5/82% است. نتایج تحلیل ها نشان داد که این روش دارای دقت مشابهی با روش هایی است که از فنون یادگیری عمیق استفاده می نمایند. افزون بر این، روش بکارگرفته در این پژوهش نشان دهنده پیچیدگی کمتری در فرایند سازماندهی و بازیابی متون مورد مطالعه پژوهش بود. 4. Topic modeling 5. Latent Dirichlet Allocation
شناسایی خدمات جنبی در کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه و نقش آن ها در جذب و نگهداشت کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تشریح خدمات جنبی کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه و نقش آن ها در جذب کودکان و نوجوانان به کتابخانه و نگهداشت آنان در آن انجام شده است . روش : در این پژوهش از رویکرد آمیخت ه استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه، سیاهه وارسی و مصاحبه با کتابداران استفاده شد که روایی محتوایی آن بر اساس نظرات متخصصان تأیید شد و پایایی پرسش نامه به روش ضریب آلفای کرونباخ (86/0) به دست آمد. جامعه آماری پژوهش را اعضا و کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه تشکیل می دهند. حجم نمونه در بخش اعضا از 100 نفر و در بخش کتابداران از 10 نفر تشکیل شده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و غیرتصادفی سهمیه ای انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش های کدگذاری اشتروس و کروبین (باز، محوری و انتخابی) استفاده شده است. یافته ها : نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش قرآن، قصه گویی، مسابقات کتاب خوانی و نقاشی، جشن و مراسم مذهبی، مطالعه در تابستان، کانون ادبی، نمایشگاه کتاب و تازه های کتاب، برنامه های جنبی مور د اجرا در کتابخانه های عمومی هستند. نمایش فیلم، موسیقی و گروه های کتاب خوانی در هیچ کدام از کتابخانه ها وجود ندارد. رضایت از برنامه نقاشی، مسابقات کتاب خوانی، قصه گویی زیاد و آموزش قرآن، نمایشگاه کتاب بیشتر از سایر خدمات است. مهم ترین موانع در ارائه خدمات جنبی، کمبود بودجه و امکانات، کمبود فضای مناسب و کمبود نیروی انسانی هستند. اصالت/ارزش : خدمات جنبی در کتابخانه های عمومی نقش مؤثری در جذب و نگهداشت کودکان و نوجوانان دارد. همچنین، این برنامه ها در استفاده مطلوب از اوقات فراغت و تشویق به فعالیت های فرهنگی هنری به منظور رشد و اعتلای فرهنگی جامعه نقش به سزایی را ایفا می کند. کاربست این یافته ها با توجه به بافت جغرافیایی و فرهنگی خاص کرمانشاه می تواند زمینه را برای پرورش بهتر کودکان و نوجوانان مهیا ساخته و نقش کتابخانه های عمومی را در آموزش وپرورش اعضا برجسته سازد.
مکان یابی کتابخانه های عمومی در شهر بجنورد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش مکان یابی کتابخانه های عمومی در شهر بجنورد بر اساس شاخص های مرکزیت، سازگاری و ویژگی های طبیعی زمین است. از دیگر اهداف این تحقیق، شناسایی معیارهای اصلی در مکان یابی کتابخانه ها، تعیین روش مناسب برای استانداردسازی و وزن دهی به معیارها و تعریف سناریوهای مناسب برای هر کدام از پهنه های منتخب بر اساس ویژگی های کالبدی آن است. روش : روش پژوهش حاضر، توصیفی با ماهیت کاربردی و رویکرد کمی است و برای گردآوری داده های پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. برای استانداردسازی نقشه های معیارها از توابع فازی، برای وزن دهی به معیارهای مکان یابی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و برای تلفیق معیارها از ترکیب خطی وزن دار استفاده شده است. برای وزن دهی به معیارها از روش دلفی و ابزار پرسش نامۀ مقایسۀ زوجی استفاده شده است که جامعۀ آماری را خبرگان و کارشناسان مرتبط با امور مکان یابی کتابخانه ها تشکیل می دهند و 12 نفر به عنوان نمونه به صورت غیرتصادفی هدفمند انتخاب شده اند. یافته ها : یافته های تحقیق حاکی از آن بوده است که به طورکلی ازنظر اهمیت وزن نهایی معیارها، تراکم جمعیت، قابلیت دسترسی، فاصله از کتابخانه های موجود، نزدیکی به مراکز آموزشی و نزدیکی به مراکز فرهنگی و مذهبی به ترتیب دارای بیشترین اهمیت بوده اند. با تلفیق معیارهای درنظرگرفته شده در این تحقیق، 6 پهنۀ دارای تناسب بالای مکانی برای کتابخانه بوده است. همچنین با توجه به سرانۀ استاندارد، شهر بجنورد نیاز به 3 کتابخانۀ جدید دارد که با توجه به سیاست های درنظرگرفته شده می توان از بین 6 پهنۀ دارای تناسب بالای مکانی انتخاب کرد. اصالت/ارزش: مکان یابی پهنه های مناسب برای احداث کتابخانه پیش از ساخت کتابخانه می تواند از بسیاری از هزینه های اضافی جلوگیری کند. علاوه بر این، مکان یابی صحیح کتابخانه ها می تواند در افزایش کارایی کتابخانه ها تأثیر بسزایی داشته باشد. با توجه به محدودیت بودجه ای و سیاست های تجهیز کتابخانه ها، استراتژی های مختلفی در زمینۀ اجاره کردن یک مکان برای کتابخانه یا احداث کتابخانۀ جدید در نظر گرفته می شود. بنابراین، در این تحقیق با رویکردی نوآورانه بر اساس وضعیت کاربری های موجود و کیفیت ابنیه، پیشنهاد ها و سناریوهایی برای احداث و یا اجارۀ مکان برای کتابخانه در پهنه های منتخب ارائه شده است. همچنین، مهم ترین مسئله ای که کمتر بدان توجه داشته اند، عدم قطعیت در قضاوت ها است. بنابراین، برای رفع این مسئله در این تحقیق از روش تصمیم گیری چندشاخصۀ فازی برای وزن دهی به معیارها استفاده شده است.
ارزیابی رضایت کاربران موتور کاوشِ پایان نامه ها و رساله ها در پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج): بر پایه مدل «ای کوال»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون کاربرد وب، اهمیت موتورهای کاوش و ارزیابی کیفیت آن ها را در پاسخ به نیازهای کاربران، بیش از پیش نمایان ساخته است. یکی از رویکردهای ارزیابی کیفیت، رضایت کاربران است. کاربرد یک موتور کاوش در گرو رضایت کاربران از آن است که معیاری برای کیفیت موتور کاوش به شمار می رود. در ایران نیز موتورهای کاوش بسیاری ساخته شده اند. برخی از این موتورها کاربردی همگانی دارند و برای جست وجوی اطلاعات در وب به کار می روند و برخی نیز برای جست وجو در یک پایگاه داده پدید آمده اند. پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) یکی از پایگاه هایی است که موتور کاوش ویژه خود را دارد. این پایگاه نزدیک به 530 هزار پایان نامه و رساله را در بر دارد و از پایگاه های اطلاعات علمی کلیدی در کشور با کاربران بسیار است. از این رو، ارزیابی میزان رضایت کاربران این سامانه با توجه به انبوه مخاطبان آن امری حیاتی است. در قالب این پژوهش شاخص هایی برپایه مدل ای کوآل جهت ارزیابی رضایت کاربران سامانه «گنج» توسعه داده شد. شاخص های توسعه داده شده برپایه روش دلفی غربال سازی و بمنظور ارزیابی رضایت کاربران سامانه «گنج» بومی سازی شد. همچنین ارزیابی سطح رضایت کاربران به کمک پرسشنامه مبتنی بر ایکوال صورت گرفت. نتایج تحلیل داده های 156 پرسش نامه گردآوری شده، نشان می دهند که کاربردپذیری، اطلاعات و تعامل سرویس به ترتیب بعنوان عوامل اصلی رضایت کاربران از سامانه «گنج» هستند. در بُعد کاربردپذیری، میزان آسانی کار با «گنج» در بالاترین اولویت قرار دارد. به همین ترتیب راحتی تعامل با سامانه و جذابیت ظاهری سامانه بعنوان عوامل اصلی معرفی شدند.
بررسی رابطه مدیریت دانش با عملکرد شغلی و نوآوری باز کارکنان شرکت برق منطقه ای غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه مدیریت دانش با عملکرد شغلی و نوآوری باز کارکنان شرکت برق منطقه ای غرب انجام شده است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری 220 نفر از کارکنان رسمی شاغل در شرکت منطقه ای غرب در شهر کرمانشاه بود. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل تی دو نمونه ای مستقل و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده گویای آن است که: 1. مدیریت دانش بر عملکرد شغلی و مؤلفه های آن (عملکرد رفتاری و عملکرد زمینه ای) و بر نوآوری باز و مؤلفه های آن (اکتشاف و بهره برداری) تأثیر مثبت و معناداری دارد. بین مدیریت دانش با عملکرد شغلی و نوآوری باز کارکنان شرکت برق منطقه ای غرب به تفکیک جنسیت تفاوت وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش می تواند مدیران را در طراحی برنامه های مدیریت دانش به منظور دستیابی به عملکرد شغلی بهتر، نوآوری باز بیشتر و برخورداری از مزیت رقابتی پایدار و توسعه پایدار یاری دهد.
چارچوبی مفهومی برای بکارگیری فناوری اینترنت اشیاء در کتابخانه های دیجیتال: مروری نظام مند نوشته ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتابخانه های دیجیتال در راستای اشاعه خدمات و ارائه ی اطلاعات دیجیتال با سرعت بالا و صرفه اقتصادی برای استفاده یک جامعه یا مجموعه ای از جوامع به امر انتخاب، سازماندهی و تسهیل دسترسی به منابع اطلاعاتی می پردازند و فرآیند تفسیر، توزیع، حفاظت از یکپارچگی اطلاعات دیجیتالی، کنترل اطلاعات و نیز اطمینان از وجود مجموعه ای از آثار دیجیتال در مدت زمان طولانی را مورد توجه قرار می دهند. این مطالعه در تلاش است تا چارچوبی مفهومی برای بکارگیری فناوری اینترنت اشیاء در خدمات کتابخانه های دیجیتال پیشنهاد کند. به این منظور، با روش مرور نظام مند، پس از جستجوی پایگاه های اطلاعاتی از 2010 تا 2018، 1149 رکورد در زمینه بکارگیری اینترنت اشیاء در کتابخانه های دیجیتال شناسایی شدند. پس رکوردهای تکراری و تحلیل ژرف تر، 128 رکورد اطلاعاتی از مقالات بانک های اطلاعاتی و مقالات کنگره ها انتخاب گردید و در نهایت پس از ارزیابی کیفی با استفاده از سیاهه وارسی، 48 رکورد اطلاعاتی برای مطالعه متن کامل انتخاب گردید. یافته های پژوهش نشان می دهند که شش مولفه اصلی (تجهیزات سخت افزاری، امکانات نرم افزاری، زیرساخت های شبکه ای و مخابراتی، استانداردهای مورد نیاز، مسائل امنیتی و حریم خصوصی و ویژگی ها و خصوصیات منابع انسانی) به همراه 114 گویه در بکارگیری اینترنت اشیاء در کتابخانه های دیجیتال مؤثر هستند. این چارچوب می تواند به جامعه اطلاعاتی در امر تحقیق، توسعه، اجراء و بهبود برنامه های ارائه ی خدمات کتابخانه های دیجیتال در بستر اینترنت اشیاء کمک نماید.