درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۲٬۰۲۳ مورد.
۱۱۲۲.

مؤلفه های روایت در سه شعر بلند «اخوان ثالث»با تأکید بر دیدگاه «ژرار ژنت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت ژرار ژنت شعر روایی سه شعر بلند اخوان ثالث

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۷ تعداد دانلود : ۱۴۸۱
«روایت شناسی» دانشی جدید و نتیجه انقلاب ساختارگرایی در عرصه داستان است. در تحلیل ساختارگرایانه «روایت»، سازوکارهای درونی متن ادبی بررسی می گردند؛ تا واحدهای ساختاری بنیادین کشف شوند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی ساختار «روایت» در سه شعر بلند رواییِ «مهدی اخوان ثالث»: «قصه شهر سنگستان»، «اژدها عفریته ای منحوس» و «خوان هشتم» است. در این مقاله تلاش گردیده است، تا بر اساس دیدگاه «ژرار ژنت» به بررسی مؤلفه های روایی؛ یعنی «زمان دستوری»، «وجه» و «صدا» پرداخته شود و بر آن است تا یکی از جنبه های تحولِ منظومه های رواییِ معاصر برشمرده شود. نتیجه این بررسی نشان می دهد: «اخوان» در سرودن اشعار رواییِ خود، از ظرفیت های«روایت» و «روایت گری» بهترین استفاده را نموده است. روایت های او به شکل لحظه ای و خطی بیان نشده؛ بلکه اغلب با «رجوع به گذشته» شکل گرفته اند. وی از «شتاب مثبت» و «ثابت» بهره می برد. بسامد حاکم بر این سه منظومه، «بسامد مفرد» است. افعال و کنش های هر سه اثر روایی، در زمان گذشته روی داده است. «فاصله» در دو منظومه اخوان، چشمگیر است؛ زیرا راویان آن ها «داخل در روایت خود» هستند.
۱۱۲۳.

کاوشی در ساختار زبانی و محتوایی سرودهای ملّی (مطالعه ای تطبیقی کشورهای آسیایی و پنج عضو دائم شورای امنیت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه یافتگی سرود ملی تحلیل (انتقادی) گفتمان دال مرکزی قطبیت ما-آن ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۷ تعداد دانلود : ۸۶۴
سرودهای ملّی به عنوان متونی برساخته و نمادین از رویکردها و کانون های توجّه کشورها همواره قابل تأمل و بررسی بوده و هستند. این تحقیق برآن است تا به سرود ملّی از منظر زبانشناختی در چارچوب تحلیل انتقادی گفتمان و نظریه ی گفتمان (تلفیقی از ابزارهای رویکرد ون دایک و نظریه ی لاکلاوموف) بپردازد. در این پژوهش می کوشیم به پرسش های زیر پاسخ دهیم : دال های مرکزی سرود ملّی هر کشور چیست؟ شباهت ها و تفاوت های ساختارهای زبانی در سرودهای ملّی این کشورها کدامند؟ به این منظور ترجمه ی فارسی سرودهای ملّی 48 کشور آسیایی و نیز 5 کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحّد بررسی می شود. در این تحلیل از سرودهای ملّی کشورهای آسیایی، 62 دال مرکزی که مورد توجّه همه ی ملّت هاست استخراج شد. ساختارهای زبانی این بررسی نشان می دهد که استفاده از زمان حال(%97) به طور معناداری بیشتر از دو زمان آینده(%65) و گذشته(%59) است. 12 کشور آسیایی (%25) در سرودهای ملّی شان بر تقابل و قطبیت «ما» در مقابل «آن ها» تأکید ویژه دارند و 36 کشور باقیمانده (%75) فقط از خود می گویند و قائل به غیریتی در مقابل آن نیستند. فراوانی واژه های ایجابی در (%93) بیشتر از واژه های سلبی است. کاربرد واژه های سلبی در کشورهای توسعه یافته بسیار کمتر از سایر کشورهاست. از میان اعضای دائم شورای امنیت، سرود ملّی کشور روسیه از بیشترین شباهت های زبانی با سایر سرودهای کشورهای آسیایی برخوردار است و بیشترین واگرایی را از سرود سایر اعضای شورای امنیت داراست.
۱۱۲۵.

الزمن الروائی فی روایة ""رماد الشرق"" لواسینی الأعرج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الروایة الزمن الروائی واسینی الأعرج رماد الشرق

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۴۶۴ تعداد دانلود : ۳۷۲۳
یعد الزمن أحد المکونات الأساسیة فی الخطاب الروائی ویسهم فی تشیید النص فنیاً وجمالیاً. وحظیت دراسة الزمن الروائی باهتمام النقاد والدارسین منذ دراسات الشکلانیین الروس. ولم یعد الزمن فی الروایة العربیة الحدیثة قائماً على التسلسل المنطقی والتعاقبی کالروایة الکلاسیکیة بل اتجهت الروایة إلى انحراف السیر الزمنی ولا یخضع بناء الحدث الروائی لمنطق السببیة، لهذا نرى أنه یقوم الروائیون الجدد بتحول الزمن الروائی فی أعمالهم الأدبیة. وواسینی الأعرج واحد من هولاء الروائیین، ولعبة الحرکة بین زمن الحکایة وزمن الخطاب فی روایاته تؤدی إلى تکسیر مسار الزمن الخطی وتحرک عمله الروائی. یعتمد هذا البحث على المنهج الوصفی- التحلیلی ویستفید من آراء جیرار جنیت لدراسة الزمن الروائی فی روایة ""رماد الشرق"" للروائی الجزائری ""واسینی الأعرج"" وهی روایة فی الجزئین: ""خریف نیویورک الأخیر"" و""الذئب الذی نبت فی البراری"". وتهدف الدراسة إلى کشف خصوصیة الزمن الروائی عند الکاتب فی هذه الروایة وتبیین کیفیة الابداع فی هذا المکون. ومن النتائج التی وصلت الیها الدراسة هی: یتم عدم التطابق بین نظام السرد ونظام القصة عن طریق الاسترجاع والاستباق وهذا یحدث المفارقات الزمانیة فی الروایة خاصةً تقنیة الاسترجاع تکاد تشکل ظاهرة غالبة فی الروایة وکثیراً ما یسترجع الراوی أحداث الماضی مؤکداً أن معطیات الماضی کانت سبباً فی مشاکل الحاضر. وبما أن روایة ""رماد الشرق"" تغطی فترة زمنیة طویلة للسرد لهذا یوظف الروائی تقنیات مختلفة لابطاء السرد وتسریع السرد أی لایجاد التنویع فی الایقاع الزمنی فی الوهلة الأولى ثم کسر رتابة النص.
۱۱۲۶.

تحلیل گفتمان انتقادی شعر دفاع مقدّس برای کودکان از منظر رهیافت ون لیون (2008 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنگ هویت ملی ادبیات کودک و نوجوان تحلیل انتقادی گفتمان شعر دفاع مقدس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر شعر پس از انقلاب انقلاب و دفاع مقدس
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
تعداد بازدید : ۱۴۶۴ تعداد دانلود : ۹۵۹
این تحقیق به بررسی مؤلّفه های گفتمان مدار موجود در اشعار دفاع مقدّس برای کودک و نوجوان پرداخته و سعی در بیان این مطلب دارد که تا چه حدّ و به چه منظور شاعران کودک در اشعار خویش از این مؤلّفه ها استفاده کرده اند و با پوشیدگی سخن می گویند. همچنین این تحقیق به بررسی تغییر نگرش شاعران نسبت به مسئلة جنگ و چگونگی بازنمایی آن در شعر کودک پرداخته است.بر این اساس، 6 کتاب از 3 شاعر انتخاب و بررسی شد. تعداد ساختارهای گفتمان مدار موجود در اشعار با اندکی تعدیل بر اساس الگوی ون لیون (2008م.) مشخّص شد. در ادامه برای بررسی نگرش و مفهوم هویّت ملّی از الگوی پیشنهادی این تحقیق استفاده گردید. بر این اساس، مشخّص شد که در اشعار مخصوص کودک و نوجوان نیز از مؤلّفه های گفتمان مدار استفاده می شود و بسامد مؤلّفه های ادبی در آنها بیشتر است. شاعران برای انتقال مفهوم مثبتی از هویّت ملّی از مؤلّفه های ادبی بهره می جویند. همچنین شاعران کودک و نوجوان از سال های اوّلیّه پس از جنگ تا دورة کنونی با روندی تغییرپذیر در نگرش، نسبت به این مسئله شعر سروده اند. این تغییرپذیری در گفتمان و سبک اشعار مشهود است. در بُعد نگرش به جنگ و ارزشگذاری شاعران، روندی فراملّی و انسان شناسانه را دنبال کرده اند و این نگرش با توجّه به نسل آثار شاعران مورد بررسی در دهة دوم پس از جنگ بیشتر شده است. در شعر دفاع مقدّس، هویّت ملّی مسئله ای بسیار مهمّ است که به کرّات بروز می کند و شاعران آگاهانه یا ناخودآگاه به آن می پردازند. ادبیّات کودک و نوجوان حیطه ای بسیار منعطف است که در صورت تحقیقات بیشتر روی آن در موارد لزوم قابل تعدیل و بازخوانی است.
۱۱۳۰.

تبلورشیطان اسطوره ای در ملکوت بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۱ تعداد دانلود : ۷۰۵۹
«شیطان» همواره در قصه ها،داستان ها،اسطوره هاوادیان نماد کامل شر در مقابل خیر است و در آفرینش آثار ادبی گذشته و حال سهم بسزایی داشته است. این نماد در ادبیات داستانی معاصر نیز در چند رمان و داستان معروف تبلور یافته است؛ از جمله شخصیت اصلی داستان بلند ملکوت اثر بهرام صادقی، مبتنی بر این نماد پرداخته شده است. اعمال دکتر حاتم و شخصیت پلید او در این داستان، به وضوح ویژگی های برجسته شیطان را نمودار ساخته است. در این گفتار،شخصیت دکتر حاتم براساس این ویژگی ها از منظر اسطوره و تا حدودی از نظرگاه دینی و ادبی تحلیل و در پایان به دلایل کاربرد این اسطوره و دیگر اسطوره هادرداستان باتوجه به ذهنیت نویسنده اشاره شده است.
۱۱۳۱.

نگاهی به ردّ پای روان تحلیلگری در غزلیّات سعدی با تأکید بر آنیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنیما یونگ سعدی روان تحلیل گری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۹ تعداد دانلود : ۷۹۱
ادبیّات و شعر یکی از اصیل ترین نمودهای تمدّن بشر و در عین حال عرصه بروز لایه های عمیق ناهشیاری اوست که همواره به بهانه های مختلف حضور خود را به آگاهی و هشیاری بشر یاد آوری کرده و در گستره های مختلف رخ نمایانده است. از جمله این عرصه ها که هرگز نمی توان بدون نظر داشتن به این لایه های عمیق ناهشیاری، درباره آن سخن گفت؛ هنر و جهان شاعرانه است. در دیدگاه های ملهم از روان تحلیلگری، هنر و هر آنچه که در این گستره گنجانیده می شود، نظیر ادبیّات، شعر و نقاشی، نمایانگر ناهشیاری خالق آن یعنی هنرمند است. وسعت این ناهشیاری که گاه می تواند تمامی گذشته تاریخی و به میراث رسیده هنرمند را در برگیرد، آنچنان غنی است که سبب زایش مضامینی استوار و یکسان در گستره شعر و ادبیات و هنر در فرهنگ های مختلف می شود. موضوع اصلی مقاله کنونی، پرداختن به آنیما یا روان زنانه خفته در اعماق ناهشیارانه مرد است. از آنجا که آنیما عنصری ناهشیار است، حضور آن در فراورده هایی که بنابر نظر روان تحلیلگری به ناهشیاری فرد وابسته تر هستند، نظیر نوشته های ادبی و شعر، پررنگ تر است. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی جایگاه آنیما در غزلیّات سعدی می پردازد تا نشانه های این کهن الگو با مدد از نمادهای روان تحلیلگری و روان شناختی آشکار شود. در نهایت با مدد از شواهد شعری در غزل های سعدی به شباهت های معشوق در شعر سعدی و مفهوم آنیما در گستره نظریه یونگ پرداخته شده و بر این نکته تأکید می شود که مضامین اشعار سعدی با مفهوم آنیما، ارتباطی انکارناپذیر دارند.
۱۱۳۲.

بررسی تطبیقی اندیشه های نقدی قدامه بن جعفر، ارسطو و افلاطون (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین آراء نقدیة لقدامة بن جعفر، أرسطو و أفلاطون)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون ارسطو نقد ادبی قدامة بن جعفر عصر عباسی قدامه بن جعفر النقد الأدبی العصر العباسی أرسطو أفلاطون

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی
تعداد بازدید : ۱۴۵۹ تعداد دانلود : ۶۹۰
سیر نقد یونانیان، شکوفایی علمی عظیمی را میان منتقدان عرب عصر عباسیان به سبب شیوع کارهای ترجمه و نقل تمامی آثار عملی باقیمانده از آثار یونانیان که محفوظ مانده بودند، به ویژه کتاب شعر و سخنوری، موجب شد. کمترین شکی وجود ندارد که اعراب این دو کتاب را می شناختند و از محتویات آنها ــ که آرا و نظریات ارسطو را درباب شعر یونانی و سخنوری یونانی دربر می گرفت ــ آگاهی داشتند. به نظر می رسد که ادبیات عرب به خصوص در دوره عباسیان، تحت تاثیر یونانیان، به ویژه در فلسفه و منطق، باعث ایجاد بعضی جهت گیری های فکری در زندگی عقلی اعراب شد، که در شکوفایی علم کلام نزد اعراب و نیز پیدایش فلسفه اسلامی سهیم بود. بر همین اساس، به طور حتم، عرصه ادبیات عرب در محاصره تاثیر فرهنگی ای قرار داشت که در محیط های فکر عربی و اسلامی رواج یافته بود و آن فرهنگی بود که تنها به آثار فکری عربی یا اسلامی اکتفا نمی کرد، بلکه تمامی آنچه اعراب از آثار یونانیان و دیگران به دست آورده بودند را دربر می گرفت و این گونه بود که ادبیات عرب توانست حیات فکری جدیدی را به تصویر بکشد. قدامه بن جعفر یکی از منتقدان برجسته عصر عباسی اول است که در افکار نقادانه خود از اندیشه های ارسطو، افلاطون و نیز نقادان دیگر عصر خویش بهره برده است. در مقاله حاضر، اندیشه های مهمی که باعث شد بسیاری از علمای بزرگ بلاغت بعد از وی از او تبعیت کنند، بررسی می شود.چکیده عربی:إن العصر العباسی عرف بعصر الترجمات حیث شهد هذا العصر ترجمة کتب نقدیة من الیونانیة إلی العربیة إلی جانب الترجمات فی باقی العلوم؛ وکان للترجمات النقدیة سیما کتابی الشعر والخطابة أثر عظیم علی الانفتاح النقدی بین النقاد العرب فی ذلک العصر. ولا شک أن العرب کان یعرف هذین الکتابین الذی یضمان آراء أرسطو حول الشعر الیونانی وخطابتها کما أن العرب کانوا علی علم بمضامین الکتابین. ویبدو أن أدباء العرب اتجهوا اتجاهات خاصة فی حیاتهم العقلیة بعد تأثرهم بالیونانیین فی العصر العباسی وکانت لهذه الاتجاهات نتیجة إیجابیة فی تطور علم الکلام وظهور الفلسفة الإسلامیة.یعتبر قدامة بن جعفر أحد المنتقدین الکبار فی العصر العباسی الأول وتأثر فی عقائده النقدیة بآراء أرسطو، وأفلاطون، وباقی النقاد الذین عاصروه. یدرس هذا المقال بعض آراء قدامة الرئیسة التی أدت إلی تقفی أثره من قبل العلماء الذین جاؤوا بعده.
۱۱۳۴.

فرجام گریزی در داستان و فراداستان بر اساس نظریة توماشفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراداستان توماشفسکی دگرگونی روایی دگرگونی صفر فرجام گریزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۱۹
هدف از نگارش مقالة حاضر بررسی سه داستان فرجام گریز معاصر ایرانی بر اساس نظریة توماشفسکی، نظریه پرداز و نویسندة روس، در سکانس های روایی است. موضوع اصلی این مقاله پرداختن به دگرگونی در پایان بندی داستان های «حضور» و «پلکان» از ابوتراب خسروی و «مرا بفرستید به تونل» اثر بیژن نجدی است. تبیین میزان توانمندی و موفقیت داستان پردازان معاصر ایرانی و تطبیق داستان ِ آن ها بر اساس نظریه های گوناگون ضرورت این بررسی را ایجاب کرده است. شایان ذکر است که این پژوهش به روش تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا، طرح مکانیسم دگرگونی روایی، در سه داستان کوتاه نام برده انجام گرفته است. بررسی داستان ها نشان می دهد که در این آثار هر دو نویسنده با این شیوة نگارش نه تنها در پی پیرنگ کاملی نیستند، بلکه با ساختاری چندلایه و استعاری سعی دارند نشان دهند که از یک داستان نمی توان به یک معنا و پیام واحد بی چون وچرا دست یافت و برای رسیدن از موقعیت ابتدایی به موقعیت پایانیْ فقط گذشت زمان کافی نیست ، بلکه برای ساخت داستان دستِ کم، وجود یک اقدام برای دگرگونی داده های اولیه در طول فرایند داستان الزامی است.
۱۱۳۵.

آشنایی زدایی وزنی در قصیده های ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عروض وزن دیوان ناصرخسرو سبک آشنایی زدایی بحور نامطبوع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۵ تعداد دانلود : ۸۳۵
این پژوهش کوششی است صورت گرایانه که در آن دو هدف اصلی دنبال شده است؛ نخست پاسخ دادن به این پرسش که ماهیت فرایند آشنایی زدایی چیست و آشنایی زدایی وزنی چگونه روی می دهد. دوم نشان دادن اینکه در شعر ناصرخسرو ویژگی عروضی ای هست که می توان آن را نمونة برجسته ای از آشنایی زدایی وزنی به شمار آورد. به این منظور هفت وزن نامأنوس در دیوان وی یافته شد که به دلیل تفاوت ساختاری به دو دستة یک و شش تایی بخش شدند. شش وزن دستة دوم که پرداختن بدان هدف اصلی این جستار است در یک ویژگی عروضی مشترک اند و آن اینکه امتداد زنجیرة هجایی آن ها با وزن های رایج و هم خانوادة هریک متفاوت است. راز آشنایی زدایی وزنی برخی قصیده های ناصرخسرو را باید در همین ویژگی عروضی جست.
۱۱۳۶.

نقد رمان «عصفور من الشرق» از نگاه جامعه شناسی مکتب فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی بحران رمان مکتب فرانکفورت سرمایه داری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۴۵۷ تعداد دانلود : ۷۳۵
موضوع اجتماعی «انتقاد» در جامعه شناسی ادبیات با ظهور مکتب فرانکفورت، شکلی منسجم تر و علمی تر یافته است. رمان «عصفور من الشرق» که مبتنی بر واقع گرایی انتقادی است، با انعکاس هدفمند شرایط جامعه و با انگیزه هشدار نسبت به تغییرات جهان و همچنین ورود «سرمایه داری» نگاشته شده است. هدف از پژوهش فوق تبیین رویکرد نویسنده متعهد، «توفیق الحکیم»، در برابر تحولات جامعه است؛ از اینرو چگونگی تبیین دغدغه های نویسنده نسبت به تغییرات پیشروی جامعه و همین طور نحوه پردازش این دغدغه ها با به کارگیری شگردهای داستان نویسی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این جستار از روش های توصیفی و تحلیلی مبتنی بر ماده گرایی تاریخی و روان شناسی بهره برد ه ایم. دستاورد این پژوهش بیانگر آن است که توفیق الحکیم با به کارگیری عناصر رمان نویسی توانسته است بحران های ناشی از سرمایه داری را پیش بینی نموده و راه برون رفت از آن را بازگشت به هویت اصیل شرقی معرفی نماید.
۱۱۳۷.

از «همانندسازی» تا «فردیت»؛ چالش «خود» شدن در اشعار نسیمی با تکیه بر نقد روانکاوانه کهن الگوی انسان کامل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان کامل ناخودآگاه جمعی خود نسیمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۶ تعداد دانلود : ۷۳۳
برخی الگوهای رفتاری عاطفی و فکری که به صورت ارثی در تمامی انسان ها به ودیعه گذاشته شده و یونگ تحت عنوان کهن الگو از آن یاد نموده، در روند رشد شخصیتی انسان تاثیر به سزایی دارند. این تصاویر ازلی، از «ناخودآگاه جمعی» سرچشمه می گیرند و از آنجا که شعر عرفانی نیز دستاورد الهام شاعر از این لایه روان است، کهن الگوهای زیادی در آن تجلی می یابند. انگاره «انسان کامل» از جمله این کهن الگوهاست که ظهور آن در شعر عرفانی، بیانگر چالش شاعر برای خودشکوفایی و رسیدن به «خود» است. جستار کنونی با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مکتب روانشناسی تحلیلى ""یونگ""، بر آن است تا شخصیت ""عمادالدین نسیمی"" را با توجه به انگاره «انسان کامل» در اشعار عرفانی اش، نقد روانشناختی نماید. این کهن الگو در نتیجه «فرافکنی»، در قالب شخصیت های مختلفی مثل پیامبر(ص)، فضل الله نعیمی و... در شعر این شاعر تجلی یافته است. ظهور این انگاره در شعر ""نسیمی""، کارکرد خاصی دارد و هدف آن رساندن شاعر به «خود»، پس از طى مراحل «همانند سازى»، «تورم روانی»، «فرافکنی» و «فردیت» است.
۱۱۳۸.

دراسه نقدیه فی توظیف الاسترجاعات فی قصه النبی یوسف(ع) (دراسه على أساس نموذج جیرار جینت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوره یوسف زمن الروایه جیرار جینت الترتیب الاسترجاع

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۴۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۱۸
عنصر الزمان هو الحجر الأساس فی الحیاه عامه وفی الحیاه الأدبیه خاصه ولطالما شغلت هذه القضیه أذهان الباحثین. ومن ثمّ فالروایه هی الزاخره بالأحداث والأفعال وهما عنصران لاینفصلان عن الزمن الروائی. فهنالک نقاشات قامت لتشید بجانب من جوانب هذا العنصر الحاسم. ومن الذین شمّروا عن سواعدهم لینالوا حظاً فی هذا المیدان هو جیرار جینت الذی اقترح نموذجاً لتحلیل الزمن الروائی فی کتابه «خطاب الحکایه» ومقترحه قام على أکتاف ثلاثه عناصر؛ هی: الترتیب، الاستمرار، والتواتر. تقنیه الترتیب تقوم بدراسه الاسترجاعات والاستباقات فی النص السردی. والاسترجاعات هی الرجوع إلى الحادث الماضوی وإعادته لأهداف خاصه. استهدفت المقاله تبیین فاعلیه الاسترجاعات ومدى تأثیرها فی قصه یوسف النبی(ع) فی القرآن الکریم وبعد مقدمه فی تبین الترتیب الزمنی وأنواع الاسترجاعات درست المقاله توظیف الاسترجاعات فی القصه واختارت المنهج الوصفی التحلیلی أساساً للدراسه. وصلت المقاله أخیراً إلى أنّ الاسترجاعات المتواجده فی قصه النبی یوسف(ع) فی القرآن الکریم تؤدی إلى انسجام هذه القصه وتواشجها والاسترجاعات الداخلیه هی من أکثر أنواع الاسترجاعات تواتراً فی قصه یوسف النبی(ع) وهذا الأمر لعب دوراً هاماً فی تکوین السرد العنقودی لهذه الحکایه حیث إنّها تتمحور حول بؤره رئیسه هی رؤیا یوسف(ع) التی تبدأ من عهد الطفوله إلى أن تنتهی القصه بتأویلها فی المشهد الأخیر. المشهد الرابع هو أکثر المشاهد دینامیه وانفعالاً فی قصه یوسف النبی(ع) کما أنّه أوسع مجالاً قیاساً بالمشاهد الأخرى، والاسترجاعات فی هذا المشهد تبرز أشد البروز وتسهم إسهاماً کبیراً فی انفکاک العقد النهائیه للحکایه، حیث لا یمکن التغاضی عن دورها الجلی.
۱۱۴۰.

سفرهای آیینی اسفندیار در شاهنامه

کلیدواژه‌ها: رستم قهرمان تولد دوباره اسفندیار فرایند فردانیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۲
«فرایند فردیت» با مرکزیت حجم قابل توجهی از کهن الگوهای یونگی، یگانگی دو لایة محوری از روان- خوداگاهی و ناخوداگاهی- را درقالب اعمالی نمادین و در طی سفری آیینی برای قهرمان میسر می سازد. در حقیقت، گذر از رویه های مختلف «سایه» و تلاش برای تعدیل نیروی بازدارندة آن، که ریشه در ویژگی های روانی منفی قهرمان دارد، او را در مرحله ای نوین به دیدار «آنیما» مشرّف می سازد. بدین ترتیب، قهرمان با شناخت سویة مادینة روان خود، قابلیت چشمگیری در شناخت «پیر خردمند» که همان حقیقت مانای وجود اوست، پیدا می کند. شناخت جایگاه این پیر که خود یکی از کهن ترین سنخ های باستانی روان آدمی است و نیز عمل کردن به فرامین او، مسیر فردانیت قهرمان را به نتیجه ای می رساند که از ویژگی های روان شناختی مهمی برخوردار است. «تولد دوباره» که در حوزة نمادشناسی آیینی همان شناخت «خویشتن» و یگانگی با آن است، زندگی روانی قهرمان را در الگویی مشخص و پیش برنده به هدف غایی خود می رساند. در واکاوی روایت زندگی اسفندیار که خود یکی از شخصیت های محوری شاهنامة فردوسی است، با گذر از روساخت حماسی داستان می توان به ژرف ساختی روان شناختی دست یافت که گویای سیر قهرمان برای رسیدن به هدفی خاص از منظر فرایند شناخت خویشتن، یعنی سفر برای کشف فردانیت است. به این ترتیب، وی با گذر از «هفت خوان» که هفت مرحلة گذر از سایه تلقی می شود، به نجات خواهران از بند ارجاسب تورانی و نابودی او نایل شده و با موفقیت در چنین مراحلی، در سفر بعدی آمادگی مواجهه با رستم را به عنوان پیر خرد پیدا می کند. او در مراحل پایانی فرایند فردانیت خویش و با از دست دادن چشمان ظاهر، حقانیت پیر خردمند را دریافته و با مرگی آیینی، تولدی دوباره می یابد. نوزایی اسفندیار با سپردن فرزند خود، بهمن، به دست رستم جنبه های نمادین و آیینی خاصی دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان