فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۵۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظام ترجمه ماشینی فعالیتی چند بعدی است، که در چند حیطه مبتنی بر ابتکار عمل و قدرت حل مساله است. در این مهارت از برخی دانش های بین رشته ای نیز استفاده فراوانی می شود. ترفندهای هوش مصنوعی با بکارگیری اصول ریاضی، آمار و منطق، قالب مناسبی از زبان را که مناسب برنامه نویسی و انتقال به ماشین است، فراهم می آورد. در کشور ما این فعالیت دیر شروع شد و اکنون نیز دارای حرکت منسجمی نیست، برای پیشرفت در حیطه ترجمه ماشینی نیازمند احاطه در سه زمینه مختلف است: 1- داده پردازی، توصیف و ساختن مدل های مناسب زبان برای کاربرد هوشمند 2- ساخت و استفاده از نرم افزارهای مربوط به این کار 3- به کارگرفتن فناوری مرتبط. در این مقاله با لحاظ قرار دادن تفکیک این سه زمینه، برخی ابعاد زبان شناختی نظام ترجمه ماشینی، براساس محور قراردادن روش های تجربه شده در روسیه تبیین می گردد. همچنین به واسطه ارتباط تنگاتنگ ترجمه ماشینی با هوش مصنوعی و برنامه نویسی، برخی اطلاعات کلی این علوم، در موارد مرتبط ارایه می شود.
نگاهی شناختی به مفهوم سببیت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی مفهوم سببی سازی در انگاره زبانشناسی شناختی (به طور خاص دستور شناختی) می پردازد. مفهوم سببیسازی نقش مهمی در شکل دهی تجربیات انسان ایفاء می نماید، به گونه ای که می توان آن را عضو جدایی ناپذیر شناخت بشر قلمداد نمود و یا بنابر اظهار لیکاف مفهومی دانست که در اندیشه هر انسانی وجود دارد. این مقاله از سویی مفهوم سببیت در زبان فارسی را در قالب دستورشناختی بررسی می کند و از دیگر سوی به بررسی میزان تعامل و ارتباط تحلیل شناختی سببیت با تبیین صورتگرایان می پردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد سببی سازی جزء جهانیهای ذهن انسان بوده و غالباً در دستور تمامی زبانها متجلی می شود. قائل شدن به مفهوم سببی سازی به عنوان نظامی جهانی ـ شناختی ویژگیهای مشترک فراوانی در میان زبانها نشان می دهد. آنچه که در رویکرد شناختی بیش از هرچیز خودنمایی می کند طریقه تفکر، تجربیات، نگرشها، هنجارهای فرهنگی و اجتماعی و در حقیقت شناخت بشر از محیط پیرامونش است که برداشتهای متفاوتی را از رویدادی واحد سبب می-شود. همین مهم سببی سازی را همان طور که دیوید لی ادعا می کند وابسته به فرایند انطباق در زبان می داند. دیگر اینکه اصولاً تحلیل شناختیون در بررسی سببی ها مکمل تبیین صورتگرایان است و نیز درک و تحلیل سببی ها حاصل عوامل معنایی و عملکردهای کلی ذهن بشر است. به واقع رویکرد شناختی از آنجا که موقعیت های جهان خارج را بدون توسل به ویژگی های عینی و تعریف شده آنها تعبیر و تفسیر می کند راه حلی نسبتاً ساده به مشکلاتی همچون ناکارآمدی های دستور حالت ارائه می دهد.
بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «سفر به خیر» شفیعی کدکنی با رویکرد نشانه- معنا شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «سفر به خیر» از شفیعی کدکنی می پردازد. دیدگاه گفتمانی با رویکرد نشانه- معنا شناختی، تولیدات زبانی را تابع فرآیندی پیچیده می داند که عوامل نشانه-معنایی بسیار در آن دخیل اند. آنچه دارای اهمیت است، نوعی موضع گفتمانی است که به دلیل پویایی، ما را با نوعی جهت گیری گفتمانی، بسط روابط و تعامل بین نیروهای همسو یا نا همسو مواجه می سازد. گفتمان ادبی، جریانی سیال است که تعامل دو گونة شناختی و عاطفی در آن سبب تولید معنا می شود که عدم قطعیت معنا و سیر تکاملی آن مدیون فرآیند تنشی گفتمان است. این شکل گیری تابع نوعی حضور نشانه- معنا شناختی است. هدف ما در این مقاله، بررسی شعر «سفر به خیر» از نظر ساز و کار تولید و دریافت معنا با تکیه بر شرایط پیوستار و گسست گفتمانی و تأثیر گذاری آن در درک مفهوم شعر است. از طرفی فضای تنشی، محلی برای بروز احساسات در گفتمان است. بدین جهت ما رویکردهایی چون «روند شکل گیری معنا»، «شاخص ها»، «انفصال و اتصال گفتمانی»، «تأثیر افعال»، «دورنما سازی» و «گونة القا» را برای نشان دادن عمق عاطفه در شعر بررسی کرده ایم. بدین ترتیب گونه های تقابلیِ شناخته شده و دخیل در تولید معنا، به گونه هایی سیال و ناپایدار تغییر می یابند. استفاده از این نشانه- معناها باعث افزایش عاطفه در کلام، دست یابی زبان به ناممکن ترین زمان ها و مکان ها و درنتیجه، اثرگذاری بیشتر بر خواننده می شود.
این پژوهش به شیوة کتابخانه ای و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است و براساس نتایج به دست آمده می توان گفت غلبة فضای گفتمانی عاطفی در شعر ذکرشدة شفیعی کدکنی بسیار بارز است.
شناخت اجتماعی و زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاملات اجتماعی مستلزم درک انسانها از حالات ذهنی (نیت، تمایل و باور) یکدیگر است. توانایی نسبت دادن حالات ذهنی به رفتار مشاهده شده، توانایی «تئوری ذهن» خوانده می شود که باعث فهم و پیش بینی رفتار در یک تعامل اجتماعی می گردد. در ادامه مباحث مربوط به چگونگی رابطه تفکر و زبان، موضوع چگونگی تحولات تئوری ذهن، و نیز نقشی که زبان در این تحولات ایفا می کند مورد توجه پژوهشگران در روانشناسی تحولی بوده است. در ارتباط با چگونگی تعامل تئوری ذهن و زبان، دیدگاههای مختلفی مطرح گردیده است. بعضی از پژوهشگران در توضیح رابطه زبان و تئوری ذهن، نگرانیهای روش شناختی دارند. این پژوهشگران استدلال می کنند تواناییهای زبانی، در عملکرد کودکان در تکالیف باور کاذب اثر می گذارد. به اعتقاد آنها در بررسی سطح تحول یافتگی استدلال تئوری ذهن، توجه به تواناییهای زبانی کودک ضروری است. گروهی دیگر از پژوهشگران، بر نقش علی زبان در تحول توانایی تئوری ذهن تآکید دارند. در این چارچوب، هرکدام از جنبه های معنایی، نحوی و مکالمه ای مورد بحث قرار می گیرند که چگونه با توانایی تئوری ذهن ارتباط دارند. در این مقاله، تئوریها و پژوهشهایی که به تبیین چگونگی تعاملات تواناییهای زبانی و استدلال تئوری ذهن می پردازند مورد بحث قرار گرفته است.
نحوه پردازش واژه ها در ذهن : مدل دسترسی فعال سازی تعاملی مفهوم بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، نحوه پردازش واژه ها را در ذهن با ارائه یک مدل دسترسی واژگانی نشان می دهد. این مدل دسترسی بر پایه یک شبکه معنایی پیوندی مفهوم بنیاد استوار شده و مکانیسم دسترسی در آن به شیوه پردازشی فعال سازی تعاملی است. در تایید این مدل از آزمونهای تداعی معنایی و تصمیم گیری واژگانی استفاده شده است. یافته های تحقیق به کمک برخی عوامل موثر بر فرآیند دسترسی از قبیل بسامد، درخشندگی معنایی، تکرار درخشندگی و اثر وضعیت واژگانی، عملکرد این مدل را در رفع ابهام واژگانی در مورد واژه های هم نویسه تبیین می کند.
عصب شناسی دو زبانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأویل نشانه شناختی ساختارگرای شعر "زمستان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظرپی یر گیرو، زبان شناس فرانسوى، همه چیز نشانه است و نشانه شناسى که علم نشانه هاست همهء دانایى و تجربهء انسان را در بر مى گیرد. بنابراین بسیارى از حوزه هاى فکر و اندیشه را مى توان در قالب اصول نشانه شناسى بررسى و تحلیل کرد. شعر به لحاظ رمزگان هنرى و پیام زیباشناختى آن، از نظام نشانه اى پیچیده اى برخوردار است. مقالهء حاضر، نگرشى است نشانه شناختى به شعر زیباى "زمستان " اخوان ثالث و بر این اصل استوار است که شاعر ابداع گر نشانه هاست و از طریق نشانه ها و روابط حاکم میان آن ها معنا را به خواننده منتقل مى کند. نوع نشانه هاى به کار رفته در شعر "زمستان "، انسجام ساختارى، روابط هم نشینى و جانشینى بین این نشانه ها و چینش و تلفیق تصاویر شاعرانهء آن، همگى به طرف وحدت شعرى حرکت مى کند و شاعر را قادر مى سازد تا به زیباترین شکل، تجربه حسى و روانى خود را به خواننده القا کند.
جامعه شناسی زبان وتوانش های زبانی فراگیرندگان زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی
حوزههای تخصصی:
فراگیری یک زبان در محیط خارجی که امکان بکارگیری زبان را بسیار کاهش میدهد با مشکلات زیادی مواجه است . به عنوان مدرس زبان های خارجی ملاحظه می نمائیم که دانشجویان این رشته بیشتر وقت خود را صرف حفظ کردن لغات و متون نوشتاری می کنند وکمتر مجالی برای به کارگیری این عناصر زبانی(آموخته های خود)در موقعیت های واقعی پیدا میکنند و این امر باعث می شود که دانشجویان اصل توانش ارتباطی را فراموش کنند و در این زمینه موفق نباشند‘بعبارتی دیگر در کلاس های درس قواعد و هنجارهای فرهنگی اجتماعی حاکم بر زبان کنار گذاشته می شود و صرفأ قواعد گرامری و واژگان و احیانأ تلفظی خاص تدریس می گردد. در این تحقیق سعی بر آن است که برآوردی از موفقیت و توانایی دانشجویان ایرانی را در حوزه توانش ارتباطی بعمل آوریم.
زبان شناسی حقوقی
توصیف و تحلیل چند واژه مؤدبانه و کارکرد آنها در زبان فارسی در چارچوب نظریه ادب براون و لوینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در چارچوب نظریه ادب به توصیف و تحلیل 5 واژه و عبارت پرکاربرد مؤدبانه در زبان فارسی می پردازد. داده-ها از گفتار واقعی افراد از سنین و طبقات اجتماعی مختلف واز طریق مشاهده و یادداشت برداری در بافت های مختلفی چون خیابان، مراکز خرید، دانشگاه، مهمانی و غیره گرد آوری شده اند. قابل ذکر است که واژه ها و عبارات مؤدبانه همیشه به یک معنی نیستند و در بافت های مختلف کارکردهای متفاوتی دارند. نتایج این پژوهش نشان داد که فارسی زبانان گفتار مؤدبانه را فقط برای انجام کنش های تهدید کننده وجهه به کار نمی برند، بلکه آن را جهت حفظ و تقویت وجهه و احترام به دیگران نیز به کار می گیرند؛ لازم به ذکر است که یکی از محدودیت های نظریه براون و لوینسون(1987) این است که ادب را با تلطیف کنش های تهدیدکننده وجهه توصیف می کنند. همچنین نتایج نشان داد که عمده ترین استراتژی زیربنایی واژ ه ها و عبارات مؤدبانه، استراتژی ادب منفی است که افراد بیشتر آن را با بافت های رسمی یا نیمه رسمی به کار می برند.
زبان روسی و فارسی، تأثیر متقابل فرهنگی و زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه به عنوان مهمترین سطح زبانی، بیانگر واقعیت های پیرامون بشر، دنیای درونی وی می باشد و رفتار زبانی را تنظیم می کند. ساختار لغوی زبان ویژگی های ملی و فرهنگی را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کند. واژگان زبان روسی در حال تغییر دائمی هستند. این واژگان در طی چند قرن شکل گرفته اند. روند شکل گیری ساختار لغوی، یک روند طولانی و پیچیده است و با تاریخ پیشرفت ملت روسیه ارتباط تنگاتنگی دارد. زبان فارسی در طی حضور بیش از یک هزار ساله خود، دستخوش تغییرات مختلف آوایی و معنایی گردید. به دلیل برخی شرایط تاریخی و موقعیت های جغرافیایی کشور، زبان فارسی دائماً با بسیاری از زبان های خویشاوند و غیرخویشاوند در تماس بوده است.تعداد قابل توجه ای واژه های قرضی وارد این زبان شده اند که بسیاری از آنها دارای اهمیت و مفاهیم خاصی هستند و در زبان از گستردگی زیادی برخوردارند.
بررسی جامعه شناختی هماهنگی واکه ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر،با استفاده از نمونه برداری طبقه بندی شده تصادفی و پرسشنامه و آزمون تکمیلی کلام ،داده ها راجمع آوری و بااستفاده از روش آماری مجذورخی آنها را تحلیل کرده ایم.به عنوان فرضیه تحقیق حاضر ،لهجه تهرانی از لحاظ استفاه از هماهنگی واکه ای با لهجه های دیگر فارسی(اصفهانی شیرازی ،مشهدی و گویش لری)متفاوت است، به این نتیجه دست یافته ایم که علاوه بر عوامل درون زبانی و زبانشناختی ،عواملی برون زبانی مانند بسامد عنصر زبانی مربوط، اعتبار، در معرض رسانه های گروهی بودن یا نبودی ، اینکه لهجه مربوط به عنوان زبان دوم فرا گرفته شده یانه رسمی یا غیر رسمی بودن بافت هم در استفاده از هماهنگی واکه ای دخالت دارند.براین اساس، نتیجه گرفته شد که واقعیت های زبانی و زبانشناختی ، تاثیرات هستند نه عوامل .
عصب شناسی زبان؛ حوزة مطالعاتی بین رشته ای در زبان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند بین علوم مختلف با یکدیگر به منظور پاسخ به سؤال هایی که یک علم خاص به تنهایی قادر به حل آن نیست، جهان علم را به سمت تولد بین رشته ای ها سوق داده است. در این میان زبان شناسی نیز به عنوان علمی که زبان را که یک پدیدة پیچیده انسانی، شناختی و اجتماعی است، مورد مطالعه قرار می دهد، بی تردید نیازمند بهره گیری از علوم مرتبط دیگر است. توجه بیش از پیش محافل دانشگاهی به حوزه هایی مانند جامعه شناسی زبان، روان شناسی زبان، زبان شناسی رایانه ای، زبان شناسی تربیتی و زبان شناسی قضایی نشان از رونق مطالعات بین رشته ای زبان شناختی در عصر حاضر است. موضوع اصلی عصب شناسی زبان بررسی رابطة «زبان و مغز» است. اینکه زبان چگونه در مغز یاد گرفته، بازنمایی و پردازش می شود از پرسش های اصلی است که عصب شناسی زبان تلاش می کند تا با پاسخ به آن از یک سو دروازه های تحقیقات جدیدی را در عرصة بنیادهای بیولوژیک یادگیری زبان اول و دوم به روی پژوهشگران بگشاید و از سوی دیگر در حل مشکل هزاران بیماری که در سراسر جهان دچار زبان پریشی هستند، نقشی اساسی ایفا کند. با چنین رویکردی، در این مقاله تلاش می شود ابتدا، ضمن مروری بر سیر تحول مطالعات عصب شناسی زبان، دیدگاه های مطرح در باره ارتباط زبان و مغز از آغاز تا کنون مورد بررسی قرار گیرد. سپس زبان پریشی و یادگیری زبان به عنوان دو مبحث اصلی در مطالعات عصب شناسی مطرح می شود تا فهم انضمامی و دقیق تری از این حوزه به دست آید.
جهان من، زبان من
منبع:
کیان ۱۳۷۰ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
زبان و واقعیت ( بازخوانی یک فرضیه )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه که ادوارد ساپیرو بنجامین لی وورف در آثارشان بسیار بدان پرداختند موجب پیدایی سوالات فراوانی شده است . مثلا میان زبان و واقعیت بیرون چه نسبتی حاکم است ؟ آیا زبان است که واقعیت بیرون را برایمان تعیین می کند ؟ آیا شناخت جهان خارج از ذهن تنها از طریق امکاناتی که زبان مادری در اختیارمان می گذارد صورت می پذیرد ؟...
نماد پرنده در آثار شاعران فرانسوی قرن نوزدهم میلادی، با نگاهی به ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان اسطوره ای، جهانی است که نمادهای سازنده آن از بسیاری جهات مشترکند و همواره چهره ای متفاوت از جهان رئالیستی را به تصویر می کشند. البته همین نگرش شگفت انگیز به جهان پیرامون، موجب غنای ادبیات می گردد و اشتراکات جهان استعاری نمادها، سبب سهولت پژوهش در آثار نویسندگان و شاعران نامدار با رویکردی تطبیقی می شود. آنچه در این مقاله مورد توجه نگارنده قرار گرفته، پژوهش در اشعار برجسته نویسندگان شهیر فرانسوی در عصر طلایی رمانتیسم، یعنی در سده نوزدهم میلادی است، که در آن به بازسازی نماد پرنده پرداخته اند. در این زمینه، توجه نگارنده به اشعار ارزشمند ادب پارسی، در جهت غنابخشی به مفاهیم عمیق استعاری نماد پرنده، گامی برای شناخت اشتراکات و تفاوت های موجود در عرصه ادب فرانسه و فارسی است.
تأثیر جنسیت بر درک نوای عاطفی گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مغز زنان و مردان از نظر ساختار و عملکرد با یکدیگر متفاوت است. هدف از این مطالعه، بررسی تفاوت دو جنس در درک نوای عاطفی گفتار است. این مطالعه به صورت مقطعی- مقایسه ای بر روی 50 نفر در دو گروه مرد و زن صورت گرفت. پاسخ هر یک از گروه های مورد بررسی به مجموعه آزمون های تهیه شده ثبت شد. محرک های مورد استفاده در این پژوهش، جملات عاطفی (شاد، غمگین و خشمگین) بودند که به صورت معنی دار، بی معنی و فیلتر شده در 144 جمله توسط دو گوینده مرد و زن ضبط شده و برای آزمودنی ها پخش گردید. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تی مستقل صورت گرفت. تفاوت بین دو گروه زن و مرد در درک نوای عاطفی جملات معنی دار، معنی دار نشان داده نشد. (P = 0. 714) تفاوت بین دو گروه زن و مرد در درک نوای عاطفی جملات بی معنی، معنی دار نشان داده شده است. (P < 0.05). مقایسه میانگین ها نشان می دهد که کارایی زنان در درک نوای عاطفی گفتار بالاتر است.
گفتگو و نگارش نقادانه در جریان ژورنال نویسی گفتگویی به زبان انگلیسی در یکی از دبیرستان های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رهیافت های سنتی به سوادآموزی همواره مهارت های اولیه خواندن و نوشتن "کلمات" محور فعالیت ها قرار می گیرد و سوادآموزی تا حد فهم معنای سطحی زبان نوشتاری تنزل می یابد. در برابر این رهیافت ها، دیدگاه های سوادآموزی نقادانه قرار دارند که قدرت تفکر و درک نقادانه را نیز مدنظر قرار می دهند و حتی آن را بر توانایی فهم کلمات مقدم می دارند و فراگیران را به فراسوی خواندن و نوشتن ابزاری و در جهت کسب آگاهی نقادانه از جهان سوق می دهند. نوشتن به عنوان یکی از بخش های عمده جریان سوادآموزی همواره تحت تاثیر دیدگاه های سنتی قرار داشته است و روش ها و مدل های عمده ارایه شده در آموزش نگارش اغلب بر نگاه های ابزاری مبتنی بوده اند تا بر دیدگاه های نقادانه. در این تحقیق، ژورنال نویسی گفتگویی به عنوان یک فعالیت نگارشی نقادانه در آموزش زبان انگلیسی در یکی از دبیرستان های تهران مورد بررسی قرار گرفته است. نقش ژورنال نویسی گفتگویی در ایجاد "گفتگو" به عنوان یکی از جنبه های عمده، آموزش نقادانه و همچنین نقش آن در ایجاد توانایی "نوشتن نقادانه" و خلاقانه مواردی هستند که به طور خاص در پرسش های این تحقیق مورد توجه قرار گرفته اند. داده های سه گانه تحقیق (متن ژورنال های گفتگویی، پرسشنامه، و مصاحبه نوشتاری) به طور کیفی و در جریان یک فرایند "مثلثی سازی" با هدف یافتن الگوهای مرتبط با گفتگو و نگارش نقادانه مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی نشان داد که نوشتن ژورنال های گفتگویی در جریان یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی می تواند به ایجاد یک رابطه گفتگویی نقادانه بین معلم و دانش آموزان بیانجامد و نیز می تواند فرصتی فراهم کند تا دانش آموزان توانایی نوشتن نقادانه و خلاقانه، که از اهداف سوادآموزی نقادانه است را کسب کنند.
تحلیل بسامدی هجا در اسامی زنان و مردان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسامی اشخاص به عنوان عناصر زبانی مورد توجه برخی از زبان شناسانی که به مطالعه اسامی (کوچک) علاقمند هستند قرار دارد. این زبان شناسان در صددند نشان دهند ساختار اسامی و همچنین بسامد اسامی بر اساس ساختارهای متفاوت به چه صورت است. در این پژوهش ساختار هجا و همچنین ترکیب ساخت های سه گانه و شکل گیری الگوهای متفاوت با توجه به بسامد حضور آنها در اسامی زنان و مردان مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور در این پژوهش از مجموعه ای از 11567 اسامی زنان و مردان ایرانی، پس از حذف اسامی تکراری نهایتاً 740 اسم استخراج و مورد مطالعه قرار گرفته است.این پژوهش توزیع انواع هجا در اسامی زنان و مردان به تفکیک و تفاوت بسامد هر ساخت هجایی را در جامعه مورد مطالعه نشان می دهد. این پژوهش همچنین نشان می دهد که اسامی زنان بیش از مردان به هجای سبک ختم می شوند. در خصوص الگوهای هجایی به کار رفته در اسامی مورد مطالعه، این پژوهش نشان می دهد که الگوهایی که در آنها از هجای سبک استفاده شده است در اسامی زنان بیشتر است. این پژوهش همچنین نشان می دهد که به لحاظ تعداد هجای به کار گرفته شده ، اسامی زنان و مردان رفتاری متفاوت دارند.