فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۵۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که در حوزه جامعه شناسی زبان انجام گرفته تلاشی است برای ارزیابی یکی از تفاوتهای رفتار زبانی زنان و مردان در چارچوب نظریه تسلط. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی شاخص تسلط مکالمه ای قطع گفتار بر پایه نظریه تسلط در جامعه فارسی زبان و نیز بررسی عوامل سه گانه مؤثر بر قطع گفتار ( اظهار نظرهای مستقیم، انحراف از موضوع و قیدها و افعال تردید آمیز) می باشد. بر این اساس، شاخص قطع گفتار و شاخص های سه گانه مؤثر بر قطع گفتار در محیط های مختلط و همجنس در نظر گرفته شد وسپس این شاخص ها در چهل مصاحبه ی دو مرحله ای (10 مرد و 10 زن دانشجو در فاصله سنی 18-24 سال) مورد ارزیابی قرار گرفت. نهایتاً زنان و مردان در محیط های مختلف، بر اساس کاربرد قطع گفتار، رفتار متفاوتی از خود نشان دادند و نمود زبانی نگرشِ جنسیت مدار در جامعه امروز فارسی زبان ملموس بود و بر اساس این پژوهش، نوع رابطه هر کدام از شاخص های مؤثر بر قطع گفتار با قطع گفتار تدقیق شد و نهایتاً چارچوب ارائه شده توسط نظریه تسلط در میان فارسی زبانان، ناکارآمد، تشخیص داده شد.
نقد اسطورهای و جایگاه آن در ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستردگی دامنه بررسی اسطورهها و مضامین در نقد، تحلیلگران متون ادبی را در برابر تلی از واژگان همسان قرار داده که گاهی تشخیص آنها از یکدیگر دشوار است، چرا که در متون فراوان، منتقدان، اسطوره، مضمون، نماد و بنمایه را در یک چارچوب قرار میدهند و آنچه را برای یکی مضمون محسوب میشود، برای دیگری اسطوره به حساب میآید، در صورتی که تفاوت بسیاری میان این واژههاست. درباره این تفاوت نیز بین منتقدان اتفاق نظر وجود ندارد، همچنانکه گاهی مرز بین اسطورههای باستانی و اسطورههای تاریخی و ادبی مشخص نیست. ولی چگونه یک چهره تاریخی به یک اسطوره تبدیل میشود؟ چه زمانی یک اسطوره در متن ادبی ظاهر میشود؟ آیا درنقد اسطورهای، ریشهیابی اساطیر و در مقایسه بین آنها روش در زمانی راه گشاست یا بررسی هم زمانی؟ در این مقاله سعی بر این است که بارجوع به دیدگاه نظریهپردازان نقد اسطورهای، پاسخی برای این پرسشها ارائه شود
آموزش زبان آلمانی در دانشگاههای ایران، یک بررسی با ارایه تفکری نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"بیش از پنجاه سال است که زبان آلمانی در مؤسسات زبان و دانشگاه های ایران تدریس می شود، اما در مورد ساختارش هنوز ابهامات و اختلاف نظرهایی وجود دارد. برای اینکه وضعیت و ساختار تدریس زبان آلمانی گرچه ناچیز آشکار شود، مقاله حاضر سعی دارد کندوکاوی در مورد چگونگی تدریس رشته زبان آلمانی در دو دانشگاه تهران و شهید بهشتی، وهمچنین برخی از مشکلات تدریس را با ارایه مثال هایی بر اساس نظریه های آموزش زبان بررسی کند. این مقاله با تلفیق مشکلات کنونی تدریس زبان آلمانی در دانشگاه های ایران پیشنهاداتی ارایه دهد.
تدریس زبان آلمانی با توجه به جزئیات، اهداف، روش ها و دانشگاه های ارایه دهنده این رشته بر اساس تئوری های موجود، همچنین بر اساس گفتمان بین فرهنگی توصیف و تجزیه و تحلیل می شود. پیشنهادات ارایه شده در این مقاله در موضوعات آموزش زبان آلمانی بر اساس توجه ویژه به تجزیه تحلیل های ساختاری تدریس رشته آموزش زبان آلمانی در ایران و تحلیل گفتار در کلاس های مورد تحقیق تنظیم شده اند."
زبان، فرهنگ، اصطلاحات و ارتباط آنها با آموزش زبانهای خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در حال حاضر مسئله ارتباط انسانی یکی از مطرح ترین موضوعاتی است که ذهن زبان شناسان، مردم شناسان، روان شناسان و فلاسفه را به خود مشغول داشته است. از آنجایی که زبان نه تنها اصلی ترین ابزار برقراری ارتباط میان انسان ها بلکه همچنین بخش مهمی از فرهنگ مردم محسوب می شود، بنابراین ارتباط زبان با فرهنگ و تاثیر متقابل آن دو از اهمیت بالایی برخوردار بوده و توجه زیادی را به خود معطوف داشته است. در این مقاله برقراری ارتباطات انسانی در رابطه با آموزش زبان های خارجی بررسی می شود. حل مسائل مربوط به زبان و فرهنگ، به بهینه سازی فرایند آموزش زبان های خارجی و تحقق بخشیدن هدف عملی آموزش یعنی تسلط بر زبان خارجی توسط زبان آموزان به عنوان وسیله برقراری ارتباط کمک می کند. در این راستا مؤلف مقاله از میان واحدهای زبانی، اصطلاحات را که حاوی غنی ترین اطلاعات فرهنگی اند مورد بررسی و نتیجه گیری قرار داده است. به نظر مؤلف مقاله در تدوین مطالب درسی مربوط به اصطلاحات و تعبیرات نه تنها ایدیوم ها، بلکه ترکیب کلمات یا گروه واژه های ثابت نیز از اهمیت ویژه ای برخوردارند.
"
راهبردهای کارگفت عذرخواهی در زبان کردی از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عذرخواهی یک پدیده اجتماعی کاربردشناختی مهم در مطالعات مربوط به ادب کلامی است. این مقاله به بررسی راهبردهای عذرخواهی در زبان کردی می پردازد. در این پژوهش از روش کمی)پیمایشی( و کیفی)مصاحبه( استفاده شده و گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه تکمیل گفتگو با شرکت 120 نفر و نیز مصاحبه با 22 گویشور زبان کردی سورانی، با تعداد برابر از هر دو جنس مذکر ومونث در سال 1395شمسی صورت پذیرفته است. علاوه بر متغیر جنسیت به عنوان یک متغیر اجتماعی مهم در فرهنگ کردی، این پژوهش به بررسی تأثیر متغیرهای سن و جایگاه اجتماعی افراد در مفهوم سازی کارگفت عذرخواهی پرداخته است. اهمیت کاربرد خرده راهبردهای عذرخواهی در راستای تقویت عذرخواهی نیز در مطالعه حاضر نشان داده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان دهنده استفاده مشابه هر دو جنس از راهبردهای عذرخواهی در موقعیت های مختلف، اما با بسامدهای متفاوت است، جز در چند موقعیت خاص. یافته های پژوهش نشان می دهد که تنوع راهبردهای عذرخواهی بر اساس ماهیت و شدت خطا و با توجه به هنجارهای اجتماعی غالب در فرهنگ کردی، بسیار است. مطالعه حاضر جمع گرا بودن فرهنگ کردی را که سبب تفاوت در کاربرد راهبردهای عذرخواهی می شود، روشن می سازد.
زبانشناسی: شالوده های عصب شناختی زبان
حوزههای تخصصی:
بررسی طرحواره های وجهیت در زبان فارسی با رویکرد شناختی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در پی بررسی چگونگی تبیین وجهیت در زبان فارسی، در قالب انگاره شناختی و رابطه وجه و وجهیت در زبان فارسی هستیم. هدف اصلی از انجام این پژوهش، مطالعه نظام وجهیت بر اساس نظریه های زبان شناسی شناختی و آزمودن نظریه های موجود با داده های فارسی است. بدین منظور، ابتدا پاره ای ملاحظات نظری این حوزه را مطرح کرده و سپس، بر اساس آنها، داده های زبان فارسی را تحلیل می نماییم؛ همچنین تعامل وجهیت با مقولات دستوری «گواه نمایی»، «عامل نفی» و «زمان دستوری» را نشان می دهیم. داده های این مقاله مبتنی بر شمّ زبانی گردآورنده جمع آوری شده اند. با مطالعه چهار فعل وجهی «باید، شاید، توانستن و خواستن» می توان چنین عنوان کرد که مفاهیم وجهیت این افعال بسیار تحت تأثیر «عامل نفی، زمان دستوری و وجه» در پاره گفتارها است و بر اساس ملاک های معنایی شناختی چون جایگاه قدرت، جهت جبر و ذهنیت قابل تببین هستند. در این راستا با توجه به مفاهیم شناختی ذهنیت، مقوله جبر و پویایی، اسنادسازهای زمینه و واقعیت تحولی می توانیم «باید و شاید» را افعال وجهی و «توانستن و خواستن» را افعال نیمه وجهی قلمداد نماییم؛ و دیگر اینکه برخلاف زبان انگلیسی این افعال جزو اسنادسازهای زمینه محسوب نمی شوند بلکه وجه در زبان فاسی نقش اسنادساز زمینه را بر عهده دارد.
تأثیر بکارگیری ذهنی (concept mapping) در نگارش انشاء انگلیسی بر خودتنظیمی (self-regulation) دانشجویان زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تاثیر استراتژی مفاهیم ذهنی (concept mapping) در نگارش انشاء انگلیسی بر خود تنظیمی (self-regulation) دانشجویان کارشناسی زبان انگلیسی می پردازد. تصور بر این است که آموزش استراتژی های ذهنی می تواند سبب پیشرفت تحصیلی فراگیران در زمینه های مختلف آموزشی شود (هکر، دانلوسکی، گریسر 1998). شرکت کنندگان در این تحقیق عبارت از شصت دانشجوی (دختر و پسر) کارشناسی زبان انگلیسی گرایش مترجمی و ادبیات بوده که به دو گروه سی نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. نتایج تحقیق حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که تدریس استراتژی مفاهیم ذهنی می تواند سبب ارتقاء خود تنظیمی دانشجویان با سطح زبانی متوسط شود. یافته های این تحقیق دارای کاربردهای آموزشی، عملی و نظری در زمینه آموزش استراتژی های یادگیری به ویژه آموزش مفاهیم ذهنی در مهارت نوشتاری دانشجویان می باشد.
تحلیل فرآیندهای گفتمانی در سورة «قارعه»، با تکیه بر نشانه شناسی تنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله پیاده سازی نشانه شناسی تنشی در تحلیل فرآیندهای گفتمانی سوره های قرآن کریم است و از این جهت، نخستین کوشش محسوب می شود.
یک «کلّ معنادار» از دو منظر قابل مطالعه است: ازمنظر «زایشی» که ناظر به مطالعة«فرآیند»تولیدآن است و ازمنظر «تأویلی» که ناظر به تحلیل «ساختار» شکل یافتة کل معنادار است. نشانه شناسی «گفتمان» یا تعبیر تفصیلی «فرآیند گفتمان» به هردو منظر توجه می کند؛ زیرا در ساحت تحلیل گفتمان، فرآیند تولید یا «گفته پردازی» هم پیوند با فرآوردة تولیدشده یا «گفته» است. در مقالة حاضر، از چنین منظری به گفتمان سوره های قرآن می نگریم و برای نمونه، فرآیندهای گفتمانی در سورة «قارعه» را تحلیل می کنیم.
در روش تحلیل، روشن است که این رویکرد کل گرا به گفتمان، از فروکاست و تقلیل گرایی در روش فاصله دارد و مسیری تکثرگرا را برگزیده است. بستر نظری روش تحقیق، الگوی تنشی دلالت، از دستاوردهای نشانه شناسی پساگریماسی است. این الگوی نظری در بخش اول روش شناسی معرفی شده است. بخش دوم روش شناسی به تبیین «ساختارهای تنشی گفتمان» و «میدان عملیات گفتمان»، به مثابة ابزارهای تحلیلی متناظر و مکمل، اختصاص دارد. «ساختارهای تنشی» شاکلة گفتمان را درقالب تنش و هم پیوندی فشاره- گستره (قبض- بسط) تحلیل می کنند و «میدان عملیات گفتمان» جریان تولید گفتمان را در تحلیل فرآیند های گفتمانی گسست- پیوست بازمی نماید.
فرآیندهای گفتمانی سورة قارعه در کلیت آن، مطابق ساختار تنشی نزولی و در جهت گسست گفتمانی پیش رفته است؛ اما گفتمان آیة 10 با ساختار تنشی صعودی و پیوست به فضای گفته پردازی، همچون رویدادی خلاف انتظار در فرآیند نزولی- گسستی گفتمان سوره است.
تحلیل گفتمان انتقادی در اثری از ابراهیم گلستان با استفاده از مؤلفه های جامعه شناختی- معنایی گفتمان مدار با توجه به بازنمایی کارگزاران اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی مفاهیمی همچون قدرت و ایدئولوژی را در تحلیل وارد می کند و با به کارگیری ساختارهای گفتمان مدار، بین ایدئولوژی و نحوه بیان آن ارتباط برقرار می کند. مسئلة اصلی این تحقیق یافتن شیوه های متفاوت بازنمایی کارگزاران اجتماعی مختلف در روایت «میان دیروز و فردا» اثر ابراهیم گلستان (1384) است. هدف این پژوهش کشف رابطة بین دیدگاه های فکری-اجتماعی (ایدئولوژیک) با ساختارهای گفتمان مدار در روایت مذکور است؛ بنابراین سعی کرده ایم با تحلیل کیفی گفتمان و به کارگیری مؤلفه های جامعه شناختی- معنایی ارائه شده توسط ون لیوون (1996) و انطباق آن ها با برش داستانی موردنظر، بین پیام نهفته در متن که بر پایه ایدئولوژی خاصی سامان یافته است و نحوه بیان آن ارتباط برقرار کنیم و توجیه لازم برای شکل گیری پیام نهفته در متن را ارائه دهیم. حاصل پژوهش نشان می دهد مؤلف به منظور تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب و شرایط سیاسی- اجتماعی پیرامون متن و دیدگاه های فکری- اجتماعی وی کارگزاران اجتماعی مختلف را به شیوه های متفاوتی بازنمایی کرده است.
بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «سفر به خیر» شفیعی کدکنی با رویکرد نشانه- معنا شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «سفر به خیر» از شفیعی کدکنی می پردازد. دیدگاه گفتمانی با رویکرد نشانه- معنا شناختی، تولیدات زبانی را تابع فرآیندی پیچیده می داند که عوامل نشانه-معنایی بسیار در آن دخیل اند. آنچه دارای اهمیت است، نوعی موضع گفتمانی است که به دلیل پویایی، ما را با نوعی جهت گیری گفتمانی، بسط روابط و تعامل بین نیروهای همسو یا نا همسو مواجه می سازد. گفتمان ادبی، جریانی سیال است که تعامل دو گونة شناختی و عاطفی در آن سبب تولید معنا می شود که عدم قطعیت معنا و سیر تکاملی آن مدیون فرآیند تنشی گفتمان است. این شکل گیری تابع نوعی حضور نشانه- معنا شناختی است. هدف ما در این مقاله، بررسی شعر «سفر به خیر» از نظر ساز و کار تولید و دریافت معنا با تکیه بر شرایط پیوستار و گسست گفتمانی و تأثیر گذاری آن در درک مفهوم شعر است. از طرفی فضای تنشی، محلی برای بروز احساسات در گفتمان است. بدین جهت ما رویکردهایی چون «روند شکل گیری معنا»، «شاخص ها»، «انفصال و اتصال گفتمانی»، «تأثیر افعال»، «دورنما سازی» و «گونة القا» را برای نشان دادن عمق عاطفه در شعر بررسی کرده ایم. بدین ترتیب گونه های تقابلیِ شناخته شده و دخیل در تولید معنا، به گونه هایی سیال و ناپایدار تغییر می یابند. استفاده از این نشانه- معناها باعث افزایش عاطفه در کلام، دست یابی زبان به ناممکن ترین زمان ها و مکان ها و درنتیجه، اثرگذاری بیشتر بر خواننده می شود.
این پژوهش به شیوة کتابخانه ای و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است و براساس نتایج به دست آمده می توان گفت غلبة فضای گفتمانی عاطفی در شعر ذکرشدة شفیعی کدکنی بسیار بارز است.
نقش جهتگیریهای انگیزشی در یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ارتباط بین جهت گیری های انگیزشی، شامل وضعیت بی انگیزشی، انگیزش بیرونی، درونی و یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه تحقیق شامل 199 دانشجوی دانشگاه شیراز بود. این افراد با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به این منظور از تمامی کلاس های انگلیسی عمومی دانشگاه شیراز، 7 کلاس به تصادف انتخاب و تمامی دانشجویان این کلاس ها مورد مطالعه قرار گرفتند. برای اندازه گیری جهت گیری های انگیزشی، از مقیاس جهت گیری های یادگیری زبان (LLOS) استفاده شد و مجموع نمرات امتحان میان ترم و پایان ترم درس انگلیسی عمومی نیز به عنوان شاخص میزان یادگیری زبان انگلیسی منظور شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره، تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصله نشان داد که جهت گیری بی انگیزشی دارای ارتباط منفی و معنادار با نمرات انگلیسی عمومی است. دو جهت گیری انگیزشی بیرونی و درونی ارتباط معناداری را با یادگیری زبان انگلیسی نشان نداد
فرهنگ و زبان: مشکل زبانی ما
حوزههای تخصصی:
راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری لغت در رشته های زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکترای زبان انگلیسی دانشکده زبان های خارجی دانشگاه تهران هدف پژوهش حاضر بررسی راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری لغت توسط دانشجویان ایرانی می باشد. بدین منظور یک پرسشنامه لغت بر اساس پرسشنامه آکسفورد (1990) ‘وندن(1987)‘ و جانسون و گو(1996) تهیه شده وبه 231 دانشجوی رشته زبان انگلیسی و غیر انگلیسی داده شد. بررسی نتایج نشان داد که دانشجویان ایرانی درفرایند یادگیری لغت از راهبردهای شناختی و فراشناختی استفاده می کنند. نتایج همچنین نشان دهنده تاثیر رشته دانشگاهی دانشجویان بر انتخاب راهبردهای یادگیری می باشد. بر اساس یافته های پژوهش که حاکی از تاثیر مثبت استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی در پیشرفت زبان آموزی می باشد‘ پیشنهاد می شود دانشجویان با راهبردهای یادگیری لغت بیشتر آشنا شده و به استفاده از آن ها تشویق شوند.
بررسی انواع استعاره در غزلیات حافظ شیرازی بر مبنای زبانشناسی شناختی
حوزههای تخصصی:
کاربردی از مدل کنشی: ظهور کنشگر زن در آثار داستانی مادام دولافایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به نقد و تفسیر چهار اثر از مادام دولافایت - نویسنده قرن هفده فرانسه - پرداخته است. تجزیه و تحلیل چهار رمان: پرنس دومونپانسیه، کنتس دوتاند، زئید و پرنسس دو کلو نشان می دهد که ساختار آنها کما بیش یکسان است، هر چند نامها و خصوصیات شخصیتهای داستانی این رمانها تغییر می کند. به همین جهت برای تجزیه و تحلیل هر اثر از مدل کنشی استفاده کرده ایم. مدل کنشی زیر شاخه ای از علم نشانه شناسی است که به ما امکان می دهد اعمال شخصیتهای داستانی و همچنین روابط بین آنها را بررسی کنیم. برای تجزیه و تحلیل متون از یک منظر فمینیستی به این آثار خواهیم نگریست. روند کار در هر چهار اثر یکسان است؛ بدین منظور ابتدا هر داستان به واحدهای کوچک روایی (سکانس های متوالی) تقسیم شده و در پایان به این نتیجه رسیده ایم که کلیه این واحدها به طور زنجیره وار به همدیگر پیوسته اند و در انتها به درس اخلاقی مورد نظر نویسنده ختم می شوند.