فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۵۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
سیاق به عنوان مفهوم عقلانی اساسی در فهم معانی و استنباط احکام از دیرباز مورد توجه اندیشمندان حوزه تفسیر و فقاهت اسلامی است. بررسی چگونگی کاربرد این ابزار عقلانی و سیر تحول آن از یک واژه در معنای لغوی تا یک قاعده عقلانی در فقه شیعه در خور تامل است فقهای شیعه از شیخ صدوق تا قرن هشتم برای «سیاق» معنایی فراتراز «سیاق هدی» و معنای لغوی نمی شناختند ولی در قرون بعدی بعضی از فقهای «سیاق» را به عنوان ابزار مهم عقلانی در فرایند اجتهاد به کار گرفتند به ویژه در دوره معاصر «وحدت سیاق» از جمله ویژگی های اساسی سیاق مورد اهتمام فقیهان قرار گرفت.فقهای شیعه برخلاف کاربرد سیاق در فقه، آن را تعریف نکرده اند، بررسی عملکرد فقهای به منظور فهم معنا و مقصود کاربردها اهمیت دارد.
اقتراح
حوزههای تخصصی:
وحدت مذاهب و فقه اجتهادی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی نظریه زبان شناختی نصر حامد ابوزید درباره قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غیروحیانی بودن الفاظ قرآن کریم نظریه ای است که برخی روشنفکران معاصر و در رأس آنها، نصر حامد ابوزید، بدان پرداخته اند. نظریه حامد ابوزید در این باره با استناد به آیات 193 و 194 سوره شعراء، مساله تعدد قرائات، حدیث نزول قرآن بر هفت حرف، داستان عبدالله ابن ابی سرح و نظریه کلام نفسی ساخته و پرداخته شده است. در مطالعه پیش رو ضمن اشاره به سابقه تاریخی این دیدگاه، کوشیده ایم با استنتاجات تفسیری و کلامی نشان دهیم که خوانش نصر حامد ابوزید از این مسائل وافی به مقصود نیست. خوانش ناقص و تفسیر یک سویه آیات، عدم توجه به تاریخ تعدد قرائات و مواجهه گزینشی با نقل های تاریخی در این باره، قرائت خاص از حدیث هفت حرف و استناد به داستان مجعول ابن ابی-سرح، برخی از مشکلات نظریه وی درباره وحی قرآنی است. خوانشی دیگرگون از این مسائل، نه تنها به اثبات نظریه غیرلفظی بودن وحی قرآنی، که به اثبات نطریه معارض آن می انجامد که در این مطالعه مورد توجه واقع است.
غیروحیانی بودن الفاظ قرآن کریم نظریه ای است که برخی روشنفکران معاصر و در رأس آنها، نصر حامد ابوزید، بدان پرداخته اند. نظریه حامد ابوزید در این باره با استناد به آیات 193 و 194 سوره شعراء، مساله تعدد قرائات، حدیث نزول قرآن بر هفت حرف، داستان عبدالله ابن ابی سرح و نظریه کلام نفسی ساخته و پرداخته شده است. در مطالعه پیش رو ضمن اشاره به سابقه تاریخی این دیدگاه، کوشیده ایم با استنتاجات تفسیری و کلامی نشان دهیم که خوانش نصر حامد ابوزید از این مسائل وافی به مقصود نیست. خوانش ناقص و تفسیر یک سویه آیات، عدم توجه به تاریخ تعدد قرائات و مواجهه گزینشی با نقل های تاریخی در این باره، قرائت خاص از حدیث هفت حرف و استناد به داستان مجعول ابن ابی سرح، برخی از مشکلات نظریه وی درباره وحی قرآنی است. خوانشی دیگرگون از این مسائل، نه تنها به اثبات نظریه غیرلفظی بودن وحی قرآنی، که به اثبات نطریه معارض آن می انجامد که در این مطالعه مورد توجه واقع است.
نقد مبانی فقهی- حقوقی لزوم اخذ برائت از بیمار برای سلب مسئولیت از پزشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل حوزه فقه و حقوق پزشکی، اخذ برائت از بیمار جهت رفع مسئولیت است. فقهای امامیه در خصوص ضمان پزشک حاذقی که با اذن بیمار به معالجه ی وی اقدام می نماید و مرتکب تقصیر و خطایی نمی گردد، اختلاف نظر دارند. گروهی به عدم ضمان حکم کرده و معتقدند اگرچه برائت نهادی مشروع است، ولی اخذ آن بی فایده می باشد. امّا دیدگاه مشهور، پزشک را در این حال ضامن می داند و برای رهایی وی از چنین مسئولیت سنگینی است که لزوم اخذ برائت از بیمار را مطرح می نماید. این نوشتار به نقد مبانی فقهی و حقوقی دیدگاه اخیر می پردازد. مفاد دیدگاه مشهور قابل تأمل و انتقاد به نظر می رسد؛ چرا که برائت را تنها راه معافیت پزشک حاذق، مأذون و غیر مقصر معرفی می کند و در صورت عدم تحصیل آن، پزشک را در هر حال ضامن می داند. مسئولیت بدون تقصیر پزشک بر مبنایی محکم استوار نبوده و با مصلحت اجتماعی سازگار نیست. همان ضرورت اجتماعی که به عنوان مهمترین دلیل توجیه لزوم اخذ برائت از بیمار مطرح شده است، ایجاب می کند که پزشک از همان ابتدا و بدون نیاز به تحصیل برائت، ضمانی بر عهده نداشته باشد. در نتیجه چنانچه پزشک ماهر و محتاط با رعایت موازین فنی، علمی و اخذ رضایت آگاهانه ی بیمار به معالجه اقدام کند، حتی در صورت عدم اخذ برائت از بیمار، ضمانی بر عهده نخواهد داشت. قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، نیز این دیدگاه را برگزیده و در صورت عدم تقصیر پزشک، حکم به عدم ضمان وی می کند، حتی اگر اقدام به تحصیل برائت نکرده باشد. بنابراین اخذ برائتی که در این قانون ذکر شده، در عمل تأثیری در مسئولیت مدنی پزشک ندارد.
اعتبار ظن در اعتقادات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امکان بهره بردن از ظنون در اعتقادات از مباحث چالش برانگیز و مهم اعتقادی است. دراین باره دو رویکرد عمده وجود دارد: حجیت ظنون خاصه اعتقادی و عدم حجیت این ظنون. هر یک از طرفداران این دو نظریه، دلایلی را برای اثبات ادعای خود ارائه کرده اند. در این مقاله، ده دلیل از دلایل عدم حجیت ظنون اعتقادی تقریر و نقد شده است و سپس برای اثبات حجیت ظنون خاصه اعتقادی نیز سه دلیل اقامه شده و در نهایت همین دیدگاه به عنوان نظریه برگزیده معرفی شده است.
جایگاه موضوع شناسی در اجتهاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زبان معیار: تعریف و نشانه
حوزههای تخصصی:
الگوی علم شناسی اصولیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصولیان و فقها در نشان دادن اینکه دو علم اصول و فقه دانشهای مستقل و دارای هویت معرفتی معینی هستند باید آنها را با الگوی خاصی از علم شناسی انطباق دهند مهمترین مساله در علم شناسی ملاک وحدت بخش و تمایز دهنده مسائل علم است تنها الگوی علم شناسی فقها و اصولیان علم شناسی منطقی موضوع محور ارسطوئیان است این نشان دادن موضوع علم اصول و بیان اینکه مسائل اصول عرضی ذاتی آن موضوع است نزاعهای فراوان ومباحث چالش برانگیزی را به میان می آورد موضع اصولیان در قریب به ده قرن نشان دادن انطباق پذیری اصول با الگوی علم شناسی ارسطونیان و رفع تکلف آمیز معضلات ناشی از آن بود خراسانی الگوی ارسطویی علم شناسی را مورد نقد قرارداد و به جای آن الگوی علم شناسی غایت محور را به میان آورد کسانی چون خویی و طباطبائی با نریه تفصیلی علوم حقیقی را از علوم اعتباری متمامیز می کنند و تنها در علوم حقیقی به علم شناسی ارسطویی پای بند می شوند و در علوم اعتباری مبنای خراسانی را می پذیرند امام خمینی رشد تاریخی علوم را مهمترین دلیل بر عدم انطباق همه علوم – اعم از حقیقی و اعتباری – بر الگوی ارسطویی میداند این بصیرت تاریخی الگوی جدید علم شناسی را به میان می آورد
مناسبات دانش اصول و فلسفه تحلیلى
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۱ شماره ۹۰
حوزههای تخصصی:
صورت بندی های حوزه معنایی «روابط زناشویی» در زبان عربی عصر نزول و تحلیل کاربری آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزههای تخصصی:
معتبرترین اطلاعات زبان شناختی نسبت به زبان عربی عصر نزول، از طریق قرآن کریم قابل دستیابی است. لذا در مرحله نخست این پژوهش، مفردات قرآنی متعلق به حوزه معنایی «روابط زناشویی» گردآوری و صورت بندی های حاکم بر آنها مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت صورت بندیهای شش گانه؛ رابطه مجاورتی، رابطه تماس، رابطه فراگیری، مکان انگاری زن، سخن یا کنش ناپسند و [خون] آلودگی استخراج گردید. در مرحله دوم این پژوهش، با توجه به تابوشدگی و قبح معنایی حاکم بر این گونه واژگان، کاربری قرآنی مفردات متعلق به حوزه معنایی «روابط زناشویی» محور تحلیل قرار گرفت که طبق آن به استثنای برخی از آیات الاحکام که بستر تقنین و تشریع احکام فقهی بوده و به ناچار نیازمند ورود به جزئیات روابط زناشویی هستند، و نیز آیاتی که دلالت بر این حوزه معنایی در دوره پیش از قرآن دارند؛ اینگونه به دست آمد که در همه موارد، کاربری قرآنی همراه با حسن تعبیر و نزاهت بیانی است.
اجتهاد معاصر, کفایت ها و کمبودها
حوزههای تخصصی:
چالشهای نوین در بناء عقلاء با تاکید بر جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بناء عقلاء دو گونه مسئله را فراروی اصولیان قرار داده است: مسائل سنتی و مسائل نوین. تنوع و تحولپذیری بناء عقلاء، همتاآفرینی، جهانی شدن، مفهومسازیهای تجددگرایانه و پساتجددگرایانه از عقل نمونهای از چالشهای نوینند. بناء عقلاء حداقل به دو مفهوم عقل و اعتبار جماعت تحلیل میشود. اصولیان در تفسیر عقل به دو گفتمان مشهورانگاری منطقدانان متقدم و عقلی و ذاتیانگاری معتزلیان مسبوقند. نظریه دوم که تحسین و تقبیح را در زمرة گزارههای یقینی منطقی میداند از تبیین سرّ اخذ مفهوم جماعت در بناء عقلاء عاجز است. اعتبار جماعت در تفسیر حسن و قبح میتواند بر نظریه فطرت استاد مطهری و یا مفهوم روانشناختی میراث جمعی استوار باشد. توجه به نظریه وحدت در کثرت در تفسیر تجارب و اعتبارات بشر میتواند به وحدت در اعتبار حسن و قبح رهنمون شود. اعتبار جماعت در عصر جهانی شدن به منزلة بناء عقلاء در دهکدة جهانی اساس اخلاق جهانی قرار گرفته است. بر اساس چنین مفهومسازی، چالشهای نوین در بناء عقلاء تحلیل روشنی¬مییابد.