اصولیان و فقها در نشان دادن اینکه دو علم اصول و فقه دانشهای مستقل و دارای هویت معرفتی معینی هستند باید آنها را با الگوی خاصی از علم شناسی انطباق دهند مهمترین مساله در علم شناسی ملاک وحدت بخش و تمایز دهنده مسائل علم است تنها الگوی علم شناسی فقها و اصولیان علم شناسی منطقی موضوع محور ارسطوئیان است این نشان دادن موضوع علم اصول و بیان اینکه مسائل اصول عرضی ذاتی آن موضوع است نزاعهای فراوان ومباحث چالش برانگیزی را به میان می آورد موضع اصولیان در قریب به ده قرن نشان دادن انطباق پذیری اصول با الگوی علم شناسی ارسطونیان و رفع تکلف آمیز معضلات ناشی از آن بود خراسانی الگوی ارسطویی علم شناسی را مورد نقد قرارداد و به جای آن الگوی علم شناسی غایت محور را به میان آورد کسانی چون خویی و طباطبائی با نریه تفصیلی علوم حقیقی را از علوم اعتباری متمامیز می کنند و تنها در علوم حقیقی به علم شناسی ارسطویی پای بند می شوند و در علوم اعتباری مبنای خراسانی را می پذیرند امام خمینی رشد تاریخی علوم را مهمترین دلیل بر عدم انطباق همه علوم – اعم از حقیقی و اعتباری – بر الگوی ارسطویی میداند این بصیرت تاریخی الگوی جدید علم شناسی را به میان می آورد