فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۶۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
براساس ادبیات حسابداری بهای تمام شده، بین هزینه ها و حجم فعالیت، رابطه ای متقارن وجود دارد، اما پژوهش های اخیر حاکی از آن هستند که شدت کاهش هزینه ها بر اثر کاهش حجم فعالیت، کم تر از شدت افزایش هزینه ها در اثر افزایش حجم فعالیت است. به این رفتار نامتقارن، چسبندگی هزینه ها گفته می شود. بنابراین، پس از بررسی مفهوم، انواع و دلایل چسبندگی هزینه، رابطه این مفهوم با نظریه نمایندگی، محافظه کاری مشروط، پیش بینی سود و پیش بینی مدیران، شاخص ضد انحصاری (هرفیندال) و جریان نقد آزاد مورد بررسی قرار گرفت. هم چنین، از آن جائی که با بررسی بخش پیشینه موجود در پژوهش های داخلی، به حداکثر چهار مقاله داخلی به عنوان تنها پژوهش های انجام شده در حوزه چسبندگی هزینه در ایران، اشاره شده است؛ برای ارائه دید وسیع تری از مفهوم چسبندگی هزینه، نزدیک به 40 مقاله در این حوزه مورد بررسی قرار گرفت.
اطلاعات حسابداری، هزینه سرمایه و بازده مازاد سهام با تأکید بر نقش کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزارشگری مالی به عنوان یکی از مهمترین ساختارهای اطلاعاتی در بازارهای اوراق بهادار تلقی شده و کیفیت ارقام ارائه شده خصوصا کیفیت سود نقش مه می در تا می ن نیازهای سهامداران بالفعل و بالقوه واحد تجاری ایفاء می کند. لذا انتظار می رود اطلاعات حسابداری و به طور خاص کیفیت سود بر حداقل نرخ بازده مورد توقع سرمایه گذاران (هزینه سرمایه ) موثر بوده و نهایتا با بازده مازاد سهامداران همبسته باشد. از این رو این تحقیق درصدد است تا به طور تجربی ارتباط بین اطلاعات حسابداری و بازده مازاد سهام را برای نمونه ای با 123 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، با رویکرد رگرسیون مبتنی برتحلیل ترکیبی برای سال های 1385 تا 1389 مورد بررسی قرار دهد. یافته ها نشان می دهد بین اطلاعات حسابداری و هزینه سرمایه رابطه معناداری وجود داشته و خصوصا کیفیت سود به عنوان عنصر مهم گزارشگری مالی داری رابطه ای منفی و معنادار با هزینه سرمایه است. همچنین یافته ها نشان می دهد که هزینه سرمایه با بازده مازاد سهامداران رابطه معکوس دارد. این یافته ها تاکید مجدد بر فایده مندی ارقام حسابداری مخصوصا کیفیت سود بر هزینه سرمایه و بازده مازاد هر سهم است.
بررسی رابطه بین تنوع پذیری محصولات و مؤلفه های متنوع اندازه گیری ساختار سرمایه با عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازارهای رقابتی امروز، شرکت ها برای بهبود عملکرد خود به مشتریان وفادار و سرمایه گذاران مناسب نیاز دارند. بنابراین، برای تأمین نیازهای چندگانه مشتریان، شرکت ها به تنوع روی آورده اند و سرمایه گذاران هم برای انجام سرمایه گذاری بهینه، درصدد تحلیل ساختار سرمایه شرکت ها هستند. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین تنوع پذیری محصولات و مؤلفه های متنوع ساختار سرمایه با عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. به همین جهت در این پژوهش، تعداد 107 شرکت در بازه زمانی 1391-1387 (642 سال شرکت) بررسی شدند. برای اندازه گیری تنوع پذیری از معیار آنتروپی استفاده شد. همچنین، ساختار سرمایه با چهار نسبت (نسبت کل بدهی، بدهی بلندمدت، بدهی جاری به کل دارایی ها و بدهی به حقوق صاحبان) و عملکرد با معیار نرخ بازده دارایی ها محاسبه شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین تنوع پذیری محصولات و نرخ بازده دارایی ها رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین تنها بین نسبت کل بدهی به حقوق صاحبان سهام با نرخ بازده دارایی ها رابطه منفی و معناداری وجود دارد و بین سایر نسبت ها با نرخ بازده دارایی ها رابطه معناداری وجود ندارد.
مروری بر مبانی نظری حسابداری بهای تمام شده گردش مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تجارت جهانی در ارتباط با کاربرد موثر مواد و انرژی با چالشی جدی روبرو شده است. حسابداری بهای تمام شده گردش مواد می تواند به عنوان یک ابزار پیشنهادی مدیریتی نقش مهمی را ایفا نماید .در همین راستا استاندارد بین المللی جدید حسابداری مدیریت زیست محیطی ، ایزو 14051، منتشرشد. نگرانی هایی در مورد فقدان تئوری ، دانش و آگاهی و کاربرد این ابزار در عمل وجود دارد. سازمان ها می توانند با شناخت حوزه های اضافی و جدید کاربرد حسابداری بهای تمام شده گردش مواد از این روش در بخش های خاص سازمان خود بهره گیرند. این مقاله ضمن بررسی ادبیات پژوهشی موجود در مورد حسابداری بهای تمام شده گردش مواد و همچنین محدوده کاربرد این ابزار در شرکت ها به بررسی دیدگاه های مدیریتی موجود در ارتباط با این روش می پردازد.
تأثیر فرصت های رشد بر رابطه جریان نقد آزاد و همزمانی بازده سهام در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به بررسی تأثیر فرصت های رشد بر رابطه بین جریان نقدی آزاد و همزمانی بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. هدف پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که آیا شرکت های دارای فرصت رشد پایین و جریان نقدی آزاد، همزمانی بازده سهام بیشتری دارند؟ در راستای بررسی این پرسش، 54 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 9ساله 1384 تا 1392، انتخاب و فرضیه پژوهش در آن ها آزمون شده است. روش آماری استفاده شده برای آزمون فرضیه پژوهش، رگرسیون حداقل مربعات با استفاده از الگوی داده های تلفیقی و تابلویی است . ضریب متغیر تعاملی (حاصل ضرب جریان نقدی آزاد در فرصت های رشد) در حالت فرصت های رشد کم مثبت و معنادار به دست آمده، اما در حالت فرصت های رشد زیاد معنادار نشده است. این نتیجه نشان می دهد که مسئله جریان نقدی آزاد رابطه مثبت با همزمانی بازده سهام دارد.
رابطه مدیریت سود و خطای پیش بینی سود (با تأکید بر صورت های مالی میان دوره ای و پایان دوره ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه ارتباط بین مدیریت سود و خطای پیش بینی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای محاسبه مدیریت سود از اقلام تعهدی اختیاری مدل جونز استفاده شده است. فرضیه مورد مطالعه هم در سطح صورت های مالی سالانه و هم میان دوره ای آزمون شده است. در راستای انجام پژوهش اطلاعات 5 ساله (1392-1388) هفتادوپنج شرکت مورد مطالعه قرار گرفت. برای آزمون فرضیه از رگرسیون چند متغیره، با داده های تابلویی استفاده شده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین مدیریت سود و خطای پیش بینی سود در صورت های مالی سالانه ارتباط وجود ندارد که این یافته فرضیه بنیادی را رد می کند؛ مبنی بر این که پیش بینی هایی خوش بینانه است که با سطح کمتری از دقت پیش بینی همراه است. هم چنین در صورت های مالی میان دوره ایبین مدیریت سود و خطای پیش بینی سود، ارتباط معکوس و معنی دار وجود دارد؛ به طوری که افزایش اقلام تعهدی منتهی به کاهش خطای پیش بینی می شود. به عبارتی می توان گفت مدیریت برای جبران ضعف عملکرد واحد تجاری اقدام به مدیریت سود از طریق افزایش اقلام تعهدی می کند که منجر به کاهش خطای پیش بینی سود می شود.
بررسی تاثیر ساختار مالی بر نوسانات قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر ساختار مالی بر نوسانات قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران زهرا آقاجان فریدون اوحدی
چرخش اجباری حسابرس طه احمدزاده
بررسی تحلیلی اثبات گرایی و رئالیسم انتقادی در پژوهش های حسابداری محمدرضا وطن پرست
استفاده از فناوری اطلاعات در حسابرسی مستقل در ایران؛ موانع و مشکلات زهره محمود دهنوی
پیش بینی بازده سهام با استفاده از نسبت های مالی؛ کنکاشی در پژوهش های اخیر جمال برزگری خانقاه زهرا جمالی
نقش احساس در تصمیم گیری سرمایه گذاران نازنین بشیری منش
تعیین تأثیر جانشینی یا مکملی در توضیح نابهنجاری کیفیت اقلام تعهدی و افشاء در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تأثیر کیفیت اقلام تعهدی و افشاء بر بازده غیرعادی سهام ارزیابی شده است. این ارزیابی از طریق بررسی تأثیر جانشینی یا تکمیلی میان کیفیت اقلام تعهدی و افشاء بر پیش بینی تغییرات بازده غیرعادی سهام صورت گرفته است. نظریه های موجود و مطالعات انجام شده در این رابطه، اثرهای متفاوتی میان کیفیت اقلام تعهدی و افشاء در پیش بینی تغییرات بازده غیرعادی سهام نشان داده است. پژوهش حاضر در بررسی این موضوع، فرض وجود تأثیر منفی و معنادار بین کیفیت اقلام تعهدی و افشاء بر پیش بینی تغییرات بازده غیرعادی سهام را مورد آزمون قرار داده است. در این پژوهش، فرضیه ها با استفاده از اطلاعات مالی 102 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1393- 1385 و با بهره گیری از مدل فاما و فرنچ و تجزیه و تحلیل رگرسیون ترکیبی آزمون شده است. با توجه به نتایج پژوهش، کیفیت اقلام تعهدی و افشاء دارای اطلاعات مشابه و تأییدکننده برای یکدیگر هستند و این موضوع اثر جانشینی میان آن ها را تأیید می کند.
مقایسه کارآیی مدل های رگرسیون با رویکرد تحلیل مؤلفه های اصلی (PCA) وشبکه های عصبی مصنوعی درپیش بینی بازده غیرعادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهش ها در علم مالی بر پیش بینی دقیق بازده شرکت ها با در نظر داشتن ریسک سرمایه گذاری در سهام آن ها تمرکز داشته اند. هدف این پژوهش،بررسی امکان توضیح بازده غیرعادی(تفاوت بازده مورد انتظار حاصل از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و بازده واقعی) بااستفاده ازنسبت های مالی وانتخاب ابزاربهتر برای پیش بینی آن از بین دومدل رگرسیون چندگانه با رویکرد تحلیل مؤلفه های اصلی (PCA) وشبکه های عصبی مصنوعی(ANN) است. بر این اساس توانایی مدل شبکه های عصبی مصنوعی پیش خور با الگوریتم پس انتشار خطا (BPN) در پیش بینی برون نمونه ایِ بازده غیرعادی سهام مورد معامله در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1384 تا 1391 به طور معناداری بیشتر از توانایی رگرسیون خطی با رویکرد تحلیل مؤلفه های اصلی بوده است.
بررسی تأثیر رفتار احساسی سرمایه گذاران و اطلاعات حسابداری بر قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به تحلیل مکانیزم تأثیر رفتار احساسی سرمایه گذاران و اطلاعات حسابداری بر روی قیمت سهام، بر مبنای مدل ارزیابی درآمد باقیمانده، پرداخته شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از داده های شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی یک دوره 6 ساله (1388-1393)، شاخص رفتار احساسی سرمایه گذاران بدست آورده شد و تأثیر رفتار احساسی سرمایه گذاران بر چشم انداز رشد عایدات مورد انتظار و نرخ بازده مورد توقع مورد بررسی قرار گرفته شده است. علاوه بر این، تأثیر مشترک رفتار احساسی سرمایه گذاران و اطلاعات حسابداری بر روی قیمت سهام، از طریق روش همبستگی بررسی شده است. نتایج تجربی پژوهش حاضر نشان می دهد که رفتار احساسی سرمایه گذاران، رشد عایدات مورد انتظار را تغییر می دهد و سپس بر روی قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر می گذارد. هرچند رفتار احساسی سرمایه گذاران بر نرخ بازده مورد توقع تأثیر معنی داری ندارد. همچنین، تقابل اطلاعات حسابداری و رفتار احساسی سرمایه گذاران، قیمت سهام را در نوسانات بالای عایدات توضیح می دهد. لازم به ذکر است، اطلاعات حسابداری هنگامی که عایدات باثبات تر باشد اثرگذاری بیشتری بر قیمت های سهام دارد؛ در حالی که رفتارهای احساسی سرمایه گذاران هنگامی که عدم اطمینان اطلاعاتی بیشتری وجود دارد بر روی قیمت سهام تأثیر بیشتری می گذارد
رتبه بندی عوامل موثر حسابگری ذهنی در تشکیل پرتفوی توسط سرمایه گذاران کم تجربه به کمک تکنیک ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر حسابگری ذهنی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق حاضر اساتید و دانشجویان و فعالان بازار سرمایه در استان اردبیل تشکیل داده اند. تعداد اعضای جامعه و نمونه در این تحقیق به ترتیب 196 و 130 نفر بودند. برای تجزیه و تحلیل از تکنیک دلفی سه دوری و ضریب کندال و برای رتبه بندی از تکنیک ویکور استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که عوامل لنگر انداختن و تعدیل، خطای دسترسی به اطلاعات، خطای تایید اطلاعات، خطای فرافکنی، اثرهاله ای، احساسات بازار، تصورات خوش بینانه، تئوری افسوس، اثر ناهنجاری قیمت ها، دیدگاه محدود، بر تصمیم سرمایه گذاران بیشترین تاثیر را دارند.
تاثیر سررسید بدهی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که منجر به سقوط قیمت سهام می شود اقدامات مدیران در راستای نگهداشت اخبار بد و عملکرد منفی در داخل شرکت است. از جمله عواملی که می تواند مانع از رفتار فرصت طلبانه مدیران گردد سررسید بدهی است. سررسید بدهی باعث خواهد شد تا اعتبار دهندگان به منظور تجدید قرارداد بدهی خواستار اطلاعات بیش تری پیرامون وضعیت شرکت باشند که این وضعیت مانع از انباشت اخبار بد توسط مدیران می گردد و در نهایت از کاهش شدید قیمت سهام جلوگیری می گردد. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر سررسید بدهی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام است. به منظور دست یابی به اهداف پژوهش تعداد 102 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388الی 1393 انتخاب گردید. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از دو معیار ریسک سقوط قیمت سهام از الگوی رگرسیون چند متغیره و داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سررسید بدهی برریسک سقوط آتی قیمت سهام تأثیر منفی دارد. به بیان دیگر با کوتاه تر شدن سررسید بدهی احتمال ریسک سقوط قیمت سهام نیز کاهش پیدا می کند
تجدید ارائه صورت های مالی و رفتار پیش بینی سود مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار پیش بینی سود مدیران در دوره های قبل و بعد از تجدید ارائه می باشد. در پی تجدید ارائه ها دو انگیزه متناقض «بهبود حسن شهرت مدیر در نقش ارائه کننده صورت های مالی» و «اجتناب از ریسک های متعاقب تجدید ارائه، با سویه دار (بدبینانه) نمودن پیش بینی های پس از تجدید ارائه» می تواند مطرح باشد. برای بررسی رفتار پیش بینی سود مدیران در دوره های قبل و بعد از تجدید ارائه از روش پژوهش شبه آزمایشی و «طرح سری های زمانی منقطع با گروه مقایسه» در دو گروه آزمون و کنترل متشکل از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (درمجموع 65 شرکت) طی سال های 1386-1391 استفاده شده است. به موجب یافته های پژوهش، سویه خوش بینانه مدیران در پیش بینی سودهای آتی در دوره های پس از تجدید ارائه نسبت به دوره های قبل از آن، تغییر معناداری نداشته است. با رد فرضیة پژوهش مبنی بر وجود تفاوت معنادار در رفتار پیش بینی سود مدیران شرکت های تجدید ارائه کننده نسبت به شرکت های گروه کنترل، چنین استدلال می شود که عوامل دیگری غیر از تجدید ارائه می توانند موجب تغییر در رفتار پیش بینی سود مدیران در شرکت های گروه آزمون باشند.
توان بازار محصول، ساختار صنایع و مدیریت سود شرکت: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین توان قیمت گذاری بازار محصول و رقابت صنایع تولیدی با مدیریت سود می پردازد. در این پژوهش، برای کمی سازی مدیریت سود از مدل های مبتنی بر اقلام تعهّدیاختیاری استفاده شده است. در این راستا، دوفرضیه تدوین شده است و جهت آزمون این فرضیه ها، نمونه ای متشکل از 92 شرکت (460 سال- شرکت) از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388 الی 1392 انتخاب شد و برای آزمون آن ها، از روش داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته های تجربی حاکی از آن است که بین توان قیمت گذاری بازار محصول و مدیریت سود، رابطه معنادار وجود دارد و این رابطه منفی است. شرکت هایی که توان قیمت گذاری بازار محصول کمتری دارند، مدیریت سود بالاتری را تجربه می کنند. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان می دهد که بین رقابت صنایع تولیدی (ساختار صنایع) و مدیریت سود، رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر عملکرد شرکت های عرضه اولیه شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منجر و به شرکت ها در اجرای صحیح آنها در عرصه رقابت کمک می کند. اجرای صحیح این سازوکارها انگیزههای لازم را برای مدیران شرکتها در دستیابی به اهداف تعیین شده، ارزش مناسب شرکت و نحوه نظارت مؤثر سهامداران فراهم میکند و این امر منجر به ایجاد اطمینان در سرمایه گذاران می شود که به نوبه خود موفقیت عرضه اولیه سهام در شرکت ها به ویژه شرکت های دولتی را در پی خواهد داشت. در این تحقیق اثر سازوکارهای یاد شده بر ارزش شرکت به عنوان بعدی از عملکرد در 124 شرکت دولتی و 1382 در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. - غیر دولتی عرضه اولیه شده در بازه زمانی 1392 نتایج تحقیق حاکی از آن است که بر خلاف نظریه های مطرح شده، اصول حاکمیت شرکتی شامل وجود کمیته حسابرسی، تفکیک نقش مدیرعامل از رئیس هیئت مدیره و اندازه هیئت مدیره با ارزش شرکتی که عرضه اولیه شده رابطه معناداری ندارد. به نظر می رسد رقابت در محیط بورس و اوراق بهادار تهران، به اندازه کافی نیست و ساختار کمیته های حسابرسی عمدتا مشکل داشته و زیر نظر همان اداره کنندگان شرکت است و اختیارات منظور در منشور کمیته های حسابرسی عملا غیر قابل اجرا است.
تغییرات مقطعی بازده: نقدشوندگی و اثر ریسک غیرسیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر نقدشوندگی بر قیمت گذاری ریسک غیر سیستماتیک در پاسخ به چرایی ظهور معمای نوسان پذیری غیرسیستماتیک و آزمون نقدشوندگی به عنوان خاستگاه رابطه ریسک مذکور و بازده مقطعی سهام است. به منظور آزمون اثر مذکور توأمان از رویکردهای تحلیل پرتفوی و الگوی فاما- مک بث (1973) استفاده می گردد. لذا، نمونه ای مشتمل بر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده و طی دوره زمانی 1378 تا 1389 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر ضمن تأیید معمای نوسان پذیری غیرسیستماتیک نشان می دهد توان توضیحی ریسک غیرسیستماتیک به منظور تبیین تغییرات مقطعی بازده سهام متأثر از عامل نقدشوندگی تقویت می گردد. با این حال، تأثیر ریسک غیرسیستماتیک بر بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران مغلوب اثر نقدشوندگی نبوده و شواهدی دال بر انتساب منشأ قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک به نقدشوندگی یافت نگردید. یافته اخیر حساسیت چندانی نسبت به نحوه اندازه گیری ریسک غیرسیستماتیک، مسأله معاملات اندک (اعمال محدودیت های حداقل روز معاملاتی)و الگوی وزنی محاسبه بازده پرتفوی نداشته و کماکان برقرار است.
مخاطرات اخلاقی و عدم تقارن اطلاعاتی در قیمتگذاری کمتر از حد عرضه های اولیه عمومی سهام
حوزههای تخصصی:
هرچه درصد سهامداران مدیریتی در یک شرکت بیشتر باشد، میزان مخاطرات اخلاقی در آن شرکت کاهش یافته و قیمت گذاری کمتر از حد عرضه های اولیه نیز کاهش می یابد. چرا که سهامداران مدیریت الزامات خاصی را در خصوص حجم سهام قابل عرضه، قیمت عرضه و مکانیسم عرضه ارائه می نمایند که می تواند بر قیمت گذاری کمتر از حد عرضه های اولیه اثرگذار باشد. عرضه های عمومی اولیه سهام توسط شرکت هایی صورت می پذیرد که بازار شناخت کمی از مدیریت و مالکیت آن ها دارد. در مورد این شرکت ها، اطلاعات عمومی کمتری در زمان عرضه اولیه سهام، در دسترس سرمایه گذاران بیرونی نسبت به سایر شرکت های بورسی قرار دارد. در مقابل، عرضه کنندگان اولیه، اطلاعات داخلی بیشتری در مورد شرکت دارند. بدین ترتیب بین ناشران در زمان عرضه اولیه سهام و سرمایه گذاران بالقوه بیرونی، عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد. هدف این تحقیق است که نقش عدم تقارن اطلاعاتی بر قیمت گذاری کمتر از حد عرضه های اولیه را تبیین نماید و نیز نقش مخاطرات اخلاقی به عنوان یکی از ابعاد مهم عدم تقارن اطلاعاتی بر قیمت گذاری عرضه های اولیه سهام مشخص گردد. محققین مختلف برای اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی فاکتورهایی چون شهرت عرضه کننده، ساختار مالکیت و نوع بازاری است که سهام در آن عرضه می گردد را مورد توجه قرار می دهند و مخاطرات اخلاقی نیز معمولا بر اساس میزان مالکیت مدیریتی در دوره الزام به نگهداشت سهام اندازه گیری می شود. شواهد تجربی نشان می دهد که مخاطرات اخلاقی و عدم تقارن اطلاعاتی از مهمترین عوامل موثر بر قیمت گذاری کمتر از حد عرضه های اولیه می باشند.
رتبه بندی اعتباری شرکت ها با استفاده از رویکرد قیمت گذاری اختیار تعدیلی با دیرش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریسک اعتباری، ریسکی است که ناشی از نکول یا کوتاهی وام گیرندهدر قرارداد است. در پیشینه پژوهش مطالعات زیادی از قیمت گذاری اختیار برای ارزیابی و تحلیل ریسک اعتباری استفاده کرده اند و بر اساس نوسان پذیری دارایی ها، فاصله تا نکول و به طور جامع تر احتمال نکول، شرکت ها را رتبه بندی کرده اند. در این مقاله از رویکرد جدیدی برای قیمت گذاری اختیار استفاده می شود. در این رویکرد ضمن برآورد نوسان پذیری دارایی های شرکت بدون حلّ معادلات همزمانی بلک- شولز- مرتون، از زمان تا سررسید تعدیل یافته بدهی شرکت ها یا دیرش استفاده می شود. مجموعه داده های این پژوهش شامل 5670 شرکت از شرکت های فعال در بازار ایالات متحده طی دوره 2001 تا 2013 است. پس از رتبه بندی شرکت ها و ترسیم منحنی ROC رویکرد این پژوهش و رویکرد پایه ای بلک- شولز- مرتون و رویکرد BhSh، نتیجه گرفته شد که رویکرد این مقاله، دقّت نسبتاً بالایی دارد. همچنین این پژوهش یک تحلیل مبتنی بر ریسک برای اثرات متغیرهای اختیار و سایر متغیرهای بازاری فراهم می کند.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان مشارکت مردم در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر میزان مشارکت مردم ایران در بازار سرمایه انجام شده است. در این راستا بازارهای موازی و مکمل و نیز مبانی تئوریک مشارکت مردم در بازار سرمایه و عوامل مؤثر بر آن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها و آزمون فرضیات با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که میزان مشارکت مردم در بازار سرمایه به صورت مستقیم تحت تأثیر بازارها و نهادهای موازی بازار سرمایه، عوامل اجتماعی فرهنگی، عوامل تکنولوژیک، قوانین و مقررات حاکم بر بازار سرمایه و فرآیندها و رویه های سازمان بورس و اوراق بهادار می باشد. همچنین عوامل کلان اقتصادی با تأثیرگذاری بر بازارها و نهادهای موازی و مکمل و فرآیندها و رویه های بورسی و عوامل سیاسی و قانونی نیز با تحت تأثیر قراردادن عوامل کلان اقتصادی، بازارها و نهادهای موازی و مکمل و قوانین و مقررات حاکم بر بازار سرمایه به صورت غیرمستقیم بر میزان مشارکت مردم در بازار سرمایه تأثیرگذار می باشند. همچنین عوامل فرهنگی اجتماعی علاوه بر تأثیرگذاری مستقیم، به صورت غیر مستقیم نیز از طریق تحت تأثر قرار دادن بازارها و نهادهای موازی و مکمل بر میزان مشارکت مردم ایران در بازار سرمایه اثر گذار بوده است.
بررسی عوامل مؤثر بر عدم تقارن سرعت تعدیلات در حرکت به سوی ساختار سرمایه بهینه شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر طبق نظریه توازن ، شرکت ها برای خود ساختار سرمایه بهینه ای تعیین می کنند ولی به طور معمول از این ساختار سرمایه هدف انحراف پیدا می کنند و برای برطرف کردن انحراف ایجاد شده ساختار سرمایه خود را تعدیل می نمایند. همچنین استدلال می کند که شرکت ها با توجه به ویژگی های خاص خود، با سرعت های متفاوتی به سمت اهرم هدفشان حرکت می کنند. لذا پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر عدم تقارن سرعت تعدیل ساختار سرمایه در حرکت به سوی ساختار سرمایه بهینه خود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. به این منظور، اطلاعات 124 شرکت در دورة زمانی 1393-1384 گردآوری گردیده و از مدل تعدیل جزئی آستانه ای و روش گشتاورهای تعمیم یافته استفاده گردید. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که، شرکت های با اندازه بزرگتر، فرصت های رشد بیشتر، نوسان درآمد بیشتر، سن کمتر و با انحراف کمتر از اهرم هدف نسبت به شرکت های دارای ویژگی ها متضاد با سرعت تعدیل بیشتری ساختار سرمایه خود را تعدیل می کنند. همچنین، تغییر ساختاری سال 1391 و افزایش شدید نرخ ارز به عنوان یک شاخص اقتصادی می تواند منجر به کاهش سرعت تعدیل شود.