عدم قطعیت ها و ریسک های ناشی از پیچیدگی محیطی، بسیاری از مفروضات و مبانی روش انجام پروژه های بزرگ صنعت احداث را زیرسؤال برده و از کارایی و اثربخشی آنها می کاهد. در ادبیات موضوع به انتخاب روش مناسب انجام پروژه ها در شرایط پیچیده پرداخته نشده است و پژوهش های موجود نیز، بر مبنای نظم اول مدیریت پروژه که پیچیدگی محیطی را در سطح متعارف می بیند، ارائه شده است. بر مبنای چارچوب های فکری[1] جدید مدیریتی و علمی، مانند نظم دوم مدیریت پروژه، ضروری است با درک و نگاهی جدید از محیط، در راهکارها و مدل های موجود، بازنگری های لازم به عمل آورد.
هدف اصلی این مقاله، پیشنهاد روش طرح و ساخت مناسب انجام پروژه های صنعت احداث است که در شرایط پیچیده محیطی (که عدم قطعیت بالا از پیامدهای آن است) برنامه ریزی و اجرا می شوند. این مقاله نشان می دهد که در شرایط پیچیده همراه با عدم قطعیت بالا، روش انجام طرح و ساخت متداول[2] با انتقال حداکثری ریسک ها به پیمانکار، پاسخ گوی انجام پروژه های بزرگ صنعتی نبوده و باید با اصلاح مبانی و به کارگیری ساز و کارهای نوآورانه، آن را بهبود بخشید. اساس و مبنای روش طرح و ساخت پیشنهادی این مقاله، افزایش انعطاف پذیری و تسهیم ریسک بین ارکان می باشد. در این مقاله از روش پژوهش کیفی با استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد (نوع ظهور یابنده گلیزر) برای شناسایی عدم قطعیت ها، ریسک ها و سازوکارهای پیشنهادی استفاده شده است.
با عنایت به اهمیت فزاینده بحث ریسک در زنجیره تأمین در دهه اخیر به طور عام و در پروژهها به شکلی
خاص، در این پژوهش ابعاد و اجزاء پدیده مدیریت ریسک زنجیره تأمین در پروژهها تبیین میشود. برای این
منظور با استفاده از رویکرد تئوری برخاسته از دادهها، پروژههای خط انتقال گاز در استان فارس توسط محققین
مورد مطالعه قرار گرفت و از روش کوربین و استراوس برای کشف و شناسایی کدها و مقولههای مرتبط با
پدیده مورد نظر استفاده شد. برای این منظور با 71 تن از خبرگان و تأمین کنندگان شرکت گاز مصاحبه عمیق
صورت گرفت و اشباع نظری حاصل شد. پس از انجام کدگذاری باز، محوری و گزینشی بر اساس مدل
پارادایمی نهایی، پدیده مدیریت ریسک زنجیره تأمین پروژهها در قالب 6 بعد اصلی، 75 مقوله فرعی و 91 کد
مشخصه طبقهبندی گردید. یافتههای حاصل از کدگذاری نشان داد که پدیده اصلی در مدیریت ریسک زنجیره
تأمین پروژه مشتمل بر ریسک های محیطی، سازمانی و شبکهای است.