فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
خبر واحد دارای کاربرد فراوانی در حوزه علوم اسلامی است. این مقاله با هدف تبیین حجیت خبر واحد و سازوکار به کارگیری آن در حوزه اخلاق، ابتدا به تعریف خبر واحد و اقسام آن پرداخته و در ادامه، به موارد کاربرد خبر واحد در فقه، با توجه به مبانی مختلف پرداخته است. سپس حدود کاربرد حجیت خبر واحد در حوزه علوم اخلاقی و تربیتی تحلیل شده است. بر این اساس، اگر خبر واحد را بر مبنای موثوق الصدور بودن معتبر بدانیم، در مقام استنباط گزاره های اخلاقی و تربیتی، دامنه کاربرد وسیعی دارد، و در گزاره های توصیفی و دستوری هم، کاربرد خواهد داشت.
بررسی تفسیری حبط عمل درآیه 65 زمر با تاکید بر تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
حبط اعمال یکی از موضوعات مهم کلامی است که در آیات قرآن از جمله آیه شریفه «لَئِنْ أ َشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ» به کار رفته است. در این آیه که خطاب به پیامبر اکرم’ و پیامبران پیشین است، شرک به عنوان عامل حبط عمل معرفی شده است. امکان شرک و حبط شدن عمل پیامبران و ناسازگاری آن با عصمت یکی از چالش های پیش روی متکلمان و مفسران بوده است. در رویکرد امامیه احباط مورد نظر معتزله باطل است، از این رو حبط به کار رفته در آیات قرآن معنای متفاوتی با معنای کلامی آن خواهد داشت. عدم تفکیک کاربرد قرآنی آن با آنچه که در میان متکلمان رایج است، چالش های زیادی را در جهت معناشناسی حبط، متعلق حبط و علل حبط ایجاد می کند. این مقاله در تلاش است تا با تحقیق در مفاد آیه فوق و بهره گیری از آراء مفسران به ویژه امین الاسلام طبرسی، دو رویکرد عمده در باره امکان شرک و حبط عمل پیامبران و مومنان بررسی گردد، معنای قرآنی حبط و مغایرت آن با معنای کلامی تبیین گردد و علل حبط، متعلق و چگونگی تعلق آن به اعمال کافران و مشرکان مورد بررسی قرار گیرد.
مسئلة ارتباط فضایل از نظر فارابی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
چیستی فضیلت و چگونگی کسب آن از مباحث مهم از نظر فیلسوفان است. یکی از مسائل مورد مناقشه دربارة هر نظریه ای در باب فضیلت، مسئلة ارتباط فضایل با یکدیگر است که نخستین بار افلاطون و سقراط آن را مطرح کردند. آنان مدافع نظریة یگانگی فضیلت بودند. ارسطو نخستین کسی است که تمایز بین فضیلت عقلانی و اخلاقی را مطرح، و یگانگی فضیلت را نقد کرد. با این حال، او پاسخی به این پرسش که چه رابطه ای بین فضیلت عقلانی و اخلاقی وجود دارد، نمی دهد. فارابی نظریة یگانگی فضیلت را نمی پذیرد و همچون ارسطو با استفاده از قوای نفس و روش اکتساب فضایل، فضایل را بر دو قسم عقلانی و اخلاقی می داند. او در پاسخ به این پرسش که چه رابطه ای بین فضایل وجود دارد، نظریة تقدم و تأخر را مطرح کرده است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیل محتوا به بررسی این مسئله پرداخته است.
گونه شناسی و روش شناسی روایات تفسیری امام باقر(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
ائمّة اطهار(ع) مفسّران راستین قرآن کریم هستند. آنچه امام معصوم دربارة قرآن تفسیر می نماید، همان سخن قرآن است؛ چراکه آنان قرآن ناطق اَند وعلم تفسیر آن را از رسول خدا(ص) اخذ کرده اند. از آنجا که آن بزرگواران داناترین این افراد به معارف قرآن بعد از آن حضرت(ص) می باشند، در این تحقیق بر آن شدیم تا به روایات امام باقر(ع) در باب این علوم بپردازیم. مقالة حاضر گونه ها و روش های تفسیری امام باقر(ع) را بررسی کرده است و نتیجه می گیرد که امام(ع) در سخنان خود، بسته به ظرفیّت و فضای حاکم، به روش های گوناگون، از جمله علوم قرآنی، تفسیر قرآن با قرآن، تفسیر قرآن با سنّت، جری و تطبیق، بیان تمثیل های قرآنی، بیان باطن و ظاهر قرآن، زدودن شبهات، بیان مصداقی آیات و بُعد تربیتی و... از معارف قرآن را تبیین فرموده است.
تأثیر ایمان و عمل صالح در هدایت علمى بشر با تکیه بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
هدایت علمى، از اقسام هدایت الهى بوده و از عوامل متعدد افزایشگر و کاهشگر برخوردار است.علّامه طباطبائى در تفسیر المیزان، به مناسبت آیات فراوان، به ذکر ابعاد این بحث و بخصوص،بررسى عوامل تأثیرگذار در هدایت علمى پرداخته است. در نوشتار حاضر، که برگرفته از این منبعتفسیرى گرانقدر مى باشد، با روش تحلیلى توصیفى به بررسى اقسام هدایت الهى و نقش ایمان وعمل صالح در هدایت علمى، همراه با تنظیم منطقى، و تبیین لازم پرداخته است.
در قرآن کریم هدایت الهى، داراى دو قسم تکوینى و تشریعى است. هدایت تکوینى نیز، خود،به هدایت علمى و عملى تقسیم مى شود. هدایت علمى، همان توفیق درک و فهم معارف حق، وهدایت عملى، توفیق پیروى و التزام عملى نسبت به این معارف است. هدایت علمى نیز دو گونهاست: عام و خاص. هدایت علمى عام، از راه عقل، فطرت و امثال آن، و هدایت علمى خاص، ازطریق ایمان و عمل صالح، قابل تحصیل است.
تحلیلی از مبانی و مؤلفه های مثبت اندیشی و راهکارهای پیدایش آن در اسلام و عهدجدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
در دنیای کنونی، مطالعات تطبیقی بین ادیان،یکی از راه هایی است که موجب ایجاد صلح و همزیستی و تقریب بین پیروان ادیان می شود. یافتن مفاهیم مشترک می تواند اساس گفتگوی شرایع الهی و زمینه ای جهت رفع سوء تفاهم ها و دستیابی به نقاط مشترک باشد. در این راستا، نوشتار حاضر برآن است که به روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مفهوم مثبت اندیشی، در متون دینی اسلام و مسیحیت پرداخته و مبانی مشترک و مورد اختلاف این دو حوزه را در موضوع فوق کشف نماید تا بدین وسیله، به تعارف مبنایی تعالیم ادیان در راستای تفاهم پیروان آن ها کمک کرده باشد. برای نیل بدین هدف، ابتدا واژه شناسی مفهوم مثبت اندیشی در اسلام و مسیحیت انجام شده و سپس راهکارهای ایجاد و تقویت آن، در هریک ادیان فوق، بررسی گردیده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مفهوم مثبت اندیشی در ادیان توحیدیِ اسلام و مسیحیت از راه کلیدواژه امید قابل پیگیری است که متعلق اصلی این امید، در بینش توحیدی اسلام، خداوند سبحان و در اناجیل سه گانه(متی، مرقس و لوقا) و نیز تعالیم پولس، وعده فرارسیدن ملکوت است. در تفکرات یوحنا نیز، مسیح سرچشمه امید به شمار می آید. البته گرچه پیرامون کیفیت دستیابی به این امید و راهکارهای تقویت آن، در ادیان فوق، اختلافاتی وجود دارد اما به طور کلی، امید، در دو حوزه فوق، مرتبط با هدفمندی حیات بشر بوده و در راستای زندگانی اخرویآدمی واقع شده است. از آثار و کارکردهای آن نیز، تقویت روح محبت و احسان به سایرین است.
رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خدا در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مفهوم «رابطه» یک صد و پنجاه سال پیش هرگز به معنای امروزی به کار نمی رفت. با این وجود، مفاهیم جانشین آن از قبیل «انس» در نهج البلاغه به کرّات آمده است که هریک از آنها بیان کننده اصناف و مراتب رابطه اعم از رابطه انسان و خدا و سایر رابطه هایند. در زمینه روابط انسان، در مجموع با چهار رابطه مواجهیم: رابطه انسان با خدا، خودش، انسان های دیگر و طبیعت. هریک از این روابط هم در پنج ساحت وجودی انسان تحقق می یابند که در مجموع بیست نوع رابطه را دربر می گیرد که یکی از آنها، رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خداست. این رابطه شامل روابط بندگی، خلیفگی، عاشقانه و همکاری است که روابط اول و سوم و دوم به ترتیب از بسامد بالایی در نهج البلاغه برخوردارند. اما رابطه همکاری به آن شکلی که در ادیان خاور دور نظیر دائویی (Taoism) مطرح است، در نهج البلاغه طرح نشده است؛ اما در عین حال، خدا و بنده همکاری می کنند تا رفتارهای انسان بهتر و به کمال خود نزدیک شود.
نقش قصه در آموزش مفاهیم دینى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بشر امروزى که گرفتار تجدد و نوگرایى شده است، رویکرد نوینى به معنویت، اخلاق، دین و ارزش هاى دینى پیدا کرده و دریافته است که هدایت انسان به سوى تعالى تنها در پرتو آموزه ها و مفاهیم دینى امکان پذیر خواهد بود. در نگاهى کلان، دین معیار هدایت، عامل معنادهى و هویت بخشى به انسان و نسخه رستگارى بشر است که باید براى آموزش مفاهیم پویا و ماندگار آن و تربیت دینى و التزام درونى افراد، روش ها و سازوکارهاى مناسب فراهم آید. یکى از بهترین و زیباترین و اثربخش ترین سازوکارها براى آموزش مفاهیم دینى زبان قصه است. این مقاله به روش توصیفى تحلیلى و با هدف بررسى نقش و اهمیت قصه در آموزش مفاهیم دینى، میزان هماهنگى اصول آموزشى حاکم بر قصه و مفاهیم دینى و شناسایى مفاهیم که از طریق زبان قصه قابل آموزش است انجام شد. همچنین اصول حاکم بر قصه و مطابقت آنها با اصول حاکم بر آموزش مفاهیم دینى مورد بررسى قرار گرفت. در نهایت، آموزه ها و مفاهیمى که با زبان قصه مى توان به بهترین وجه آموزش داد با ذکر نمونه هاى قرآنى و به مدد آیات و روایات، واکاوى و مشخص گردید. با اطمینان مى توان گفت که قصه گویاترین زبان آموزشى مفاهیم و آموزه هاى دینى و قرآنى است که باید در امر تعلیم و تربیت دینى بیش از پیش مورد توجه اولیا، مربیان، معلمان، استادان و صاحب نظران قرار گیرد.
علّامه طباطبائى، فیلسوف واقع گرا و مطلق گراى اخلاقى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکى از پرسش هاى اساسى درباره گزاره هاى اخلاقى این است که آیا گزاره هاى اخلاقى بیان کننده واقعیتى عینى هستند و از وجود رابطه اى واقعى گزارش مى دهند یا این گزاره ها سرچشمه اى واقعى ندارند و صرف نظر از دستور و توصیه، احساس و سلیقه، و توافق و قرارداد از واقعیتى سخن نمى گویند؟ واقع گرایان قایل به سرچشمه اى واقعى براى احکام اخلاقى هستند و غیرواقع گرایان چنین سرچشمه اى را نمى پذیرند. یکى از پیامدهاى این بحث قائل شدن به مطلق بودن احکام اخلاقى در صورت واقع گرا بودن یا نسبیت در اخلاق در صورت غیرواقع گرا بودن است. در این تحقیق با روش تحلیلى توصیفى نشان مى دهیم که علّامه طباطبائى با قایل شدن به سرچشمه اى واقعى براى احکام اخلاقى، فیلسوفى واقع گرا و اطلاق گراى اخلاقى است.
تبیین و نقد چیستی فضیلت از منظر لیندا زاگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زاگزبسکی به مثابه فیلسوف اخلاق و معرفت شناس فضیلت محور در صدد است تا دیدگاهش را درباره ی فضیلت تبارشناسی کند. او با تأکید بر نقش انگیزه در فضیلت دیدگاهش را عامل مبنا می داند. در نزد زاگزبسکی، فضیلت دارای ارزش ذاتی است. او با اشاره به تفاوت فضیلت با توانایی طبیعی و مهارتْ آن را در دو قلمرو اخلاق و معرفت شناسیْ کمال و مزیت پایدار نفس می داند و بر دو مؤلفه ی انگیزه و موفقیت مبتنی می کند. مقاله ی پیش رو کوشیده است مؤلفه های مورد نظر زاگزبسکی را ارزیابی کند. از نتایج این تحقیق آن است که فضایل مشتمل بر انگیزه اند؛ اما از نقش هدایت گرانه ی مورد نظر زاگزبسکی برخوردار نیستند؛ البته باید دیگر مؤلفه ی موفقیت را پذیرفت؛ زیرا نمی توان فضیلتمند بود، اما به هدف فضیلت به طور غالب نائل نشد. بر خلاف دیدگاه زاگزبسکی، نمی توان فضیلت را به لحاظ مفهومی جدا از مهارت های هم پیوند با فضیلت دانست؛ زیرا جنبه ی مهارت دست کم در فضیلت عقلی بیشتر از بُعد انگیزشی دارای اهمیت است؛ به طوری که ارسطو تکنیک را از اقسام فضایل عقلانی می داند. به علاوه، فضایل تنها اکتسابی نیستند؛ زیرا در تاریخ مفهوم فضیلت، برخی توانایی های طبیعی فضیلت محسوب شده اند.
نسبت طینت، قضا و قدر با اختیار انسان از دیدگاه علامه طباطبایی
حوزههای تخصصی:
این مقاله درپی بررسی سازگاری قضا، قدر و طینت با اختیار انسان از نگاه علامه طباطبایی است. در نگاه ایشان، همه امور دنیوی مسبوق به اموری در قبل (عالم قدر یا خیال و بالاتر در عالم قضا یا عقل) است که رابطه علّی ومعیّت وجودی با امور دنیوی دارد. طینت هر انسان در دنیا نیز همان مراتب علل قبل از دنیای اوست که با او معیت وجودی دارد و انگیزه درونی هر کاری است. ایشان در مورد مسأله فوق براساس تفکیک دید مبتنی بر توحید عددی و غیر عددی، دو جواب ساده و عمیق داده اند. در جواب اول، قضاو قدر و طینت فرد فقط موجب گرایشی در او می شود و اختیار فرد را سلب نمی کند؛ اما در جواب دوم، مسأله جبر و اختیار منحل می گردد. این تفکیک می تواند مبنای حل تعارض ظاهری آیات یا روایات در بیشتر مسائل الهیات باشد.
آگاهی و تجربه: بحثی در نسبت تجربه اخلاقی و تجربه دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث از نسبت میان تجربه اخلاقی و تجربه دینی که با مبحث رابطه دین و اخلاق نیز مرتبط، لیکن بحثی مستقل از آن است، در تصویر میزان قرب اخلاق مداری و دین مداری اثرگذار است. در مقاله حاضر، برای تعیین اینکه چه نسبتی میان این دو تجربه برقرار است، پس از بیان ویژگی های مشترک تجربه اخلاقی و تجربه دینی، تلاش می شود تا مقصود از تجربه اخلاقی و تجربه دینی بیان شود و آنگاه با استفاده از تقسیم شش گانه دیویس دربارة انواع تجربه های دینی، و سنجیدن نسبت هر یک از آن اقسام با تجربه اخلاقی، نسبت تجربه اخلاقی با تجربه دینی شناسایی گردد. در این راستا، دیدگاه تباین تجربه اخلاقی و تجربه دینی و دیدگاه اتحاد آن دو نیز مورد بررسی قرار می گیرد. حاصل آنکه نمی توان هر تجربه اخلاقی ای را تجربه دینی شمرد. همه مصادیق این دو نیز یکسره از یکدیگر جدا نیستند، بلکه نسبت میان تجربه اخلاقی و تجربه دینی عموم و خصوص من وجه است.
اخلاق دینی و واقع گرایی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی ارتباط بین شکل های مختلف واقع گرایی اخلاقی و برخی دیدگاه ها درباره اخلاق دینی و به ویژه اخلاق دینی در سنت اسلامی است، هرچند بیشتر گفته ها در سنت های دینی دیگر نیز کاربردی خواهد بود. نخست، مرور تاریخی مختصری از ظهور واقع گرایی اخلاقی در قرن بیستم بیان می شود؛ دوم، انواع اصلی واقع گرایی اخلاقی را از هم تفکیک خواهیم کرد؛ سوم، نشان خواهیم داد که در مورد هر یک از انواع اصلی واقع گرایی اخلاقی، از واقع گرایی اخلاقی اکید گرفته تا واقع گرایی اخلاقی حداقلی، دیدگاه های دینی ای را نسبت به اخلاق می توان صورت بندی کرد که هم با واقع گرایی سازگار باشند و هم با ردّ آن. ولی، در هر حال، اخلاق شناس دینی باید برای پذیرفتن واقع گرایی یا ردّ آن هزینه ای بپردازد. در نهایت استدلال می شود موضعی که فیلسوفان برجسته مسلمان در سنت سینوی تا ملاصدرا اتخاذ کرده اند موضعی است که در شماری از نقاط مهمش با موضع ضدواقع گرایی توافق دارد.
تحلیل انتقادی حقیقت گزاره های اخلاقی در پرتو تبیین افعال انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
سرنوشت بسیاری از مباحث اختلافی فلسفه اخلاق به این مسأله گره خورده است که حقیقت گزاره های اخلاقی چیست؟ در این باره دو نظریه عمده وجود دارد؛ عده ای اصول کلی اخلاق را حکایت گر از عالم خارج می دانند و گروهی منکر این حکایت گری اند. مناقشه این دو گروه امروزه نیز ادامه دارد. به نظر نگارندگان این مقاله، گره بحث در این مناقشه مبنایی با مباحث انسان شناسی باز می شود.
معتقدان به حکایت گری گزاره های اخلاقی دو راه بیش ندارند: یا باید نشان دهند که بدون طرح عناصر غیر حکایت گر نیز می توان مسائل مرتبط با اخلاق را حل وفصل کرد یا دست کم نشان دهند که عناصر غیر حکایت گر در اصول کلی اخلاق جایگاهی ندارد. بنابراین، برای قضاوت درست میان این دو گروه، باید از دو امر بحث کرد: «ضرورت وجود ادراک اعتباری» و «ملاک اعتبار».
گروه مقابل، در پرتو تبیین افعال اختیاری انسان اثبات می کنند که هر دو راه مسدود است؛ اولاً، بدون اعتقاد به ادراکات اعتباری نمی توان افعال انسان را تبیین کرد، ثانیاً، گزاره های اخلاقی به ویژه اصول کلی اخلاق از ملاک اعتبار برخوردارند و بنابراین، اعتباری و غیرحکایت گرند.
تحلیل فلسفی هوشمندی نظام هستی در حکمت متعالیه و تأثیر ایمان به آن در تربیت اخلاقی: ارائه یک مبنای نظری برای اخلاق مداری و تربیت اخلاقی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
تربیت اخلاقی یکی از مهم ترین مباحث در نظام های آموزش وپرورش جهان است. در این مقاله ایمان به هوشمندی نظام هستی با استناد بر قرآن و روایات اسلامی و همچنین با بهره گیری از اصول حکمت متعالیه ملاصدرا تبیین گردیده و کوشیده شده نقش آن بر تربیت اخلاقی بررسی شود. باور به نابود نشدن اعمال و نیات انسان و ایمان به وجود انواع شاهدانی که در حال ثبت اعمال انسان هستند می تواند تحولی شگرف در نیّت و عمل وی پدید آورد. درک حضور و در محضر خدا بودن، خودکنترلی، درستکاری، احساس مسئولیت و تلاش به منظور در صراط حق و اعتدال ماندن و تقرب بیشتر به خداوند، می تواند ازجمله پیامدهای آشکار کاربست این الگو باشد. همچنین جهت تحقق تربیت اخلاقی، دو اصل تربیتی اعطای بینش و آگاهی درباره هوشمندی نظام هستی، و دعوت به ایمان و تقویت آن معرفی شده اند.
بررسی مفهوم امید در قرآن و روایات و نقش آن درتر بیت انسان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
امید در قرآن و روایات، حالتی نفسانی است که فرد امیدوار را به تلاش جدی وادارد. امید در زندگی دنیوی و اخروی نقش های شگرفی دارد. در قرآن و روایات نیز فرد با امید به نصرت الهی، به آرامش در زندگی و تربیت خود دست می یابد. در این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از آیات و روایات، ضمن بیان مفهوم شناسی از امید و شناسایی انواع آن، با توجه به شاخصه های امید و جایگاه آن در تربیت به تحلیل تربیتی امید در قرآن و روایات پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در قرآن دو نوع امید شامل امید صادق و کاذب به کاررفته است. امید آثاری در تعلیم و تربیت وزندگی فردی و اجتماعی و در مفهوم بهتر در حوزه های ارتباط با خود، دیگران و جهان بجا می گذارد که ازجمله می توان به مواردی همچون فعالیت هدفمند، معرفی الگو، آرامش و آینده نگری اشاره کرد
خانواده و عوامل تحکیم آن با تکیه بر آرای ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باور ابن سینا، تشکیل خانواده متضمن تولید نسل، دلیل روشنی بر اثبات خداوند، نمود کرامت انسان و تربیت فرزندان است که همه به صیانت از دین منجر می شود. در ساختار حکمی سینوی کرامت انسان بستر ظهور و بروز روابط سالم انسانی بر پایه خردورزی و محبت بوده و تربیت به عنوان امر درجه دوم مأخوذ از آن است. ابن سینا با اشاره به لزوم حفظ کرامت انسان، ضرورت وفای به عهد، خردورزی و محبت پیشگی، وجود عقل سلیم در عقد و فسخ ازدواج و ترسیم چارچوبی معقول از نقش زن، مرد و فرزندان، درصدد تبیین اهمیت حفظ کانون خانواده بر مبنای اساسی ترین نیاز عقلانی و عاطفی انسان است. بر این اساس ابن سینا پس از ترسیم منزلت انسان در هستی، به تحلیل جایگاه عقل در وجود آدمی و خواص عنصر محبت در معنابخشی روابط آدمیان، بالأخص در خانواده می پردازد. اتخاذ این شیوه توسط ابن سینا متأثر از چهار رویکرد اصلی وی به حیات آدمی است: هماهنگی با فطرت، کارکرد فلسفه در زندگی، تناظر عشق و عقل و حاکمیت اخلاق که ترکیب این چند عنصر در کنار هم، حکمت منزلی سینوی را در عصر حاضر به مجموعه نسبتاً قابل قبولی از قواعد عقلی و شواهد قلبی برای تشکیل خانواده تبدیل می کند.
نقش محبت اهل بیت علیهم السلام در کمال انسان و رشد فضائل اخلاقی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
نقش تربیتی صراط مستقیم در قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
قرآن تربیت را به معنای تهذیب و فزونی مقام معنوی به کار برده که پیگیری تربیت و نقش صراط مستقیم در آن، میدان وسیع تحقیقی نخواهد داشت؛ ولی کاربردهای این اصطلاح از ریشه «ر ب ب»، که در معنای مصدری آن، معادل پرورش گرفته شده و مالکیت و تدبیر در آن نهفته است، با مفهوم «ربیت» و «ربانیت» و تبیین ربوبی شدن و ربوبی نمودن انسان از طریق صراط مستقیم، به زیبایی به تصویر کشیده شده است. صراط مستقیم، راهِ دارای وحدت و منطبق با حقیقت است و هدایت به آن، هدایت به مراتب یا تثبیت در مراتب آن خواهد بود. قرآن با نشان دادن صراط مستقیم به منزله دین کامل، تربیت را شناخت خدای جهان و رب یگانه دانستن او و نیز پذیرش اوامر و نواهی وی و عمل به آنها معرفی می نماید. از این منظر، به هر میزان که انسان ربوبی شود، در مسیرتربیت قرار می گیرد. بر همین اساس، اعمال عبادی، علمی، اجتماعی، جسمی و عاطفیِ متربی، براساس نقش تربیتی صراط مستقیم که منطبق با ربوبیت توحیدی است. سوال اصلی ما در این پژوهش این است که نقش اصلی صراط مستقیم در تربیت انسان چیست؟از یافته های این پژوهش این است که نقش صراط مستقیم، ربوبی شدن و ربوبی ساختن انسان است که هدف خلقت به شمار می رود.