فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۳٬۱۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
اخلاق پژوهان که در حوزهى بحثهاى اخلاقى، فلسفه اخلاق،
رفتارشناسى انسان و ریشههاى آن ژرفاندیشى نمودهاند، از مقولهاى به عنوان «خود» با گونههایى چون «خودشناسى»، «خودیابى»، «خود عزتمند» و یا «خود زیانى و خودفراموشى» سخن گفتهاند. در میان این اخلاق پژوهان، باید از دانشورى یاد کرد که در حوزه اندیشه و معارف اسلامى، نگرشى همه سویه و فراگیر داشته و به اخلاق و مسأله خودى در آن، هماره، به عنوان بخش مهم و بنیادى از آموزههاى دینى نگریسته و در پى آن بوده که ریشههاى آنها را با شیوههاى نوین و منطقى و کاربردى، استوار سازد. او کسى نیست جز علاقه
شهید، مرتضى مطهرى «رحمها... علیه». آن استاد فرزانه، مسأله خودى در اخلاق را پایه اخلاق دانسته و از آن با عنوان «اخلاق مکرمتى» یاد مىکند. در این مقاله سعى نگارنده بر این است که مفهوم و گونههاى خودى، مبارزه با خود و نمودارهاى از خود بیگانگى را در عرصه اخلاق انسانى از دیدگاه شهید مطهرى مورد بحث وبررسى قرار دهد.
مفهوم شناسی تطبیقی ملکات نفسانی در آثار فلاسفه و حکمای اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از محورهای مهم در زمینه انسان شناسی، اخلاق و فلسفه تصمیم، بحث از ملکات نفسانی است که در آن، «مفهوم شناسی و تبیین دقیق تعریف ملکه» بر سایر مسائل تقدم دارد. تفحص در آثار فلاسفه و حکمای اسلامی، بیانگر وجود اختلافاتی در تعریف «ملکه» بوده است. این پژوهش، به دنبال آن است که ابتدا تعاریف موجود از ملکه در آثار فلاسفه و حکمای اسلامی را کشف و دسته بندی نماید. سپس، ضمن بررسی تطبیقی و مقایسه ای تعاریف، به تحلیل نوع اختلاف و ترابط معنایی آنها بپردازد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. مبتنی بر دستاوردهای پژوهش، تعاریف موجود از ملکات در قالب شش دسته و بر مبنای این ملاک ها قابل تبیین است: 1. رسوخ، 2. سرعت زوال، 3. استقرار در موضوع، 4. امکان مفارقت، 5. ثبوت، 6. سختی زوال. طبق بررسیِ تطبیقی و مقایسه ای، این تعاریف و ملاک ها، علی رغم اختلافات، به طور کلی بی ارتباط و مباین از هم نیستند؛ بلکه نوعی ترابط معنایی بین آنها وجود دارد. ملاک ها، به پایه و غیرپایه تقسیم می شوند. برخی از این ملاک ها، هم ارزش برخی دیگر بوده و برخی به نسبت سایرین، رابطه علّی معلولی دارند. این تبیینات از ترابط معناییِ ملاک ها، منجر به یک مدل مفهومی در پژوهش شده است.
گامی به سوی اخلاق مهدوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اخلاق مهدوی با تفقه در آیات قرآن و استفاده از روایات اهل بیت، «دنیاداری» و نه «دنیاگرایی» را به عنوان ارزشی مثبت به نظام اخلاقی وارد میکند و این تغییر باعث تحولاتی در ضریب اهمیت بعضی از ارزش ها و ضد ارزش ها و پاره ای تحولات در تعاریف و نسبت های میان ارزش های اخلاقی و تغییر نگرش نسبت به برخی از مصادیق آنها است.
حقیقت دنیا جریان رحمت و حیات الاهی و سراسر جهان آیات و نشانه های اوست؛ پس نه باید فریفتة آن شد و نه از آن ترسید. کسی که با شهامت و وارستگی به دنیا رو میآورد، در حقیقت از ظاهر فریبندة حیات دنیا گذشته و در حیات طیبه به سر میبرد.
تحول حیات دنیا به حیات طیبه در بعد شخصی، موجب رویآوری به دنیا و تلاش و جهاد برای آبادی دنیا و برخورداری از نعمت های الاهی است. از سوی دیگر در بعد اجتماعی جهاد با مستکبران جنبه ای از فضیلت بزرگ در اخلاق مهدوی است که موجب تحول حیات دنیا به حیات طیبه در حوزة عمومی میشود و این تحول، ماهیت ظهور ولیعصر عجل الله تعالیفرجه شریف است.
اخلاق یا مذهب (5)
حوزههای تخصصی:
ضرورت و اهمیت ازدواج
نهادینه سازی وجدان کاری با رویکرد اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
باوجود تلاش های علمی و اجرایی فراوان، سازمان ها همچنان مجبورند که برای استفادة کارآمد و مؤثر از منابع مادی و معنوی، تحقق اهداف، و جلب رضایت ارباب رجوع و مشتریان خود، از انواع گوناگون کنترل و نظارت بیرونی بر کارکنان استفاده کنند. بنابراین، نهادینه شدن وجدان کاری، یکی از مسائل مهم سازمان هاست. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا با استفاده از روش اجتهادی، چگونگی نهادینه سازی این امر مهم در سازمان ها از منظر قرآن کریم و سنت علوی مطالعه شود. بر اساس این مطالعه، نهادینه شدن وجدان کاری به تحقق یک چرخه نیازمند است که از حاکم شدن ارزش های اساسی مربوط به انسان در سازمان آغاز می شود و به تغییر نگرش افراد بر اساس ارزش های اسلامی نسبت به کار و مسئولیت خود می انجامد. پس از طی این دو مرحله، انجام کارها بر اساس وجدان کاری اتفاق می افتد و از حضور مستمر این چرخه در سازمان، نهادینه شدن وجدان کاری به دست می آید.
سبک مدیریت مبتنی بر کرامت انسانی و معرفی الگویی برای به کارگیری آن در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین مبین اسلام دارای نظام ارزشی جامعی است که برای تمامی مراحل و بخش های زندگی انسان دارای دستورالعمل های ارزشی است. از جمله آنها، زندگی سازمانی انسان است که اسلام در قالب سبک مدیریت اسلامی به بررسی و تبیین رهنمودهای ارزشی برای آن پرداخته است. در اسلام، لازمه حکومت و مدیریت صحیح، نگاه توحیدمحور است؛ یعنی رعایت سمت وسوی الهی در کارها و در نهایت، طراحی برنامه ها و کارکردهای سازمانی به گونه ای که رضایت خداوند متعال را جلب نماید. از جمله استلزامات جلب رضایت خداوند و نگاه توحیدمحور در مدیریت سازمان، نگرشی انسان گرایانه در جهت تکریم کرامت نیروی انسانی سازمان است؛ یعنی برای همه ارزش و کرامت و حرمت قایل شدن، و حکومت و مدیریت را برای آنان و در خدمت ایشان دیدن. نظر به اهمیت این موضوع، این مقاله با رویکرد تحلیلی نظری، به بررسی سبک مدیریت مبتنی بر کرامت انسانی، و ویژگی های آن با توجه به آیات و روایات اسلامی پرداخته و در نهایت، الگویی برای معرفی و به کارگیری آن در سازمان ها ارائه کرده است.
مبانی اخلاق از دیدگاه مولوی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات مکاتب اخلاقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
ضرورت اخلاق در زندگی
هویت فلسفی فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای بررسی «هویت فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی» بر مبنای فلسفه اسلامی ناگزیر از بررسی هویت فلسفی و نیز اسلامی این مفهوم هستیم. در این مقاله به بررسی وجه نخست با عنوان «هویت فلسفی فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی» می پردازیم. بدین منظور نخست «هویت فلسفی فلسفه اسلامی» بررسی شده است و ذیل دو عنوان «نسبت فلسفه اسلامی با فلسفه یونانی (از حیث فلسفه بودن)» و نیز «نسبت فلسفه اسلامی با کلام» مشخص شده که فلسفه اسلامی دارای هویت فلسفی مستقل، معتبر و موجهی است.
در بخش دوم «هویت فلسفی فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی» بررسی شده است. نخست با مرور پیشینه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی اعم، ذیل مباحث رئوس ثمانیه، حکمت عملی و مبادی علوم در فلسفه اسلامی ملاحظه شد که فلسفه اسلامی نه تنها امکان و ظرفیت ماهوی بازتولید فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی را داراست، بلکه به آن در معنای اعمّش تحققّ نیز بخشیده است. در گفتار واپسین نیز با بررسی این مفهوم از حیث چیستی فلسفه و نیز متعلق فلسفه به تبیین هویت فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی اخص پرداخته شده است.
رویکرد ریزوماتیک به معرفت و نقد چالش های آن برای تربیت اسلامی (از منظر ملاحظات معرفت شناختی رئالیسم انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت اسلامی در عصر حاضر با چالش های گوناگونی روبه رو است. بخشی از این چالش ها ناشی از مواجهه جهان بینیِ «خدامحور» با جهان بینیِ «دنیامحور» جهان غرب است. در این میان پست مدرنیسم به جهت آموزه های پیچیده خود، جهت گیری های ضد و نقیضی را در بین اندیشمندان مسلمان برانگیخته است؛ تا جایی که برخی آن را به منزلة فرصتی مغتنم برای تربیت دینی و چاره ای برای کاستی های آن تلقی کرده اند و برخی دیگر معتقدند تفکر پست مدرنیستی اساساً امکان تربیت دینی را نفی می کند. «رویکرد ریزوماتیک» نیز در راستای تحقق بسیاری از آموزه های پست مدرنیستی به عرصه نظام های معرفتیِ قرن بیستمی وارد شد و طبیعتاً تلقی های مثبت و منفی خود را نیز در ارتباط با تربیت دینی به همراه خواهد داشت. مفروض این مقاله این است که رویکرد ریزوماتیک به معرفت برای تربیت دینی چالش هایی به همراه خواهد داشت که ما با مبنا قرار دادن نظام معرفتی رئالیسمِ انتقادی به نقد چالش های آن می پردازیم. بنابراین، در این مقاله ابتدا به طرح ویژگی های رویکرد ریزوماتیک به معرفت می پردازیم و سپس چالش های آن برای تربیت دینی را بررسی می کنیم و در پایان چالش های مطرح شده را از منظر رئالیسم انتقادی مورد نقد قرار می دهیم.
اخلاق توحیدی از دیدگاه علامه طباطبایی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
اخلاق توحیدی با شاخصه وحیانی و توحیدی بودن، اخلاق اسلامی را از سایر مکاتب اخلاقی متمایز می سازد. امروزه در جوامع بشری، سه یا به تعبیری چهار مسلک اخلاقی وجود دارد که دارای قدمت بسیار طولانی هستند: مسلک اخلاقی یونان، مکتب اخلاقی عام، مسلک نسبیت گرایی و مکتب اخلاقی خاص. هر چند این مکاتب اخلاقی می کوشند رفتار فردی و اجتماعی پیروان خود را تعدیل کرده، افراد تربیت شده و سالمی از حیث اخلاقی تحویل جامعه دهند، بنا به نوع نگرش خاصی که به انسان و جایگاه و غایت خلقت او دارند، دارای تأثیرات متفاوتی می باشند. علامه طباطبایی معتقد است اخلاقی شدن به معنای بار یافتن به آستان معارف توحیدی است و تمام اخلاق، مقدمه نیل به این قله رفیع انسانی خواهد بود. این مقاله، چیستی و مؤلفه های اخلاق توحیدی را از منظر ایشان بررسی خواهد کرد.