فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۷۱۱ مورد.
پژوهشی در جایگاه کلامی بزنطی و منزلت وی نزد امام رضا (ع) و امام جواد (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی حیات فرهنگی و اجتماعی اصحاب امامان شیعه:، نظر تاریخ پژوهان دهه های اخیر را به خود جلب کرده است. اغلب پژوهش های جدید، احمد بن محمد بن عمرو بن ابی نصر بزنطی (م221ه .ق) را به عنوان یکی از اصحاب امام رضا(ع) مورد توجه قرار داده اند اما به همراهی او با امام جواد(ع) و نیز جایگاه کلامی او به صورت بایسته نپرداخته اند. این نوشتار پس از مروری بر زندگی نامه بزنطی، آرای کلامی او را موضوع بررسی خود قرار داده است و پس از ارائه تحلیلی درباره جایگاه او در بین جریان های کلامی آن روزگار، روایات کلامی او را با تکیه بر محتوا و قالب بیان آن، گزارش کرده است؛ در ادامه، میزان و چگونگی ارتباط او با این دو امام را با استناد به شواهد تاریخی، مقایسه کرده و با اثبات این مدعا که پاره ای از روایات بزنظی از امام رضا(ع)، در حقیقت منقول از امام جواد(ع) است، به این نتیجه رسیده است که وی، با وجود فاصله جغرافیایی که با اصحاب امام رضا(ع) داشت، توانست در عهد امام جواد(ع) هم جایگاه ویژه خود را در بین آنان حفظ کند.
مکتبهاى تاریخى و تجددگرایى تاریخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بنیان گذاران و مبلّغان سبّ و لعن با نام و نشان در اسلام
حوزههای تخصصی:
امروزه در بخش هایی از جامعه مسلمانان سخنانی در قالب سبّ و شتم و یا لعنِ با نام و نشان و حتی تکفیر دیگران شنیده می شود. به نظر می رسد در گذشته های دور نیز این رفتار پیشینه داشته است و در سده های پیشین نیز داعیه داران حکومت و تفکرات مذهبی چنین رفتارهایی داشته اند. از نخستین حرکت های هدفمند در راستای تخریب رقیب، شیوه بنی امیه در ترویج سبّ و لعن آل ابی طالب× بوده است. گروه های دیگر نیز هریک با توجه به گرایش های خود واکنش هایی در برابر حرکت بنی أمیه نشان دادند. کیسانیه یکی از همین گروه هاست که با پیکان حملات زبانی، دو خلیفه اول و دوم را نشانه رفت. بررسی های انجام شده در این پژوهش نشان می دهد دو گروه بنی امیه به عنوان نظام حاکم و کیسانیه به عنوان یک جریان، به گسترش سبّ و شتم و لعنِ با نام و نشان دامن زده اند. بنی عباس نیز که میراث خوار کیسانیه بوده اند تا پیش از به قدرت رسیدن، در ترویج آن کوشیده اند.
درآمدى بر مفهوم، فرایند و ویژگىهاى تاریخنگارى شفاهى
حوزههای تخصصی:
تاریخنگارى شفاهى یکى از گونههاى تاریخنگارى است که در دهههاى اخیر، رونق یافته و مانند بسیارى از مقولههاى دیگر، تعریفى مورد وفاق ندارد. توجه به ثبت شفاهى حوادث تاریخى را در دیار غرب به یونان باستان نسبت دادهاند، اما پیوند تاریخنگارى با سنت نقل شفاهى حدیث در دوره اسلامى، میراثى شایسته ژرفکاوى براى پیشینه اینگونه تاریخنگارى پدید آورده است. تاریخنگارى شفاهى به مفهوم امروزى آن، در سالهاى نزدیک به جنگ دوم جهانى با انگیزهاى غیر تاریخى در محیطهاى نظامى غرب آغاز شد، ولى به سرعت، رونقى در خور یافت و به دیگر کشورها از جمله سرزمین ما نیز راه یافت.
در این مقاله پس از مرورى بر تعریف و پیشینه تاریخنگارى شفاهى و فرایند آن، نقش و جایگاه مصاحبه کننده و مصاحبه شونده در تاریخنگارى شفاهى و نیز تعامل تاریخنگارى مکتوب و تاریخنگارى شفاهى اجمالاً بررسى شده، سپس ویژگىهاى تاریخنگارى شفاهى در دوازده بند شمرده شده است. بخش پایانى مقاله در درنگى کوتاه به یکى از پیوندهاى تاریخنگارى شفاهى با ارزشها و هنجارهاى دینى و فرهنگى توجه کرده است.
نظرى به تاریخ یعقوبى
حوزههای تخصصی:
آشنایى با سیرهنگارى
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۲ شماره ۵۹
حوزههای تخصصی:
بررسى زندگانى و آثار احمد بن واضح یعقوبى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
واکاوی رابطة کلام و تاریخ فکر در مطالعات شیعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنّت شرق شناسی به تحلیل تاریخی عقاید شیعه پرداخته است و پیروان چندی از این سنّت نیز در میان باورمندان به تشیع ظهور کرده اند؛ اما این مطالعات در مواردی روشمند نبوده و در برخی موارد، نتایج تأمل برانگیزی را به خصوص در حوزة شیعه شناسی به همراه داشته اند. این در حالی است که به دلیل نیاز به اتّخاذ رویکرد تاریخی در مطالعة عقاید اسلامی از چنین گرایشی در مطالعات اسلامی نمی توان صرف نظر کرد. به نظر می رسد برای بالاترین بهره وری از این نوع مطالعات، باید تلاش کرد تا رویکرد تاریخ فکر غربی را براساس نیازها و دغدغه های بومی، در حوزة شیعه شناسی به کار بست.
با توجّه به این که مهم ترین دغدغه و چالش پیش روی مطالعات تاریخ فکر به خصوص در محافل سنتیتر تعارض آن با عقاید کلامی اولیة شیعه است، به نظر می رسد نخستین گام در مسیر سامان دادن و بومی سازی این حیطة مطالعاتی، تلاش برای بررسی و سنجش نسبت تاریخ فکر با کلام از زاویه های مختلف باشد؛ مقالة پیش رو نخستین تلاش در جهت این مهمّ است.
در این مقاله پس از بیان مباحث مقدماتی، نخست کنکاشی در جهت تبیین دقیق تر مرزهای کلام و تاریخ فکر صورت می گیرد. در مرحلة بعد تأثیر پیش فرض های کلامی بر تاریخ فکر بررسی می شود. در مرحلة سوم دربارة تعارض کلام با تاریخ سخن به میان می آید و تلاش می شود ماهیت این تعارض و بازگشت آن به تاریخ و سپس وظیفة مورّخ در مواجهة با آن بازنمایی شود.
ناکارآمدی ارزش زدایی از روایت تاریخی
حوزههای تخصصی:
دیدگاهی که می پندارد هرگونه روایت تاریخی باید فاقد بار ارزشی باشد، چه دیدگاهی است و چرا باید این دیدگاه را ناکارآمد پنداشت؟این دو پرسش اصلی و سؤالات فرعی دیگری که به فراخور بحث مطرح می شوند و تلاش برای پاسخگویی به آن ها، بنیاد مقاله ی حاضر را شکل می دهد. در واقع اساس این پژوهش بر این امر استوار است که هر کنش تاریخی، به ناگزیر دارای بار ارزشی است و چون روایت کردن تاریخ علاوه بر اینکه مقوله ای معرفتی است، یک کنش تاریخی نیز است، لاجرم نمی تواند ارزش گریز باشد.مدافعان ارزش زدایی از روایت تاریخی، با توسل به مفاهیمی چون واقع گرایی و عینیت، رویکرد خود را موجه می شمارند؛ اما رویکرد آنان حتی اگر بر اساس یک دغدغه ی صادقانه اتخاذ شده باشد، می تواند زمینه ساز ساده اندیشی نسبت به منطق کنش تاریخی و یا سوء استفاده از منطق روایت تاریخی نزد برخی مورخان شود.در این نوشتار می کوشیم با اتخاذ دو رویکرد تاریخی و منطقی، به نقد و ارزیابی مقوله ی «ارزش زدایی از روایت تاریخی» بپردازیم.
جستاری در پیوند ادبیات و تاریخ (تلمیحات قرآنی و تاریخی در قصیده بائیه صالح الکوّاز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جلوه های پیوند ادبیات و تاریخ، بیان وقایع تاریخی در شعر شاعران آئینی و متعهّد است. یکی از وقایع مهم تاریخ اسلام، عاشوراست و یکی از شاعران آئینی، شیخ صالح الکوّاز از شعرای قرن 13 هجری عراق است. وی در قصیده 54 بیتی بائیه خود، با استفاده از آرایه معنوی تلمیح که از شاخه های علم بدیع در ادبیات است، به نحوی زیبا و شگفت و حماسی، با اشاره به آیات قرآنی، ضمن ارائه تصویری زیبا و باشکوه از واقعه کربلا، به مقایسه شهیدان کربلا با انبیای بنی اسرائیل پرداخته است. مقاله حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی، درصدد معرفی شاعر و ویژگی های قصیده اوست که چرا در بین ادبا جایگاهی ممتاز یافته است.
کتابشناسى الفخرى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخی چگونگی ورود و تأثیر تعالیم معنوی اهل بیت(ع) در تصوف و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنویت توسعه یافته توسط امامان اهل بیت(ع) در کالبد جامعه و حضور جمعی از تربیت یافتگان معنوی این مکتب در میان مردم، از عوامل مهم توجه به امور معنوی و باطنی در جامعه اسلامی محسوب می شود. تتبع دقیق در آثار اهل تصوف، یک رشته معارف خاص تشیع را که در غیر کلام ائمه اهل بیت(ع) نشانی از آنها نیست، نشان خواهد داد و محقق به وضوح روح تشیع را در مطالب عرفانی این کتاب ها می یابد؛ هرچند در مواردی روحی است که طی زمان و به حسب برخی آفات بیرونی در یک پیکر آفت دیده جای گرفته است. تحقیق پیش رو به نشان دادن چگونگی ورود شمه ای از احادیث و تعالیم معنوی اهل بیت(ع) به تصوف پرداخته است. براساس این پژوهش، شواهد مناسبی برای اثبات خاستگاه شیعی عرفان اسلامی می توان به دست داد. این شواهد، از نوع نگاه صوفیه به اهل بیت(ع) و روزنه های نفوذ معارف آن حضرات به تصوف، یعنی بزرگان صوفیه و میراث مکتوب آنان مانند اللمع، الرسالة القشیریه و قوت القلوب قابل اصطیاد است.