مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
تاریخنگارى
حوزه های تخصصی:
تاریخ شفاهى
حوزه های تخصصی:
تاریخ شفاهى یکى از روشهاى انتقال اخبار و روىدادها و یکى از قدیمىترین روشهاى تاریخ نگارى است که از گذشتههاى بسیار دور، حتى پیش از پدیدار شدن سنت مکتوب تاریخنگارى، کاربرد و اهمیت داشت و امروزه نیز در مکتبهاى جدید تاریخنگارى کشورهاى مختلف، رویکرد ویژهاى به این مقوله مىشود.
مقاله حاضر بر آن است تا ضمن معرفى پیشگامان تاریخ شفاهى، اهمیت آنرا نیز بهعنوان یک منبع در تاریخنگارى جدید بنمایاند
محمد بن اسحاق و انتساب به تشیع
حوزه های تخصصی:
یکى از مسائل مطرح در میان متون رجالى کهن، شیعى خواندن یا به تشیع منتسب کردن ابناسحاق است. متقدمان و متأخران با تکیه بر شواهدى در برخى عبارتهاى او مدعى وجود گرایش شیعى در تفکر وى بودهاند. گروهایى نیز از این انتساب دفاع یا وجود آن را نفى کردهاند. پرسش اساسى آن است که چه عواملى در منتسب کردن ابناسحاق به تشیع نقش داشتهاند؟
مسلم است تفاوتهایى میان سبک و چگونگى کار برخى نویسندگان و از جمله ابناسحاق با عالمان حدیثى مدینه در حال بروز بود که سبب شد پیشکسوتان از عملکرد و دستاوردهاى علمى نسل جدید نگران و ناراضى بوده و به گونههاى مختلف بکوشند تا مانع رشد سبک و شیوه کار آنها در حوزه خود باشند. از این رو احتمال مىرود که آنها با اتهامات یا انتسابهایى سعى در حفظ اوضاع به نفع خود داشته باشند. با چنین رویکردى مىتوان زمینه و علت انتسابهاى متعدد به ابناسحاق را در فضایى که در مدینه در مورد او به وجود آمده بود و نیز در شیوه کار وى جستوجو کرد. بررسى صحت این انتساب، هم از طریق عملکرد و هم آثار فرد امکانپذیر است. به نظر مىرسد مصداقهاى بروز اتهامات و نسبتهایى از این دست به سبب وجود برخى روایاتى است که دیگران نقل آن را نمىپسندیدند یا جسارت نقل آن را نداشتند. از این رو لازم است که مکان و جو عصر زندگى علمى ابناسحاق در کنار آثار او بررسى شود تا پاسخ این مسئله روشن شود که آیا شیوه کار وى مسبب بسیارى از اتهامات بوده است یا نه؟
روششناسى تدوین سیره امامان در بحارالأنوار
حوزه های تخصصی:
کتاب بحارالأنوار یکى از کتابهاى مشهور روایى و از تألیفات محمدباقر مجلسى (م1111ق) است که نویسنده به مناسبت مباحث مورد نظر و بر اساس اهدافى که در پى آن بوده، به ذکر روایات مربوط به سیره امامان علیهمالسلام بر پایه منابع پیشین پرداخته است. مجلسى در این کتاب تلاش کرده تا کلیه روایات مربوطه را از منابع موجود و در دسترس خود گرد آورد. بر اساس شواهد موجود در کتاب، او تنها به نقل روایات بسنده نکرده و از عنصر نقد و تحلیل در تکمیل مطالب بهره برده است. همچنین شیوه پردازش روایات و دستهبندى و چینش آنها از ویژگىهاى این کتاب است. مزایاى فوق موجب شده که بخش سیره ائمه بحارالأ نوار از منابع قابل توجه در این موضوع باشد.
تاریخنگارى شیعیان در سدههاى نخستین
حوزه های تخصصی:
چکیده
در نوشته حاضر، روند و جریان تاریخ نگارى شیعیان در سدههاى نخستین بررسى شده است. طرح دو دیدگاه در باره جهتگیرى مذهبى گزارشهاى موجود در مصادر تاریخى اهلسنت، و نیز بررسى واژهها و اصطلاحات تاریخنگارى در کتابهاى فهرست شیعه، بهویژه رجال نجاشى، و همچنین تجزیه و تحلیل نوشتههاى تاریخى شیعیان، از جمله مباحث این نوشته است. نتیجه این پژوهش آن است که شیعیان به تاریخنگارى (بهویژه حوزهها و محورهایى، مانند غیبت امام دوازدهم که دیگر فرقهها به آن کمتر توجه داشته) اهمیت دادهاند. البته از آنجا که به صاحبان قدرت، اعتماد نداشته به روند تاریخنگارى عمومى و تاریخ خلافت، رغبت چندانى نشان ندادهاند. در ادامه، شیوه و سبک تاریخنگارى «جلودى» یکى از مورخان پرتألیف، اما گمنام شیعه بررسى شده است.
تاریخنگارى فقها و متکلمان شیعى در دوره آل بویه
حوزه های تخصصی:
فضاى فرهنگى ـ مذهبى بغداد در سده چهارم هجرى، بهویژه در دوره آلبویه که زمینه را براى تشکیل جلسات مجادله و مناظره کلامى میان فرقهها و مکاتب مختلف مذهبى فراهم کرده بود، شیعیان را بهطور جدى وارد منازعههاى فرقهاى نمود. در این دوره علاوه برگسترش استدلالهاى عقلى و کلامى، رویکرد عالمان شیعى به تاریخنگارى براى استدلال به گزارههاى تاریخى، از جمله رخدادهایى که با اعتقادات شیعه ارتباط داشت، گسترش فراوانى یافت، به گونهاى که در این دوره، کمتر فقیه و متکلمى مىشناسیم که یک یا چند اثر تاریخى ننوشته باشد.
از جمله موضوعاتى که در این دوره مورد مناقشه مخالفان شیعه قرار مىگرفت، مسئله امامت و اثبات نصّ بر آن و حقانیت ایشان در برابر خلفا و نیز غیبت امام مهدى(عج) بود که به تازگى رخ داده و شیعیان را دچار حیرت و سردرگمى کرده بود. عالمان شیعى (فقها و متکلمان) در این دوره با رویکرد به تاریخ و تمسک به گزارههاى آن، درصدد پاسخ به شبهههاى وارده در زمینههاى فوق بر آمده و در این راستا کتابهاى تاریخى ـ کلامى بسیارى نوشتند. گونههاى مختلف تاریخنگارىهاى باقى مانده از عالمان شیعى این دوره عبارتاند از کتابهاى دلایل، الغیبه، الردیه و تکنگارىهایى که در موضوعات مورد مناقشه چون حدیث غدیر، جنگ جمل، ایمان ابىطالب و موارد مشابه دیگر نوشته شد.
بررسى ویژگىهاى تاریخنگارى این دسته از آثار و معرفى گونههاى مختلف آن، محور اصلى این مقاله است که در پى خواهد آمد.
گذرى بر منابع تاریخى عصر قطب شاهیان
حوزه های تخصصی:
در سال 918ق و در آستانه زوال حکومت بهمنیان در دکن، سلطان قلى قطب شاه که از بازماندگان قراقویونلوها و از امراى حکومت بهمنى بود، تأسیس حکومت قطب شاهیان را در گلکنده اعلام کرد. سلطانقلى و جانشینانش حدود دو قرن به عنوان حکومتى محلى و نسبتا مقتدر در دکن فرمانروایى کردند. مذهب رسمى این حکومت از همان ابتدا مذهب شیعه بود و مراسم مذهبى در طول دوران حکومت آنان در حیدرآباد و گلکنده به شکل گستردهاى برگزار مىشد.
در این دوره به علت حضور فراوان علما و ادباى فارسى زبان در هند و حمایت بىدریغ قطب شاهیان از آنان، زبان و ادبیات فارسى در این منطقه، بسیار گسترش یافت و تقریبا تمام منابع تاریخى این دوره به زبان فارسى نوشته شد. در این مقاله، منابع تاریخى حکومت قطب شاهیان در سه قسمت: منابع دودمانى خاندان قطب شاهى، منابعى دودمانى گورکانیان و تاریخهاى عمومى هند بررسى شده است. منابعى چون تاریخ سلطان محمد قطب شاه از نویسندهاى ناشناس، حدیقةالسلاطین خواجه نظامالدین احمد بن عبداللّه ساعدى نیشابورى، تاریخ فرشته از هندوشاه، لبالتواریخ هند و چند منبع دیگر از مهمترین منابع تاریخ قطب شاهیان معرفى شده است.
پژوهشى در روششناسى و تاریخنگارى مکتب آنال
حوزه های تخصصی:
در تاریخنگارى قرن بیستم، مکتب فرانسوى آنال استثناى پر فروغى است. توجه به ساختارها، نگرش به درون تحولات تاریخى و اعتقاد استوار به پیوند پایدار طبیعت و تاریخ، از جمله ابداعات مورخان آنال مىباشد. مکتب آنال با بهرهگیرى از دانشها و رشتههاى مختلف، از قبیل جامعهشناسى، جغرافیا، روانشناسى، باستانشناسى و حتى علوم طبیعى، تاریخ رابه گونهاى قابل توجه، از محدوده تفکر مبتنى بر روایتنگارى صرف رهانید. در مکتب آنال، بهویژه در آثار فرناند برودل، مفهوم تاریخ تام یا کامل، جایگاه ویژهاى دارد. همینطور مارک بلوخ که خود یکى از بنیانگذاران این مکتب است، مطالعه و بررسى تطبیقى در تاریخ را به شیوهاى استوار در تاریخنگارى تبدیل کرد.
تاریخنگارى دیباچههاى عصر صفوى
حوزه های تخصصی:
تاریخنگارى دیباچه وقایعنامههاى عصر صفوى و سنتهاى حاکم بر آن، موضوعى است که شعله کوئین در این پژوهش به آن پرداخته است. این پژوهش دو هدف اصلى را مد نظردارد: نخست، ایجاد تغییر در نوع نگاه پژوهشگران به دیباچه از منبعى براى دستیابى به اطلاعات تذکرهنویسى و نمونههایى از سبک نگارش، به منبعى براى دستیابى به دادههاى تاریخنگارى و دوم، اثبات وجه تاریخنگارى دیباچهها. دکتر کوئین براى دستیابى به این دو هدف به بررسى دیباچه روضة الصفا و تاریخ حبیب السیرـ به عنوان دیباچههاى الگوـ خلاصة التواریخ، فتوحات همایون، نقاوة الآثار فى ذکر الأخیار، تاریخ عالم آراى عباسى و روضة الصفویه مىپردازد و عناصر سنتى تاریخنگارى موجود در دیباچه این وقایع نامهها را برجسته مىنماید.
تجربه آنال(1)
حوزه های تخصصی:
این مقاله مىتواند در زمینه شناخت بهتر از این مکتب و نوع تاریخنگارى مکتب آنال مفید باشد.
مکتب تاریخى (تاریخنگارى) آنال در فرانسه رشد و گسترش یافت. طى سه دهه از 1929ـ1959م مکتبى مهمتر و شاخصتر از آنال وجود نداشته است. نام این مکتب تاریخى، برگرفته از اولین کلمه عنوان نشریهاى است که در سال 1929م توسط لوسین فبور و مارک بلوخ (بلوک) منتشر شد و بعدها در سال 1956م تحت مدیریت فرناند برودل قرار گرفت. ویژگى مشترک این دو متفکر این بود که اندیشه رایج در تاریخنگارى را که «مکتب روش» نام داشت و از فون رانک و اثباتگرایى تأثیرپذیر بود، قبول نداشتند. نظریهپردازان این مکتب در واقع علیه سبک و سیاق تاریخنگارى فرانسوى و مکتب پوزیتیویسم (اثباتگرایى) شوریدند. دیدگاه پوزیتیویسم (اثباتى) بر نظامىگرى حاکمان و جنگ و ستیز آنان و زندگى پادشاهان و درباریان تأکید داشت. آنان وقایع تاریخى را به شخصیتهاى تاریخى نسبت مىدادند و تاریخ را بر محور وجود ایشان تفسیر مىکردند. از نظر پوزیتیویسمها کار مورخ، کشف است نه بازسازىِ زمان گذشته در ظرف حال. تاریخنگار، گزارشگر دقیق و امینى است که تنها به اسناد و مدارک معتبر متکى است. بهرغم گذشت حدود پنج دهه از پیدایش تاریخنگارى مبتنى بر تجربه آنال، آشنایى ما با آن بسیار اندک است، از اینرو ترجمه و ارائه