فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۹)
167-185 صفحه
حوزههای تخصصی:
ریالیسم جادویی یکی ازانواع ریالیسم است که در قرن اخیر مورد توجه گروهی از نویسندگان واقع شده است. از عالم ماوراءالطبیعه خبر میدهد و هدف اساسی آن برخورد کردن با اسراری است که زیر پدیدههای واقعی مخفی شده است. ریالیسم جادویی در رمان به این معناست که همه عناصر داستان طبیعی است و تنها یک یا چند عنصر جادویی و غیرطبیعی در بافت داستان وجود دارد. در واقع داستانی که از این منظر بررسی میشود سر مبهم جامعه را در بطن واقعیت نمایان میکند، بدون این که این سر را شرح و بسط دهد. این پژوهش بر آن است تا ریالیسم جادویی را در رمان عالم بلا خرایط (دنیای بدون نقشه) اثر عبدالرحمن منیف و جبرا ابراهیم جبرا مورد بررسی قرار دهد و اثبات نماید که توصیف جزییات یک اتفاق توسط یکی از شخصیتهای داستان، بیان عناصر ماوراءطبیعی مثل ارواح خاندان راوی داستان یا پیشبینی و غیبگویی حوادث در داستان که دلیل بر آگاهی از وقایع فوق طبیعی دارد، تاریخی بودن بخش واقعی داستان، استفاده از جادو برای مقابله با بی عدالتیهای موجود در جامعه، کشف و توصیف عناصر ماوراء و برتر از واقعیت، دوگانگی شخصیت درعالم واقع و خیال، درکنار مطرح کردن شخصیتهایی مثل عمه نصرت و شخصیت خود راوی که دایماً درگیر خیالاتش است ، نشان از وجود رنگی از خیال و جادو در بستر واقعی داستان دارد که به کمک مؤلفههای ذکر شده می توان مشکلات جامعه را به شیوه ای جدیدتر به خواننده نشان داد و داستان را برای او مهیجتر و ذهن او را بیشتر درگیر اتفاقات و حوادث داستان کرد.
توظیف الأمثال العامیّه فی تفسیر الشعراوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
207-234
حوزههای تخصصی:
"تفسیر الشعراوی" للشیخ «محمّد متولی الشعراوی» من جمله التفاسیر التی یُمکن اعتبارها حلقه اتصال بین المنهج التقلیدی فی التفسیر والمنهج الحدیث التی تطرق إلیه معظم المفسّرون الجدد؛ فالشعراوی أبداً یحاول تیسیر فحوی الآیات والسور القرآنیه بصوره تجعل القارئ لا یملّ حدیثه وینجذب إلیه أیّما انجذاب. الأدبیه هی السمه الغالبه فی تفسیر الشعراوی فهو یعتمد علی شرح الأسالیب النحویه والبلاغیه فی القرآن بأسلوب یمیّزه عن أقرانه من المفسّرین وهذا ما جعله یعتمد على غیر قلیل من الأمثال العامیه فی تفسیره ممّا لا نجد هذا الأسلوب –إلاّ نادراً - عند غیره من المفسّرین. من هذا المنطلق یحاول هذا البحث بالاعتماد علی المنهج الوصفی-التحلیلی أن یبیّن مکانه الأمثال العامیه وتوظیفها فی تفسیر الشعراوی. تُظهر لنا نتائج البحث بأنّ الشعراوی اعتمد على الأمثال فی ثلاثه مستویات) أ: فکّ شفره الاستعارات ب: بیان العله والأسباب. ج: نقل المفاهیم العقلیه إلى العینیه والمحسوسه. ولا ننسى الإشاره إلى أنّ کلّ هذه العوامل أدّت إلى الاختصار والإیجاز فی القول.
ارتباط قدره القراءه واستیعاب النصوص بالذکاء المتعدد لدی متعلمی اللغه العربیّه دراسه میدانیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
121 - 140
حوزههای تخصصی:
تعدُّ مهاره القراءه والقدره على الاستیعاب إحدى أهمّ مهارات اللغه العربیّه الأربع، التی یحتاجها کلُّ متعلمٍ أجنبیٍ للنجاح. وقد استطاع تطبیق نظریه الذکاءات المتعدده لهوارد غاردنر، فی العقود الأخیره، أن یُحدِث تطوراً فی عملیه التعلیم والتعلم وأن یقویَّ مهارات اللغه لدى المتعلمین. إذ تقوم هذه النظریه على الفروق الفردیه وتنمیه عناصر الذکاء الإنسانی کافه. لذا تسعى هذه الدراسه اعتماداً على المنهج التحلیلی الوصفی الارتباطی، للکشف عن عناصر الذکاء المرتبطه بمهاره القراءه والقدره على استیعاب النصوص باللغه العربیّه لدى المتعلمین الإیرانیین. وتتکون العینه الإحصائیه من جمیع طلاب هذا الفرع فی جامعات الدوله فی السنه الدراسیه 2016-2017م (95-1396ه.ش) والذین تمّ اختیارهم وتصنیفهم وفق جدول کرجسی ومورجان وعددهم 400 شخص بطریقه العینه العشوائیه. وقد جاءت المعطیات من استبیانات الذکاءات المتعدده لغاردنر واستبیانات مهارات اللغه التی أعدَّها الباحث. وقد أظهرت نتائج اختبار معامل ارتباط بیرسون أنّ هناک علاقه ذات دلاله إحصائیه بین مهاره القراءه واستیعاب النصوص العربیّه -باعتبار العربیّه لغه أجنبیه- وعناصر الذکاء اللغویّ، والریاضیّ/المنطقیّ، والبصریّ/الفضائیّ، والسمعیّ والذاتیّ، لذا نقترح اتباع استراتیجیات عملِّیه لتحفیز هذه العناصر المذکوره لتقویه مهاره القراءه واستیعاب النصوص العربیّه.
نگاهی به کتاب نظریه البناییه فی النقد الادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم بهار و تالستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲ (پیاپی ۷۰)
231-253 صفحه
حوزههای تخصصی:
نظریه ساختارگرایی از جمله مهمترین نظریه های نقد ادبی است که در نیمه دوم قرن بیستم، مطالعات ادبی را در اروپا و آمریکا تحت تأثیر خود قرار داد و دگرگون ساخت. این نظریه، همانند سایر نظریه های نقد ادبی در چند دهه اخیر از طریق ترجمه وارد حوزه مطالعاتی نقد ادبی در جهان عرب شد. به همین دلیل بیشتر کتابهایی درباره ساختارگرایی به زبان عربی نوشته شده، ترجمه از کتابهای غربی است. در این مقاله سعی شده کتاب «نظریه البناییه فی النقد الأدبی» مورد نقد بررسی قرار گیرد. این کتاب یکی از آثار ارزشمند در این حوزه است که در اواخر دهه 70 قرن بیستم توسط صلاح فضل از ناقدان برجسته مصر و جهان عرب، تألیف شده است. او در این کتاب برای نخستین بار در جهان عرب به معرفی رویکرد ساختارگرایی در علوم مختلف و کاربردهای آن در نقد ادبی و در دو حوزه نقد شعر و داستان می پردازد. اما اکتفا به مباحث نظری، فقدان مباحث عملی و عدم توجه به نقد و بلاغت قدیم عربی-اسلامی مهمترین معایب این کتاب به شمار می رود.
جمالیه التکرار فی سوره الإسراء دراسه تحلیلیه فی ضوء لسانیات النص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و پنجم یهار و تابستان ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
243-277
حوزههای تخصصی:
إنّ التکرار ظاهره أدبیه جمالیه، وعنصر مهم فی النص الأدبی. فله أهمیه کبیره فی البلاغه لکنه فی العصر الحدیث لم تقف وظیفته وجمالیته عند تحسین الکلام، بل نهض بدور بارز فی ربط أجزاء النص وتماسکه، لأنّه یقوم علی مبدأ التأکید ویندرج تحت عناصر السبک المعجمی من آلیات التماسک النصی. والقرآن الکریم کالمصدر الأساسی لنسج هذا الأسلوب؛ وذلک لما فیه من جمال فنی وأثر بلیغ فی النفس الإنسانیه ولما یحظی به من قیمه معنویه وفّقت بین قوّه الإمتاع العقلی وجمال الإمتاع اللفظی. سلّطت الدراسه، بالاعتماد على المنهج الوصفی – التحلیلی، الضوء علی هذه الظاهره فی سوره الإسراء ودرست دورها فی تماسک السوره لما یتوفر فیها من ممیزات تصلح أن تکون موضوعاً خصباً للدراسه، ولأنّها تمثل نموذجاً زاخراً بألوان التکرار فیها.حیث تتنوع الأسالیب وتختلف الدلالات فی هذا النص الکریم وهذا ما أکسبه طابعاً متمیّزاً. فتوصلت الدراسه إلی ما یلی من النتائج:فی سوره الإسراء یعدّ التکرار محسناً بدیعیاً وکذلک آلیه من آلیات التماسک. یساعد التکرار علی کشف محور السوره وهو العبودیه، حیث یدور حول هذا المحور الأساسی (المعبود الحقیقی والعبد الحقیقی والضالّون عن العبودیه). أما أنماط التکرار: العنصر المعجمی وإعادته، والترادف، والشمول، والکلمات العامه، فکلٌّ له دور فی تماسک السوره. من بین أنواع التکرار فی السوره، فقد أدّت إعاده العنصر المعجمی دورا ًکبیراً فی انسجامها. والمحور الأول (المعبود الحقیقی) حسب تحلیل عناصر التکرار، هو المحور الذی استقطب أکبر نسبهً من عناصر التکرار.
موازنه أسلوبیه بین قصیدتی البحتری والمتنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
75 - 92
حوزههای تخصصی:
إن الأسلوبیه علم یهدف إلى الکشف عن العناصر الممیزه التی یستخدمها المؤلف لأغراض شتى؛ وهذا الکشف لا یحصل إلا بالموازنه والتطبیق على السیاق الأکبر أو الأصغر، حیث من خلال الموازنه تظهر هذه العناصر المکوّنه للنص، وتبدو أوجه التشابه والاختلاف بین النصین. ومن ثمّ، یمکن تمییز الأسلوب لمؤلف عن آخر أو تمییز السمات الأسلوبیه لفتره عن فتره أخرى. وفیما یخص القصیده، فإنه تتم معالجتها من خلال عناصرها المختلفه کالإیقاع، والنحو، والفکره، والبیان والمحسنات اللفظیه والمعنویه. یعتبر الشاعران البحتری والمتنبی من فحول شعراء العصر العباسی، وتدور معظم قصائدهما حول المدح والغزل. یتناول هذا المقال تحلیل وتطبیق قصیدتین لهذین الشاعرین: قصیده "طَیفُ الحَبیبِ أَلَمَّ مِنْ عُدَوَائِهِ" للبحتری، وقصیده "عَذْلُ العَواذِلِ حَوْلَ قَلبی التائِهِ" للمتنبی. وسبب اختیار هاتین القصیدتین هو اتفاقهما فی المضمون والوزن والقافیه. ومن خلال هذه الدراسه، نسعى إلى کشف العناصر الهامه، وکیفیه توظیف الشاعرین لها، وتبیین أوجه التشابه والاختلاف فی أسلوبهما الفردی. تتناول هذه الدراسه ثلاثه مستویات هی المستوى اللغوی والفکری والأدبی. والمنهج الذی تعتمده هو المنهج الوصفی التحلیلی الإحصائی؛ وذلک بالاعتماد على المصادر المکتبیه. وبعد معالجه هاتین القصیدتین ونظرا إلى المیزات الأسلوبیه، نستنتج أن الکلام عند المتنبی یظهر بشکل مباشر، وهذا ملائم مع إصدار الحکم، وجزاله التعبیر؛ وعند البحتری یظهر بشکل غیر مباشر ومائل، وهذا ملائم مع التعبیر الروائی؛ ولهذا، یرسم الشاعر التفاصیل بالتشبیه والاستعاره. ومن نتائج هذا المقال أنها لا یوجد أی دلیل على تأثر المتنبی بالبحتری، حیث إن أوجه الاختلاف بارزه للغایه فی أسلوبیه التفکیر وفی نوعیه استخدام الأدوات اللغویه والفنیه، وإن هذه النوعیه لاستخدام الأدوات قد کوّنت أسلوبهما الفردی.
رهیافتی در بن مایه های ژانر حماسه در شعر قعقاع بن عمرو تمیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
195 - 210
حوزههای تخصصی:
ادبیات عربی هیچ گاه از حماسه به معنای یک ژانر ادبی مستقل با قواعد و هنجارهای مشخص، برخوردار نبوده است؛ اما گاه به اشعار و آثاری برمی خوریم که از مضامین و مؤلفه های حماسی برخوردار است. این اشعار بیشتر به صورت چکامه های بلندی هستند که مضمون حماسی در بخش هایی از این چکامه ها - به ویژه زمانی که به فخر می پردازند- دیده می شود. در سروده های شاعران شعر فتوحات در صدر اسلام، گاه با چکامه ها و قطعه هایی برخورد می کنیم که مؤلفه های حماسی در سراسر آن حضور چشمگیری دارد؛ ازجمله شاعران این سبک قعقاع بن عمرو تمیمی را می توان نام برد. اشعار او علی رغم اندک بودن و پراکندگی برای شناخت پاره ای از مهم ترین مؤلفه های شعر حماسی عربی کارساز است. موضوع برخورداری شعر عربی از حماسه از موضوعات مهم و چالش برانگیز در پژوهش های معاصر است. این پژوهش، ضمن تأیید فقدان اثر بلند حماسی در ادبیات عربی، باهدف اثبات پاره ای مضامین و بن مایه های حماسی و حکایت های دراماتیک و پهلوانی در شعر عربی سامان یافته است. ازاین رو پژوهش حاضر کوشیده با روش توصیفی تحلیلی، سه شاخصه مهم ژانر حماسه را در اشعار قعقاع بن عمرو تمیمی، شاعر و مبارز عرب در زمان فتوحات اسلامی، تبیین و تحلیل نماید. نتیجه پژوهش نشان داد که شماری از اشعار حماسی قعقاع از مهم ترین سازه های حماسی نظیر: جنگ و رزم آوری، قهرمان با تمام ویژگی های حماسی آن و سبک پرطنین حماسی، برخوردار است؛ اما به دلیل رشد در محیطی واقع گرا و اسلامی از خصایص حماسه های اسطوره ای مانند طلسم و جادو، اخترشناسی، وجود جانوران عجیب و اجنّه و پریان و عنصر پیشگویی بی بهره است.
بنیه القصص القرآنیه وأسلوبها علی أساس آراء المفسرین الشیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صورت العدید من الأمور القیمه والمفیده علی شکل قصص قرآنیه فی القرآن الکریم ویمکن القول بأن القصص فی القرآن الکریم هی مجموعه مختاره من قصص الأمم السابقه التی تم السعی منها لتحقیق غرض خاص بحیث أن الأهداف والآثار هی، فی الواقع حقیقه واحده وملازمه. لذلک جرت محاوله فی هذا المقال لفتح نافذه جدیده على بنیه القصص القرآنیه وأسلوبها وقد تم ذلک بحسب آراء المفسرین الشیعه وتم البحث بهدف تحلیل الأبعاد المختلفه للقصص القرآنیه واستکشاف أهدافها وبنیتها وطرق معالجتها. یهدف هذا البحث إلى دراسه وتحلیل عناصر القصص القرآنیه بأسلوب خاص فی تصویر القصص القرآنیه بطریقه وصفیه تحلیلیه. تظهر نتائج البحث أن ممارسه سرد الروایات (الروایه) فی القصص القرآنیه یمکن تقسیمها إلى ثلاث فترات، الماضی والحاضر والمستقبل حسب زمن الأحداث. تروی بعض القصص القرآنیه قصص الأنبیاء والأمم السابقه من أجل تهدئه قلب الرسول وهدایه المؤمنین الصادقین وتتضمن نصائح تتوجه نحو المخاطبین فی زمن الروایه (الأمم المعاصره فی زمن النبی أو غیره من القراء). وتروی بعض الروایات الأخرى أحداث الحاضر أو المستقبل القریب لعصر النبی وتصف قصص وأحداث حیاه النبی مع قومه. کما تروی بعض الروایات الأخرى عن أحداث مستقبلیه مروعه فی الغالب، إما أن تحدث قریبًا جدًا ویشاهدها عن کثب أهل عصر النبی (على سبیل المثال، خبر الفتح الرومانی للإیرانیین) أو أحداث قد تحدث فی المستقبل البعید. إن بنیه القصص القرآنیه وبغض النظر عن اختلافاتها الجوهریه والموضوعیه مع القصص غیر القرآنیه، أی تفوق الأبعاد التربویه فی التمسک بعناصر السرد من المقدمه إلى خلق الأحداث والعقبات فی المواقف الصعبه وتوصیف الشخصیات أی تفوق الأبعاد و.......لها بنیه مرغوبه ومعالجه خاصه بحیث من خلال الاستفاده من نسیج فنی وبنیه قویه وممتعه، یتم تقدیم الروایه بشکل صادق وبأجمل طریقه.
نظره تاریخیه على إیدیولوجیه الشعر دراسه القصیده المنسوبه إلى فاطمه الزهراء (س) نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و پنجم یهار و تابستان ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
313-336
حوزههای تخصصی:
یتمّثل أحد التقالید الأدبیه غیر المکتوبه فی أنّ بعض القصائد تُروى وتتوسع تدریجیاً عن طریق نسبها إلى أعلام الأمه أو حضاره معینه. فی غضون ذلک، هناک قصائد مرت بکافه أنواع التغییرات - زیاده أو نقصاناً أو تغییراً - لأسباب سیاسیه أو اجتماعیه أو أیدیولوجیه مختلفه. تتجاوز هذه القصائد تدریجیاً نطاق الخطاب اللغوی وتدخل مناخ الأیدیولوجیا وتلعب أدوارها عبر التاریخ. إحدى هذه القصائد مرثیه منسوبه إلى السیده فاطمه (س) والتی لعبت أدواراً مختلفه فی سیاقات تاریخیه واجتماعیه مختلفه. فی هذا المقال، حاولنا تحلیل هذه المرثیه من خلال فحص المصادر التاریخیه والأدبیه والروائیه للعصور القدیمه والوسطى والحدیثه، ووضع تغییراتها الهامه أمام أعین الجمهور. من خلال هذا التحلیل، سنقوم بعرض نطاق التأثیر الأیدیولوجی لهذه القصیده لتبیین کیفیه نقل الشعر فی سیاق تاریخی من الوظائف العاطفیه إلى الوظائف الأیدیولوجیه. لقد حاولنا کذلک تقییم الشعراء المحتملین الذین نظموا القصیده، لإظهار أنّ هذه المرثیه هی على الأرجح إحدى قصائد هند بنت أثاثه، وقد نُسبت تدریجیاً إلى أشخاص مثل السیده فاطمه الزهراء (س).
کاوشی در پیدایش و پژواک شعر انقلاب یمن (ما بین سال های 1340 تا 1360 میلادی) (مطالعه موردی شعر محمد عبده غانم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۳ (پیاپی ۷۱)
199-242 صفحه
حوزههای تخصصی:
چکیده انقلاب سال های 48 و 62 میلادی و حضور بیش از یک سده ای استعمار انگلیس در خلیج عدن، تحولات عمیقی در امور سیاسی و اجتماعی یمن ایجاد کرد که بازتاب آن را می توان در شعر و ادبیات این کشور جست. شعر پایداری یمن پس از این حوادث تا اعلام حکومت جمهوری و خروج استعمار و اتحاد یمن شمالی و جنوبی، از نظر مضمون و محتوی دگرگونی های زیادی را پشت سر گذاشت. این پژوهش در صدد است به روش توصیفی – تحلیلی به بررسی شعر پایداری یمن و مطالعه ی عوامل شکل گیری این ادبیات و مولفه های آن بپردازد. آنچه ضرورت انجام این تحقیق را تبیین می سازد، دور ماندن این مقوله از نگاه پژوهشگران و عدم توجه شایسته ی محققان محترم به این موضوع می باشد و شاید شرایط کنونی حاکم بر کشور یمن ضرورت انجام جستار حاضر را نمایان تر سازد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد: شعر پایداری یمن متأثر از افکار و اندیشه های اندیشمندانی همچون سید جمال الدین اسدآبادی، محمد عبده و ... و در نتیجه ی مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی شکل گرفته است و رهیافت آن را می توان انقلاب سال های 1948 و 1962 م.، تشکیل حکومت جمهوری یمن، خروج استعمار و اتحاد یمن شمالی و جنوبی دانست.
بررسی محتوایی رمان فلسطین ازآغاز قرن بیستم تا 1948(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان فلسطین همچون رمان سایر کشورهای عربی، زاییده نهضت ادبی است. در این بررسی تلاش شده است تا با شیوه توصیفی- تحلیلی و لحاظ کردن شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فلسطین، محتوای رمان این سرزمین، از آغاز قرن بیستم تا 1948 مورد بررسی قرار داده شود. در ادبیات فلسطین، عوامل نهضت ادبی نیرو محرکه رمان فلسطین گردید. رمان های غربی، ترجمه و در روزنامه ها و مجلاتی که در چاپخانه هایی که در فلسطین تأسیس شده بودند، چاپ می شدند. با توجه به گسترش تأسیس مدارس و افزایش سطح سواد عمومی تمایل به خواندن مطبوعات و آثار ترجمه شده نیز افزایش یافت و همین امر مترجمان را ترغیب به ترجمه آثار بیشتری می کرد. وقتی برخی مترجمان به سطحی از مهارت و آگاهی رسیدند، دست به تألیف زدند و آثاری را خلق نمودند که سنگ بنای رمان فلسطین به شمار می رود. گرچه بسیاری از آثار از میان رفته اند و نمی توان به شکلی دقیق در محتوای آن وارد شد، اما بررسی ها نشان می دهد که موضوع مقاومت مردم علیه مهاجران یهودی، موضوع فروش زمین ها و تلاش یهود برای سیطره بر فلسطین از موضوعات اصلی اغلب این آثار به شمار می رود. بررسی محتوایی رمان این دوره نشان می دهد موضوع فلسطین و مهاجرت یهودیان به این سرزمین و مشکلات ناشی از آن، تا پیش از 1948 نیز وجود داشته، اما چندان جدی و مهم نبوده است. حتی از لحاظ کمّی نیز، رمان های چندانی نوشته نشد که بتواند بیانگر آلام و آمال مردم فلسطین باشد.
واکاوی آموزه های فلسفی در داستان های کامل کیلانی (مطالعه موردی: حیّ بن یقظان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه از جمله مباحث مورد نیاز عموم مردم جامعه است و دانستن و کاربرد آن به قشر خاصّی محدود نمی گردد. از این رو آموزش آن به کودکان نیز امری دور از ذهن و خارج از فطرت کودک نیست؛ بلکه پرورش کودک بر این شیوه، او را در حلّ بسیاری از مسائل زندگی کمک می نماید. از آن جا که داستان جایگاه ویژه ای در تربیت کودک دارد، در نتیجه کمک گرفتن از آن برای آموزش مبانی فلسفه، مورد انتظار است تا علاوه بر تحقّق اهداف محض داستان، تفکّر روشمند را به کودک بیاموزد. از جمله داستان هایی که مبانی و مؤلّفه های فلسفه را به همراه دارد، داستان «حیّ بن یقظان» ابن طفیل اندلسی است که توسط کامل کیلانی، برای کودکان بازنویسی گردیده است. بنابراین پژوهشگر با استفاده از روش توصیف و تحلیل، بخش های مختلف این داستان را مورد بررسی قرار داد تا آموزه های فلسفی را در لابه لای آن بیابد و به چگونگی پرداخت آن ها در قالب داستان، آگاه شود که نتیجه حاصله بیان می دارد که کیلانی سعی کرده برخی از ابزارها و اصول فلسفه و تفکّر درست را به کودک بیاموزد؛ وی در این امر، هیچ اصطلاح فلسفی خاصّی را به کار نبرد و با زبان سلیس و روان و تصریح به فواید عقل و اندیشه، آموزه های فلسفی را در متن داستان جای داده است. وی کودک را به کشف روابط علّی و معلولی میان پدیده ها و استفاده از حواس برای درک آن ها سوق داده و با ارتباط و بهره گیری از دانشمندان و کارکرد روش های علوم طبیعی همانند آزمون و خطا، آشنا کرده است.
دراسه مَکانه الانفعالات النفسیّه فی مبالغات المتنبّی الشعریّه: اختلالات الشخصیّه أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ صناعه المبالغه لها مکانه خاصّه فی شعر المتنبّی بِصِفَتِهِ أحد روّاد الشعر فی ساحه الأدب العربیّ لها دَور ممتاز فی شعره. فکثیر من مبالغات المتنبّی الشعریّه یرتبط بشخصیّته ارتباطاً وثیقاً، وبعضها یرتبط بالضّغوط النفسیّه الّتی سیطرت علی نفسیّته من جانب العوامل البیئیّه. ونظراً لِتوسّع صناعه المبالغه فی شعر المتنبّی، وما للمبالغه من أَرصده نفسیّه فی إقناع المتلقّی، کان من اللّازم أن نهتمّ بدراسه شعره سیکولوجیّاً، وصولاً إلی قِسمٍ من اتّجاهاته الأدبیّه. نَحنُ بِالاستعانه بالأصول السیکولوجیّه الجدیده السّائده، ومن خلال منهج التحلیل النّفسیّ، نحاول الکشف عن العلاقه الموجوده بینَ انفعالات المتنبّی النفسیّه، واتّجاهه إلی المبالغه، وملامح هذه العلاقه، وإبراز دَور العوامل البیئیّه فی ظهور هذه العلاقه. وقَد أَنتَجَ هذا البحث وقوفنا علی دوافع المتنبّی النفسیّه، ما یُعینُنا فی التعرّف إلی قِسمٍ مهمٍّ مِن اتجاهاته الفکریه، والأدبیّه، ویُساعِدنا علی معرفه التّیّار النّفسی الحاکم علی شعره، من ناحیه اهتمامه بالمبالغه. وأخیراً أَرشَدَنا هذا البحث إلى أنّ الانفعالات النفسیّه لا تتمکنُّ من التأثیر علی مضامین الآثار الأدبیّه فقط، بَل بإمکانها تعیین وإحضار الفنون البلاغیّه فی النصوص الأدبیّه شعراً ونَثراً. فلهذا تُعَدُّ الانفعالات النفسیّه من المبادئ المهمه فی اتّجاهات الأدب، لا من حیث المضمون فقط، بَل من الناحیّه الشّکلانیّه، ومن حیث أَدَوات التعبیر.
تمظهرات الصوفیه وإشراقاتها الروحانیه فی شعر نبیله الخطیب مقاربه تحلیلیه فی دیوان هی القدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
199-123
حوزههای تخصصی:
الشعر الصوفی تجربه أدبیه ذات سمات فنیه تسمو بالروح فوق الآفاق الروحانیه وتقرب من الذات الإلهیه، فیسیر بعض الشعراء المعاصرین فی مسارات معرفیه للانعتاق من الواقع المهیمن والحصول على مبتغاهم الفنی والوجودی. وقد شهدت إبداعات بعض الشاعرات العربیات کنبیله الخطیب الشاعره الأردنیه المعاصره تجربه صوفیه یجد القارئ فیها دلالات صوفیه تعکس فلسفتها ورؤیتها للکون، وتتبدّى تباشیر تلک الدلالات فی أنفاس دیوانها المسمّى ب هی القدس الذی تتمظهر فیه أفکارها الدینیه ورؤاها الروحیه الخصبه. ومن هذا المنطلق یهدف هذا البحث بمنهجه الوصفی والتحلیلی إلى دراسه آلیات تشکیل النصّ الصوفی وتمظهراته فی شعر الخطیب حتّى یکشف الفکره الصوفیه وموضوعاتها ورموزها لدیها. توصّلت الدراسه من خلال تحلیل قصائد دیوان هی القدس إلى بعض نتائج أهمّها: أنّ نبیله الخطیب شاعره ذات نزعه صوفیه، وقد تجلّت تلک النزعه فی هذا الدیوان الذی یغمر بالإشراقات الروحانیه، وقد ترجمت الشاعره العشق الإلهی وحب رسوله من خلال تعابیر وصور رائعه تکشف عن وجدانها الصادق. کما کشفت الدراسه أنّ التجربه الصوفیه عند نبیله الخطیب لم تکن تجربه معجمیه بل کانت تجربه روحیه تنحو باتّجاه العلوی ومشبعه بالقیم الروحیه وممتزجه وجدانیاً بالوعی الصوفی المنفتح على الأسمى والأنقى، الأمر الذی ظهر بوضوح فی اغترابها الروحی وحنینها الدائم إلى الوصل واللقاء بالذات الإلهیه المطلقه.
العلاقه بین فکره التحریف ونظریه عدم جمع القرآن فی زمن الرسول الأکرم (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و پنجم یهار و تابستان ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
211-241
حوزههای تخصصی:
فتح ظهور نصّ القرآن وتشکله، فی ضوء البحوث الدینیه من قبل المسلمین وغیرهم، آفاقاً جدیدهً وأبعاداً مختلفه. إنّ فکره «تحریف القرآن» ذات أبعاد تاریخیه بالإضافه إلى أبعادها الکلامیه. وهی زاویه تمّ التغاضی عنها فی دراسه تحریف القرآن بسبب هیمنه الجانب الکلامی. ویهدف هذا المقال إلى إثبات أنه بعد وفاه الرسول الأکرم (ص)، وقبل ظهور الفرق الإسلامیه، ترسخت على نحو ما أسس فکره التحریف بموضوع جمع القرآن. علیه، من خلال تجاهل الروایات المهمه حول إشراف النبی الأکرم (ص) وإدارته فی تنظیم القرآن وتجمیعه وتدوینه، من جهه، کان یتمّ الإصرار على عدم جمع القرآن فی حیاه الرسول (ص)، ومن جهه أخرى، یتمّ التأکید علی أنّ جمع القرآن من قبل الخلفاء هو الخیار الوحید المنطبق على الواقع. یؤکد هذا البحث على جمع القرآن فی زمن النبی الأکرم (ص) بنهج نقدی لمستندات جمع الخلفاء، ویعتبر الاعتقاد بالتحریف نتیجه لعدم قبول جمع القرآن أثناء حیاه الرسول الأکرم (ص) وقد رأى کل هذا فی دور الحکام خلال التقلبات.
تحلیل محتوی تدریبات الاستیعاب القرائی فی الکتب العربیّه للمرحله الثانویه الأولی علی أساس تصنیف باریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تؤکد المناهج التعلیمیه الجدیده علی جوده الأدوات التعلیمیه، تحدیداً الکتب المدرسیه؛ فیوصی علماء التربیه بضروره قیاس مصداقیه المؤشرات المؤثره على الأنشطه التعلیمیه القائمه على النظریات العلمیه المعتمده. فی ضوء أهمیّه المسأله هدفت هذه الدراسه إلى تحلیل أسئله تدریبات الاستیعاب القرائی فی کتب العربیّه للمرحله الثانویه الأولی فی المدارس الإیرانیه فی ضوء تصنیف باریت (1976) حیث تم استخدام بطاقه تحلیل تتضمن مستویات هذا التصنیف وهی الفهم الحرفی، وإعاده التنظیم، والفهم الاستنتاجی، والتقییم، والتقدیر. صُنفت التدریبات المدروسه علی أساس تکرارها ونسبها المئویه. ولتحدید وجود الاختلاف ذی الدلاله الإحصائیه أو عدم وجوده فی مستویات هذا النوع من الأسئله فی الکتب عینه الدراسه، استخدم اختبار کروسکال-والیس. کما تمّ استخدام اختبار الأحادی المتغیر لتحدید ما إذا کان عدد أسئله الفهم بمستویاتها المختلفه (وفقًا لهذا التصنیف) ذی اختلاف ذی دلاله إحصائیه أم لا. وعینه الدراسه هی مجتمع الدراسه نفسه وهی مکونه من 126سؤالاً فی تدریبات الاستیعاب فی الکتب العربیّه للمرحله الثانویه الأولی فی العام الدراسی 1399 -1398ش/2020-2019م. أظهرت نتائج الدراسه أن هذه الکتب توقفت بشکل کبیر عند أدنى المستویات من أسئله الفهم القرائی؛ أی الفهم الحرفی. وهذا الإهمال یجعل الطلاب یفتقرون إلى مهارات التفکیر التحلیلی والتقویمی؛ فالتدریبات لا تساعدهم علی تطویر المهارات کما ینبغی.کما اتضح أنه لیست هناک موازنه ملائمه بین أسئله تدریبات بعد النص؛ ویمکن القول بأن مصممی أسئله التدریبات لم یهتموا بأصل التدرج؛ وهذا الأصل هو تطویر الموضوعات خلال تعلم اللغه العربیّه وتوسیعها من السهل إلی الصعب ومن الملموس إلی المحسوس ومن القریب إلی البعید.
صوره الفرس وثقافتهم من منظار الجاحظ البصری فی کتاب البیان والتبیین
حوزههای تخصصی:
الجاحظ البصری (متوفی255ﻫ.ق) من کبار أئمه الأدب رسم صوره الآخر (الفرس) فی کتابه البیان والتبیین واشتغل بتعریف الأنا (العرب) واتضح بأن الذات وهویته القومیه وثقافته تقف أمام الآخر. المسأله التی تحتاج إلى البحث والدراسه هی نظره الجاحظ إلى الآخر (الفرس) التی قد تکون مناقضهً للأنا أو مکملهً لذاته. فحاولت هذه المقاله دراسه صوره الفرس وثقافتهم ومکانتهم فی رؤیه الجاحظ خلال کتابه البیان والتبیین على ضوء علم الصوره الأدبیه المقارنه (الصورولوجیا Imagology) التی تبحث عن صوره الأنا والآخر وصوره ثقافات الآخر الأجنبیه وعناصرها فی الأدب، واستفادت من المنهج الوصفی- التحلیلی والمقارن فی تحلیل الشواهد للوصول إلی خصائص الصوره المرسومه للآخر الفارسی وثقافتهم وحضارتهم، فتدلّ النتائج علی أن الجاحظ قدّم للقارئین صوره الفرس من قبل الإسلام صوره واسعه من علمهم وأدبهم وحضارتهم العریقه وثقافتهم الأصیله کالآخر الذی هو مسهم مع العرب فی إغناء الحضاره الإسلامیه ورسم من الفرس صوره متوازنه التی یرسم الجاحظ عن الآخر تنبع من أوضاع الثقافیه والاجتماعیه والعلاقه التمازجیه بین الأمم فی ذلک العصر، فنستنتج بأن الجاحظ یری الآخر الفارسی مکملاً للأنا العربی والحضاره الإسلامیه.
ادبیت هاشمیات کمیت اسدی و حجازیات شریف رضی در سنجه معادله بوزیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله مسائل مهم دانش سبک شناسی مسأله تشخیص سبک ادبی Literary Style از سبک علمیScintific Style است. دانشمند آلمانی به نام أ. بوزیمان A.Busemann راه حل و شیوه ای عملی و روشمند ارائه کرد که به معادله بوزیمان مشهور شد.این معادله با بررسی رابطه تعدادافعال«Number of verbs» و تعداد صفات« Number of adjectives» در متون ادبی سطح احساس آنها را می سنجد. این رابطه، VARیا (ن. ف .ص ) نامیده می شود. هدف از این پژوهش سنجش ادبیت هاشمیات کمیت و حجازیات شریف رضی سپس مقایسه آن دو با یکدیگر بر پایه این معادله آماری می باشد .با به کارگیری این معادله در هاشمیات کمیت و حجازیات شریف رضی مشخص شد که، حجازیات از سطح احساس بسیار بیشتری نسبت به هاشمیات برخوردار بوده و از این لحاظ ادبی تر می باشد. عواملی وجود دارد که منجر به کاهش و افزایش ارزش VAR (ن. ف. ص) در اشعار این دو شاعرشده است. از جمله آن می توان به مسأله سن،موضوع اشعار،محیط اجتماعی و سبک شعری آن دو اشاره کرد.
فرآیند به کارگیری نقاب برای اسطوره سازی در تحلیل گفتمان لاکلا و موف(در قصیده «خروج رأس الحسین من المدن الخائنه» از قاسم حداد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی اجتماعی است و این مسأله ایجاب می کند به گونه ای رفتار نماید که مقبول طبع دیگران واقع شود. او همواره تلاش می کند خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد. تکنیک نقاب که ابتدا در عرصه تئاتر مورد توجه قرار گرفت با ورود به تئوری های دانشمندانی چون یونگ و گافمن به روان شناسی و علوم اجتماعی هم راه یافت. همچنین رمزگرایی به عنوان یک مکتب ادبی زمینه ورود آن به میدان ادبیات را فراهم آورد. "اسطوره سازی" یکی از اهداف کاربرد این تکنیک است و از آنجا که مفهوم اسطوره سازی از مفاهیم کلیدی تحلیل گفتمان لاکلا و موف است، این پژوهش به تحلیل رابطه تکنیک نقاب و اسطوره سازی در قصیده «خروج رأس الحسین من المدن الخائنه» از قاسم حداد پرداخته و از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف برای تبیین مسأله بهره گرفته است. در پایان این نتیجه حاصل آمد که در نمونه مورد مطالعه، شاعر توانسته است با تولید فضای استعاری ای که با استفاده از تکنیک نقاب تولید شده، وجود امام حسین(ع) و حوادث مرتبط با قیام ایشان را که واقعی هستند به شکلی آرمانی برای مخاطب به تصویر بکشد. وی با انتقاد از جمود فکری و عملی اعراب و عدم خودباوری آنان، احیاء ارزش ها، خودباوری و شهادت طلبی را دال مرکزی گفتمان خود قرار داده و سر امام حسین(ع) را در گفتمان خود اسطوره سازی می کند.
تکنیک های زبانی تصویرسازی امریکا و غرب در اشعار شفیق حبیب (با تکیه بر تشاکل، تباین وتکرار)
منبع:
التنظیرات و النقد فی الادب العربی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
87 - 106
حوزههای تخصصی:
هر نویسنده و شاعری برای بیان مقاصد خود از اسلوب و تکنیک های بیانی خاصی استفاده می کند. از آنجا که امریکا و غرب در شعر شعرای معاصر جلوه خاصی یافته است واکاوی شیوه بیان و پردازش آنها در خور توجّه است؛ این نوشتار تکنیک های زبانی شفیق حبیب در توصیف غرب و امریکا را به شیوه توصیفی- تحلیلی با عنایت به توان لفظی و معنایی واژگان بیان می کند. با واکاوی شیوه های بیانی اشعاری که شفیق حبیب در مورد امریکا و غرب سروده است می توان دریافت که کاربست واژه های همشکل و مترادف در ضمن دقّت و گزینش مناسب و درست آن انجام شده است. تقابل و تضاد واژگان با بهره گیری از معنای لفظی یا چگونگی کاربرد آن در اشعار وی نمود خاصی دارد که این امر، همراه با تهکّم، طنز و نیشخند و در ضمن بیان مقاصد و معانی مورد نظرشاعر محقّق شده است. تکرار با انواع مختلف و صبغه های گوناگونش، شگردی است که شاعر به خوبی از آن استفاده کرده و با به خدمت گرفتن آن، منظور و معنای مورد نظر خود را هر چه زیباتر بیان کرده است. در این سروده ها، همسانی و تناقض الفاظ با گزینش مناسب و چینش زیبای شاعر عجین شده و شعرش را در خور بررسی و پردازش کرده است.