فلسفه از جمله مباحث مورد نیاز عموم مردم جامعه است و دانستن و کاربرد آن به قشر خاصّی محدود نمی گردد. از این رو آموزش آن به کودکان نیز امری دور از ذهن و خارج از فطرت کودک نیست؛ بلکه پرورش کودک بر این شیوه، او را در حلّ بسیاری از مسائل زندگی کمک می نماید. از آن جا که داستان جایگاه ویژه ای در تربیت کودک دارد، در نتیجه کمک گرفتن از آن برای آموزش مبانی فلسفه، مورد انتظار است تا علاوه بر تحقّق اهداف محض داستان، تفکّر روشمند را به کودک بیاموزد. از جمله داستان هایی که مبانی و مؤلّفه های فلسفه را به همراه دارد، داستان «حیّ بن یقظان» ابن طفیل اندلسی است که توسط کامل کیلانی، برای کودکان بازنویسی گردیده است. بنابراین پژوهشگر با استفاده از روش توصیف و تحلیل، بخش های مختلف این داستان را مورد بررسی قرار داد تا آموزه های فلسفی را در لابه لای آن بیابد و به چگونگی پرداخت آن ها در قالب داستان، آگاه شود که نتیجه حاصله بیان می دارد که کیلانی سعی کرده برخی از ابزارها و اصول فلسفه و تفکّر درست را به کودک بیاموزد؛ وی در این امر، هیچ اصطلاح فلسفی خاصّی را به کار نبرد و با زبان سلیس و روان و تصریح به فواید عقل و اندیشه، آموزه های فلسفی را در متن داستان جای داده است. وی کودک را به کشف روابط علّی و معلولی میان پدیده ها و استفاده از حواس برای درک آن ها سوق داده و با ارتباط و بهره گیری از دانشمندان و کارکرد روش های علوم طبیعی همانند آزمون و خطا، آشنا کرده است.