فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیل الخطاب عباره عن محاوله للتعرف على الرسائل التی یود النص أن یرسلها، ویضعها فی سیاقها التاریخی والاجتماعی، وهو یضمر فی داخله هدف أو أکثر، وله مرجعیه أو مرجعیات وله مصادر یشتق منها مواقفه وتوجهاته.
إذن، یساعد تحلیل الخطاب على فک شفره النص بالتعرف على ما وراءه من افتراضات أو میول فکریه أو مفاهیم.
فتهدف هذه الدراسه إلى قراءه فی قصیده لعازر62 لخلیل حاوی فی ضوء نظریه تحلیل الخطاب التی تستند على نظریتی الاتساق والانسجام.
أنواع البدیع فی العصر المملوکی (عددها و تقسیم بعض أنواعها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ربما کان من أصعب الأمور على دارس علم البلاغه فی العصر المملوکی، أن یستطیع حصر أنواع «البدیع» الذی کان سمه ممیزه للذوق الأدبی فی هذا العصر.
ویبدو أن أصحاب البدی ع اختلف وا فی عددها وفی أنواعها وفی تس میات ها، ولم یتفقوا على أهمیتها ودوره ا فی العملیه الإبداعیه. لذلک یقوم هذا البحث بمحاوله فهم أسباب هذا الاضطراب من خلال مقارنه بین أهم الکتب التی تناولت هذا الموضوع، کذلک یعرض لأهم الأن واع البیانیه والبدیع یه التی تعرضت للتقس یم والتفریع مما جعل الإلمام بها أمراَ فی غایه الصعوبه.
فی رحاب الاستشهاد الأدبی بأشعار الکمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ المقاله یتناول موضوع شخصیّه الکمیت الأدبیه،(الشاعرالشیعی المعروف فی عصر بنی أمیه) و دعم حجّیه الاستشهاد بأشعاره ودحض ما أثیر حوله من الشبهات فی عدم حجّیته، فعلی ذلک طرقنا فیه أمّهات الکتب الأدبیه لندارس فیها مدی اعتبار الکمیت وکیفیه الاستشهاد بأشعاره فی مختلف الفنون کاللغه والنحو والصرف والبلاغه وغیر ذلک ممّا یرتبط به من الفقه والتفسیر وشرح الحدیث والأمثال. وقمنا فیه أحیاناً بإحصاء ما أنشدت فی تلک المصادر من الشواهد للکمیت والتمثیل ببعضها علی سبیل الإلماع. والذی ینبغی ذکره هنا أنّ الکمیت رغم بعض الهجمات القارفه علیه والتنقصّات الموجّهه إلیه -فی حیاته ومابعده- کثر الاهتمام بشخصیّته وأدبه والاستشهاد بشعره من قبل الأدباء والمفکرین ما جعله من المعتمدین علیه خاصّه فی اللغه اکثر منها من العلوم الأدبیه الأخری
استشهاد در شرح ابن عقیل و سیوطی بر الفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارندگان ضمن مقدمه ای درباره پدیده استشهاد در نحو عربی، به طور خاص استشهاد دو شارح مشهور الفیه ابن مالک بهاءالدین عبدالله بن عقیل و جلال الدین عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی را به آیات قرآن، احادیث شریف، کلام ماثور عرب و اشعار قدیم عرب بررسی و مقایسه کرده اند و روش آنها را در آوردن شاهد تبیین نموده، به ارائه نتایج آماری و تطبیق آنها پرداخته اند.
از مهم ترین اهداف این مقاله، آشنایی با جایگاه استشهاد در این دو شرح و آشنایی با اهدافی است که شارحان را به استشهاد به شواهد گوناگون سوق داده است. میزان استشهاد به هر یک از انواع چهارگانه شواهد نیز گزارش شده است.
الصعالیک و شعرهم فی العصر الجاهلی
حوزههای تخصصی:
حیاة الصعالیک إحدی مظاهر الحیاة الجاهلیة التی یلفّ الغموض بعض جوانبها. و الصعالیک هم المتمرّدون علی الأوضاع و التقالید القاسیة السائدة فی المجتمع الجاهلی، و هم الخلعاء الذین خلعتهم قبائلهم و الأغربة الذین نبذهم آبائهم.
و تهدف هذه المقالة إلی إلقاء الضوء علی ظاهرة الصعلکة فی العصر الجاهلی و بیان أخلاق الصعالیک و خصائصهم کما تهدف إلی بیان مکانة شعرهم من بین الشعر الجاهلی و أهم مضامینه و خصائصه.
مقدمه فی الوقف والابتداء مصطلحاته وعلاقته بالنحو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعالج هذا البحث قضیه الوقف والابتداء، والتعریف بمصطلحاتهما وعلاقتهما بعلم النحو، وذلک من خلال تتبع آراء القراء والنّحْویین، الذین حددوا المواضع التی یوقف علیها، وعندما حددوها کانوا یقرنون ذلک بتعلیلاتهم، وأکثر ما تتصل تلک التعلیلات بقواعد النّحْو وأحکامه، وأنّ صاحب علم التمام یحتاج إلى المعرفه بالنّحو وتقدیراته، فقد نقل النحاس عن ابن مجاهد قوله: "" لا یقوم بالتمام إلا نحْوی، عالم بالقراءه، عالم بالقصص، عالم باللغه التی نزل بها القرآن"".
ثم عرضنا اختلاف المتقدمین فی عدد أنواع الوقف وفی تسمیاتها، وظهر ذلک الاختلاف والتباین فی المقصود منها عند ترتیبها حسب ما ذکرها أولئک المتقدمون زمنیاً، کما أنّ فکره التقسیمات غیر واضحه، ولم یتفق من کتب فی هذا العلم على أسس التقسیم وتعیین مواضعها، وقد ذکرنا أربعه منها بما یتوافق مع البحث، وعرفنا کل نوعٍ منها وهی: ""الوقف التام، الوقف الکافی، الوقف الحسن، وقف البیان.""
وتوصلنا إلى أنّ ( الوقف والابتداء) من الموضوعات التی تعتمد فیما تعتمد على النّحْو، وقد تبین لنا أنّ أحکامه وخلافات النحاه هی التی توجه کثیراً من مواضع الوقف على الکلمه وتبیّن نوع ذلک.
نگاهی نو به حادثه کشته شدن طَرَ فه بن عبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طَرَ فه بن العبد در بحرین و در خانواده ای که شمار زیادی از افراد آن شاعر بودند متولد شد. طرفه پیش از بلوغ شعر می سرود و طبع شعری و نگرش نقادانه داشت. وی به سرزمین های زیادی سفر کرد که نخستین آنها دربار حیره و پادشاه مَناذِره ، عمرو بن هند، ـ قاتل طرفه ـ بود. طرفه، خواسته یا ناخواسته، همانند دیگر شعرای مادح یا شعرای دربار، وارد آن درگیری سیاسی شده بود که از یک سو میان عمرو بن هند و برادران مادریش و از سوی دیگر میان عمرو بن امامه ـ برادر پدریشان ـ در جریان بود. وی در این درگیری جانب عمرو بن امامه را گرفت. عمرو بن امامه همراه طرفه به یمن سفر کرد تا یاران کافی برای پس گرفتن حق خود از برادرانش فراهم کند، و این امر در واقع آغاز پایان زندگی طرفه بود.
پس از کشته شدن عمرو در یمن، طرفه اول به دیار خود، بحرین، سپس به دربار حیره بازگشت. دو طرف نتوانستند ماجراهای گذشته را فراموش کنند و پیوسته بهانه هایی می ساختند تا نقاط ضعف طرف دیگر را آشکار کنند؛ از یک سو طرفه با شعر خود و سوی دیگر عمرو بن هند با شمشیر خویش، که سرانجام به دستگیری و سپس زندانی شدن و نهایتاً کشته شدن طرفه منجر شد. داستان ها و افسانه های فراوانی درباره کشته شدن طرفه گفته شده که معروف ترین آنها همان داستان حملِ نامه است که دستور قتل حامل نامه در آن بود و طرفه آن را برای حاکم بحرین برده بود. این داستان دراماتیکِ نزدیک به تراژدی، برخلاف تمام معیارهای عقلی و منطقی است.
بحث حاضر ثابت می کند که سبب اصلی کشته شدن طرفه اقدام او به هجو عمرو بن هند و آل منذر بوده و سبب های دیگر تنها چالش میان آن دو را به اوج رسانده که در فرجام نیز کشته شدن طرفه را در پی داشته است.
تصویر حرفی رمز زیبایی وصفیات ابن خفاجه اندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن خفاجه ادیب و شاعر اندلسی و ملقب به «صنوبری اندلس» است. از آنجا که اغلب موضوعات شعری به گونه ای به «وصف» برمی گردد و او سرآمد شاعران وصف سراست، پس باید او را از بزرگ ترین شاعران ادب عربی به شمار آورد. بررسی علل موفقیت او در فن وصف و رمز زیبایی وصفیات ابن خفاجه می تواند روش و اسلوبی خاص در اختیار علاقه مندان قرار دهد.
«تصویر حرفی» اصطلاحی است که بر دقیق ترین وصفیات و بهترین و زیباترین قصاید وصفی دلالت می کند. بر این اساس می توان قصاید وصفی را به تابلویی نقاشی مبدل نمود؛ و هر اندازه این تبدیل و بازپردازی دقیق تر باشد، قصیده وصفی هم به همان میزان زیباتر است. مقاله حاضر پس از بررسی اجمالی موضوع وصف، به عناصر گفتمان تصویرساز و عناصر مولد وصف خواهد پرداخت.
پژوهش ساختار هنری شعر «شکوائیه» در زبان عربی تا پایان سده سوم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع شعر شکوائیه بیان اندوه ها ودل مشغولی های شخصی، اجتماعی و سیاسی است. این نوع شعر در زبان عربی پیشینه ای دیرین دارد و با گسترش فرهنگ و زبان، دامنه گسترده تری نیز یافته، به گونه ای که گاه در قالب قصاید مستقل و احیاناً درازدامن سروده شده است.
کاربست الفاظ ساده، داشتن اسلوب روان، بیان شیوا و آهنگ موزون از ویژگی های مهم این نوع شعر است، به گونه ای که در بسیاری از موارد به علت سهولت در معنا می توان مفاهیم این اشعار را بدون مراجعه به فرهنگ لغت دریافت.
شکوائیه های عربی اغلب در وزن های عروضی طولانی سروده شده است؛ وزن هایی که با بیان اندوه و درد دل تناسب دارند، هر چند در قرن های دوم و سوم به وزن های کوتاه درآمده است.
قافیه ها در شعر شکوائیه آسان بوده، از صنایع بدیعی، جناس، مقابله، تصریع و... بسیار استفاده شده است؛ از این رو این نوع شعر هم از جهت موسیقی داخلی یعنی ترکیب واژگان، جناس، طباق، مقابله و تصریع و تکرار و هم از جهت موسیقی خارجی یعنی وزن و قافیه بسیار غنی است.
بررسی اسم فعل در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تقسیم بندی برخی از زبان شناسان و نحویان اسم فعل یکی از انواع کلمه در زبان عربی است. آنها انواع کلمه را چهارگونه قرار داده اند و به اسم و فعل و حرف، اسم فعل را نیز افزوده اند.
اسم فعل لفظی است دلالت کننده بر فعلی معین که مشتمل بر معنی، عمل و زمان همان فعل است، اما علامت های فعل را نمی پذیرد. اسم فعل فوائدی دارد که برخی از آنها عبارت است از: مبالغه در معنی، ایجاز و اختصار در لفظ، گستردگی واژگان در تعبیر.
اسم فعل از ابعاد مختلف تقسیم بندی شده است: از جهت دلالت بر فعل به منقول، مُرتَجَل و مَعدول، از جهت وزن به سَماعی و قیاسی، از جنبه معرفه و نکره بودن به واجب التعریف، واجب التنکیر و جایز التعریف و التنکیر و بالاخره از حیث زمان به ماضی و مضارع و امر تقسیم می شود.
اسم فعل در برخی موارد شبیه به فعل و در برخی جنبه ها متفاوت از فعل است. جنبه های همانندی آن با فعل عبارت است از: 1ـ شباهت معنایی؛ 2ـ شباهت در لزوم و تعدی؛ 3ـ همانندی در اظهار و اضمار فاعل، اما در برخی موارد متفاوت از فعل است که شامل موارد ذیل است: 1ـ عدم تقدم معمول اسم فعل برآن (اسم فعل)؛ 2ـ عدم جواز نصب فعل مضارع در جواب اسم فعل؛ 3ـ عدم اعمال اسم فعل به صورت مُضمر؛ 4ـ غیر متصرف بودن؛ 5ـ عدم پذیرش علامت فعل.
شباهت اسم فعل به اسم هم دلیل پذیرش تنوین، و مثنی و جمع شدن، مضاف واقع شدن، گرفتن الف و لام و تصغیرپذیری است.
درباره مبنی یا معرب بودن اسم فعل نیز دیدگاه های گوناگونی وجود دارد، ولی بنا بر آنچه در بحث آمده است، شایسته است آن را مستقل از اسم و فعل بدانیم و برایش جایگاه اعرابی در نظر نگیریم.
محمدحسین نظیری نیشابوری، شاعر شیعه مذهب ایران
حوزههای تخصصی:
ملامح المقاومه فی شعر أبی القاسم الشابّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن شعر المقاومه رکنٌ عظیم من أرکان الأدب العربی الحدیث، و من أوسع الأبواب الشعریه التی یدور الشعراء فی رحابها. فالشاعر المقاوم علیه أن یصنع مصیره بیده و یکون داعیاً إلی التحرر و الاستقلال و ملتزماً بقضایا مجتمعه.
إذا أمعنّا النظر فی الشعر التونسی المعاصر وجدنا أبا القاسم الشابّی(1909م- 1934م) من أکبر الشعراء المقاومین؛ بحیث کان شدید الإیمان بحریّه الاختیار و مسؤولا أمام مجتمعه الذی ینتمی إلیه، مسایراً شعبه و أبناء قومه، مقاوماً للظلم و الطغیان، مناصراً ضد الظالم، متغنیاً بأمجاد شعبه و رافضاً المصالحه مع الواقع الاجتماعی الذی یعیشه شعبه.
یهدف هذا البحث إلی دراسه الظواهر المختلفه للمقاومه فی شعر الشابّی کما یهدف الکشف عن حیاه الشاعر و شخصیته و ثقافته، ثم التعرف علی أدبه المقاوم و أهم الموضوعات الوارده فیه و أنماطها التی تمثلت فی المحاور التالیه:
1- الوطنیه
2- کفاح المستعمر
3- القومیه العربیه (الالتزام القومی)
تلقی الصوره فی قصیده إیوان کسری للبحتری (من الرؤیه البصریه إلی الرؤیه الفکریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینیه البحتری المشهوره فی وصف أیوان کسرى من عیون الشعر العربی فی فن الوصف، وأجمل ما فیها وقفته أمام الصوره القائمه علی أحد جدران القصر. وکانت الرسوم والصور على جدران القصور من مظاهر الحیاه الفارسیه. شاهد البحتری صوره معرکه أنطاکیه التی انتصر فیها الفرس علی الروم، ففاجأته اللوحه فأخذ یصفها وصفاً دقیقاً حیاً، حتی یوشک من یقرأ صوره أنطاکیه أن یراها رؤیه العین فی ملامحها التی نقلها الشاعر. فبلغ بذلک ذروه الفن الشعری فی تعامله مع جسد اللوحه فکأنها حقیقه واقعه، لامجرد ألوان وخطوط جامده على الجدار.
مما یصدم قارئ القصیده العصری، موقف البحتری المتحضّر فی تلقّیه لهذه اللوحه واستیعاب ما فیها من الثقافه، إذ جعل الشاعر رؤیته البصریه الحسیه أداه لبیان رؤیته الفکریه والفنیه تجاه حضاره الفرس، حیث تتجلى فیها نزعته الحضاریه مقراً بعظمه حضاره الفرس العمرانیه وقدرتهم على إداره الشؤون الحربیه. والشاعر کما هو معروف عربی أصیل وکان من خصوم الشعوبیه إلا أنه یؤمن بالحضاره ویمجد مبدعها أیا کان. وبذلک یتخطی الأفق الضیق إلی العالم الإنسانی الواسع فیعجبه الإبداع موقظاً معانی إنسانیه لاحدود لها قائلاً:
وأرانی من بعد أکلف بالأش راف طرّاً من کل سنخ وإس
منهج القاضی الجرجانی فی الدفاع عن المتنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهذا بحث فی ""منهج القاضی الجرجانی فی الدفاع عن المتنبی"" فی کتابه الموسوم ب : ""الوساطه بین المتنبی وخصومه"". وحاولت أن أقف على أهم المعالم المنهجیه التی دافع بها هذا الناقد عن المتنبی، وهل کان دفاعه على أسس فنّیه ورصینه؟ أم کان مدفوعا بالتعصّب والهوى؟ أم أنه اعتمد میزانا عقلیا لافنیا ولاعصبیا؟
فهذ الکتاب یُعدّ من أهم الکتب التی وضعت المتنبی فی المیزان ودافعت عنه، ولذلک کان لابدّ لنا أن نسیر معه فصلا فصلا وأن نتبیّن کیف استطاع مؤلفه أن یقنع المتلقی بأن المتنبی مظلوم فی الهجوم علیه وأن کثیرا ممّن هاجموه کانوا مدفوعین بالهوى والحسد. وأنه لایقلّ مکانه عن کبار الشعراء الذین سبقوه کأبی تمام والبحتری.
ویبدو أن هذا الشعور کان الدافع من وراء تألیفه لهذا الکتاب، ولذلک فقد بناه بما یتوافق مع الهدف الدفاعی، فنجد فی کتابه ثلاثه أجزاء رئیسیه:
1- المقدمه وفیها یقرر القاضی الجرجانی موقفه من الأدب ونقده. وفی هذا الجزء جلّ النظریات النقدیه التی جاء بها واعتمد علیها.
2- دفاعه عن المتنبی.
3- نقد تطبیقی و یتناول فیه مآخذ الخصوم على المتنبی.
فمن خلال هذا التقسیم، نجد أن الرجل جلّ همّه أن یخرج من هذه ""الوساطه بین المتنبی وخصومه"" منتصرا له ومدافعا عنه ورادّاً للتهم التی أُلصقت به وواضعا له المنزله الأدبیه التی یستحقها.
وقد حاولت أن أعرض فی هذا البحث القصیر ""منهجه فی الدفاع عن المتنبی"" لأقف على ملامحه العامّه، فإن أحسنت فمن الله، وإن قصّرت فأرجو أن یکون هذا البحث دافعا لی لبحث القضیه بشکل تفصیلی فی المستقبل.
وقفات مع مذکّرات بحّار لمحمد الفایز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لایزال الشعر الکویتی المعاصر-بکثیر من تفاصیله وخصوصیاته- خافیاً على کثیر من العرب، فضلاً عن غیرهم. وما هذه المقاله إلاّ جانب من الجوانب الکثیره للشعر الکویتی المعاصر الذی استطاع أن یخترق الحدود ویسافر إلى أنحاء کثیره فی المعموره، بشکل عام، وفی البلاد العربیه، بشکل خاص.
تتناول المقاله قصیده طویله، أو بالأحرى، ملحمه شعریه، ولکنها غنائیه، و هی (مذکّرات بحّار)، لواحد من شعراء الکویت المعاصرین والمقتدرین، ألا وهو الشاعر محمد الفایز. تتناول المقاله تلک المذکّرات بالعرض والتحلیل فتقف فی عدّه مواضع ثم تتعرض لبعض الجوانب النقدیه فیها فتناصر الفایز حیناً وتعارضه أحیاناً وذلک فی أسلوب یقوم على رصد المعانی واستقراء الأفکار.
الموضوع الذی تُرکِّز علیه المذکّرات هو الحیاه الیومیه للبحّار القدیم الذی کان البحر مصدر رزقه فکان علیه أن یصارع أهواله. فقد سایر الفایزُ البحّارَ فی رحیله لصید اللآلئ بالغوص علیها ووصفَ أحاسیسه اتجاه مصاعب البحر وأخطاره وعاد معه إلى بیته فعرّفنا بحاله عائلته المزریه والفقر الذی کانت تعانیه، فیما هو یحمل الدرر والعقیان للآخرین، الذین کانت عائلته أحقّ منهم بها.
المذکرات هی تجربه شعوریه عامّه حاول الفایز تحویلها إلى تجربه ذاتیه عندما تقمّص شخصیه البحّار وکان الراوی لمذکراته، وظهرت معاناه الشاعر للتجربه من خلال العروض التی قدّمها الفایز لأحوال البحّار المختلفه بتفاصیلها الدقیقه. وقد استطاع الفایز توظیف العنصر العاطفی على أحسن وجه فنرى صدق العاطفه وقوّتها، إذ استعان بالعواطف الإنسانیه العامه التی أکسبت مذکّراته بعداً عالمیاً وامتداداً بلا حدود، فلیس فی المذکّرات عواطف أو مشاعر قومیه أو إقلیمیه أو وطنیه. وقد أکثر الفایز، من أجل رسم الصور المناسبه القریبه من ذهن القارئ، أکثر من استعمال الأسالیب البیانیه، وخاصه الاستعاره المکنیه والتشبیه المرسل والتشبیه البلیغ. کما استعمل صیغ المتکلّم کثیراً، فی الأفعال والضمائر، لأنه کان البحّار الراوی ولم یستعمل صیغ الغیبه إلاّ فی مواضع نادره.
علم امام علی(ع) در شعر عبدالمسیح انطاکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک فضایل و مناقب امام علی(ع) در جایگاه انسانی کامل، نه تنها در میان مسلمانان، بلکه در میان پیروان سایر ادیان نیز بازتاب گسترده ای داشته است که حاصل آن، کتب، مقالات و اشعار بسیاری است که در این باره نگاشته شده است. این شخصیت بی نظیر پس از چهارده قرن همچنان بزرگان و ادبا و اندیشمندان بزرگ دیگر ادیان، به ویژه پیروان دین مسیحیت را شیفته فضایل بی پایان خویش نموده است؛ در این میان عبدالمسیح فتح الله انطاکی شاعر و ادیب مسیحی، در قصیده علویه به مدح و وصف امام علی(ع) از جمله علم ایشان در موضوعاتی چون: تفسیر، قرائت، خداشناسی، فقه، تصوف و نحو پرداخته است. این مقاله به بررسی علم امام علی† در شعر انطاکی از زاویه عناصر بلاغی می پردازد.
المنهجیة المعرفیة للقرآن الکریم
حوزههای تخصصی:
تسعی الکثیر من الشعوب لتکوین حضارة سواء مارستها او بعدما اصبحت احد انعکاساتها .
لغرض تقدیم اطروحتها للمعرفة الانسانیة والاجتماعیة عبرتکوینها لأسس منهجیة ومعرفیة علمیة تتفاعل مع الواقع الذی عاشته لصیاغة مستقبلها والتعمق بماضیها فتکون لها السیادة والنفوذ ثقافیا واجتماعیا وانسانیا
عند قرائتنا للدستور الأسمى والمسار الأمثل الذی جسده القران الکریم ککتاب خالد وخاتم ومنهج متکامل للمعرفة نظریا وعملیا یجعلنا نسبر اغواره عبر تحلیل ما اختزله من جذور لغویة بلغت 1800 جذر عکست عمق محتواها التطبیقات التی شکلت محتواه والذی یعکس اسسه المعرفیة والمنهجیة لبناء العقل وآلیات التفکیر البشری نحو التکامل الانسانی لبناء الحضارة .
من خلال المفردة القرانیة التی کونتها اللغة ؛ هذه اللغة التی اختزلت المعرفة وترکیباتها التی تفاعلت مع الحیاة فاثرت فی صیاغة المتعاطی معها فکانت منهجا معرفیا دلالة ومعنا واستعمالا وافقا و تشخص لنا نظریة متکاملة فی العلم والمعرفة والمنهج تقلب عبر 102 مفردة تقلبت من خلال 1100 آیة قرانیة تغطی مساحة 20%من النص القرانی.تعطینا الاسس المنهجیة والمعرفیة للنص القرانی التی یؤسس من خلالها البناء الحضاری للعلوم سیما العلوم الانسانیة والاجتماعیة التی هی الاساس للعلوم الطبیعیة والعلوم الاخرى لتکوین عقل بشری یملک المعرفة والمنهج الذی یؤسس للانسان وحضارة الانسانیة ، فکانت هذة الاطروحة التی نقدمها کنظریة للاسس المنهجیة والمعرفیة.
نقد لحکم ابن هشام علی أبی حیان فی ضوء آرائه البلاغیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحا ابن هشام الأنصاری فی کتابه مغنی اللّبیب منحی لا مثیل له فی ما کتب قبله، کدراسته ونقده لآراء النحاه من جمیع المذاهب النحویّه، ولم یقف عند المسائل النحویه فحسب، بل تناول کثیراً من المسائل البلاغیّه أیضاً. فقد تعرّض لکثیر من النحویین والبلاغیین والمفسرین یؤیّدهم أو یخالفهم فی آرائهم، ولکنّه یخالف آراء أبی حیان النحویّه والبلاغیه مخالفه شدیده وغیر متعارفه، فیحکم علیه حکماً قاسیاً، یتّهمه بأنّه لا یعرف علم البیان، فیقول فی شأنه: ""وَمَن لا یعرفُ هَذا العلمَ کأبِی حیّان"".
یبدو أنّ ما جاء فی تفسیر أبی حیان ""البحر المحیط"" من آرائه البلاغیّه الهامّه مثل: ""الاستعاره""، ""المجاز""، ""المبالغه""، و ""الأغراض البلاغیه للاستفهام"" یدلّ دلاله واضحه، خلافاً لحکم ابن هشام علیه، علی أنّه یعرف هذا العلم حق المعرفه. هذه مقاله هی نقد لقول ابن هشام فی ضوء دراسه آراء أبی حیّان البلاغیه
لم ولمّا الجازمتان ودلالاتهما فی القرآن الکریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یُسلط هذا البحث الضوء على أداتین جازمتین مبیناً دلالاتهما فی القرآن الکریم وهما (لم ولمّا) الجازمتان، وذلک من خلال قراءه متأنیه فی القرآن الکریم، ویرکز على الجوانب المتعلقه بمعانیهما وأقسامهما، وقد تم فیه عرض آراء العلماء فی مسأله وجوب عملهما، وما هی مواقع إعراب الجمل المنفیه بلم، ثم إحصاء مواقع لم ولما فی القرآن الکریم.
وما أتوخاه من هذا البحث أن یتعرف القارئ على دلاله هاتین الأداتین الجازمتین فی القرآن الکریم وتنوعاتهما.
ولقد تنبعنا جل المسائل المتعلقه بهاتین الأداتین فی القرآن الکریم ووصفنا الطریقه التی تعاطى بها النحاه والمفسرون، وتوصلنا إلى نتیجه مفادها أن آراء النحاه والمفسرین کانت متفقه حیناً، ومتباینه فی بعض المواضع.