فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۱٬۹۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تناقش هذه المقالة أسس قصیدة النثر الفنیة وتحاول ان تبحث عن اشتراکها او تشابهها مع اسس المدرسة الرومانسیة واصولها. تلتقی قصیدةُ النثر فی معظم اسسها ومباحثها بالمذهب الرومانسی حتی کأنّها اعتمدت علیه واستفادت من مبادئه واصوله وحاولت ان تطوّرها تطورا یجعلها مختلفة عن الرومانسیة.یعتمد المذهب الرمانسی فی الشعر فی بعض قصائده علی النزعة التاملیة ،والصوفیة، و الدعوة الی الثورة و التمرّد علی قیود القدیم وتحطیهما، و الی الوحدة العضویة فی القصیدة التی دعت الیها الرومانسیة لاول مرة فی الأدب. کما انه تکلم لاول مرة عن الموسیقی الداخلیة وموسیقی الصور ، و دعا الی السهولة و البساطة فی التعبیر والاقتراب الی النثریة فی الشعر، وهذه هی الأصول التی تعتمد علیها قصیدة النثر و تقوم علیها لکنّها تطوّرها حتی تکاد تبدو مختلفة جدّاً مع جذورها الرومانسیّة .
توظیف التراث الحکائی فی قصص حیدر حیدر الومض، إغواء أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یشغل توظیف التراث الحکائی حیزاً مهماً فی إنتاج حیدر حیدر القصصی؛ إذ اهتمَّ بتوظیفه أسلوباً وخطاباً ومادهً، وسعى إلى إنتاج دلالات جدیده عبر إسقاطه مفردات التراث الحکائی (تقنیه الحکواتی، السرد الحکائی، منطق الحکایه) على الواقع الحاضر، وقراءه کل منهما فی ضوء الآخر، بلغه قصصیّه متمیزه تستقرىء الجوهر المضمونی لذلک التراث، وتعید صیاغته بفنیّه قصصیّه مبتکره تواکب رکائز الفن القصصی، ومقوماته وأسسه الحدیثه. وقد أقام الراوی بنیه حکائیه تتکىء على الماضی وتتقاطع معه، من دون أن تعید نسخه، إنما تنتج سرداً جدیداً، وتقدّم رؤیه سوداویه لمجتمعٍ توارث الظلم، وعبّر عن أزمات شخصیاته القصصیه قدیماً وحدیثاً.
بررسی زیبایی شناسی قصیده «العام السادس عشر» أحمد عبد المعطی حجازی از منظر نقد فرمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرمالیسم یا مکتب صورتگرایی از مکاتب نقدی است که بدون توجه به عوامل مختلف تأثیرگذار در متن ادبی مانند پدیده های سیاسی و اجتماعی به نقد شکلی بیرونی اثر ادبی می پردازد.شعر معاصر به دلیل داشتن ویژگی های شکلی خاص و بارز از مهم ترین متون ادبی است که توجه صورتگرایان را به خود جلب کرده است. از آنجا که در شعر معاصر عربی از عناصر و تکنیک های نوین شکلی استفاده شده، می توان در نقد زیبایی شناسی این نوع شعر از نظریه مکتب صورتگرایی استفاده کرد. احمد عبدالمعطی حجازی، شاعر معاصر مصری از شاعرانی است که شعرش از جنبه های شکلی و زبانی ظرفیت بالایی برای نقد فرمالیستی دارد.قصیده ی « العام السادس عشر» به عنوان یکی از قصاید حجازی، دارای بیشترین عناصر شکلی است؛ از این رو جستار حاضر می کوشد؛ با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به نظریه مکتب صورتگرایی به نقد و بررسی زیبایی شناسانه ی این قصیده بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد، شاعر در این قصیده با استفاده از عناصر شکلی مثل هنجارگریزی (واژگانی، نحوی، نوشتاری)، موسیقی و عنصر مسلط به خوبی توانسته است از تکنیک ها و عناصر شکلی برای زیبایی آفرینی در شعرش استفاده کند
کارکرد معنائی اسلوب نحوی اشتغال در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
حوزههای تخصصی:
اسلوب اشتغال از دیرباز (در متون جاهلی، قرآن کریم و حدیث) تاکنون مورد استفاده عرب زبانان بوده است و به عنوان یکی از مهم ترین بحث های اختلافی همراه با تأویل و تقدیرهای مفصل، در بین یک یا چند مکتب نحوی نظیر کوفی و بصری به شمار می رود که بررسی این اختلافات و بیان دیدگاه های مختلف با هدف سهولت تعلیم، حفظ ساختار زبان، فهم بهتر، پرهیز از استعمال قواعد غیرمستعمل و حذف آن از نحو عربی است. در این مقاله نویسندگان ضمن بررسی مهم ترین کتب نحوی، به کاربرد این اسلوب، جایگاه و حالات متفاوت آن در دوره های مختلف و نقش مستقیم آن در بیان معنای دقیق و مفهوم مراد اشاره دارند. همچنین ضمن مقایسه اختلافات و آراء موجود در زمینه تعریف، وجوه اعرابی و گونه های متنوع این اسلوب از معنا تا بلاغت، مناسب ترین و نزدیک ترین حکم به قواعد اساسی زبان و ادبیات عرب استخراج و ارائه می گردد و در این میان استناد و استشهاد به آیات قرآن کریم و شناخت مواضع گسترده آن در باب اعجاز لغوی مورد پژوهش و واکاوی قرار گرفته است.
دراسة تحلیلیّة لظاهرة المفارقات اللفظیّة والمعنویة عند أدونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
المفارقة تناقضٌ ظاهریٌ أدبیّ قدیمٌ قِدَم التذَوُّق الشعریّ والنثریّ للإنسان وإبداعه الفنیّ کما هی ظاهرة فنیة یستخدمها الشاعر المعاصر للتعبیر عن المعانی والألفاظ المتناقضة. وهی إثبات لقولٍ یتناقض معَ الرأی الشائع فی موضوعٍ ما بالاستنادِ إلی اعتبار خفیّ علی الرأی العامّ. المفارقة فی الاستخدام تعالج أهداف الأدیب أو الشاعر وتفتح له الطریق لیفصح عمّا یدور فی ذهنه ویعبّر عمّا یرید إلقاءه للمتلقّی باستعمالها. وهی تُستعمل من زمنٍ مدیدٍ فی الأدب لکن لا بصورة مضبوطة کاتّخاذها بعنوان فنّ مستقلّ فی العصر الحاضر. إنّ المفارقة توجد فی شعر أدونیس واضحةً ویصفها أدونیس مع أنواعها ویستعین بها لإبراز أفکاره و عواطفه. یسعی هذا البحث إلی تبیین المفارقة، أو البارادوکس اللفظیّ والمعنویّ، وتبیین مواضعها فی شعر أدونیس، الشاعر العربی المعاصر، کما یسعى إلى تحلیل شعره ویناقش کیّفیّة استعمال هذه الظاهرة عنده. وبعبارة أخری، یسعی هذا البحث إلی رصد وإضاءة السیاقات المفارقیّة فی نوعیها اللفظیّ والمعنویّ فی شعر أدونیس. وقد اتّضح لنا خلال هذه الدراسة أنَّ المفارقة ترکیب أساسیّ موضوعه مبنیّ علی الضدّیّة؛ ونتائج المفارقة عملیّة مشترکة بین المبدع ومحیطه فی البدء. وأدونیس کلّما استخدم هذه الظاهرة أراد بنوعٍ ما أن یرسم التراکیب والمعانی الّتی تدور فی ذهنه بأسلوب یختلف عن الأسالیب الّتی اتّخذها من سبقوه. لقد استخدم أدونیس المفارقة بنوعیها المعنویّة (کالتشاؤم والتفاؤل) واللفظیّة، واستطاع أن یکون متمایزاً کما هو.
أثر المسرح الملحمی البریختی فی التغریب عند سعد الله ونّوس مسرحیّه الملک هو الملک أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول هذا البحث أثر المسرح الملحمی عند بریخت فی مسرح سعد الله ونّوس الذی التزم بالواقع، وحاول أن یسهم فی زیاده وعی المتلقّی من خلال الاعتماد على تقنیات (التغریب)، ومحاوله توظیف التراث لخدمه المجتمع العربی وقضایاه ؛ إذ برزت مرحله جدیده فی مسرح ونّوس بعد نکسه حزیران نتیجه تأثره بالمسرح البریختی بهدف مواجهه الأزمات التی عصفت بالعالم العربی بعد انکسار الأحلام فی بناء المشروع القومی. ولم ینسخ ونّوس تقنیات المسرح الملحمی نسخاً، بل طوّعها ضمن علاقه جدلیّه ووظّفها خدمهً للمجتمع، وتحفیزاً للمتلقی على التفکیر فی إعاده خلق عالم عربی جدید.
کارکرد توصیف در رمان حین ترکنا الجسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان ظرفیت و پتانسیل آن را دارد تا آرمانهای والای انسانی را به بهترین وجه و با زبان خاص خود به تصویر کشیده و چونان ابزاری در دست نویسنده اش بیانگر دغدغه های او باشد.
رمان «حین ترکنا الجسر» عبدالرحمان منیف از جمله رمانهایی است که بعد از شکستهای متوالی اعراب در برابر اسرائیل نگاشته شده و تصویرگر رنجها و آرزوهای یک انسان جویای آزادی و حقیقت است که در این مسیر شکست خورده و دچار سرخوردگی شده است.
منیف در «حین ترکنا الجسر» به شیوه ای هنرمندانه از ابزار «توصیف» که مهمترین ابزار هر روایت است بهره گرفته و شخصیت ها،زمانها و مکانها را به گونه ای توصیف کرده که در راستای فضای شکست و نا امیدی حاکم بررمانش قرار گیرند.توصیفات موجود در این رمان به سبب تداخل ماهرانه اش با روایت، توصیفاتی ساده و کوتاه است و این از یک سو باعث صرفه جویی در واژگان شده وبر سرعت داستان می افزاید و از سوی دیگر برای خواننده ملال آور نیست.
می توان گفت عنصر توصیف در «حین ترکنا الجسر» هم کارکردی زیبایی شناسیک دارد ،هم کارکردی توضیحی و تفسیری و در عین حال نقش به پیش برندگی وپویا نمایی حوادث را نیزبه خوبی ایفا می کند .
تجلی فضایل و مناقب خلفای راشدین و اهل بیت پیامبر(ص) در اشعار سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم سنایی غزنوی، یکی از شاعران متعهد و سنی مذهبی است که در آثار خویش عشق و ارادتش را به خاندان پیامبر(ص) و امامان شیعه بی پرده ابراز داشته است. او هم در کتاب حدیقة الحقیقه و هم در دیوان اشعارش، در کنار مدح برخی از صحابه و خلفای راشدین، بارها از فرزندان پیامبر(ص) و اولاد علی(ع)، در نهایت احترام، اصالت و تقدس یاد کرده است. در این مقاله با مطالعه آثار حکیم سنایی و منابع تاریخی، با روش توصیفی تحلیلی، به بیان دیدگاههای سنایی درباره گوشه ای از فضایل اهل بیت(ع) و خلفای راشدین پرداخته شده است. سنایی با ابراز عشق و ارادت به اهل بیت(ع) و خلفای راشدین در عصری که تعصبات مذهبی امت اسلامی را آزار می داد، به گونه ای تلاش نموده تا با تبلیغ اندیشه تقریب بین مذاهب اسلامی از آفتها و آسیبهای تفرقه و تعصب مذهبی بکاهد.
اللهجه التی نزل بها القرآن الکریم: قراءه جدیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختار الباری تعالى اللغه العربیه لتکون وعاءً لمعجزاته وإطاراً لکراماته عن حکمه وتقدیر ودرایه وتدبیر. وقد اختلفت آراء الباحثین فی اللهجه التی نزل بها القرآن الکریم وذلک لتعدد لهجات العرب وقت نزوله. فمنهم من اعتبرها لهجه قریش لکون الرسول (ص) من قریش، ومنهم من اعتبرها لغه مشترکه بین مجموعه من القبائل، ومنهم من اعتبرها لغه مشترکه بین العرب جمیعاً.
یبدأ البحث بذکر شیء حول مکانه مکه المکرمه وأسواقها قبل الإسلام ثمّ یوضّح بعض المصطلحات الضروریه، وهی: اللغه، واللهجه، واللغه المشترکه، واللهجه النواه، واللغه الموحَّده، واللغه العامه، واللغه الأدبیه، ثم یعرض للآراء المطروحه، حول مسأله نزول القرآن بلهجه قریش محاولاً مناقشه المسأله من زاویه مختلفه.
وقد أثبت البحث أنّ اللهجه التی نزل بها القرآن لم تکن لهجه خاصه، لا بقریش ولا بغیرها، بل کانت لغه عامه، أو بالأحرى، هی اللغه الفصحى التی یتحدث بها العرب إلى یومنا هذا بعد إسقاط بعض التغیّرات التی طرأت علیها على مرّ التاریخ، وأنّ کافه الأدله التی سیقت على سیاده لهجه قریش هی أدله غیر صحیحه تفتقر إلى الدقه ولا تستند إلى وثائق ومستندات قویه. کما أنّ التسلیم بوجود اللغه العامه ینفی وجود المسمّیات الأخرى بالنسبه للغه العربیه؛ فلا لغه مشترکه ولا لغه نواه ولا لغه أدبیه ولا غیر ذلک، بل لغه واحده تستجیب لکلّ الظروف وتلبّی کافه الحاجات. کماأنّنا نستطیع، إن سلّمنا باللغه العامه، تفسیر کافه الظواهر اللغویه التی حیّرت الدارسین لعربیه ما قبل الإسلام، کالتشابه الموجود فی الشعر الجاهلی والنصوص الأدبیه الأخرى وغیر ذلک.
صورة المدینة فی روایة ""أصابعنا التی تحترق"" فی ضوء نظریة یوتوبیا لجورج ولز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ دراسة المدینة کدراسة نقدیة حظیت باهتمام کثیر منذ نهایة القرن الثامن عشر، والمدینة باعتبارها إمّا واقعیة وإمّا خیالیة مثل المدینة الفاضلة أو أرض الأحلام تعدّ من أهمّ البنیات داخل التقنیات السردیة فی روایة القرن العشرین. أمّا فی الفن الروائی، فلعلّ المدینة تعدّ من أهمّ البنیات داخل التقنیات السردیة الحدیثة باعتبار أنّ وعی البطل یتشکل ویتطور داخلها متفاعلا معها ومتأثراً بها وکاشفاً لها فی کثیر من الأحیان.
وتهدف هذه المقالة إلی تقدیم معاییر نظریة جورج ولز الإنجلیزی فی الیوتوبیا وتطبیقها علی روایة ""أصابعنا التی تحترق"". وقد توصلنا فی هذا البحث أنّ سهیل إدریس سعی فی ""أصابعنا التی تحترق"" أن یخلق صورة مدینة فاضلة وفق وجهة النظر الاشتراکیة مثل المعاییر الولزیة لذلک یری أنّ الحب، والأمن، والقانون، واستخدام المال فی الطریق الصحیح، وتکریم المرأة یجب أن تسود البلاد العربیة لکی تقترب من المدینة الفاضلة المنشودة.
الظواهر الأسلوبیة فی سورة الأنعام (نمودهای سبک شناختی در سوره ی انعام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی یکی از شاخه های نقد ادبی است که از دانش زبان شناسی و بلاغت در تحلیل متن بهره جسته و در بررسی نقدی و ادبی اثر برسه عنصر اصلی متن، نویسنده و مخاطب تکیه می کند. سوره انعام یکی از سوره های بلند قرآن کریم است که موضوع اصلی آن بیان اصول سه گانه عقیده اسلامی است، و تمام واژگان و عبارات و تصاویر هنری موجود در آن در پی اثبات یگانگی و حقانیت خداوند است. این پژوهش با تکیه بر روش تحلیل سبک شناختی توصیفی بعد از مقدمه ای کوتاه در بررسی مبانی نظری سبک شناختی و ظواهر آن به بررسی مهمترین ظواهر سبک شناختی در سوره انعام پرداخته و با تکیه بر پنج مبحث تکرار، تقدیم و تأخیر، استفهام، التفات و گفتگو تلاش می کند تا سبک های ارائه شده در سوره را واکاوی نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که تکرار واژگان و عبارت ها و جمله ها از مهمترین ظواهر سبک شناختی است و سبب انسجام موضوعی و هنری در بیان و تأکید توحید شده است. تقدیم و تأخیرها در سوره به هدف تاکید وحدانیت خداوند آورده شده است و مخاطب را به تامل در موضوع مورد بحث وا می دارد. گفتگو در سوره ابزاری هنری برای بیان حقانیت خداوند و پیامبر(ص) می باشد که گاهی با تصویرهای حقیقی در آمیخته می شود تا روشی مؤثر برای تبلیغ دین اسلام و اعتراف مشرکان و منکران به حقانیت خداوند باشد.
السّمات الأسلوبیّة فی قصیدة «بلقیس» ل «نزار قبّانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
النص الشعری فضاء مفتوح، وعالم متشابک من الإشارات اللغویة العائمة، ولمّا کان لکلّ نصّ خصوصیّته وتمیزه، فکذلک کلّ نص یستدعی منهجه النقدی الذی یجذبه، ودراسة نص بلقیس ل "" نزار قبّانی""تستجیب لخصائص النص الأسلوبیّة، من دون أن تُقیّد نفسها باتّجاه ما للأسلوبیة، أو تعریف محدّد للأسلوب، ومن ثمّ تُفید من وسائل الأسلوبیّة الإجرائیّة المتعدّدة، ومن طروحاتها النظریّة.
تهدف الدّراسة إلى الوقوف عند الظواهر اللغویة والأدبیة ذات التردّد اللافت فی القصیدة، وتحلیلها للوصول إلى السّمات الأسلوبیّة فیها،ثمّ تتناول مکوّنات بنائیة وإیحائیة متعدّدة تندرج ضمن مستویات أسلوبیة مختلفة، وذلک فی محاولة لإلقاء الضوء على الصورة التی أراد الشاعر الإیحاء بها من خلال أسلوب قصیدة المقاطع.
یکتسب البحث أهمیته من کونه یهدف إلى استجلاء مسؤولیة التعبیر الفنّی التی تنهض بها قصیدة ""بلقیس"" عبر أسلوب المقاطع؛ لیجد الشاعر عبرها ضالته ومتنفّسه للإیحاء بما یمور فی حنایا عالمه الدّاخلی، ویعکس رؤیته لفوضى واقعه المتشظّی.
اللون ومعانیه الرمزیة فی آثار محمد الماغوط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتبر اللون من العناصر الهامة فی حقل المحسوسات حیث یلعب دورا هاما فی حیاتنا ویُعدّ رمزا لمشاعرنا المختلفة من حزن وسرور. فاللون هو البعد الإضافی الذی یمنح الأدیب معان غیر متناهیة للتعبیر عن کل شیء جمیل فی العالم. وبالوصول إلی معان رمزیة للّون تظهر خوالج الأدیب وأفکاره. یتناول هذا البحث دراسة اللون فی آثار محمد الماغوط معتمدا علی منهج التحلیل، والوصف والإحصاء فی تناول الألفاظ اللونیة فی آثاره بعد دراسة دلالات الألوان المختلفة للوصول إلی بعض نتائج منها دور أفکار الشاعر فی استخدام الألوان وسبب تفضیل لون علی الآخر عنده. یختصّ فی هذا الإحصاء الحدُّ الأقصی باللّون الأحمر، فهذا یدلّ علی ما قام به من تحریض الناس وتهییجهم علی الثورة. وللون الأسود أقل ظهورا فی دیوانه رغم ظننا بأنه ینبغی أن یکون فی صدر الألوان نظرا إلی تشاؤم الشاعر وسوداویته.
زبان شناسی فعل مجهول، دانشی برای تصویرگری صحنه های غیبی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل مجهول ساختاری است که در زبان عربی از اهمیت خاصی برخوردار است. این امر به دلیل اهتمام خاصی است که در این زبان به بیان وشیوه تعبیر داده شده است و نمود این ظرافت را در متن إعجاز گونه ی قرآن کریم به روشنی می توان مشاهده کرد. وجود صحنه های غیبی در قرآن به کمک فعل مجهول، این گونه صحنه های نامحسوس را در حدّ توان فهم وقوای دنیوی قابل درک می کند. از ویژگی های قرآن کریم می توان به تصویر سازی و مفهوم سازی های بی بدیل به نسبت هر صحنه و هر موقعیت اشاره کرد، حال آنچه مهم است توانایی های ذهن بشر است که با استفاده از قوای تخیل خویش هر صحنه را به نحوی مطابق با صحنه های محسوس مفهوم سازی می کند. آنچه در این جستار مطمع نظر نگارندگان است، اشاره به توانایی های ذهن انسان در درک صحنه های نامحسوس و غیبی قرآن کریم می باشد و کوشیده ایم تا اینگونه صحنه ها را با توجه به چند مفهوم اساسی زبانشناسی شناختی یعنی مفهوم انطباق ذهنی، چشم انداز، مفهوم طرح صحنه و ضبط صحنه بررسی کنیم تا از این رهگذر بر اهمیت تصویر سازی بیرونی و مفهوم سازی درونی ذهن اشاره کنیم.
بررسی عوامل پیدایش شعر عربی سیستان و ویژگیهای آن در قرنهای چهارم و پنجم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو قرن چهارم و پنجم هجری، عصر طلائی شعر عربی در ایران به حساب می آیند؛ به طوریکه در تمامی نواحی ایران جنبش عظیمی در رابطه با شعر عربی شاهد هستیم. یکی از این نواحی که سهم عمده ای در رشد و شکوفایی شعر عربی در ایران داشته، اما هنوز در رابطه با آن پژوهشی صورت نگرفته، سیستان است. از اینرو پژوهش حاضر در نظر دارد با بررسی عوامل پیدایش شعر عربی در سیستان و همچنین ویژگیهای آن، بخشی از مسائل مربوط به شعر عربی در سیستان را فرا روی خوانندگان گرامی قرار دهد.
تحلیل رمان «فی المنفی» (در تبعیدگاه) جرج سالم از منظر داستان موقعیت
حوزههای تخصصی:
داستان موقعیت یک جریان ادبی غربی و یک شیوه ی داستان نویسی است که نام کافکا با آن گره خورده است. این نوع ادبی در ادبیات عرب تقریباً ناشناخته است و نویسندگان عرب از طریق مطالعه ی داستان های غربی با سبک و سیاق آن آشنا شدند. جرج سالم نویسنده سوری از جمله کسانی است که رمان «فی المنفی» (درتبعیدگاه) خود را در این قالب نگاشته و مقاله حاضر با رویکردی تحلیلی به بررسی شاخصه های این سبک در رمان فوق می پردازد.
یافته های پژوهش نشان می دهد که سالم در این رمان از قالب داستان موقعیت برای نشان دادن رابطه ی انسان و جهان بهره برده و بی پناهی، حقارت و ناتوانی انسان را در این جهان به تصویر می کشد. او در این راستا همه ی عناصر رمان را به خدمت می گیرد و موقعیتی ناگهانی، بی علت و غیرقابل فهم خلق می کند که تمام جنبه های زندگی شخصیت رمان را زیر سیطره ی خود می گیرد و امکان هر نوع برون رفت را از او سلب نموده و تنها با مرگ از سلطه ی این اراده ی بیرونی رهایی می یابد. جبرگونگی و چاره ناپذیری موقعیت، کشمکش با مرجع قدرت، محکومیت به سازش طلبی، حذف جنبه های فردیت بخشی، رازوارگی و جهان شمولی برجسته ترین مؤلفه های داستان موقعیت در این رمان است که با خوانش تحلیلی رمان، در این جستار از آن رمزگشایی شده است.
نگاهی به ظرائف ساختار صرفی اوزان جمع در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
حوزههای تخصصی:
از وجوه زیبایی آیات قرآن کریم، گزینش ساختار و وزن صرفی مناسب برای الفاظ است. این ساختارها و اوزان متنوّع، همگی در راستای اغراض بلاغی ویژه و در نهایت دقّت و زیبایی قرار گرفته اند که شناخت آن، جنبه هایی از اعجاز آیات را روشن می نماید. واژگان جمع در قرآن از جمله مواردی است که بر آن اوزان صرفی متنوّعی شاهدیم که هر یک در جایگاه مناسب خود به کار رفته و امکان جابه جایی آن وجود ندارد. با بررسی این اوزان و مقایسه آن ها با یک دیگر، می توان به ظرائف کاربرد آن ها پی برد. در مقاله حاضر با تأمّلی بر شماری از واژگان جمع و قالب صرفی آن ها، دلایل گزینش این قالب ها ذکر گردید. از بررسی حاصل چنین به نظر می رسد که ظرافت معنایی، ظرافت آوایی و تناسب با بافت از مهم ترین ظرائف قرآن در کاربرد این اوزان است که در شبکه منسجم و منظم آیات جای گرفته اند.
الترجیح النحوی فی مسائل متعلقة بالعطف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
أسهمت مظاهرُ اختلاف الآراء وتعدّد الأوجه الإعرابیة فی ولادة ظاهرة الترجیح فی النحو العربیّ، وقد عزّزها المنطقُ السائد بین النُّحَاة من أنّ أقوالهم النحویّة لیست قواعدَ ثابتةً لا تتغیرُ، وأنّ الکلام یخضع إلى سیاقه ومقامه بالدرجة الأولى، وتتحکّم به شبکةٌ قویةٌ من العلاقات اللفظیة والمعنویة تَصْهَر أبعادَه الدلالیة فی صنعتِه النحویّةِ.
هذا البحث یتناول، بحلّةٍ جدیدةٍ، بعضَ مسائل العطف التی تداولتها کتب النُّحَاة القدامى، مرکّزاً على دوافع النُّحَاة للترجیح بین الأوجه المحتملة لتراکیب العطف، وانتقاء الوجه الأقرب إلى الصواب دون الإضرار بالمعنى، أو الإخلال بمعاییر أحکام النحو وقواعده وفصاحته.
وقد انطلق فی اتجاهین: اتجاهٌ توصیفیٌّ؛ شَرَحَ مصطلح الترجیح فی إطاره اللغوی والاصطلاحی مبیّناً مفرداته فی کتب النُّحَاة القدامى، واتجاهٌ تطبیقیٌّ؛ بَسَطَ مسائلَ العطف المُشْکلة، وعَرَضَ الأوجهَ الإعرابیة التی قِیلت فیها والأدلّة والشواهد التی سِیقتْ فی برهانها والاحتجاج علیها، مرجّحاً الوجه الذی رآه مناسباً للمعنى والقصد.
ثم خلص البحثُ إلى نتائجَ تؤکّد أهمیةَ أنْ یُوظّف الترجیحُ النحوی فی مسائل النحو التی اکتَسَتْ طابعَ الخلاف وضرورةَ أنْ یراعیَ مستویاتِ النصِّ اللغویةَ وسیاقَه الدّلالی.