در این مقاله از عوامل اصلى و فرعى، داخلى و خارجى استحکام خانواده بحث شده است. نویسنده از محبت و عشق واقعى، احساس نیاز عاطفى، نیاز جنسى، و داشتن فرزند، به عنوان مهمترین عوامل استحکام خانواده یاد کرده است، که عوامل بیرونى و قوانین کشورها و فرهنگ جامعه مىتواند این عوامل را تشدید یا تضعیف کند. سپس از تأثیر منفى منافع و اغراض دیگران، دخالتهاى جاهلانه، حتى از روى دوستى و به اصطلاح محبت و عوامل درشت و ریز دیگرى که در حاشیه خانواده هستند در فروپاشى خانواده سخن گفته است.
اخلاق بر اساس معنای اصلی و ریشه لغوی اش مربوط به آن دسته صفاتی می شود که در نفس راسخ و تثبیت شده است، به طوری که صاحب آن صفت بی درنگ کار متناسب و متناظر با آن را انجام می دهد؛ ولی در تعریف اصطلاحی، دانشی است که صفات نفسانی خوب و بد و رفتارهای متناسب با آنها را معرفی می کند و شیوه به دست آوردن صفات خوب و انجام اعمال پسندیده و دوری از صفات بد و کردار ناپسند را نشان می دهد. موضوع این علم از جهت نفس، محدود و از لحاظ صفت، گسترده است و در آن چهار عمومیت ملاحظه می شود. از آنجایی که این دانش، هم به پیراستن و آراستن نفس می پردازد و هم در پی نیکوسازی و زیبا کردن رفتار است هدف علم اخلاق هم در همین راستا معرفی می شود.
قرآن کریم کتاب هدایت است و برای تربیت انسان نازل شده و بر این اساس، مهمترین وظیفه پیامبر تعلیم و تربیت بوده است. از اینرو، زبان قرآن، زبان آموزش و پرورش و زبان هدایت است. قرآن شیوههای متفاوتی را به کار گرفته است تا انسان را به کمال روحی و معنویاش برساند.
این نوشتار به تبیین گونههای زبان قرآن و ارتباط آن با تعلیم و تربیت پرداخته، مفاهیم کلیدی تعلیم و تربیت از قبیل مبادی، مبانی، اصول، روشها و ابعاد تعلیم و تربیت را از قرآن کریم استنباط و ارائه کرده است. نیمنگاهی هم به اندیشه شهید مطهّری در این باب شده است. هدف از این مقاله استخراج مبانی و اصول محوری تعلیم و تربیت از زبان قرآن است. روش پژوهشی نیز روش توصیفی، اسنادی و کتابخانهای است.
رفتار مسئولانه از شاخصهای انسان سالم است که تقویت و رشد آن جز با شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار مسئولانه امکانپذیر نخواهد بود. به همین منظور، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا شیوههای فرزندپروری (سبکهای والدینی) تأثیری بر میزان مسئولیتپذیری نوجوانان دارد یا خیر؟
روش تحقیق، توصیفی و جامعه آماری آن دانشآموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهر فریدونکنار بوده است. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 100 نفر (50 دختر و 50 پسر) از جامعه تحقیق انتخاب شدهاند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شده است. دادهها با نرمافزار spssدر دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. یافتههای حاصل از پژوهش نشان میدهد که شیوههای فرزندپروری بر میزان مسئولیتپذیری نوجوان مؤثر است.