فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۲۱ تا ۳٬۵۴۰ مورد از کل ۳٬۹۸۲ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
223 - 246
حوزههای تخصصی:
نخستین رجال خاندان سهروردی از سهرورد، شهر کوچکی میان زنجان و همدان، برخاستند و با کوچ به بغداد به انگیزه قدم در راه تهذیب و تحصیل علم، این خاندان در سده 5ق در این شهر ظهور یافت و به تدریج به تصوف و علم شناخته شد. خاندان مذکور تا اوایل سده 9ق در عراق و جزیره دوام یافت و بیشترین اخلاف خاندان در این جا ظهور یافتند. با پراکنده شدن تدریجی برخی از رجال خاندان در سرزمین های اسلامی، از نیمه دوم سده 7ق تا سده 14ق اخلافی از این خاندان در ایران، مصر و شام، ماوراءالنهر و به ویژه هند نیز ظاهر شدند. منابع سلسله نسب همه اخلاف را به طور کامل بیان نکرده اند. درباره منتسبان با سلسله نسب ناقص اجمالا می دانیم که از نسل شیخ شهاب الدین عمر سهروردی(د.632ق) بوده اند. از این رو، می توان گفت برخی از اخلاف شیخ و تبعا خاندان تا سده اخیر نسب خویش را حفظ کرده یا از نسب بردن خویش از شیخ آگاهی داشته اند؛ با این همه، احتمال نسب سازی برخی از منسوبان متاخر برای خویش بسیار است. این پژوهش می کوشد پس از معرفی خاندان سهروردی، با استقصای نام اعضا و اخلاف آن، شجره نامه ایشان را بر پایه منابع موجود ترسیم و مدعیان انتساب به شیخ را نیز معرفی کند.
جدال بی امان روح با شش فرزند خویش در الهی نامه عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ فرید الدین عطار، پیر نیشابور، شاعری عارف و عارفی شاعر و شوریده ایی معنی آفرین است؛ البته مهارت او تنها به فن گویندگی خلاصه نمی شود؛ چرا که وی در میدان نویسندگی نیز گامی بس استوار دارد. عظمت اندیشه عطار تا بدان جاست که پرده هایی از حقیقت وجود آدمی بر می دارد و خواننده را از خویشتنِ خویش رها می کند و به افق بی کران اندیشه های الهی می کشاند. عطار صاحب آثاری است که اغلب آنها نتیجه ژرف نگری های عرفانی و ادبی اوست که از آن جمله است: مثنوی «الهی نامه». این سروده که عطار خود آن را «گنج الهی» معرفی می نماید و سخنانش را درآن «توحید پاک» می داند، منظومه ای است روحانی و عرفانی و در عین حال رمزی، که در برگیرنده حکایات و قصه های فراوانی است و از آن جایی که در سخنان عطار همواره احوال روح را باید جست، این اثر نیز نمایان گر جدال بی امان روح است، روحی که طایر عالم ملکوت است و تعلق بدین جهان خاکی ندارد و عطار درصدد آن است که با همت والای خویش این ودیعه افلاکی را پاک و بی آلایش به موطن حقیقی خود برساند؛ پس روح که در این منظومه نقش خلیفه و صاحب شش فرزند است با هر عامل بازدارنده ای به مبارزه می پردازد.
عدالت به مثابه مقام عرفانی درنهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متولیان ادیان وفیلسوفان به ویژه فیلسوفان اخلاق همواره ازعدالت به عنوان یک فضیلت اخلاقی نام برده اند ومفسران متون دینی هم در سنت های مختلف براین نظرصحه گذاشته اند. نهج البلاغهبه عنوان یکی ازاین متون پیوسته مورد مراجعه اهل فضل بوده است. در رویکرد به این کتاب غالباً بر معنای اخلاقی عدالت تاکید شده وهیچ وقت ازجایگاه وپایگاه عرفانی آن سخن به میان نیامده است. اما نویسنده درصدد برآمده تا عدالت را در گفتمان عرفانی نهج البلاغه موردتوجه قرار دهد. عدالت درحوزه عام در نهج البلاغهبه معنای انصاف و در جهاننگری عرفانی این کتاب به مثابه ی یک مقام عرفانی به کار رفته است. عدالت باید در وهله اول در نفس سالک و سپس به وسیله او در جامعه نیز تحقق یابد. در این گفتمان مولفه های به وجودآورنده ی عدالت نیز عموماً معنای عرفانی دارند. پس می توانیم از آن به عنوان یکی از مقامات فردی و اجتماعی عرفان نهج البلاغه یاد کنیم.
میزان سازگاری و سازوارگی مقولات عرفانی با علم در گلشن راز شیخ محمود شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه عمیق به متون عرفانی مسبّب حرکت فکری انس ان است. شناخت عرفانی ع ارف، کلّ هستی از جمله فیزیک عالم و ماورای فیزیک آن را در بر می گیرد. لذا تفکّر اندیشمندانه در آن ضروری می نماید. بررسی این حوزه از جنبه های مختلف مخصوصاً جنبه علمی و هم سویی آن با یافته های علمی بشری آن چنان که باید مورد توجّه اندیشمندان و دانشمندان ادیان مختلف قرار نگرفته است. مسأله این است که اگر حوزه معرفتی عرفان مشتمل بر شناخت بالاتری از هستی است، حتماً زمینه شناخت علمی نیز در آن موجود است. لذا این مسأله را باید از مسائل مهّم در عرصه پیشرفت علمی بشر محسوب کرد و ورود عرفان را به حوزه علم جایز دانست. عدّه ای با ابراز رابطه خصمانه بین «علم» و «عرفان» سعی بر آن داشته اند تا این دو را ناسازگار جلوه دهند و عدّه ای به سازگاری علم بشری با گفتار عرفانی عارفان باور داشته اند. مقاله حاضر، ابیاتی از گلشن راز شیخ محمود شبستری را با توجّه به داده های علمی منطبق با کشفیّات علمی عصر جدید، مورد بررسی قرار داده است.
«تعالیم وآموزه های تربیتی صوفیان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف غایی درتعالیم وآموزه های تربیتی صوفیه،تربیت انسان جهت نیل به کمال است،در این راستا علاوه بر بعد فردی به ابعادفرهنگی و اجتماعی نیز توجه وتاکیدشده است. تاانسان بتواند با آگاهی به موقعیت حقیقی خویش در عالم هستی به صفات و اعمال نیک آراسته و بهترین راه را برای انسانی زیستن بیابد.و با آگاهی به اینکه نفس انسان در هر لحظه منحصر به فرد است قدر لحظات را بداند. و چون در گذشته متوقف نیست کینه و دشمنی ، حسد و نفرت،غیبت و تهمت و دیگر رذایل اخلاقی مجالی برای ظهور پیدا نکند. مقاله حاضر درصدد است تا دستاوردهای اخلاقی واجتماعی آموزش صوفیان مورد بررسی و تحلیل قرارداده و در ضمن آن بتواند به این چالش که آیا عرفان و تصوّف اسلامی موجب انزواو جدایی فرد از جامعه است،پاسخ دهد.
تأویلات عرفانی از مباحث کلامی در تمهیدات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
375 - 394
حوزههای تخصصی:
بسیاری از متون عرفانی علاوه بر جنبه های عرفانی و صوفیانه از وجوهی از جمله علم کلام قابل بررسی اند؛ اماعرفای برجسته اسلامی گاهی دیدگاه های کلامی و حتی فلسفی خود را نیز با تأویلات و مشرب عرفانی در آثار خود بازگو کرده اند که دست یابی به آنها، ارزیابی دقیق آراء عرفانی را کامل تر خواهد کرد. از عرفای تأثیرگذاری که بسیاری از آراء کلامی و فلسفی را در آثار خویش بانگاهی عرفانی تعبیر کرده، عین القضات همدانی (525-492) بوده است. نگارنده درمقاله حاضر، در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی پس از مباحث مقدماتی، به بعضی از دیدگاه های کلامی عین القضات در کتاب تمهیدات در ضمن مقایسه متکلمان اسلامی، جایگاه اندیشه های کلامی او را در عرفان نشان دهد و حتی المقدور به این سوال پاسخ دهد که عین القضات برکدام مذهب کلامی بوده وکدام آراء و اندیشه های کلامی او با تأویلات عرفانی آمیخته است؟ و به این نتیجه دست یابد که در عرفان اسلامی در بسیاری از موارد کلام و عرفان نه تنها متمایز از هم قابل تفسیر نیستند بلکه تآویلات عرفانی چاشنی تازه ای به کلام داده است.
«بررسی ارتباط خواب و مرگ عارفانه در مثنوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواب، رؤیا و مرگ از پدیده های مرموز و پرشگفت بشری است که پیوسته ذهن انسان را به خود مشغول داشته است. اندیشمندان، عارفان، روانشناسان و... همگی تلاش کرده اند تا از زاویه نگاه خویش پرتوهایی به این عوالم ناشناخته افکنده، گوشه هایی از آن را روشن و تشریح کنند.
در اندیشه دینی خواب و مرگ هر دو مسئول انتقال روح به عالم ملکوت اند و از این رو شباهت بسیاری به یکدیگر دارند، با این تفاوت که در مرگ انتقال دائم روح صورت می گیرد و در خواب انتقال موقت.
مولوی با بهره گیری از اندیشه های قرآن و حدیث، علاوه بر خواب و مرگ طبیعی، انواع دیگر این دو پدیده را از منظر عرفانی مورد توجه قرار داده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با بررسی خواب و مرگ از دیدگاه عرفانی، ارتباط این دو از نظر مولوی تشریح و تبیین گردد.
بررسی پرسش های بلاغی با بن مایه های عرفانی در غزلیّات کلیم کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
331 - 352
حوزههای تخصصی:
اغل ب شاع ران ع ارف ب رای ط رح آم وزه ه ای ع رف ان ی، از س ازه پ رسش ب لاغ ی ( Rhetoric Question ) بهره گرفته اند. کلیم کاشانی مشهور به خلّاق المعانی ثانی (990-1061) یکی از مشهورترین غزل سرایان سبک هندی بااستفاده از این شگرد زبانی، بن مایه های عرفانی از قبیل «دنیا، روح، استغنا، فنا، حسن، همّت، طلب، دل، وصل، صبر، حیرت، غیرت، معرفت، فقر، فنا، تقدیر، عشق، طایر مراد و... » را در قالب پرسش های بلاغی با مفاهیم ثانوی مختلف طرح کرده است. پرسش بلاغی با مفهوم ثانوی انکار و با درون مایه های عرفانی، در غزلیّات کلیم کاشانی، بیشترین سهم و کاربرد، یعنی (18/41%) را از آن خود کرده است. یکی از اصول اصلی عرفان عملی، این است که عارف برای اثبات حقیقت، لازم است به نفی تعلّقات دنیوی، بپردازد. رسیدن به مرتبه حیرت، محصول نفی تعلّقات دنیوی است. کلیم کاشانی پس از درک عظمت خداوند، با درک ناتوان ی خود، با طرح سؤالات بلاغی، به سرزنش خ ویش و انتقاد از نابسامان ی ه ای اجتماع ی پرداخته است. نگارندگان این مقاله، با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، با هدف آشنایی هرچه بیشتر مخاطبین با آموزه های ع رفان عملی کلیم کاشان ی، ب ه بررسی بن مایه عرفانی پرسش های بلاغی در غزلیّات او، پرداخته اند. به کارگیری «صور خیال و ابزارهای ادبی اسلوب معادله، حسّامیزی، تلمیح، حسن تعلیل، و جناس» قالب پرسش های بلاغی کلیم را فخیم جلوه داده است. پرسش های بلاغی با مفاهیم ثانوی «انکار، اعجاب، عجز و توبیخ» چهار ضلع اصلی بن مایه های غزلیّات کلیم کاشانی را تشکیل داده اند.
نمادشناسی«باز» در نقد اسطوره ای– کهن الگویی در ادبیّات عرفانی (مطالعه موردی: منطق الطّیرعطّار و مثنوی مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
135 - 156
حوزههای تخصصی:
در اسطوره های آفرینش بسیاری از اقوام بشری، آفرینش با "کلمه" و "سخن" آغاز می شود.اسطوره-کهن الگوها هم چون لوح فشرده گاه، نگرش بشر را از آغاز تا بی زمان و بی مکان همراهی می کنند. در این میان، پرندگان جایگاه وسیعی در نمادپردازی کهن الگوها دارند. کهن الگوی باز که با خورشید ارتباط دارد، مورد تّوجه عطار و مولانا قرارگرفته است و رمزی از حرکت انسان از نفس گیاهی و حیوانی به شاخص انسانی تا پرواز به عالم قدس و سیر در لامکان است. در بررسی های به عمل آمده: عطار در نماد باز به دو بُعد خیر و شر توجّه دارد و به شناخت انسان از ماهیّت خود می پردازد و می خواهد انسان خود را از دلبستگی به مردار دنیا رهاکند و سپس در مرحله بالاتر از هم دمی با شاهان و جاه و مقام دل کنده ، او را تا رسیدن به سیمرغ همراهی می کند. مولانا با نگرش به اسطوره-کهن الگو و شیوه پردازش داستان های عطار، در نگرش عرفانی بُعد انسان کامل را درتکمیل سفرمرغان به طور نمادین ذکرمی کند و نمونه هایی از باز- انسان کامل ارائه می دهد. انسان کامل در نظر مولانا؛ نخست شامل انسان های هم دوره او چون شمس تبریزی، حسام الدین چلبی وسپس اسطوره های دینی اند که از حقیقت محمدی سرچشمه می گیرند مانند علی (ع). در این روش با ذکر شواهد به روش کتابخانه ای- فیش برداری به گونه استقرایی(جزء به کل) پرداخته ایم.
اسماء و صفات الهی، با رویکردی به آثار بانوی مجتهده امین اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
98 - 117
حوزههای تخصصی:
از مسائل قابل توجهی که هم در قرآن بیان شده است و هم اهل عرفان به آن پرداخته اند اسماء الله است. حکیم نصرت امین اصفهانی؛ مفسر و مجتهده معاصر؛ در کتاب وزین سیر و سلوک خود و نیز در تفسیر گرانسنگ مخزن العرفان، صفحاتی چند را اختصاص به اسماء، حسنای الهی و صفات علیای حق تعالی داده که در این مقاله به بررسی آن پرداخته شده است. در قرآن کریم به خواندن اسماء الهی توصیه شده و ارباب ذکر و اصح اب توحید، خداوند سبح ان را به اسم اء و صف اتش می خوانند و به این طریق در مراح ل سلوک گام برمی دارند. تردیدی نیست که ذکر خداوند به وسیله اسماء و صفات، یک فضیلت است و می تواند موجب قرب انسان به خداوند گردد. در قرآن مجید چهار آیه وجود دارد که از اسماء حسنای الهی یاد شده و آیاتی است که فقط از اسماء سخن گفته شده است. در این مقاله که به روش تحلیل محتواست به طور اسنادی ابتدا به این اسماء متعالی از کتاب بانو امین پرداخته شده و سپس نظرات بعضی از عرفا و فلاسفه و مفسران در این رابطه بیان می شود و در این رابطه سه سؤال مهم: مقصود از احصاء اسماء در حدیث پیامبر اکرم(ص) چیست؟ چگونه احصاء اسماء باعث دخول در بهشت می شود؟ به چه طریق می توان متخلق به اخلاق الله گردید؟ مورد پژوهش قرار گرفته است.
تقدیرباوری حافظ؛ رویکردی تئولوژیک یا راهبردی گفتمانی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
205 - 223
حوزههای تخصصی:
حافظ از یک سو با تقدیرگرایی افراطی، مخاطب خود را به پذیرش قسمت ازلی و «رضا به قضا» فرا می خواند؛ اما از سوی دیگر، با اعتراض های حماسی و طنزهای گزنده شورش زبانی و ذهنی خود را در برابر ناملایمات جهان و مصائب بشری نشان می دهد. مسأله پژوهش حاضر این است که چگونه می توان میان این دو رویکردِ ناسازگار در اندیشه حافظ، رابطه ای منطقی برقرار کرد؟ آیا گزاره های تقدیرگرایانه حافظ حاکی از رویکردی تئولوژیک از سنخ دیدگاه اشاعره یا معارف صوفیه است؟ یا تقدیرگرایی وی ابزاری راهبردی در شکل دهی به گفتمانی انتقادی است؟ بررسی ها نشان داد که حافظ در روکشی از تقدیرگرایی، به نفی ایدئولوژی های مولّد «ریا» و «قشری گری» پرداخته و در برابر هژمونی گفتمان هایی که جهان را مطابق با اراده حاکمان خودکامه، و منافع دو نهاد عوام فریب متشرعه و متصوفه روایت می کند، مقاومت می کند و بدینسان تقدیرباوری را به مثابه راهبردی گفتمانی برای طرد «تعصب» و «خشونت»، و ترویج «آزاداندیشی» و «تساهل» به کار می برد.
جلوه هایی از پیر و شیخ و نقش آن در دیوان سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
320 - 338
حوزههای تخصصی:
سنایی یکی از شاعران اندیشمند در ادبیات عرفانی و آثارش از رویکردهای مختلف موردتحقیق قرارگرفته، اما کمتر بر دیوان اشعارش کنکاش انجام شده است. یکی از عناصر برجسته و پربسامد در عرفان و تصوف و دیوان اشعار سنایی، بحث «پیران و مشایخ» هست که به عنوان رهنمایان معنوی، نقش مؤثر و غیرقابل انکاری در تربیت سالکان و مریدان سفر معنوی طریقت دارند و سالکان با استمداد از ارشادات آنان از گردنه ها و عقبه های سیر باطنی رهایی یافته و مسیر پرمخاطره سلوک را به سلامت طی می نمایند. این نوشتار در صدد است تا به روشی توصیفی– تحلیلی از رهگذر کشف و تحلیل شواهد شعری، به تبیین دیدگاه این سراینده ادبیات عرفانی در مورد پیران و مشایخ و نقش آن ها در سیر و سلوک عرفانی بپردازد و به این نتیجه رسیده است که حضور پیر هدایت گر به دو شکل و دوبعدی بودن جلوه گر است. گاهی طالب برخورداری از لذات مادی و تنعمات دنیوی بوده و هم نیازمند تنعمات عالم حقیقت در جامه زاهد و صوفی و هدایت گری و وارستگی از تعلقات دنیوی بوده است و از همه مهم تر، عشق و فنا را درراه رسیدن به وصال الهی به پیران روحانی نسبت می دهند که جامع تمامی صفات انسان کامل است.
تحلیل عرفانی یکصدوده کلمه از مناقب اهل البیت در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
281 - 300
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه گوشه هایی از سخنان انسان والایی است که هم در عرفان نظری و هم در عرفان عملی، عارف کامل است، اگر چه تمام آموزه های عرفانی امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه گرد آوری نشده است .امام عارفان علی ((ع)) خود در این باره می فرماید: "نحن شجره النبوه و محط الرساله و مختلف الملائکه، و معادن العلم و ینابیع الحکم...."؛ یعنی ،این ماییم که نبوت را درخت، رسالت را فرودگاه، فرشتگان را جایگاه آمد و شد، دانش را کانون و حکمت را چشمه های جوشانیم، پس اگر علم و دانشی هست و اگر عرفانی وجوددارد، در خاندان وحی و رسالت یعنی علی و فرزندانش یافت می شود. مولای متقیان در جای جای نهج البلاغه در مناسبت های مختلف به فضایل و مناقب انحصاری اهل بیت اشاراتی دارد تا در حد توان و مقدورات دغلبازان و توطئه گران را رسوانماید. مولای متقیان به آن دسته از فضایل و مناقب اهل البیت اشاره می کند که جز مدعیان کذّاب جرأت نکردند مدعی داشتن آن مناقب و فضایل باشند. در مقاله حاضر به استناد قرآن کریم و احادیث نبوی و به اتکا گفته های اهل عرفان و لغت در معنی اهل بیت نقد و بررسی می شود و با دلایل متقن ثابت خواهدشد که مقصود از اهل بیت در کلام رسول خدا (ص) و ائمه طاهرین (ع) فقط ال عباست و بس و شامل زوجات رسول خدا (ص) در آیه تطهیر نمی شود و پس از آن به فرازهای از نهج البلاغه اشاره خواهدشد که مولای متقیان امیرالمؤمنان به ذکر فضایل و مناقب انحصاری آنان می پردازد و در توجیه و تفسیر این فضایل و مناقب از مهم ترین و معتبرترین شارحان نهج البلاغه استفاده شد. باشد که هدیه ای ناقابل به پیشگاه اهل بیت و ائمه طاهرین (ع) باشد و شکی نیست همه این مناقب نشأت گرفته ازمقام عرفانی اهل بیت (ع)است. ایشان می فرماید: هُم موضع سِرّه. آنان جایگاه راز خدایند. باید عارف به رازهای خداوند باشد وگرنه چگونه می توان گفت آنان جایگاه رازخداوندند.
بررسی تحلیلی داستان عرفانی شیر و نخچیران مثنوی بر اساس نظریه آلبرت الیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۶
159 - 181
حوزههای تخصصی:
مولانا جلال الدین بلخی (672-604 ه.ق) عارفی اندیشمند و شیفته حقیقت بود. این حقیقت جویی با مشرب عشق و اشتیاق در هم آمیخته و به آثار عرفانی او رنگ و بویی خاص بخشیده است. به طوری که نه، کسی به آن روش تقدم دارد و نه با فضل به اقتفای آن قدم نهاده است. مثنوی معنویسرشار از قصه های تعلیمی و داستان های حکمت آموزی است که ارتباط چشمگیری با مفاهیم روان شناسی دارد. آلبرت الیس(متولد 1913م.)روانشناس شهیر آمریکایی دوازده نظریه ارائه کرده است که در میان روانشناسان از شهرت خاصی برخوردار است. یکی از نظریات وی موضوع اهمالکاری است و مقصود این که چرا انسان بدون علت مشخصتصمیمات خود را به تعویق می اندازند و یا آن را با تاخیر انجام می دهد؟ و علت این رفتار غیرمنطقی در چیست؟نویسندگان در این مقاله می کوشند تا موضوع اهمالکاری را در داستان شیر و نخجیران دفتر اول مثنوی بر اساس نظریه آلبرت الیس مورد نقد و واکاوی قرار دهند و نکات مشترک و زمینه های این رفتار غیرمنطقی و شیوه برخورد با این مشکل و نابسامانیرا بررسی کنند. همچنین در این تحقیق ثابت می شود که نظریه یرفتار درمانی عقلانی- هیجانی الیس به دلایل مختلف، قبل از آن که یک مدل روان درمانی از نوع پزشکی باشد یک مدل تربیتی است.
عرفان و اخباری گری در اندیشه میرزا محمد اخباری (م. ۱۲۳۲ه .ق) پژوهشی در روابط جریان های اجتهادی، اخباری و صوفی در نیمه نخست سده سیزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
387 - 406
حوزههای تخصصی:
میرزا محمد اخباری، یکی از علمای اخباری است که به واسطه آثار متعددش در انتقاد تند علیه مجتهدان شناخته شده است. در پژوهش حاضر، سویه کمتر شناخته شده اندیشه و آثار میرزا محمد اخباری، که شامل گرایش های عرفانی اوست، بررسی گردیده و تأثیر بافت فکری زمانه، که دوران ستیز سه گفتمان اجتهادی، صوفیانه و اخباری در دهه های نخست سده سیزدهم قمری بود، بر بُعد عرفانی اندیشه او واکاوی شده است. پرسش های پژوهش حاضر چنین اند: ارتباط میرزا محمد اخباری با تصوف و عرفان در آثار و زندگی وی چه نمودهایی داشته است؟ تا چه اندازه ای از اخباری گری تأثیر پذیرفته است؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که مواضع میرزا محمد اخباری درباره عرفان و تصوف، از ادبیات تندش در برابر مجتهدان تأثیر پذیرفته است. میرزا محمد اخباری با استفاده از دوگانه عرفان/تصوف، از عرفان دفاع و از تصوف انتقاد می کند. او رساله هایی در حکمت عرفانی نگاشته و با برخی از صوفیه در ارتباط بوده است. میرزا محمّد، متصوفه را به مجتهدان و عارفان را به اخباریان تشبیه کرده و صوفی و مجتهد را به جهت بدعت گزاری و وابستگی به اهل سنت مشابه هم فرض کرده است. در عین حال، او با توسعه دامنه مصادیق عارف و دفاع از شخصیت های صوفی، که مورد نکوهش علما بوده اند، عملاً در جدال مجتهدان و صوفیه، جانب صوفیه را گرفته است.
مفهوم «الصوفی غیرالمخلوق» با تأکید بر تعبیر بقا در دو مکتب هجویری و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با کمک شرح مفهوم سازی های عرفا که در اوج هیجانات روحی آنان شکل می گیرد، به واکاوی سرچشمه برخی از شطحیات صوفیه می پردازیم، از سوی دیگر با تکیه بر نظر دوگانه دو مکتب هجویری و مولوی درباره تعبیر کلمه بقا در عرفان، برآنیم تا به تعریف روشنی از اصطلاح «الصوفی غیرالمخلوق» برسیم، به دلیل بُعد جهانی و گسترده نگاه صوفیه به مسئله بقا و فنا، میکوشیم تا در بخشی از این جستار، گریزی به تطبیق دو شاخه عرفانی «اورفه گری» در حکمت یونان و عرفان بودایی با عرفان و تصوف اسلامی بزنیم، زیرا که فهم اشتراکات موجود در عرفان های دیگر تمدن ها به شناخت و درک هر چه عمیق تر برخی از اعتقادات صوفیه کمک خواهد کرد، درک مفهوم عبارت «الصوفی غیر المخلوق» نیاز به یک نگرش کلی نسبت به تعابیری همچون کاشف و مکشوف، فقر و غنا و،،، دارد که نگارندگان در راستای نگاه همه جانبه به این مفاهیم و جمع بندی آنان، به مداقه در آثار طراز اول صوفیه می پردازند
تحلیل رمزشناختی داستان «روغن بنّات النّعش» در کتاب کشف الأسرار و مکاشفات الأنوار روزبهان بقلی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
191 - 216
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی رمزشناختی یکی از داستان های کتاب کشف الأسرار و مکاشفات الأنوار روزبهان براساس نمادهای ادیان ایران باستان اختصاص دارد. در این بررسی رمزهای داستان با توجه به روایات متن های مقدسی؛ چون اوستا، بندهشن، دینکرد و ... باز تعریف شده است. به نظرمی رسد روزبهان در توصیف چنین داستان هایی به صورت ناخودآگاه، تحت تاثیر نمادهایی از اساطیر و ادیان ایران باستان قرارداشته است. باتوجه به شیوه صریح و مکرر استفاده از این نمادها می توان گفت که به احتمال زیاد آشنایی روزبهان با متون پهلوی (فارسی میانه) زمینه لازم را برای استفاده وی از چنین نمادهایی ایجادکرده است. نتایج حاصل از مقاله حاضر نشان می دهد که در داستان مورد بررسی نویسنده به آیین تشرّف و نوزایی قهرمان، آن هم پس از گذر از هفت مرحله کمال نظر داشته است و البته این مفاهیم را با استفاده از اصطلاحات عرفانی ایرانی اسلامی تبیین کرده است.
فلسفه انقلاب عاشورا درگفتمان مکتب دیوبندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
211 - 228
حوزههای تخصصی:
حماسه عظیم کربلا از رخدادهای معنوی و جهان شمولی است که به عنوان اسوه حق طلبی در عمق باورهای دینی مسلمانان جریان داشته است این نهضت الهی پیوسته میتواند به عنوان الگوی جاودانه یک انسان کامل در تمام ابعاد زندگی نقش آفرین میباشد؛ از ویژگیهای این واقعه غمناک آن است که تمامی فرق و مذاهب بر شکوهمندی و عظمت آن اذعان داشتهاند. مکتب دیوبندیه از جریانهای مهم مذهب حنفی است که نقش اساسی در تحولات سیاسی و اجتماعی و تربیت عناصر مذهبی اهل سنت ایفا نموده است، شخصیتهای دینی این مکتب، تلاشهای ماندگار جهت مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب در زمان حیات خویش داشتهاند و با مراجعه به منابع علمی اندیشمندان دیوبندی می توان دریافت یکی از کلیدواژههای که در سیرهی درخشان خاندان پاک نبوی وجهه همت آنان بوده است رخداد خونرنگ عاشورای حسینی به شمار می رود که بزرگان این مکتب در تحلیل آن کتابهای سودمندی نگاشتهاند. این مقاله بر این هدف است که فلسفه قیام عاشورا را براساس نگرش پیروان مکتب دیوبندیان با بهرهگیری از روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای بررسی نماید. در مقاله حاضر به واکاوی حماسه عاشورا و فلسفه آن از منظر جنبش دیوبندی اشاره میشود. از نتایج این جستار میتوان ادعا نمود که انقلاب کربلا از نگاه اندیشمندان دیوبندی، نقش تحولساز در ترویج گفتمان اصلاحطلبی و عدالتمحوری و نابودی بدعتها و انحرافات در جهان اسلام دارد و این واقعه شگرف در معارف قرآن و عترت نبوی و احیای خلافت اسلامی و شکوهمندی شریعت محمدی نقش موثری به ارمغان دارد
مقایسه تحلیلی رویکرد حاکم بر ترجمه قران ابوالفتوح رازی و گرمارودی با تفسیر عرفانی کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
317 - 336
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان بوده و هر یک از آنان تلاش کردند تا برداشت و تفسیر خود را به سبک خاصی به جامعه علمی خودشان ارائه دهند. ابوالفتوح رازی، رشیدالدین میبدی و موسوی گرمارودی از جمله کسانی هستند که در عرصه تفسیر و ترجمه قران گام های بزرگی برداشته اند. ابوالفتوح رازی یکی از برجسته ترین واعظان منطقه ری در قرن ششم هجری است. این سمت موجب گردیده است تفسیر او سبک واعظانه داشته باشد. از اقتضائات چنین سبکی توجه ویژه به روایات تفسیری است. رشیدالدین میبدی در کشف الاسرار آیات قرآن را در سه نوبت تفسیر می کند و در ضمن آن از قرائت، شأن نزول، اخبار و احادیث و غیره به تفصیل سخن می گوید و در نوبت ثالثه آیات را به مذاق صوفیان و عارفان توجیه و تأویل می کند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی است، کوشش شده با مقایسه تفسیر کشف الاسرار و تفسیر روض الجنان ابوالفتوح رازی که هر دو در قرن ششم نوشته شده است تفسیر و ترجمه جدید موسوی گرما رودی و نیز تأثیر دیدگاه های عرفانی میبدی بر تفاسیر دیگر ن شان داده شود.
تحلیل عرفان و حکمت در اشعار ناصح الدین أرجانی با تکیه بر صور خیال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
253 - 271
حوزههای تخصصی:
تصویر همان تبلوّر معانی و اندیشه های بلند یک هنرمند ادبی است که در چارچوبی منسجم و نظامند، طراحی گشته و نمود عینی از تجربه شعری وی را به نمایش می گذارد. گرایش تأویلی عارفان و حکیمان ایرانی به هستی و پدیدارهای فراسوی آن و بهره گیری از زبانی تصویری برای گزارش «آنچه نادیدنی است» و خِرَد آدمی از دریافت معانی بیانی آن درمی ماند، بر همگان آشکار است. در همین راستا همواره اندیشمندان ایرانی در عرصه های گوناگون ادب عربی یکّه تاز مفاهیم ناب عرفانی و حکمی بوده اند، تاجائیکه ادب عربی در زمینه عرفان خود را وام دار صاحب نظران ایرانی می داند؛أبوبکرأرجانی ملقب به ناصح الدین، یکی از چهره های نامدار ادبی است که هم از نظر دانش عرفانی و فقهی و هم ادبی، جایگاه ویژه ای در دوره سلجوقیان و حکومت عباسی کسب نموده بود. وی در القای مضامین ناب عرفانی و حکمی خود با بهره مندی از عناصر تصویرپردازی همچون استعاره،آیرونی لفظی، پویایی تصویر شعری و مجاز در تلاش است تا مفاهیم عرفانی از قبیل: وحدت وجود، آفرینش هستی، تجرید و نفی و عشق الهی و خردوزی را به مخاطب خود انتقال دهد.در این پژوهش مفاهیم حکمی عرفانی همانند وحدت وجود، خلوص در عشق، آفرینش هستی و نفی و اثبات در دیوان ناصح الدین ارجانی به شکل هنرمندانه ای حضور یافته، و در مقاله حاضر با هدف شناخت بیشتر نسبت به این مفاهیم با تکنیک های بلاغی در تصویرپردازی، و معرّفی شاعر ایرانی ناصح الدین أرجانی و تثبیت جایگاه وی به عنوان یکی از شاعران برجسته در عرصه مفاهیم حکمی و عرفانی که اشعارش محل استناد کتب بلاغی بوده، پرداخته شد. نگارندگان در مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به پردازش داده ها می پردازند.